لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مرگ سیاه
بیمارستان وین
طاعون سیاه یا مرگ سیاه یک اپیدمی طاعون خیارکی است که کل اروپا را در سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ میلادی دربرگرفت. این اولین همهگیری بزرگ اروپا نیست، ولی تنها اولین اپیدمیای است که به طور دقیق توسط مورخان توصیف شدهاست. تعداد مرگومیر از بیماری طاعون در این دوره کاملاً مشخص نیست، اما برآورد آن حدود یکچهارم تا پکسوم جمعیت اروپا، یا ۲۵ ملیون نفر طی این سه سال است. در همان دوره، تقریباً همین تعداد کشته (از طاعون) در آسیا برآورد میشود. منابع تاریخی زیادی دربارهٔ اپیدمی طاعون سیاه در آسیا وجود ندارد
نحوهٔ شیوع طاعون سیاه در اروپا
طاعون خیارکی در این دوره در آسیای مرکزی شایع بود و به نظر میرسد که جنگ مغولان و چینیها سبب شروع این اپیدمی شدهاست. طاعون در سال ۱۳۳۴ در یکی استان هوبئی چین شایع شد و به سرعت در استانهای اطراف سرایت یافت. در سال ۱۳۴۶ میلادی، تاتارها آن را به اروپای شرقی منتقل کردند و در اواخر سال ۱۳۴۷ کشتیهایی که از آسیای مرکزی میآمدند، بیماری را در جنوا و مارسی شیوع دادند. در تابستان سال ۱۳۴۸ طاعون در ونیز نیز شایع شد و در عرض یک سال تمام سواحل مدیترانه را فراگرفت. پس از آن، طاعون به سرعت به سمت شمال اروپا حرکت کرد و جمعیت این نواحی را، که پس از قحطیهای پیدرپی، اپیدمیهای مختلف به علت سردی هوا و جنگهای طولانی به شدت در برابر هر سانحهای ضعیف شدهبودند، درهم شکست. انتقال بیماری از طریق موشها نقش مهمی در این روند داشت و گربهها در اروپا تقریباً نایاب شدند.
شیوع در اروپا
طاعون به سرعت در اروپا شیوع یافت. بین ۶۰ تا ۱۰۰٪ افرادی که به این بیماری مبتلا میشدند زنده نمیماندند و به این ترتیب یک چهارم تا یک سوم کل جمعیت اروپا، و یک سوم تا یک دوم جمعیت اروپای غربی از بین رفتند. اپیدمی در یک شهر به طور متوسط بین ۶ تا ۹ ماه طول میکشید. باید توجه داشت که طاعون در مناطق مختلف به یک اندازه سرایت نکرد. بعضی از روستاها و حتی بعضی شهرها و نواحی اصلاً به طاعون دچار نشدند. برای مثال میتوان بروژ، میلان، نورمبرگ و لهستان را نام برد.
توصیهٔ پزشکان
پزشکان قرن چهاردهم در برابر طاعون ناتوان بودند، با این وجود توصیههایی بیفایده به مردم میکردند که در بعضی آثار از آنها نام بردهشده است.
سوزاندن ساقهٔ کلم و پوست به
روشن کردن آتش با استفاده از هیزمهای معطر
بخار کردن آب و بریان کردن گوشت
حمام با آب داغ
حجامت
خوراندن مواد تهوعآور و ملین، که درواقع باعث ضعف بیمار و مرگ زودتر میشد
گردهمآیی برای دور کردن اجنه
پیآمدهای طاعون سیاه
اعدام یهودیان طی طاعون سیاه
طاعون سیاه بحرانهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بهدنبال داشت.
نیروی کاری بسیار کاهش یافت و دستمزدش چند برابر شد و به این ترتیب مشکلات زیادی را به خصوص در کشاورزی بهوجود آورد.
مردم روستاها و زمینهای خود را ترک کردند و زمینها کمکم به جنگل تبدیل شدند.
مردم شهرها را یکی پس از دیگری ترک کردند، درحالی که اطبا آگاهی و توانایی لازم را برای مبارزه و جلوگیری از شیوع طاعون نداشتند.
تورم شدید ایجاد شد و قیمتها در عرض چند هفته ده برابر شدند.
مردم به کلیساها روی آوردند، برخی برهنه در کوچهها راه میرفتند و خود را شلاق میزدند تا گناهاشان پاک شود و ... بسیاری از افراد عقیده داشتند که آخرت نزدیک است.
کلیسا که دربرابر مردم بیجواب مانده بود خرافات را میان مردم رواج یافت. از اعمال کلیسا (با وجود تلاشهای پاپ کلمنت ششم برای جلوگیری از آن)، سوزاندن یا دار زدن یهودیان، کولیها، بیگانگان و جادوگران بود که به نوعی مقصر این بلاها محسوب میشدند
آنفلوآنزای خوکی
آنفلوآنزای خوکی بیماری تنفسی خوکها است که از ویروس آنفلوانزا نوع «A» نشأت میگیرد. ویروس آنفلوآنزای خوکی (SIV) به بیماری آنفلوآنزایی اشاره دارد که توسط اورتومیکسوویروسهایی ایجاد میشود که در میان خوکها بومگیر هستند.
آنفلوآنزای خوکی یک بیماری ویروسی است که معمولاً خوک را مبتلا میکند اما هرساله مواردی از ابتلای انسان به این بیماری، به ویژه از راه تماس با این حیوان، گزارش میشود.[۴]
این بیماری در انسان از طریق تماس با فرد مبتلا نیز سرایت میکند و نشانههای معمول آن تب، سرگیجه، خشکی مفصلها، حالت تهوع و در موارد پیشرفته، بیهوشی و مرگ است.[۴]
موارد انسانی آنفلوآنزای خوکی ابتدا بیشتر در افرادی رخ میداد که در فاصله نه چندان دوری در نزدیکی خوکها بهسر میبرند اما الان ویروس از انسانی به انسان دیگر منتقل می شود
همهگیری
ویروس آنفلوآنزای A مشاهده شده با میکروسکوپ الکترونی عبوری.
بیماری آنفلوانزای خوکی از نوع اچ۱ان۱ است که قبلاً هم وجود داشته و شناخته شدهاست و همهگیری جهانی آنفلوانزا در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ نیز به علت شیوع همین نوع آنفلوانزا بودهاست. با این وجود بررسیهای اخیر نشان میدهد که تغییراتی در ساختار این ویروس در آنفلوانزای خوکی به وجود آمدهاست. به همین علت از ۵ آوریل ۲۰۰۹ موارد مرگ و میر ناشی از این بیماری در مکزیک و آمریکا روی داد. نوع جدید آنفلوآنزا که در سال ۲۰۰۹ در مکزیک و آمریکا کشف شد ترکیبی از ویروسهای آنفلوآنزای خوکی، انسانی و حاد پرندگان است.
پیش از شیوع آنفلوآنزای خوکی در مکزیک در سال ۲۰۰۹، مواردی از ابتلای گسترده دامی و انسانی به این بیماری در آمریکا در سال ۱۹۷۶ و در فیلیپین در سال ۲۰۰۷ گزارش شده بود
علائم آنفلوآنزای خوکی در میان انسانها به آنفلوانزای انسانی یعنی تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگی شباهت دارد. برخی از افراد نیز پس از مبتلا شدن به این بیماری دچار اسهال و استفراغ میشوند
بر اساس اعلام اداره سلامت ایالات متحده (CDC)، دو داروی تامیفلوو رلنزاکه داروهای رایج برای مقابله با آنفلوآنزا هستند، برای مقابله با تمام گونههای کنونی آنفلوآنزای خوکی نیز مؤثرند
شیوع آنفلوآنزای خوکی ۲۰۰۹
آنفلوانزای خوکی در مناطق مختلف جهان در حال پیشروی است. سازمانهای بینالمللی بهداشت با اعلام مرحله ۵ وضعیت هشدار اعلام کردند که شیوع جهانی آنفلوانزای خوکی امری حتمی خواهد بود. این اولین بار بود که سازمان بهداشت جهانی وضعیت هشدار خود را به مرحله ۵ ارتقا میداد که یک مرحله مانده تا وضعیت قرمز است و نشان دهنده اینکه اپیدمی جهانی این بیماری حتمی است
ویروس
ویروس عامل آنفلوانزای خوکی ویروس «H1N1» است.
ویروس جدید همهگیرشده در سال ۲۰۰۹ میلادی، یکی از انواع H1N1 است. N و H مخفف واژههای «نورامینیداز و «هماگلوتینین»و نام دو پروتئین غشاء سلولی ویروس هستند. در مجموع ۱۶ گونه از «هماگلوتینین» و ۹ زیرمجموعه از «نورامینیداز» وجود دارند که میتوانند ترکیبهای مختلفی با هم تشکیل دهند. گونههای «A H1N1» ویروس آنفلوانزا برای نخستین بار در سال ۱۹۳۰ میلادی قرنطینه شدند
علائم
علائم انفلوانزای خوکی در میان انسانها به آنفلوانزای انسانی شباهت دارد. این علائم شامل تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگی می باشد.
برخی از افراد نیز پس از مبتلا شدن به این بیماری دچار اسهال و استفراغ میشوند. به علت این شباهت ها پزشکان قادر به تشخیص قطعی آنفلوانزای خوکی نیستند، و تشخیص قطعی آن فقط با انجام تست لابراتواری ممکن است.
۴ علامت اصلی تب بالای ۳۸ درجه، سردرد، گلودرد و سینه درد و سرفه از علائم اصلی این بیماری هستند که اگر کسی ۲ تا ۳ علامت ذکر شده را داشته باشد مشکوک به بیماری آنفلوانزای نوع A است. اسهال، استفراغ، تهوع، کوفتگی عضلات، عطسه و آبریزش بینی از علائم فردی این بیماری است که چنانچه با ۲ تا ۳ علامت اصلی همراه باشد فرد مشکوک به این بیماری است
پیشگیری
آنفلوآنزای خوکی از راه سرفه، عطسه و تماس با اشیای آلوده به ویروس و تماس دهان و بینی یا چشم خود منتقل میشود. ویروس از راه فرآوردههای خوراکی و خوردن گوشت خوک منتقل نمیشود. آنفلوآنزای خوکی بیشترین سرایتپذیری را در ۵ روز اول بیماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بیماری هپاتیت
انواع بیماریهای کبدی کبد مثل سایر اندامهای بدن به انواعی از بیماریها مبتلا میشود. به طور کلی میتوان این بیماریها را به 5 گرون عفونی، خود ایمنی، شیمیایی و دارویی، متابولیکی، عروقی و سرطانها تقسیم کرد. از نظر بافتشناسی در اغلب این بیماریها، سلولهای دفاعی بدن (انواع گلبولهای سفید) به بافت کبد نفوذ میکنند. این حالت را التهاب کبد یا اصطلاحاً هپاتیت مینامند.
الف) هپاتیتهای عفونی: بسیاری از عوامل عفونی قابلیت ایجاد عفونت کبد را دارند. این عوامل به سه گروه عمده ویروسها، باکتریها و انگلها تقسیم میشوند.
1ـ هپاتیت ویروسی: برخی ویروسها منحصراً بافت کبد را آماج حملات خود قرار میدهند. این گروه ویروسها به نام ویروسهای هپاتیت مشهور بوده و برحسب تقدم و تأخر زمان کشف با حروف انگلیسی از A تا G نامگذاری شدهاند. هر یک از این ویروسها متعلق به یک خانواده از ویروسها بوده و از نظر طبقهنبدی هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند. بنابر این به هم تبدیل نمیشوند. غیر از ویروسهای فوقالذکر برخی ویروسهای دیگر هم توانایی درگیر کردن کبد را دارند ولی این درگیری منحصر به کبد نیست و ممکن است بیماریهای دیگری بجز هپاتیت ایجاد کنند. از این گروه میتوان به ویروسهای سرخجه و سرخک اشاره کرد.
2ـ هپاتیت باکتریایی: شیوع این بیماری بسیار نادر است هیچ باکتری به طور اختصاصی کبد را درگیر نمیکند، بلکه برحسب شدت بیماریزایی ممکن است کبد هم دچار عفونت شود.
3ـ هپاتیت انگلی: برخی انگلها به طور خاص علاقه به کبد داشته و در عروق آن جا میگیرند. از این گروه میتوان به فاسیولاهپاتیکا اشاره کرد. این انگل در نواحی شمالی ایران به خصوص گیلان شایع بوده و از طریق حلزون به دامهای اهلی و با خوردن گوشت این دامها به انسان منتقل میشود. هر ساله همهگیریهای کوچک و بعضاً بزرگی از آن مشاهده میشود. این انگل آسیب زیادی به بافت کبد وارد نمیکند و با درمانهای ضدانگلی قابل علاج است.
در تحقیق صورت گرفته , تعداد کل نمونه های بررسی شده ,102 نفر می باشد مشتمل بر : 101 نفر با جنسیت مذکر و یک نفر با جنسیت مونث. دامنه سنی افراد بررسی شده بصورت ذیل می باشد :
( جدول 4-1 )
0-9 سال : 10 نفر 10 -19 سال : 26 نفر 20 -29 سال : 24 مورد
30 -39 سال : 14 مورد 40 سال و بیشتر : 18 مورد
نمودار (4-1) توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب گروه سنی
جدول (4-2) توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب ابتلاء به هپاتیت و گروه سنی
هپاتیت
گروه سنی
دارد
ندارد
کل
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
9-0
2
20
8
80
10
100
19-10
4
4/15
22
6/84
26
100
29-20
3
5/12
21
5/87
24
100
39-30
3
4/21
11
6/78
14
100
40 و بیشتر
3
7/16
15
3/84
18
100
کل
102
100
94/0= p- value 06/0 = Z : Mann- whitney
با توجه به جدول فوق و آزمون من- ویتنی میزان شیوع در گروه های سنی مختلف قضاوت معنی داری ندارد . ( 94/0 = P )
- تعداد موارد هموفیلی بر حسب نوع هموفیلی : (جدول 4-3 )
هموفیلی A : 89 نفر هموفیلی : B23 نفر
جدول (4-3) توزیع فراوانی افراد تحت مطالعه بر حسب نوع هموفیلی
- تعداد بیماران بر حسب شدت هموفیلی : ( نمودار 4-4)
هموفیلی شدید : ( Severe ) سطح فاکتور انعقادی : 1 % وکمتر :36 نفر
هموفیلی متوسط : ( Moderate )سطح فاکتور انعقادی : 2 - 5 % 22 :نفر
هموفیلی خفیف : ( mild )سطح فاکتور انعقادی :بیشتر از 5 44: % نفر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بیماری آنتراکنوز غلات Graminicola anthracnoseتقریباً تمامی غلات دانه ریز ، ذرت ، سورگم وتعداد زیادی از گراسها به این بیماری حساس هستند. علائم بیماری معمولاً روی قسمتهای پایینی گیاه ظاهر می شود ؛ ولی ممکن است برگهای بالایی وحتی خوشه ها نیز آلوده شود . علی رغم گسترش نسبتاً زیاد بیماری ، میزان خسارت و کاهش محصول شدید نیست .قارچ عاملColletotrichum graminicola در مراحل اولیه آلودگی ، معمولاً هیچ گونه علامتی روی گیاه مشاهده نمیشود . با پیشرفت بیماری ،گیاه زردرنگ شده ،حالت رنگ پریدگی در گیاه به چشم میخورد و گیاه زودتر از موعد مقرر میرسد (رسیدگی زودرس ) .چنین گیاهانی ممکن است با گیاهانی که توسط سایر عوامل مولد پوسیدگی ریشه و ساقه آلوده شده اند ، اشتباه گرفته شود .اندام باردهی قارچ ( آسروول) که مصادف با مرحله رسیدن گیاه ظاهر می شود ، وسیله خوبی برای تشخیص بیماری و عامل آن است . در بین تعداد بسیار زیادی از زوائد خار مانند ، تعداد بی شماری آسروولهای کوچک سیاهرنگ و تخم مرغی تا دوکی شکل در روی ساقه یا غلاف برگ تشکیل می شوند ؛ به همین سبب ظاهری برجسته دارند . کنیدیهای تک سلولی ، داسی شکل ، شفاف تا خاکستری روشن در درون آسروول به وجود می آیند . ابعاد کنیدی حدوداً 4-6*20 –30 میکرون است .قارچ معمولاً به صورت کنیدی یا میسلیوم در روی بقایای گیاهی آلوده زمستانگذرانی می کند. آلودگی اولیه توسط ماده تلقیح خاکزاد روی ریشه ها یا قسمتهای پایینی گیاه صورت میگیرد . سایر قسمتهای هوایی گیاه نیز ممکن است توسط کنیدیهای ثانویه آلوده شود . گونه های وحشی غلات اطراف مزارع ممکن است به صورت منابع اولیه وثانویه آلودگی عمل کنند . علی رغم پراکندگی وسیع جغرافیایی ، تاکنون تحقیقات محدودی روی این بیماری صورت گرفته است . علت این قصور احتمالاً عدم مشاهده حالت اپیدمی شدید عامل بیماری بوده است .کنترل:بیماری در خاکهایی که از نظر فسفر و پتاس فقیر هستند ، شدید تر است . تناوب زارعی با حبوبات ، در مناطقی که بیماری شایع است ، روش مناسبی برای کنترل عامل بیماری است
بوته گنایی غلات Cereal crazy top بیماری ناشی از Sclerophthora macrospora که نشانهای آن حالت پیسه ای، کوتولگی گیاه، ضخیم شدن و بد شکلی برگها، زردی بوته، پیچیدگی خوشه و عقیم شدن گیاه است.این قارچ گندم، جو، یولاف، انواع سورگوم را آلوده می کند. زئوسپورهای آبزی مسئول ایجاد آلودگی هستند. قارچ در گیاه سیستمیک می شود
بیماری سفیدک پودری غلات Cereal powdery mildew سفیدک حقیقی یکی از بیماریهای مهم غلات در مناطق مرطوب است . عامل بیماری قارچ Erysiphe graminis (Blumeria graminis) است که یک انگل اجباری است و روی جو بیشتر از سایرغلات خسارت وارد می کند . علائم بیماری بصورت لکه های سفید رنگ است که توسط توده میسلیومی سفید مایل به خاکستری در سطح برگ و سنبله ها نیز آلوده شوند . اندامهای باردهی قارچ به رنگ خاکستری مایل به زرد تا تیره در سطح میسلیومهای پیر تشکیل می شود . در سطح زیرین برگ ؛ در محل آلودگی ، نقاط زرد ریز با بافت مرده دیده می شود . در سطح میسلیومهای کنیدی برها به وجود میآیند که کنیدیهای پودری زیادی تولید میکنند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیماری سفیدک سطحی مو
عامل بیماری: Uncinula necator
مقدمه
سالها تصور میکردند که اصل و مبدا سفیدک حقیقی مو از آمریکا است ولی طبق بعضی از شواهد و مدارک موجود مبدا آن از سرزمین ژاپن است. ابتدا چنین به نظر میرسید که در اروپا این بیماری چندان مورد توجه واقع نمیشده است. بطور کلی این بیماری از لحاظ تاریخی یکی از قدیمیترین بیماری قارچی است در اواخر قرن گذشته شدیدا به تاکستانهای فرانسه حمله کرده است.
تاریخچه پیدایش بیماری در ایران
در ایران برای اولین بار در فاصله سالهای 1251-1250 این بیماری در ارومیه دیده شده است. همچنین طبق اطلاعات کسب شده ابتدا در نواحی مرکزی ارومیه بروز کرده و بعدا به سایر نقاط شمالی و غربی و جنوبی و بعضی نقاط دیگر سرایت کرده است.
Mildew این بیماری درنقاط مختلف ایران به نامهای سیاه بود (در اصفهان)،آق(در ارومیه)چور(در مراغه)، قاریا (در قزوین) وباد زدگی(در شهریار) نامیده می شود. سفیدک سطحی مو دراواسط قرن نوزدهم وارد اروپای غربی شد وکم کم در تمام قاره منتشر گردید. عامل بیماری به افتخارTucker ، باغبان انگلیسی که اولین بار در سال 1845 متوجه بیماری شد Oidium tuekeri Berk نامگذاری شد. در سال 1847 برای اولین بار بیماری در فرانسه مشاهده شد وخسارت شدید به موستانها وفرآورده های آن وارد گردید. گزارش معتبری درباره اولین گزارش ومحل بروز بیماری درایران دیده نشد. بنا به مطالعات به عمل آمده بیماری سفیدک سطحی مو اولین بار بین سالهای 51ـ1250 در ارومیه بوسیله حسنعلی نواب دیده شده است ـ وامروز در تمام نقاط موخیز کشور به ویژه در موکاریهای آذربایجان شرقی وغربی، خراسان، اطراف تهران ، زنجان، اراک ،قزوین ، اصفهان ، فارس ، گلپایگان، باختران ، خرم آباد لرستان ومحلات شیوع دارد وخسارت هنگفتی را باعث می شود خسارت بیماری در مناطق با شرایط مناسب آب وهوائی مخصوصاً روی ارقام حساس بسیار شدید است. بطوریکه گاهی یک خوشه سالم نیز روی این بوته های مو نمی توان مشاهده کرد و 100%محصول غیر قابل فروش واستفاده می شود.
مناطق انتشار در ایران
در ایران بیماری سفیدک مو در نقاط آذربایجان ، خراسان و اطراف تهران ، زنجان ، اراک ، قزوین ، اصفهان ، ارومیه ، فارس ، کاشان ، کرمانشاه ، گلپایگان ، خرم آباد ، محلات و بطور کلی در کلیه استانهای ایران در تمام نقاط انگورخیز ایران به چشم میخورد.
عامل بیماری
عامل بیماری سطحی مو قارچی است از رده آسکوسیتها و از خانواده Erysiphaceae. رشتههای میسلیومی این قارچ دارای رشد سطحی بوده و بوسیله هوستوریوم یا لکههایی به داخل سلولهای اپیدرمی و کوتیکول نفوذ مینماید. بر روی تودههای متراکم میسلیوم پایههای کنیدیوفور تشکیل میگردد که در انتهای آن زنجیری از کنیدیها قرار میگیرند. کنیدیها بیرنگ ، تخممرغی کشیده بدون جدار عرضی است. پریتسیوم یا اندام جنسی قارچ در اواخر فصل به ندرت روی برگها و یا ساقه تشکیل میگردد. در داخل هر پریتسیوم چند آسک و هر آسک محتوی هشت آسکوسپور میباشد.
زیست شناسی
قارچ عامل سفیدک سطحی مو زمستان را به صورت میسلیوم در داخل جوانهها به سر میبرد. در اول بهار رشد نموده کنیدی و کیندیوفور ایجاد مینماید و بدین وسیله بیماری از سالی به سال دیگر انتشار مییابد. کنیدیها نیز ممکن است در زمستان زنده باقی بمانند و موجب انتقال بیماری در سال آینده شوند. بعضی از محققین معتقدند که آلودگی اولیه سفیدک سطحی در اوایل بوسیله آسکوسپورهایی که از داخل پریتسیومهای موجود روی برگهای افتاده آزاد میشوند بوجود میآیند احتمالا در ایران پریتسیوم در انتقال بیماری از سالی به سال دیگر نقشی ندارد.
زیرا این اندامها به ندرت فقط در ارومیه ، کاشان ، کرج ، مراغه ، تهران و آن هم به تعداد کم دیده شده است و با توجه به این که سفیدک در تمام مناطق موکاری کشور شیوع دارد به احتمال زیاد انتشار آن توسط میسلیوم و یا احتمالا کنیدی صورت میگیرد. درجه حرارت پایین تر از 5 درجه سانتیگراد برای رشد سفیدک مناسب نیست و از 30 درجه سانتیگراد به بالا هم قارچ از رشد باز میایستد.
علایم بیماری:
علایم بیماری سفیدک حقیقی در روی همه ی اندامهای هوایی جوان ظاهر می گردد.
علایم این ابتدا به صورت لکه های سفید در سطح فوقانی برگ ظاهر می شود و سپس روی آنها کنیدیوفورهای قارچ به صورت پودر یا پوشش آردی ظاهر می گردند . اگر بیماری تشدید یابد سطح تحتانی برگها نیز ممکن است به سمت بالا لوله شود .
برگهای آلوده در تابستان قهوه ا ی شده زودتر از پائیز خزان می کنند. علائم بیماری درون سر شاخه های جوان نیز به صورت لکه های سفید ظاهر می گردند. در پائیز لکه ها به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آیند.
قارچ روی غوره ها را به صورت پودر سفید رنگی می پوشاند. حبه ها ترش و نارس باقی می مانند .در حبه های رسیده تر آن قسمت از پوست حبه که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
بیماری : بیماری ریشه آرمیلاریا ؛ پوسیدگی ریشه بند کفشی
PATHOGEN: armilaria sp .
Figure 1. Armillaria gallica mushrooms on an old stump, New York, U.S. (Used by permission of J. Worrall)
معمولا یکی از مهمترین بیماری های درختان در مناطق معتدل جهان است . این بیماری در جنگل های بومی ، جنگل های کاشته شده ، باغات میوه ، تاکستان ها و فضای سبز شهری دیده می شود . همچنین ممکن است در گیاهان غیر چوبی ( شکل 13 ) ایجاد شود . این بیماری خسارت های فراوانی را در بخش های معتدل امریکای شمالی ، اروپا ف آسیا ، ژاپن ، آفریقای جنوبی ،استرالیا و نیوزلند و هر جای دیگر به بار می آورد .
این بیماری همچنین در بعضی از مناطق حاه شامل بخش حاره آفریقا ، آمریکای جنوبی و سریلانکا رخ می دهد . اما در بسیاری از مناطق به شدت مناطق معتدل نیست و فقط در ارتفاعات رخ می دهد .
: Humongous fungus
رشته های کوچک مانند قارچ شناسی و بیماری شناسی جنگل می توانند زیر و رو شوند وقتی که خبری به رسانه های گروهی می رسد . این اتفاقی بود که در سال 1992 رخ داد وقتی یک مقاله ی علمی چاپ شد در باره توانایی Armillaria gallica در تشکیل کلنی های بسیار بزرگ ، یا genets . همه اینها زمانی اتفاق افتاد که رسانه های گروهی این موضوع را با عبارت Humongous fungus مرتبط ساختند و برنامه های زیادی در مورد آن ساخته شد . این موضوع به تیتر اول روزنامه نیویورک تایمز ، گزارش خبری شبکه ABC به گزارشگری پیتر جنینگس و برنامه Top Ten دیوید لترمن و برنامه های بسیار دیگر بدل شد . ( شکل 14 ) حتی در این مورد یک صفحه اینترنت هم ساخته شد .
جفت های بزرگتری هم پیدا شده است و بزرگترین آنها تا کنون در اورگان شرقی یافت شده است که حدود 900 هکتار است بر آورد میشود بیش از 2400 سال عمر داشته باشد .
شب تاب :
شاید یکی از جالبترین چیزهای در مورد آرمیلاریا این است که میسلیوم های آن نور افشانی می کند ، خصوصا در چوبی که در حال تخریب باشد ف به چنین چوب درخشانی روباه آتشین می گویند .در قدیمی ترین شاهکار ادبی انگلیسی
( کتاب بیوولف ) به این موضوع اشاره شده است .
شما می توانید با پیدا کردن یک تنه درخت مرده که آرمیلاریا روی آن کلنی کرده باشد به آسانی این نور افشانی را ببینید . دنبال پوسیدگی های درخشانی بگردید که فعال باشند و توسط سایر قارچ ها اشغال نشده باشد . قطعاتی را قطع کنید و آنها را در داخل یک کیسه پلاستیکی بگذارید . تعداد زیادی جمع کنید زیرا نور افشانی در گونه های مختلف متفاوت است . حالا تاریکترین نقطه ممکن را پیدا کنید . برای اینکه شما و دوستانتان را در فضای ذهنی مناسبتر قرار دهیم به جنگل بروید در یک شب تاریک و طوفانی و ابری ، اول صبر کنید تا چشم هایتان به تاریکی عادت کند 1یا 2 داستان ترسناک بگوئید حالا از انچه جمع اوری کرده است پرده برداری کنید . چشم هایتان را منور کنید و دوستانتان را تعجب زده .
علائم و نشانه ها :
در بیماری ریشه آرمیلاریا اگر فرد بتواند به ریشه درخت یا پایه آن برسد معمولا به سادگی قابل تشخیص است . یک پولاسکی ( شکل شماره 2 ) وسیله خوبی برای تشخیص ریشه های بیمار درختان است زیرا با یک طرف آن می توان زمین را کند و با طرف دیگر ریشه را قطع کرد .
Figure 2. The pulaski is commonly used for diagnosis of root diseases of trees in the field. It has a scraping side to remove soil and a chopping blade. (Courtesy J. Worrall, copyright-free)
علائم تاج : سرخشکیدگی شاخه ها و باریک شدن تاج از علائم معمول ریشه آرمیلاریا هستند اما آنها همچنین علائم سایر بیماری های ریشه و سایر بیماری های درخت نیز محسوب می شوند . در بعضی از سوزنی برگان زرد شدن یا قرمز شدن جوانه های برگ یا تولید مخروط های سنگین تر از حد معمول ممکن است دیده شود .
علائم اولیه : در برخی از گونه ها؛ قارچ ممکن است از ریشه به تنه داخلی انتقال یابد و موجب شانکر بالای ریشه آلوده شود . در سوزنی برگ ها ی رزینی ، در اثر ( شکل 3 ) تراوش رزین در مجاورت ریشه آلوده ، طوقه و پایه ساقه resinosis دیده می شود .
Figure 3. Basal resinosis is a good symptom of root disease in resinous conifers. Resin production is a general defensive response of conifers to wounding or infection. Even species without well-developed, interconnected resin-duct systems, such as this subalpine fir, can exude resin on infection. (Courtesy USDA Forest Service, copyright-free)
که این بهترین علامت بیماری ریشه آرمیلاریا است . در برخی موارد ریشه های پوسیده ممکن است کاملا اشکار باشد و یا ممکن است پوسیدگی داخلی طوقه نمایان گردد . ( شکل 4)
Figure 4. Butt rot (decay of the inner wood of the base of the stem) caused by Armillaria, probably A. gallica, in Pennsylvania, U.S. The butt rot occurred while the tree was alive and contains abundant rhizomorphs. The tree eventually died and later snapped to reveal the decay column. (Used by permission of J. Worrall)
گونه های آرمیلاریا موجب پوسیدگی سفید چوب می شود . ( شکل 5 ) در مقابل برعکس پوسیدگی قهوه ای در پوسیدگس سفید لیگنین ، پلی ساکارید ( سلولز ) ؛ همی سلولز در نهایت از بین می رود . به دلیل اینکه لیگنین قهوه ای چوب از بین رفته است چوب حالت رنگ بری شده و ظاهری سفید دارد و در طول پوسیدگی سلولز های دست نخورده به چوب حالت قیبری می دهد . یعنی تمرکز رگه ها واضح است . در عوض در پوسیدگی قهوه ای سلولز و همی سلولز در تمام پوب در مراحل اولیه دز پلی مرایز می شوند . و لیکنین تقزیبا بدون تغییر باقی می ماند در نتیجه چوب ساختار فیبری خود را در مراحل اولیه پوسیدگی قهوه ای از دست می دهد و به سادگی شکننده و خرد می شود و قهوه ای تر است .
Figure 5. Wood decayed by Armillaria, probably A. ostoyae, in a conifer. Note the yellowish white color, stringy texture, wet appearance, and the abundant zone lines. (Used by permission of J. Worrall)
چوبی که توسط گونه های آرمیلاریا فاسد شده است معمولا اسفنجی ، چسبناک و احتمالا مرطوب است . رده های سیاهی که zone lines نامیده می شوند معمولا بر روی چوب های پوسیده شده دیده می شوند ،این خط ها در واقع صفحات حکاکی شده در چوب هستند ، گاهی اوقات آنها را صفحات pseudosclerotial می نامند . که تشکیل شده اند از سلول های قارچی تیره و ضخیم . آنها احتمالا در حفاظت از آرمیلاریا در برابر شرایط نامطلوب یا سایر قارچ ها یی که می خواهند سرزمین او را اشغل کنند( شامل سایر افراد گونه خودش )، نقش بازی می کنند . چوب در حال پوسیدگی ممکن است درخشان باشد و نور کمرنگی که در تاریکی قابل مشاهده است را تولید کند .
علائم : سه علامت بیماری ریشه آرمیلاریا ممکن است در باغات دیده شود . هر کدام از انها که به درستی تشخیص داده شوند تائید کننده بیماری است .
Mycelial fans تقریبا همیشه در درختان آلود و تازه مرده حضور دارند . اینها حصیر های( mat) سفید میسلیوم قارچ در بین تنه و چوب هستند . ( شکل 6)