لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
موضوع تحقیق:
استراتژیک مدیریت بازار
فهرست مطالب
عنوان:
مقدمه
طراحی سیستم
جمع آوری اطلاعات
تجزیه وتحلیل وطبقه بندی اطلاعات
برنامه وکنترل
اجرا
منابع
مقدمهامروزه پیشرفت روزافزون فنآوری ارتباطات، سازمانها را به رقابتی سخت و آگاهانه دعوت میکند و به جرات میتوان گفت سازمانهایی در این رقابت کمی و کیفی پیروز هستند که مدیران آنها، سازمان خود را با شرایط حاکم محیطی وفق داده و شرایط داخلی را بهبود بخشند. از طرفی، سودآوری یک شرکت که بقای آنرا تضمین میکند، به طراحی برنامه مدیریت بازار صحیح براساس ارضای نیازهای مشتریان وابسته است. پس با داشتن چنین دیدی میتوان گفت: بازاریابی کوششی است درجهت کاهش مخاطرات داخلی و خارجی شرکت، که با بهکارگیری روشهای اقتضایی، موقعیتها را ارزیابی کرده و واکنش سازمانها را در برابر آنها تضمین میکند.طراحی سیستمدر کلیه فازها (مراحل) در نظر گرفته شده برای این طرح از روش روز که با مقتضیات و شرایط کشورمان سازگاری دارند، بهره گرفته شده و در طراحی این سیستم علاوهبر دقت لازم، سعی شده است قابلیتهای سهولت اجرا، اطمینان در نتایج، لحاظ گردد. در ادامه به اختصار چگونگی هریک از مراحل به تفکیک شرح داده شده است. 1- جمعآوری اطلاعاتقبل از هرچیز باید به این نکته توجه کرد که طرح، هنگامی توجیه خواهد داشت که عواید حاصل از پیادهسازی آن بیشتر از هزینه طرح باشد. به هرحال، در این مرحله که اساسیترین و حساسترین مرحله کار است، عدم دقت در اطلاعات و نحوه جمعآوری آن همچنین خطای انسانی در ارزشیابی و یا گران بودن برنامهریزی، باعث عدم موفقیت طرح خواهد شد پس میبایست در جمعآوری اطلاعات تفکیک اطلاعات و انجام کنترلهای لازم بر روی کیفیت و کمیت اطلاعات برای شروع موفقیتآمیز، مدنظر طراحان باشد. در این قسمت به تفکیک برای هرکدام از قسمتها، سئوالهای زیر میبایست طرح گردیده و به آنها پاسخ داده شود. - چه چیز یا چیزهایی باید مورد مطالعه قرار گیرد؟- موارد مطالعه در چه حدود زمانی و مکانی تمرکز یافتهاند؟ (مشخص شدن محدودیتهای زمانی و مکانی) - میخواهیم به چه اطلاعاتی دست یابیم؟- چه اطلاعاتی هماکنون در دسترس است و اطلاعات دیگر را از چه مراکزی و چگونه میبایست کسب کرد؟- نحوه ارائه و جمعآوری اطلاعات نهایی به چه صورت باید باشد؟بررسی مقاصد و تمایلات خریداران (مشتریان):بررسی مقاصد و تمایلات خریداران از زاویههای زیر مورد بررسی قرار میگیرد: کمیت = تعداد و وسعتمیزان مصرفطبقهبندی در گروههای مختلف (جنسی، سنی، شغلی، طبقات اجتماعی، درآمدی و...) تراکم و پراکندگیواحدهای مصرف کننده و نوع مصرفکیفیت = نوع تعامل مصرف و کیفیت بالانوع تعامل مصرف و میزان تولیدنوع تعامل مصرف و تغییراتتکنولوژیکنوع تعامل مصرف و تغییرات اقتصادیبررسی آرا و عقاید فروشندگان (توزیعکنندگان):در این بخش با توجه به نوع سیستم توزیع هر شرکت، دو نوع توزیعکننده خواهیم داشت: الف) توزیعکنندگانی که جزئی از سیستم شرکت بوده و یا نماینده انحصاری آن هستند. ب) فروشندگانی (توزیعکنندگانی) که در جریان چرخه توزیع بوده و جزئی از سیستم توزیع محسوب میشوند (عمدهفروشان، خردهفروشان و...) در قسمت الف برای جمعآوری اطلاعات مشکل چندانی نخواهیم داشت و با توجه به نوع کار میتوانیم از روشهای مشاهده و نظارت، تجربه و پرسش استفاده کنیم. اما در قسمت ب ممکن است دسترسی به اطلاعات، کمی مشکلتر باشد، با اینحال در قسمت ب علاوهبر روشهای پیش گفته میتوان از روشهای دیگر مانند مذاکره، مصاحبه و حتی بررسی گروه مصرفکنندگان نیز برای جمعآوری اطلاعات استفاده کرد. در تمام این تحقیقات بازار باید بدانیم ارزش اطلاعات دست اول یعنی اطلاعاتی که مستقیم و بیواسطه بهدست آمدهاند، بسیار بالاتر از اطلاعات دست دوم یا اطلاعاتی است که با واسطه و یا غیرمستقیم بهدست آمدهاند. (کتابها، نشریات، آمارهای منتشره از مراکز مختلف و...)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
رویکردی استراتژیک به فرایندبرنامهریزی آموزش
چکیده
سازمانهای صنعتی را می توان تعیین کننده مسیر اصلی توسعه یافتگی کشور محسوب کرد. چرا که در فراهم سازی شرایط اشتغال، تولید، ارز آوری و در عین حال ایجاد ثبات اقتصادی کشورنقش مهمی را ایفا می کنند . بدیهی است که در چنین شرایطی افزایش توانمندی جهت مقابله با رقبای داخلی و خارجی نیازمند در اختیار داشتن برنامه های مدون و استراتژی روشن سازمانی به ویژه در زمینه توسعه منابع انسانی به لحاظ کیفی است. چرا که این امر مهم به وسیله منابع انسانی کار آزموده تحقق خواهد یافت و سازمانها نیز به این نکته واقف شدهاند که راهی جز توجه جدی به توسعه کیفی منابع انسانی خویش ندارندو این توسعه کیفی تنها از طریق طراحی مکانیسم های عملی و کاربردی آموزش یعنی برنامه ریزی آموزشی صورت پذیرفته و به سازمان کمک می کند تا اطمینان یابد که آیا می تواند برنامه های کسب و کار خود را برای آینده در قالب هدفهای مالی، تولیدی، ترکیب فرآورده ها، فن شناسیها و منابع مورد نیاز به خوبی به مرحله اجرا در آورد؟ در این مقاله در نظر است با رویکرد به شاخصهای طراحی نظام استراتژیک سازمان ، به برخی از نکات مهم و اساسی در تدوین برنامه ریزی های استراتژیک آموزش پرداخته شود .
مقدمه
به طور عمده دو دلیل اساسی برای رویکرد استراتژیک به برنامه ریزی آموزشی براساس نیازهای واقعی کارکنان وجود دارد: اولین دلیل آن است که تغییرات فناوری، فشار شدیدی بر سازمان و مدیریت آن وارد می کند به گونه ای که پرداختن به آنها نیاز به کارکنانی با انواع خاصی از مهارتها و توانمندیهای خاص را ایجاب می کند. به طور مثال تصور حرکت به سوی نانو فناوری و جایگزینی فناوری های نرم افزاری به جای فناوری های سخت افزاری، نکات قابل توجهی را برای انواع مهارتهای مورد نیاز نیروی کار فعلی و کارکنانی که طی چند سال آینده وارد سازمان میشوند را در بر دارد. دیگر آنکه قابلیت جایگزینی مهارتهای مختلف و تقاضای نسبی متغیر برای یادگیری و بازآموزی مهارتهای فعلی، جنبه های تحریک کنندهای از هر برنامه آموزشی در حال رشد است که میبایست به جای برنامه های ثابت آموزشی به عنوان نقطه آغاز برنامهریزی استراتژیک آموزش و تلفیق آموزش با استراتژی سازمانی به حساب آید . به استناد مشاهدات صورت پذیرفته ، در شرایط فعلی، مدیران سازمانی دچار یک اشتباه منطقی شدهاند و نیاز به نیروی انسانی با کیفیت بالا را ضرورتاً مترادف با تقاضای موثر اقتصادی فرض کردهاند. به گونه ای که بر این باورند که تقاضا برای مهارتها را می توان به طرق مختلف و با کمترین هزینه تامین کرد به نحوی که هیچگونه فشاری بر سازمان وارد نشود، به اعتقاد آنان هنگامی که یک راه بهینه برای پاسخ به نیازهای آموزشی، تامین نیروی انسانی مورد نیاز با کمترین هزینه است، تنها یک راه منحصر به فرد آموزشی برای آن وجود ندارد. در تقابل با این اندیشه باید گفت که نوع برنامه ریزی هر چه باشد و واقعیتها را مورد نظر قرار دهد یا ندهد لازم است که استراتژی و خط مشی آموزشی مشخصی ارایه گردد. در برنامه ریزی استراتژیک آموزشی ابتدا باید اهداف مشخص شوند. این اهداف نه با فرافکنی حاصل خواهند شد و نه با پیشبینی مترادف هستند. برای دستیابی به اهداف تعیین شده لازم است که پس از تشخیص اولویتها، یک برنامه یا طرح اجرایی ارایه گردد. بنابراین، تشخیص اولویتها، بعد از تعیین اهداف دومین گام مهم و ضروری برای ارایه یک خط مشی آموزشی است. در این راه باید انتخابی صورت گیرد که خود جریانی مشکل است و برنامهریزان خصوصاً در حیطه – آموزش – اغلب به این نکته توجه نمی کنند که انتخاب یک هدف انصرافی از هدفی دیگر را بهدنبال می آورد. برای تحلیل بیشتر لازم است تا با رویکردی استراتژیک ، اثرات برنامه ریزی آموزشی را که از این پس با نام برنامه ریزی استراتژیک آموزش از آن یاد می کنیم بر توسعه ابعاد مختلف سازمان مورد توجه قرار دهیم . لازم به ذکر است که در این مقاله فقط به تحلیل نکات حائز اهمیت دربرنامه ریزی استراتژیک آموزشی پرداخته خواهد شد و به تصمیماتی که باید اتخاذ گردند اشاره ای نخواهد گردید ، چرا که اتخاذ تصمیمات به شرایط ویژه هر سازمان بستگی دارد .
استراتژی آموزش
استراتژی عبارت است از چارچوبی که مجموعه حرکات و اقدامات اصلی را برای دستیابی به اهداف،ترسیم کرده و چگونگی منابع را برای به دست آوردن موقعیتهای مطلوب و خنثی کردن تهدیدات در حال و آینده بیان می دارد.(1) به طور کلی، استراتژی، راه های عمده و اصلی رسیدن به هدفها را بیان می دارد. که باتوجه به این تعبیر می توان گفت "استراتژی آموزش عبارت است از خطوط اصلی برنامه ها و اقداماتی که نشان دهنده روش دستیابی به اهداف آموزشی است". مثلاً استراتژیهای مربوط به افزایش کارایی نظام آموزش در یک سازمان را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
الف – توسعه مهارتهای فنی و تخصصی مدیران و کارکنان؛
ب- توسعه امکانات آموزشی، وسایل کمک آموزشی و حداکثر استفاده از آنها؛
ج- بازنگری در شیوه های آموزشی کارکنان باتوجه به نیازهای تخصصی؛
د- بهبود مدیریت و بازنگری در ساختار و تشکیلات آموزشی سازمان.
تدوین استراتژی برنامه های آموزشی
گامهای اساسی در طراحی و تدوین استراتژی برنامه های آموزشی سازمان ، چیزی جدای از شاخصه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مدیریت استراتژیک
چکیده
این مقاله به صورت خلاصه مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن را در سازمانها مورد بررسی قرار میدهد. تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک، ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیک، مزایای مدیریت استراتژیک، فرآیند مدیریت استراتژیک، تحلیل وضعیت، تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی استراتژی، موانع و مشکلات طراحی برنامههای استراتژیک، بررسی موانع اجرای برنامههای استراتژیک مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
کلیدواژه : مدیریت استراتژیک؛ استراتژی؛ برنامهریزی استراتژیک
1- مقدمه
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟ آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام «استراتژی» و «مدیریت استراتژیک» جستجو کرد. در این مقاله سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.
2- تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
تاکنون تعاریف مختلف و گاه ناسازگاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک ارائه شده است. به تعبیر یکی از متخصصان مدیریت این عبارات مانند« هنر» است که وقتی آنها را میبینیم تشخیص دادن آنها آسان است اما وقتی در پی تعریف کردن و توضیح دادن آنیم خیلی مشکل به نظر میرسد. با این حال در اینجا سعی شده است تا تعاریفی که جوهره کلیه مفاهیم را دارا باشد ارائه دهیم.
2-1- استراتژی
الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامهریزی شده، بهره برداری و تخصیص منابع و تعاملات یک سازمان با بازارها، رقبا و دیگر عوامل محیطی است. طبق این تعریف یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند:
چه اهدافی باید محقق گردد
روی کدام صنایع، بازارها و محصولها باید تمرکز کرد
چگونه برای بهرهبرداری از فرصتهای محیطی و مواجهه با تهدیدهای محیطی به منظور کسب یک مزیت رقابتی منابع تخصیص یابد و چه فعالیتهایی انجام گیرد.
2-2- مدیریت استراتژیک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مدیریت استراتژیک
در دنیای کنونی با توجه به نوسانات و تغییرات زیاد عوامل موثر بر جو سازمان اتخاذ تصمیمها و سیاستها نیاز به تحلیل توأم عوامل محیط خارجی و محیط داخلی دارد. برنامه ریزی استراتژیک و یا در سطحی وسیعتر، مدیریت استراتژیک روشی است که تصمیم گیری در سازمان را با کمک تجزیه و تحلیل عوامل فوق و متعادل بین این محیطها امکان پذیر میسازد.
مدیریت استراتژیک در واقع عبارتست از: مجموعه مطالعات و تصمیمهایی که به طرح و اجرای استراتژیهای متناسب با شرایط بیرونی و داخلی سازمان منتهی شده و در نهایت دستیابی به اهداف سازمان را امکان پذیر میسازد «با این توضیح که حتی اهداف سازمان در چارچوب چنین مدیریتی، زاییده مطالعه و سنجش عوامل تأثیرگذار میباشد»
برای آنکه اصطلاحات بکار برده شده واضحتر شده و درک عمیقتری از موضوع به ما بدهد ابتدا به تعریف تعدادی از این اصطلاحات میپردازیم:
1) مدیریت استراتژیک: جریانی از تصمیمات و فعالیتهایی است که منجر به انتخاب استراتژی یا استراتژیهای موثر گردیده و شرکت را در راه رسیدن به اهدافشان یاری مینماید همچنین استراتژیستها بدینوسیله اهداف را تعیین نکرده و تصمیمات استراتژیک اتخاذ مینمایند.
2) تصمیمات استراتژیک: وسیلهای برای رسیدن به نتایج مورد انتظار بوده و در بر گیرنده حیطه فعالیتهای بازرگانی، بازارهای محصول و خدمات، وظایف اجرایی و خط مشیهای سازمان میباشد.
3) خطی مشیها: راهنمای عمل بوده و نشان میدهند که تخصیص منابع و واگذاری وظایف و مسئولیتها به چه نحو بایستی صورت گیرد تا مدیران بخشها استراتژی های تعیین شده را به طور مناسب اجرا نمایند.
4) استراتژی: استراتژی طرحی است متحد شده، جامع و منسجم که در چهارچوب اهداف و مزایای استراتژیک موسسه و عوامل محیطی طرحریزی گردیده که در صورت سازماندهی و اجرای مناسب میتواند شرکت را در رسیدن به اهدافش یاری نماید.»
الگوی مدیریت استراتژیک
الگوی مدیریت استراتژیک نمایانگر سه مرحله مهم در فرآیند مذکور میباشد که به اختصار در این متن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرند این سه مرحله عبارتند از:
الف) برنامه ریزی استراتژیک: برنامه ریزی استراتژیک در بر گیرندة عناصر و اجزاء زیر است:
1) تعیین مأموریت یا هدف بینادی
2) تجزیه و تحلیل محیط خارجی
3) تجزیه و تحلیل محیط داخلی
4) تجزیه و تحلیل انتخاب استراتژیک
5) انتخاب هدف های بلند مدت
6) ارزیابی و انتخاب استراتژی اصلی
ب) اجرا:
اجرای استراتژی در بر گیرندة دو حوزه مهم است:
1) عملیاتی کردن استراتژی شامل:
- تعیین استراتژیهای عملیاتی
- تعیین هدفهای سالیانه
- تعیین سیاستها و خط مشیهای اجرایی
2) نهادینه کردن شامل:
* رهبری
* ساختار
* فرهنگ
ج) ارزیابی و کنترل
ویژگیهای مدیریت استراتژیک:
1) مدیریت استراتژیک شامل تصمیمهای مدیریت عالی است.
2) مدیریت استراتژیک دیدگاههای سهامداران و ذینفعان سازمان را شامل میشود و اهداف کلان سازمان را شناسایی میکند.
3) مدیریت استراتژیک زوایای داخل سازمان را پوشش میدهد.
4) مدیریت استراتژیک در نظر گرفتن عوامل محیط خارجی سازمان را ضروری میسازد.
5) مدیریت استراتژیک دامنه زمانی بلند مدت را برای سازمان در نظر دارد.
6) مدیریت استراتژیک قسمت اعظمی از منابع نیروی انسانی، افکار و توانمندیهای را به کار میگیرند.
7) مدیریت استراتژیک تماس سطوح سازمان (شرکتهای مادر، شرکتهای تابعه، کسب و کارها، واحدهای سازمانی و قسمتهای تولیدی و غیر تولیدی) را درگیر برنامه ریزی و اجرا میکند.
8) مدیریت استراتژیک مناسبترین راهبردهای دستیابی به اهداف را با توجه به تعامل عوامل محیط خارجی و داخلی مشخص میکند.
9) مدیریت استراتژیک راهکارهای اجرایی را برای اعمال راهبردها و دسترسی به اهداف معرفی میکند.
10) مدیریت استراتژیک مکانیسم اجرای فرآیند نظارت و ارزیابی را ایجاد میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
خلاصهای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون
چکیده
این مقاله به شرح مختصر برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) میپردازد. برنامه ریزی تعریف میشود و تأثیر تغییر در شرایط بر برنامه ریزی روشن میگردد. سپس نقش استراتژی (راهبرد) در برنامه ریزی مشخص میشود و برنامه ریزی استراتژیک تعریف میشود. در پایان مدل برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی (مدل برایسون) شرح داده میشود.
منبع : سایت شرکت توسعه خدمات مدیریت بهار
کلیدواژه : برنامه ریزی استراتژیک؛ استراتژی؛ برنامه ریزی؛ تغییر؛ راهبرد؛ برنامه ریزی راهبردی؛ برایسون
1- تعریف برنامه ریزی
برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود.
بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور که اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یک فرایند تصمیمگیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود.
برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند.
2- ویژگیهای برنامه ریزی
برنامه ریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است:
1) تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه
2) جمعآوری اطلاعات
3) مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید
4) تعریف اهداف
5) تأمین مقدمات
6) پیشبینی شرایط آینده