لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
تاریخچه بهرهوری
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۶۶ میلادی بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال ۱۸۸۳ فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار, سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافته است.
کاربردها
بر خلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملا" در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره وری عبارتاند از:
سطح فرد
سطح گروه کاری
سطح سازمانی
سطح رشتههای تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی
سطح بخشهای اقتصادی
سطح ملی و کشوری
سطح جهانی
در سطوح فردی به دنبال تدابیری برای افزایش بهره وری فردی هستیم . و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروه کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره وری را میتوان در آنها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتی برخی دستگاهها به دلیل انجام فعالیتهای موازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آنها حذف شدهاند. برخی مواقع ایجاب میکند که بدلیل مصالح ملی برنامه ریزان اقتصادی و سیاست گذاران مثلا" در زمان جنگ دستور دهند کارخانههای کالاهای غیرضروری و لوکس اقدام به همکاری با سایر کارخانههای تولید مواد غذائی و حتی کارخانههای ساخت جنگ افزار نمایند و تولید کالای خود را تعطیل نمایند. و یا مصالح عمومی ایجاب میکند جند خانه که در مسیر طرح یک شاهراه واقع گردیده خریداری یا معاوضه گردیده و تخریب شود.
موانع بهبود بهرهوری
نداشتن اعتقاد و باور ملی به نتایج وفواید بهبود بهره وری
ترس از برخی نمودهای ظاهری بهره وری از جمله ترس از بیکاری
ناآگاهی عمومی نسبت به مفاهیم وجایگاه بهره وری، میزان اهمیت آن ونقش ووظایف افراد در این راستا
بی توجهی به فکرهای خلاق ومبتکر
مقاومت افراد در مقابل تغییرات وعدم تمایل به ترک برخی عادات
غرق شدن در روشها و تکنیکها و تغییر باورهای فکری
بلند پروازی وبی توجهی به مسائل به ظاهر کوچک وراه حلهای خرد
مشخص ننمودن متولی کار
ناهماهنگی ونبود هدایت ونظارت مناسب
ضعف تعهد اجرایی
عجله در حصول نتیجه
دخالتهای بی جای برخی کارشناسان در سایر حوزههای کاری واظهار نظرهای غیر کارشناسانه
عدم وجود کارشناسان خبره و یا عدم انگیزش آنها در ارزیابی سیستم و تجزیه و تحلیل و اندازه گیری بهره وری
برخورد مقطعی با موضوع بهره وری وناپیوستگی روند بهره وری
منافع و فواید بهرهوری
فواید عمومی بهره وری عبارتاند از :
صرفه جویی در هزینهها
افزایش کیفیت (مرغوبیت و مطلوبیت)کالاها وخدمات
ثبات قیمتها و یا حتی کاهش آن
افزایش سطح رفاه عمومی جامعه
افزایش درآمد وسود
رضایت عمومی افراد
رونق اقتصادی
افزایش تولید و ارائه خدمات
ثبات اقتصادی در بازار جهانی
ایجاد اشتغال
توسعه صنعتی
توسعه پایدار ساختارهای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی ، علمی و بهداشتی
منافع و فواید بهرهوری برای سیستمهای دولتی و شرکتها را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
افزایش سود و درآمد
کاهش هزینهها
افزایش تقاضا
رضایت شغلی کارکنان
سرعت عمل کارکنان
دقت عمل کارکنان
ایجاد رقابت سالمتر
ارتقای شغلی کارکنان
ایجاد محیط کاری جذاب
آموزش عمومی کارکنان
افزایش حقوق و دستمزد
امنیت شغلی کارکنان
انجام درست کارها و انجام کارهای درست
افزایش کیفیت زندگی کاری
افزایش رفاه کارکنان
افزایش انگیزه کاری
بهبود و ارتقای بهرهوری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییر محرکهها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها، دستورالعملها، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره میشود.
بطور کلی عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری را میتوان چنین برشمرد:
۱- بهبود کیفی عامل کار، با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبودی بهره وری میباشد لذا میتوانند با بکارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهره وری را فراهم نمایند .
الف: نگرشهای مثبت کاری، بهعنوان مثال غرور داشتن در کار و متمایل به پیشرفت مستمر.
ب: کسب مهارتهای جدید و ارتقای تخصص با کمک آموزش.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
آموزش الزامی در بهرهوری نیروی انسانی
چکیده
با توجه به گسترش روزافزون علم و فناوری و همچنین ضرورت به روز شدن عوامل سازمانی، آگاهیها و مهارتهای نیروی انسانی شاغل در سازمانها، توجه به آموزش به معنی تمام فرایندهایی که باعث توسعه فردی و صلاحیتهای لازم در رابطه با شغل مورد نظر در کارکنان میشود، ضروری مینماید که البته این آموزشها بایستی با توجه به یک سیستم منظم و معتبر نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی و به اجرا درآید. بسیاری از سازمانها آموزش را هزینه تلقی مینمایند و به همین منظور بودجه اندکی را به امر آموزش نیروی انسانی اختصاص میدهند که این طرز تفکر اشتباه باعث عقبماندگی سازمان از فناوری و دانش روز شده است. آموزش هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری در زمینه تحقق اهداف سازمانی میباشد.
مقدمه
در جهان رقابتی امروزه، بیشک یکی از ابزارهای مهم در ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهداف و رسالتهای مورد نظر، برنامهها و رویکردهای نوین آموزش است؛ در این میان، آنچه مقولة تحول را حیات میبخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میکند، عنصر «انسان» و «توسعه منابع انسانی» است.
امروزه آموزش به عنوان یکی از روشهای توسعه منابع انسانی سازمانها مطرح میباشد. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و باتجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع انسانی یاد میشود، ضرورت اجتنابناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پرتغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند؛ به همین دلیل آموزش به عنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی مطرح بوده و همواره در تدوین برنامههای توسعه یا تغییرات سازمانی به عنوان عامل مهم مورد توجه قرار میگیرد. [1]
بسیاری از علمای مدیریت و اقتصاد بر این باورند که در میان انواع سرمایهگذاریهایی که در جهت ارتقای بهرهوری و نهایتاً توسعه اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد، توانمند ساختن نیروی انسانی به عنوان مؤثرترین عنصر دخیل در تحقق تلاشها، مهمترین و پرسودترین رکن توسعه به شمار میرود. آموزش و بهسازی منابع انسانی در عصر کنونی به لحاظ شرایط خاص زمانی، یکی از وظایف اجتنابناپذیر سازمانها و مؤسسات محسوب میشود؛ این مهم اصولاً در غالب برنامههای آموزش مدون و کوتاهمدت یا درازمدت به اجرا در میآید. [2]
در هر صورت به این نکته باید توجه داشت که صرفاً ارائه آموزش در قالب دورهها و برنامههای آموزشی نمیتواند دلیل قانعکنندهای بر بهسازی نیروی انسانی در سازمان باشد، مگر اینکه با انجام یک ارزشیابی دقیق و جامع این موضوع عیناً لمس شود. یک برنامه آموزشی نمیتواند با ارزش و مؤثر قلمداد شود، مگر اینکه یک ارزشیابی جامع و کامل از آن صورت گیرد. مدیران آموزشی نه تنها باید نسبت به یادگیری کارکنان پاسخگو باشند، بلکه باید نسبت به اینکه این دانشها و مهارتها به عملکرد شغلی کارکنان نیز انتقال یافته، پاسخگو باشند. [3]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
بهره وری (میزان تولید) و سنجش آن و مفهوم ارزش افزوده
مقدمه
می توان گفت که بهره وری علت وجود داشتن مدیریت (اداره کردن) است. هنوز هم نحوه خوب انجام دادن کار مدیران، سرپرستان و همه کارمندان، به شناخت و درک کامل و درست از این مفهوم (اندیشه کلی) و همه اجزا تشکیل دهنده آن دارد؟
هدف این فصل کتاب، توسعه و گسترش دادن بحث و گفتمان، مطابق با به وجود آوردن ساختار (چهارچوب) می باشد که بتوان راجع به موضوعات بهره وری بحث و تبادل نظرکرد، و تعدادی از شیوه ها پیچیده و متفاوت (ناهمگون) را جهت ارزیابی کردن بهره وری در سطح (رده) سازمانی را گرد آوری کنیم.
به طور کلی، پیام آن است که بهترین شیوه یا راه حل کامل و بی نقص وجود ندارد، اما تشخیص دادن ضرورت برای بهسازی و اصلاح، می تواند اولین مرحله مهم بودن تشخیص معضل (گرفتاری) باشد، و همچنین می تواند برای استقرار یک معیار مناسب و پسندیده، بهره وری (میزان تولید) باشد.
بهره وری، حالا یک واژه رایج روزمره شده است. از زمان جنگ جهانی دوم، همه حکومتها، سیاستمداران، آکادمیک ها (دانشگاهیان) و اقتصاددانان، در مورد مهم بودن بهره وری تاکید داشتند، علت آن هم، ارتباط و وابستگی آن با علم اقتصاد به طور جامع بود، و علم جامع اقتصادی هم، به بهداشت و تندرستی ملت وابسته بود. به طور جهانی، مدیریت جمعی و مشترک به بهره وری (میزان تولید) مربوط و وابسته است، چون، آن به مانند یک شاخص مهم و اساسی بازده (راندمان) به حساب آورده می شود، آن هم وقتی که مقایسه و همانندی با رقیبان (رقبای) بازار جهانی، وجود داشته باشد
تاکید داشتن حکومت ها بر روی ارتباط و وابستگی میان بهره وری سطح زندگی، تورم و رشد و توسعه اقتصادی بود. (سال 1972 Craig)
در طی همه دورانها، همه حرفه ها، زمانی را جهت توجه کردن به مسئله بهره وری و چگونگی ارزیابی کردن آن، صرف کردند، اما به هیچ گونه از نتیجه گیری دستیابی نداشتند.
Faraday (سال 1971) اظهارنظر کرد که برداشت همراه با محاسبه بهره وری(میزان تولید)، زمینه بحث و مباحثه طولانی بود، و تلاشهای زیادی در آن مورد انجام شد، اما در نتیجه گیری از آن دارای ارزش کمی بود، زیرا آن نتیجه گیری ها حاوی نواقص و ضعف های زیادی بود، در سال 1972 ، Craig معضل بهره وری را خلاصه کرد، وقتی که او گفت که بهره وری مانند، اغفال کننده ترین مفهوم (برداشت کلی) در ادبیات بازرگانی و اقتصادی باقیمانده است. مفهوم بهره وری اغفال کننده (درهم و برهم) باقی ماند، زیرا به علت فقدان سبک کاری نظری (تئوریک) معتبرو کامل- عمدتاً در رده موسسات بازرگانی بود.
مرحله بعد- تعریف شفاش سازی بهره وری و اجزای تشکیل دهنده آن معمولا بهره وری (میزان تولید) را مانند نسبت ارزیابی فرآوری (تولید) به ارزیابی برخی یا همه اندوخته ها که برای ایجاد کردن این فرآوری استفاده شده است، تعریف و شناسایی می کنند. در شناسایی کردن به این روش (شیوه) یک یا تعدادی ارزیابی (معیار) اطلاعات به کار گرفته می شود و با یک تا تعدادی از معیارها (ارزیابی های) فرآوری مقایسه می گردد.
هنگامیکه سعی و کوشش برای ایجاد کردن همه داده ها (اطلاعات) و همه فرآوری ها (تولیدات) در یک سیستم (ساختار) انجام گرفته باشد. آن معیار (ارزیابی) به نام مجموع (معیار بهره وری یا معیار کامل بهره وری TPM) نامیده می شود. در سال 1979 ، Palik در تعریف و شناسایی خود از معیار کامل بهره وری مطرح کرد که داده ها (اطلاعات) استفاده شده در این شیوه می تواند، ساعت کار کردن کارگران، واحد سرمایه، و مقدار دقیق (میزان) مواد خام باشد، که با نتایج (پیامدهای) تولید مقایسه می گردد.
با گفتمان مجدد در مورد الگو مفهومی و نظری بهره وری، منشأ، نشانگر داده ها (اطلاعات) به سیستم (ساختار) می باشد. بدنه الگو، روش (شیوه) تبدیل و