لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
حرم امام رضا(ع)
هشت حدیث در جهت امام هشتم
حضرت رضا از ما نیست آن کسی که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک می گوید حضرت رضا : هر کس که نعمت رسانی مخلوقان را سپاس نگذارد در حقیقت خدای عزو جل راسپاسگذاری نکرده است.
حضرت رضا :همانا به وضو و ضواهر شده تا چون بنده در پیشگاه خداوند قادرمتعال می ایستد پاک باشد حضرت رضا : هرکس حضرت معصومه را با شناخت زیارت کند بهشت پاداش او خواهد بود . حضرت رضا :آن کسی که نقسش را محاسبه کند سود برده است و آن کسی که از محاسبه نفسش غافل بماند زیان کرده است.
حضرت رضا :دو گروه که باهم روبروی می شوند پیروزی با گروهی است که گذشت بیشتری داشته باشد. حضرت رضا هرکس در ماه رمضان خشم خویش را نگهدارد در خداوند در قیامت خشم خود را از اونگه خواهد داشت. حضرت رضا هیچ بنده ای حقیقت ادیانش را که مالی نمی کند مگر اینکه در او سه خصلت باشددین شناسی ، تدیبر نیکوزندگی و شکیبایی در مصیبت ها وبلاها
مقدمه
حمد وسپاس بیکران خدای را که توفیق تشرف وحضور در پیشگاه هشتمین حجت خدا وامام رئوف علی بن موسی الرضا را به همراه دوستانمان نصیب ما گردانیدو به سعادتی عظیم نایمان آورد. چنانچه می دانیم زیارت امری وارتباطی درونی با امام است لذا شایسته است که درکمال ادب و تواضع و خشوع انجام گیرد چرا اگر معتقدیم امام درهمه حال شاهد وناظر بر ماست وبرهمین اساس است که شهادت می دهیم امام ما را می بیند کلام ما را می شوند و سلام ما را بدون پاسخ نمی گذارد حالدر عطاف فرشتگان که در بیان اهل دل و ملجاء مومنان صادق حضور یافته ایم چه زیباست که از لحظه لحظه ای آن توشه برگیریم و ذخیره آخرتمان کنیم .
آداب عملی زیارت
1-قصد قربت در زیارت
2-شناخت ومعرفت امام در حد مقدور
3- زیارت با مال حلال
4-دوری از گناه
5- نیکی کردن به همراهان و یاری نمودن آنها
6- با طهارت بودن (وضو یا غسل )
7- پوشیدن لباس پاکیزه
8- حضور قلب داشتن و فروتن بودن
9- خوش بو نمودن بدن ولباس
10- اجاره ورود طلبیدن(اذن دخول )
11- خواندن زیارتنامه های معتبر (امین الله ، جامعه و...)
12 -خواندن به نماز و زیارت
13- تلاوت قران مجید به اندازه و اهدای واهدای ثواب آن به حضرت رضا
14- پرهیز از گفتار و حرکات اضافی در هنگام زیارت
15- توبه در حضور حضرت رضا ودرخواست شفاعت د رتوصیه موکد شده است .
16- دعای برای سلامتی حضرت زمان وتعجیل در فرج ایشان
تاریخچه حرم مطهر
حضرت رضا در سال 148 هـ ق دیده به جهان گشود. درسال 183هـ ق درمدینه با شهادت پدر بزرگوراشان به منصب امامت نایل آمدند . در زمان خلافت مامون ، در سال 200هـ ق حضرت رضا وخاندان حضرتش رامجبور به ترک مدینه وهجرت به سوی خراسان کرد سه سال بعد از هجرت حضرت رضا مامون به گمان خام دسترسی به پیروزی نهایی وجود مقدس حضرت رضا را با سم به شهادت رسانید.
تاریخچه آستان قدس
بدنبال شهادت حضرت رضا در قرن دوم هجری ، پیکر مبارکشان را در بقعه ای بر فراز گور هارون الرشید، در باغ حاکم طوی درقریه سناباد دفن کردند که بعداً به مشهد معروف می شود.
اولین بار نام مقدس درکتاب «احسن التقاسیم» بکار برده و این حوقل نیز درکتاب المسالک و الممالک این مکان را «مشهد الرضا» خوانده است بدنبال تزیین بقعه در عهد دیلیمان ، به دستور پادشاه متعصب غزنوی سبکتکین در قرن سوم ، سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شده که مطابق انچه مولف تاریخ بیقهی نقل می کند ابوبکر شهمرد درزمان سلطان محمود غزنوی وبدستور وی به سال 400 قمری به روی بازمانده دیوراهای گلین، بنای آجری بقعه را بر پا می سازد ودر ضمن مناری نیز برآن اضافه می کند که هسته اصلی حرم حضرت رضا را بنایی چهارگوش تشکیل می داده است . بعد از این اضافات اولین سنگ مزار حضرت رضا که متعلق بع سال 516 قمری است در اندازه 6*30*40 سانتمیر می باد بر بالای قبر مطهر گذاشته می شود که کتیبه آن چنین است « امر بعماره مشهد الرضوی علی بن موسی العبد المذنب افقیر الی الرحتمه ابوالقاسم احمد بن علی احمد العولی الحسینی نقبل الله منه » این قطعه سنگ امروزه در میان دیگر آثار تاریخی درموزه آستان قدس موجود می باشد.
دومین سنگ از جنس مرمر سفید و آهکی بوده است. سومین سنگ ، سنگ جدید است که درسال 79 نصب شده و وزن آن 3600 کیلوگرم در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نماز جماعت و اهمیت، آثار، امام جماعت
آئین اسلام،از بعد اجتماعى مهمى برخوردار است و با عنایتبهبرکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگى،در بسیارى از برنامههایشبر این بعد،تکیه و تاکید کرده است.
برگزارى نمازهاى روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهى،یکى از این برنامههاست.
در اینجا به اهمیت«نماز جماعت»و آثار گوناگون آن اشارهمىکنیم:
اهمیت نماز جماعت
غیر از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداشهاى عظیمى براى آن بیان شده که در اینجا به بعضى ازروایات،اشاره مىشود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له» (1) نماز کسى که صداى اذان را بشنود و بى دلیل،در نماز جماعتمسلمانان شرکت نکند،ارزشى ندارد.
در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمدهاست:«من حقره فانما یحقر الله» (2) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه مىکند. (3) و براى هر گامى که به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثوابو حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همین که کسى براى شرکت در نماز جماعت از منزل خارجمىشود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعتبه سر مىبرد پاداش کسىرا دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الى الله» (6) حدیث جالبى در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتى از آندر رسالههاى عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:
اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا کنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسیدند،پاداش72800 نماز دارد.
ولى،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسى نمىداند. (7) در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوستبدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مىدارند. (8) در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم مىشدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مىپرداخت و مىفرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگینتر است. (9) قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بى حالى و کسالت هنگام نماز را بیانکرده است. (10 چرا که سحر خیزى و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراههاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.
حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب استبه فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویقدیگران باشد.
رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود:
«صلاة الرجل فى جماعة خیر من صلاته فى بیته اربعینسنة.قیل:یا رسول الله!صلاة یوم؟فقال(ص):صلاةواحدة» (11) یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانهاست.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.
و مىفرمود:صفهاى نماز جماعت،همانند صفهاى فرشتگان درآسمان چهارم است. (12) اولین نماز جماعتى هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکتحضرت على(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت على(ع))بود.همین کهابوطالب،فرزندش على(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سهنفرى،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنى ساختندعوت و تبلیغ مىداد. (13)
آثار نماز جماعت
بر پایى فریضههاى دینى به صورت دسته جمعتى،غیر از پاداشهاى فراوانى که یاد شد،در زندگى فردى و اجتماعى امت مسلمان نیز،آثارمثبت و فراوانى دارد که به برخى اشاره مىشود:
1- آثار معنوى
بزرگترین اثر معنوى نماز جماعت،همان پاداشهاى الهى است که گفته شد.روایت است که شبى،على علیه السلام تا سحر به عبادتمشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائى خواند و استراحتکرد.
رسولخدا(ص)که آنحضرت را در جماعت صبح ندید،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زندهدارى على(ع)و عذر او از نیامدن بهمسجد سخن گفت.پیامبر فرمود:پاداشى که بخاطر شرکت نکردن درنماز جماعت صبح،از دست على(ع)رفت، بیش از پاداش عبادت تمامشب است. (14) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى لیلتىحتى اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعتبخوانم،در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زندهدارى تا صبح است.
بخاطر همین فضیلت و پاداشهاست که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربیشتر شود،اگر تمام آسمانها کاغذ،و دریاها مرکب و درختها قلم شودو فرشتگان بنویسند،پاداش یک رکعت آنرا نمىتوانند بنویسند. (16) . و نماز جماعتبا تاخیر،بهتر از نماز فرادى در اول وقت است. (17)
2- آثار اجتماعى
نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزدیکى دلها و تقویت کنندهروح اخوت است.
نوعى حضور و غیاب بى تشریفات،و بهترین راه شناسائى افراداست.
نماز جماعت،بهترین،بیشترین،پاکترین و کم خرجتریناجتماعات دنیاست و نوعى دید و بازدید مجانى و آگاهى از مشکلات ونیازهاى یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعى بین آحاد مسلمین است.
3- آثار سیاسى
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجامصفوف است.
تفرقهها را مىزداید،بیم در دل دشمنان مىافکند،منافقان را مایوسمىسازد،خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت،نمایش حضور در صحنه و پیوند«امام»و«امت»
است.
4- آثار اخلاقى،تربیتى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
حضرت امام سجاد(ع)
اسم مبارک آن بزرگوار علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد است و مشهورترین کنیة او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زیرا پانزدهم جمادی الاول سال سی و هشت از هجرت به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین (ع) است و تقریباً بیست و سه سال به پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است.
حضرت سجّاد (ع) پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق بطور خارق العاده این دختر را به امام حسین می رساند. شرافت این زن آن است که مادر نه نفر از ائمة طاهرین می شود و چنانچه حسین (ع) اب الائمه است. این زن نیز ام الائمه است. و اما از نظر فضایل انسانی: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بیت علیهم السلام وجه اشتراک در همة فضایل دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام دارد.
اودرخانواده عصمت وولایت ،درکنار جد و پدر و درآغوش مادر بزرگ شد و درآن ازاحترام وتکریم فوق العاده ای برخوردار بود. امرتغذیه وشیردهی اورامادرش شخصاً برعهده گرفت. بویژه که اودردوران کودکی بسیار ضعیف ولاغر بود.
اسناد تاریخی نشان می دهند که اودردوران کودکی ضعیف الجسم وضعیف البنیه بود.بیماریهای متعددی را متحمل شد وهرکدام رادرسایه عنایت ودعای اهل خانواده پشت سرگذارد. ازحدود پس از2 سالگی وضع وحالی عادی یافت ونیازش به پرستاری ومراقبت ویژه کمتر شد.
مادرش درباره او وقت گذاری بسیاری داشت ،برای او اشعاری بهجت آفرین زمزمه می کرد که آن را خودسروده بود.
مفاهیم برخی ازاشعاراو این است :شما را مژده باد که قامت او بلند می شود وقد اورشد می کند وچهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد .
اَبشِرُواحُبّاً حُبّاً قَدُّهُ طالَ وَنَما وَجهُهُ بَدُرُ السُّماءِ
مایه دلگرمی مادروموجب سروراهل خانه بود. هوشمندی وزیرکی او همه را به حیرت وامی داشت. حرکت وراه ورسم اونشان می داد درمسیرخیر وعزت است وآینده خوبی را برای جامعه اسلامی فراهم می بیند واین امر حتی دربازی های کودکانه مشهود بود.
درعصر امام سجاد(علیه السلام)
گفتیم اوزمانی بدنیا آمد که جدّ گرانقدرش امام سجاد(علیه السلام) زنده بود پس او درعصر امامت امام سجاد(علیه السلام)بدنیاآمد والبته درعصر خفقان ودرتنگنای سیاسی آن عصر. اوسه سال داشت که عبدالملک ازدنیا رفت و ولید بجای اونشست .والبته ولید کوشید هشام راازولایت مدینه برکنار کند وعمربن العزیز راکه درآن هنگام 24 سال داشت والی مدینه نماید.
امر سرپرستی او را امام سجاد(علیه السلام) برعهده داشت واو نوعی انس وصفای مخصوص با جد گرامی خودداشت. زمزمه ها ودعاها واذکار امام سجاد(علیه السلام)درروح او نقش می بست واورابیش ازپیش شیفته راه ورسم خدائی می کرد.
صفای تربیت امام سجاد(علیه السلام) در روح جان اواثر کرد و ماآثار آن رادر زندگی بعدی امام درعبارات و درحالات ونماز او،زمزمه وشب زنده داریهای او می بینیم که البته این امر درسایه عنایت پدر ومعاشرت بااوکاملتر شد.
درعصر پدر
وارد دنیای نوجوانی شد. حدود 12سالش بود که امام سجاد(علیه السلام) ازدنیا رفت وگرد غم وتأثر برچهر ه اونشست. اودرطول مدت زندگی باجدش شاهد حزنها، اظهار تأثرها وگریه ها وسرشک ریزی امام بود ومسأله شهادت امام حسین(علیه السلام) ازمسائلی بود که خاطره آن هرگز ازیاد اهل بیت زدوده نمی شد. واین ماتم جدید برای امام دردی تازه بود.
پس از وفات امام سجاد(علیه السلام)یکسره متوجه پدر بود و درمحضر او و درخدمتش به فعالیش وتلاش می پرداخت. دردوران کودکی به علت حافظه سرشاری که داشت ازآموزش های جدّ و پدر استفاده می برد.
وضع اقتصادی خانواده اش بد نبود ولی فراموش نکنیم که امام باقر(علیه السلام) رادو گونه دشواری ومشکل اقتصادی بود: یکی اداره عائله سنگین توسط او و دیگری رسیدگی به وضع محرومان وگرفتارانی که بعلت اعتقاد شیعی بی خانمان شده واززندگی محروم بودند. درنتیجه زندگی آنهادرسطحی متوسط وبمانند عامه بود.
آموزگاران امام
حضرت جعفرصادق(علیه السلام) درخانواده ای متوسط چشم به دنیا گشود وپدروجدش ازمردان بابضاعت مدینه به شما رمی آمدند. مادرش ام فروه مثل اکثر زنهای دودمان ابوبکر خلیفه اول زنی باسواد بودوپدرش حضرت محمد باقر(علیه السلام)مردی دانشمند. مادر وآنگاه پدر،ازسن دوسالگی امام جعفر صادق (علیه السلام) راتحت آموزش قراردادند. حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) فرزند منحصربفرد امام محمد باقر(علیه السلام) نبود وچند برادر داشت، درصورتیکه امام محمد باقر(علیه السلام) وپدرش حضرت زین العابدین (علیه السلام) ازسن دوسالگی اوراازلحاظ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
ویژگیهاى یاران امام زمان (عج) در قرآن
در قرآن این کتاب انسان ساز و حرکت آفرین در رابطه با یاران نمونه حضرت مهدى (عج) یک آیه است که بسیار امید بخش و سازنده است ، این آیه در حقیقت بیانگر حقائق و واقعیت هائى است که اگر به طور جدى و همه جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمى دارد و جهان را به استقبال مصلح جهانى حرکت مى دهد .
در سوره مائده آیه 59 خداوند به طور مستقیم ، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و مى فرماید :اى مؤمنان هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت ، خداوند در آینده جمعیتى را مى آورد که داراى این چنج امتیاز هستند :1- هم خداوند آنها را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند .2- در برابر مؤمنان خاضع و مهربانند .3- در برابر مشرکان و دشمنان ، سرسخت و نیرومندند .4- به طور پى گیرى در راه خدا جهاد و تلاش مى کنند .5- در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کننده اى نمى هراسند .این فضل خدا است که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى دهد، فضل و رحمت خدا وسیع است و او بر همه چیز آگاه است .
در روایات براى این آیه مصادیق مختلفى بیان شده از جمله اینکه :این آیه در مورد یاران حضرت مهدى (عج) است که با این ویژگیها با تمام قدرت ، در مقابل مرتدین و کارشکنان مى ایستند، و براى برقرارى حکومت عدل امام قائم (عج) و برقرارى عدالت در کل جهان تلاش مى کنند .
و در عبارتى امام صادق علیه السلام فرمود :صاحب این امر حضرت مهدى عج در پرتو این آیه در حمایت چنین یاران آگاه و دلاورمحفوظ است .
ویژگى اول :
به عشق آن یاران به خدا اشاره مى کند، آنها که جز به خدا نمى اندیشند، در حدى که خداوند نیز آنها را دوست دارد.روشن است که چنین روحیه اى که در پرتو ایمان و توکل بدست مى آید، بزرگترین عامل خیزش و پرواز و اراده و تقوى است که نقش آن در حماسه آفرینى اعجازآمیز و شگفت انگیز مى باشد .
ویژگى دوم :
به پیوند اخلاقى و وحدیت و یکپارچگى با مؤمنان اشاره مى کند که نقش آن در پیشبرد کار بسیار مهم و چشمگیر است .
ویژگى سوم :
حاکى از سازش ناپذیرى مؤمنان در برابر کافران ، و نه شرقى بودن و نه غربى بودن آنها است که در پرتو آن هر گونه تلاش و شگرد دشمن خنثى مى گردد ....
ویژگى چهارم :
جهاد و مبارزه پى گیر با کفار و دشمنان اسلام است .
بالاخره ویژگى پنجم :
که بسیار مهم است ، قاطعیت و پایمردى مؤمنان را بیان مى کند که روح محافظه کارى و مجامله در آنها نیست ، از عوام زدگى و محیط زدگى و غوغاى اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمى هراسند، و با گامهاى استوار در صراط مستقیم حرکت مى کنند و یاوه هاى چپ و راست در حرکت آنها اثر ندارد .و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنى عده اى وجیه المله ، آنها را سست و نگران نمى کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمى دهند امید به آینده دارند، چرا که خود آینده سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمى کند .
در میان این ویژگیها هر چند همه در جاى خود از اهمیت بسیار برخوردارند ولى این ویژگى پنجم از همه مهمتر به نظر مى رسد ابوذر غفارى ، آن مرد نستوه و قاطع را در تاریخ با این لقب : لا یخاف فى اللّه لومة لائم مى خوانند، و خود مى گوید :پیامبر صلى اللّه علیه و آله به من سفارش کرد که در راه خدا از یاوه سرائى یاوه سرایان و سرزنش کنندگان نهراسم .
وقتى که حجر بن عدى آن بزرگمرد خدا با یارانش به فرمان معاویه به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام بزرگترین چهره انقلابى تاریخ به عنوان اعتراض به معاویه نوشت و در آن نامه بخصوص این ویژگى حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت :تو کسانى را کشته اى که امر به معروف و نهى از منکر مى کردند، گناه را بزرگ مى شمردند و لا یخافون فى اللّه لومة لائم و در راه خدا از ملامت ، ملامت کنندگان نمى هراسیدند .
بسیارى هستند از یاوه سرائیهاى رسانه هاى همگانى شرق و غرب تحت تاءثیر قرار مى گیرند و خود را مى بازند، ولى اگر داراى این ویژگى بودند، هیچگونه تحت تاثیر قرار نمى گرفتند بلکه بیشتر به راه خود ادامه مى دادند .
نکته :: سایت مناجات :: امروزه در بعضی نوشتارها ، طوری وانمود می شود که گویی فقط در جهان فقط مستکبرین شرق و غرب هستند که عامل شرارت و بی دینی و ظلم و ستم هستند و در کشور اسلامی ما ! این مشکلات وجود ندارد ، رویه سایت مناجات عدم درج اینگونه مقالات می باشد که عامل تنگ نظری در آن ها موجب چنین نوشته ایی شده است. اما در هر حال همه خوب می دانیم که در کشورما نیز این موضوع به شکلی در قالب اسلام در جریان است ، که گواه آن عدم اجرای فرامین همه گیر الهی در جامعه است ، با چنین اوضاعی خیلی دوراز مسلمانی است که ما عیب شرق و غرب را ببینیم اما عیب خود را نه !
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
وصیت نامه امام
بسمالله الرحمن الرحیم
اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیبدیدگان عزیز این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.
اینجانب روحالله الموسوی الخمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زادراه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر، که همچون دیگر بردران ایمانی، امید به این انقلاب و بقاء دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن را دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض مینمایم. و از خداوند بخشاینده میخواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.
1- ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر، و با آن تفرقهافکنیهای بیحساب قلمداران و زبانمردان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد اسلامی و ضد ملی به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذلهگوییها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالیم و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند به فساد و بیتفاوتی در پیشامدهای خائنانهای که بدست شاه فاسد و پدر بیفرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانههای قدرتمندان بر ملت تحمیل میشد و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور بدست آنها سپرده میشد با بکار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح با نام ملیت و ملیگرایی گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمیتوانستند انجام دهند.
و با این همه و دهها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات، به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند. و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد اللهاکبر و فداکاریهای حیرتآور و معجزهآسا تمام قدترهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را بدست گیرد.
بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است. هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است.
2- اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است که با بکار بستن آن، سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین میکند و قدرت آن را دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند.
و مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیرتوحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد.
و از هیچ نکتۀ ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است بر ملت عظیمالشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند، که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است که انبیاء عظیم از آدم علیهالسلام تا خاتمالنبیین صلیاللهعلیهوآلهوسلم در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این فرضیه بزرگ باز نداشته و و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهمصلواتالله با کوششهای توانفرسا، تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران بطور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی بهبار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند. و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.
اینجانب که نفسهای آخر عمر را میکشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید میکنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض میکنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.
الف - بیتردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای اینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورمان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید. و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند. بیانگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و معالاسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعضی کشورهای اسلامی که جز به منافع شخصی خود فکر نمیکنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده میشود و بعضی از روحانینماها نیز به آنان ملحقند امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند خنثی کردن تبلیغات تفرقهافکن خانهبرانداز است. توصیه انیجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئهها عکسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.
ب – از توطئههای مهمی که در قرن اخیر خصوصاً در دهههای معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهره آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام، که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند و حکومت و سیاست و سررشتهداری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و معالاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق میدانستند و شاید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند و یا غرضمندانه خود را به بیاطلاعی میزنند زیرا اجراء قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعیزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه