لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
انجام تمرین بدنی مستلزم کار موثر دستگاه عصبی است که در واقع ارسال کننده پیام های لازم به عضلات است تمرینات مرتب ورزشی بدون تردید موجب بهبود کار سیستم عصبی و هماهنگی لازم بین اعصاب و عضلات خواهد شد .
ورزش می تواند از فشارهای روانی و ناراحتی های روحی بکاهد ورزش راهی مناسب جهت مقابله با افسردگی است .
بالا رفتن میزان کارایی عضلات و کسب سرعت حرکتی مستلزم اقدام به تمرینات مرتب ورزشی و تقویت سیستم عصبی می باشد
بر اثر فعالیت های بدنی بر میزان چابکی افراد افزوده می شود که حاکی از بهبود کار سیستم عصبی و عضلانی می باشد
ورزش یکی از مطمئن ترین و موثرترین راههای درمان بی خوابی است
کسانی که ورزش می کنند از خوابی عمیق تر بهره مند شده و نتیجتاً نیروی کافی کسب می نمایند
تاثیر ورزش بر دستگاه گوارش
کنترل وزن و سوزاندن کالری های مصرف شده از طریق ورزش امکان پذیر می شود . چاقی می تواند منشا بسیار ی از بیماری های خطر ناک باشد .
با ورزش وزن خود را کنترل کنید
علاوه بر اینکه ورزش کالری اضافی را مصرف می کند برای کسانی که بی اشتها هستند تمرینات بدنی راهی مناسب جهت تحریک اشتها و میل به غذاست .
ورزش حرکات دودی معده را تسریع می نماید و در عین حال مانع ابتلای انسان به یبوست می گردد.
ورزش و اعصاب و سلامت روان
امروزه خبرهاى فراوانى در جراید به چشم مىخورند که بر مبناى پژوهش و تحقیقات دانشمندان و متخصّصان است. این خبرها حاکى از تأثیر ورزش بر سلامتى جسم و روان است. اشاره به چند مورد از آن خالى از لطف نیست:
پژوهشگران دانمارکى مىگویند: «کسانى که به طور منظم پیادهروى مىکنند و یا تمرینهاى نسبتاً سنگینى انجام مىدهند، هفت سال بیشتر از کسانى که چنین کارى انجام نمىدهند عمر مىکنند». آنها دریافتند که میزان مرگ، در میان مردانى که چند سال پیادهروى کرده بودند، در مقایسه با مردانى که بیست سال تحرّکى نداشتند، به یک سوم رسیده است.
مدیر این پژوهش «پیتر شنوهر» که متخصّص بیماریهاى قلب است مىگوید: «براى سلامتى، مقدارى فعالیت بدنى مفید است». این پژوهشگر معتقد است: «کسانى که بىتحرکاند در وضعیت فیزیکى ضعیفى قرار دارند... باید با سرعت زیاد پیادهروى کرد ؛ چون این کار، تأثیر بیشترى روى بدن مىگذارد».
بسیارى از بیماریها مثل افسردگى، دیابت، فشار خون و بیماریهاى قلبى با ورزش و نرمش قابل پیشگیرى است.
شنا باعث شادى و نشاط انسان مىشود. آبتنى و حرکت در آب، به خاطر خنککنندگى، نشاط جسم و شادى روح را به همراه دارد و به پوست نیز طراوت و زیبایى مىبخشد. آثار ماساژدهندگى آب، باعث کم شدن فشارهاى ناشى از خستگى روزانه و تمدّد اعصاب مىشود و آرامش خاطر را به انسان باز مىگرداند. ورزش، باعث تمرکز حواس مىشود و قدرت اندیشیدن را زیاد مىکند. تحقیقات نشان داده است که کاهش یا افزایش فشار خون ناشى از ورزش، وابسته به تداوم یا قطع برنامههاى ورزشى است.
با این حساب، مىتوان نتیجه گرفت که ورزش، سلامتى را به ارمغان مىآورد و کسى که جسم و روان سالمى داشته باشد، در کسب مهارتهاى فردى و اجتماعى موفقتر است.
نقش ورزش درسلامت روان و اعصاب
بسیار سخن و حدیث از تأثیر و اهمیت تربیت بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف رشدی چون جسم و روان و اعصاب شنیده ایم یا خوانده ایم. البته بیشترین کوشش در ارائه چگونگی افزایش یا تقویت قوای جسمانی بوسیله تربیت بدنی ورزشی صرف گردیده و کمتر به مشخص نمودن ویژگیهای سلامت روان و اعصاب پرداخته شده است لذا بر آن شده ایم که حتی مختصر به تعریفی کلی از سلامت روان و اعصاب به شناخت اصول ویژگیهای آن پرداخته و بخش تربیت بدنی و ورزش را در این بعد مهم انسانی مشخص نمائیم.
تعریف سلامت روان و اعصاب:
یک فرد زمانی دارای سلامت روان و اعصاب است که با شناخت و حفظ ویژگیهای شخصیتی، خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات، ارزشها، افکار و عواطف را تشکیل می دهد که سبب و آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی او می فهمد کیست و چیست. در تامین سلامت روان و اعصاب علاوه بر عوامل ژنتیکی عوامل محیطی نیز تاثیر فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت کامل ویژگیهای مربوط به سلامت روان و اعصاب در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روان و اعصابی سالم می باشند که دارای خصوصیات شاخصی گردند:
1. اعتماد به نفس دارند. از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کنند در عین اینکه به محدودیتها و نواقص خود آشنایی دارند توانائیهای خود را می شناسند و حداکثر استفاده از آن را می کنند این افراد واقعیت وجودی خود را انکار نمی نمایند بجای عذرتراشی و دلیل تراشی شکستها را براحتی پذیرفته و نگرانی به خود راه نمی دهند.
2. احتیاجات اولیه را براحتی برطرف می نمایند. برآوردن نیازهای اولیه زندگی بخصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می گردد. و با شناخت واقعیتها واقع بینانه تر با مشکلات زندگی مقابله می نمایند.
3. به دیگران به دیده خوب می نگرند. ضمن دوست داشتن دیگران به آنها اعتماد می کنند و در حفظ روابط با دیگران کوشا هستند محبت خویش را مستقیماً ابراز می نمایند و برای آن شواهدی مناسب ابراز می دارند.
4. مسئولیت پذیرند ضمن پذیرش مسئولیت مناسب با سن خود مسئولیت کارهایی که خود انجام می دهند را می پذیرند از کسب تجربه لذت برده و همیشه برای بهترین نتیجه در تلاش خواهند بود.
تأثیر ورزش در سلامت روان و اعصاب:
مجموعه این ویژگیهای شاخص تشکیل دهنده سلامت روان و اعصاب در یک فرد می باشد. بدون شک رفتار بشر تابع تمامیت وجود اوست بدین معنی روان و اعصاب تابع جسم و جسم تابع روان و اعصاب است. امروزه تحقیقات نشان می دهد که ناراحتی های جسمانی اختلالات روان و اعصابی را بهمراه داشته و برعکس. ولی نکته برجسته در تقویت قوای جسمانی حفظ روان و اعصاب سالم می باشد.
دکتر آرترویدر روان و اعصابشناس معروف آمریکایی در تحقیق بسیار جامع خود اظهار می نماید عدم تعادل روان و اعصابی بسیاری بیماران نتیجه عدم فعالیت حرکتی و ورزشی در دوران کودکی است. جونز در قسمتی از تحقیق خود دریافت پسرانی که از نظر قوای جسمانی ضعیف می باشند علاوه بر ضعف جسمانی دارای مشکلات روان و اعصابی مانند احساس حقارت عدم توانائی تطبیق خود با دیگران می باشند. راویک و مک کی دریافتند دانش آموزانی که در مهارتهای حرکتی ضعیف می باشند اغلب خجول و گوشه گیر هستند و برعکس دانش آموزانی که از نظر مهارتهای حرکتی قوی می باشند دارای ویژگیهای برجسته بسیار نمایانی از نظر رفتار چون فروتنی، تدبیر، توجه و حس همکاری هستند.
شندل با استفاده از آزمون روان و اعصابی خصوصیات روان و اعصابی دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید دانش آموزان ورزشکار دارای صفات ممتاز رفتاری چون رهبری، تحرکهای اجتماعی حس ارزشهای فردی و اجتماعی، عدم شک و تردید در خود عدم بهانه جوئی و نتیجتاً رشد اجتماعی بیشتر می باشد.
چگونگی مبارزه با بیماری روان و اعصابی:
مسلماً عدم سازش وجود و اختلالات رفتاری در هر طبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی بسیار مشهود است عوامل مختلفی را می توان در بوجود آوردن یا پایه ریزی عدم سلامت روان و اعصاب ذکر نمود: فشارهای اجتماعی، فقر مادی، اختلافات خانوادگی، تصادفات، بیماریها، مرگ و میرهای پیش بینی نشده و بسیاری از عوامل خانوادگی و اجتماعی همراه با عوامل وراثتی، افراد را دچار عدم تعادل روان و اعصاب می سازد. بنابراین برای پیش گیری از بیماری روان و اعصابی و حفظ سلامت روان و اعصاب توصیه های مختصری در نظر گرفته می شود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیمارستان های اعصاب و روان
1- بخش های بستری: بیماران باردار و پس از زایمان، نوزادان، بخش مراقبت های ویژه نوزادان(N-ICU)، داخلی(روماتولوژی)، توانبخشی، اعصاب و روان بزرگسالان و فوق تخصصی اعصاب و روان کودکان.
2-درمانگاهها: مراقبت های قبل از زایمان، روماتولوژی، توانبخشی، درمانگاه روزانه اعصاب و روان (Daily Hospital)، درمانگاه اطفال.
3-خدمات درمانی: اتفاقات زنان و زایمان، اتاق عمل، اتاق درد، رادیو لوژی، آزمایشگاه، داروخانه، فیزیو تراپی، مامو گرافی، سو نو گرافی عمومی وزنان، واحدE.R.C.P(اندوسکوپی و عکسبرداری مجاری صفراوی و پانکراس و در آوردن سنگهای مجاری صفراوی و گذاشتن استنت). انجام آزمایش B HCG(تست سریع حاملگی از طریق خون)، تست بررسی همو گلوبین جنینی در خون مادران RHمنفی(KHB-Test)، انجام آزمایشات سیتو لوژی و پاتولوژی، آزمایش GBS(تست تشخیص میکروب در واژن) در خانم های باردار، آزمایشات خاص رو ماتولوژی از قبیل ANA، DNA ds و...، تست NST(نوار قلب جنین)،OCT(تست قلب جنین) و ECG(نوار قلب)، انجام EMG(تست نوار عصب)،ECT (انجام شوک عصبی با بیهوشی جهت درمان بیماران اعصاب و روان)، تست ABG(آزمایش گازهای خون)،
براساس تحقیقات انجام شده منشاء ۷۵درصد بیماریهای اعصاب و روان ، مشکلات اجتماعی است.
که ۲۵درصد دیگر ناشی از مسایل و مشکلات خانوادگی است.
بیماریهای اعصاب و روان در بین زنان شایع تر است و نسبت بروز این بیماری در بین زنان حدود ۱۲تا ۲۵درصد و مردان شش تا ۱۰درصد است.
تئاتردرمانی
تئاتردرمانی به شکل عملی و نظام یافته، از اواسط دههی بیست و اوایل دههی سی در جهان، مورد بهرهبرداری واقع شد. به خصوص درنیمهی دوم قرن بیستم در غرب، رشد فراوانی پیدا کرد. ژاکوب لویی مورسنو، روانپزشک آمریکایی، نقش مهمی در انسجام اصول تئاتردرمانی داشت و به خصوص کتابی که در سال 1947 با عنوان «تئاتر خودجوش یا « ارتجالی»نوشت، اساس و شیوهی تئاتردرمانی را تعریف و تبیین میکرد.
مورنو، بنیانگذار تئاتردرمانی عملی، تئاتر درمانی و روان تماشا را شرح زیباییشناسانهی آزادی تعریف میکند. شیوهای که انسان میتواند به گونهای آزاد و بدون ترس از خطا، خویشتن و توانایی هایش را تجربه کند. تئاتر درمانی و روان تماشا، کارکردهای متفاوت تئاتر در زمینهی شفابخشی روحی فرد و یا پرورش خلاقیتهای وی میباشد. دراماتراپی یا تئاتردرمانی، بهرهگیری از جنبههای دراماتیک و زیبایی شناختی هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت فرد است. این عمل میتواند با بازی نقش صورت بگیرد، در عین حال روانتماشا یا سایکودراما، استفاده از امکانات مشترک علم روانشناسی و هنر تئاتر، جهت حذف رفتار نادرست و یا اصلاح آن است، که اصولاً بر مبنای بداهه پردازی و عمل پیش می رود. بنابراین، روانتماشا یا سایکودراما، با آمیزهای از هنر تئاتر و روان شناسی در مطب پزشک، جهت شناخت و اصلاح رفتار فرد مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع روانتماشا، مقولهای هنری نبوده و تنها فنونی در آن موجود است که روان درمانگر به یاری آنها، فرد را از مرحلهی تخیلات، وارد مرحلهی عمل و رفتار میکند و با استفاده از بازیهای خاص نمایشی، او را در مواجههی مستقیم با مشکلش قرار میدهد تا در همان مطب پزشک، به یاری « منهای یاور » یا “Auxiliary egos” در عمل شیوه ای برای حل مشکلش پیدا کند. در واقع سایکودراما، بر اساس خاصیت شفابخشی حاصل از ادغام بازی و عمل بداهه میباشد.
لیکن در دراماتراپی عملاً بداهه سازی وجود ندارد و آن موقعیت که بیمار در آن قرار گرفته، گوشهای از زندگی و شخصیت واقعی وی میباشد که گوشههایی از زندگی ناپیدای شخص را آشکار میکند و مراحل مختلف رشد شخصیت را از طریق بازیهای دراماتیک امکانپذیر میسازد و در واقع دراماتراپی حالتی است که آن روی سکّهی زندگی فرد را نشان میدهد. گریز از بیرون به درون شخص وکنکاش در احساسات روحی وی از قبیل ترسها، هیجانات و آنچه که شخص در حالت عادی قادر به بروز آن نیست. لذا اصولاً نمایشنامهها نمیتوانند در قالب کار سایکودرام قرار گیرند. زیرا چنان که ذکر شد، سایکودراما بر اساس بداهه و تخیل پیش میرود اما در تئاتر درمانی یا دراماتراپی، کاربردهایی را از لحاظ شخصیت پردازی و یا روان شناسی شخصیت دارا هستند.
نکتهی دیگر آن است که تئاتردرمانی با آن تئاتر که بر روی سن اجرا میشود (تئاتر هنری) تمایزاتی را داراست:
تئاتردرمانی، با جنبههای کاربردی هنر تئاتر درگیر بوده و بیشتر ساختار درمانی آن را مد نظر دارد. ساختار درمانی که دراماتراپ از آنها درجهت رشد خلّاقیت و پیدایش الگوهای رفتاری مناسب بیمار بهره میجوید . تئاتر درمانی و نمایش روانی عمدتاً در حیطهی اختلالات عاطفی و بیماران نوراتیک کاربرد دارد، و بیماران سایکوتیک « روان پریش»که از هذیان و توهم رنج میبرند، معمولاً به شیوههای سایکودرام پاسخ نمیدهند. از سوی دیگر، سایکودرام برای عقب ماندگان ذهنی و افرادی که بهرهی هوشی کمتری دارند نیز وجود دارد. اما اصولاً این نوع روشها برای بیمارانی با هوش متوسط به بالا، بهتر جواب میدهد و از آن جا که سایکودراما و دراماتراپی فراهم نمودن شرایطی دلخواه و امن برای زندگی است، بیمار با بالا بردن ضریب اطمینان خویش و تقویت قدرت بداهه و خلّاقیت به بروز احساسات فروخفتهی خود میپردازد فلذا از این دو روش درمانی نه تنها برای درمان بیماران روانی و یا کسانی که دارای اختلالات رفتاری هستند استفاده میگردد که قابلیتهای زیادی را در حیطهی آموزشی، تبلیغاتی و جامعه پذیری و نفوذ اجتماعی داشته و در سراسر جهان از آن در برخورد با بزهکاران، معتادان و … و آموزش و تربیت آنها به کار میرود، زیرا چنان که ذکر شد، از آنجا که شخص موقعیتی را در پیش روی خود می بیند که قادر است تمایلات درونی خویش را به نحو فعال و بدون واهمه بروز دهد، به تدریج موانع حسی و سرکوب های عاطفی وی کنار رفته و بیمار میتواند گام مؤثّری راجهت شناخت خود و مشکلاتش بردارد و این گونه بود که ابتدا در بیمارستانها تحت نظر رواندرمانگر، بیماران فعالیتهای خاصّی را انجام میدادند که به تدریج این اعمال شکل نمایشی به خود گرفتند.
لیکن در زمان کنونی، جایگاه ویژهای در مطبهای روانشناسان برای تئاتردرمانی یا روانتماشا وجود ندارد اما سرچشمهها و ریشههایی از آن در داستان عطّار در کتب الهی نامه و مصیبت نامهی وی موجود است که با اجبار شخصیتها با عمل و بیان خویشتن، اصول اوّلیّهی تئاتر را اجرا میکند. در قصههای مثنوی معنوی، هزارویکشب، مخزنالاسرار نظامی و پنجگنج نیز ما با تکنیکهایی مبتنی بر شفابخشی نمایشی، به وفور مواجه میشویم. در غرب نیز نمایشنامههای زیادی به گونهای ناخودآگاه در این زمینهها نوشته شده اند که میتوان از آثار تنسی ویلیامز، ادوارد آلبی، آرنولد وسکر و ... و همچنین نمایشنامههای تراژیک شکسپیر از قبیل هملت، اتللو و مکبث نام برد که با موشکافی خاص در حیطهی روان انسان عمل نموده و ناخودآگاه جمعی را تحت تأثیر قرار می دهند.
فقط برای بیماران روحی و ورانی مؤثر است یا تأثیری در درمان بیماریهای جسمی هم دارد؟
تئاتردرمانی روی بیماریهای جسمی تأثیر مستقیم ندارد، مگر بیماریهایی که ریشه روان- تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانیاش خود را بیمار نشان دهد. سایکو دراما (نمایشروانی) یا تئاتردرمانی مستقیماً روی روان انسان تأثیر میگذارد و در یک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم میآورد تا بیماران موقعیتهایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی نمیتوانند آن را به دست بیاورند؛ موقعیتهایی را تمرین میکنند و عواقبش را هم میبینند. عواقبی که در محیط این تئاتردرمانی خیلی وحشتناک نیست، اما اگر این عواقب در بیرون اتفاق بیفتد ممکن است برای شخص خیلی گران تمام شود. مثلاً آدمی که دچار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
بافت عصبی در واقع از مجموعهای از سلولهای عصبی یا نورون و سلولهای گلیا تشکیل شده است. نورونها دارای اشکال و اندازههای مختلفی میباشند. با این حال هر نورون از سه قسمت پریکاریون ، اکسون و دندریت تشکیل شده است. اکسون غالبا استطاله واحدیست ولی گاهی دارای زواید جانبی به نام کلاترال میباشد. بر اساس نقطه خروج زواید از پریکاریون میتوان نورونها را به یک قطبی ، دو قطبی و چند قطبی تقسیم نمود. نورونهای یک قطبی را میتوان در گانگلیونهای نخاعی مشاهده نمود.
نورونهای دو قطبی اکسون و دندریتها از دو نقطه متقابل از پریکاریون خارج میگردند. این گونه نورونها در بافت حسی بویایی و شبکیه چشم یافت میشوند. نورونهای چند قطبی از سایر نورونها فراوانترند. از انواع دیگر نورونها میتوان سلولهای پورکنژ را نام برد که فقط در لایه میانی قشر مخچه یافت میشوند. پریکاریون آنها بطری شکل است از یک قطب آن دندریت واحدی خارج میشود و سپس به شکل شاخههای درخت منشعب میگردد.
پریکاریون
اندازه پریکاریونها متفاوت است (بین 4 الی 135 میکرون) اشکال آن کروی ، ستارهای ، هرمی و گاه گلابی است. احتمالا در قشر مخ تنها 14 میلیارد نورون وجود دارد. نورونها معمولا دارای هستههای درشتاند که درون آنها یک یا چند هستک وجود دارند. نورونها علاوه بر اندامکهای متداول سیتوپلاسمی مانند دستگاه گلژی ، میتوکندری دارای ویژگیهایی نیز میباشند مانند وجود ذرات نیسل در پریکاریون و دندریتهاست که اجسامی بازوفیلیک محسوب میشوند.
مقدار این ذرات در سلولهای حرکتی بیش از سلولهای حسی است. ویژگی دیگر وجود تارهای نوروفیبریل در سیتوپلاسم دندریتها و اکسونهاست. اعتقاد بر این است که نورفیبریلها به انتقال مواد مثل یونها و متابولیتها کمک میکنند. نورونها گاه محتوی رنگدانههایی میباشند مانند ملانین در هسته سیاه واقع در مغز میانی و یا رنگدانههای محتوی آهن در هسته گلوبوس پالیدوس و همچنین در هسته قرمز.
جایگاه پریکاریون
نورونها و یا فقط پریکاریون آنها اغلب به صورت متراکم داخل گرههای عصبی یا گنگلیونها قرار دارند. این گرهها هم در سیستم عصبی محیطی به نام گانگلیونهای حسی نخاعی- مغزی و با گنگلیونهای حرکتی احشایی و هم درون سیستم عصبی مرکزی به نام هسته وجود دارند.
گانگلیونها
اندازه گانگلیونها و هم چنین تعداد نورونهای هر گانگلیون بسیار متفاوت است (از چند نورون تا 50 هزار).هر گانگلیون درون کپسولی متشکل از بافت همبند محصور میباشد. از کپسول مزبور انشعاباتی به داخل گنگلیونها پیش میروند و آن را به بخشهایی تقسیم میکنند. گانگلیونهای نخاعی را میتوان به صورت برجستگیهای کروی یا دوکی شکل بر سر راه ریشه خلفی اعصاب نخاعی مشاهده نمود. گانگلیونهای خودکار به دو صورت دو تنه سمپاتیکی در اطراف ستون فقرات قرار دارند.
تارهای عصبی (اکسونها)
تارهای عصبی در مهرهداران به دو نوع قطور (25 - 1 میکرون) و نازک (کمتر از 1 میکرون) تقسیم میشوند. تارهای قطور به یک یا چند غلاف مجهزاند. معمولا سلولهای شووان تمام اکسونهای محیطی را میپوشانند این سلولها اغلب با یک نظم خاصی همانند شیرینی رولت در اطراف اکسونها پیچیده شدهاند. علاوه بر غلاف شووان ممکن است اکسونها دارای پوششی از لایه میلین باشند. وجود یا عدم وجود لایه میلین را میتوان معیاری برای تقسیم بندی تارهای عصبی در نظر گرفت. میلین عمدتا از چربی تشکیل یافته است منکسر کننده نور میباشد و سفید رنگ است.
گرههای رانویه
میلین در فواصل منظم 0.5 - 0.1 میلیمتر قطع میگردد و بریدگیهایی موسوم به گرههای رانویه را ایجاد میکند. سلولهای شووان که سازنده میلین محسوب میشوند روی میلین قرار میگیرند. تارهای میلیندار فاقد سلولهای شووان در ماده سفید مراکز عصبی فراوان یافت میشوند. از دیدگاه میکروسکوپ الکترونی میلین یک ماده نامنظم و فاقد ساختمان نیست بلکه میتوان آن را به عنوان لایههای متحدالمرکز غشای سلولهای شووان تلقی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
فیزیولوژی اعصاب
عادله جعفری
فصل 1- فیزیولوژی حسی
فصل 2- فیزیولوژی اعمال حرکتی
فصل 3- ساختارهای اعمال ویژه مغزی
فصل 4- حواس ویژه
عادله جعفری
جزوه: فیزیولوژی اعصاب
فصل اول فیزیولوژی حسی
گیرنده های حسی
حس های پیکری
Hot points
پتانسیل گیرنده
تطابق در گیرنده
تمییز دو نقطه
مسیر DCML و اسپانیوتالامیک
کورکتس سوماتوسنسوری
پالئو و نئواسپانیوتالامیک
درد راجعه
فصل اول
بخش اول : گیرنده های حسی
5 نوع گیرنده حسی پایه وجود دارد:
1. گیرنده های مکانیکی mechanoreceptor مرکل – مایسنر – اجسام پاچینی – رافینی
2. گیرنده های حرارتی thermoreceptor
3. گیرنده های درد nociceptor
4. گیرنده های الکترومغناطیسی که تابش نورهای شبکیه را درک می کنند.
5. گیرنده های شیمیایی مثل گیرنده های فشار اکسیژن در خون شریانی، اسمولاتیه مایعات بدن، غلظت دی اکسید کربن و ...
نکته: هر نوع گیرنده به یک نوع استیمولوس که برای آن طراحی شده فوق العاده حساس است اما به انواع دیگر استیمولوس های حسی تقریبا بطور کامل پاسخ نمی دهد مثلا سلولهای استوانه ای و مخروطی پاسخدهی زیادی به نور دارند اما به گرما سرما و فشار روی کره چشم پاسخ نمی دهند.
هر حسی که ما قادر به درک آن هستیم (درد – لمس – نور- گرما و ...) یک نوع یا مودالیته حسی گفته می شود.
ما مود التیه های حسی مختلف را درک می کنیم اما فیبرهای عصبی فقط ایمپالس را انتقال می دهند و نوع احساس که بر اثر تحریک یک فیبر عصبی درک می شود توسط این نقطه از سیستم عصبی که فیبر عصبی به آن منتهی می شود تعیین می شود. مثلا تحریک یک فیبر عصبی درد صرفنظر از نوع محرک دردناک باعث ایجاد احساس درد در فرد می شود به این اختصاصی بودن فیبرهای عصبی برای انتقال فقط یک مودالیته حسی، اصل خطوط علامتگذاری شده یا labeled line گفته می شود.
پتانسیل گیرنده
صفت مشترک تمام گیرنده های حسی این است که اگر محرکی گیرنده حسی را تحریک کند سبب تغییر دادن پتانسیل الکتریکی غشای گیرنده می شود که به این تغییر پتانسیل گیرنده گویند.
نکته: هنگامیکه پتانسیل گیرنده از حد آستانه برای تولید پتانسیل عمل در فیبر عصبی متصل به گیرنده بالاتر می رود سبب ایجاد پتانسیل عمل می شود هر قدر پتانسیل گیرنده از حد آستانه بالاتر رود فرکانس پتانسیل عمل بیشتر می شود.
پتانسیلی گیرنده جسم پاچینی
جسم پاچینی گیرنده فشار بوده از یک انتهای عصبی بدون میلین تشکیل شده که بوسیله لایه های تقریبا متحدالمرکز احاطه شده و اولین گره رانویه عصب از زیر همین لایه ها شروع شده است لایه های متحدالمرکز از جنس بافت ویسکوالاستیک هستند.
وقتیکه فشاری به جسم پاچینی وارد می شد، از لایه های ویسکوالاستیک عبور کرده و به انتهای بدون میلین عصب می رسد و سبب باز شدن کانالهای سدیمی مکانیکی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
فیزیولوژی اعصاب
عادله جعفری
فصل 1- فیزیولوژی حسی
فصل 2- فیزیولوژی اعمال حرکتی
فصل 3- ساختارهای اعمال ویژه مغزی
فصل 4- حواس ویژه
عادله جعفری
جزوه: فیزیولوژی اعصاب
فصل اول فیزیولوژی حسی
گیرنده های حسی
حس های پیکری
Hot points
پتانسیل گیرنده
تطابق در گیرنده
تمییز دو نقطه
مسیر DCML و اسپانیوتالامیک
کورکتس سوماتوسنسوری
پالئو و نئواسپانیوتالامیک
درد راجعه
فصل اول
بخش اول : گیرنده های حسی
5 نوع گیرنده حسی پایه وجود دارد:
1. گیرنده های مکانیکی mechanoreceptor مرکل – مایسنر – اجسام پاچینی – رافینی
2. گیرنده های حرارتی thermoreceptor
3. گیرنده های درد nociceptor
4. گیرنده های الکترومغناطیسی که تابش نورهای شبکیه را درک می کنند.
5. گیرنده های شیمیایی مثل گیرنده های فشار اکسیژن در خون شریانی، اسمولاتیه مایعات بدن، غلظت دی اکسید کربن و ...
نکته: هر نوع گیرنده به یک نوع استیمولوس که برای آن طراحی شده فوق العاده حساس است اما به انواع دیگر استیمولوس های حسی تقریبا بطور کامل پاسخ نمی دهد مثلا سلولهای استوانه ای و مخروطی پاسخدهی زیادی به نور دارند اما به گرما سرما و فشار روی کره چشم پاسخ نمی دهند.
هر حسی که ما قادر به درک آن هستیم (درد – لمس – نور- گرما و ...) یک نوع یا مودالیته حسی گفته می شود.
ما مود التیه های حسی مختلف را درک می کنیم اما فیبرهای عصبی فقط ایمپالس را انتقال می دهند و نوع احساس که بر اثر تحریک یک فیبر عصبی درک می شود توسط این نقطه از سیستم عصبی که فیبر عصبی به آن منتهی می شود تعیین می شود. مثلا تحریک یک فیبر عصبی درد صرفنظر از نوع محرک دردناک باعث ایجاد احساس درد در فرد می شود به این اختصاصی بودن فیبرهای عصبی برای انتقال فقط یک مودالیته حسی، اصل خطوط علامتگذاری شده یا labeled line گفته می شود.
پتانسیل گیرنده
صفت مشترک تمام گیرنده های حسی این است که اگر محرکی گیرنده حسی را تحریک کند سبب تغییر دادن پتانسیل الکتریکی غشای گیرنده می شود که به این تغییر پتانسیل گیرنده گویند.
نکته: هنگامیکه پتانسیل گیرنده از حد آستانه برای تولید پتانسیل عمل در فیبر عصبی متصل به گیرنده بالاتر می رود سبب ایجاد پتانسیل عمل می شود هر قدر پتانسیل گیرنده از حد آستانه بالاتر رود فرکانس پتانسیل عمل بیشتر می شود.
پتانسیلی گیرنده جسم پاچینی
جسم پاچینی گیرنده فشار بوده از یک انتهای عصبی بدون میلین تشکیل شده که بوسیله لایه های تقریبا متحدالمرکز احاطه شده و اولین گره رانویه عصب از زیر همین لایه ها شروع شده است لایه های متحدالمرکز از جنس بافت ویسکوالاستیک هستند.
وقتیکه فشاری به جسم پاچینی وارد می شد، از لایه های ویسکوالاستیک عبور کرده و به انتهای بدون میلین عصب می رسد و سبب باز شدن کانالهای سدیمی مکانیکی و