لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
عناوین و اسامی قرآن کریم
قرآن کریم دارای اسامی و عناوین متعددی است که از این میان نیز در قرآن کریم یاد شده است در میان این اسامی چند نام دارای شهرت بیشتری است که مورد اتفاق اکثر دانشمندان علوم قرآنی است که عبارتند از قرآن- فرقان- کتاب- ذکر- تنزیل. (مقدم به جمع البیان ج 1 ص 14، مباحث فی علوم القرآن ص 13-12)
1- قرآن
از این نام در قرآن حدود 58 مورد یاد شده است درباره معنی قرآن و مبدأ برآن میال علاء اختلاف نظر است که شاخص می گوید: قرآن از هیچ مبدئی مشتق نشده است بلکه ارتجالاً و ابتداءً برای کلام الهی وضع شده است. بنابراین مشتق از قُرُأ نخواهد بود اگر قرار باشد از مشتق قرأ باشد پس باید بتوانیم برهر چیزی که قرائت می شود لفظ قرآن را اطلاق کنیم که این طور نیست.
نظر زجاج
زجاج می گوید قرآن از قرآ مشتق می شود به معنی جمع آوری و گردآوری و کلمه قرأ جمله قرأتُ الماء فی الحوض بهمین معنی است و چون قرآن، جامع ثمرات کتب پیشین آسمانی است آنرا قرآن نامیده اند. و قتاده دارای نظر زجاج را تأیید می کند.
نظر لحیافی
قرآن مشتق از قرء به معنب قرائت و پیرو هم آوردن و خواندن می باشد و چون قاری قرآن به هنگام تلاوت آن حروف و کلمات آن را به دنبال هم می آورد قرآن نامیده اند.
نظر ابن عباس
قرآن مصدری است به معنی مفعول یعنی تلاوت شده و چنانکه کتاب به معنی مکتوب است, قرآن نیز به معنی مقروء است.
2- فرقان
کلمه فرقان هفت بار در قرآن بکار رفته که در دو مورد کتاب موسی است (تورات)در دو مورد خود قرآن است تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا-سوره فرقان آیه اول وچون قرآن، فارق میان حق و باطل است، وآن دو را از هم جدا می کند.فرقان نامیده شده ونظر ابن عباس هم، همین است. (مقدمه مجمع البیان- جلد 1-ص 14)
ولی بعضی ها معتقدند که چون قرآن انسان را به نجات و موفقیت نایل می سازد از اینرو فرقان نامیده می شود و در آیه ذیل فرقان به معنی نجات دادن است.
یا ایها الذین آمنوا اِن تَتّقُوا الله یَجعَل لَکم فرقان اً. سوره انفال آیه 29 که کلمه فرقان به معنی نجات دادن است.
3- کتاب: کلمه کتاب در قرآن حدود 255 بار بکار رفته است که درموارد بسیاری منظور همان قرآن می باشد کتاب در اصل لغت به معنی گردهم آوردن است و هر نبشته ای را ازآن جهت کتاب می نامند که چون حروف و کلمات در آن گردهم آمده اندو قرآن را از آن جهت کتاب می نامند که انواع آیات وقصص و احکام در آن گردهم آمده است.و قرآن در منابع فقه اسلام به عنوان کتاب نام برده شده است چنانکه می گویند منابع فقه اسلام عبارتست از کتاب (قرآن) سنت . .عقل
4- ذِکر:این کلمه یک واژه اصیل تازی است که در موارد بسیاری از قرآن مورد استفاده قرار گرفته است که منظور آن همان قرآن است. مانند هذا ذِکرٌ مبارکٌ- انا نحنُُ َنزلنا الذکروانا له لحافظون - سوره حجر آیه 9 وذکر به معنی شرف در قرآن کریم نیز به کاررفته است.
باری، وجه تسمیه قرآن به ذکر از آن جهت است که خداوند متعال با سخن خود بندگان خویش را به فرایض واحکام یادآوری می کند. مقدمه مجمع البیان ج1 ص 14
5- تنزیل :این کلمه چندین بار در قرآن آمده که در اصل اصالت در زبان تازی است. مانند آیه و انه لتنزیل ر ب العالمین سوره شعرا آیه 192
و قرآن از آن جهت تنزیل خوانده می شود که آیات قرآن از طریق وحی بتدریج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
این چهار خدا در سرلوحه اسامی خدایان جای داشتند و از آنان به عنوان گروهی نام برده می شد که دسته جمعی کار مهمی صورت می دهند. در میمانیها و مجالس مقدس خدایان، اینان همواره در بالای مجلس می نشستند. شواهد و قراینی وجود دارد که نشان میدهد، سومریها رب النوع خدای آسمان را فرمانروای گروه خدایان می پنداشتند، در صورتی که برابر اسناد موجود که به 2500 سال پیش از میلاد می رسد، سردسته این جمع انلیل، خدای هوا بود، مقر فرمانروایی خدای آسمان شهر مستقلی به نام (اوروک) یا چنانکه در تورات آمده ارک بود. این شهر در تاریخ سیاسی سومر نقش برجسته ای داشته است. اندکی پیش از جنگ جهانی اول یک هیات باستان شناسی آلمانی در خرابه های ارک، صدها لوح گلی کوچک کشف کردند. رول لوحهای مزبور نشانه های تصویر مانندی دیده می شد، این لوحه ها در 3000 سال پیش از میلاد نوشته شده است. پرستش خدای آسمان هزاران سال ادامه داشت، ولی اندک اندک مقام والای خود را از دست داد و به صورت شخصیت مبهمی درآمد.
تا آنجا که در افسانه ها و سرودهای مذهبی دوره های پسین تر نامی از وی برده نشده است و به جای آن روز بروز بر اقتدار و اختیار انلیل افزوده شده است برجسته ترین خدای سومریان همان انلیل خدای هوا بود که در مراسم مذهبی و افسانه ها وهنگام عبادت از او نام برده می شد.
عوامل و پیش آمدهایی که او را به رهبری گروه خدایان سومری رسانیده معلوم نیست. ولی در کهن ترین نوشتههای خوانا و مفهوم سومری، القاب زیادی مانند:
پدر خدایان، سلطان زمین و آسمان، سلطان همه زمینها به انلیل داده اند. پادشاه و فرمانرویان بر خود می بالیدند که فرمانروایی را انلیل بر آنها ارزانی داشته، زمین را به خاطر آنها پرخیر و برکت کرده، فتح و پیروزی را در همه جا نصیب آنها ساخته است. انلیل نام پادشاهان را اعلام می کرد و فر شاهی به آنها عنایت می کرد و با دیده رضامندی به آنان می نگریست.
در اساطیر و سرودهای مذهبی پسین سومر چنین آمده است:
«انلیل خدای بخشنده و مهربان است که آفرینش آخشیجهای سودمند جهان به دست با تدبیر اوست، آفریننده روز است و رحمتش همه را فرا گرفته، درختان و گیاهان و دامنه ها را به یمن تربیت خود در گهواره زمین پرورده است و خوان بی دریغ کامرانی و وفور نعمت را گسترده، هموست که گاو آهن و کلنگ را به عنوان نمونه های ابزار کشاورزی برای انسان ساخت.»
خیرخواهی و نیکوکاری انلیل را در برخی از دایره المعارفها به خدای توفانهای بنیان کن که اوامرش جز خرابی و تباهی چیزی ببار نمی آورد تبدیل کرده اند. در بین قدیم ترین آثار نوشته سومری که در دست است، اشعار زیادی می توان یافت که به مرثیه می ماند و در آنها انلیل تصمیم شوم خدایان را که ویرانی و بدبختی به بار می آورد، اجرا می کرد. به همین جهت، پژوهشگران پیشین و حتی معاصر او را مظهر خرابکار ی و خشونت پنداشتند. لیکن اگر به تحلیل سرودها و اساطیر سومری توجه کنیم به ویژه آنها که پس از 1930 میلادی به چاپ رسیده است ، خواهیم دید، انلیل خدایی است مهربان و پدری است دلسوز که ایمنی و بهبود جهانیان به ویژه سومریان را خواستار است. در سال 1952 هیات مشترک باستان شناسی موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو و موزه دانشگاه پنسیلوانیا، پاره لوحی بزرگ از یک سرود مذهبی در ستایش انلیل کشف کرد.
سرود با ستایش انلیل آغاز می شود.
اینک چند سطری به عنوان نمونه در زیر آورده می شود:
انلیل که فرمانش جهانگیر است و گفتارش مقدس.
پروردگاری که لطفش دگرگون نمی شود و سرنوشتها تا ابد به دست اوست.
چشمان بینایش همه سرزمینها را می بیند.
نور مقدس او در همه جهان ساری است.
انلیل که بر تخت سفید تکیه زده و بر مسند بلند نشسته.
خدایان زمین از بیم او در برابرش سجده می کنند.
خدایان آسمان در برابرش خود را کوچک می شمارند.
فرمانروایان و شاهزادگان، هدیه و قربانی مقدس به درگاهش می برند.
دعا می کنند و سرعجز و نیاز بر آستانش می سایند.
ای انلیل! شبانی که با چشم عنایت و مرحمت بدو می نگری.
چوپانی که فراخواندی و مقامی والا بدو سپردی.