لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
مقدمه
علیرغم آنکه برخی از کارشناسان امنیتی همواره به کاربران در ارتباط با ظهور یک ابر ویروس این شرکتها صورت می گیرد و برخی از سوی شرکتهای امنیتی بوده و تنها به منظور افزایش فروش نرمافزارهای ویروس این شرکتها صورت میگیرد برخی از کارشناسان IT معتقدند هیچگاه نمیتوان ماهیت و میزان مخرب بودن ویروس که قرار است در آینده ظهور کند را تعیین کرد. این کارشناسان معتقدند وجود نویسندگان ویروسها و کرمهای رایانهای بخشی انکارناپذیری از ضعف IT بوده و این افراد نقاط ضعفی برای سو استفاده در سیستم عاملهای میکروسافت خواهند یافت بنابراین ایجاد هراس بیمورد در میان کاربران اینترنت در دنیا خیلی ضروری و معقول به نظر میرسد اما تمامی این نظرات دلیلی نمیشود خطر وجود ویروسها را نادیده گرفت.
چکیده:
وابستگی ما به سیستمهای کامپیوتری بهم مرتبط خصوصاً اینترنت، بسرعت در حال افزایش بوده و حتی اختلال اندک توسط ویروسها و کرمها میتواند پیامدهای ناگواری را بدنبال داشتهباشد. راه حلهای واکنشی استفاده شده برای مقابله با کرمها و ویروسها به تنهائی کفایت نخواهد کرد. افزایش قدرت داشتهباشند. با دنبالنمودن راهحلهای موجود میتوان سطح مناسبی از حفاظت در مقابل تهدیدات را ایجاد نمود. بمنظور ارتقاء و بهبود وضعیت موجود، مدیران سیستم، ارائهدهندگان تکنولوژی و تصمیمگیرندگان میتوانند با رعایت و پیگیری برخی اصول اولیه، زمینه برخورد با کرمها و یا ویروسها را از ابعاد متفاوت فراهم نمایند. تغییر در طراحی نرمافزارها، روشهای پیادهسازی، افزایش تعداد مدیران سیستم آموزش دیده، بهبود سطح آگاهی کاربران، افزایش تحقیقات در رابطه با سیستمهای ایمن و پایدار، طراحی و پیادهسازی دورههای آموزشی در رابطه یا کامپیوتر و امنیت شبکه، نمونههائی در این زمینه بوده که میتواند دستاوردهای مثبتی را در ارتباط با امنیت اطلاعات برای تمامی شهروندان اینترنت بدنبال داشته باشد حرکات مثبت هریک از شهروندان اینترنت (حقوقی و یا حقیقی) در خصوص پایبندی به اصول امنیتی، تاثیری مثبت در ایمنسازی سرمایههای اطلاعاتی را بدنبال خواهد داشت.
کلمات کلیدی:
سوبیگ، گرم، Morris، Code Red، Patch، …
کرمها (worrms)
کرم یک برنامه کامپیوتری است که قابلیت تکثیر خود از ماشین به ماشین دیگر را داراست شبکههای رایانهای بهتر مناسب برای حرکت کرمها و آلودهنمودن سایر ماشینهای موجود در شبکه را فراهم میآورند با استفاده از شبکههای کامپیوتری کرمها قادر به تکثیر باور نکردنی خود در اسرع زمان میباشند.
برنامه کرم برنامة میزبان ندارد کرمها بدون استفاده از یک برنامه حامل به تمامی سطوح سیستم کامپیوتری خزیده و نفوذ میکنند.
کرمها برنامههایی هستند که بدون آنکه برنامههای دیگر را آلوده کنند تکثیر میشوند بعضی از کرمها از طریق کپی کردن خود از دیسکی به دیسک دیگر گسترش مییابند. آنها به دنبال نوعهای خاصی از فایلها در دیسکها و سرویسدهندهها میگردد و درصدد آسیب یا نابودی آنها بر میآیند. مثلاً میتوان به پاککردن registry توسط آنها اشاره کرد بعضی کرمها در حافظه تکثیر میشوند و هزاران کپی از خود به وجود میآوند و همه آنها به طر همزمان شروع فعالیت میکنند که موجب پایین آمدن سرعت سیستم میشوند. تکثیر یک کرم علاوه بر ایجاد مشکل اشباع حافظه و هاردیسک میتواند به دلیل تکثیر مداوم پهنای باند سیستم را بلوکه کرده ویا زده آن را به حداقل ممکن کاهش دارد.
کرمها در زمان تکثیر میزان قابل ملاحظهای سرعت ترافیک اطلاعاتی بر روی اینترنت را کند نموده هر نسخه از کرم فوق پیمایش اینترنت بمنظور یافتن سرویسدهندگان ویندوز Nt و یا 2000 را آغاز میکرد. هر زمان که یک سرویسدهنده ناامن سرویسدهندهآی که بر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه
ضراره بن ضمره که از یاران و خواص امیر مؤمنان علیه السلام بود بر معاویه وارد شد و معاویه خواست که او را دستگیر کند و به قتل رساند اما چون زهد و تقوا اشتغال او به آخرت را دید صرف نظر کرد و خواست او را بیازماید، گفت: على را برایم توصیف کن. ضرار گفت: مرا معاف دار. گفت: تو را به خحق او سوگند مىدهم که او را توصیف کنى. ضرار گفت: حال که ناگزیرم، گویم: به خدا سوگند او بسیار دور اندیش و نیرومند بود، به عدالت سخن مىگفت و با قاطعیت فیصله مىداد. علم از جوانبش مىجوشید و حکمت از زبانش فوران داشت، از زرق و برق دنیا وحشت داشت و با شب و تنهایى آن مأنوس بود، آن بزرگوار ـ که درود خدا بر او باد ـ بسیار اشک مىریخت و فراوان فکر مىکرد، لباس زبر و درشت و غذاى مانده فقیرانه را مىپسندید، در میان ما که بود مانند یکى از ما بود، اگر چیزى از او مىخواستیم مىپذیرفت و اگر از او دعوت مىکردیم قدم رنجه مى فرمود، با این همه که به ما نزدیک بود و ما را با خود نزدیک مىساخت چندان با هیبت بود که در حضورش جرأت سخن گفتن نداشتیم.
آن بزرگوار ـ که درود خدا بر او باد ـ اهل دیانت را بزرگ مىشمرد و بینوایان را به خود نزدیک مىساخت. نه نیرومند به باطل او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم که در محراب عبادت ایستاده بود ـ در وقتى که تاریکى شب همه جا را فرا گرفته و ستارگان غروب کرده بودند ـ و دست به محاسن گرفته بود و مانند مار گزیده به خود مىپیچید و چون مصیبت زده مىگریست و مىگفت: اى دنیا، دیگرى را بفریب، آیا متعرض من شدهاى و به من رو آوردهاى؟ هیهات که من تو را سه طلاقه کردهام و رجوعى در کار نیست، عمرت کوتاه، خطرت بزرگ و عیشت ناچیز است، آه ازتوشه اندک و سفر دراز و راه ترسناک!
سخن ضرار که به اینجا رسید اشک معاویه بى اختیار فرو ریخت و گفت: خدا رحمت کند ابو الحسن را، به خدا سوگند همین گونه بود که گفتى. اکنون اى ضرار بگو ببینم چگونه بر او اندوه مىبرى؟ گفت: شبیه مادرى که فرزند عزیزش را در دامنش سر بریده باشند، که اشکش باز نمىایستد و دردش پوشیده نمىماند.
معاویه دستور داد که مال فراوانى به او دهند، او نپذیرفت و بازگشت در حالى که بر امیر مؤمنان علیه السلام ندبه مىکرد. (1)
بکاره هلالیه
عمر رضا کحاله گوید: وى از زنان عرب موصوف به شجاعت و دلاورى و فصاحت و شعر و نثر و خطابه بود، او در جنگ صفین از یاران على علیه السلام به شمار بود و در آنجا سخنرانیهاى پر شور حماسى مىکرد و مردان جنگى را تشویق مىنمود که بدون ترس و بیم در دریاى خروشان جنگ فرو روند. هنگام پیرى و فرسودگى به همراه دو خادم خود که بر آنها تکیه نموده بود عصا به دست بر معاویه وارد شد و بر وى به عنوان خلیفه سلام کرد. معاویه به نیکى او را پاسخ داد و اجازه نشستن داد، مروان بن حکم و عمرو عاص هم نزد او بودند. مروان لب به سخن گشود و گفت: اى امیر مؤمنان، آیا او را مىشناسید؟ گفت: او کیست؟ مروان گفت: همان زنى است که در جنگ صفین دشمن را بر علیه ما یارى مىداد، و اوست که در شعر خود مىگفت :
یازید دونک فاستشر من دارنا سیفا حساما فی التراب دفینا کان مذخورا لکل عظیمة فالیوم أبرزه الزمان مصونا
«اى زید، برخیز و برو از خانه ما شمشیرى را که زیر خاک پنهان کردهایم بیرون آر و بیاور» .
«آن شمشیر براى هر امر بزرگى ذخیره شده و امروز زمانه آن را صحیح و سالم آشکار ساخته است».
عمرو و عاص گفت: و هموست اى امیر مؤمنان که در شعر خود مىگفت:
أترى ابن هند للخلافة مالکا هیهات ذاک و ما أراد بعید منتک نفسک فی الخلاء ضلالة أغرک عمرو للشقا و سعید فارجع بأنکد طائر بنحوسها لاقت علیا أسعد و سعود
«آیا پسر هند را مالک خلافت مىدانى؟ هرگز چنین نیست و آنچه او خواسته بسى دور از حقیقت است».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
آشنایى با اجزاى رآکتورهاى هسته اى
مهدى صارمى فردر حالى که تولید انرژى با استفاده از سوخت هاى فسیلى در جهان روزبه روز گران تر مى شود، برق هسته اى که در نیروگاه هاى هسته اى و با استفاده از واکنش شکافت هسته اى تولید مى شود، منبع بسیار خوبى براى تولید انرژى و جایگزینى آن با برق فسیلى به شمار مى رود. تولید برق به روش هسته اى ضمن آنکه پایان ناپذیر است، گازهاى گلخانه اى هم تولید نمى کند. تنها مشکل آن، زباله هاى هسته اى هستند که در صورتى که از آنها درست محافظت شود، عملاً هیچ ضررى براى محیط زیست ندارند.• رآکتورهاى شکافتدر اثر شکافت هسته هاى سنگین مثل اورانیوم و تبدیل آن به هسته هاى سبک تر و اشعه آلفا یا بتا و نوترون، مقدارى انرژى جنبشى هم آزاد مى شود. اگر جرم محصولات شکافت را از جرم ماده اولیه کم کنیم مقدار ناچیزى باقى مى ماند. این مقدار ناچیز طبق معادله معروف اینشتین E=mc2 تبدیل به انرژى جنبشى مى شود. گرماى تولید شده توسط شکافت، در قلب رآکتور توسط میله هایى کنترل مى شود. نوترون ها تحریک کننده شکافت هستند. با قرار دادن جذب کننده هاى نوترونى بین اورانیوم مى توان میزان فرآیند شکافت و سرعت آن و در نتیجه شدت گرماى تولیدشده را کنترل کرد. گرماى حاصل توسط آب به بیرون از رآکتور منتقل مى شود. دماى آب درون چرخه تحت فشار، گاهى به چندین برابر نقطه جوش مى رسد. در بیرون از رآکتور این گرما آب موجود در منبع دیگر را بخار مى کند و بخار آب تولید شده، با انرژى زیادى که دارد، توربین هاى بخار را به حرکت درمى آورد و برق تولید مى شود.• قلب رآکتورفرآیند شکافت معمولاً نوترون هاى سریع تولید مى کند. اما براى اینکه یک هسته اورانیوم شکافته شود، به یک نوترون کند نیاز است. براى این کار از کندکننده هاى نوترونى استفاده مى شود. گرافیت و آب سنگین، توان این کار را دارند. • واکنش زنجیره اىیک نوترون کند، اورانیوم را مى شکافد حاصل علاوه بر هسته هاى کوچک تر تعدادى نوترون است که خود هسته هاى اورانیوم دیگر را مى شکافد. به این فرآیند واکنش زنجیره اى مى گویند که اساس کار رآکتور است.• نخستین رآکتورهاى هسته اىفرمى و زیلارد نخستین کسانى بودند که توانستند یک واکنش زنجیره اى کامل را در یک رآکتور هسته اى انجام دهند. آنها در دهه ۱۹۴۰ که بر روى پروژه ساخت بمب هسته اى براى ایالات متحده (منهتن) کار مى کردند، در دانشگاه شیکاگو و در آزمایشگاه شان این کار را انجام دادند. اما در سال ۱۹۵۵ که ایده اقتصادى شدن انرژى هسته اى رواج یافت، آنها این کشف را در اداره اختراعات و اکتشافات ایالات متحده ثبت کردند.• انواع رآکتورهارآکتورها از لحاظ سرعت عمل شان به دو دسته تقسیم مى شوند:۱- رآکتورهاى گرمایى: که سرعت کمى دارند و فرآیند شکافت و تولید گرما در آنها به آرامى انجام مى شود. اکثر این رآکتورها استفاده صلح آمیز دارند.۲- رآکتورهاى سریع: هدف اصلى این رآکتورها تولید سوخت لازم براى سلاح هاى هسته اى است. پلوتونیوم و اورانیوم ۲۳۵ از محصولات این رآکتورها هستند.
روزنامه شرق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
دوستی با مردم دانا نکوست
دشمن دانا به ز نادان دوست
شیوه های موفق مقابله با مشکلات زندگی چیست؟
هر فرد یک طوری باید با مشکلات خود کنار بیاید یعنی از یک طرف با آن هماهنگی داشته باشد یعنی با مرور زمان و بدون فشار بر مغز و زندگی خود آن را حل کند. مثلاٌ بعضی افراد ممکن است مسیری دیگر را برای حل این مشکلات انتخاب کنند و به طور منطقی و واقعی به مشکلات می نگرد تا ریشه های اصلی و مهم را پیدا کنند. فرد به تحلیل و بررسی نقش خود در این رخ دادها و رفتار مناسبی در قبال آنها می پردازد و مسئولیت خود را در انها و در بوجود آمدن آنها می پذیرد.
شخصی که برای خود ارزش قائل است و در رویارویی با مشکلات احساس مسئولیت می کند و نمی گوید که این موضوع زندگی و آینده مرا خراب و تباه کرده است.
بلکه او به خود می گوید اگر من این کار را نمی کردم این مشکل بوجود نمی آمد یعنی این مسئولیت را می پذیرد و از احساسات و هیجانات خود آگاه می شود.
پذیرفتن مسئولیت یک قدم حیاتی:
کسی که با احساس «ارزش نداشتن» بزرگ شده باشد . در واقع به نوعی زندگی عادت کرده است که تغییر آن برایش سخت و دلهره آور است. او. به نوعی رفتار غلط فقط عادت کرده است اما برای کنار گذاشتن و تغییر این عادت شهامت لازم را در خود نمی بیند.
بسیاری از ما می دانیم که روش زندگی مان درست نیست. می دانیم که باید تغییری در اوضاع ایجاد کنیم تا احساس بهتری از زندگی داشته باشیم اما به رغم این آگاهی شهامت ایجاد این تغییر را نداریم. مانع اصلی در اینجا «ترس» است. ترس از گام برداشتن در یک مسیر ناشناخته. ترس از نگاه مردم. ترس از نداشتن و نتوانستن. ترس از شکست مبالغه کردن یا دست کم شمردن. به سرزنش های دیگران و بسیاری از موارد دیگر.
«شخص ممکن است بک عمر به خاطر این ترس ها از هر گونه تغییر تحول مثبت در زندگی دوری کند»
پس کنترل زندگی خود را خودمان به عهده بگیریم یعنی هیچ کس ما را نمی تواند از این مسئولیت ها خلاص کند و کارهای ما را انجام دهد پس هر کدام از ما مسئول زندگی و آینده خود هستیم.
آگاهی به مسائل:
بسیاری از جوانان از تنهایی رنج می برند .مضطرب و نگرانند. احساس عدم درک از سوی دیگران می کنند. خود را حقیر و بی ارزش می دانند. در برقراری ارتباط با دیگران دچار وحشت می شوند. بدون آنکه به دلایل واقعی این احساس پی ببرند بسیاری به رغم جوانی. مأیوس. خسته. کسل و بی علاقه به همه چیز هستند. آنها نیز فکر می کنند دیگران قادر به درک آنها نیستند. به همین دلیل به نفرت و کینه شان افزوده می شود. آنها فقط می دانند که باید در موقعیت و شرایط بهتری قرار می گرفتند اما هیچ گونه تلاشی برای رسیدن به این موقعیت بهتر از خود نشان نمی دهند.
اکثر این افراد از احساس عدم اعتماد و ارزش به خود رنج می برند آنها روزها. ماه ها و سالها را تلف می کنند بدون این که بدانند چه کار می کنند و بدون آنکه کوششی واقعی برای یافتن ریشه ناراحتی های خود انجام دهند.
آنان گاه نا آگاهانه این احساس تحقیر و عدم ارزش را ناشی از عارضه فیزیکی یا جسمی و یا نقصی که در بدن یا صورت خود دارند می دانند و تمام زندگی خود را صرف توجه به این مسأله می کنند بدون اینکه در صدد ریشه یابی مسأله باشند.
تصمیم گیری:
در مسیر زندگی انتخاب هدف یک مسأله است و تصمیم گیری برای رسیدن به آن مسأله ای دیگر به طور مسلم فضیلت مهم و اصلی در تصمیم گیری رسیدن است که با خود عوامل اصلی پیشرفت روحی و روانی. یعنی تلاش. امید و فعالیت را به همراه می آورد.
همانطور که بیشتر در تعریف احساس ارزش داشتن بیان کردیم این موضوع از دو عنصر اساسی تشکیل شده است.
اعتماد و یقین درونی به ارزشهای خود به عنوان یک انسان.
احساس شایستگی و لیاقت داشتن
انتخاب هدف و تصمیم برای نیل به آن. سبب به ارتقاء میزان این دو عنصر می شود باید توجه داشت این حرکت به سوی هدف است که از اهمیت بسزایی برخوردار است. یک هدف ممکن است کاملاٌ شخصی مثلاٌ ترک یک عادت نا مناسب مانند سیگار یا کم کردن وزن باشد و یا یک هدف تحصیلی مانند موفق شدن در دانشگاه و یا بدست آوردن یک کار مناسب و یا چیزهای دیگر . اهمیت. در تلاش و پشتکاری است که برای رسیدن به آن از خود نشان می دهیم. بسیاری از مردم به دلیل انتخاب هدفهای نا معقول و دست نیافتنی در نیمه های راه خسته و مأیوس برمی گردند و بعضی نیز آنقدر در رسیدن به آن شتاب می کنند که طاقت پشتکار و تلاش مداوم را نمی آورند. این افراد نه تنها به هدف خود نمی رسند بلکه به پایه های یقین و باور خود آنچنان صدمه ای می رسانند که تا مدتها احساس افسردگی. حقارت و یأس خواهند کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مصاحبه با حمید رضا راسخ : شرکت تولید دارو
نام و نام خانوادگی: حمید رضا راسخ
نام محصول: انواع داروها
شرکت: تولید دارو
تحصیلات: فوق دکترای داروسازی
در مرداد ماه 1341 در شهر کرمان متولد شدم. پدرم داروساز و مادرم خانه دار بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر کرمان گذراندم. از کلاس سوم دبیرستان به آمریکا رفتم و در همان جا تحصیلات دانشگاهی ام گذراندم. شروع کارم با مهندسی مکانیک بود ولی در سال دوم متوجه شدم رشته ی مورد علاقه ام رشته پزشکی است و شاید به خاطر علاقه ای بود که در کودکی و نوجوانی در داروخانه ی پدرم مشغول به کار بودم و ایام تابستان را آنجا گذراندم، احساس کردم شاید بهتر باشد این رشته را هم امتحان کنم با توجه به اینکه انتخاب برای من آزاد بود در آمریکا یک ترم واحدهای مربوط به داروسازی را برداشتم و دیدم بیشتر مورد علاقه ی من است و بیشتر می توانم در آن پیشرفت کنم به همین دلیل در همان سال توانستم رشته ام را تغییر دهم و تحصیلاتم را تا مقطع دکتری در رشته ی دارو شناسی و سم شناسی به پایان برسانم.
در دوران کودکی و نوجوانی که در داروخانه ی پدرم مشغول به کار بودم وقتی بیماری را می دیدم که داروئی را نیاز داشت که در داروخانه نداشتند و او به دنبال راه حلی بود که مسئول داروخانه بتواند به او داروئی را معرفی کند، چهره ی نگران بیمار در ذهن من نقش می بست که آیا به عنوان یک ایرانی می توانم کاری بکنم و مشکلات جامعه ی خودم را حل کنم.
با توجه به اینکه من قبل از انقلاب به آمریکا عزیمت کردم و شرایط رفت و آمد به آمریکا بسیار ساده بود در آنجا مشغول به تحصیل شدم و در کنار تحصیلاتم به کار هم رجوع کردم چون تا مدت زیادی هزینه ی تحصیلاتم را از محل درآمدم در آمریکا پرداخت می کردم.
بعد به مرور در رشته ام تخصصی تر شدم و در دانشکده به بچه هایی که مشکل ریاضی داشتند ریاضیات تدریس می کردم و در مقاطع بالاتر در شرکتهای نیمه خصوصی بودم که به نوعی مشغله ی آنها در رابطه با مسائل دارویی بود و پروژه های دارویی را از طریق دانشگاه و از مؤسسات خصوصی تحویل می گرفتم این پروژه مربوط به اساتید دانشگاه بود و یک سری افراد که روی پروژه ها کار می کردند بیشتر بحث روی عوامل و مشکلاتی که در رابطه با مسائل زیست محیطی و مشکلاتی که با آنها مواجه بود کار می کردند.
بیشتر پروژه ها در رابطه با داروهایی بود که روی حیوانات آزمایش می شد و تخصص من این بود و من برایشان مدل حیوانی طراحی می کردم.
سال 1374 وقتی که به ایران آمدم در دانشکده ی دارو سازی علوم پزشکی شهید بهشتی مشغول شدم و به عنوان استادیار سم شناسی دانشگاه مشغول به کار شدم. همان سال به سمت مدیر گروهی رشته ی سم شناسی انتخاب شدم.
یک سال بعد به سمت معاون اداری مالی دانشگاه هم منصوب شدم. در سال 1377 بود که در حین کارهایی که انجام می دادم. مرکز اطلاعات و سموم دانشگاه را تأسیس کردم و شخصاً روی این پروژه کار کردم و از طریق بودجه هایی که خودم از بخش خصوصی تا حدود زیادی دریافتمی کردم توانستم این مرکز را راه اندازی کنم. کار این مرکز پاسخگویی به سؤالها و نیازهای بیماران و عموم مردم بود.
در سال 73-72 یک مرکز اطلاعات داروها و سموم را که یک طرح ملی در وزارت بهداشت بود راه اندازی کردیم که هدف آن مرکز ابتدا این نبود که اطلاع رسانی دارو انجام بدهند و بحث شان موجودی داروخانه ها در رابطه با دارو بود و این مرکز دومین مرکز بزرگ اطلاعات داروئی در کشور محسوب می شد.
در سال 1379 سمت مدیر عاملی شرکت داروسازی البرز را بر عهده گرفتم و به علت سابقه ی کاری من در دانشگاه این پیشنهاد را به من دادند و اولین تجربه ی مدیریتی من در صنعت داروسازی کشور در آنجا بود. من این کار را علی رغم اینکه بسیار دشوار بود پذیرفتم چون افکار بلند پروازی در ذهنم بود. سپس تولید دارو به من پیشنهاد کرد که معاونت طرح و توسعه را به عهده بگیرم که من آن را پذیرفتم.
به نظر من یکی از مشکلات اصلی در صنعت داروسازی، مستند سازی است یعنی وقتی پروژه ای انجام می شود یک جرقه ای کوچک در کار تحقیقاتی و آزمایشگاهی صورت می پذیرد و آن تفکر و ایده، بعداً به فرمول ارزشمندی در جهان تبدیل می شود و من این تجربه را از آمریکا داشتم.
پروژه ی ساخت دارو در جهان بسیار هزینه بر است،یک دارویی که ساخته می شود نزدیک به چهارصد میلیون دلار هزینه می برد تا اینکه وارد بازار شود.
من سیستم مستند سازی را در البرز دارو پیشنهاد کردم و اجرا نمودم علی رغم اینکه ما شصت و پنج شرکت دارو سازی در ایران داریم بعضی از دارو ها را مجبوریم با ارز های سنگین از خارج وارد کنیم. از میان داروهایی که از خارج وارد می شد من داروهایی را که برای ما امکان فورمولاسیونش در ایران وجود داشت انتخاب کردم که از نظر ارزبری و اثربخشی اهمیت داشت.
من الگوی خاصی در زمینه های مدیریتی در ایران نداشتم و بیشتر الگوهای من افرادی بودند که در محیط کارم در آمریکا با آنها سروکار داشتم و یک موضوعی که برای من بسیار ارزشمند بود این بود که در آمریکا، افراد بالقوه هایشان زیاد است و متأسفانه یکی از مشکلات اساسی ما در کشور بهره وری است و ما روش استفاده از بالقوه را یاد نگرفتیم و راه زیادی را در پیش داریم.