لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
انقلاب اسلامی در بعضی از موارد اثرات عظیم بین المللی در رابطه با مدلها، ایدهآلها و توسلها بر جای میگذارد مخصوصا اگر جامعه انقلاب کرده سرزمینی بزرگ محسوب شود ، عظمت و عمق این اثرات بیشتر میگردد.
ارتش وطن پرست فرانسه انقلابی ، قمست عمده اروپا را در کنترل خود در میآورد حتی قبل از دگیری و مدتها قبل از شکست نظامی ، ایدهآلهای فرانسه انقلابی از جمله آزادی برابری و اخوت موجب اشتغال رویاها و افکاری شد که در جستجوی آزادیهای ملی و اجتماعی بودند.
اثرات آن از ژنو تا سانتودومینگو ، از ایرلند ت امریکای لاتین و هند ، احساس میشد وبر روی نظریات تئوریسینهای انقلابی بعدی، از بابوف تا مارکس و لنین و تا ضد استعماریون قرن بیستم نفوذ یافت.
انقلاب روسیه ، غرب سرمایه داری را دچار شگفتی کرد و آرزوهای ملتهای در حال پیدایش را از طریق نشان دادن این امر که قدرت یک دولت انقلابی در طول دو نسل میتواند یک کشور کشاورزی عقب افتاده را به دومین قدرت صنعتی نظامی جهان تبدیل کند و به حرکت و هیچان آورد.
همان گونه که انقلاب روسیه برای نیمه اول این امر قرن بیستم مطرح بود انقلاب چین برای نیمه دوم آن تلقی میشد . با نشان دادن این امر که یک حزب لنینیسیتی میتواند یک جامعه با اکثریت روستایی را در تلاشهای نظامی اقتصادی آن هدایت کند به طوری که موجب به وجود آمدن یک قدرت بزرگی شده که خود علیه شهر ایدهآلهای تازهای را ارائه دهد، و امیدهای وطن پرستان انقلابی را در اواسط قرن بیستم تجدید حیات بخشید و انقلاب اسلامی عظمت و شگفتیتهایی آفریده که همه تئوریهای عملی روابط بین المللی، و تقسیم بندیهای جهان را در همین مدت کوتاه در هم ریخت و همه پیش بینیهای تحلیل گران را وارونه ساخت
علاوه بر آن انقلابهای بزرگ، نه فقط کسانی را که در سایر جوامع مایل به تقلید از آنها هستند تحت تاثیر میگذارند. آنهایی که مجبورند به خطرات و تهدیدات ناشی از آن بیندیشند و پاسخ دهند. خطراتی که به طور عمده در اثر ایجاد روحیه و قدرت ملی است که به دنبال انقلاب ها پدیدار میگردد. هر ماسی میگوید« خصوصیت تاریخی- جهانی انقلابها در این است که آنها آنچنان تاثیری آشکار بر جای میگذارند که ورای مرزهای کشور و سرزمین اصلی آنها است و این تاثیر چنان استعداد پرتوانی را تحقق میبخشد که موجبات بروز امواجی از انقلاب و ضد انقلاب هم در داخل و هم در خارج و هم در سایر جوامع خواهد شد»
به این ترتیب انقلابهای سیاسی – اجتماعی مستحق توجه خاص هستند و این توجه نه فقط بخاطر اهمیت فوق العاده آنها برای تاریخ ملتها و جهان است بلکه همچنین به خاطر متمایز بودن آنها در تغییرات و تحولات اجتماعی بشری است که عطف توجهی خاص را میطلبند.
از جمله آنچه که در انقلابهای سیاسی – اجتماعی منحصر به فرد است تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی است که در یک زمان و در یک رابطه تقویت کننده متقابل ، تحقق مییابد و این تغییرات از طریق منازعات سیاسی – اجتماعی شدیدی محقق میشود که در آن منازعه قدرتهای سیاسی حاکم با قدرتهای اجتماعی رل کلیدی را برعهده دارند.
منطق انقلابهای معاصر موجب گردید که انقلاب به عنوان یک مائده آسمانی که نازل شده است تلقی گردد تا ملتهای تحت ستم مورد نظر بلکه همه بشریت مظلوم را از قید اسارت و ظلم و بیداد آزاد کند. وقتی که انقلاب فرانسه به ثمر رسید عصری جدید از آزادی را نوید میداد آزادی از فشار دولتهای مستبده آزادی از استمار و امتیازات طبقاتی آزادی از قید اختناق و فشار کلیسا،و آزادی برای بیان افکار و خواستههای افراد جامعه و بر این پایه بود که شعار انقلاب فرانسه آزادی برابری و اخوت قرار گرفت و وقتی که انقلاب روسیه به ثمر رسید آنچه را که بیشتر نوید میداد و برآن تکیه میکرد بر قراری عدالت اجتماعی و از بین بردن شکافهای طبقاتی با حذف امتیازهای اقتصادی و ریشه کن کردن استثمار طبقاتی بود.
و اخیراً که انقلاب اسلامی در ایران به ثمر رسید و بر خلاف انقلابهای فرانسه و روسیه که بر پایه دوری و جدایی از مذهب بودند این دفعه با تکیه بر آرمانها و عقاید مذهبی افراد جامعه شکل گرفته بود نه تنها دنیای جدیدی از حاکمیت مستضعفین بر مستکبران را درهمین دنیا نوید میداد بلکه بالاتر از آن به پیروان خود و متعقدین اسلام که مکتب انقلاب است سعادت اخروی را هم نوید میدهد و به همین دلیل جایگاه خاصی در میان انقلابهای سیاسی – اجتماعی دنیا و سیر تکوینی آنها پیدا کرد و صفحه جدید و ابعاد جدیدی در تاریخ بشریت گشود به طوری که این انقلاب نه تنها بسرعت در میان جوامع و ملل تحت ستم مسلمان محبوبیت یافت بلکه برای کلیه ملل تحت ستم جهان سوم امید جدیدی و راه جدیدی برای رهایی ازقید استثمار قدرتهای بزرگ دنیا باز کرد.
ملت ایران از میان کشورهای تحت ستم و استثمار دنیا اولین کشوری بود که سر بلند کرد نه تنها خود را از قید قدرت مستبده حاکم رها کرد بلکه جامعه خود را از یوغ استعمار و نفوذ همه قدرتهای بیگانه نجات داد و بدین وسیله نه تنها نور و امید جدیدی به قلب میلیونها مسلمان بکله غیر مسلمان تحت ستم تاباند و حتی وضع و روابط موجود در منطقه و جهان را بکلی دگرگون کرد.
طبیعی است که باتوجه به اهمیت انقلابها و اثرات شگرفشان درتاریخ جوامع خود و جوامع اطراف خود مطالعه آنها نه فقط به صورت مجرد بلکه براساس مطالعات تطبیقی جایگاه ویژه و خاصی درعلوم اجتماعی وبه ویژه علوم سیاسی دارد.
عموماً و حتی در محافل علمی و دانشگاهی برداشت درستی از مطالعات تطبیقی وجود ندارد و تصور عموم بر این است که مطالعات تطبیقی صرفا محدود به بررسی جداگانه پدیدهها و حوادث واتفاقات مشابه و در عین حال به دنبال و در مجاورت هم میشود.