دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

چهره زن در طنز سنتی (مشروطه)

زن در طنز مشروطه،چهره ای دوگانه دارد:چهره ای برزخی و معلق میان سنت و مدرنیته،میان آن چه در چهارچوب مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه سنتی شکل گرفته،و آن چه پیامد آرمانخواهی مشروطه است.در این دوره است که شکل بندی و نوع برخورد با مسایل جنسیتی در طنز دستخوش تحول می شود.تحولی که در گذر از نگرش ابزاری و هجوآمیز،به طرح انتقادی هویت و جایگاه زنان می رسد و از مولفه های اصلی انتقاد اجتماعی حرکت مشروطه به شمار می آید.این تحول،در دگرگونی خاستگاه اجتماعی و جنسیتی طنز ریشه دارد.اگر تا پیش از آن تاریخ، طنزنویسی، رنگ تفنن داشت که یا از سوی خواص و یا برای خوشامد خواص وحکام آفریده می شد،در مشروطه،طنز، بیشتر هنر طبقه متوسط است که در پی آشنایی با حقوق و آزادی های جوامع مدنی در غرب وبرخورداری از نگاه نو به شئون سیاسی و اجتماعی ،در صدد ارائه اندیشه های خود به مردم است .از این رو طنز این دوره،رنگی تجدد طلبانه دارد،ژورنالیستی است ومخاطب عام را هدف قرار می دهد،مسایل مردم را باز می گوید و نقشی کمابیش کارکردگرایانه در طرح و پی جویی اندیشه های تجدد طلبی می یابد.میرزا فتعلی آخوند زاده که اولین نظریه پرداز این جریان به شمار می آید، در 25 مارس 187(تقویم روسی)،در نامه ای به میرزا جعفر،مترجم اثر خود(تمثیلات)،می نویسد که نصایح و مواعظ در بهترین صورت تاثیر چندانی در اصلاح جامعه و اخلاق مردم ندارند و می افزاید:"به تجارب حکمای یوروپا و به براهین قطعیه به ثبوت رسیده است که قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمی کند ،مگر کریتیکا و استهزا و تمسخر." و هم او هدف از نگارش آثار طنزآمیز را تهذیب اخلاق می داند.(آخوند زاده،ص206) در این میان،توجه به مسایل زنان،به عنوان یکی از اندیشه های محوری عصر روشنگری،به یکی از کلیدواژه های آثار طنز تبدیل می شود.دغدغه برابری خواهی زنان که وامدار اندیشه مدرنیزاسیون است،بیش از آن که استبداد سیاسی را نشانه رود،در پی ستیزش با بنیادهای فکری فرهنگ سنتی جامعه است و قالب چالش با استبداد فکری متحجران را دارد.این امر،یکی از تفاوتهای مهم طنز مشروطه با آثار طنزآمیز پس از این دوره ،در برخورد با مسایل زنان است.

نقد دوسویه در برخورد با مسایل زنان جامعه مشروطه،اگرچه دغدغه مدرنیزاسیون دارد،ولی هنوز اندیشه های دگرگون سازی موقعیت زنان در آن عینی نشده و روند نوگرایی در آغاز راه است.شیوه آموزش،روابط فردی و خانوادگی،و امر قضا،برخاسته از باورها و هنجارهای فروترانگاری زنان است.از این رو، پرسوناژهای زن در آثارطنزنویسهای عصر مشروطه،با اجحافی دو سویه مواجهند:یکی از سوی فرهنگ مردسالار جامعه که زنان را به عنوان جنس دوم وسیله بهره برداری می داند و دیگر،از سوی فرهنگ سنتی و قشری،که راه آموزش و ارتقای فکر را بر زنان می بندد.در آثار برجسته طنز این دوره،زن ایرانی،موجودی است خرافی،نادان و ناآگاه به ابتدایی ترین دستاوردهای دانش و فرهنگ نو و کهن،که این جهل،مقدمه اجحاف بر او از سوی مردان نیز هست.این است که می بینیم در برجسته ترین آثار طنز این دوره،چرندپرند علامه دهخدا،زن،"کمینه اسیرالجوالی"است که وقتی فرزندش بیمار می شود،فکر می کند چشم خورده و برای دعا-دواکردن،پیش رمال و دعانویس می رود.زنی که عامی است و اعتقاد دارد شلوار مرد که دوتا شد،به فکر زن نو می افتد و از این رو،تا شوهرش سرکار می رود،زن های همسایه را صدا می زند تا هم خوشگذرانی کند،هم آب به مال شوهرش ببندد.آثار دیگر طنزنویسان این دوره نیز از این نگاه متاثر است.آخوند زاده در حکایت"موسی ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به جادوگر"پرسوناژهای زن نمایش را دست به دامان جادو و جنبل می کند تا شهر پاریس را خراب و ویران کنند و نگذارند نامزدشان به فرنگ برود.(ملک پور،جمشید،ص131( اگر هم زن درآثار طنز در موقعیتی برابر با مرد قرار دارد،دست به دست او می دهد تا ویران سازد و خراب کند!میرزاآقا تبریزی در پرده دوم از نمایشنامه"طریقه حکومت زمانخان"(سرگذشت دهباشی قاسم و کوکب)،برای بازتاب فساد اداری عصر ناصری،از چنین تصویری کمک می گیرد:فراشباشی از طریق کوکب،زنی که اخلاق درستی ندارد،سعی می کند یکی از تاجرهای بزرگ را به دام بیاندازد تا قدری رشوه بگیرد.

یک استثنا و دهها قاعده! نگاه فرودست انگار به زنان،در حالی است که 20سال پیش از شکل گرفتن مشروطه،زنی به نام بی بی فاطمه استرآبادی،برای اولین بار با رساله"معایب الرجال"در دفاع از حقوق زنان به عرصه طنز آمده و بافت جنسیتی طنزنویسی را دگرگون ساخته است.بی بی فاطمه استرآبادی،زنی از طبقه متوسط،در پاسخ به رساله تادیب النسوان نوشته یکی از شاهزادگان قاجار که در



خرید و دانلود تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص (با فرمت word)


تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

چهره زن در طنز سنتی (مشروطه)

زن در طنز مشروطه،چهره ای دوگانه دارد:چهره ای برزخی و معلق میان سنت و مدرنیته،میان آن چه در چهارچوب مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه سنتی شکل گرفته،و آن چه پیامد آرمانخواهی مشروطه است.در این دوره است که شکل بندی و نوع برخورد با مسایل جنسیتی در طنز دستخوش تحول می شود.تحولی که در گذر از نگرش ابزاری و هجوآمیز،به طرح انتقادی هویت و جایگاه زنان می رسد و از مولفه های اصلی انتقاد اجتماعی حرکت مشروطه به شمار می آید.این تحول،در دگرگونی خاستگاه اجتماعی و جنسیتی طنز ریشه دارد.اگر تا پیش از آن تاریخ، طنزنویسی، رنگ تفنن داشت که یا از سوی خواص و یا برای خوشامد خواص وحکام آفریده می شد،در مشروطه،طنز، بیشتر هنر طبقه متوسط است که در پی آشنایی با حقوق و آزادی های جوامع مدنی در غرب وبرخورداری از نگاه نو به شئون سیاسی و اجتماعی ،در صدد ارائه اندیشه های خود به مردم است .از این رو طنز این دوره،رنگی تجدد طلبانه دارد،ژورنالیستی است ومخاطب عام را هدف قرار می دهد،مسایل مردم را باز می گوید و نقشی کمابیش کارکردگرایانه در طرح و پی جویی اندیشه های تجدد طلبی می یابد.میرزا فتعلی آخوند زاده که اولین نظریه پرداز این جریان به شمار می آید، در 25 مارس 187(تقویم روسی)،در نامه ای به میرزا جعفر،مترجم اثر خود(تمثیلات)،می نویسد که نصایح و مواعظ در بهترین صورت تاثیر چندانی در اصلاح جامعه و اخلاق مردم ندارند و می افزاید:"به تجارب حکمای یوروپا و به براهین قطعیه به ثبوت رسیده است که قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمی کند ،مگر کریتیکا و استهزا و تمسخر." و هم او هدف از نگارش آثار طنزآمیز را تهذیب اخلاق می داند.(آخوند زاده،ص206) در این میان،توجه به مسایل زنان،به عنوان یکی از اندیشه های محوری عصر روشنگری،به یکی از کلیدواژه های آثار طنز تبدیل می شود.دغدغه برابری خواهی زنان که وامدار اندیشه مدرنیزاسیون است،بیش از آن که استبداد سیاسی را نشانه رود،در پی ستیزش با بنیادهای فکری فرهنگ سنتی جامعه است و قالب چالش با استبداد فکری متحجران را دارد.این امر،یکی از تفاوتهای مهم طنز مشروطه با آثار طنزآمیز پس از این دوره ،در برخورد با مسایل زنان است.

نقد دوسویه در برخورد با مسایل زنان جامعه مشروطه،اگرچه دغدغه مدرنیزاسیون دارد،ولی هنوز اندیشه های دگرگون سازی موقعیت زنان در آن عینی نشده و روند نوگرایی در آغاز راه است.شیوه آموزش،روابط فردی و خانوادگی،و امر قضا،برخاسته از باورها و هنجارهای فروترانگاری زنان است.از این رو، پرسوناژهای زن در آثارطنزنویسهای عصر مشروطه،با اجحافی دو سویه مواجهند:یکی از سوی فرهنگ مردسالار جامعه که زنان را به عنوان جنس دوم وسیله بهره برداری می داند و دیگر،از سوی فرهنگ سنتی و قشری،که راه آموزش و ارتقای فکر را بر زنان می بندد.در آثار برجسته طنز این دوره،زن ایرانی،موجودی است خرافی،نادان و ناآگاه به ابتدایی ترین دستاوردهای دانش و فرهنگ نو و کهن،که این جهل،مقدمه اجحاف بر او از سوی مردان نیز هست.این است که می بینیم در برجسته ترین آثار طنز این دوره،چرندپرند علامه دهخدا،زن،"کمینه اسیرالجوالی"است که وقتی فرزندش بیمار می شود،فکر می کند چشم خورده و برای دعا-دواکردن،پیش رمال و دعانویس می رود.زنی که عامی است و اعتقاد دارد شلوار مرد که دوتا شد،به فکر زن نو می افتد و از این رو،تا شوهرش سرکار می رود،زن های همسایه را صدا می زند تا هم خوشگذرانی کند،هم آب به مال شوهرش ببندد.آثار دیگر طنزنویسان این دوره نیز از این نگاه متاثر است.آخوند زاده در حکایت"موسی ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به جادوگر"پرسوناژهای زن نمایش را دست به دامان جادو و جنبل می کند تا شهر پاریس را خراب و ویران کنند و نگذارند نامزدشان به فرنگ برود.(ملک پور،جمشید،ص131( اگر هم زن درآثار طنز در موقعیتی برابر با مرد قرار دارد،دست به دست او می دهد تا ویران سازد و خراب کند!میرزاآقا تبریزی در پرده دوم از نمایشنامه"طریقه حکومت زمانخان"(سرگذشت دهباشی قاسم و کوکب)،برای بازتاب فساد اداری عصر ناصری،از چنین تصویری کمک می گیرد:فراشباشی از طریق کوکب،زنی که اخلاق درستی ندارد،سعی می کند یکی از تاجرهای بزرگ را به دام بیاندازد تا قدری رشوه بگیرد.

یک استثنا و دهها قاعده! نگاه فرودست انگار به زنان،در حالی است که 20سال پیش از شکل گرفتن مشروطه،زنی به نام بی بی فاطمه استرآبادی،برای اولین بار با رساله"معایب الرجال"در دفاع از حقوق زنان به عرصه طنز آمده و بافت جنسیتی طنزنویسی را دگرگون ساخته است.بی بی فاطمه استرآبادی،زنی از طبقه متوسط،در پاسخ به رساله تادیب النسوان نوشته یکی از شاهزادگان قاجار که در



خرید و دانلود تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص (word)


مقاله درباره تعریف طنز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تعریف طنز

طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصه‌های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به‌ نظر می‌رسند، نشان می‌دهد و این خود مایه خنده می‌شود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیبایی‌شناختی عدم تناسب در این "متناسبات" است.

ریشهٔ واژه

طنز واژه ای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود.

تعریف اصطلاح

در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد

در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می کشد.»

دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»

استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقا در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.

ماهیت طنز

طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله ای می انگارد برای نتیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت ها. گرچه در ظاهر می خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می خشکاند و انسان را به تفکر وا می دارد. به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.»

طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان ها را از یقین محروم می کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.

معرف چند طنز پرداز

1ـ‌ کیومرث صابری فومنی(گل آقا): «گل‌آقا» مشهورترین و محبوب‌ترین نویسنده‌ی طنزپرداز بعد از انقلاب است. وی پیش از انقلاب نیز در عرصه‌ی طنز حضور داشته و با نام مستعار «گردن شکستۀ فومنی» با مجله‌ی «توفیق» همکاری کرده است. گل‌آقا نویسنده‌ی ستون طنز «دو کلمه حرف حساب» در روزنامه‌ی اطلاعات بود از اواخر دهه‌ی شصت، «هفته‌نامه‌ی گل‌آقا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی او منتشر شد. بعدها نیز «ماهنامه‌ی گل‌آقا»، «هفته‌نامه‌ی بچه‌ها... گل‌آقا» و «سالنامه‌ی گل‌آقا» به مجموعه‌ی نشریات طنز او افزوده شد. این نشریات به طور کلی رویکرد سیاسی، اجتماعی و انتقادی داشتند. بسیاری از طنزنویسان بزرگ پس از انقلاب با نشریات طنز گل‌آقا وارد عرصه‌ی طنز شدند و در همراهی با این نشریه بود که راه خود را در طنزنویسی پیدا کردند. برخی طنزآوران نامدار پیش از انقلاب نیز با «گل‌آقا» همکاری داشته‌اند که از جمله‌ی آنها می‌توان به «ابوالقاسم حالت» اشاره کرد.

2ـ یوسفعلی میرشکاک: او نویسنده‌ای در خور، منتقدی صاحب‌نظر، شاعری ‌چیره‌دست و طنزپردازی تواناست. از مشخصات زبان طنز او گرایش به هجو و آمیختن نظم و نثر است. وی در کار با روزنامه‌هایی از قبیل کیهان، ابرار و نشاط و نشریاتی مانند نیستان، زن روز و سوره همکاری کرده است. مجموعه‌ی طنزهایی که او در ماهنامه‌ی «نیستان» با عنوان «دیپلمات نامه» می‌نوشت، در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ شده است.(ر. ک. بیگی حبیب آبادی، 1382: 1200 ـ 1205)

3ـ ابوالفضل زروئی: او از طنزنویسان پر کار و توانمند نسل انقلاب است. وی با مجّله‌ی خورجین، گل‌آقا و روزنامه‌های جام‌جم، انتخاب و همشهری در زمینه‌ی طنز همکاری کرده است. مقالاتی که او به شیوه‌ی نظیره‌نویسی و با عنوان «تذکرةالمقامات» و با نام مستعار «ملانصرالدین» در هفته‌نامه‌ی گل‌آقا می‌نوشت، از موفق‌ترین کارهای اوست. مجموعه‌ی «تذکرةالمقامات» به صورت کتاب نیز در آمده است.(برداشت آخر، 1385: 280 ـ 287)

4ـ سید ابراهیم نبوی: او از طنزنویسان موفق نشریات بعد از انقلاب است. طنزنویسی او در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد از رونق و جلای بیشتری برخوردار بوده است وی کار طنز را در نشریات و روزنامه‌هایی همچون گل‌آقا، همشهری، توس و نشاط تجربه کرده است.

5 ـ مسعود ده‌نمکی: ده‌نمکی در نشریاتی مانند «شلمچه» ، «جبهه» و «صبح دو کوهه»، سمت صاحب امتیازی، مدیر مسئولی یا سردبیری داشته است. همچنین ستون‌های طنزی مانند «یک نکته یک نظر»، «تک و پاتک»، «موجی نامه» و «گفتن نگید» در نشریات مذکور به قلم او نوشته می‌شد. وی از طنز‌نویسان پرکار و نامدار این دوره است.

6 ـ مرتضی فرجیان: وی از جمله‌ی طنزنویسانی بود که در دوره‌ی پیش از انقلاب با مجله‌ی «توفیق» همکاری داشته‌ است. پس از انقلاب نیز در مجله‌های طنزی چون «گل‌آقا»، «خورجین» و «فکاهیون» طنزپردازی می‌کرد. همچنین مجموعه‌ی اشعار طنز او تحت عنوان «دیوان فینگلی» به چاپ رسیده است.(برداشت آخر، 1385: 90)

7 ـ هوشنگ معمارزاده: معمارزاده در زمینه‌ی طنز و در حوزه‌ی ادبیات کودکان صاحب اثر و تجربه است. مجموعه‌ی «طنز ولوژی»، «ماجراهای اسکندر کبیر» و «غوغولی» در موضوع طنز و ادبیات کودکان از جمله‌ی آثار اوست او در مجله‌های «توفیق» و «گل آقا» طنز‌پردازی کرده است.



خرید و دانلود مقاله درباره تعریف طنز


تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چهره زن در طنز سنتی (مشروطه)

زن در طنز مشروطه،چهره ای دوگانه دارد:چهره ای برزخی و معلق میان سنت و مدرنیته،میان آن چه در چهارچوب مناسبات فرهنگی و اجتماعی جامعه سنتی شکل گرفته،و آن چه پیامد آرمانخواهی مشروطه است.در این دوره است که شکل بندی و نوع برخورد با مسایل جنسیتی در طنز دستخوش تحول می شود.تحولی که در گذر از نگرش ابزاری و هجوآمیز،به طرح انتقادی هویت و جایگاه زنان می رسد و از مولفه های اصلی انتقاد اجتماعی حرکت مشروطه به شمار می آید.این تحول،در دگرگونی خاستگاه اجتماعی و جنسیتی طنز ریشه دارد.اگر تا پیش از آن تاریخ، طنزنویسی، رنگ تفنن داشت که یا از سوی خواص و یا برای خوشامد خواص وحکام آفریده می شد،در مشروطه،طنز، بیشتر هنر طبقه متوسط است که در پی آشنایی با حقوق و آزادی های جوامع مدنی در غرب وبرخورداری از نگاه نو به شئون سیاسی و اجتماعی ،در صدد ارائه اندیشه های خود به مردم است .از این رو طنز این دوره،رنگی تجدد طلبانه دارد،ژورنالیستی است ومخاطب عام را هدف قرار می دهد،مسایل مردم را باز می گوید و نقشی کمابیش کارکردگرایانه در طرح و پی جویی اندیشه های تجدد طلبی می یابد.میرزا فتعلی آخوند زاده که اولین نظریه پرداز این جریان به شمار می آید، در 25 مارس 187(تقویم روسی)،در نامه ای به میرزا جعفر،مترجم اثر خود(تمثیلات)،می نویسد که نصایح و مواعظ در بهترین صورت تاثیر چندانی در اصلاح جامعه و اخلاق مردم ندارند و می افزاید:"به تجارب حکمای یوروپا و به براهین قطعیه به ثبوت رسیده است که قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمی کند ،مگر کریتیکا و استهزا و تمسخر." و هم او هدف از نگارش آثار طنزآمیز را تهذیب اخلاق می داند.(آخوند زاده،ص206) در این میان،توجه به مسایل زنان،به عنوان یکی از اندیشه های محوری عصر روشنگری،به یکی از کلیدواژه های آثار طنز تبدیل می شود.دغدغه برابری خواهی زنان که وامدار اندیشه مدرنیزاسیون است،بیش از آن که استبداد سیاسی را نشانه رود،در پی ستیزش با بنیادهای فکری فرهنگ سنتی جامعه است و قالب چالش با استبداد فکری متحجران را دارد.این امر،یکی از تفاوتهای مهم طنز مشروطه با آثار طنزآمیز پس از این دوره ،در برخورد با مسایل زنان است.

نقد دوسویه در برخورد با مسایل زنان جامعه مشروطه،اگرچه دغدغه مدرنیزاسیون دارد،ولی هنوز اندیشه های دگرگون سازی موقعیت زنان در آن عینی نشده و روند نوگرایی در آغاز راه است.شیوه آموزش،روابط فردی و خانوادگی،و امر قضا،برخاسته از باورها و هنجارهای فروترانگاری زنان است.از این رو، پرسوناژهای زن در آثارطنزنویسهای عصر مشروطه،با اجحافی دو سویه مواجهند:یکی از سوی فرهنگ مردسالار جامعه که زنان را به عنوان جنس دوم وسیله بهره برداری می داند و دیگر،از سوی فرهنگ سنتی و قشری،که راه آموزش و ارتقای فکر را بر زنان می بندد.در آثار برجسته طنز این دوره،زن ایرانی،موجودی است خرافی،نادان و ناآگاه به ابتدایی ترین دستاوردهای دانش و فرهنگ نو و کهن،که این جهل،مقدمه اجحاف بر او از سوی مردان نیز هست.این است که می بینیم در برجسته ترین آثار طنز این دوره،چرندپرند علامه دهخدا،زن،"کمینه اسیرالجوالی"است که وقتی فرزندش بیمار می شود،فکر می کند چشم خورده و برای دعا-دواکردن،پیش رمال و دعانویس می رود.زنی که عامی است و اعتقاد دارد شلوار مرد که دوتا شد،به فکر زن نو می افتد و از این رو،تا شوهرش سرکار می رود،زن های همسایه را صدا می زند تا هم خوشگذرانی کند،هم آب به مال شوهرش ببندد.آثار دیگر طنزنویسان این دوره نیز از این نگاه متاثر است.آخوند زاده در حکایت"موسی ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به جادوگر"پرسوناژهای زن نمایش را دست به دامان جادو و جنبل می کند تا شهر پاریس را خراب و ویران کنند و نگذارند نامزدشان به فرنگ برود.(ملک پور،جمشید،ص131( اگر هم زن درآثار طنز در موقعیتی برابر با مرد قرار دارد،دست به دست او می دهد تا ویران سازد و خراب کند!میرزاآقا تبریزی در پرده دوم از نمایشنامه"طریقه حکومت زمانخان"(سرگذشت دهباشی قاسم و کوکب)،برای بازتاب فساد اداری عصر ناصری،از چنین تصویری کمک می گیرد:فراشباشی از طریق کوکب،زنی که اخلاق درستی ندارد،سعی می کند یکی از تاجرهای بزرگ را به دام بیاندازد تا قدری رشوه بگیرد.

یک استثنا و دهها قاعده! نگاه فرودست انگار به زنان،در حالی است که 20سال پیش از شکل گرفتن مشروطه،زنی به نام بی بی فاطمه استرآبادی،برای اولین بار با رساله"معایب الرجال"در دفاع از حقوق زنان به عرصه طنز آمده و بافت جنسیتی طنزنویسی را دگرگون ساخته است.بی بی فاطمه استرآبادی،زنی از طبقه متوسط،در پاسخ به رساله تادیب النسوان نوشته یکی از شاهزادگان قاجار که در



خرید و دانلود تحقیق در مورد چهره زن در طنز سنتی 10 ص


تحقیق درباره تعریف طنز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تعریف طنز

طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصه‌های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به‌ نظر می‌رسند، نشان می‌دهد و این خود مایه خنده می‌شود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیبایی‌شناختی عدم تناسب در این "متناسبات" است.

ریشهٔ واژه

طنز واژه ای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود.

تعریف اصطلاح

در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد

در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می کشد.»

دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»

استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقا در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.

ماهیت طنز

طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله ای می انگارد برای نتیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت ها. گرچه در ظاهر می خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می خشکاند و انسان را به تفکر وا می دارد. به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.»

طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان ها را از یقین محروم می کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.

معرف چند طنز پرداز

1ـ‌ کیومرث صابری فومنی(گل آقا): «گل‌آقا» مشهورترین و محبوب‌ترین نویسنده‌ی طنزپرداز بعد از انقلاب است. وی پیش از انقلاب نیز در عرصه‌ی طنز حضور داشته و با نام مستعار «گردن شکستۀ فومنی» با مجله‌ی «توفیق» همکاری کرده است. گل‌آقا نویسنده‌ی ستون طنز «دو کلمه حرف حساب» در روزنامه‌ی اطلاعات بود از اواخر دهه‌ی شصت، «هفته‌نامه‌ی گل‌آقا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی او منتشر شد. بعدها نیز «ماهنامه‌ی گل‌آقا»، «هفته‌نامه‌ی بچه‌ها... گل‌آقا» و «سالنامه‌ی گل‌آقا» به مجموعه‌ی نشریات طنز او افزوده شد. این نشریات به طور کلی رویکرد سیاسی، اجتماعی و انتقادی داشتند. بسیاری از طنزنویسان بزرگ پس از انقلاب با نشریات طنز گل‌آقا وارد عرصه‌ی طنز شدند و در همراهی با این نشریه بود که راه خود را در طنزنویسی پیدا کردند. برخی طنزآوران نامدار پیش از انقلاب نیز با «گل‌آقا» همکاری داشته‌اند که از جمله‌ی آنها می‌توان به «ابوالقاسم حالت» اشاره کرد.

2ـ یوسفعلی میرشکاک: او نویسنده‌ای در خور، منتقدی صاحب‌نظر، شاعری ‌چیره‌دست و طنزپردازی تواناست. از مشخصات زبان طنز او گرایش به هجو و آمیختن نظم و نثر است. وی در کار با روزنامه‌هایی از قبیل کیهان، ابرار و نشاط و نشریاتی مانند نیستان، زن روز و سوره همکاری کرده است. مجموعه‌ی طنزهایی که او در ماهنامه‌ی «نیستان» با عنوان «دیپلمات نامه» می‌نوشت، در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ شده است.(ر. ک. بیگی حبیب آبادی، 1382: 1200 ـ 1205)

3ـ ابوالفضل زروئی: او از طنزنویسان پر کار و توانمند نسل انقلاب است. وی با مجّله‌ی خورجین، گل‌آقا و روزنامه‌های جام‌جم، انتخاب و همشهری در زمینه‌ی طنز همکاری کرده است. مقالاتی که او به شیوه‌ی نظیره‌نویسی و با عنوان «تذکرةالمقامات» و با نام مستعار «ملانصرالدین» در هفته‌نامه‌ی گل‌آقا می‌نوشت، از موفق‌ترین کارهای اوست. مجموعه‌ی «تذکرةالمقامات» به صورت کتاب نیز در آمده است.(برداشت آخر، 1385: 280 ـ 287)

4ـ سید ابراهیم نبوی: او از طنزنویسان موفق نشریات بعد از انقلاب است. طنزنویسی او در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد از رونق و جلای بیشتری برخوردار بوده است وی کار طنز را در نشریات و روزنامه‌هایی همچون گل‌آقا، همشهری، توس و نشاط تجربه کرده است.

5 ـ مسعود ده‌نمکی: ده‌نمکی در نشریاتی مانند «شلمچه» ، «جبهه» و «صبح دو کوهه»، سمت صاحب امتیازی، مدیر مسئولی یا سردبیری داشته است. همچنین ستون‌های طنزی مانند «یک نکته یک نظر»، «تک و پاتک»، «موجی نامه» و «گفتن نگید» در نشریات مذکور به قلم او نوشته می‌شد. وی از طنز‌نویسان پرکار و نامدار این دوره است.

6 ـ مرتضی فرجیان: وی از جمله‌ی طنزنویسانی بود که در دوره‌ی پیش از انقلاب با مجله‌ی «توفیق» همکاری داشته‌ است. پس از انقلاب نیز در مجله‌های طنزی چون «گل‌آقا»، «خورجین» و «فکاهیون» طنزپردازی می‌کرد. همچنین مجموعه‌ی اشعار طنز او تحت عنوان «دیوان فینگلی» به چاپ رسیده است.(برداشت آخر، 1385: 90)

7 ـ هوشنگ معمارزاده: معمارزاده در زمینه‌ی طنز و در حوزه‌ی ادبیات کودکان صاحب اثر و تجربه است. مجموعه‌ی «طنز ولوژی»، «ماجراهای اسکندر کبیر» و «غوغولی» در موضوع طنز و ادبیات کودکان از جمله‌ی آثار اوست او در مجله‌های «توفیق» و «گل آقا» طنز‌پردازی کرده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره تعریف طنز