دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره بررسی سطح بهداشت در مدارس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بیان مسئله

          کشور ایران با جمعیت دانش آموزی 18 میلیون نفر، یکی از جوانترین جوامع معاصر می‌باشد و لذا در جامعه ای با این ساختار جمعیتی، بهداشت آموزش دو موضوع مهم پیش روی برنامه ریزان و سیاستگذاران خواهد بود. از سویی کودکان، سرمایه های اصلی کشور هستند و پرورش آن ها از هدف های اصلی برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی می‌باشد. برای دستیابی به اهداف توسعه باید تامین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی ومعنوی کودکان به عنوان ضرورت و اولویت برنامه های توسعه ای مورد توجه قرار گیرد. بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن دانش ها، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد این رفتارها علاوه بر تاثیر بر سلامت فردی، نقش تعیین کننده در سلامت خانواده و جامعه دارد. برای توسعه سلامت دانش آموزان و کارکنان مدرسه، خانواده ها و افراد جامعه مدرسه جایگاه ویژه ای است. کودک ساعات زیادی را در مدرسه بسر می‌برد، در آنجا رشد می‌یابد و تکامل پیدا می‌کند. بنابراین آشنا ساختن کارکنان رده های مختلف بهداشتی با بهداشت مدارس امری ضروری است. تا ضمن کسب توانایی لازم برای اجرای مطلوب برنامه های بهداشت مدارس، قادر باشند با انجام وظایف خود در جنبه آموزش معلمین و خانواده ها در باره موضوعات بهداشتی مدارس و دانش آموزان، رسالت خویش را در تحقق اهداف بهداشتی محقق سازند. این بخش به گونه ای تدوین شده است که فراگیر پس از مطالعه با برخی مفاهیم و اصول کلی بهداشت مدارس آشنا شده و قادر به ارائه آن ها به گروه هدف باشد.

1 ـ سیر تاریخی بهداشت مدارس در کشورهای مختلف و ایران

الف ـ تاریخچه بهداشت مدارس در کشورهای مختلف

 

توجه به اهمیت و پرورش بهداشت مدارس در کشورهای مختلف جهان همزمان نبوده است و از نظر تاریخی کیفیت عمل و برنامه ریزی و فعالیت های بهداشت مدارس در کشورهای مختلف متفاوت می‌باشد. شاید اولین اقدام در زمینه بهداشت مدارس مربوط به کشور فرانسه باشد، این کشور همراه طرح آموزش علمی خود در سال 1793 میلادی ماده ای را در رابطه با بهداشت مدارس و انتخاب یک نفر پزشک به عنوان مسئول بهداشت مدارس به تصویب رساند (1).

          در ایالات متحده آمریکا ویلیام الکوت  (Alcott) اولین اقدام در زمینه بهداشت مدرسه را در سال 1837 و در باره نحوه ساختمان و محیط مدرسه نمود (2).

          در کشور هلند بهداری آموزشگاه ها در سال 1868 با استخدام دو نفر پزشک پایه گذاری شد، و سپس در سال 1942 اولین قانون مربوط به بهداشت مدارس به تصویب رسید.

          در انگلستان آغاز کار بهداشت مدارس از سال 1907 و تحت نظارت ادارات آموزش محلی درآمد، در سال 1919 ریاست پزشکان وزرات بهداری با حفظ  سمت به ریاست بهداشت مدارس نیز مصوب شد و در بیشتر مدارس محل خاصی هم برای کادر بهداشتی در نظر گرفته شد (3).

 

ب ـ تاریخچه بهداشت مدارس و تحولات سازمانی آن در ایران

          در سال 1290 شمسی مدارس جدید در ایران تاسیس گردید در سال 1293 هیاتی از پزشکان ایرانی و اروپایی مقیم تهران تشکیلاتی به نام مجلس حفظ‌الصحه برای مراقبت بهداشت عمومی بوجود آوردند. در اواخر همین سال دکتر علی اکبر خان (اعتمادالسلطنه) به سمت مفتش صحی مدارس منصوب شد.

          در سال 1314 سازمانی بنام "صحیه مدارس" در وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه آنزمان بوجود آمد. این اداره در سال 1318 ضمیمه دانشکده پزشکی تهران گردید. آیین نامه بهداری مدارس در سال 1315 در دو فصل و بیست و یک ماده تصویب گردید. در سال 1320 دو باره به عنوان دفتر کل بهداری آموزشگاه ها به تشکیلات وزارت معارف پیوست و پس از آن به اداره کل بهداری آموزشگاه ها تغییر نام داد.

          در سال 1326 صحیه مدارس، مجددا ضمیمه وزارت فرهنگ شد. در سال 1348 سازمان اداره بهداری آموزشگاه های کل کشور به اداره کل بهداری آموزشگاه های کشور تغییر نام یافت و در سال 1350 به منظور تربیت نیروی انسانی برای اولین بار دوره دو ساله آموزش مراقبین بهداشت برقرار گردید. در اسفند ماه سال 1375 اداره کل بهداری آموزشگاه ها با تغییر نام به اداره کل بهداشت مدارس، از وزارت آموزش و پرورش جدا و ضمیمه وزارت بهداری شد. پس از مدتی این اداره کل منحل و بهداشت مدارس بخشی از فعالیت های اداره کل بهداشت خانواده را تشکیل داد. در سال 1373 بعد از انتقال مراقبین بهداشت به آموزش و پرورش، بهداشت مدارس از اداره کل بهداشت خانواده منتزع گردید و به صورت اداره مستقل در وزارت بهداشت و درمان فعالیت نمود. در سال 1379 با تصمیم معاون بهداشتی وقت بهداشت مدارس ضمیمه دفتر بهداشت دهان و دندان گردید. در حال حاضر با تصویب ساختار تشکیلاتی جدید وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی وظیفه بهداشت مدارس قانونا به عهده دفتر سلامت جوانان و مدارس می‌باشد.

2 ـ اهمیت، اهداف و راهبردهای اساسی بهداشت مدارس

1ـ2ـ اهمیت بهداشت مدارس      

مدرسه به عنوان یک ساختار اجتماعی، برای آموزش، محیطی را فراهم می‌نماید که کودک در آن سال های حساس زندگی خود را سپری می‌کند. هنگامی که کودک، دبستان را آغاز می‌کند شش سال از عمرش گذشته است و از محیط خانه به واحد اجتماعی مدرسه وارد و با محیط و با خطرات تهدید کننده سلامتی، تماس بیشتری پیدا می‌کند. کودک در مدرسه، فردی از افراد جامعه کوچک مدرسه است، به علاوه عضوی از اعضاء یک خانواده نیز می‌باشد که مجموع آن ها جامعه واجتماع را تشکیل می‌دهد لذا با ارائه خدمات در مدارس خدمات بهداشتی به جامعه نیز گسترش می‌یابد. بهداشت مدارس در سیاست بهداشتی و راهبرد کلی سرمایه گذاری های بهداشتی درمانی کشور و مجموعه برنامه های توسعه و رفاه اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه دارد زیرا:

·        مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن، اطلاعات، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد.

·        بیش از 18 میلیون دانش آموز در 9700 آموزشگاه سراسر کشور در کنار900000 معلم به تحصیل اشتغال دارند، به علاوه نزدیک به دو سوم از مدارس به ویژه مدارس ابتدایی در نقاط روستایی کشور استقرار دارند. کثرت جمعیت دانش آموزان و وضعیت پراکندگی و استقرار مدارس بیانگر اهمیت بهداشت مدارس می‌باشد.

·        علی رغم تلاش ها و موفقیت های سال های اخیر، هنوز تعدادی از مدارس کشور فاقد امکانات و تسهیلات بهداشتی می‌باشند و فضاهای آموزشی از استانداردهای لازم برخوردار نمی‌باشند همچنین هنوز بیماری های واگیردار، بیماری های مختلف چشم، دهان و دندان، اختلالات شنوایی، قلبی و عروقی، بیماری های انگلی، کمبودهای تغذیه ای و بالاخره اختلالات رفتاری، سلامت دانش آموزان را تهدید می‌کند و موجب مشکلاتی در فراگیری و افت تحصیلی آن ها می‌شود و این در حالیست که شناخت به موقع و رفع مشکلات دانش آموزان، اقدامی موثر و سنجیده در بهبود سلامت و پیشرفت آموزش آنها خواهد بود.

اگر در هر یک از مراحل اولیه زندگی نیازهای روانی، اجتماعی، فیزیولوژیک و یا آموزشی دانش آموزان به موقع تامین نشود در دوره های بعدی زندگی جبران عوارض ایجاد شده امکان پذیر نیست و یا به دشواری جبران می‌شود برای رشد و توسعه یک نسل و بهبود و تکامل نسل بعد، راهکار اصولی آنست که برای بهداشت مدارس سرمایه گذاری شود.



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی سطح بهداشت در مدارس


مقاله درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با3

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با

خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان

چکیده

مقاله‌ی حاضر به بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان پایه‌ی دوم دبیرستان‌های شهرستان‌ مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی ـ همبستگی است. حجم نمونه موردمطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای می‌باشد. جمع‌آوری اطلاعات به وسیله‌ی پرسشنامه شیوه‌های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته‌ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش‌آموزانی که والدین آنها شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی داشته‌اند، تفاوت معنی‌داری وجود دارد. سلامت روانی دانش‌آموزانی که شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده‌اند، بصورت معنی‌داری باهم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش‌آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف متفاوت نمی‌باشد. دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل می‌کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی‌داری باهم ندارند. بین دانش‌آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

واژه‌های کلیدی: شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی، سلامت روانی

مقدمه

ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال‌ها نظر صاحب‌نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود می‌آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره‌ی جهان فرا می‌گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می‌یابد، شیوه‌های سخن گفتن را می‌آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می‌گیرد و سرانجام نگرش‌ها، اخلاق و روحیاتش شکل می‌گیرد و به عبارتی اجتماعی می‌شود (اقلیدس؛ نقل از هیبتی، 1381).

هر خانواده‌ای شیوه‌های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می‌گیرد این شیوه‌ها که شیوه‌های فرزندپروری نامیده می‌شوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می‌باشد (هاردی و همکاران، 1993).

شیوه‌های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه‌ای از رفتارها که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنه‌ی گسترده‌ای از موقعیت‌ها توصیف می‌کند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می‌آورد. شیوه‌های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‌شناسی روانی و رشد کودکان بازی می‌کند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‌های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است. هرچند روانشناسان و نظریه‌پردازان بر نقش والدین و شیوه‌های فرزندپروری تأکید می‌کنند،‌ تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوه‌های فرزندپروری و آسیب‌شناسی روانی کودک به عمل آمده است (علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی، 1383).

تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به وسیله‌ی مشاهده تعامل والد ـ فرزند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مشاهدات معمولاً ویژگی‌های رفتاری والدین به وسیله‌ی دو بعد ارزیابی شده است: الف) پذیرش (گرمی)، شامل حمایت و پرورش عاطفه‌ی مثبت بین والدین و کودک می‌باشد. ب) کنترل، شامل آن دسته از رفتارهای والدین است که رفتار کودک خود را هدایت می‌کنند مانند: راهنمایی و کنترل، بازدارنده یا تسهیل‌کننده (پل کنین و همکاران؛ نقل محرابی، 1383).

نظریه‌های روانشناختی متعددی در خلال سال‌ها سعی کردند تا رفتار آدمی را تبیین کنند. نظریه‌ی شناختی اجتماعی نیز یکی از این نظریه‌هاست. در سال 1986 بندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت، انگیزش، عاطفه و رفتار آدمی برجسته نمود. بندورا معتقد است که افراد یک نظم «خود» را می‌پرورانند که آنها را قادر می‌سازد تا بر تفکرات، احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند (نقل از علی نیا کروثی، 1382).

بندورا با دیدگاه‌هایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه می‌کنند و عوامل محیطی را نادیده می‌گیرند، مخالفت می‌کند و از دیدگاه‌هایی که انسان را پاسخ‌دهنده منفعل به رویدادهای محیطی می‌دانند نیز انتقاد می‌کند.

از نظر بندورا شخص، محیط و رفتار شخص برهم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی‌توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین‌کننده‌ی رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سه‌جانبه را جبر متقابل یا تعیین‌گری متقابل نامیده است (نقل از سیف، 1380).

B

E P

شکل (1) ـ تعامل سه‌جانبه شخص P، محیط E و رفتار B بر یکدیگر (اقتباس از هرگنهان، 1382)

بطور کلی، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روش‌های تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلاً والدین سختگیر و دیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک می‌شوند. والدینی که اجازه نمی‌دهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعدادهای بالقوه او می‌شوند و در نتیجه این قبیل کودکان در آینده افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (نقل از مهرابی‌زاده هنرمند و همکاران،



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با3


مقاله درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با

خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان

چکیده

مقاله‌ی حاضر به بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان پایه‌ی دوم دبیرستان‌های شهرستان‌ مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی ـ همبستگی است. حجم نمونه موردمطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای می‌باشد. جمع‌آوری اطلاعات به وسیله‌ی پرسشنامه شیوه‌های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته‌ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش‌آموزانی که والدین آنها شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی داشته‌اند، تفاوت معنی‌داری وجود دارد. سلامت روانی دانش‌آموزانی که شیوه‌های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده‌اند، بصورت معنی‌داری باهم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش‌آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف متفاوت نمی‌باشد. دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل می‌کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی‌داری باهم ندارند. بین دانش‌آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

واژه‌های کلیدی: شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی، سلامت روانی

مقدمه

ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال‌ها نظر صاحب‌نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود می‌آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره‌ی جهان فرا می‌گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می‌یابد، شیوه‌های سخن گفتن را می‌آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می‌گیرد و سرانجام نگرش‌ها، اخلاق و روحیاتش شکل می‌گیرد و به عبارتی اجتماعی می‌شود (اقلیدس؛ نقل از هیبتی، 1381).

هر خانواده‌ای شیوه‌های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می‌گیرد این شیوه‌ها که شیوه‌های فرزندپروری نامیده می‌شوند متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می‌باشد (هاردی و همکاران، 1993).

شیوه‌های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه‌ای از رفتارها که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنه‌ی گسترده‌ای از موقعیت‌ها توصیف می‌کند و فرض شده است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می‌آورد. شیوه‌های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‌شناسی روانی و رشد کودکان بازی می‌کند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‌های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است. هرچند روانشناسان و نظریه‌پردازان بر نقش والدین و شیوه‌های فرزندپروری تأکید می‌کنند،‌ تحقیقات خیلی کمی در مورد شیوه‌های فرزندپروری و آسیب‌شناسی روانی کودک به عمل آمده است (علیزاده و آندرایس؛ نقل از محرابی، 1383).

تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به وسیله‌ی مشاهده تعامل والد ـ فرزند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مشاهدات معمولاً ویژگی‌های رفتاری والدین به وسیله‌ی دو بعد ارزیابی شده است: الف) پذیرش (گرمی)، شامل حمایت و پرورش عاطفه‌ی مثبت بین والدین و کودک می‌باشد. ب) کنترل، شامل آن دسته از رفتارهای والدین است که رفتار کودک خود را هدایت می‌کنند مانند: راهنمایی و کنترل، بازدارنده یا تسهیل‌کننده (پل کنین و همکاران؛ نقل محرابی، 1383).

نظریه‌های روانشناختی متعددی در خلال سال‌ها سعی کردند تا رفتار آدمی را تبیین کنند. نظریه‌ی شناختی اجتماعی نیز یکی از این نظریه‌هاست. در سال 1986 بندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت، انگیزش، عاطفه و رفتار آدمی برجسته نمود. بندورا معتقد است که افراد یک نظم «خود» را می‌پرورانند که آنها را قادر می‌سازد تا بر تفکرات، احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند (نقل از علی نیا کروثی، 1382).

بندورا با دیدگاه‌هایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه می‌کنند و عوامل محیطی را نادیده می‌گیرند، مخالفت می‌کند و از دیدگاه‌هایی که انسان را پاسخ‌دهنده منفعل به رویدادهای محیطی می‌دانند نیز انتقاد می‌کند.

از نظر بندورا شخص، محیط و رفتار شخص برهم تأثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی‌توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین‌کننده‌ی رفتار انسان به حساب آورد. بندورا این تعامل سه‌جانبه را جبر متقابل یا تعیین‌گری متقابل نامیده است (نقل از سیف، 1380).

B

E P

شکل (1) ـ تعامل سه‌جانبه شخص P، محیط E و رفتار B بر یکدیگر (اقتباس از هرگنهان، 1382)

بطور کلی، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روش‌های تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلاً والدین سختگیر و دیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک می‌شوند. والدینی که اجازه نمی‌دهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعدادهای بالقوه او می‌شوند و در نتیجه این قبیل کودکان در آینده افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (نقل از مهرابی‌زاده هنرمند و همکاران، 1379). با توجه به اینکه شیوه‌های فرزندپروری والدین، نحوة تربیت والدین را به کودکان منتقل می‌کنند و این امر در شکل‌گیری شخصیت فرد مؤثر است و نیز نظر فرد نسبت به خود می‌تواند بر سلامت روان تأثیر زیادی داشته باشد این پژوهش به بررسی شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روانی دانش‌آموزان شهرستان مهاباد پرداخته تا به سوالات و فرضیه‌های تحقیق پاسخ دهد.

پیشینه پژوهش

با توجه به سه متغیر مهم تحقیق یعنی شیوه‌های فرزندپروری، خود کارآمدی و سلامت روان در این قسمت به بررسی نظرات ارائه شده و تحقیقات انجام یافته می‌پردازیم:

تحقیقات معاصر در شیوه‌های فرزندپروری از مطالعات «بامریند» روی کودکان و خانواده‌های آنان نشأت گرفته است. استنباط بامریند از شیوه‌های فرزندپروری بر روی یک رویکرد تیپ‌شناسی بنا شده است که بر روی ترکیب اعمال فرزندپروری متفاوت، متمرکز است. تفاوت در ترکیب عناصر اصلی فرزندپروری (مانند گرم بودن، درگیر بودن، درخواست‌های بالغانه، نظارت و سرپرستی) تغییراتی در چگونگی پاسخ‌های کودک به تاثیر والدین ایجاد می‌کند (دارلینگ و استینبرگ؛ به نقل از گلاسکو، 1997).

شیفر از جمله کسانی است که در این زمینه پژوهش‌هایی انجام داده است. او براساس مشاهداتی که از تعامل کودکان 1 تا 3 ساله با مادرانشان انجام داد، طرح یک طبقه‌بندی براساس دو جنبه رفتار والدینی یعنی آزادی ـ کنترل (سهل‌گیری در مقابل سخت‌گیری) و سردی ـ گرمی (پذیرش در مقابل طرد) ارائه نمود. او نتیجه گرفت که مادران پذیرنده یا طردکننده می‌توانند سخت‌گیر یا آسان‌گیر باشند. این دو بعد اساساً اشاره به سطوح حمایت عاطفی دارد که والدین در مورد کودکانشان به کار می‌برند و نیز اشاره به کنترلی دارد که والدین در مورد کودکان خود اعمال می‌کنند. بدین ترتیب از ترکیب این دو بعد، الگوهای مختلف رفتار والدین شکل می‌گیرند. به طور کلی بسیاری از رفتارهای والدین می‌توانند در چنین مدل چهاربعدی قرار گیرند (یعقوبخانی غیاثوندی، 1372).



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی رابطه‌ی شیوه‌های فرزندپروری با


مقاله درباره بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

« بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگی‏های خانوادگی‏و شخصیتی آنان »

مقدمه

امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توجیه می کند . نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینه های‏افت تحصیلی در برنامه پنج ساله اول (امیری, 1371 ) نشان می دهد که هزینه های سرسام آوری را خرج عدم وجود انگیزه دانش آموزان نسبت تحصیل کرده‎ایم. (517 میلیون ریال) به نظر می‏رسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش‎آموزان مخصوصا" در دوره راهنمایی که زمان انتخاب ها و پاسخهای اساسی نوجوان به کیستی خود است ، اهمیت به سزایی داشته باشد . شناسایی و رفع موانع ، می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک کرده ، موجب صرفه جویی در زمان ، هزینه های مادی و معنوی گردد . شناسایی عوامل متعددی مانند عوامل شخصیتی و خانوادگی که در رابطه با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی می باشند ، کمک خواهد کرد تا نوجوانان به کانال هایی هدایت شوند که مسیر اصلی آنان در زندگی است ، که این خود پیامد های آنی حاصل از اینگونه پژوهش هاست .به نظر می رسد پیامد های آتی پربار تر از پیامدهای آنی باشد .

اهداف پژوهش

- بررسی رابطه میان عوامل شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.

- بررسی رابطه میان عوامل خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.

فرضیه های پژوهش

1- بین خصوصیات شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .

1-1 بین عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

-2 بین جایگاه مهار دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

1-3 بین یادگیری خود نظم داده شده دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

1-4 بین خود اثر بخشی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

1-5 بین اضطراب عمومی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

1-6 بین نگرش فردی دانش آموزان دوره راهنمایی نسبت به تحصیل با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .

2- بین خصوصیات خانوادگی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .

2-1 میان ساختار خانواده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .

2-2 میان شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه وجود دارد .

2-3 بین عوامل دیگر خانوادگی مانند انتظار والدین از فرزندان ، رابطه والدین با مدرسه و میزان رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .

متغیر های پژوهش

متغیر ملاک شامل انگیزش پیشرفت تحصیلی و متغیر های پیش بینی شامل عزت نفس ، یادگیری خود نظم داده شده ، جایگاه مهار ، خود اثر بخشی ، اضطراب ، نگرش فرد به تحصیل ، شیوه های فرزند پروری ، ساخت خانواده و متغیر کنترل ، شامل : ‍معدل دانش آموز می شود .

جامعه آماری

جامعه آماری شامل دختران و پسران پایه های دوم و سوم مقطع راهنمایی می باشد که در سال 80 ـ 1379 در یکی از مدارس راهنمایی شهر اصفهان ثبت نام نموده اند . تعداد کل جامعه مورد تحقیق 30114 نفری می‏باشد که 160 نفر آنها به طریق نمونه گیری خوشه‏ای مرحله‏ای طی سه مرحله انتخاب شده اند .

ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها

الف : مقیاس انگیزه پیشرفت تحصیلی . ب : مقیاس های اندازه گیری شامل : مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت ، مقیاس جایگاه مهار ، مقیاس خود اثر بخشی ، ابزار اندازه گیری خود نظم دهی ، اضطراب عمومی ابزار اندازه گیری نگرش فرد نسبت به تحصیل ج: ابزارهای مربوط به اندازه گیری عوامل خانوادگی شامل ابزار اندازه گیری شیوه های فرزند پروری ، مقیاس ساخت خانواده ، مقیاس اندازه گیری انتظارات والدین ، رابطه والدین با مدرسه و تعامل تحصیلی والدین و فرزندان بر روی اطلاعات بدست آمده از ابزار های فوق شیوه های آماری ضریب همبستگی ، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس ساده انجام شده است .

روش پژوهش

در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شده است . هدف از روش همبستگی بررسی روابط میان متغیر ها است .

بخشی از یافته های پژوهش

· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با عزت نفس در کل نمونه و گروه دختران رابطه معنی داری وجود ندارد اما در نمونه پسر بین این دو متغیر رابطه منفی وجود دارد .

· بین کانون مهار درونی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در کل نمونه و گروه دختران رابطه وجود دارد . بر عکس در نمونه پسران کانون مهار بیرونی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه دارد .

· بین یادگیری خود نظم داده شده با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه ای دیده نشد .

· بین خود اثر بخشی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در نمونه پسران رابطه وجود دارد .

· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با اضطراب عمومی رابطه ای وجود ندارد

· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با نگرش فردی به تحصیل در نمونه پسران رابطه وجود دارد .

· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با شیوه های فرزند پروری رابطه وجود دارد که این رابطه برای خانواده‏های سهل گیر در سطح 22 0/0 و برای خانواده مقتدر در سطح 23 0/0معنی‏دار می‏باشد .

· بین ساختار خانواده ( سلسله مراتب قدرت در خانواده ) با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .

· بین انتظار والدین از فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .

· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان دوره راهنمایی رابطه‏ای وجود دارد .

· محاسبه رگرسیون نشان داد که سهم اصلی و موثر در میان متغیر ها بر عهده کانون مهار می باشد.

· در پسران متغیر های شخصیتی در رابطه با انگیزش پیشرفت تحصیلی بوده و در دختران متغیرهای خانوادگی بیشتر با انگیزش پیشرفت تحصیلی ارتباط دارند .

· بین دختران و پسران دوره راهنمایی تنها در رسیدگی به وضع تحصیلی آنان تفاوت وجود دارد و این تفاوت به نفع دختران می باشد .

بخشی از پیشنهادها

· تحقیقاتی در خصوص اینکه چرا عزت نفس دانش آموزان پسر با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه منفی دارد ، انجام گیرد .

· تمهیداتی در خصوص هدایت عزت نفس و دیگر عوامل شخصیتی در مسیر کانالهای آموزشی انجام گیرد .

· در آموزش خانواده ها بر نقش این متغیر ها در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نقش خانواده در شکل گیری خصوصیات شخصیتی فرزندانشان تاکید بیشتری شود .



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگی


مقاله درباره بررسی رابطه بین کودک آزاری والدین و شرارت در کودکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی رابطه بین کودک آزاری والدین و شرارت در کودکان

مطالعه موردی: ( مجرمین شرارت زندانهای خوزستان)

چکیده:

این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.

 جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین  سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. 90درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(60%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد 82/0 محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار  مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید. مقدمه :سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که می‌تواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت می‌تواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیت‌های اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینه‌ساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز می‌تواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینه‌ساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودک‌آزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانواده‌ها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینۀ جرم‌زای این پدیدۀ متأسفانه متداول در برخی ازخانواده‌های ایرانی و خوزستانی دارد. کودک‌آزاری در خانواده‌ها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شده‌اند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبه‌های امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارۀ فراوانی درصدی استفاده ‌گردید. 2- طرح مسأله و بیان موضوعبروز جرایم خشونت‌بار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش‌ و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27%  این بزه در میان سایر جرایم مسأله‌زا و سؤال‌برانگیز می‌باشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(18%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان 1384) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت‌ های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟ 3- حوزه‌ها و مفاهیم نظری 3-1- شرارت و خشونت آموخته شده : نظریه لئونارد برکویتسلئونارد برکویتس(Leonard Berkowitz) بر یادگیری مشاهده‌ای رفتار پرخاشگرانه و خشونت ابراز شده از سوی انسان تاکید نموده است. یادگیری در رفتار پرخاشگری انسان نقش مهمتری از غریزه دارد که این امر حاصل تعامل ساختاری پیچیده بین انگیزه‌های ذاتی و پاسخهای آموخته شده است.(شکرکن،8-167: 1367) البته او معتقد است با اصلاح ساخت یادگیری فرد، می‌توان طبیعت پرخاشگری او را تعدیل و با انعطاف‌تر نمود . کودک با مشاهده اعمال خشونت‌آمیز و پرخاشگرانه والدین با جلوه‌های بیشتر جسمانی تا روانی که در واکنش به مثلاً عدم پایبندی آنها به خواسته‌ها و قوانین مد نظر والدین رخ می‌دهد، این پدیده را فرا می‌گیرد. کودک بر اثر مشاهده‌ می‌آموزد که عدم توجه و بروز ناکامی در تحقق خواسته‌هایش را با شرارت و خشونت پاسخگو باشد . البته این توجیه بیان تمام بسترهای نظری پرخاشگری و شرارت نخواهد بود، ولی با توجه به این که بخش عمده یادگیری کودک در خانواده و در سنین اولیه روی می دهد و وقایع این دوره از اهمیت زیادی برخوردار است و باعث انتقال این الگوهای رفتاری به زندگی آینده کودک می گردد.3-2-1- یادگیری اجتماعی-مشاهده ای؛ نظریه آلبرت بندورابندورا 1975 (نقل از سیف 1373:272) اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکته مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است،‌ یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و می‌آموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمی‌کند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است(سیف 1373:275)  در این مورد خاص والدین به صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان آنها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوه‌های آزارگری توأم با غفلت و مسامحه (child neglect) استفاده می‌‌کنند. 3-2-2-سوابق پژوهشی و عوامل ساختاری کودک‌آزاریزمینه‌ها و عوامل اصلی آزار کودکان توسط خانواده‌ را می توان در حوزه های روانی، خانوادگی و محیطی- شخصیتی بررسی کرد. علل مهم روانی کودک آزاری: تحریک‌پذیری و حساسیت منفی بیش از حد والدین (کمپ 1988 به نقل از مدنی 1383 ) افسردگی با جلوه پدوفیلیایی (بچه‌گرایی) (پورافکاری 1376:365)، سابقه کودک‌آزاری در والدین و فرد آزارگر( کافمن،‌1987 نقل از مدنی1383) که به 30% از موارد کودک‌آزاریها شامل گردیده است(ولف 1999 نقل از مدنی 1383)، عزت نفس پایین و ضعف در روابط فردی-جنسی با همسالان و همسر تحقیق ثناگوی محرر(1379)  رابطه قوی بین کودک‌آزاری و مقیاسهای شخصیتی پرسشنامه میلون2(MCMII) در مادران دارای کودکان آزاردیده بدست آورد. همچنین دوری‌گزینی و انزوا، وابستگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، ‌آزارگری‌، شخصیت وسواسی و پرخاشگر، آزارطلبی و شخصیت اسکیزوتیپ و پارانویید از جمله ویژگیهای شخصیتی این مادران بود. علل مهم خانوادگی کودک‌آزاری: اکثر آزارها در خانواده و از سوی والدین صورت می‌پذیرد که شامل والدین جوان و بی‌تجربه دارای استرس شغلی (کاهانی 1375) و سن بالای پدر بود؛ بطوریکه در تحقیق اسدالهی (1384) دارای رابطه معنادار و عاملی بالایی با سوء رفتار آنها با کودکانشان بود. نکته مهم، این پدیده است که در والدین با سنین بالا و خیلی کم کودک‌آزاری بیشتر اتفاق افتاده است (اسدالهی 1374 و قاسم‌زاده 1380 ). سطح سواد پایین والدین نیز در پژوهشهای دیگر نشانگر رابطه مثبت و معنا‌دار با میزان افزایش کودک‌آزاری بوده است(صفوی 1374، اسدالهی 1374، رحیمی موقر 1375،  رشیدی‌فر 1376 و بخشعلیان 1377). نوع شغل نیز رابطه معنادار و مثبتی با کودک‌آزاری داشته و آن دسته از مشاغل غیرتخصصی و یدی مثل کشاورزی و کارگری دارای بیشترین رابطه موثر بوده‌اند. (مدنی 1383، ص 123 ، محمدخانی 1378، رزاقی 1380، قاسم‌زاده 1378، حسینی‌سدهی 1380). بعد خانوار نیز با کودک‌آزاری رابطه دارد(کاهانی 1375 ، صفوی 1374، رحیمی موقر 1375، دولتمند 1375، بخشعلیان 1377و نامداری 1377). یکی دیگر از الگوهای ساختی خانواده در بروز کودک‌آزاری سابقه بیماری روانی-جسمانی، طلاق و جدایی در والدین بوده است. (مدنی،1383:134) پیشینه کیفری و سوابق مجرمانه پدر و مادر به ویژه اعتیاد از عوامل خانوادگی مهم بروز سوء رفتار با کودکان بوده است. پژوهشهای اسداللهی 1384 و بلسکی 1998، نامداری 1377، لئونارد 1998، محمدخانی 1378، براتوند 1380و باقری یزدی 1379 مؤید این دیدگاه می باشد.در مواردی کودک آزاری به حدی شدید است که منجر به فرار کودکان از خانه می شود. بر اساس تحقیق جانقلی (1383:136) 14% از کودکان خیابانی ناشی از ضرب و شتم والدین و بستگان در خانه بوده است و افزون براین گروه به رفتارهای خشونت بار و شرارت آمیز روی آورده اند(صالح،1383:156). خانواده‌های بدریخت یا از ریخت افتاده مثلاً تک والدی ( single parenthood )، منزوی و دارای کمترین میزان ارتباطات اجتماعی و تعارضات درونی زیاد، همبستگی بالایی با کودک آزاری داشته‌اند.(مدنی،1383:147). از جمله عوامل مرتبط دیگر، تولد نوزاد جدید و مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده است. تولد نوزاد جدید با توجه به نگرش خانواده و نیز جنسیت کودک قابل بررسی بوده و به هر حال حضور فرزند دیگر با کم توجهی به کودک قبلی همراه و یک عامل استرس زا است.(ماسن1382:545)عوامل مهم محیطی و شخصیتی: این عوامل که زمینه‌ساز بروز کودک‌آزاری است، طیف گسترده‌ای را دربر می‌گیرند؛ مانند مرگ یا فقدان یکی از اعضای خانواده یا بستگان، فقر، مشکلات اقتصادی، تیپ شخصیتی والدین، استرسهای محیطی و مکانهای تنش‌زای روانی، محیط‌های پرجمعیت و بزهکار در فضاهای منطقه‌ای حاشیه شهرها، عدم پایبندی به اصول مذهب و اخلاق و نگرش مثبت به تنبیه کودکان.(اسداللهی 1384، بوالهری 1377، مدنی 1383، کاظمی‌پور 1377، فخرایی 1377، صفوی 1374، رشیدی‌فر1376، هوشدار1374،   براتوند1380)3-2-3- پیامدهای کودک آزاریدر اینجا به یکی از اثرات مهم و تأسف‌بار آزار کودکان یعنی زمینه های  بروز بزهکاری و جرایم شرارت در جامعه پرداخته می شود. این نکته حائز اهمیت است که اکثر موارد کودک‌آزاری بطور یکسویه منجر به جلوه‌ها و الگوهای ساختی مجرمانه نمی‌گردد. پژوهش طباطبایی (1380) نشان داد 55% موارد کودک‌آزاری(بویژه در مردان) در جامعه پژوهشی‌اش منجر به بروز شخصیت نابهنجار ضداجتماعی شده است. پیامدهای آزارگری کودکان را در دو جلوه جسمانی-روانی میتواند بررسی کرد.(مدنی1383:177) جلوه‌های جسمانی کودک آزاری بروز اختلالات رشدی، بدریختی بدن و معلولیت جسمانی، سوء تغذیه  منجر به افت توانایی ذهنی، کبودی بدن، شکستگی استخوانها و موارد مشابه بوده است.(بوالهری1377، رحیمی موقر1375،‌ نوروزی 1372 و رشیدی‌فر 1376) بدترین پدیده جسمانی کودک‌آزاری ، آزارگری منجر به فوت کودکان است که صراحتاً در متون حقوقی –کیفری با زمینه‌های مجرمانه قتل‌ها بررسی می‌‌گردد. متأسفانه از گزارشهای فوت کودکان به سازمان پزشکی قانونی، 77%  موارد قتلهای عمد و شبه عمد و خطایی بوده است(هوشدار 1374)جلوه‌های روانی را نیز می‌توان در حیطه‌های اختلالات روانی-شخصیتی وسیعی بررسی کرد: پرخاشگری، رفتار تکانشی ، بی‌اشتهایی یا پر اشتهایی افراطی روانی و رفتار تظاهر به خودکشی  و هیستریک (محمدی فرود 1380) جلوه‌های ترس مرضی از مردان ، انزواگزینی،‌افسردگی و در مورد سوء استفاده جنسی، رفتارهای وسواس شست و شو، اختلالات خواب، کاهش عزت نفس و اقدام به خودکشی.(برات وند1379، ابراهیمی قوام 1376، طباطبایی 1380، مدنی 1383، کاپلان و سادوک به نقل از پورافکاری 1998 ،‌نوروزی 1372 و محمدخانی 1380)4- تعریف مفاهیم 4-1- تعریف پرخاشگری:پرخاشگری و خشونت یک پدیده ساختاری و چند بعدی است و کارکردهای مثبت و منفی دارد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار می‌برند؛ ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش می‌دهد.  تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم پرخاشگری مستور است؛ ولی همة خشونت‌ها الزاماً به صورت پرخاشگری خودنمایی نمی‌کنند. (شیخاوندی  1379:104(تعریف پرخاشگری از دیدگاه ارونسون: پرخاشگری عملی است که هدف آن اِعمال صدمه و رنج است.(ارونسون 1969:162 به نقل از محسنی تبریزی 1383:130) اثر پرخاشگری در حوزه ارتکاب جرم در جامعه ایجاد و گسترش ناامنی است و هدف این پژوهش، بررسی الگوهای مجرمانه‌ موجد احساس ناامنی اجتماع می باشد.4-2- تعریف کودک‌آزاریهرگونه آسیب جسمانی یا روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهره‌کشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی کودک و نوجوان زیر 18 ساله توسط دیگر افراد یا اعضای خانواده که به صورت تصادفی نباشد، کودک‌آزاری(Child abuse) گفته می‌شود.(مدنی،1383:20) این پدیده سابقه ای طولانی در تاریخ بشری داردکه در هر دوره ای از تاریخ تعریف مفهومی آن متفاوت و فاقد بار معنایی منفی بوده است، از تقدیم دختران جوان به معابد بابل و سوء استفاده جنسی از آنها گرفته (باستانی پاریزی،1343:262) تا زنده بگور کردن دختران از سوی اعراب عصر جاهلیت. زمانی هم بویژه در عصر صفوی و برخی از بزرگان و شاهان صفویه در دوره های بعدی تاریخ ایران شاهد روسپی خانه های ویژه برای پسران خردسال و جوان هستیم.(راوندی،1369:360) الگوی ساختاری کودک‌آزاری تنها شکل جنسی نداشته است، بلکه جلوه‌های روانی –جسمانی آن نیز ‌باید مدنظر قرار گیرد، شامل ضرب و شتم مقطعی یا مداوم یا عدم توجه به برآوردن نیازهای اولیه-ثانویه کودک در جریان رشد او می‌باشد. در طراحی آزمون کودک‌آزاری و اجرای آن بین مجرمین شرارت موارد تعریفی حاضر لحاظ گردیده است. 4-3- تعریف شدت الگوی مجرمانه شرارت و کودک‌آزاریبرای تعیین رابطة بین ساختار الگویی شرارت مجرمین با میزان کودک‌آزاری به روش زیر اقدام شد: 4-3-1- ایام حبس و نوع مجازات شرارت: برحسب میزان شرارت و خشونت اعمال شده از سوی فرد محکوم، محاکم قضایی طبق گزارش ضابطین و بر اساس قانون به صدور حکم می‌پردازند، لذا بر مبنای تعریف عملیاتی هر چه میزان حبس بیشتر باشد، شدت شرارت آنها نیز بیشتر است. 4-3-2- شدت کودک آزاری: برمبنای آزمون طراحی شده ، هر چه نمرة حاصل جمع نمرات گویه‌ها بیشتر باشد؛ شدت ایذاء کودک‌ توسط والدین بیشتر بوده است.گستره نمرات این آزمون بین 100-20 می‌باشد. 5- سؤالات و فرضیات پژوهشدر این بررسی سؤالات زیر مطرح گردید:5-1- آیا می‌توان بین شدت کودک‌آزاری مجرمین دستگیر شده با شدت جرم شرارت آنها رابطه معناداری یافت؟5-2-آیا می‌توان بین سطح سواد مجرمین و والدین آنها با سابقه کودک‌آزاری و جرم شرارت رابطه معناداری یافت؟5-3- ریخت‌ جمعیت‌شناختی و ساختار خانواده با جرم شرارت و کودک چه رابطه‌ای دارد؟برمبنای سؤالات بالا  فرضیه‌های پژوهش به قرار زیر تدوین شدند:5-4- بین سابقه کودک‌آزاری والدین و شدت جرم شرارت فرزندان رابطه معناداری وجود دارد.5-5- با افزایش سن از فراوانی مجرمین شرارت کاسته می‌شود.5-6- با کاهش سواد افراد شدت شرارت مجرمین افزایش معناداری می‌یابد.5-7- با کاهش سواد والدین سابقه کودک آزاری آنها افزایش می‌یابد. 5-8-بین خانواده‌های تک‌والد(مطلقه ، متوفی) سابقه کودک‌آزاری بیشتر است.6- روش شناسی پژوهشپژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی با روش جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه با برخی از آزمودنی‌‌ها (برای تطابق و اعتبارسنجی داده‌ها) و همچنین روش اسنادی یعنی بررسی و مطالعه برخی از پرونده‌های شخصیتی –مددکاری مددجویان نمونه و آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار زندانهای خوزستان می‌باشد. 6-1- جامعه و نمونه آماریداده‌های مجرمین شرارت به عنوان جامعه آماری از مرکز آمار و رایانه زندانهای خوزستان بدست آمد. جامعه آماری پژوهشی شامل کلیه افراد دستگیر شده با عنوان مجرمانه شرارت طی دوره 1384 را شامل می‌شود که به جرم مذکور  محکوم و حکم قطعی کیفری آنها از ناحیه دادگاه صادر گردیده است. شدت جرم شرارت نیز برحسب میزان ایام حبس، سنجیده شد. از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده از جامعه آماری جمعاً 80 نفر با کمک واحد آمار و رایانه زندانهای خوزستان با اعداد تصادفی انتخاب گردید. 6-2- ابزار جمع‌آوری اطلاعاتبرای جمع‌آوری اطلاعات و آزمون فرضیه‌ها علاوه بر مطالعه اسنادی پرونده‌های کیفری و مصاحبه با برخی از آزمودنی‌های نمونه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. با توجه به نتایج و یافته‌های‌ سایر محققان در مورد جرم شرارت و کودک‌آزاری و طبق فرضیه‌های ارائه شده آزمون کودک آزاری والدینِ مجرمان شرارت در 20 آیتم به روش لیکرت با گویه های پنجگانه از کاملا موافق تا کاملا مخالف تنظیم گردید. با توجه به طیف گسترده جلوه های کودک آزاری(مدنی1383:21) در تنظیم و طرح سوالات برای گویه های 20گانه از مصادیق آن یعنی تنبیه بدنی، آزار جنسی، بی توجهی و غفلت و سوء تغذیه استفاده شد. از مجموع 40 سوال طراحی شده(10 آیتم برای هر مقیاس) در نهایت 20 سوال با بالاترین ضریب همسویی و همبستگی با دو شق زوج و فرد و با کل آزمون با تعیین ضریب آلفای هر گویه باقی ماند. در پایان پایایی و اعتبار(reliability) آزمون به شیوه فرد و زوج با یک بار اجرا بر روی نمونه‌های پژوهشی و از طریق آلفای کرونباخ  82/0:α و در حد مطلوب بدست آمد. 7- یافته‌ها و داده های آماریطی این بخش در قالب آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نمودارها و جداول فراوانی درصدی نتایج مربوط به جرایم شرارت و آزمون محقق ساخته کودک‌آزاری ارائه می شود:در جدول 1 نمرات آزمون کودک‌آزاری و شدت جرم شرارت در قالب ماههای محکومیت به زندان آمده است.

جدول 1: شدت جرم شرارت و ایذاء در دوران کودکی مجرمان نمونه

ایام حبس

شدت جرم شرارت

شدت تجربه‌کودک‌‌آزاری

نمره آزمون کودک آزاری



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی رابطه بین کودک آزاری والدین و شرارت در کودکان