دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره اختلال سلوک word

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

اختلال سلوک:

اختلال سلوک مجموعه ی پایداری از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل میگیرد و غالبا مشخصه ی آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است . اختلال سلوک با بسیاری از اختلالات دیگر از جمله اختلال نقص توجه_ بیش فعالی افسردگی و اختلالات یادگیری همراه است و علاوه بر آن با چندین عامل روانی_اجتماعی نظیر سطح پایین اجتماعی-اقتصادی روش تربیتی خشن وتنبیهی اختلافات خانوادگی فقدان نظارت مناسب والدین و فقدان کفایت اجتماعی ارتباط دارد .خطر ابتلا به اختلال سلوک در کودکانی که یکی از والدین حقیقی یا والد خوانده ی آنها به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلاست یا یکی از برادران یا خواهران آنها مبتلا به اختلال سلوک است، بیشتر است. این اختلال همچنین در کودکانی که والدین آنها وابستگی به الکل، اختلالات خلقی، اسکیزوفزنی یا اختلال بیش فعالی همراه با عدم توجه یا اختلال سلوک داشته اند، شایع تر است. صرفنظر از تأثیرات وراثتی والدین بر کودکان که در این اختلال گزارش شده، بخش عمده ای از رفتارهای ضداجتماعی و مرتبط با اختلال سلوک و بزهکاری، ناشی از آموزش توسط پیام های کلامی و غیر کلامی والدین، خواهران و برادران است.

 بر طبق ملاکهای DSM-IV-TRوجود سه رفتار اختصاص از 15 رفتار ذکر شده ضروری است که شامل موارد زیر است:

1-زورگویی وقلدری

2-تهدید کردن

3-ارعاب دیگران

4-بیرون ماندن از خانه علی رغم قدغن والدین

5-شروع قبل از سن 13 سالگی

DSM-IV-TR همچنین تصریح میکند که فرار از مدرسه باید قبل از 13 سالگی شروع شده باشد تا جزو نشانه های اختلال سلوک محسوب شود .این تشخیص را فقط زمانی میتوان برای افراد بالاتر از 18 سال به کار برد که واجد ملاکهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی نباشند.DSM-IV-TRنوع خفیفی از این اختلال را توصیف میکند که در آن معدودی از مشکلات رفتاری فراتر از حدی که برای تشخیص لازم است وجود دارند وهمچنین این مشکلات فقط منجر به آسیب جزیی دیگران میشوند .طبقDSM-IV-TRدر نوع شدید این اختلال مشکلات رفتاری فراوانی علاوه بر حداقل لازم برای تشخیص وجود دارد و یا مشکلات رفتاری موجب آسیب قابل ملاحظه به دیگران میشود.)کاپلان)

تاریخچه و طبقه:

روانشناسان روانپزشکان به طور سنتی اهمیت رفتارهای ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داده اند. اولین دیدگاه از تجربه بیماران بالینیبود که تصور میشد در شکل گیری شخصیت از نقص اساسی برخوردارند اصطلاح شخصیت جامعه ستیز در مورد خصوصیات بالینی این اختلال به کار گرفتهشد دومین دیدگاه از تجربه عالی درکار کردن با جوانان بزهکار ناشی شد تصور رایج چنین بود که اینگونه افراد با رفتار ضد اجتماعیخود در حال واکنش نشان دادن بهرویدادهای سخت زندگیوناگواری میباشند که در خانواده یا جامعه خویش تجربه کرده اند(ارلس1944).

هیلی(1926)پایه گذار وپدید آورنده اولین کلینیک دادگاه نوجوانان در شیکاگو وبوستون افراد بزهکار را به عنوان کسانی که دارای نقص"سرشت روانی" هستندتوصیف نمود.او بر اهمیت یافتن دو نقص فیزیکی و روانی بیماران تاکیدمی کرداین ترکیب نواقص عقیده او را که رفتار این گونه نوجوانان ناشی از طبیعت و وراثت است تصدیق مینمود.در همان زمان روانشناس انگلیسی برت(1952)رساله ای به یاد ماندنی منتشر نمود و تهاجمات چند گانه اجتماعی و بیولوژیکی را که باعث تقویت این نواقص میشدندشناسایی نمود اما او روی عامل وراثتی تاکید کمتری داشت.

کلکلی(1941)رساله ای تحت عنوان "نقاب سلامتی"منتشر نمود وتوضیحات بالینی مفصل و ارزیابی جامعی را در مورد افراد جامعه ستیز ارائه کرد وی این خصوصیات را به شرح ذیل عنوان نمود.

1-عدم وجود حس مسئولیت

2-امتناع از پذیرفتن انتقاد به خاطر انجام کارهای خلاف

3-عدم وجود حس شرم وحیا وندامت

4-دروغگویی و فریب

5-درس نگرفتن از تجربیات

6-خود محوری بارز

7-عدم بصیرت

8-افراط در نوشیدن الکل

9-انحرافات جنسی

10-هدف هدفگرایی که نتیجه آن اغتشاش در امور زندگی است.

وی همچنین به تاثیرات عوامل وراثتی و محیطی معتقد بود.

در حالیکه کلکلی سعی در طبقه بندی این اختلالات داشت متخصصین بالینی دیگرکه برروی کودکان کار میکردند تلاش داشتند تا منشا مجموعه نشانگان رفتاری را شناسایی کنندکه تصور میشود با" جامعه ستیزی"بزرگسالان در ارتباط است.یکی از موثرین این گروه

"جان باولبی"بود .او در یکی از مطالعات اولیه مربوط به پسر بچه های بزهکار سیستمی را ابلاغ کردکه از شش نوع تشکیل شده بود. در بین آنها خصوصیات بی عاطفی هیجان زد گی و افسردگی متداول بود این سیستم شبیه به طبقات اصلی اختلال سلوک بود که بعدا در ICD-10بوجود آمد.(سازمان بهداشت جهانی1992)

رابینز(1978)به رابطه متقاعدکنندهای بین مسایل رفتاری کودکان و نوجوانان و اختلال شخصیت ضداجتماعی دست یافت.این مطالعه مهم در نمونه های مختلف تکرار شد و یافته هایی که بدست آمد از قابل اطمینان ترین یافته های ممکن در روانپزشکی نوین بود.

این یافته ها جدی بودن و دیرینگی و طویل المدت بودن اختلالات ضد اجتماعی را ثابت کرد.

وقتی که این مسایل از کلینیک های متعلق به دادگاه به روی جامعه و زمینه های طبی حرکت نمودبه موازات پیشرفت اصول روانپریشی در اذهان روانپزشکان چشم اندازی بهتر وگسترده تر از نظریه های مربوط به"حقارت سرشتی"گردید و نظریات تشخیصی جدیدی ظهور کرد.ابتدا اختلال سلوک و سپس اختلال نافرمانی وارد "واژگان"روانپزشکی کودک شد.



خرید و دانلود تحقیق درباره اختلال سلوک word


آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است؟ 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مبحث مطلب:

آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است؟

با شروع فصل پاییز کم‌کم هوا خنک و خنک‌تر می‌شود و با غروب آفتاب سرمای ملایمی بر فضا حاکم. مریم، دختر کوچولوی پنج‌ساله‌ای است که قرار است در یکی از شامگاه‌های سرد پاییزی با مادرش برای خرید به خیابان برود. کشوی لباسش را باز می‌کند و پیراهن صورتی‌اش را بیرون می‌آورد تا بپوشد. اما مادر با او مخالفت می‌کند و می‌گوید: «هوا سرد است». مریم جواب می‌دهد: «نه من سردم نمی‌شود.» پایان این ماجرا به اصرار پرخاش و گریه مریم و عصبانیت مادر ختم می‌شود. تقریبا در بسیاری از موارد چنین مشکلاتی بین مریم و مادرش به وجود می‌آیند و مادر مریم از لجبازی او سخت نگران و ناراحت است. اما چرا مریم لجباز است؟لجبازی در حدود سنین سه تا شش سالگی بروز می‌کند و از ویژگی‌های رشدی بچه‌ها محسوب شده و اختلال نیست. «پریستینه آرزومانیان» روانشناس بالینی می‌گوید: «این ویژگی رشدی همزمان با شکل‌گیری من در کودک به وجود می‌آید و به مرور زمان در سنین بعدی کمرنگ‌تر خواهد شد. کودک در این سنین شروع به کشف خود و محیط پیرامون می‌کند.» «عاطفه فردوسی‌پور» روانشناس تربیتی هم در این مورد می‌گوید: «حدود سنی ۳ تا ۶ سالگی کودک را دوره پیش عملیاتی می‌نامند. توجه کودک در این مرحله فقط به خودش است و به دلیل ظرفیت‌شناختی محدود قادر نیست خودش را جای دیگران بگذارد. در واقع لجبازی برچسبی است که دیگران به کودک می‌زنند و ناشی از عدم تحول شناختی اوست.» آنچه ما تحت عنوان لجبازی کودکان می‌شناسیم عبارت است از نافرمانی کودک از دستورات پدر و مادر، بی‌نظمی و... دکتر «راشل بارلی»، نویسنده کتاب «کودک لجوج شما» و «هشت مرحله برای رفتار بهتر»،‌ اظهار می‌کند: «کودکان در این سنین سرسختانه نسبت به آنچه می‌خواهند اصرار می‌کنند. اما والدین باید بدانند که اگرچه کودکشان سرسختی می‌کند و موجب ناراحتی آنها می‌شود اما او آماده تغییر عقیده نیست.» اگرچه در این سنین مهارت‌های زبانی و گفتاری کودک خوب است اما او هنوز منطق بزرگسالان را درک نمی‌کند. بنابراین بحث و مجادله با او بی‌فایده خواهد بود. والدین باید از مقابله بی‌مورد با کودک خودداری کنند و فقط در مواردی که رفتار کودک مشکلی را ایجاد می‌کند با قاطعیت و به آرامی او را از انجام آن رفتار یا انتخاب باز دارند. آرزومانیان معتقد است: مخالفت‌های زیاد و بی‌مورد باعث افزایش حالت مقابله و ستیزه‌جویی در کودک می‌شود و حتی ممکن است در آینده هم به صورت عادتی که تبدیل به اختلال لجبازی شده است در فرد بروز کند. لجبازی اگر همراه با پرخاشگری شدید باشد و در سنین بالا هم همچنان در فرد وجود داشته باشد، می‌تواند یک اختلال محسوب شود و برای درمان آن باید از یک روانشناس کمک گرفت. پزشک با ارزیابی اینکه فرد در چه موقعیت‌هایی لجبازی می‌کند، دستورات لازم برای رفع این رفتار را به والدین خواهد داد. یکی از راه‌های از بین بردن این رفتار بی‌توجهی نسبت به موقعیت لجبازی است به طور مثال کودکی که هنگام غذا خوردن لجبازی و از غذا خوردن امتناع می‌کند با کمی بی‌توجهی مادر و عدم اصرار او در این مورد اصلاح خواهد شد. البته هرگز نباید نقش تشویق را فراموش کرد با تشویق‌های به موقع و درست می‌توان رفتارهای صحیح را جایگزین رفتارهای نادرست کرد. تشویق باید بلافاصله بعد از انجام رفتار درست و به اندازه میزان خوبی رفتار باشد. برای یک رفتار کوچک مثلا جمع کردن اسباب‌بازی‌ها نباید تشویق خیلی بزرگی در نظر گرفت در این مورد می‌توان ساعت بازی با دوستان را افزایش داد. عاطفه فردوسی‌پور، روانشناس تربیتی در مورد علل تشدید لجبازی می‌گوید: امر و نهی‌های مکرر و فرمان‌های غیر‌علمی به کودک باعث تشدید لجبازی در کودکان می‌شود، به طور مثال اینکه همیشه و تحت همه شرایط از کودک بخواهیم هر روز سر ساعت معینی بخوابد و بیدار شود. تبعیض بین کودکان، دادن قول‌هایی که هرگز به آنها عمل نمی‌شود، بی‌توجهی و خشونت والدین، مخالفت‌های مکرر با رفتارهای کودک و استفاده نابجا از تنبیه و تشویق باعث افزایش لجبازی در کودکان خواهد شد. گاهی بر اثر عوامل یاد شده کودک دست به پرخاشگری می‌زند، اما والدین پرخاشگری او را با لجاجت اشتباه می‌گیرند. لجاجت پدیده‌ای طبیعی‌تر از پرخاشگری است و متعلق به کودک است. او در ادامه یادآور می‌شود: «گاهی علت پرخاشگری و لجاجت کودک در رفتار ما نهفته است، در واقع گاهی ما مقصر اصلی هستیم. در سنین بالاتر و بعد از ورود به پیش‌دبستانی و دبستان هم اولیای مدرسه و قوانین آنها در این زمینه نقش مهمی خواهند داشت.

لجاجت و کج خلقی در کودکان

 

در قسمت قبل به سه مشکل از اختلالات رفتاری کودکان یعنی جویدن ناخن ، مکیدن شست و شب ادراری پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم...

مشکلات اجتماعی

وقتی که کودک راه رفتن و تکلم را بیاموزد، روش های بیان مشکلات هیجانی وی توسعه می یابد. در این حال ممکن است مشکلات هیجانی خود را از راه  تخریب و عدم تحرک و مخالفت جویی و منفی کاری و مانند اینها ابراز کند.در دو تا سه سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست. والدین باید پیروی از مقررات اجتماعی را به کودک بیاموزند . اگر خواسته والدین عاقلانه و متناسب باشد و نیاز کودک به محبت را ارضاء کند ، کودک به تدریج تحت کنترل درخواهد آمد. اما اگر الزام والدین شدید و ابراز محبت آنها به صورت صحیحی نباشد ، طفل ممکن است که رفتارهای ناهنجار این دوره را تشدید کند و امکان دارد که این ناهنجاری ها در او تثبیت شوند. طفل خردسالی که از او انتظارات زیادی دارند و یا نسبت به وی محبت کمی ابرازشده به دو شکل واکنش نشان می دهد : اولاً ممکن است نهایت کوشش خود را با توانایی محدودی که دارد، برای انجام تقاضاهای والدین به کار برد و به یک کودک در خود فرو رفته مبدل شود . ثانیاً امکان دارد کودک سرکشی بار آید. سرکش بودن طفل ممکن است به شکل غیر فعال و یا به صورت پرخاشگری باشد. هرگاه  از طفلی که به شکل غیر فعال سرکش باشد بخواهند تا کاری را انجام دهد، با خوشرویی قبول می کند ولی  به حدی در انجام آن کار تعلل می ورزد که هرگز آن کار انجام نمی شود. در صورتی که بیشتر اطفال سرکش مهاجم آشکارا از دستورات سرپیچی می کنند . ولی در هر دو حال ، والدین نمی توانند به انتظارات خود در مورد کودکشان جامه ی عمل بپوشانند. کودک سرکش مهاجم  در مورد هر چیز که از وی خواسته شود، مخالفت شدید نشان می دهد و به نظر می رسد که مجازات برای چنین کودکی مؤثر نخواهد بود.

او در قبال کوشش هایی که برای اصلاحش به کار می رود، مقاومت نشان می دهد و ظاهراً در برابر خشم والدین بی اعتناست. منفی کاری او به صورت فعالیت های خرابکارانه خود نمایی می کند. به



خرید و دانلود  آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است؟ 22 ص


تحقیق در مورد اختلال های روانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اختلال‌های روانی

بهنجاری/ نابهنجاریبهنجار و نابهنجار در ارتباط با رفتار بشر، اصطلاح‌های نسبی هستند؛ بنابراین تعریف آن‌ها دشوار است. مثلا بهنجاری الگوهای رفتاری و صفات شخصیتی توصیف شده است که مطابق با راه‌های استاندارد یا متناسب و مقبول رفتار هستند، اما استفاده از اصطلاحاتی نظیر «مقبول» به دلیل مبهم بودن، ارتباط با داوری ارزش‌ها و تغییر آن‌ها از فرهنگی به فرهنگ دیگر، دور از انتقاد قرار گرفته‌اند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) بهنجاری را حالت سلامت جسمی، روانی و اجتماعی تعریف کرده است، اما این تعریف نیز محدود است. زیرا فقط تعریف سلامت روانی و جسمانی را فقدان بیماری روانی و جسمی تعریف می‌کند. متن بازنگری شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV- TR) تعریفی برای بهنجاری یا سلامت روانی ارائه نمی‌کند؛ هر چند که برای اختلال روانی تعریفی ارائه می‌دهد.اختلال روانی را می‌توان یک سندرم یا الگوی رفتاری دانست که با احساس ناراحتی یا ناتوانی (تخریب در یک یا چند زمینه‌ی کارکردی) همراه است. همچنین سندرم نباید فقط پاسخی قابل انتظار و تایید شده از نظر اجتماعی نسبت به یک رویداد خاص، نظیر مرگ یک فرد عزیز باشد. مطابق تعریف IRـ IVـ DSM رفتارهای انحرافی (مثلا از نظر سیاسی، مذهبی یا جنسی) و تعارض‌هایی که در درجه‌ی اول بین خود و اجتماع وجود دارد، اختلال روانی شمرده نمی‌شوند.

عوامل اساسی به‌وجود آورنده رفتار نابهنجاراسترس استرس مجموعه‌ای از تنش‌های هیجانی همراه با تغییرات زیست شناختی (تعریف، تپش قلب، تغییرات فشار خون) است که با تهدید از جانب یک رویداد بیرونی پدید می‌آید. هر فردی در زندگی درجاتی از استرس را تجربه می‌کند، اما هنگامی که رویداد خارجی تهدیدآمیز شدید و طولانی باشد مثلا تصادف، مرگ، محرومیت و ...، تلاش تطابقی عمده‌ای برای شخص لازم است. این امر ممکن است شخص را در معرض فروپاشی پاسخ‌های انطباقی قرار داده و موجب بروز رفتار نابهنجار شود.

مکانیزم‌های کنارآمدن:در مقابل یک رویداد یا یک رشته موقعیت‌های استرس آمیز، شخص ممکن است با معطوف ساختن رفتار به مدارا با رویداد استرس‌آمیز به چالش برخیزد یا ممکن است حالت دفاعی گرفته و به مکانیزم‌های ناخودآگاه کنارآمدن متوسل شود، که معمولا مکانیزم‌های دفاعی خوانده می‌شوند.

آسیب پذیری:پاسخ کافی دادن یا ندادن فرد نسبت به استرس، تابع آسیب‌پذیری یا استعداد او برای ابتلا به اختلالات روانی است. آسیب‌پذیری دو علت علت اساسی دارد: علل ژنتیک، که در آن ژن‌های معیوب استعداد برای ابتلا به اختلال روانی را به وجود می‌آورند؛ و تجارب اوان زندگی که با نقص مراقبت پدر و مادری یا ناکافی بودن فرصت‌های یادگیری مشخص است.

تشخیصگستره‌ی وسیعی از مشکلات تحت عنوان آسیب‌ روانی قرار دارند. بعضی از آن‌ها فقط شامل یک ناراحتی عاطفی خصوصی هستند، تعدادی نیز آن‌چنان از کارکرد بهنجار ساقط شده‌اند که از دید هر ناظری مشهود و مشخص هستند. تعدادی می‌توانند در خانه و محل کار خویش کارکرد مناسبی داشته باشند، عده‌ای نیز نیازمند بستری شدن هستند. بعضی از این موارد را می‌توان یک واکنش موقت در برابر فشار روانی دانست و تعدادی نیز سال‌ها به طول می‌انجامند. برخی از آن‌ها بر کیفیت تفکر یا واقعیت آزمایی تاثیر نمی‌گذارند و تعدادی نیز توانایی استدلال و یا تمیز واقعیت از خیال را از دست می‌دهند. افراد متخصص کوشیده‌اند تا این مشکلات را در طبقه‌های تشخیصی مجزایی طبقه‌بندی کنند.

 

در ادامه، توصیف‌های مختصری راجع به برخی از طبقات تشخیصی عمده ارائه شده است.

اختلال‌های اضطرابی مشکل اصلی افراد مبتلا به این اختلال، احساس اضطراب یا عصبی بودن است که به نظر می‌رسد توجیه منطقی ندارد. فرد می‌تواند تفکر و استدلال یکپارچه و منسجمی داشته باشد و معمولا متوجه بی‌معنا بودن ترس خود می‌باشد. از اختلالات این گروه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: اختلال‌های هراس، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشت‌زدگی، اختلال وسواس فکری ـ عملی.

اختلال‌های جسمانی شکل شکایت اولیه‌ی اختلال‌های جسمانی شکل شکایت از نشانه‌های جسمانی است، هر چند هیچ گونه بیماری جسمانی واقعی وجود ندارد. این نکته تا حدودی درست است که این نشانه‌ها همگی آفریده‌ی ذهن فرد هستند. اختلالات این گروه عبارتند از: اختلا‌ل جسمانی کردن، خود بیمارانگاری، واکنش‌های تبدیلی.

اختلالات تجزیه‌ایاین اختلالات شامل مشکلات شناختی مانند فقدان حافظه، فقدان هویت شخصی و یا حالت دگرگون شده‌ی هشیاری می‌گردد. اختلال فراموشی تجزیه‌ای، فرار تجزیه‌ای، اختلال هویت تجزیه‌ای، اختلال مسخ شخصیت جزء این گروهند.  

اسکیزوفرنیاسکیزوفرنی شامل فروپاشی و تجزیه در توانایی تفکر منطقی و یا توانایی تمیز واقعیت از خیال می‌گردد. ممکن است بیمار توهم داشته باشد، یعنی تجارب ادراکی مانند شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمی‌شوند. فرد ممکن است هذیان داشته باشد، یعنی باورهای کاملا نادرست مثل این اعتقاد که بیمار مرده است. استدلال در اغلب اوقات عجیب و غریب است. در بسیاری از موارد، این افراد از لحاظ اجتماعی گوشه گیر هستند و دوست دارند از دیگران دوری کنند.

اختلال‌های خلقی اشخاص مبتلا به اختلال‌های خلقی از یک حالت خلقی شدید و طولانی مدت در عذاب هستند. معمولا شخص می‌تواند استدلال کند و با واقعیت تماس دارد، هر چند امکان دارد در موارد شدیدتر



خرید و دانلود تحقیق در مورد اختلال های روانی


تحقیق در مورد اختلال هویت جنسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

مقدمه

سرآغاز وجود هر کدام از ما هنگامی است که یک اسپرم با یک اوول با یکدیگر در می آمیزند و هستی ما را به بار می نشانند (سیمونه، ترجمه سلطانیه، 1376. ص26).

با انتقال اسپرم توسط پدر، تأثیر مستقیم او در جنبه وراثتی بپایان رسیده و مادر تا 9 ماه دیگر رابطه فیزیکی و عاطفی اش را با کودک ادامه خواهد داد. (شکوهی یکتا 1373، ص14) 3 ماه بعد از ازدواج اسپرم و اوول جنسیت فیزیولوژیک این موجود ناشناخته بیولوژیکی مشخص می گردد، در ادامه بعد از ادا و کاهش مسولیت توسط ژن ها و هورمون ها، تکامل جنسیت (جنسیت فیزیکی، هویت جنسی، رفتار جنسی) توسط شاخص های پر رنگ تری چون عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی ادامه پیدا می کند. (گولومبوک و همکاران، شهر آرای، 1378، ص7).

محققین عقیده دارند که جنین از هیجده هفتگی می شنود، تحقیقات دیگر توسط دستگاه های گریه نگاری از جنین های نارس موید آن است که تاریخ ظهور حافظه و یادگیری از 5 ماه پس از تشکیل نطفه آغاز می گردد.

بر اساس یکی از مطالعاتی که به کمک سنجش امواج مغزی انجام گرفت، نشان داد که جنین بعد از تولد حتی در خواب هم صدا را می شنود، مغز نوزاد می تواند در هر دو مرحله فعال و آرام خواب، صدای یک تیک ساده در حد 60 دسیبل را ضبط کند (بی چمبرلین، زاهدی و همکاران، 1379، ص 26 و ص 27).

یکی از طبقه بندی های اجتماعی عمده در هر جامعه ای جنسیت است. غالباً اولین سوالی که در مورد یک بچه می پرسند این است که بچه پسر است یا دختر؟ در فرهنگ ما و سایر فرهنگ ها مجموعه ای از علایق، خصوصیات شخصیتی و رفتارها، زنانه یا مردانه تلقی می شوند.

کودکان در همان آغاز که هنوز کوچکند، این معیارهای فرهنگی را می آموزند و کسب می کنند (ما سن و همکاران، ترجمة یاسایی، 1373 ، ص 340).

کسب هویت جنسیتی از ازمنة قدیم بصور آموختن مهارتهای خاص مردانه چون سوارکاری، تیراندازی، رقابت و ... توسط پسران و یادگیری مهارت های زنانه چون بچه داری، آشپزی و ... از جانب دختران؛ و امروزه بصورت همانند سازی مستقیم و غیر مستقیم بواسطه وجود والدین، کتاب های داستان، تلوزیون و ... صورت می گیرد (محسنی، 1368، ص91).

اگر قدم به قدم، روند رشد جسمی ـ روانی یک انسان به زیر ذره بین برده شود، کم کم به مرحله ای رسیده خواهد شد خیره کننده و طوفانی؛ این مرحله که به تأیید اکثر اندیشمندان به عنوان تولد دوباره از آن یاد شده است، مرحله ای نیست جز مرحلة نوجوانی.

اگر بعد از بلوغ به زیر لاله های دیگر این دوران (نوجوانی) نظری افکنده شود، مسائل و بحران های دیگری چون، بحران هویت، استقلال و غیره در ذهن ها پر رنگ می شوند که هر نوجوانی به گونه ای با آن دست به گریبان شده و برای کسب شخصیت بهنجار به ستیز معقولانه با هر یک از این بحران ها بواسطه کمک اطرافیان باید بپردازد، یکی از این بحران ها، بحران هویت می باشد.

نوجوان به اقتضای سن خود در جستجوی هویت خویش می باشند. بعلت تغییر و تحولاتی شدید در جسم و روح. نوجوان به خود آمده و دورة خود شناسی و تطبیق آموخته ها با واقعیات را انجام داده و ماحصل این تعاملات، تثبیت هویت شخصی در شاهراه فکری اش می باشد.

بدیهی است کسب متعادل هویت، رفتاری متعارف در جامعه را باعث می گردد (فرهادیان، 1370، ص 38).

هویت به انواع گوناگونی چون هویت شغلی، تحصیلی و غیره تقسیم می گردد که یکی از انواع آن ها هویت جنسیتی می باشد که روند رشد آن از اوان کودکی آغاز شده و به واسطه مکانیزم همانند سازی تا دوران بلوغ به اوج خود می رسد.

در این بین افرادی یافت می گردند که بعلل مختلف از جمله پرورش نادرست توسط اطرافیان الخصوص والدین و نتیجتاً همانند سازی با جنس مخالف، دیگر از جنس فیزیولوژی و بدنبال آن افکار و رفتارهای جنس خود راضی نبوده و بر اثر تنفر از خود، دست به دامن روانپزشکان یا پزشکی قانونی شده و اقدام به تغییر جنسیت می کنند، که به این افراد اصطلاحاً تبدل خواه جنسی می گویند.

با کمی تفکر در روند آسیب تبدل خواهان جنسی، بزودی به این استنباط خواهیم رسید که، اغلب این آسیب دیدگان را آسیب دیدگان را آسیب دیدگان بعد اجتماعی آن تشکیل داد، که علت عمدة آن، عدم همانند سازی صحیح با هم جنس خود می باشد.

این افراد با وجود اینکه می دانند به گروه جنس موافق خود تعلق دارند ولی خود را دارای تفاوت های محسوسی با آنان حس می کنند. بیشتر آنان پیش از بلوغ از وضعیت جنسیت خود متنفرند و آرزوی اصلی آنان پیوستن به گروه جنس مخالف است و این اشتغال خاطر دائمی کلیه فعالیت های آنان را تحت الشعاع قرار می دهد و محور اصلی جهان بینی آنان می شود (مهرابی 1374، ص7).

تاریخچه

از ابتدای خلقت، بدنبال ساده ترین مجودات چند سلولی مانند: ستارگان ریزدریایی و اسفنج ها و... درخت زندگی شاخه های متعددی بوجود آورد. در ابتدای این مرحله، هر سلولی، سلول مشابه خود را بوجود آورد اما از این پس در پی امیزش هر دو سلول، سلول سومی متفاوت با آن پدیدار گشت.

گروهی از آنها با هم جفت و جور شده اند و تبادل ژنیتکی کردند و بدین ترتیب جنسیت فرا گیر شد. در آمیختگی ژن ها با دو رشته DNA صورت می گرفت و روند دوتایی داشت؛ محققان عقیده دارند که ترکیب سه رشته DNA با هم سبب پیچیده تر شدن نظام جهان و در نتیجه فنا پذیر شدن زندگی انسان می گردد (سیمونه، ترجمة سلطانیه، 1376، ص 123 و ص 124).

فروید نیز به خصوص بر دو جنسی بودن (میل همزمان به همجنس و جنس مخالف) مردان و زنان تأکید داشت. فیلسوفانی چون افلاطون نیز بر دو جنسی بودن انسان در



خرید و دانلود تحقیق در مورد اختلال هویت جنسی


تحقیق در مورد اختلال شخصیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اختلال شخصیت

شخصیت می‌تواند سازگار و یا ناسازگار باشد و این ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد .اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها»

طبقه بندی اختلالات

گروه A افراد عجیب و نا متعارف

پارانوئید

اسکیزوئید

اسکیزوتایپ

گروه B افراد نمایشی-احساساتی و دمدمی

ضد اجتماعی

اختلالات شخصیتی مرزی

اختلال شخصیت نمایشی

خودشیفته

گروه C افراد مضطرب و هراسان

اختلال وسواسی - جبری

دوری گزین

وابسته

اختلالات شخصیتی مرزی

اختلالات دو قطبی

پارانویا، در تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوق العاده و خارج از اندازه‌ای که به سلامت جانی و مالی خود می‌دهد، خود را شکنجه می‌دهند. این گونه از افراد مدام در این فکر هستند که عواملی انسانی، طبیعی یا ماورا طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانواده شان را تهدید می‌کنند و همه، در فکر توطئه چینی بر ضد آنها هستند.

دیدگاه امیل کریپلین، روانشناس آلمانی، درباره پارانویا

امیل کریپلین (Emil Kraepelin ۱۹۲۹-۱۸۵۶) روانشناس آلمانی، در تلاش اولیه خود برای دسته بندی بیماریهای روانی، از اصطلاح پارانویای مطلق برای شرح حالت روانی ای استفاده کرد که توهم، جزء اصلی آن باشد اما این توهم هیچ صدمه و زوال آشکاری به سلامت عقل شخص وارد نکند و نشانه بیماریهای دیگری چون جنون زودرس (یا dementia praecox)، که اصطلاح قدیمی بیماری شیزوفرنی است، در آن نباشد. پارانویا، در معنای اصیل یونانی خود، به معنای دیوانگی است (پارا para = خارج و نوس nous = عقل). کریپلین با استفاده از این ریشه لغوی، نامی برای تشخیص افکار توهمی به وجود آورد. بنا به تعریف او هرگونه افکار توهمی، بدون احساسات خودآزارانه، در این دسته می‌گنجند. برای مثال کسی که دچار این توهم شده‌است که یک شخصیت مهم سیاسی یا ادبی است، می‌تواند در دسته مبتلایان به پارانویای مطلق بگنجد.

هرچند که اصطلاح پارانویای مطلق دیگر چندان استفاده ندارد و اصطلاح اختلال توهم یا Delusional disorder جایگزین آن شده‌است اما جدیدا، از این لغت برای شرح حالتی به کار می‌رود که شخص مبتلا به آن، از توهمات خود بسیار آزار می‌بیند زیرا:

این شخص تصور می‌کند که صدمه یا حادثه آزار دهنده در حال رخ دادن است یا قرار است رخ دهد.

شخص تصور می‌کند که شخصی قصد آزار و صدمه رساندن به او را دارد.

مثالهایی از پارانویای بالینی

به طور کلی و با استفاده بی قید و شرط از اصطلاح پارانویا، می‌توانیم بگوییم توهمات پارانویید می‌توانند شامل مواردی چون اینکه شخص تصور می‌کند تحت تعقیب است، مسموم شده‌است یا شخصی بسیار مهم (مانند یک شخصیت سینمایی، سیاسی یا ورزشی)، دورادور عاشق اوست. چنین توهماتی به عنوان جنون جنسی نیز شناخته می‌شوند. توهمات پارانویید معمول دیگر شامل این باور است که شخص خود را مبتلا به بیماریی تخیلی یا آلودگی انگلی می‌داند، یا اینکه باور دارد ماموریتی ویژه داشته و یا اینکه برگزیده خداوند است، یا اینکه اعمال وی توسط نیرویی خارجی کنترل می‌شود.

بسیاری از حکام مستبد، به پارانویا مبتلا بوده‌اند. برای مثال استالین نمونه بارزی از شخص پارانویید بوده‌است. این مورد می‌تواند سوال خوبی را به وجود بیاورد که در مورد استالین، در واقع دشمنان زیاد او توهم نبودند.

آیا این ممکن است که داشتن دشمنان زیاد، برای ابتلا به پارانویا کافی نیست؟ این مبحث، موجب بروز مباحث فلسفی فراوانی شده‌است که به این لطیفه نیز منجر شده‌است: « اینکه تو پارانویا داری دلیل نمی‌شود که کسی آن بیرون نخواهد تو را بکشد.»

درمان پارانویا

درمان پارانویا بیش از هرچیز با رفتار درمانی (behavior therapy) انجام می‌شود که هدف آن کاستن از حساسیتهای فرد مبتلا، نسبت به انتقادها و همچنین تقویت تواناییهای اجتماعی او است. سر و کار داشتن با افراد پارانیید بسیار مشکل است زیرا بسیار زودرنج هستند و رفتارشان معمولاً خصمانه‌است و از نظر احساسی بسیار بسته و نسبت به هر فعالیتی بی میل هستند.

به همین دلیل، درمان این مشکل، از پیشرفت کندی برخوردار است.برای درمان این افراد باید کوشش شود که در ابتدا چرخه شک و تردید او شکسته شود و او با تمرینهای آرامش بخش و روشهای کنترل اضطراب، از حالت انزوا خارج شود و کمکم با کمک پزشک و اطرافیان خود، تغییراتی اساسی در رفتارهای خود به وجود آورد.

بروز پارانویا در فرهنگ عمومی

در فرهنگ عامه امروز، پارانویا اشکال و روش‌های مختلفی برای ابراز خود پیدا کرده‌است از جمله :

• اعتقاد به اینکه قدرت خاصی دارند یا در یک ماموریت مخصوص هستند (هذیان عظمت) • تئوری توطئه یا اعتقاد به اینکه اخبار و وقایع کاملاً نامربوط، درواقع اجزا یک نقشه بزرگ و توطئه‌آمیز هستند. • تعقیب شدن توسط دشمنان قدرتمندی چون تروریست‌ها، بشقاب پرنده، سازمان‌های مخفی یا شیاطین • کنترل افکار توسط اشعه نامرئی و دستگاه‌های پیشرفته • ترس از مسموم شدن و اعتقاد به اینکه بعضی مواد غذایی اصولا برای مسموم کردن بشر ساخته شده‌اند (مانند قند مصنوعی و آب‌های معدنی)

پارانویا و روشنفکران

زیگموند فروید (۱۹۳۹- ۱۸۵۶) پدر روانکاوی، اختلال پارانویا (Paranoia) را خاص روشنفکران می‌داند و می‌گوید: «بیماران پارانویا که عموماً افراد مجرد و از زمره روشنفکران اند، از شک و بدگمانی خود رنج می‌برند، از دشمنان خیالی وحشت دارند و برای مبارزه با آنان، تلاش و وسایل بکر و بدیعی ابداع می‌کنند.» [۲] ناگفته پیداست این مفهوم فروید را نمی‌توان به تمام گروه روشنفکری تعمیم داد و از طرف دیگر نیز نمی‌توان مصادیق بارز رفتار پارانوئیدی را در کثیری از روشنفکران و سردمداران افکار بلند بشری نادیده گرفت. اینجاست که با صرف نظر از مفهوم «بیماری» که به نوعی اختلال روانی آن هم به تنها تعداد کمی از افراد جوامع اشاره دارد، می‌توان با تعدیل این مهم، آن را به تمامی افراد بشری تعمیم داد و آن را امر طبیعی دانست، چرا که



خرید و دانلود تحقیق در مورد اختلال شخصیت