لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
تعریف طنز
طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این "متناسبات" است.
ریشهٔ واژه
طنز واژه ای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد
در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می کشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقا در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله ای می انگارد برای نتیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت ها. گرچه در ظاهر می خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می خشکاند و انسان را به تفکر وا می دارد. به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.»
طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان ها را از یقین محروم می کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
معرف چند طنز پرداز
1ـ کیومرث صابری فومنی(گل آقا): «گلآقا» مشهورترین و محبوبترین نویسندهی طنزپرداز بعد از انقلاب است. وی پیش از انقلاب نیز در عرصهی طنز حضور داشته و با نام مستعار «گردن شکستۀ فومنی» با مجلهی «توفیق» همکاری کرده است. گلآقا نویسندهی ستون طنز «دو کلمه حرف حساب» در روزنامهی اطلاعات بود از اواخر دههی شصت، «هفتهنامهی گلآقا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی او منتشر شد. بعدها نیز «ماهنامهی گلآقا»، «هفتهنامهی بچهها... گلآقا» و «سالنامهی گلآقا» به مجموعهی نشریات طنز او افزوده شد. این نشریات به طور کلی رویکرد سیاسی، اجتماعی و انتقادی داشتند. بسیاری از طنزنویسان بزرگ پس از انقلاب با نشریات طنز گلآقا وارد عرصهی طنز شدند و در همراهی با این نشریه بود که راه خود را در طنزنویسی پیدا کردند. برخی طنزآوران نامدار پیش از انقلاب نیز با «گلآقا» همکاری داشتهاند که از جملهی آنها میتوان به «ابوالقاسم حالت» اشاره کرد.
2ـ یوسفعلی میرشکاک: او نویسندهای در خور، منتقدی صاحبنظر، شاعری چیرهدست و طنزپردازی تواناست. از مشخصات زبان طنز او گرایش به هجو و آمیختن نظم و نثر است. وی در کار با روزنامههایی از قبیل کیهان، ابرار و نشاط و نشریاتی مانند نیستان، زن روز و سوره همکاری کرده است. مجموعهی طنزهایی که او در ماهنامهی «نیستان» با عنوان «دیپلمات نامه» مینوشت، در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ شده است.(ر. ک. بیگی حبیب آبادی، 1382: 1200 ـ 1205)
3ـ ابوالفضل زروئی: او از طنزنویسان پر کار و توانمند نسل انقلاب است. وی با مجّلهی خورجین، گلآقا و روزنامههای جامجم، انتخاب و همشهری در زمینهی طنز همکاری کرده است. مقالاتی که او به شیوهی نظیرهنویسی و با عنوان «تذکرةالمقامات» و با نام مستعار «ملانصرالدین» در هفتهنامهی گلآقا مینوشت، از موفقترین کارهای اوست. مجموعهی «تذکرةالمقامات» به صورت کتاب نیز در آمده است.(برداشت آخر، 1385: 280 ـ 287)
4ـ سید ابراهیم نبوی: او از طنزنویسان موفق نشریات بعد از انقلاب است. طنزنویسی او در نیمهی دوم دههی هفتاد از رونق و جلای بیشتری برخوردار بوده است وی کار طنز را در نشریات و روزنامههایی همچون گلآقا، همشهری، توس و نشاط تجربه کرده است.
5 ـ مسعود دهنمکی: دهنمکی در نشریاتی مانند «شلمچه» ، «جبهه» و «صبح دو کوهه»، سمت صاحب امتیازی، مدیر مسئولی یا سردبیری داشته است. همچنین ستونهای طنزی مانند «یک نکته یک نظر»، «تک و پاتک»، «موجی نامه» و «گفتن نگید» در نشریات مذکور به قلم او نوشته میشد. وی از طنزنویسان پرکار و نامدار این دوره است.
6 ـ مرتضی فرجیان: وی از جملهی طنزنویسانی بود که در دورهی پیش از انقلاب با مجلهی «توفیق» همکاری داشته است. پس از انقلاب نیز در مجلههای طنزی چون «گلآقا»، «خورجین» و «فکاهیون» طنزپردازی میکرد. همچنین مجموعهی اشعار طنز او تحت عنوان «دیوان فینگلی» به چاپ رسیده است.(برداشت آخر، 1385: 90)
7 ـ هوشنگ معمارزاده: معمارزاده در زمینهی طنز و در حوزهی ادبیات کودکان صاحب اثر و تجربه است. مجموعهی «طنز ولوژی»، «ماجراهای اسکندر کبیر» و «غوغولی» در موضوع طنز و ادبیات کودکان از جملهی آثار اوست او در مجلههای «توفیق» و «گل آقا» طنزپردازی کرده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تعریف زباله
زُباله یعنی پسمانده و باقیمانده از تولید یا تغییر شکل چیزهای دیگر و نیز آنچه که قبلا استفاده شده و دیگر به آن احتیاجی نیست.
انواع زباله
بطور کلی زبالهها سه نوعند:
نوع اول زبالههای تَر هستند مانند: پس ماندههای گیاهان، گل و لای آبها، پس ماندهٔ مواد غذایی... اینگونه زبالهها بطور کل از طریق واکنشهای شیمیایی و بوسیله باکتریها خود به خود و به زودی نابود میشوند. آنها میتوانند به عنوان کود استفاده شوند.(هفتاد درصد زبالهها در ایران مواد غذایی هستند.)
نوع دوم زبالههای قابل بازیافت هستند مانند: مواد ساختمانی، فلزات، مواد پلاستیکی، کاغذ،شیشه... اینگونه مواد میتوانند در زمینههای دیگر دوباره استفاده شوند. مثلا فلزات را ذوب میکنند و در شکل جدید بکار میبرند. مواد پلاستیکی را نیز ریز ریز کرده و در ساخت مصالح جدید و یا مواد قابل اشتعال استفاده میکنند. کاغذها و مقواها نیز قابل تبدیل به کاغذهای جدید هستند.
نوع سوم زباله هایی که دیگر برای استفاده مناسب نبوده و قابل بازیافت نیستند. مانند پوشک بچه، بسیاری از زبالههای بیمارستانی ... متاسفانه راه حل سادهای برای این گونه آلایندهها وجود ندارد. تنها راه موثر، استفاده کمتر از اینگونه مواد است.
بازیافت کاغذ
تهیه کاغذ از طریق قطع درختان و استفاده از تنه و چوب آنهاست. اینکار انهدام جنگلها و افزایش آلودگی هوا شده هزینه و انرژی زیادی را مصرف میکند. بنا بر آمار ارائه شده، میزان مصرف کاغذ در انگلستان بحدی است که به ازای هر فرد سالانه دو درخت تنومند قطع شده و به شکل کاغذ دور ریخته میشود.
لازم به ذکر است بازیافت کاغذ موجب 75 درصد کاهش آلودگی هوا، 50 درصد صرفه جویی در انرژی و 90 درصد صرفه جویی در مصرف آب میشود.
دفع زباله
در ایران زبالهها یا در خاک دفن شده یا سوزانده میشوند و حتی گاه در طبیعت رها میشوند. همه این راهها برای محیط زیست بسیار خطرناک هستند و باعث فرسایش خاک، آلودگی هوا، زشت شدن مناظر طبیعی و همین طور نامناسب کردن محیط برای حیات وحش میشوند.
اخیرا یک مبتکر ایرانی دستگاهی را اختراع نموده که اینگونه زبالهها را میسوزاند بطوریکه گازهای سمی آنها توسط یک فیلتر گرفته شده و خاکستر آنها نیز در ساختمان سازی استفاده کاربرد دارد.
استفاده بهینه از پسماند
• زباله هاى شهرى و مدیریت زیست محیطى آنزباله هاى شهرى از اجزاى مختلفى تشکیل مى شود که مهم ترین آنها عبارتند از: زباله هاى خانگى، زباله هاى صنعتى و زباله هاى بیمارستانى. اجزاى اصلى زباله هاى خانگى عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
تعریف طنز
طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این "متناسبات" است.
ریشهٔ واژه
طنز واژه ای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد
در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می کشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقا در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله ای می انگارد برای نتیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت ها. گرچه در ظاهر می خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می خشکاند و انسان را به تفکر وا می دارد. به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.»
طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان ها را از یقین محروم می کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
معرف چند طنز پرداز
1ـ کیومرث صابری فومنی(گل آقا): «گلآقا» مشهورترین و محبوبترین نویسندهی طنزپرداز بعد از انقلاب است. وی پیش از انقلاب نیز در عرصهی طنز حضور داشته و با نام مستعار «گردن شکستۀ فومنی» با مجلهی «توفیق» همکاری کرده است. گلآقا نویسندهی ستون طنز «دو کلمه حرف حساب» در روزنامهی اطلاعات بود از اواخر دههی شصت، «هفتهنامهی گلآقا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی او منتشر شد. بعدها نیز «ماهنامهی گلآقا»، «هفتهنامهی بچهها... گلآقا» و «سالنامهی گلآقا» به مجموعهی نشریات طنز او افزوده شد. این نشریات به طور کلی رویکرد سیاسی، اجتماعی و انتقادی داشتند. بسیاری از طنزنویسان بزرگ پس از انقلاب با نشریات طنز گلآقا وارد عرصهی طنز شدند و در همراهی با این نشریه بود که راه خود را در طنزنویسی پیدا کردند. برخی طنزآوران نامدار پیش از انقلاب نیز با «گلآقا» همکاری داشتهاند که از جملهی آنها میتوان به «ابوالقاسم حالت» اشاره کرد.
2ـ یوسفعلی میرشکاک: او نویسندهای در خور، منتقدی صاحبنظر، شاعری چیرهدست و طنزپردازی تواناست. از مشخصات زبان طنز او گرایش به هجو و آمیختن نظم و نثر است. وی در کار با روزنامههایی از قبیل کیهان، ابرار و نشاط و نشریاتی مانند نیستان، زن روز و سوره همکاری کرده است. مجموعهی طنزهایی که او در ماهنامهی «نیستان» با عنوان «دیپلمات نامه» مینوشت، در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ شده است.(ر. ک. بیگی حبیب آبادی، 1382: 1200 ـ 1205)
3ـ ابوالفضل زروئی: او از طنزنویسان پر کار و توانمند نسل انقلاب است. وی با مجّلهی خورجین، گلآقا و روزنامههای جامجم، انتخاب و همشهری در زمینهی طنز همکاری کرده است. مقالاتی که او به شیوهی نظیرهنویسی و با عنوان «تذکرةالمقامات» و با نام مستعار «ملانصرالدین» در هفتهنامهی گلآقا مینوشت، از موفقترین کارهای اوست. مجموعهی «تذکرةالمقامات» به صورت کتاب نیز در آمده است.(برداشت آخر، 1385: 280 ـ 287)
4ـ سید ابراهیم نبوی: او از طنزنویسان موفق نشریات بعد از انقلاب است. طنزنویسی او در نیمهی دوم دههی هفتاد از رونق و جلای بیشتری برخوردار بوده است وی کار طنز را در نشریات و روزنامههایی همچون گلآقا، همشهری، توس و نشاط تجربه کرده است.
5 ـ مسعود دهنمکی: دهنمکی در نشریاتی مانند «شلمچه» ، «جبهه» و «صبح دو کوهه»، سمت صاحب امتیازی، مدیر مسئولی یا سردبیری داشته است. همچنین ستونهای طنزی مانند «یک نکته یک نظر»، «تک و پاتک»، «موجی نامه» و «گفتن نگید» در نشریات مذکور به قلم او نوشته میشد. وی از طنزنویسان پرکار و نامدار این دوره است.
6 ـ مرتضی فرجیان: وی از جملهی طنزنویسانی بود که در دورهی پیش از انقلاب با مجلهی «توفیق» همکاری داشته است. پس از انقلاب نیز در مجلههای طنزی چون «گلآقا»، «خورجین» و «فکاهیون» طنزپردازی میکرد. همچنین مجموعهی اشعار طنز او تحت عنوان «دیوان فینگلی» به چاپ رسیده است.(برداشت آخر، 1385: 90)
7 ـ هوشنگ معمارزاده: معمارزاده در زمینهی طنز و در حوزهی ادبیات کودکان صاحب اثر و تجربه است. مجموعهی «طنز ولوژی»، «ماجراهای اسکندر کبیر» و «غوغولی» در موضوع طنز و ادبیات کودکان از جملهی آثار اوست او در مجلههای «توفیق» و «گل آقا» طنزپردازی کرده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تعریف زباله
زُباله یعنی پسمانده و باقیمانده از تولید یا تغییر شکل چیزهای دیگر و نیز آنچه که قبلا استفاده شده و دیگر به آن احتیاجی نیست.
انواع زباله
بطور کلی زبالهها سه نوعند:
نوع اول زبالههای تَر هستند مانند: پس ماندههای گیاهان، گل و لای آبها، پس ماندهٔ مواد غذایی... اینگونه زبالهها بطور کل از طریق واکنشهای شیمیایی و بوسیله باکتریها خود به خود و به زودی نابود میشوند. آنها میتوانند به عنوان کود استفاده شوند.(هفتاد درصد زبالهها در ایران مواد غذایی هستند.)
نوع دوم زبالههای قابل بازیافت هستند مانند: مواد ساختمانی، فلزات، مواد پلاستیکی، کاغذ،شیشه... اینگونه مواد میتوانند در زمینههای دیگر دوباره استفاده شوند. مثلا فلزات را ذوب میکنند و در شکل جدید بکار میبرند. مواد پلاستیکی را نیز ریز ریز کرده و در ساخت مصالح جدید و یا مواد قابل اشتعال استفاده میکنند. کاغذها و مقواها نیز قابل تبدیل به کاغذهای جدید هستند.
نوع سوم زباله هایی که دیگر برای استفاده مناسب نبوده و قابل بازیافت نیستند. مانند پوشک بچه، بسیاری از زبالههای بیمارستانی ... متاسفانه راه حل سادهای برای این گونه آلایندهها وجود ندارد. تنها راه موثر، استفاده کمتر از اینگونه مواد است.
بازیافت کاغذ
تهیه کاغذ از طریق قطع درختان و استفاده از تنه و چوب آنهاست. اینکار انهدام جنگلها و افزایش آلودگی هوا شده هزینه و انرژی زیادی را مصرف میکند. بنا بر آمار ارائه شده، میزان مصرف کاغذ در انگلستان بحدی است که به ازای هر فرد سالانه دو درخت تنومند قطع شده و به شکل کاغذ دور ریخته میشود.
لازم به ذکر است بازیافت کاغذ موجب 75 درصد کاهش آلودگی هوا، 50 درصد صرفه جویی در انرژی و 90 درصد صرفه جویی در مصرف آب میشود.
دفع زباله
در ایران زبالهها یا در خاک دفن شده یا سوزانده میشوند و حتی گاه در طبیعت رها میشوند. همه این راهها برای محیط زیست بسیار خطرناک هستند و باعث فرسایش خاک، آلودگی هوا، زشت شدن مناظر طبیعی و همین طور نامناسب کردن محیط برای حیات وحش میشوند.
اخیرا یک مبتکر ایرانی دستگاهی را اختراع نموده که اینگونه زبالهها را میسوزاند بطوریکه گازهای سمی آنها توسط یک فیلتر گرفته شده و خاکستر آنها نیز در ساختمان سازی استفاده کاربرد دارد.
استفاده بهینه از پسماند
• زباله هاى شهرى و مدیریت زیست محیطى آنزباله هاى شهرى از اجزاى مختلفى تشکیل مى شود که مهم ترین آنها عبارتند از: زباله هاى خانگى، زباله هاى صنعتى و زباله هاى بیمارستانى. اجزاى اصلى زباله هاى خانگى عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
از جمله مسائل مشکل و با اهمیت حقوق جزا مسئولیت کیفری است، این مسئله با توجه به اهمیتی که در سیستم قضایی ( زیرا فعلی تا زمانی که شخص از جهت قانونی مسئولیت کیفری نداشته باشد به هیچ وجه نمی توان حتی با وجود عناصر سه گانه و مجازات او را تعقیب نمود) و نقشی که این مسئله در تعین مجازات و سایر عکس العمل های اجتماعی نسبت به مجرمین دارد دانشمندان علوم کیفری را متوجه نموده که باید مسئله مسئولیت کیفری از دیدگاههای علمی و بر مبنای سایر علوم انسانی مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.( قسمت های کتاب دوره حقوق جزای عمومی کیفری، کتابخانة گنج دانش، جلد سوم، صفحة 27 و 28، چاپ اول، دکتر مرتضی محسنی مسئولیت طرح مسئله.)
وقتی فردی به ارتکاب فعل یا ترک فعلی مبادرت می کند، که طبق قانون جرم شناخته شده است، این اعمال یا با قصد مجرمانه صورت می گیرد، و یا نحوه عمل قصد را مشخص می سازد، یا با خطای کیفری ممزوج می گردد، که در این مورد قانون بزهکار را از نظر جزایی مسئول می شناسد و او را مستوجب مجازات یا حسب مورد اقدامات تأمینی می داند این مسئله ظاهر ساده در عمل با مسائل دیگری پیوند می خورد که در ادامه آنها را بررسی می کنیم ( کتاب زمینه حقوق جزای عمومی، دکتر رضا نور بها، کتابخانه گنج و دانش، و نشر داد آفرین چاپ 21، صفحه 187.)
تعریف و معنای مسئولیت کیفری بزهکار:
مسئولیت در لغت به معنی مؤلف بودن به انجام دادن امری است و مسئول کسی است که تعهدی در قبال دیگری به عهده دارد که اگر از ادای آن سر باز زند، از او بازخواست می شود.( قسمت های کتاب. ح. ج. ع. جلد دوازدهم، دکتر محمد علی اردبیلی، نشر میزان صفحه 74.)
در یک جمع بندی کلی می توان مسئولیت کیفری یا جزایی را چنین تعریف کرد:
مسئولیت جزایی عبارت است از انتساب فعل یا ترک فعل مجرمان به شخص یا اشخاصی که با انجام بزه به قوانین جزایی خواه به عنوان مباشرین و خواه به عنوان شرکاء و معاونین به عمد یا خطا تجاوز کرده اند و توان تحمل بار مجازات یا احتمالاً اقدامات تأمینی و تربیتی را در قبال فعل یا ترک فعل خود دارند.( کتابخانه گنچ و دانش، نشر داد آفرین، جلد 21،صفحه 187.)
ماهیت واقعی و علمی مسئولیت کیفری:
با پیدایش علوم اجتماعی و انسانی تغیرات فراوان دیگری در مفهوم مسئولیت بوجود آمد، دانشمندان علوم کیفری نظریات کاملاً جدیدی در مورد مسئولیت ابراز داشتند، از نظر آنان هدف از مسئولیت کیفری فقط تحمیل مجازات به مرتکب نیست، آنان معتقد بودند که مسئولیت کیفری باید پایه و اساس اصلاح و باز سازی مجرم برای زندگی آینده باشد.( قسمت های کتاب، ح. ج. ع. ، مسئولیت کیفری، جلد دوم، دکتر مرتضی محسنی.)
در تکاپو های علمی اکثریت قریب به اتفاق روانشناسان و روانکاران و قضات دریافتند که در ضمیر باطن هر شخص حتی آنهایی که از نظر قوانین کیفری غیر مسئولند مقدار زیادی احساس مسئولیت وجود دارد و حتی بطوریکه (ادوار دوگرف) جرم شناس معاصر بلژیکی بیان داشته: این احساس درونی مسئولیت از نظر شخص مجرم موجب اثبات ( وجود) شخصیت و آزادی او هست (ادوارد دوگرف) اضافه می نماید، که این احساس مسئولیت در نزد افراد عادی و ناقص العقل و دیوانه نیز به نحوی از انحناء تظاهری می نماید( قسمت هایی از صفحه 27 و 28) مسئولیت همواره با التزام همراه است، در قلمرو حقوق کیفری محتوای این التزام تقبل آثار و عواقب افعال مجرمانه است، یعنی تحمال مجازاتی که سزای افعال سرزنش آمیز بزهکار به شمار می آید، لیکن به صرف ارتکاب جرم نمی توان بار مسئولیت را یکباره بر دوش مقصر گذاشت، سپس از او حساب خواست توانایی پذیرفتن بار تقصیر را در اصطلاح حقوق دانان قابلیت انتساب می نامند، و آن را به برخورداری فاعل از قدرت ادراک و اختیار تعریف کرده اند، بنا بر این اگر مجرم مدرک یا مختار نباشد، مسئول اعمال خود نیست، یعنی در مقابل امر و نهی قانون گذار تکلیفی ندارد، زیرا خطاب یا امر و نهی قانون گذار متوجه کسانی است که دستورهای او را می فهمند و قدرت بر اجابت آن را دارند بدین ترتیب مسئولیت کیفری در نظام کنونی با فرض مختار بودن انسان معنی یابد.( ک. ح. ج. ع. جلد 2، دکتر محمد علی اردبیلی نشر میزان قسمت ها از صفحه 74)
عناصر تشکیل دهنده مسئولیت کیفری:
هر انسان قبل از ارتکاب جرم مقداری تفکر نموده و بخاطر هدف خاصی مرتکب جرم می گردد، بنا بر این انگیزه و هدف در تحقیق جرم نقش مؤثری دارد، همین انگیزه است که موجب پیدایش اراده مجرمانه و با نتیجه ارتکاب عمل می شود، لذا همانطور که انگیزه نشان دهنده شخصیت است به همان ترتیب عمل ارتکابی که در نتیجه این انگیزه بوجود آمده نیز نشان دهنده شخصیت است، به عبارت دیگر انگیزه و عمل ارتکابی دو پایه های تشکیل دهنده شخصیت کیفری می باشند و با نتیجه جدایی این دو امر از یکدیگر صحیح نبوده و به امور علمی تطبیق نمی نماید. ولی آنچه در رسیدگی کیفری و تعین مسئولیت در درجه اول اهمیت قرار دارد همان شناسایی واقعی مجرم