لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
آثار فعالیتهای انسانی در امر بیابانزائی
فعالیت و عملکرد انسانها در امر بیابانزائی، شامل موارد زیر است:
الف. استفاده از پوشش گیاهی بهطور نادرست از جمله تأمین سوخت توسط درختان، درختچهها و بوتهها؛ چرای مفرط و خارج از ظرفیت تولیدی مراتع و همچنین چرای بیرویه در زمانهای نامناسب که منجر به تضعیف مداوم منابع گیاهی و تخریب تنوع بیولوژیکی میگردد.ب. تبدیل عرصههای جنگلی و مرتعی به سایر کاربریها بهخصوص کاربریهای کشاورزی ناپایدار.باید توجه داشت که طی ۲۲ سال گذشته، تولید غلات که بخش عمده موادغذائی کشور را تشکیل میدهد حداقل ۳ برابر رشد داشته که نزدیک به ۴۰ درصد این تولید در بخش دیم و در اراضی شیبدار و کمبازده صورت گرفته است، یعنی در مناطقی که تقریباً بیشترین فرسایش آبی خاکی را به همراه دارد.
●اقدامها
اقدامهائی که در راستای مبارزه با بیابانزائی صورت میگیرد، باید مبتنی بر اصول جامع توسعه، شامل: طرحهای جامعنگری (تلفیقی)، توسعه پایدار، برنامههای بازدارنده، فعالیتهای اصلاحی و فعالیتهای احیائی باشد.طرحهای جامعنگری: نظامهای برنامهریزی در کشور ما عموماً از دو دیدگاه بخش یا منطقهای سامان گرفتهاند. در برنامهریزی بخش، موارد در قالب بخشهای مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و یا زیربخشهای مربوط به آن قرار میگیرند. برنامه چه بهصورت بخش و چه بهصورت منطقهای وقتی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که تمام اجزاء و عوامل سازنده آن بهصورت هماهنگ، یکپارچه و جامع مورد توجه قرار گرفته باشند. جامعنگری در برنامههای توسعه مناطق خشک سبب خواهد شد تا چارچوب فعالیتها و سیستمهای بهرهبرداری از منابع با توجه به ویژگیهای طبیعی و با توجه به ظرفیتها وتنگناهای آن طراحی و تنظیم شود.توسعه پایدار: توسعه پایدار، فرآیندی است متکی بر معرفی و بهکارگیری پیشرفتهای تکنولوژی و تشکیلاتی که از طریق آن بتوان نیازهای حال و آینده جوامع را بهطور مستمر و قابل قبول، تأمین کرد مشروط بر اینکه متضمن حفاظت از اراضی، منابع آب، منابع ژنتیکی گیاهی و جانوری باشد و نه تنها به محیط زیست آسیب نزند بلکه از نظر فنی، مناسب از نظر اقتصادی با ارزش و مقرونبهصرفه و از نظر اجتماعی مقبول و موجه باشد. لذا رسیدن به توسعه پایدار و تحقق آن، مستلزم اتخاذ راهبرد و اقدامهائی نظیر: محور بودن انسان بهعنوان مقوله توسعه پایدار؛ توجه به نیاز نسلهای فعلی و آتی؛ حفاظت از محیط زیست؛ مبارزه با فقر؛ مشارکت جهانی در حفاظت، حمایت، اصلاح، سلامت و یکپارچگی زیستبومها؛ تقلیل و تعدیل الگوهای مصرف ناپایدار و انتقال تکنولوژی به منظور تقویت توان سازندگی درونی کشورها است.فعالیتهای بازدارنده: از آنجائیکه انسان خود در بیشتر موارد عامل عمده و اساسی در انهدام منابع خاک و تشدید روند تخریبی آن است، جلوگیری از فعالیتهای مخرب میتواند به بارزترین شکل، مانع توسعه بیابانها شود. دراین زمینه، عمدهترین فعالیتهای بازدارنده میبایست آگاهیدهنده و ترویجی، تشویقی و تنبیهی باشد.روشهای اصلاحی: روشهای اصلاحی شامل فعالیتها و روشهائی است که در جهت اصلاح روشهای فعلی، اعم از سیاستگذاری، برنامهریزی و بهرهبرداری مانند: اصلاح روشهای شخم، روشهای آبیاری، روشهای تناوب زراعی و اصلاح روشهای کوددهی اعمال میشود.روشهای احیائی: این روشها معمولاً در مناطقی مورد استفاده قرار میگیرد که بهطور جدی دچار تخریب شدهاند و آسیبهای وارد شده بهحدی است که رهاسازی آنها به حالت طبیعی و به تنهائی برای احیاء شرایط اکولوژیکی آنها کفایت نمیکند. در این صورت مرحله بازسازی و احیاء اراضی، مستلزم اجراء پارهای از پروژههای فنی است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
در ابتدای امر پس از آشنایی با دفتر مهندسی و مهندسان طی چند روز اول مشغول آموزش در دفتر مهندسی شدم. طی این چند روز در امور کوچک از قبیل نقل و انتقال نقشه و تحویل به کارفرمایان انجام امور دفتری به مهندسان کمک کرده و با نحوه برخورد مهندسان و کارفرمایان نحوه و نوع بحث آنها در مورد جزئیات نقشه ها و ایرادات و قوانین شهرداری و بازسازی نقشه های کامپیوتری برای نماسازی و... و نحوه و نوع اجراء و جنس مصالح مصرفی و... آشنا شدم.
پس از چند روز سپری شدن دوره کارآموزی در شرکت مهندسی بنابه درخواست خودم و اتفاق نظر مهندسین برای آشنایی بیشتر با روشه های اجرائی و عملی کاری کارگاه ساختمانی زیر نظر شرکت مذکور معرفی شدم و از آن به بعد به کار خودم در آنجا ادامه دادم.
در این دوره کارآموزی بیشتر سعی کردم روی یک ساختمان بتنی و همچنین یک ساختمان فلزی تجربه اندوزی کنم. در ادامه این گزارش کار ما مراحل مختلفی را که در آنجا توسط مهندسین پیمانکاران و هر کس دیگر که به نظرم می توانست کمک کند مرا آورده ام هر چند می دانم این چند روز دوره کارآموزی به میزان مطلوب شاید نتواند مؤثر باشد.
مقدمه :
پس از تصمیم گیری برای کارکردن بر روی یک ساختمان بتنی و فلزی آنها را با مهندس کار آموزم در جریان گذاشتم. و سرانجام ساختمان های مورد نظر را انتخاب کردم.
خصوصیات کلی این دو ساختمان را بعرض می رسانم.
ساختمان بتنی مذکور یک ساختمان چهار طبقه مسکونی + یک طبقه پارکینگ بود در هر 4 طبقه و در مجموع 16 واحدی با بنائی در کل حدود 690 مترمربع بود یعنی هر واحد حدود 42 مترمربع مساحت داشت و به صورت یک مسئولیت در آمده بود. فندانسیون ساختمان مذکور از نوع فندانسیون مشبک بود و دارای ستون های مستطیل شکل بود که با افزایش هر طبقه از دور طولی ستون در هر طبقه 10cm کاسته میشد. بعد ستون ها در پارکینگ 30cm *70 .
طبقه دوم 30cm*50 ، طبقه سوم 130cm* 40 و طبقه چهارم 30cm*30 بود.
در بدو ورود من، ساختمان در مرحله ستون گذاری طبقه اول بود که تا پایان کار بتن ریزی سقف و شروع بتون ها و بتن ریزی ستون های طبقه دوم در کارگاه مشغول سپری کردن دوره کارآموزی بودم. پس از اتمام سقف ساختمان بتونی به مسئولین ساختمان فلزی معرفی شدم و ادامه دوره کارآموزی را در آنجا سپری کردم.
ساختمان فلزی مذکور در دو طبقه زیرزمین به همراه 5 طبقه مسکونی و مساحت هر طبقه حدوداً 250 مترمربع و در مجموع 15 واحد است البته برخی از مراحل اجرائی در ساختمان اسکلت فلزی نظیر بتن بود در ادامه این گزارش مراحل مختلف ساختمانی بتنی ابتدا نوشتم و در ادامه نیز مواردی را در رابطه با ساختمان اسکلت فلزی یاد آمد شده ام که امیدوارم مقبول واقع شود.
- ساختمان بتنی
- نحوه آرماتوگذاری بتون ها :
ابتدا طول مورد نیاز میلگردهای طولی ستون را با حساب ارتفاع سقف و ضخامت سقف و طول میلگردهای انتظار برای طبقه بالا (40T) از میلگرد شاخه می برند سپس تعداد میلگردهای طولی لازم به همراه تعداد خاموت لازم را برای آرماتورگذاری آماده میکنند. با قراردادن چند سفال بر روی هم و تشکیل 4 پایه مشابه دو به دوروی هم و قراردادن میلگردی به عنوان تکیه گاه بروی آنها تکیه گاهی را برای نگهداری میلگردهای طولی ایجاد می کنیم سپس میلگردهای طولی لازم در یک بعد را بر روی آن قرار داده و خاموت ها را بر روی آن می اندازیم سپس میلگردهای بعد یا پائین را نیز وارد خاموت ها کرده و سپس از فاصله دهی غالب بین میلگردهای طولی و خاموت ها آنها را به وسیله سیم آرماتوربندی به هم متصل می کنیم سپس با چرخاندن آرماتورها ابعاد دیگر را نیز به همین منوال آرماتوربندی می کنند.
البته شایان ذکر است که در آمارتوربندی ستون ها به اندازه طول میلگردهای انتظار از هر دو سرستون را خاموت بندی نمی کنند، تا سپس از قرار دادن آرماتورهای ستون در محل خود و در کنار آرماتورهای انتظار پس از بستن و اتصال آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
امر به معروف و نهی از منکر
مقدمه
سپاس خداوندى را که هیچ کتابى را نتوان گشود جز به ستایش او و نعمتها را نتوان طلبید مگر به وسیله کرم ، بزرگوارى و بخشندگى وى .
درود بر سرور پیامبران حضرت محمّد صلى اللّه علیه و اله فرستاده و بنده خدا و بعد از او بر خاندان پاک و پاکیزه اش باد.
بارى ، امر به معروف و نهى از منکر بزرگترین محور دین و مساءله مهمى است که براى آن ، خداوند تمام پیامبران را برانگیخت . چنانکه اگر بساط امر به معروف و نهى از منکر بر چیده و از نظر عملى و علمى مهمل گذارده شده بود، نبوت بیهوده مى گشت و دیانت نابود مى شود، سستى و گمراهى و جهل و فساد همه را فرا مى گرفت ، کج اندیشى فراگیر مى شد و شهرها ویران و مردمان هلاک مى گشتند و هر چند آن واقعه اى که از آن بیم داریم ، واقع مى شد اما چه بسا مردم تا روز قیامت از هلاک خود آگاه نمى شدند، بنابراین ؛ ععع انا للّه و انا الیه راجعون ، )) زیرا از نظر علمى و علمى آثار این محور نابود شده و حقیقت و نشانه اش محو گردیده و نیرنگ آدمیان بر دلها چیره شده و مراقبت خداوند از دلها رخت بربسته و مردم در پیروى از مردم از هوى و هوس همچون چهارپایان افسار گسیخته شده اند و مؤ من راستین که ملامت کننده اى او را از راه خدا باز ندارد، در پهناى گیتى کمیاب گشته است . پس هر که در جبران این سستى و پر کردن این شکاف تلاش کند، یا در عمل عهده دار آن شود و یا اقدام در اجراى آن کند، با این هدف که این سنت از میان رفته را بازسازى کند و بر آن اهتمام بورزد و در راه زنده کردن آن دامن همت بر کمر زند، چنین شخصى از میان مردم براى احیاى سنتى که سرانجام روزگار به نابودى آن انجامیده ، از خود گذشتگى کرده و مصمم به تقربى شده که تمام مراتب قرب در برابر آن ناچیز است ، و اکنون ما آگاهى و اطلاع از آن را در چهار باب شرح مى دهیم :
باب اول در وجوب و فضیلت امر به معروف و نهى از منکر.
باب دوم در ارکان و شرایط امر به معروف و نهى از منکر.
باب سوم در موارد انجام آن و بیان منکراتى که عادت معمول شده است .
باب چهارم در امر به معروف و نهى از منکر فرمانروایان .
امربه معروف و نهی ازمنکر
نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسؤولیت های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد. این مطلب در فقه اسلامی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده و از مهم ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود؛ چنان که از مهم ترین فرایضی است که وجوب کفایی آن ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام است.[1] قرآن کریم در بیان صفات ممتاز مؤمنان می فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[2] مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند، نماز را برپا می دارند و زکات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند. به موجب این آیه، افراد مؤمن به سرنوشت یکدیگر علاقمند بوده و به منزله یک پیکر می باشند. پیوند سرنوشت ها موجب می شود که تخلف و انحراف یک فرد، در کل جامعه تأثیر بگذارد؛ چنان که یک بیماری واگیر در صورتی که معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرایت نموده و سلامت آن را به خطر می اندازد. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در این زمینه می فرماید: یک انسان گنهکار در میان مردم، همانند فرد ناآگاهی است که با گروهی سوار کشتی شده و آن گاه که کشتی در وسط دریا قرار می گیرد، تبری برداشته و به سوراخ نمودن جایگاه خود می پردازد، هر کسی به او اعتراض می کند او در پاسخ می گوید: من در سهم خودم تصرف می کنم؛ به یقین این یک حرف احمقانه است. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمی کشد که همگی غرق می شوند.[3] معروف و منکر که دو مفهوم متقابلند، در لغت به معنای شناخته شده و ناشناخته می باشند؛[4] و در اصطلاح کارهایی که نیکی یا زشتی آن ها توسط عقل یا شرع، شناخته شده باشند، به ترتیب معروف و منکر نامیده می شوند.[5] به کارگیری لفظ معروف و منکر در امور مربوط به بایدها و نبایدهای دین، بدین لحاظ است که فطرت پاک انسانی با کارهای معروف آشنا و مأنوس و با زشتی ها و امور ناپسند، بیگانه و نامأنوس است. بنابراین معروف ومنکر قلمرو وسیعی دارد و در محدوده عبادات یا یک سری از گناهان کبیره نمی گنجند. معروف شامل امور اعتقادی، اخلاقی، عبادی، حقوقی، اقتصادی، نظامی (همانند مرزداری و پیکار در راه خدا) سیاسی (مثل حضور در صحنه های انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آن) و امور فرهنگی می شود و منکر نیز شامل منکرات اعتقادی، عبادی، اخلاقی، اقتصادی (مانند کم فروشی و احتکار)، سیاسی (همانند جاسوسی و کمک به ضدانقلاب)، نظامی (نظیر فرار از جبهه و جنگ، عدم رعایت سلسله مراتب فرماندهی) و... می شود در مجموع می توان از معروف و منکر، به ارزش ها و ضد ارزش ها تعبیر نمود. شرایط وجوب امربه معروف و نهی ازمنکر 1 . باید امر به معروف و نهی از منکر کننده بداند آنچه مکلف ترک نموده، واجب و یا آنچه مرتکب گردیده از منکرات است و بر کسی که چنین علم و آگاهی از کار دیگری ندارد، واجب نیست. 2 . باید آمر یا ناهی احتمال تأثیر دهد پس اگر مطمئن باشد که امر و نهیش مؤثر واقع نمی شود، امر و نهی بر وی واجب نیست. 3 . لازم است امر و نهی کننده بداند که شخص بر گناهش باقی است پس اگر دانست که وی گناهش را ترک نموده و آن را تکرار نخواهد کرد، امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست. 4 . برخورد با گنهکار ضرر و مفسده ای برای امرونهی کننده یا خویشان و برادران دینی اش نداشته باشد؛ مگر معروف و منکر از اموری باشند که شارع مقدس اهتمام ویژه ای نسبت به آن ها دارد؛ مانند حفظ اسلام و شعائر آن و امنیت جان و ناموس مسلمانان، بنابراین اگر شعائر اسلامی یا جان عده ای از مسلمانان در معرض خطر و نابودی شد، باید اصل اهم و مهم مورد توجه قرار گیرد و صرف ضرردیدن موجب سقوط وظیفه نمی شود.[6] اقسام امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهی از منکر به دو قسم واجب و مستحب تقسیم می شود که عبارتند از: 1 . آنچه انجام آن از نظر عقل یا شرع لازم و واجب و یا ارتکابش از نظر آن دو، زشت و قبیح باشد، امر و نهی در موردشان واجب می گردد. 2 . هر کاری که انجامش از نظر عقل یا شرع خوب و مستحب یا ارتکابش از دیدگاه آن دو، پسندیده نیست، امر و نهیش مستحب است. گفتنی است امر به معروف و نهی از منکر از واجبات توصلی است یعنی قصد قربت در آن شرط نیست؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
داستان، امر واقع، و حقیقت
داستان قصهای بر ساخته است. این تعریف حوزههای بسیاری را در بر می گیرد؛ از آن جمله است: دروغهایی که در خانه و خانواده سر هم می کنیم تا خود را از کنجکاوی های آزارنده حفظ کنیم، و لطیفههایی که تصادفاً می شنویم و بعد من باب مکالمة مؤدبانه (یا غیر مؤدبانه) بازگو می کنیم، و نیز آثار ادبی خیالپرورد و بزرگی چون بهشت گمشدة میلتون یا خود کتاب مقدس. بله، می گویم که کتاب مقدس داستان است، اما پیش از آنکه از سر اعتقاد به شکاکیت به رضایت سر بجنبانید، چند کلمة دیگر را هم بخوانید. کتاب مقدس داستان است چون قصة بر ساخته است.
امر واقع و داستان آشنایان قدیماند. هر دو از واژههای لاتین مشتق شدهاند. Fact (امر واقع) از facere – ساختن یا کردن – گرفته شده است. Fiction (داستان) از fingere – ساختن یا شکل دادن. شاید فکر کنید چه کلمات سادهای – چرا که نغمة دیگری از سر تأکید یا عدم تأکید بر آنها بار نشده است. اما اقبال این دو در جهان واژهها به یکسان نبوده است. کار و بار fact (امر واقع) رونق فراوان یافته است. در مکالمات روزمرة ما fact (امر واقع) با ستونهای جامعة زبان یعنی «واقعیت» و «حقیقت» پیوند خورده است. اما fiction (داستان) همنشین موجودات مشکوکی است چون «غیرواقعی بودن» و «دروغ بودن». با این همه، اگر نیک بنگریم. می توانیم ببینیم که نسبت «امر واقع» و «داستان» با «واقعی» و «حقیقی» دقیقاً همانی نیست که به ظاهر می نماید. معنای تحت اللفظی امر واقع هنوز هم در نظر ما «امر رخ داده» است. و داستان هم هرگز معنای «امر ساخته شده» اش را از دست نداده است. اما امور رخ داده یا ساخته شده از چه نظر حقیقت یا واقعیت می یابند؟ امر رخ داده وقتی انجام می گیرد، دیگر وجود واقعی ندارد. ممکن است پیامدهایی داشته باشد، و ممکن است اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً جنگ داخلی آمریکا). اما همین که رخ داد، دیگر موجودیتاش پایان می پذیرد. اما چیزی که ساخته می شود، تا زمانی که فساد نپذیرد یا نابود نشود، وجود دارد. همین که پایان می پذیرد، موجودیتاش آغاز می شود.
سرانجام آنکه امر واقع هیچ نوع وجود خارجی ندارد، حال آنکه داستان ممکن است قرنها دوام بیاورد.
برای روشنتر کردن نسبت عجیب امر واقع و داستان، جایی را که این دو در آن با هم جمع می آیند در نظر می گیریم: جایی که آن را تاریخ می نامیم. در کلمة history (تاریخ) معنایی دو گانه نهفته است. این واژه از واژهای یونانی گرفته شده که در اصل به معنای کاوش یا تحقیق بوده است. اما چیزی نگذشت که دو معنا پیدا کرد که در اینجا به کار ما می آیند: واژة تاریخ از سویی می تواند به معنای «چیزهایی که رخ دادهاند» باشد؛ از سوی دیگر می تواند «روایت ثبت شده اموری که فرض شده است رخ دادهاند» معنا دهد. یعنی تاریخ هم می تواند به معنای رخدادهای گذشته باشد و هم قصة (story) این رخدادها: امر واقع – داستان. خود کلمة «story» هم در واژة «history» باقی مانده و اصلاً از این کلمه مشتق شده است. آنچه به عنوان تحقیق آغاز می شود، در خاتمه باید به صورت داستان درآید. امر واقع، اگر می خواهد باقی بماند، باید داستان شود. پس، از این منظر، داستان در تقابل با امر واقع قرار ندارد بلکه مکمل آن است. داستان به اعمال فناپذیر انسانها شکلی می دهد ماندگارتر.
اما حقیقت این است که این تنها یکی از جنبههای داستان است. شک نیست که8 در نظر ما داستان چیزی کلاملاً متفاوت با اسناد تاریخی یا دادههای صرف است. داستان از نظر ما فقط ساخته نمی شود، بر ساخته می شود، یعنی محصول غیر متعارف و غیر واقعی قوة تخیل انسان است. خوب است داستان را به هر دو صورتش که در اینجا ترسیم شد در نظر بگیریم. داستان می تواند مبتنی بر امور واقع باشد و نزدیکترین انطباق ممکن را بین قصهاش و چیزهایی که عملاً در جهان رخ دادهاند حفظ کند. یا بسیار خیالبافانه باشد و درکی را که از ممکنات معمول زندگی داریم زیر پا بگذارد. اگر این دو شکل افراطی را دو سر تمامی طیف امکانات داستانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه :
امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین مواردی است که در دین اسلام به اجرای صحیح آن تاکید شده است. اما همین اجرای صحیح آن همواره با مشکل روبه رو بوده است.
بله ، باز هم افراط و تفریط این دو غول وحشتناک که همواره رو به روی تمام مسائل اساسی اسلام قرار گرفته و مانند شمشیری برنده در دست دشمنان اسلام صلاح می شود. و حتی گاهی اوقات حکم خنجری را دارد که در دستان یک مسلمان قرار می گیرد که ندانسته به دین خود و شخص دیگری ضربه می زند.
گرچه پرداختن به این فریضه حساس الهی نیازمند تخصص ، تلاش و تحقیق گسترده است. اما تصمیم گرفتم این دو موضوع را برای ارائه تحقیق و کنفرانس در کلاس درس اخلاق اسلامی انتخاب کنم . در این تحقیق سعی خواهم کرد از کتاب های ارزشمند استاد مطهری ، دکتر بهشتی ، دکتر شریعتی و حضرت امام خمینی (قد) استفاده کنم. در این تحقیق ابتدا سعی بر ارائه ی تعریفی از فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر می کنم در بخش دوم به واقعه عاشورا که بنا به گفته استاد شهید مطهری بزرگترین نماد تاریخی اسلام در امر به معروف و نهی از منکر است می پردازم و در بخش سوم به بررسی وضعیت کنونی اجرای امر به معروف و نهی از منکر در کشورمان خواهم پرداخت.
بخش اول : امر به معروف و نهی از منکر چیست ؟
از واجبات کفایی است و در معنای لغوی برای کسانی که کوچکترین آشنایی با زبان عربی داشته باشند قابل فهم است که امر به معروف و نهی از منکر یعنی دعوت به انجام کارهای خوب (خوب در اینجا به معنی کارهای برابر با موازین شرعی اسلام ) و ممانعت و بازداشتن از کارهای بد و زشت، اما اگر قرار بود فقط همین معنای لغوی را در نظر بگیریم دیگر نیازی به نوشتن این همه کتاب و برگزاری این همه گردهمائی و . . . نبود.
همه به راحتی این معنای لغوی را فهمیده بودند. وقتی در این کتاب ها کمی متمرکز شویم به سهولت در می یابیم که خیر، مسئله مفهومی تر از این حرفهاست. امر به معروف و نهی از منکر از جمله ی مهمترین احکامی است که لازمه ی اصلی و لاینفک توجه به مقتضیات زمان و مکان است.
آیا امر به معروف و نهی از منکر حسین ابن علی (ع) در صحرای کربلا و آن در خون غلطیدن ها با حمله ی سپاه علی ابن ابیطالب به خوارج و کشتن آنها به یک شکل بود ؟
توصیه علی (ع) برای مروت با قاتل خودش پس از مرگش با ضربات شلاقی که علی (ع) بر پشت ولید (از حکمای عثمان) می زد به یک صورت بود .
پرواضح است که خیر نه این مثل آن بود و نه آن مثل این ، اما در معنا هردو یکی بودند. همه ی موارد بالا نمونه ای از اجرای امر به معروف و نهی از منکر بودند. پس روشن است که مهمترین مسئله در اجرای امر به معروف و نهی از منکر توجه و علم به مقتضیات زمان و مکان است .
اما مطلب دیگری که در مورد امر به معروف و نهی از منکر قابل بررسی است ابعاد این فریضه ی الهی است بدین صورت که ما می توانیم چند بعد را در نظر بگیریم :
1ـ بعد اخلاقی و تربیتی (مثل نوع برخوردهای یک پدر و مادر با فرزندشان یا یک معلم مدرسه با شاگردانش )
2ـ بعد فرهنگی اجتماعی (مثل نوع برخورد با هنجارها و ناهنجارها ی رفتاری جامعه )
3ـ بعد سیاسی (مثل نوع برخورد با تحرکات سیاسی احزاب و تشکل ها )
و نوع چهارم که مخلوطی از نوع 2 و 3 است مانند فرمان تاریخی حضرت امام برای تشکیل بسیج در زمان آغاز جنگ تحمیلی ، در ا ینجا با توجه به این که این تحقیق جهت ارائه در کلاس درس اخلاق اسلامی و آئین زندگی نوشته می شود ما به بعد فرهنگی ـ اجتماعی این فریضه ی الهی می پردازیم .
ضمناً قابل ذکر است که در مثال هایی که در بالا برای روشن شدن ابعاد امر به معروف و نهی از منکر آمده است منظور از ((برخورد)) مواجه شدن نه به معنای مانع شدن و سد کردن است.
بخش دوم : بررسی بعد فرهنگی اجتماعی
مسئله ای که در این جا لازم به توضیح است اینست که ما بدانیم امر به معروف و نهی از منکر گرچه بر تمامی مسلمانان واجب است اما در نوع اجرا به موارد مختلفی تفکیک می شود.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر :
امر به معروف و نهی از منکر از واجبات کفایی است که احراز شرایط زیر برای شخصی که می خواهد این کار را بکند لازم است :
1ـ اگر کسی بداند امر به معروف و نهی از منکر اثر نمی کند وجوب از آن شخص برداشته می شود.
2ـ اگر کسی معروف و منکر را نمی شناسد وجوب از او برداشته می شود.
3ـ اگر کسی احتمال دهد که امر یا نهی ضرر قابل توجه دارد بر او واجب نیست.
4ـ نسبت به چیزی که امر یا نهی می کند علم داشته باشد.
پس مشاهده کردیم که اجرای این فریضه ی الهی لازمه ی رعایت کردن موارد بالاست. چه بسا بسیار افرادی بودند که می خواستند با امر به معروف و نهی از منکر به فرد نادانی کمک کنند اما نه تنها موفق به کمک کردن به آن شخص نشدند بلکه موجب انحطاط بیشتر او نیز شده اند.
در بخش بعدی در این مورد بیشتر بحث خواهد شد.
شاید همواره وقتی با جمله ی امر به معروف و نهی از منکر برخورد می کنیم نا خود آگاه با یک احساس خشونت مواجه شویم و این احساس که در خیلی از جوانان تداعی می شود متاسفانه دلایل گوناگونی