لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شاعری که از خودش آغاز می شود
نیما یوشیج از تولد
علی اسفندیاری " نیما یوشیج " روز 21 آبان 1274 شمسی در دهکده دور افتاده (( یوش)) مازندران به دنیا آمد . که در خردسالی علی نوری خوانده می شد ، فرزند ابراهیم نوری . نیما نسبت خود را چنین بیان کرده : (( علی بن ابراهیم بن علی بن محمد رضا بن محمد هاشم بن محمد رضا )) . نسبت این خاندان به سلسله بادوسپانیان می رسد و نیما نام خود را از نیماور ، یکی از این بادوسپانیان گرفته است .
او بعدها از سراسر دوران کودکی ، به گفته خودش ، (( جز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده در آرامش یکنواخت و کور و بی خبر از همه جا ، چیزی به خاطر نداشت )) .
هنگام تولد نیما 2 سال از سلطنت مظفرالدین شاه می گذشت و هشت سال پس از تولد او این شاه درگذشت . در یازده سالگی اوست که به دنبال نهضت مشروطه دلاوران تبریز و رشت و بختیاری به یاری علماء تهران بر علیه استبداد محمد علی شاه قیام می کنند و قشون مشروطه خواهان وارد تهران میشود .
نیما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود نزد آخوند ده آموخت . دوازده سال داشت که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوران دبیرستان برای فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه ((سن لوپی)) رفت . در مدرسه خوب کار نمی کرد و تنها نمرات نقاشی و ورزش به دادش می رسید . سال های اول زندگی مدرسه اش به زد و خورد با بچه ها گذشت . اما بعدها مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار ((نظام وفا)) شاعر بنام ، او را به خط شعر گفتن انداخت . در ابتدا به سبک معمول قدیم و مخصوصا ً به سبک خراسانی شعر می ساخت . اما آشنایی به زبان فرانسه و ادبیات آن زبان راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت . ثمره کاوشهای وی در این راه بعد از جدایی از مدرسه و گذراندن دوران دلدادگی ، بدانجا انجامید که ممکن است در منظومه افسانه او دیده شود ، که افسانه را به نظام وفا تقدیم کرده است .
در بیست سالگی موفق به دریافت تصدیقنامه از مدرسه ی عالی سن لوئی می شود که پایان تحصیلات رسمی اوست . نیما در کودکی زندگی مرفهی داشت و آسایش او را فراهم می آوردند . دچار خیالات و در عین حال باهوش بود و قدرت خلاقه داشت .
در اسفند ماه سال 1299 نخستین شعر بلند خود مثنوی ((قصه رنگ پریده خون سرد)) را می سازد و بلافاصله آن را به هزینه خود به چاپ می رساند .
نیما یوشیج در دی ماه سال 1301 شعر مهم ((افسانه)) را می سازد که مشهورترین شعر اوست .
در تاریخ 16 اردیبهشت ماه سال 1305 نیما در 29 سالگی با خانم عالیه ی جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی ، ازدواج کرد . این پیوند با وجود فراز و نشیب فراوان تا پایان زندگی هر دو ادامه یافت .
در بهمن ماه سال 1306 حادثه ی سیاسی مهمی در ایران روی می دهد ، کشف کمیته سری و اعدام سرهنگ احمد پولادین . این واقعه تاریخی بیست سال بعد در کتاب ((تاریخ بیست ساله ایران)) آنهم به اختصار آمده است . در شعر بلندی از نیما با نام ((سربازین فولادین)) که آنرا در همان زمان وقوع حادثه ساخته جاودانه شده است ، این شعر تا آن تاریخ بعد از ((افسانه)) مهمترین شعر نیماست و چنین آغاز می شود :
این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نیکوست / آنکس که گفت با من اینکه برای اوست/ وین اوست کاو به دل خواهید شنیدن این :
این ماجرای دست ز جان شسته ای کاو / آمد که داد مردم بستاند از عدو / اما چگونه داد و آنکه چه دشمنی ... .
نیما در مهر 1307 شمسی به همراه همسرش وارد شهریار فروش (بابل) شد . همسرش در این زمان عهده دار تدریس در(( مدرسه دوشیزگان سعدی)) بود ولی او شغل به خصوصی نداشت و تنها به کارهای پراکنده ای که بر عهده گرفته بود ، روزگار می گذراند . در این مدت نیما نامه های بسیاری به دوستانش نوشته است . از لابه لای این نامه ها که شمار آنها به نوزده نامه می رسد ، میتوان به گوشه هائی از زندگی ادبی نیما و از آن جمله آثاری که در این مدت خلق کرده است ، دست یافت . آثاری مانند : تاریخ ادبیات ولایتی – کفش حضرت غلمان – آیدین – حکایت از دو شاعر و سفرنامه بار فروش .
قطعه ((ای شب)) که از یک سال پیش ((دست به دست خوانده و رانده شده بود)) در پاییز سال 1351 شمسی در روزنامه هفتگی ((نوبهار)) انتشار یافت . ادبا ((گفتند انحطاطی در ادبیات آبرومند قدیم رخ داده است )) . مدتها در تجدد ادبی بحث کردند . شاعر کارد می بست ، جرات نداشتند صریحا ً به او حمله کنند . کنایه می زدند ، ولی صداها به قدری ضعیف بود که به گوش شاعر نرسید و بدون جواب ماند . در ظرف این مدت آن قطعه با بعضی شعرهای دیگر ، که در اطراف خوانده شده بود ، در ذوق و سلیقه چند نفر نفوذ پیدا کرد . آن اشخاص پسندیدند ، استقبال کردند و تیر به نشانه رسیده بود . نشانه شاعر قلبهای گرم و جوان بود . نگاه او به چشمهایی بود که برق می زدند و تند نگاه می کنند . شعرهای او برای آنان ساخته شده بود )) . در سالهای 1305 دفترچه ای از اشعار نیما که منظومه ((خانواده سرباز)) و سه قطعه کوتاه ((شیر، انگاسی ، بعد از غروب)) در آن بود ، منتشر شد .
نیما به خود و نتیجه کار خود اطمینان داشت . اول پیش خودش فکر کرده بود که هر کس کار تازه ای می کند سر نوشت تازه ای هم دارد . او به کاری که ملت به آن محتاج بود اقدام کرده بود
حقیقت این است که نیما هنوز در این راه از دیگر کسانی که پیش از او معایب شعر سازی به طرز قدما را دریافته و در پی راههای نوینی بودند ، متجددتر نبود . اما آگاهی بیشتر او به لطایف زبان فارسی و آشنایی مستقیم وی با ادبیات فرانسه و عاری بودن بیان او از بعضی لغات و عبارات و جمله بندیهای نامانوس و به خصوص طبع شاعرانه او ، به وی اجازه داد که دعاوی همکاران خود را با دان نمونه هایی بهتر جالبتر عملاً اثبات کند . نیما طرح نظریات هنری را حرف می دانست و بیش از حرف به عمل پرداخته بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شرح و تاریخچة مختصری از دورة زندگی شاه نعمت اله ولی
(سید نعمت اله کهسانی المشهور بکرمانی قدس سره العزیز)
هو غوث لواصلین و فخرالعاشقین، شاه نور الدین سید نعمت اله بن سید عبداله بن محمدبن عبداله بن کمال الدین بن یحیی بن هاشم بن موسی بن جعفر بن صالح بن محمدبن جعفر بن الحسن بن محمدبن جعفر بن محمدبن اسمعیل بن ابی عبداله محمدالباقرعلی زین العابدین بن حسین بن علی الوصی و فاطمه بنت النبی صلوات اله و سلامه علیه و علیهم اجمعین. و بدین ترتیب نسب این عارف بزرگ یا بیست واسطه به امیر مؤمنان علی بن ابیطالب علیه الصلوات و السلام می رسد.
آباء و اجداد امجادش همه صاحب مقامات عالیه و از اهل مکاشفه و ریاضیات و کرامات بوده اند و جدش در شهر حلب (سوریه فعلی) سکونت و اقامت داشته است. پدرش سید عبداله از عربستان و حلب به ایران آمده و پس از گذشت و گذار در بلاد مختلف، سرانجام در کرمان رحل اقامت افکنده است.
سید بزرگوار، نعمت اله، در روز پنجشنبه بیست و دوم سنه ثلاثین و سبعمائه (730) و بعضی نوشته اند در سنة احدی و ثلاثین و سبعمائه (731) هجری قمری در قبصة کهسان از توابع هرات متولد شده است والدة ما جدة سید از شبانکاره فارس بوده است.
سید مقامات علوم را نزد شیخ رکن الدین شیرازی تحصیل نموده و از پنج سالگی آثار هوش و ذکاوت از جبین و حالش ظاهر بوده است.
علم بلاغت را نزد شیخ شمس الدین مکی و الهیات را در خدمت سید جلال الدین خوارزمی و علم کلام و اصول را پیش قاضی عضدالدین خوانده و دربارة مطالب کتاب مرصاد العباد و متن فصوص مباحثات زیادی نموده است.
نظر به اینکه بصحبت و ملاقات اولیاء و مشایخ رغبت وافری داشته بمسافرت پرداخته و سیر و سیاحت را اختیار نموده است.
در بیست و چهار سالگی در مکة معظمه بخدمت قطب الاقطاب: شیخ عبداله یافعی، صاحب کتابهای: روضه الریاحین و درالنظیم و نشر المحاسن و ارشاد رسیده و ارادت او را اختیار نموده است.
مدت هفت سال تمام در مکه معظمه اقامت داشته و در این مدت بملاقات قطب الدین رازی نائل شده است. سید نعمت اله از مکه به مصر رفته و در آنجا بزیارت سلطان حسین اخلاطی موفق شده است.
سپس به ایران آمد و در سراب آذربایجان سید قاسم الانوار را در صغر سن بخدمت سید آوردند و مورد التفات و عنایت وی قرار گرفته. در سفر ماوراء النهر چندی بشهر سبز توقف کرد و در کوهستان سمرقند اربعینها داشت و در سرمای زمستان فردا “وحیدا” در مغاره های کوه بریاضت پرداخت و از کثرت برف راهها مسدود شد. در فصل بهار که برفها بتدریج بگداخت و صیادان بدان کوهسار رفتند سید را در غاری دیدند و متحیر ماندند که چگونه تک و تنها زمستان به آن سختی را در غار کوه بسر برده است.
سید معاصر اسیر تیمور گورکانی بود و در حدود کوهستان اور گنج بواسطه مشاهدة بعضی کرامات: قریب نود هزار کس بسید اظهار ارادت کردند.
امیر سید کلال که فرقة نقشبندیه باو انتساب دارند ازین معنی براشفت و بخدمت امیر تیمور رسید و از سید سعایت کرد و به تیمور گفت که سید قصد خروج و داعیة سلطنت دارد او را از این صفحات باید بیرون کرد. که فسادی روی ندهد چون سید مستحضر شد فرمود تا حلوای امیر کلال را نخوریم از خراسان بیرون نرویم و آخر هم چنان شد که سید فرموده بود.
چون امیر کلال قطب فرقه نقشبندیه در خدمت امیر تیمور به سعایت از سید نعمت اله پرداخت و سخنان مفسدانه و مغرضانه بزبان آورد امیر تیمور خود شخصاً در یکی از مغارات بملاقات سید رفت و پس از سخنان بسیار که ما بین آندو رد و بدل شد. امیر بسید اظهار داشت شما از ولایت ما کوچ کنید و بجای دیگر بروید سید پس از تأمل و تفکر گفت: بهر ملکی که رفتم و بهر سرزمینی سیر کردم مملکت شما بود. پس کجا باید شد!
القصه سید بماوراء النهر رفت و در آنجا بود که میر حسینی سادات صاحب کنزالرموز و مصباح الارواح سیده حسیبه نسیبه که خواند زاده سلطان بخت: بنت میر عمادالدین حمزة حسینی الهروی بود بقصد ازدواج سید درآورد و در آنوقت سید شصت سال داشت.
پس از این ازدواج سید بجانب کرمان آمد و در کوه لنبان اقامت اختیار کرد و در اینجا بود که سید زاده بزرگوار سید برهان الدین خلیل اله فرزند آن جناب متولد شد.
چندی هم بتفت یزد توقف فرمود خانقاهی در آن محل بساخت و سلطان اسکندر بن عمر شیخ: مدت چهار سال امورات و سرپرستی آنجا را به سید موهبت کرد و از دور و نزدیک و ترک و تاجیک علماء و فقراء بخدمت وی می آمدند و سر ارادت بر آستانش مینهادند.
در تفت یزد بود که مولانا شرف الدین علی یزدی و خواجه صائن الدین علی ترکة اصفهانی بخدمت سید رسیدند و باشارة او مسافرت مصر و شام گزیدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
گفتمان حقوق بشر، صورت بندی کلی القائاتی است که در شرایط واقعا موجود سیاسی کشور با قدرت از سوی رسانه های جهان سرمایه داری و نسخه های وطنی آن و بابهره گیری از پیچیده ترین فنون مهندسی فکر در ذهنیت عمومی جامعه و بخصوص نخبگان تزریق می شود. بر اساس این گفتمان و با استفاده از تبلیغات و ترفندهای ژورنالیستی فضای جامعه به گونه ای ترسیم می گردد که گویی با خفقان مطلق در جامعه خود مواجه ایم؛ هیچ کسی حق اظهار نظر وبیان ندارد؛ حقوق بشر بطور کلی لگد مال می گردد و در یک کلمه"آزادی" از این مملکت رخت بر بسته و "استبداد"بر آن حاکم است! آنچه که مایه تاسف روز افزون است این است که مدعیان امروز؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر را اصل و مبنای کار خود قرارداده اند و آن را چونان متنی منزل، پرسش ناپذیر، مقدس و بدون چون و چرا انگاشته اند که گویی تمامی سامان حقوقی میهن ما و بلکه دیانت اسلام را باید در ذیل آن باز تفسیر کرد.به عبارت دیگر اسلام و مبانی حقوق آن را که ریشه در فطرت آدمیان دارد را به کناری نهاده و مدعی می شوند که اسلام اساساً با حقوق بشر سازگار نیست و آنچنان که خود اظهار داشته اند :"از تعارض متن دین یعنی برخی آیات و بسیاری روایات با اندیشه حقوق بشر"۱ سخن می گویندو در نهایت خواستار کنار نهادن اسلام و یا تطابق اسلام با متن اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند که این نیز چیزی جز تفسیر دین بر طبق آرا و اهواء ایشان نیست.در واقع"مروجین این گفتمان بیش از آنکه دل مشغول اقامه برهان در جهت اثبات بنیادهای اندیشه خود باشند، می کوشند تا این بنیادهای هستی شناختی و انسان شناختی را چونان اصول موضوعه ای بی نیاز از پرسش جلوه دهند و یا عملگرایانه ابتناء بر این مبانی را با عرف زمانه موجه سازند. این گفتمان بیش از نیروی دلیل بر زور رسانه های ارتباط جمعی و دستگاههای شکل دهی افکار عمومی متکی است".٢ بطوریکه تنها یک قرائت از حقوق بشر را اصل و بقیه قرائتها را مطرود و یا بی اهمیت جلوه می دهند. هیچ کس نیست که از مدعیان امروز بپرسد که آیا اعلامیه جهانی حقوق بشر به راستی یگانه تفسیر حقوق و آزادیهای انسانی است؟ آیا نمی توان گونه ای دیگر حقوق انسان را سامان داد و مدعی شد که این گونه دیگر به حقوق حقیقی انسان نزدیکتر و با آن منطبق تر است؟در حقیقت آنچه که در فضای رسانه ای موجود خالی است و جای سئوال و تامل دارد پرسش از مبانی حقوق بشر است و اینکه آیا از حقوق بشر تنها یک قرائت و یک برداشت وجود دارد و نمی توان برداشتهایی غیر از برداشت رسمی اعلامیه جهانی داشت؟آیا تنها قرائت از حقوق بشر، قرائت اعلامیه جهانی حقوق بشر است؟شاید هم مقصود اصلی بحث از احقاق حقوق حقه بشر نیست، بلکه سخن از مسیری است که باید پیموده شود تا به سرانجام مطلوب سیاسی برسد و در این مسیر حقوق بشر وجه المصالحه ای بیش نیست. این نوشتار سعی در نقد این مسیر و ترسیم مسیری دگرگونه برای رسیدن به مطلوب مورد نظر دارد و البته در این کوتاه، پرداختن به چنین مبحثی نه در توان نگارنده و نه امکان پذیر است بلکه تنها هدف نشان دادن راه است و تبیین و تشریح این راه را به عهده حاملان حقیقی این معارف می گذاریم.
ماهیت گفتمان حقوق بشراساس اعلامیه جهانی حقوق بشر را اعلامیه استقلال آمریکا در ١۷۷۶ و پس از آن انقلاب کبیر فرانسه در ١۷۸۹ تشکیل می دهد. در نهایت بعد از جنگ جهانی دوم و شکل گرفتن سازمان ملل اعلامیه کنونی حقوق بشر در دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب می رسد.سؤالی که ابتدائاً به ذهن متبادر می شود این است که این اعلامیه چه تضاد و چه تناقضی با اسلام و معارف اسلامی که به هر حال ما به واسطه مسلمان بودن بدان منتسب هستیم دارد؟اگر به ریشه کنونی اعلامیه مذکور توجه شود؛ این نکته بی پرده آشکار می گردد که این اعلامیه با تولد "مدرنیته" در غرب یعنی آغاز رنسانس پیوندی وثیق دارد.در واقع این اعلامیه برآمده از مدرنیته است. اندیشه ای که قائل به محوریت "انسان" در عالم و حذف محوریت "خداوند" از تمامی عرصه های زندگی است. به تعبیر دگر انسان مبنا و محور سنجش حق از باطل قرارگرفته و امر قدسی از هستی انسان کنار زده می شود. در نتیجه اومانیسم و اصالت انسان است که پایه ریزی گردیده و بر اساس همین اومانیسم، حقوق بشر تدوین می گردد.در این تفکر انسان ذی حق مطلق انگاشته و تمام عالم در نسبت با انسان باز تعریف می شود و به زعم پیشگامان روشنگری بار تکلیف از دوش انسان برداشته و "انسان آزاد" شکل می یابد. گو اینکه، چون از اساس زندگی اجتماعی آدمیان بدون تکلیف و مسئولیت امکان پذیر نیست این مسئولیت و تکلیف این بار نه با پذیرش مرجعیت وحی و از طریق دستورات الهی بلکه با محوریت مرجعیت عرف و عقل خود بنیاد آدمی و درنهایت با رای اکثریت است که در میان انسانها رواج می یابد تا زندگی فردی و اجتماعی ایشان را سامان بخشد.اما سئوال اصلی اینجاست که چرا انسان حق دارد؟ و ریشه حق داشتن انسان در کجاست؟گفتمان اثباتیدر رویکرد دینی برای تبیین حقوق بشر دو مفهوم که هر دو به اصلی بنیادین ارجاع می یابد، به مثابه تفسیری از حقوق آدمی مورد توجه قرار می گیرد که از اساس با مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد است:۱- مفهوم فطرت: به تعبیر استاد مطهری که فطرت را "ام المسائل اسلامی"۳ معرفی می کند، انسان در هنگام پیدایش باالقوه دارای استعدادها و توانائیهایی است که تنها در سایه حقوقی که خداوند برای انسان قائل شده است امکان رشد و بروز این استعدادها وجود دارد.در واقع در بحث از فطرت، انسان نه محور عالم بلکه عین ربط با خداوند است و خداوند است که محور و مبنای عالم قرار می گیرد و اگر برای انسان ارزش قائل شویم آن هنگام است که به مقام "خلافت الهی" نائل می گردد. به بیان دیگر در تعابیر قرآنی انسانی ارج و قرب دارد که جانشین خداوند در زمین باشد و این جانشینی نیز تنها در حاکمیت مطلق ارزشهای الهی است که پدیدار می گردد.برای تحقق یافتن این ارزشهای الهی، انسان نیاز به حقوقی دارد تا در سایه آن بتواند اراده خود را تجلی بخشد چرا که عمل انسان بی اراده و بدون اختیار فاقد هرگونه ارزشگذاری و داوری است.در این رویکرد، حق فطری در مقابل حق طبیعی بر آمده از مکتب اومانیسم جلوه گر می شود. حق فطری، حقی است که به واسطه ریشه الهی خلقت انسان و اینکه خداوند انسان را آفریده است؛ مجموعه ای از حقوق را برای این موجود مختار و صاحب اراده در نظر گرفته است و بنابراین برای شناخت این حقوق نیز باید با گردن نهادن به مرجعیت وحی، عقل را بعنوان رسول باطنی به کنکاش در متون دینی واداشت تاحقیقت خواست شارع را نمایان گرداند. این عقل، عقلِ خود بنیادی که خود را بی نیاز از وحی می داند نیست؛ بلکه عقلی است که با ادله متقن به این نتیجه می رسد که خداوندی که خالق انسان است طبعاً به ظرایف و پیچیدگیها و استعدادها و توانائیهای انسان بیشتر و بهتر از خود او آگاه است و لذا با تسلیم در برابر نظر باری تعالی است که حقوق حقیقی که انسان دارد به نحو کامل و جامع استیفا می گردد.- مفهوم غایت: دومین مفهومی که براساس آن می توان حقوق( بشر را تدوین نمود غایت انسان است. انسان در این جهان هدفمند و همراه با آرمان تعریف می شود. انسان برای رسیدن به یک هدف که همان عبادت خداوند است باید صاحب حقوقی باشد تا با استفاده از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
تاریخچه فلوریداسیون نمک به بیشتر از نصف قرن برمی گردد، که شامل تلاشهای بسیاری در اروپا و امریکا می باشد.( جدول 1-1) ارزشمندبودن فلوریداسیون نمک در رابطه با پیشگیری از پوسیدگی از حدود اواسط قرن بیستم مشخص شد. در دهة 1940 یک پزشک سوئیسی به نام H .J .Waspi نمک یددار، را برای بیماران باردار خود تجویز کرد و این کار را جهت پیشگیری از گواتر، و نقایص حاصل از کمبود در نوزادان انجام داد.(1)
وقتی دکتر وسپی درباره مطالعات H.T.Dean درباره فلوراید و پوسیدگی دندانی آگاهی پیدا کرد(11-2)، رویای پیشگیری از پوسیدگی در سطح وسیع با استفاده از نمک فلورریده را در ذهن پروراند.
با توجه به وجه تشابه فلوراید و ید بعنوان هالوژن، ترتیبی داد تا کارخانه نمک راین سوئیس، 200 میلی گرم سدیم فلوراید(NaF) معادل 90 میلی گرم فلوراید، در هر کیلوگرم نمک تولیدی اضافه کنند، در حالیکه در آن زمان میزان متوسط مصرف نمک روزانه، 12-10 گرم بود. در سال 1955 به دنبال پیشنهاد دکتر وپسی ودیگران، کارخانجات نمک سوئیس شروع به تولید نمک حاوی 10 میلی گرم یدید پتاسیم(KI )و 90 میلی گرم فلوراید(F )، در هر کیلوگرم نمودند( جهت مصرف در بخش زوریخ).
در سال 1968 نمک غنی شده در 23 بخش از 25 بخش سوئیس مصرف می شد و در حال حاضر تمامی، 26 بخش سوئیس از نمک فلوریده استفاده می کنند.
بخش باسل، در سال 1962 فلوریداسیون آب را مطرح نمود. در سال 2004، مجلس مقرر کرد که فلوریداسیون آب با فلوریداسیون نمک جایگزین شود. به چند دلیل، مثلاً اینکه فلوریده کردن آب در مناطق خارج از باسل نسبت به تولید نمک فلوریده بسیار مشکل و از نظر قانونی حتی غیرممکن بود(13). به این ترتیب، نمک فلورریده، در پاکت های حداکثر یک کیلوگرمی در دسترس قرار گرفت. امروزه در سرتاسر سوئیس به فروش می رسد و در سال 2000 مناطق حدود 85% مبادلات نمک محلی را دربرگرفته است.
دومین اتفاق مهم در ماه جون در سال 1965 رخ داد، وقتی که توزیع نمک فلوریده دردو جامه کمبیای به میزان بخشی از یک بررسی آغاز شد تا اثر نمک فلوریده در پیشگیری از پوسیدگی دندان در مقایسه با سیستم فلوریداسیون آب مشخص گردد. این حرکت توسط تعداد زیادی از مؤسسات بین المللی حمایت شد، مثل سرویس بهداشت عمومی ایالات متحده و دانشگاه انتیوکونیا در کلمبیا. این پروژه شامل طراحی بسیار خوب آنالیزی بود و دلایل بسیار خوبی را در جهت اثربخشی فلوریداسیون نمک ارائه داد. در نتیجه این بررسی مشخص شد که فلوریداسیون نمک(200 میلی گرم در فلوریداسیون در یک کیلوگرم نمک) منافعی مشابه فلوریداسیون آب دارد و در هر دو گروه کاهش پوسیدگی دندانی به میزان 60 تا65% دیده شده بود که این نتایج در گروه کنترلی که نه فلوریداسیون نمک و نه فلوریداسیون آب در آن اجرا نشده بود، وجود نداشت. بین سال های 1966، 1976، Karoly Toch مطالعه ای در جوامع مجارستانی انجام داد که در آنها سه نوع نمک با سه غلظت 200-250 و 30 میلی گرم فلوراید در کیلوگرم نمک استفاده می شد. سه جامعه ی دیگر به عنوان جوامع کنترل در نظر گرفته شدند. در جوامعی که نمک فلوریده مصرف شده بود، پوسیدگی دندانی در کودکان6-2 ساله( دندانهای شیری)، 33% کاهش یافته یود ودر کودکان 14-12 ساله( دندانهای دائمی) کاهش پوسیدگی حدود 66% دیده شد.
در فنلاند در سال 1952 فلوریداسیون در سطح 90میلی گرم در یک کیلوگرم نمک مطرح شد. مصرف نمک فلوریده در دهه 1970 افزایش یافت ولی توزیع آن محدود بود. از سال 1978، هیچگونه نمک فلوریده در دسترسی وجود نداشت.(14)
در سالهای 1985،1971 آقای Vines نتایج دو مطالعه که در سالهای 1966 و 1968 در پامیلونا و اسپانیا آغاز شده بود را گزارش داد.(6،7)
جدول 1-1 اتفاقات مهم در تاریخچه فلوریداسیون نمک
سال
کشور
اتفاق
1955
سوئیس
فلوریداسیون نمک در غلظت 90 میلی گرم در یک کیلوگرم نمک
( فلوریداسدیم) ، توسط شرکت United Swiss Rhine Stal
1964
سوئیس
تولید به حد 598 میلیون تن نمک فلوریده رسیده مصرف در 20 بخش از 25 بخش سوئیس توسعه یافت.
1965
کلمبیا
فلوریداسیون نمک در غلظت 200 میلی گرم بازای یک کیلوگرم آغاز شد به صورت یک مطالعه آزمایشی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمات قبل از شروع یادگیری هک
ترمینولوژی (اصطلاحشناسی)
Hacker کیست ؟
هکر کسی است که با سیستم های کامپیوتری آشناست و میتواند با روشهایی خاص (بدون اجازه) وارد آنها شود... این انسان میتواند خوب یا بد باشد ( در هر حال هکر است )- سوال: یک هکر از چه راهی وارد یک سیستم میشود؟از راه شبکه (نه بابا ! )
باید توجه کنید که هر سیستم کامپیوتری (به عبارت بهتر هر سیستم عامل) به هر حال محصول کار تعدادی انسان است و حتما دارای تعدادی bug (خطاهایی که بعد از ارائه محصول به بازار به تدریج کشف میشوند) خواهد بود. بعد از اینکه یک باگ مشخص شد، شرکت ها نرمافزارهایی را بهسرعت (در عرض چند ساعت ) ایجاد میکنند تا مشکل رفع شود اینها را patch میگویند. و بعد مدیران شبکه (Wbemasters) در عرض چند روز تا چند سال (آین آخری در مورد ایرانه) آنها را download کرده و مشکل را حل میکنند. در این فاصله هکرها دمار از روزگار این سایتها در میاورند...- تعریف چند اصطلاح:*** Hacker واقعی = سامورایی :کسی که هدفش از نفوذ به سیستمها نشان دادن ضعف سیستمهای کامپیوتری است نه سوءاستفاده ...*** Wacker (واکر):کسی که هدفش از نفوذ به سیستمها، استفاده از اطلاعات آن سیستمهاست (جرو هکرهای کلاه سیاه )*** Cracker (کراکر):کسی که هدفش از نفوذ به سیستمها، خرابکاری و ایجاد اختلال در سیستمهای کامپیوتری است. (جرو هکرهای کلاه سیاه )*** Preaker :از قدیمیترین هکرها هستند که برای کارشان نیاز (و دسترسی) به کامپیوتر نداشتند و کارشان نفوذ به خطوط تلفن برای تماس مجانی، استراقسمع و ... بود. این جزو آموزش من نیست چون کار خیلی بدیه (-;- زنگ تفریح- تقسیم بندی من برای هکر ها:۱- جوجههکرها (احمق کوچولوها):تواناییها: بلدند از Sub 7 , 187 استفاده کنند و فکر کنند دیگه همهچی رو یاد گرفتهاند !۲- خروسهکرها یا مرغهکرها (احمقهای بزرگتر):تواناییها: Mail Box را هم میتوانند Bomb کنند ... ماشاءالله !۳- هکرهای قابلاحترام ( مثل خود شما):دارند یاد میگیرند و هنوز ۲،۳ سال کار دارند.۴- هکرهای پیشکسوت:دیگه آفتاب لبه بومه ... هکرهای قابل احترام را دوس دارند
تقسیمبندی- انواع کامپیوترهای شبکه:=> کامپیوترهای Server : کامپیوترهایی که کارشان تامین اطلاعات در شبکه است، مثلآ کامپیوترهایی که سایتها را نگه میدارند.=> کامپبوترهای Client : کامپیوترهایی که استفاده کننده هستند مثل همین کامپیوتر خودتان که دارید ازش کار میکشید.
انواع سیستم عاملهایی که Server ها از آن استفاده میکنند:=> سیستمهای فعلی:* خانواده Unix (مثل FreeBSD, Linux, Sun Solaris )* خانواده Windows (مثل WinNT, Win2000 )* OsMac=> سیستمهای قدیمی (منقرض شده - آخیش ! ):AIX, IRIS, DEC10, DEC20 , ...- سوال: کدامها را باید یاد گرفت؟Win2000, Unix(Linux) را باید یاد بگیرید. پیشنهاد من این است که Win2000و RedHat Linux را روی کامپیوتر خود همزمان داشته باشید.
برای شروع چه چیزی لازم است؟۱- Win2000 , Linux را روی کامپیوتر خود نصب کرده و شروع به یادگیری کنید.۲- شروع به یادگیری زبان C کنید.۳- شروع به یادگیری TCP/IP کنید. (یک کتاب بخرید )۴- مهمترین چیز علاقه به طی کردن یک را بسییییییار طوووووولانی- تقسیمبندی انواع حملاتولین نکتهای که لازم است بگویم اینه که وقت خود را برای هک کردن کامپیوترهای کلاینت هدر ندهید (اگرچه برای افراد مبتدی کار با نرمافزاری مثل Sub7 زیاد هم بد نیست ولی نباید زیادهروی کرد) علت هم اینه که هربار که به اینترنت وصل میشوند ip جدیدی به آنها اختصاص پیدا میکنه و زحماتتون هدر میره (البته برای جلوگیری از این امر هم روشهایی هست که در آینده ایشالله میگم).حالا تقسیمبندی:۱- حمله به روش Denial of Service Attack) DoS)۲- حمله به روش Exploit۳- حمله به روش Info Gathering (تلنت کردن یکی از مثالهای آن است که امروز آموختید)۴- حمله به روش Disinformationدر مورد هرکدام بهزودی توضیح میدم.
133t Speak چیست؟گاهی هکرها در هنگام نوشتن به جای تعدادی از حروف انگلیسی معادلهای قراردادی به کار میروند که لیست آنها را در زیر میبینید:
0 <= O1 <= L; I2 <= Z3 <= E4 <= A5 <= S6 <= G7 <= T8 <= B| <= L; I@ <= at (duh)$ <= S