لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
فصل دوم
مبانی نظری
مقدمه
این فصل حاوی چکیدهای از مطالعهای عمیق و وسیع از آنچه که درباره موضوع مورد تحقیق و موضوعات مشابه در کتابها و مقالات، استانداردهای متداول و تحقیقات حسابرسی وجود داشته است، میباشد.
سیر بیان مطالب از تاریخچهای از متدولوژیهای مختلف حسابرسی شروع، بعد از بیان متدولوژی مبتنی بر ریسک نحوه کلی اجراء آن ذکر شده است و در انتها روشهای ریاضی جهت انتخاب نمونه از میان جامعه مورد رسیدگی بعنوان متمم فصل ارائه گردیده است.
سیر تحول تاریخی در متدولوژی حسابرسی
پیرو رشد کمی و پیچیدگی روز افزون فعالیتهای تجاری، صنعتی در دهههای اخیر، متدولوژی حسابرسی نیز الزاماً یک مسیر تکاملی را پیموده و اشکال مختلفی به خود گرفته است. تغییرات کیفی در متدولوژی حسابرسی اغلب در مقاطعی صورت گرفته است که نارساییهای روشهای موجود در محافل حرفهای و یا محاکم قضائی کشورها مورد سوال قرار گرفته و دستاندرکاران این حرفه را به چارهجویی جهت رفع نارساییها و نهایتاً تکمیل و اصلاح نحوه کلی حسابرسی واداشته است. این فرآیند تکامل در واقع فرآیند تطبیق متدولوژی با نیازهای جوامع در حال پیشرفت است که هنگام با رشد و پیچیدگی روابط و فعالیتهای تجاری و صنعتی صورت گرفته است.
در این مسیر تکاملی بطور مشخص چهار نحوه کلی عمل را بشرح زیر میتوان یافت:
الف) حسابرسی مبتنی بر سندرسی یا حسابرسی رویدادهای مالی
همانطور که از نام این روش بر می آید سندرسی مبنای اصلی کار حسابرس است و معاملات بطور نمونه یا کامل از نقطه نظر مستندات، شواهد، اعتبار و دقت حسابداری مورد سندرسی قرار میگیرد. کنترل محاسبات، بررسی طبقه بندی رویدادهای مالی و تطبیق صورتهای مالی با دفاتر بخشی از بررسیهای این نحوه عمل است.
در این نحوه عمل، مواردی از قبیل سیستم حسابداری، معقول بودن اقلام صورتهای مالی و یا اثبات وجود داراییها مورد توجه خاص قرار نمیگیرد. و در واقع تنها مدارک و سوابق ارائه شده به حسابرسان مورد بررسی واقع میگردد.
ب) حسابرسی ترازنامه
در این نحوه عمل حسابرسی، حسابرس کوشش خود را بر اثبات اقلام مندرج در ترازنامه متمرکز نموده و معمولاً توجهی به دفاتر ثبت اولیه معاملات نمینماید. در این روش، فرض بر این است که وجود داراییها و بدهیها مؤید وقوع معاملات و نقل و انتقالات مالی مربوط است.
مزیت این نحوه عمل، صرفهجوی در مدت زمان حسابرسی و انجام کار حسابرسی در یک مرحله بعد از پایان سال مالی است. این روش هر چند وجود داراییها و بدهیها را اثبات می کند، لیکن شواهدی حاکی از اعتبار معاملات ثبت شده بدست نمیدهد. مضافاً حسابرس قادر به کسب اطمینان لازم در رابطه با عدم وقوع موارد مهم اشتباه و تقلب نخواهد بود.
ج) حسابرسی مبتنی بر سیستم
حسابرسی مبتنی بر سیستم از آمریکا شروع شد. چارچوب اولیه آن مبتنی بر پیشنهاداتی بود که کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا، در سال 1940 پس از افشای تقلب در شرکت MC Kesson & Robbin' s ارائه نمود. استفاده از روشهای حسابرسی اخیرالذکر موجب گردیده بود حسابرسان به واهی بودن اقلامی که از داراییهای شرکت فوق پی نبرده و آنها را کشف ننمایند. کمیسیون مزبور در بررسیهای خود به این نتیجه رسید که غیر مؤثر بودن روشهای حسابرسی منجر به وقوع چنین اشتباهی شده است. بدین جهت پیشنهاداتی در خصوص اثبات وجود داراییها از طریق مشاهده عینی، ارسال تاییدیه، بررسی صلاحیت مدیریت و ارزیابی کنترلهای داخلی را ارائه نمود.
نحوه عمل حسابرسی مبتنی بر سیستم
ویژگی اصلی این نحوه عمل، اتکا بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنایی جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکسه در حسابها میباشد. فرآیند حسابرسی در متدولوژی فوق بطور کلی، در بر گیرنده مراحل زیر است. (نمودار شماره 1- 2):
مرحله اول؛ برنامهریزی
برای اینکه عملیات حسابرسی به نحوی موثر و به موقع و با کارایی انجام گردد، یک برنامهریزی که مستلزم تعیین استراتژی یا برنامه کلی حسابرسی و مبتنی بر درک صحیح فعالیت تجاری صاحبکار و شناخت عوامل مؤثر در عملکرد تجاری باشد، ضروری است.
مرحله دوم؛ شناخت، ثبت و ارزیابی کنترلهای داخلی
در این مرحله ابتدا سیستم کنترل داخلی شناسایی و ثبت میگردد و آنگاه با اجرای آزمون شناخت سیستم، برداشت حسابرس از آن مورد تایید قرار میگیرد. سپس حسابرس سیستم را از این جنبه که آیا مبنای قابل اعتمادی برای تهیه صورتهای مالی است مورد ارزیابی اولیه قرار میدهد. هرگاه ارزیابی اولیه از کنترلهای داخلی قابلیت اتکا به آنها را مورد تایید قرار دهد، آزمونهای رعایت روشها جهت تعیین میزان تاثیر آنها در عمل اجرا میگردد.
هدف اصلی از ارزیابی سیستم کنترل داخلی و انجام آزمونهای رعایت روشها، تعیین میزان قابلیت اتکا به سیستم و نتیجتاً تعیین نوع، زمان بندی و میزان آزمونهای محتوا است. بدین ترتیب در صورت عدم وجود کنترلهای داخلی مطلوب، نیازی به اجرای آزمونهای رعایت روشها نبوده و باید نسبت به طراحی و اجرای گسترده آزمونهای محتوای مناسب اقدام گردد.
مرحله سوم؛ اجرای آزمونهای محتوا
هدف از اجرای آزمونهای محتوا، کسب شواهد لازم در رابطه با کامل بودن، دقت و اعتبار دفاتر و سوابق حسابداری است که به طرق گوناگون از قبیل بازرسی، تحقیق، بررسی تحلیلی، کنترل محاسبات و ...... انجام میگردد.
مرحله چهارم؛ اظهار نظر
پس از انجام مراحل فوقالذکر حسابرس باید در رابطه با مطلوب بودن کلیت صورتهای مالی قضاوت نماید. بنابراین، وی باید علاوه بر بررسی کاربرگهای حسابرسی و نتیجهگیریهای مربوط، صورتهای مالی را از یک نگاه منتقدانه مورد بررسی قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مبانی نظری
مقدمه
این فصل حاوی چکیدهای از مطالعهای عمیق و وسیع از آنچه که درباره موضوع مورد تحقیق و موضوعات مشابه در کتابها و مقالات، استانداردهای متداول و تحقیقات حسابرسی وجود داشته است، میباشد.
سیر بیان مطالب از تاریخچهای از متدولوژیهای مختلف حسابرسی شروع، بعد از بیان متدولوژی مبتنی بر ریسک نحوه کلی اجراء آن ذکر شده است و در انتها روشهای ریاضی جهت انتخاب نمونه از میان جامعه مورد رسیدگی بعنوان متمم فصل ارائه گردیده است.
سیر تحول تاریخی در متدولوژی حسابرسی
پیرو رشد کمی و پیچیدگی روز افزون فعالیتهای تجاری، صنعتی در دهههای اخیر، متدولوژی حسابرسی نیز الزاماً یک مسیر تکاملی را پیموده و اشکال مختلفی به خود گرفته است. تغییرات کیفی در متدولوژی حسابرسی اغلب در مقاطعی صورت گرفته است که نارساییهای روشهای موجود در محافل حرفهای و یا محاکم قضائی کشورها مورد سوال قرار گرفته و دستاندرکاران این حرفه را به چارهجویی جهت رفع نارساییها و نهایتاً تکمیل و اصلاح نحوه کلی حسابرسی واداشته است. این فرآیند تکامل در واقع فرآیند تطبیق متدولوژی با نیازهای جوامع در حال پیشرفت است که هنگام با رشد و پیچیدگی روابط و فعالیتهای تجاری و صنعتی صورت گرفته است.
در این مسیر تکاملی بطور مشخص چهار نحوه کلی عمل را بشرح زیر میتوان یافت:
الف) حسابرسی مبتنی بر سندرسی یا حسابرسی رویدادهای مالی
همانطور که از نام این روش بر می آید سندرسی مبنای اصلی کار حسابرس است و معاملات بطور نمونه یا کامل از نقطه نظر مستندات، شواهد، اعتبار و دقت حسابداری مورد سندرسی قرار میگیرد. کنترل محاسبات، بررسی طبقه بندی رویدادهای مالی و تطبیق صورتهای مالی با دفاتر بخشی از بررسیهای این نحوه عمل است.
در این نحوه عمل، مواردی از قبیل سیستم حسابداری، معقول بودن اقلام صورتهای مالی و یا اثبات وجود داراییها مورد توجه خاص قرار نمیگیرد. و در واقع تنها مدارک و سوابق ارائه شده به حسابرسان مورد بررسی واقع میگردد.
ب) حسابرسی ترازنامه
در این نحوه عمل حسابرسی، حسابرس کوشش خود را بر اثبات اقلام مندرج در ترازنامه متمرکز نموده و معمولاً توجهی به دفاتر ثبت اولیه معاملات نمینماید. در این روش، فرض بر این است که وجود داراییها و بدهیها مؤید وقوع معاملات و نقل و انتقالات مالی مربوط است.
مزیت این نحوه عمل، صرفهجوی در مدت زمان حسابرسی و انجام کار حسابرسی در یک مرحله بعد از پایان سال مالی است. این روش هر چند وجود داراییها و بدهیها را اثبات می کند، لیکن شواهدی حاکی از اعتبار معاملات ثبت شده بدست نمیدهد. مضافاً حسابرس قادر به کسب اطمینان لازم در رابطه با عدم وقوع موارد مهم اشتباه و تقلب نخواهد بود.
ج) حسابرسی مبتنی بر سیستم
حسابرسی مبتنی بر سیستم از آمریکا شروع شد. چارچوب اولیه آن مبتنی بر پیشنهاداتی بود که کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا، در سال 1940 پس از افشای تقلب در شرکت MC Kesson & Robbin' s ارائه نمود. استفاده از روشهای حسابرسی اخیرالذکر موجب گردیده بود حسابرسان به واهی بودن اقلامی که از داراییهای شرکت فوق پی نبرده و آنها را کشف ننمایند. کمیسیون مزبور در بررسیهای خود به این نتیجه رسید که غیر مؤثر بودن روشهای حسابرسی منجر به وقوع چنین اشتباهی شده است. بدین جهت پیشنهاداتی در خصوص اثبات وجود داراییها از طریق مشاهده عینی، ارسال تاییدیه، بررسی صلاحیت مدیریت و ارزیابی کنترلهای داخلی را ارائه نمود.
نحوه عمل حسابرسی مبتنی بر سیستم
ویژگی اصلی این نحوه عمل، اتکا بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنایی جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکسه در حسابها میباشد. فرآیند حسابرسی در متدولوژی فوق بطور کلی، در بر گیرنده مراحل زیر است. (نمودار شماره 1- 2):
مرحله اول؛ برنامهریزی
برای اینکه عملیات حسابرسی به نحوی موثر و به موقع و با کارایی انجام گردد، یک برنامهریزی که مستلزم تعیین استراتژی یا برنامه کلی حسابرسی و مبتنی بر درک صحیح فعالیت تجاری صاحبکار و شناخت عوامل مؤثر در عملکرد تجاری باشد، ضروری است.
مرحله دوم؛ شناخت، ثبت و ارزیابی کنترلهای داخلی
در این مرحله ابتدا سیستم کنترل داخلی شناسایی و ثبت میگردد و آنگاه با اجرای آزمون شناخت سیستم، برداشت حسابرس از آن مورد تایید قرار میگیرد. سپس حسابرس سیستم را از این جنبه که آیا مبنای قابل اعتمادی برای تهیه صورتهای مالی است مورد ارزیابی اولیه قرار میدهد. هرگاه ارزیابی اولیه از کنترلهای داخلی قابلیت اتکا به آنها را مورد تایید قرار دهد، آزمونهای رعایت روشها جهت تعیین میزان تاثیر آنها در عمل اجرا میگردد.
هدف اصلی از ارزیابی سیستم کنترل داخلی و انجام آزمونهای رعایت روشها، تعیین میزان قابلیت اتکا به سیستم و نتیجتاً تعیین نوع، زمان بندی و میزان آزمونهای محتوا است. بدین ترتیب در صورت عدم وجود کنترلهای داخلی مطلوب، نیازی به اجرای آزمونهای رعایت روشها نبوده و باید نسبت به طراحی و اجرای گسترده آزمونهای محتوای مناسب اقدام گردد.
مرحله سوم؛ اجرای آزمونهای محتوا
هدف از اجرای آزمونهای محتوا، کسب شواهد لازم در رابطه با کامل بودن، دقت و اعتبار دفاتر و سوابق حسابداری است که به طرق گوناگون از قبیل بازرسی، تحقیق، بررسی تحلیلی، کنترل محاسبات و ...... انجام میگردد.
مرحله چهارم؛ اظهار نظر
پس از انجام مراحل فوقالذکر حسابرس باید در رابطه با مطلوب بودن کلیت صورتهای مالی قضاوت نماید. بنابراین، وی باید علاوه بر بررسی کاربرگهای حسابرسی و نتیجهگیریهای مربوط، صورتهای مالی را از یک نگاه منتقدانه مورد بررسی قرار دهد.