لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبانى فکرى انقلاب اسلامى
نظم سیاسى بدون داشتن پشتوانه نظرى دوام ندارد (1) و هر انقلابى به دلیل آنکه در پى تخریب نظام سیاسى مستقر و ایجاد یک نظام سیاسى دیگر است، ناچار براى نظام مطلوب آینده خود باید یک پشتوانه فکرى و نظرى داشته باشد، وگرنه مهندسى اجتماعى بعد از انقلاب، موفق نخواهد بود و نظام از هم خواهد پاشید.به عبارتى، هیچ انقلابى صورت نمىگیرد، مگر اینکه مقدمات تغییر فکر فراهم شده باشد.
داورى اردکانى با اشاره به همین نکته، پیدایش علم کلام جدید توسط شهید مطهرى را یکى از نشانهها و مقدمات انقلاب اسلامى ایران مىداند (2) حمله و هتاکى رژیم شاه به اسلام و دستاویز قراردادن ایرانیت، ملیت و ناسیونالیسم از سوى رژیم، از جمله محرکهاى شهید مطهرى در دفاع از اسلام بود و همین دفاع، مستلزم طرح جدیدى از عقاید اسلامى بود که مبناى فکرى انقلاب اسلامى قرار گرفت.البته برخى منکر چنین مبانى فکرى و نظرى براى انقلاب اسلامى هستند و در این زمینه صرفا به رساله «ولایت فقیه یا حکومت اسلامى» امام اشاره مىکنند که تنها یک بحث فقهى و شامل کلیات حکومتبود و وارد جزئیات نشده بود. (3)
به نظر اینها، نیروها و سایر جریانهاى فکرى ایران نیز هیچ کدام درباره مبانى فکرى و فلسفى انقلاب و طرح حکومت آینده، کارى نکرده بودند.
اگر این نظر درستباشد، ناگزیر باید به این گریزگاه پناه ببریم که نظام جمهورى اسلامى، صرفا نتیجه یک روند سعى و خطا بوده و انقلابیون، پس از پیروزى انقلاب، براى عمل سیاسى گذشته خود کم کم مبادى فکرى و نظرى تدوین کردهاند که در این صورت اینها دیگر مبادى فکرى و نظرى نخواهند بود، بلکه صرفا ایدئولوژىهایى است که عمل اجتماعى یک ملت را توجیه مىکند و سرانجام روزى مشت طراحان آن باز مىشود و همه چیز را از هم مىپاشد.
ما در این پژوهش قصد داریم صحت و سقم این ادعا را بسنجیم و بر همین اساس، اندیشه انقلاب اسلامى را طرح کردهایم تا با توجه به اصول تفکرات و نظرات جریانهاى فکرى عمده ایران در سالهاى 57- 1332، ببینیم اولا چنین مبادى فکرى و نظرى براى انقلاب اسلامى هستیا نه؟ و ثانیا کدام جریان فکرى روى این مبادى و مقدمات کار کرده است؟ ما واقعیت (Fact) مسلمى به نام انقلاب اسلامى را در پیشرو داریم و ناچار باید تکلیف خودمان را نسبتبه آن روشن کنیم و ببینیم آیا انقلابى به عظمت انقلاب اسلامى و با نظامى کاملا بىسابقه و نوین که تداوم هم دارد، مىتواند بدون مبانى فکرى و نظرى از پیش اندیشیده شده باشد؟ !
فرضیه ما این است که انقلاب اسلامى چنین مبانى فکرى دارد و مبتنى بر تامل نظرى و فلسفى در حوزه اندیشه و تفکر است و نفس همین تامل نظرى و فراگرد عقلى، تحولى بىسابقه در تاریخ اندیشه سیاسى شیعه است که مکتب فکرى نوینى را به وجود آورد و مبناى انقلاب اسلامى شد.
به نظر ما وجه تمایز اصلى انقلاب اسلامى از سایر جنبشهاى سیاسى معاصر ایران، در همین نکته نهفته است و بر همین اساس، ما اندیشه انقلاب اسلامى را به تحولات فکرى پیوند زدهایم که یکى از این تحولات اساسى، روى آوردن به مطلق اندیشه و تفکر و تهیه مقدمات فکرى انقلاب است.اگر متفکران ایرانى عصر مشروطه نیز با چنین تامل نظرى و فکرى به استقبال انقلاب مشروطه مىرفتند، انقلاب مشروطه به آن بن بست نظرى و عملى کشانده نمىشد و احتمالا در نخستین سالهاى قرن بیستم و همزمان با انقلابهاى بورژوا دمکراتیک اروپا، در ایران نیز انقلاب اسلامى به وقوع مىپیوست.
انقلاب مشروطه، گرچه پل ارتباطى ما با عصر جدید بود، (4) ولى مبتنى بر تفکر و اندیشه قبلى و مستقل «خودى» نبود و به همین دلیل هم دیر نپایید.روشنفکران عصر مشروطه بر اساس یک نظریه و منطق درون اندیشه و به طور طبیعى به این نتیجه نرسیده بودند که باید انقلاب کنند، بلکه تفکر حاکم بر انقلاب مشروطه، تفکرى قرضى و وارداتى بود و روشنفکران ما با عملگرایى و تقلید از اعمال و شعارهاى انقلابى، چند صباحى به تهییج و تحریک احساسات تودهها پرداختند و چون این احساسات مبتنى بر اندیشه و تفکر و بینش نبود، زود فروکش کرد و مردم خیلى راحت پذیراى استبداد صغیر شدند.
گذشته از این، عمل تودهها و بسیج انقلابى آنها به طور عمده به تبعیت از علما و مجتهدان و مراجع تقلید بود و مردم حتى به تبعیت از علما و به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعى وارد صحنه شدند و برداشت و بینشى عمیق نسبتبه مشروطه نداشتند.آنها بر اساس مفهوم عدالتخواهى اسلامى، صرفا به دنبال تاسیس عدالتخانه بودند.
بدین لحاظ، برخى معتقدند که تحولات سیاسى - اجتماعى دوره مشروطه، نه بر شالوده استوار اندیشه سیاسى، بلکه با تکیه بر نوعى «روشنگرى روزنامهنگارانه» انجام شد (5) و هیچ اندیشمند سیاسى در این دوره به وجود نیامد، زیرا آنهایى که خیلى پر و پا قرص پاى علم مشروطه سینه مىزدند، با اعراض کامل از اندیشه قدیم و سنتى، از ایدئولوژىهایى حتى در حد نازل روزنامهنگارى که به تبع تقلید از غرب، یگانه افق آنها بود، تقلید کردند و این در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنبش مشروطه ایران
جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.
پیشینه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالتخانه
اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت
بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول
مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه
پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انقلاب صنعتی
تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته می شود. اختراعات جدیدی مثل ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید می کرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و آمریکا رسید. راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانه ها کار و در شهرها زندگی می کردند.
1709م کارخانه دار بریتانیایی آقای، آبراهام داربی (Abraham Darby) با استفاده از زغال سنگ به جای چوب، روشی را برای تصفیه (استخراج) آهن از سنگ آهن ابداع می کند. 1712 توماس نیوکامن انگلیسی (newcomen Thomas) اولین موتور بخار را برای بیرون کشیدن آب از معادن اختراع می کند. 1764 جیمز هارگریوز (james hargreaves) نجار و نیز بافنده انگلیسی ماشین نخ ریسی را برای ریسیدن پارچه های پنبه های اختراع می کند. 1769 جیمز وات james watt، مهندس اسکاتلندی، موتور بخار پیشرفته ای را اختراع می کند که قادر است بطور موثری برای راندن ماشین ها بکار رود. 1779 در شهر کل بروگدال coalbrookdale انگلستان اولین پل آهنی ساخته می شود. 1785 ادموند کارت رایت Edmund Cartwright کشیش و مخترع انگلیسی به منظور بافت پارچه پنبه ای، نوعی ماشین بافندگی را معرفی می کند که با استفاده از نیروی محرکه سوختی کار می کند. 1793 الی ویتنگ Eli whitney آمریکایی دستگاهی را برای جدا سازی فیبرهای کتانی از دانه ها و مواد زائد دیگر اختراع می کند. 1825 اولین خط آهن عمومی بین شهرهای استاکتون Stockton و دارلینگتون darlington در شمال انگلستان افتتاح می شودو اولین خط آهن در آمریکا دو سال بعد مورد بهره برداری قرار می گیرد. کشتی کانادایی رویال ویلیام royal William اولین کشتی بخاری است که اقیانوس اطلس را با نیروی محرکه خود می پیماید. نیروی بخار
ماشینهایی که با نیروی بخار به حرکت در می آمدند، در سالهای نخستین قرن نوزدهم میلادی، در کارخانه ها پدیدار شدند. یک مهندس اسکاتلندی به نام «جیمز نازمیت» چکش بخار را در سال 1839م اختراع کرد. این ماشین پر قدرت، می توانست با دقت فراوان به قطعات فولادی، ضربه وارد کند.
اختراعات مختلف ـ مانند دستگاه نخ ریسی ـ تنها دلیل وقوع انقلاب صنعتی نبودند. این انقلاب همچنین به منبع جدید سوخت برای راه اندازی ماشینهای مختلف احتیاج داشت که این منبع جدید را در زغال سنگ یافتند و برای حمل کالا های تولیدی خود نیز به شبکه حمل و نقل بهتری احتیاج داشتند. در ابتدا، این حمل و نقل توسط کانالهائی صورت می گرفت که کالاهای سنگین را بوسیله نوعی کرجی ( قایق ) حمل می کردند. در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود که کانالهایی وسیع ساخته شدند. و بعد از سال 1840 م از خط آهن نیز استفاده به عمل آمد. راه آهن
انگلستان اولین شبکه راه آهن در سال 1825م افتتاح شد، اما اغلب شبکه راه آهن در دهه 1840 ساخته شد. لکوموتیو بخار باعث ایجاد تحولی در سفر شد. مثلا، در سال 1750 چندین روز طول می کشید تا بتوان از لندن در انگلستان به ادینبورگ در اسکاتلند با سریع ترین وسایل زمینی سفر کرد. در سال 1855 همان سفر با بخار 14 ساعت طول می کشید. ماشین بخار
اولین ماشین بخار ازقرن هجدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت .آب توسط زغال سنگ گرم می شد تا ماشین بخار حرکت کند قبل از ماشین بخار، تمام انرژی برای کار ازنیروی بازوی انسان و حیوانات و یا از باد و رودخانه ها بدست می آمد. گرفتن انرژی نفت قدرت بیشتری به مردم داد و باعث رونق صنعت شد. پول برای سرمایه گذاری انقلاب صنعتی همچنین به تولید کنندگان ثروتمند برای سرمایه گذاری و بازارهایی برای فروش کالاها، بستگی داشت. کارخانه داران بریتانیائی تا حدودی به دلیل گسترش امپراتوری در آن سوی آبها واجد هر دوی این شرایط بودند. تا حوالی سالهای 1840، اغلب کارخانه ها پارچه های بافته شده ـ به شکل لباس یا پارچه ـ تولید می کردند. مقادیر انبوه این پارچه های ارزان قیمت بریتانیایی در سرتاسر دنیا و مخصوصا در هندوستان به فروش می رفت. بریتانیائیها قادر بودند تولید خود را به تعداد زیاد افزایش دهند، زیرا که مشتریهای زیادی برای کالاهایشان وجود داشت. انقلاب کشاورزی
انقلاب صنعتی بدون انقلاب کشاورزی نمی توانست روی دهد، همانطور که در بریتانیا همزمان با انقلاب صنعتی ، انقلاب در کشاورزی پدیدار شد. روشهای برتر کشاورزی بدین معنا بودند که افراد کمتری قادر به تولید غذای بیشتر بودند . این بدان معنا بود که کارگرانی که در روستاها نیازی به کار آنها نبود، روانه شهرها می شدند چون به کارگران ارزان قیمتی در کارخانه ها نیاز بود . همچنین، غذای کافی برای جمعیت شهری وجود داشت. ملت قدرتمند
اولین انقلاب صنعتی در بریتانیا بوقوع پیوست، زیرا که این کشور واجد تمامی شرایط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
انقلاب ۱۳۵۷
انقلاب ۱۳۵۷ (خورشیدی) ایران، همچنین شناخته شده به انقلاب اسلامی، قیامی بود که با شرکت اکثر مردم و احزاب ملی، مذهبی، کمونیستی، و روشنفکران ایران، نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ را روز پیروزی این انقلاب میدانند. این انقلاب به رهبری آیتالله خمینی به پیروزی رسید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال قیام ۱۵ خرداد۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
رهبران انقلاب از آغاز بر سه نکته بیش از هرچیز تاکید داشتند:چیرگی بر استبداد حاکم،ایستادگی در برابر استعمار خارجی و مسائل فرهنگی(به خصوص اسلامی)،همین سه عامل زمینه ای برای اتحاد اکثر احزاب،جریانها و گروهها شد.
هرچند انقلاب ایران بعدها تا حدودی از این اتحاد فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد اپوزسیون مخالف محیا شد،ولی همچنان بسیاری از شخصیتها و احزاب موثر در جریان انقلاب به طور قانونی در داخل کشور فعالیت سیاسی دارند.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
مقاله اصلی: کودتای ۲۸ مرداد
انگلستان پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. آمریکا نیز با انگلیس در این طرح همکاری داشت.
۱۶ آذر ۱۳۳۲
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویان در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رییس جمهور آمریکا، نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود.دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود، تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر، تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. که منجر به شهادت سه تن از دانشجویان توسط حکومت پهلوی گردید.
۲ فروردین ۱۳۴۲
حمله به مدرسه فیضیه قم درروز دوم فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز شهادت امام جعفر صادق (ع) روی داد.پس از اینکه رژیم پهلوی لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید(شاه و ملت) را مطرح کرد،روحانیون ساکت ننشستند و در راس آنهاامام خمینی عید سال 42 را عزای عمومی اعلام کردند.شاه نیز به مدسه فیضیه حمله ور شد .در این حمله بسیاری از طلاب کشته شدند.
۱۵ خرداد۱۳۴۲
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،رژیم شاه به خانه آیت الله حمینی در قم یورش بردند و آیت الله خمینی را که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنانی اقدام به افشاگری علیه حکومت کرده بود،دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند.چند ساعت بعد از حادثه مردم قم به خیابانها ریختند و دست به تظاهرات زدند . همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد.رژیم نیز برای آرام کردن این تظاهرات دست به اسلحه برد. در این روز حدود ۱۵ هزار نفرانقلابی به خاک و خون کشیده شدند.پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم پرداخت.
۴ آبان ۱۳۴۳
آیت الله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت،وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.
در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
گوشه ای از این سخنرانی:
اگر یک خادم امریکایى یا یک آشپز امریکایى مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پاى خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوى او را بگیرد! دادگاههاى ایران حق محاکمه ندارند! ...باید پرونده به امریکا برود و در آنجا اربابها تکلیف را معین کنند...دولت ایران با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفدارى کرد.ملت ایران را از سگهاى امریکایى پستتر کردند! ..چرا! براى اینکه مىخواستند وام بگیرند امریکا خواست که این کار انجام شود.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در پی سخنرانی آیت الله خمینی در روز ۴ آبان بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون،حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت،در روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک((سازمان امنیت و اطلاعات کشور)) آیت الله خمینی را در قم دستگیر و به وسیله هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
وقایع سال ۱۳۵۷
• ۱۰ فروردین
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلا(در راس آنها آیت الله خمینی)شدند.
• ۲۵ اردیبهشت
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
• ۱۵ خرداد
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
• ۲۱ مرداد
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
• ۲۵ مرداد
اعلام حکومت نظامی توسط دولت جمشید آموزگار.
• ۲۸ مرداد
آتش سوزی در سینما رکس آبادان توسط رژیم پهلوی به منظور ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم.
• ۵ شهریور
سقوط دولت جمشید آموزگار و تشکیل دولت شریف امامی.
• ۱۷ شهریور
این روز(۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بعدها به جمعه سیاه مشهور شد،در این روز راهپیمایی و اعتراضات مردم در میدان ژاله(شهدای فعلی) تهران به خشونت کشیده شد و عده زیادی کشته و مجروج شدند.
• ۲ مهر
منزل آیت الله خمینی(رهبر انقلاب ۱۳۵۷ ایران) در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید .
• ۳ مهر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
زمینه های فکری:
هدف اصلی انقلاب سالهای 1323- 29 ق./ 1905-11م.، بر قراری حکومتی قانونی در ایران بود.
همانند دیگر انقلابهای بزرگ، انقلابهای بزرگ، وسیعی از عقاید و اهداف را در بر می گرفت که منعکس کننده تمایلات انقلاب مشرطه ایران،طیف روشنکرانخ، پیش زمینه های اجتماعی و مطالبات سیاسی گوناگون بودنند. در آن دوران، حتی نص مشروطه، به خودی خود از حمایت فراگیری برخوردار نبود. مع ذلک، به رغم ابهامات عقیدتی، اما به دلیل کسب دستاوردهای سیاسی و نیل به ثمرات فرهنگی و اجتماعی در تاریخ نوین ایران ، خود نقطه عطفی به حساب آمد. نهضت مشروطه به عنوان یک انقلاب نوین و با استفاده از جنبش ملی و حمایت از اصول لیبرالیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم، به هدف خود که همانا براندازی نظام پیشین بود، دست یافت. برای اولین بار در در روند تاریخ نوین ایران، انقلانیون درصدد برآمدند تا قانون، حکومتی متنی بر انتخابات، و نیز عدالت اجتماعی را جایگزین قدرت استبدادی کرده و با ملی گرایی آگاهانه، ایجاد نهادهای مردمی و خودکفایی اقتصادی، در برابر تجاوز قدرتهای امپریالیستی،مقاومت نمایند. از طرفی، مشروطه خواهان سعی داشتند به واسطه برقراری اصلاحات در نظام قضایی و آموزشی، قدرت محافظه کاران مذهبی را مهار کنند. ایشان با مرکزیت بخشیدن به دولت، قصد کاهش نفوذ رجال منطقه ای و عشیره ای را داشتند. باری، عرق وطن دوستی بر خاسته از این انقلاب،همچنان به عنوان اساسی هویت ایران امروزی، باقی مانده است.
نهضت مشروطه در نوع خود، اولین انقلاب در جهان اسلام محسوب می شود، یعنی حتی پیش از انقلاب ترکهای جوان به سال 1908م.؛ و دلیل آن را می توان تا اندازه ای مربوط به شرایط ایران در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی دانست. بین سالهای 1264ق./ 1848م. و 1268ق./ 1852م.، دولت و تدین حاکمه، قادر بودند فرصتهای به دست آمده برای تغییرات بنیادی را در نطفه خفه کنند. از یک سو [تحرکات ابداعی] باب (1260- 68ق./1844-52م.؛ نک. بابیه،BABISM )با کمک نیروی نظامی درهم کوبیده شد؛ هر چند که اصل مخاتفت با پادشاهی قاجار و اقتدار روحانیت وابسته، در میان قاطبه متشّتت مخالفان، همچنان باقی و زنده ماند. از سوی دیگر، انجام اصلاحات اداری، نظامی، آموزشی و اقتصادی توسّط صدراعظم نامدار، میرزا تقی خان امیرکبیر (.v.g)، کشور را هر چه بیشتر در معرض افکار و مکاتب غربی قرار داد. امّا در همان اثنی سهواً به تداوم پادشاهی قاجار و تداوم همزیستی مسالمت آمیز دولت و روحانیون در خلال سلطنت ناصر الدین شاه (1264- 1313ق./1848- 96م.) و تقابل با نیروهای مخالف مردمی، کمک نمود [1].
با آنکه طرفداران اصلاحات سیاسی در دهه های آتی به انزوا کشیده شدند و تمام جنبشها جهت گشودن تشکیلات سیاسی سرکوب گردید، امّا منازعه و مخالفت هرگز به طور کامل ریشه کن نشد. بنابراین اعتراض در خصوص تحریم تنباکو (.v.g ) را در سالهای 1309- 1310ق./ 1891- 92م. میتوان به عنوان نخستین نشانه شورش ملّیدر برابر نظام حاکم برشمرد. این واقعه تقریباً مشقی بود برای انقلاب مشروطه؛ اتّخاذ روشهای ضد امپریالیستی و ائتلاف روحانّیون مخالف پادشاهی؛ و نیز نقش بازار و روشنفکران ناراضی. طی سلطنت مظفرالدّین شاه (1313- 24ق./ 1896- 1906م.)، قشرجدید روشنفکر، ازمطبوعات و آموزشهای نوین به منظور کسب حمایتهای گروهی، در راستای پیشبرد اصتاحات سیاسی، وطن محوری، و نیز نوگشتگی سکولارِ اصول مادّی و اخلاقی، استفاده نمودند.
اوّلین مدافعان اصلاحات
در طول سده نوزدهم میلادی، عدالتخواهی را می شد بوضوح در نوشته های اصلاح طلبان، خطابه های وعّاظ معروف، و عریضه های تجّار بازار، مشاهده کرد. چنین خواسته هایی طبق نگرش ایران- اسلامی به حکومت، در تطابق با مفهوم «عدالتخواهی» و کاملاًً طبیعی و شرعی به نظر می رسید.
اعتقاد به ظهور منجی بشر،«مهدی موعود» - همو که به اصلاح خطاها و برقراری عدالت همّت می گمارَد – در خود آگاه جمعی ایران شیعی، همواره درخشان بوده است. چنین تصوّرات مألوف از عدالت،بازتاب جدیدی در نوشته های اصلاح طلبان سده نوزدهم میلادی پیدا کرد؛ که یا مستقیماً از انقلاب فرانسه، فراماسونری (.v.g) و سایر آزاداندیشان الهام می گرفتند و یا به طور غیر مستقیم، ملهم از عثمانی های جوان و نیز سایر مدافعان اسلامی اصلاحات اخلاقی و سیاسی، بوده اند. اصلاح طلبان ایران درصدد برابرسازی مفهوم«عدالت» در کنار واژه فرانسوی``egalite`` که تجسّم آراء عدالت اجتماعی و تساوی حقوق شهروندی است، بودند.
میرزا مکم خان (1249-1326 ق./ 1833- 1908م.)، نخستین نویسنده اصلاح طلب ایرانی بود که دانش کافی در باره تفکّرات لیبرالِ مکاتب انگلیسی و فرانسوی داشت. واژه هایی کلیدی نظیر «قانون» (قانون اساسی)، «اصلاحات»، «مجلس شورا»، «ملّت»، «ملّی» و «حقوق ملّت»، برای اوّلین بار در کتابش به نام کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات، نوشته شده به سال 1275ق./1858 – 59م.؛ اوّلین توصیف نظام مند در خصوص نظام مشروطه در ایران محسوب می شود، معرفی گشتند]3[.
اقتباسات ملکم خان، نوعاً برگرفته از عقاید «متجدّدین» دوره خویش بود. دیدگاه کسانی مانند میرزافتحعلی آخوندزاده ضد دین، میرزا آقاخان کرمانی ملحد (.v .gg)، متجدّد اسلامی میرزا یئسف مسبشارالدّوله، سید جمال الدّین افغانی (.v.g)، فعّال و طرفدار اتّحاد جهان اسلام و حتّی مجتهدانی عالی مرتبه همچون سید محمّد حسین نائینی. بجز استثنا ئات نادر، اوّلین مداعفان اصلاحات سیاسی، دغدغه انطباق شریعت اسلام با مشروطیت را داشتند؛ مسئله ای که مانعی نظری جهت شکل دهی یک چشم انداز سکولار واقعی، قلمداد میشد.
حوادث و رخدادها:
حکومت ایران پس از سال 1308ق./1890م.، خود را مشکلات فزاینده اقتصادی مواجه دید، چنانچه تورّم باعث سقوط شدید ارزش «مالیات»بر زمین شد]1[ و در پایان قرن نوزدهم میلادی و سقوط سریع قیمت نقره در بازار های جهانی، «قرآن» ارزش خود را در مقابل پوند استرلینگ از دست داد]2[.این مشکلات،دولت را به گرفتن وام 2 میلیون پوندی در سال 1317ق./1900م. و یک میلیون پیوندی در سال 1319ق./1902م. از دولت روسیه واداشت. در سال 1315ق./1898م.،«صدر اعظم» یعنی میرزا علی خان امین الدّوله(v.g)، تلاشهایی را برای اصلاح اوضاع مالی دولت آغاز نمود]3[. اوّلین توفیق او سازماندهی مجدّد اداره گمرکات (.v.(g به ریاست ژوزف نوز بلژیکی بود(نک. رورابط ایران و بلژیک RELATIONS BELGIAN- IRANIAN ). درآمدهای گمرکی نیز از سالی 200000 پوند در سال 1316ق./1898م. به سالی 600000 پوند در اوایل سال 1322ق./1904م.، بالغ گردید.
حوادثی که منجر به پذیرش مشروطیت شد
تجّار بزرگ در واکنش به مقرّرات سفت و سخت اداره گمرکات، اقدام به برپایی تظاهرات در مراکز بزرگی نظیر تبریز، تهران، اصفهان و شیراز طی سالهای 1317ق./1900م. و 1323ق./1905م. کردند]4.[ در سال1322ق./1904م.، به خاطر جنگ میان روسیه و ژاپن و کسر درآمد حاصله در داد و ستد با روسیه- بزرگترین شریک تجاری ایران- شرایط و خیمتر شد]5[. در سال 1323ق./1905م.، تجّار به جهت عدم رضایت از اصلاحات گمرکی به طور اخّص و سیاستهای مالی دولت به طور اعّم، به سمت سازماندهی و حمهیت مالی از یک جنبش مخالف در تهران،کشیده شدند. سخنگوی اصلی این جنبش «مجتهدی» به نام سید عبدالله بهبهانی بود. همزمان با موافقت بهبهانی و سید محمد طباطبایی_ «مجتهدی» که تحت تأثیر اهداف اصلاحطلبانه دولت در جارجوب قانون و کارایی هر چه بیشتر عملکردها، قرار داشت (نک.فصل اوّل)_ بر سر همکاری با یکدیگر، در آستانه 25 رمضان 1323ق./23 نوامبر 1905م.، این جنبش رنگی اصلاحطلبانه به خود گرفت .[6]
زمانی که عداءالدّوله، فرماندار تهران، دستور داد دو تن از تجّار بازار را در تاریخ 14 شوال 1323ق./12 دسامبر 1905م.، به خاطر بالا بردن نرخ شکر، فلک کنند؛ در ئاقع بهانهای جهت مقاومت علنی به دست مخالفان داد. فردای آن روز بازار اعتصاب کرد و تودهای از مردم به رهبری بهبهانی و طباطبایی در مسجد شاه تجمّع کرده، خواستار عزل علاءالدّوله شدند. جمعّیت، تمایلات متفاوتی داشت. امّا برخی نیز خواهان تشکیل انجمنی برای رسیدگی به مظالم بودند.
سید جمالالدّین واعظ اصفهانی مشغول ایراد خطابه برای حضّار بود که هواداران مجتهدی محافظه کار به نام حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه، پیشنماز مسجد شاه، با حمله به مستمعین، تجمّع آنها را بر هم زدند. دو روز بعد، طباطبایی و بهبهانی جماعتی حدود 2000 تن را که اغلبشان از «علمای» پایینرتبه بودند، جهت «بست» نشینی (.v.g) در حرم شاه عبدالعظیم واقع در جنوب تهران، رهبری نمودند. علاوه بر بازار که در ابتدا هزینه مالی این «بست»نشینی را بر عهده داشت[7]، دو تن از طالبان تاج و تخت نیز از حامیان آن بودند.
بحران مشروطه در سال 1325ق./1907م.
در اوایل ماه دسامبر، قضایا به اوج خود نزدیک میشد، به طوری که شاه و «انجمن»ها، هر دو نیروهایشان را فراخواندند. شاه در تکاپوی انتظام بخشیدن به ارتشی مرکّب از محافظینش تحت امیر امیربها در و افراد قبایلِ به تهران آورده شده از تبریز بود .[68]با شنیدن شایعاتی در این خصوص، «انجمن»های