لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
واقعیت رسالت از نگاه اهل بیت
بعثت پیغمبر اسلام یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام عالى نبوت و خاتمیت، حساسترین فراز تاریخ درخشان اسلام است.بعثت پیغمبر درست درسن چهل سالگى حضرت انجام گرفت. پیشتر گفتیم که پیغمبر تا آن زمان تحت مراقبت روح القدس قرار داشت، ولى هنوز پیک وحى بر وى نازل نشده بود. قبلا علائمى ازعالم غیب دریافت مىداشت، ولى مامور نبود که آن را به آگاهى خلق هم برساند.
میان مردم قریش و ساکنان مکه رم بود که سالى یک ماه را به حالت گوشه گیرى و انزوا در نقطه خلوتى مىگذرانیدند. (1) درست روشن نیست که انگیزه آنها از این گوشهگیرى چه بوده است، اما مسلم است که این رسم در بین آنها جریان داشت و معمول بود.
نخستین فرد قریش که این رسم را برگزید و آن را معمول داشت عبدالمطلب جد پیغمبر اکرم بود که چون ماه رمضان فرا مىرسید، به پاى کوه حراء مىرفت، و مستمندان را که از آنجا مىگذشتند، یا به آنجا مىرفتند، طعام مىکرد. (2)
به طورى که تواریخ اسلام گواهى مىدهد،پیغمبر نیر پیش از بعثتبه عادت مردان قریش، بارها این رسم را معمول مىداشت. از شهر و غوغاى اجتماع فاصله مىگرفت، و به نقطه خلوتى مىرفت، و به تفکر و تامل مىپرداخت.
پیغمبر حتى در زمانى که کودک خردسالى بود، و در قبیله بنیاسد تحت مراقبت دایه خود «حلیمه» قرار داشت نیز باز بازى کردن با بچهها دورى مىگزید و به کوه حراء مىآمد و به فکر فرو مىرفت. (3) بنابراین انس وى به «کوه حراء» بىسابقه نبود.
در مدتى که بعدها در «حراء» به سر مىبرد،غذایش نان «کعک» و زیتون بود، و چون به اتمام مىرسید، به خانه بازمىگشت ء تجدید قوت مىکرد. گاهى هم همسرش خدیجه باریش غذا مىفرستاد. غذائى که در آن زمانها مصرف مىشد، مختصرو ساده بود. (4)
پیغمبر چند سال قبل از بعثت، سالى یک ماه در حرا به سر مىبرد، و چون روز آخر باز مىگشت، نخستخانه خدا را هفت دور طواف مىکرد، سپس به خانه مىرفت. (5)
کوه حراء امروز در حجازبه مناسبت این که محل بعثت پیغمبر بوده است، «جبل النور» یعنى کوه نور خوانده مىشود. حراء در شمال شهر مکه واقع است، و امروز تقریبا درآخر شهر در کنارجاده به خوبى دیده مىشود. کوههاى حومه مکه اغلب بهم پیوسته است و از سمتشمال تا حدود بندر «جده» واقع در 70 کیلومترى مکه و کنار دریاى سرخ امتداد دارد.
این سلسله جبال که از یک سو به صحراى «عرفات» و سرزمین «منا» وشهر «طائف» و از سوى دیگر به طرف «مدینه» کشیده شده است، با درههاى و بیابانهاى خشک و سوزان و آفتاب طاقتفرساى خود شاید بهترین نقطهاى است که آدمى را در اندیشه عمیق خودشناسى و خداشناسى و دورى از تعلقات جسمانى و تعینات صورى و مادى فرو مىبرد.
کوه حراء بلندترین کوههاى اطراف مکه است، و جدا از کوههاى دیگر به نحو بارزى سر به آسمان کشیده و خودنمائى مىکند. هرچه بیننده به آن نزدیکتر مىشود، مهابت و جلوه کوه بیشتر مىگردد. از ان بلندى د زمان خود پیغمبر قسمتى از خانههاى مکه پیدا بود، و امروز قسمت زیادترى از شهر مکه پیداست. قله کوه نیز درپشتبامها و از توى اطاقهاى بعضى از طبقات ساختمانهاى مکه به خوبى پیدا است.
«غار حراء» که در قله کوه قرار دارد، بسیار کوچک و ساده است. در حقیقت غار نیست، تخته سنگى عضیم به روى دو صخره بزرگترى غلتخورده و بدین گونه تشکیل غار حراء داده است. دهنه غار حراء داده است. دهنه غار به قدیر است که انسان مىتواند وارد و خارج شود. کف آن هم بیش از یک متر و نیم براى نمازگزاردن جا دارد.
غار حراء جائى نبوده که هرکس میل رفتن به آنجا کند، و محلى نیست که انسان بخواهد به آسانى در آن بیاساید. فقط یک چیز براى افراد دوراندیش در آنجا به خوبى به چشم مىخورد، و آن مشاهده کتاب بزرگ آفرینش و قدرت لایزال خداوند بى زوال است که در همه جاى آن نقطه حساس پرتو افکنده و آسمان و زمین را به نحو محسوسى آرایش داده است! براساس تحقیقى که ما نمودهایم پیغمبر مانند جدش عبدالمطلب در پاى کوه حراء فىالمثل در خیمه به سر مىبرده و رهگذران را پذیرائى مىکرده و فقط گاهگاهى به قله کوه مىرفته و به تماشاى جمال آفرینش مىپرداخته است که از جمله لحظه نزول وحى، در روز 27 ماه رجب بوده است.
به طورى که قبلا یادآور شدیم، پیغمبر قبل از بعثت هم حالاتى روحانى داشته و تحت مراقبت روحالقدس گاهى تراوشاتى غیبى مىدیده و اسرارى بر آن حضرت مکشوف مىشده است. هنگامى که پانزده سال بیش نداشت، گاهى صدائى مىشنید، ولى کسى را نمىدید.
هفتسال متوالى بود که نور مخصوصى مىدید و تقریبا شش سال مىگذشت که زمزمهاى از پیغمبر مىشنید، ولى درست نمىدانست موضوع چیست؟
چون ازن اخبار را براى همسرش خدیجه بازگو مىکرد، خدیجه مىگفت: «تو که مردى امین و راستگو و بردبار هستى و دادرس مظلومانى و طرفدار حق و عدالت هستى و قلبى رؤوف و خوئى پسندیده دارى و در مهماننوازى و تحکیم پیوند خویشاوندى سعى بلیغ مبذول مىدارى، اگر مقامى عالى در انتظارت باشد، جاى شگفتى نیست. (6)
هنگامى که به سن سى و هفتسالگى میل به گوشه گیرى و انزواى از خلق پیدا کرد، چندین بار در عالم خواب، سروش غیبى، سخنانى به گوشش سرود، و او را از اسرار تازهاى آگاه ساخت، بعدها نیز در پاى کوه حراء و میان راههاى مکه بارها منادى حق بر او بانگ زد. در هر نوبت صدا را مىشنید ولى صاحب صدا را نمى دید!
در یکى از روزها که در دامنه کوه حراء گوسفندان عمویش ابوطالب را مىچرانید، شنید کسى از نزدیک او را صدا مىزند و مىگوید: یا رسول الله! ولى به هرجا نگریست کسى را ندید. چون به خانه آمد و موضوع را به خدیجه اطلاع داد، خدیجه گفت: امیدوارم چنین باشد. (7)
روز بیست وهفتم ماه رجب محمد بن عبدالله مرد محبوب مکه و چهره درخشان بنى هاشم در غار حراء آرمیده بود و مانند اوقات دیگر از آن بلندى به زمین و زمان و ایام و دوران و جهان و جهانیان مىاندیشید.مىاندیشید که خداى جهان جامعه انسانى را به عنوان شاهکار بزرگ خلقت و نمونه اعلاى آفرینش خلق نمده و همه گونه لیاقت و استعداد را براى ترقى و تعالى به او داده است. همه چیز را برایش فراهم نموده تا او در سیر کمالیخودنانى به کف آرد و به غفلت نخورد. ولى مگر افراد بشر به خصوص ملت عقب مانده و سرگردان عرب و بالاخص افراد خوشگذران و مال دوست و مالدار قریش در این اندیشهها هستند؟ آنها جز به مال و ثروت خود و عیش و نوش و سود و نزول ثروت خود به چیزى نمىاندیشند. شراب و شاهد و ثروت و درآمد، ربا و استثمار مردم نگونبخت و نیازمند، تنها اندیشهاى است که آنها رد سر مىپرورانند...
اینک «او» درست چهل سال پرحادثه را پشتسر نهاده است. تجربه زندگى و پختگى فکر و ارادهاش و استحکام قدرت تعقلش به سرحد کمال رسیده، و از هر نظر براى انجام سؤولیتبزرگ پیغمبرى آماده است. آیا در تمام قلمرو عربستان و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد اردبیل
موضوع:
محاسبه سطح مقطع راداری هواپیما
با استفاده از معادله سهمی
استاد مربوطه:
آقای مهندس قیامی
تهیه و تنظیم:
مجید یگانه
تابستان 85
«محاسبه RCS هواپیما با استفاده از معادله ی سهمی»
چکیده :
آنالیز دقیق پراکندگی اشیا با ابعاد بزرگ در مقایسه با طول موج با استفاده از روشهای دقیق (عنصر محدود، EDTD، روش گشتاور) با یک کامپیوتر شخصی، تقریبا غیرعملی است. در روشهای مجانب، اتپیک های فیزیکی (PO)، نظریه هندسی دیفراکسیون (GTD) الگوبرداری دقیق مرز اشیا، نیز سخت است. روش معادله سهمی، نتایج دقیقی را در محاسبات پراکندگی از اشیا با ابعادی در دامنه ی یک تا ده طول موج، ارائه می دهد. حل معادله سهمی با مقاله، روش محاسبه سطح مقطع رادار با استفاده از معادله ی سهمی در سه بعد، مورد مطالعه قرار می گیرد و معادلات ضروری ارائه می شود. برای نشان دادن اعتبار معادله ی سهمی، RCS یک کره ی فعال محاسبه می شود و نتایج با نتایج تحلیلی مقایسه می شود. RCS هواپیما با استفاده از مدل پله ای در معادله ی سهمی، محاسبه می شود و نتایج با نتایج اپتیک های فیزیکی، مقایسه می شود.
«1-مقدمه»
معادله ی سهمی، تخمین و تقریب معادله ی موج است که پراکندگی و انتشار انرژی را در یک مخروط متمرکز بر روی جهت برتر و جهت پاراکسی نشان می دهد. معادله ی سهمی ابتدا بوسیله ی لئونتوویچ و فوک برای مطالعه ی دیفراکسیون امواج رادیویی حول محور زمین، ارائه شد. با پیشرفت کامپیوترهای تخصصی برای حل معادله ی سهمی، راه حل های عددی جایگزین شد. معادله ی سهمی بر انتشار موج، اکوستیک، رادار و سونار به کار گرفته می شود.
معادله ی سهمی اخیرا در محاسبات پراکندگی در اکوستیک ها و الکترومغناطیس ها به کار گرفته شده است.
«2-چهارچوب معادله ی سهمی»
در این مقاله، بر آنالیز سه بعدی با استفاده از معادله ی سهمی متمرکز می شویم. در همه ی معادلات، وابستگی زمانی میدانها بصورت (expc-jwt) فرض می شود. برای پلاریزاسیون افقی، میدان الکتریکی E تنها مولفه غیرصفر EZ را دارد، در صورتیکه برای پلاریزاسیون عمودی، میدان مغناطیسی H فقط یک مولفه غیرصفر Hz را دارد. تابع U. به صورت زیر تعریف می شود.
(1)
که در این معادله ، (X,Y,Z)( مولفه EZ برای پلاریزاسیون افقی و مولفه ی HZ برای پلاریزاسیون عمودی است. جهت پاراکسی در طول محور X فرض می شود. با فرض شاخص انکساری ابزار، n، مولفه میدانی ( ، معادله موج سه بعدی ذیل برآورده می شود:
(2)
با استفاده از معادلات (1) و (2)، معادله موج در اصطلاحات X بصورت معادله ذیل است (3)
با ملاحظه ی ، (3)، به معادله (4) تبدیل می شود :
(4)
و می تواند بصورت ذیل ارائه شود.
(5)
با تجزیه معادله ، جفت معادلات زیر بدست می آید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
امان از فشارهای روانی
ارتباط با زندگی
در دنیای ماشینی، در شهرها و در میان انسانها گاهی افراد خود را در مقابل رویدادها و اتفاقات کوچک و بزرگ ناتوان می پندارند؛ به همین دلیل احساس بیهودگی می کنند و توان درست فکر کردن و درست ارتباط برقرار کردن با خود و دیگران را از دست می دهند، و به عبارتی ارتباط با زندگی - زندگی به مفهوم رشد و سازندگی - را از دست می دهند.
برای این که بتوانیم ارتباط با زندگی را به صورت رشد یافته ادامه دهیم، لازم است برداشت و دیدگاه متفاوتی از زندگی داشته باشیم؛ دیدگاهی کاملاً متفاوت با دیدگاه روزمره زندگی مان.
لازم است بدانیم که رفتار ما تصادفی نیست، بلکه از الگویی کاملاً منطقی پیروی می کند؛ و خوشبختانه این الگوی رفتاری قابل تغییر است. اما اگر ما به عنوان یک انسان این قابلیت (قابلیت تغییر) را در درون خود نپرورانیم، زندگی و رویدادهای آن همچنان برایمان عذابآور، خسته کننده و کسالت بار خواهد بود. نیاز به تغییر امروزه بیش از پیش احساس می شود؛ این که انسان بتواند بیشتر به اندیشه خود بپردازد و به این ترتیب توانمندیهای خود را افزایش دهد و به برداشت زیباتری از زندگی و زندگی کردن و ارتباط با انسانها دست یابد. متأسفانه از اشکالات انسان این است که بیشتر به کمیتهای زندگی اش توجه دارد تا به کیفیتهای اندیشه اش؛ ما برای اندیشه بهتر نیازمند آموزشهای جدید، اطلاعات جدید و دانش جدید هستیم.
در این نوشتار که تحت عنوان ارتباط با زندگی مطرح می گردد، سعی می شود تعریفی جدیدتر - یا بهتر بگوییم متفاوت تر - از مفاهیمی که در زندگی با آنها سر و کار داریم ارائه گردد. یادآوری این نکته نیز ضروری است که این مقاله را فقط برای مطالعه و دانش اندوزی نخوانید، بلکه با آنها زندگی کنید؛ به این معنا که این اطلاعات را به سیستم اعتقادی خود بدهید و در لحظه لحظه زندگی بکوشید با این اطلاعات جدید کار کنید؛ فقط در این صورت است که می توانید نتیجه بگیرید.
کنترل فشارهای روانی
در دنیای کنونی ما، چیزی که بیش از پیش انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد فشارهای روانی است که معمولاً آن را به شکل اضطراب، خشم، ترس، عصبانیت و... تجربه می کنیم و اگر راه مقابله با این پدیده انسانی (فشار روانی) را ندانیم ممکن است واکنشهای نادرستی از خود نشان دهیم که جز فشار روانی ِ بیشتر، حاصل دیگری ندارد.
کمابیش همه ما می دانیم که لازم است محیط خانه محیطی امن و به دور از هرگونه تنش و اضطراب باشد، و این مطلوب همه خانوادههاست. همچنین می دانیم که داشتن آرامش تا چه حد در سلامت جسم و روح و موفقیت در زندگی مؤثر است. اما به راستی چگونه می توان فشارهای روانی را کنترل کرد؛ و واقعاً چگونه می شود در برابر رویدادها و اتفاقات زندگی مضطرب نشد؟ نخست باید بیاموزیم که چگونه مشکلات را با کمترین تحمل فشار روانی مهار کنیم و نیز چگونه نگرش خود را نسبت به موقعیتهای تحریک کننده تغییر دهیم. فراموش نکنید که همه چیز از فکر ما شروع می شود. این گفته صحیحی است که در دنیای خارج از ذهن ما چیزی به نام فشار روانی وجود ندارد؛ و این ما هستیم که در برابر رویدادها واکنشهای مضطربانه نشان می دهیم.
بنا به تعریف، فشار روانی به این معناست که شخص در یک موقعیت خاص دچار اضطراب، دلهره، خشم، ترس و پرخاشگری شود. کمی دقت در عبارت «موقعیت خاص» نشان می دهد که فشار روانی در موقعیتهای خاص آن قابل تعریف است. پس معنا به تنهایی وجود ندارد، بلکه همیشه برای چیزی خلق می شود. مثلاً ترس؛ ترس به تنهایی نمی تواند معنا داشته باشد اما وقتی می گوییم ترس از سیاهی، ترس از ارتفاع، ترس از بدهکاری، ترس از جدایی و ترس از مرگ، آن وقت ترس معنا پیدا می کند.
اضطراب نیز همین گونه است. شما در چه موقعیتهایی مضطرب می شوید؟ به بیانی ساده، اضطراب واکنشی رفتاری است که فرد در موقعیتهایی خاص از خود نشان می دهد. این موقعیتها عبارت اند از:
1. موقعیتهای اتفاقی2. موقعیتهای احتمالی 3. موقعیتهای خودساخته
موقعیت اتفاقی
فرض کنید می خواهید جایی بروید و به صورت اتفاقی و پیش بینی ناپذیر پشت ترافیک می مانید. واکنش اولیه شما ممکن است اضطراب باشد. شما به این دلیل مضطرب میشوید که نتیجه منفی دیر رسیدن را مرتباً در ذهن خود بزرگ و مرور می کنید. به این ترتیب مکانیسم دفاعی بدن شما فعال می شود و حرکات و رفتارهایی را انجام می دهید که خود به خود اضطرابتان را افزایش می دهند. در چنین حالتی اول آن اتفاق پیش بینی نشده (در این جا ترافیک) را بپذیرید. سپس سعی کنید به نتایج منفی احتمالی فکر نکنید زیرا ممکن است هرگز این اتفاق نیفتد؛ چنان که در اکثر موارد نیز همین طور است. در چنین لحظاتی بهترین کار فکر کردن به لحظات خوبی است که در گذشته برایتان اتفاق افتاده یا به کارهایی که می خواهید در آینده انجام دهید. در هر صورت شما باید شکاف بین حال (پشت ترافیک ماندن) و آینده (جایی که می خواهید بروید) را پر کنید. این شکاف بین حال و آینده هرچه اضطراب آورتر باشد، رفتار شما با اضطراب بیشتری همراه خواهد بود. به این ترتیب، اگر در ترافیک مرتباً مضطرب باشید، این اضطراب تا مقصد در شما باقی خواهد ماند و در آن جا نیز نمی توانید با آرامش رفتار کنید. به علاوه این اضطراب را به همراه خود به خانه می برید و ناخودآگاه این احساس را آن جا نیز پخش می کنید.
بنابراین «اضطراب» شکافی میان اکنون و آینده است. هرگاه شما احساس مطمئن «اکنون» را رها کنید و با «آینده» اشتغال ذهنی منفی پیدا کنید، اضطراب را تجربه می کنید؛ از این به بعد، در موقعیتهای اتفاقی به وقایع احتمالی منفی فکر نکنید و افکارتان را به چیزی خوشایند سوق دهید.
موقعیت احتمالی
به معنای بروز احتمال یک اتفاق در ذهن؛ فرض کنید از موعد آمدن همسر یا فرزندتان به خانه خیلی گذشته و او هیچ خبری هم نداده. ممکن است اولین فکر، فکر یک اتفاق بد احتمالی برای وی باشد، بنابراین شما احساس ترس و اضطراب را توأم با هم تجربه می کنید و می گویید دلشوره دارم. این یک موقعیت احتمالی است، یعنی شما احتمال بروز حادثه ای را می دهید و واکنش شما هم به پیروی از فکرتان کاملاً عصبی و مضطربانه است. همه این اتفاقات در ذهن شما میافتد و در دنیای بیرون از ذهن هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده. شاید بگویید که دست خودم نیست و این افکار ناخودآگاه به ذهن من خطور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
غنی سازی تخم مرغ با استفاده از رنگدانه های طبیعی :.
صنعت تولید تخم مرغ همواره به عنوان یک صنعت تولیدی بی نظیر در دنیا مطرح بوده است. در حال حاضر دو رویکرد مختلف عمومی و اختصاصی در ارتباط با صنعت تولید تخم مرغ وجود دارد. در رویکرد عمومی، تخم مرغ به عنوان یک کنسرو طبیعی و غنی از پروتئین، انواع ویتامین ها و املاح معدنی مطرح می باشد که برای مصرف کنندگان همواره قابل دسترس، ارزان قیمت و سهل الوصول بوده است.
در طول 30 سال گذشته مصرف تخم مرغ در جهان با نوسانات مختلفی روبرو بوده است. دلیل کاهش مصرف تخم مرغ در طول این سال ها، به تصور منفی مرتبط با میزان بالای کلسترول تخم مرغ (195 الی 250 میلی گرم به ازاء هر تخم مرغ) و ارتباط این ماده با بروز بیماری های قلبی – عروقی مربوط بوده است. این تبلیغات سوء موجب گردید که که محققین تغذیه مطالعات وسیع و دامنه داری را در این ارتباط آغاز نمایند و میلیون ها دلار را صرف شناخت ارتباط واقعی بین کلسترول تخم مرغ و بروز بیماری های قلبی – عروقی بنمایند.
در این ارتباط می دانیم که مولکول کلسترول بر پایه اندازه ذرات و غاظت ذرات، به دو جزء کلسترول خوب (HDL) و کلسترول بد (LDL) تقسیم می شود. همبستگی مثبت بین کلسترول خوب و کاهش وقوع بیماری های قلبی و عروقی کاملاً به اثبات رسیده است. نقش منفی مولکول های LDL در ارتباط با بروز بیماری های قلبی و عروقی در حضور رادیکال های آزاد بروز می یابد عوامل مختلفی در بدن منجر به تولید رادیکال های آزاد می گردند. واکنش های مربوط به زنجیره انتقال الکترون، آنزیم های اکسیداتیو، آلودگی هوا و تابش اشعه خورشید، از جمله عواملی هستند که باعث تولید رادیکال های آزاد در بدن می شوند. رادیکال های آزاد مولکول هایی با میل ترکیبی بالا هستند. این رادیکال ها اگر مولکول مشابه خود را در بدن پیدا نکنند، با سایر مولکول های موجود در سلول واکنش نشان می دهند. هنگامی که کلسترول بد در بدن تحت تاثیر رادیکال های آزاد قرار می گیرد، اکسید می شود و تولید مولکول های LDL اکسید شده را در بدن می نمایند. LDL اکسید شده موجب آسیب رساندن به عروق خونی می شود که به دنبال آن مونوسیت ها به طرف عروق جراحت یافته مهاجرت می نمایند. این امر منجر به باریک شدن عروق خونی شده و در نتیجه بیماری تصلب شرائین بروز می نماید. به این ترتیب مشخص گردید که کلسترول خام تخم مرغ به تنهایی نمی تواند به عنوان یک عامل منفی در بروز بیماری های قلبی و عروقی موثر باشد. کلسترول یک ترکیب مهم و موثر در بدن همه موجودات زنده است که در مورد انسان، 75% از آن در بدن و به وسیله کبد ساخته می شود. کلسترول نقش حیاتی و ضروری در سوخت و ساز و تعادل بدن بر عهده دارد و به عنوان یک مولکول پایه جهت سنتز انواع هورمون های جنسی و استروئیدی در بدن نقش های عمده ای را ایفا می نماید.
این یافته ها منجر گردید که محققین تغذیه و بیوشیمی تلاش زیادی را جهت از بین بردن این تصور منفی در مصرف کنندگان نمایند و از ترکیبات مختلفی جهت بهبود ارزش تغذیه ای تخم مرغ و کاهش وقوع واکنش های منفی در تخم مرغ استفاده نمایند.
به این ترتیب رویکرد اختصاصی در صنعت تولید تخم مرغ بوجود آمد. از دستاوردهای بسیار با ارزش این رویکرد، تحقیقات مختلفی بود که در ارتباط با غنی سازی تخم مرغ مطرح گردید و به این ترتیب تخم مرغ های غنی شده از نظر انواع مواد معدنی، ویتامین ها و اسیدهای چرب امگا 3 به بازار مصرف ارائه گردیدند. به موازات این تنوع تغذیه ای، مباحثی همانند تولید تخم مرغ مایع، جداسازی صنعتی زرده و سفیده تخم مرغ، پاستوریزاسیون تخم مرغ، تولید صنعتی پوسته تخم مرغ، تولید صنعتی غشاء های تخم مرغ و معرفی کاربری آن ها، در این رویکرد مورد بررسی قرار گرفت.
همان طور که می دانیم در حال حاضر در کشورهای مختلف و از جمله ایران، بحث کیفیت مواد خوراکی و توجه به سلیقه و طبع مصرف کنندگان مواد خوراکی مورد توجه ویژه تولید کنندگان مختلف قرار گرفته است. در ارتباط با تخم مرغ، همیشه این بحث از طرف مصرف کنندگان مطرح بوده که تخم مرغ های تولید شده در روستاها از خواص تغذیه ای مطلوب تر و با ارزش تری برخوردارند. یکی از دلایل این نگرش به رنگ زرده تخم مرغ های تولید شده به روش سنتی باز می گردد. به طوریکه مصرف کنندگان حاضر به پرداخت وجه بیشتری جهت خرید این تخم مرغ ها بودند. توجه به بحث افزایش کیفیت تغذیه ای تخم مرغ از دو جنبه موجب گردید که استفاده از منابع کاروتنوئیدی (رنگدانه های طبیعی) در جیره غذایی مرغان تخمگذار مطرح گردد.
1 – ترکیبات کاروتنوئیدی که از منابع طبیعی قابل استخراج هستند، خاصیت آنتی اکسیدانی دارند و به همین دلیل می توانند با رادیکال های آزادی که در بدن تولید می شوند ترکیب شوند و به این ترتیب مانع بروز خواص منفی آن ها در بدن شوند (به عنوان مثال این ترکیبات می توانند مانع اکسیداسیون LDL ها در بدن شوند).
2 – ترکیبات کاروتنوئیدی که از منابع طبیعی به دست می آیند، طیف وسیعی از ترکیبات را در بر می گیرند. دسته ای از این ترکیبات که به دلیل خصوصیات ساختمانی خاص خود، نور را به طور انتخابی جذب می نمایند اصطلاحاً رنگدانه نامیده می شوند. افزودن این ترکیبات به جیره غذایی طیور موجب می گردد که رنگ مطلوب زرده تخم مرغ به دست آید و به این ترتیب سلیقه مصرف کنندگان هم از نقطه نظر کیفی تامین گردد. در این ارتباط ذکر یک نکته هم ضروری به نظر می رسد. نکته مهم در این ارتباط آن است که بدن طیور قادر به سنتز این دسته از ترکیبات نمی باشد و این مواد باید حتماً از طریق جیره غذایی تامین شوند.
بنابراین چنانچه هدف از استفاده از رنگدانه ها، غنی سازی تخم مرغ و دسترسی به رنگ مناسب زرده تخم مرغ باشد، باید حتماٌ از رنگدانه های طبیعی استفاده شود.
رنگدانه های طبیعی شامل دسته ای از ترکیبات هستند که تحت عنوان لوتئین و زی زانتین نامیده می شوند.
لوتئین و زی زانتین رنگدانه های زرد رنگ از دسته گزانتوفیل ها هستند که به گروه کاروتنوئیدها تعلق دارند. این رنگدانه ها در مواد خوراکی از قبیل کلم پیچ، کلم بروکلی، اسفناج، انواع میوه ها، سبزی ها و گل همیشه بهار یافت می شوند. یکی از منابع ذخیره کننده این رنگدانه ها، زرده تخم مرغ می باشد.
لوتئین علاوه برخاصیت تولید رنگ، خاصیت آنتی اکسیدانی هم دارد. این ترکیب می تواند رادیکال های آزاد ناشی از اکسیداسیون مواد خوراکی را از بین ببرد و به این ترتیب می تواند DNA، پروتئین و چربی های درون زرده تخم مرغ و بافت های بدن را در مقابل اکسیداسیون محافظت نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب
مقدمه
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.
طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟
اهمیت و ضرورت مسئله
بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از:
-از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو با توجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود.
- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است.
الف) از یکسو فقدان نهاد و نمادهای دمکراسی می تواند زمینه ساز عدم پایایی اپوزیسیون سازمان یافته و مؤثر گردد. همچنین در فضای اختناق و سرکوب آموزش عملی و نظری نیز دارای محدودیت هایی است که می تواند منجر به یکسویه نگری و عمل گرایی بدنه و تشدید فضای نخبه گرایی در درون این سازمان ها گردد. سانترالیزم و ظهور نمادهای غیردمکراتیک در این موقعیت نیز از دیگر برآیندهای ناگزیری است که می تواند ماندگاری و پویایی این سازمانها را در معرض خطر قرار دهد. بی تردید در افق گسترده، ارتباط این سازمانها با هواداران خود نیز می تواند دستخوش نوعی روابط رمه- شبانی گردد که دارای آثار منفی و ناپایداری است که در شرایط آزاد و شکست فضای اختناق خود را نمایان می سازد. نمونه این پیامد آسیب شناختی را می توان در شرایط انقلابی سال ۵۷ نیز مشاهده کرد. ب) از سوی دیگر از منظر اثر گذاری اپوزیسیون بر فرایند دمکراسی می توان این پیامدهای آسیب ساز را دنبال کرد.
موریس دوورژه» جامعهشناس فرانسوی علاوه بر منشا پارلمانی برای احزاب که توضیح دادیم، منشا «برونی» نیز برای احزاب ذکر میکند. براین اساس احزاب از سوی انجمنهای روشنفکری، گروههای اجتماعی، فرقههای مذهبی، دولتها، اشخاص متنفذ، اتحادیههای کارگری و دهقانی و ... پایهگذاری شدند. چنانکه منشا حزب کارگر انگلیس به سال ۱۸۹۹ و سندیکاهای کارگری آن زمان برگشته و گروههای مذهبی نیز از اواخر قرن ۱۹ احزاب در اروپا را سروسامان دادند که از جمله در هلند احزابی چون «حزب ضد انقلابیون» و «حزب مسیحی تاریخی» شکل گرفتند و سرانجام به احزاب دموکرات مسیحی کنونی منجر شدند. ... "شکل دوم تشکیل احزاب را سوسیالیستها پیریزی کردند چنانکه درست برعکس احزاب قبلی، این بار با تکیه بر مردم و تودهها و نه نخبگان متنفذ، تصمیم به تامین هزینههای انتخاباتی خویش گرفتند و در حقیقت هزینههای حزب، از حق عضویت تکتک افراد عضو حزب تامین میشد.این احزاب دارای کادر ثابت و اداری و تشکل از سازمانهای پیچیده و منسجم و تشکیلات مشخص و با برنامه بودند و از آنجا که براساس مرام و مسلک ویژه و مکتبی خاص شکل گرفته بودند در حقیقت رویکرد و رویه ایدئولوژیک یا مکتبی داشتند" (میربد، " درغرب احزاب سیاسی متکی به طبقات اجتماعی هستند. احزاب اشرافی محافظه کار بر طبقه ثروتمندان زمیندار ۱۳۸۵( و فئودال تکیه دارند و احراب لیبرال به طبقه بورژوازی صنعتی و تجاری که ثروتمندان جدید جامعه را دربر می گیرد و روشنفکران به این حزب گرایش دارند. همچنین احزاب سوسیالیست و کارگری، پدیده های قرن بیستم هستند که با رشد طبقه کارگر پدید آمدند، رنگ دیگری به رقابت های حزبی دادند و تضاد طبقاتی را شدت بخشیدند" (سعیدی، ۱۳۷۷)". لیبرالیسم با ادعای سپردن حق ویژه به پادشاه یا مقامات مذهبی مخالف است. در دنیای مدرن شایستهسالاری جای این امتیازها را میگیرد. ضمن رعایت آزادی فردی، دولت مؤظف میشود که حداقلهای زندگی را برای شهروندان نیازمند فراهم کند. برخلاف حقوق طبیعی و حقوق بشر که خودبهخود باید وجود داشته باشند و هیچ نهاد و قدرتی