لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
اتحاد ملی، انسجام اسلامی
مدت زیادی از آغاز سالی که عنوان زیبای «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» را بر خود گرفته نمی گذرد. نام با شکوهی که در میان جهانیان بانگی رسا برداشت و اعلان نمود که:
چرا جنگ؟ چرا جدایی؟ چرا تفرقه؟ چرا تشتت؟
آیا نمی توان همدل بود؟ آیا نمی توان متحد شد؟ آیا نمی توان در صلح زندگی کرد؟
اگر چه انسان ها مختلفند لیکن انسانیت آنها ماهیتی است واحد، پس باید به سراغ نکته ای رفت که انسانیت انسان ها پذیرای آن باشد، نکته ای اصیل، پایدار و حقیقی که قابلیت و واجدیت ایجاد یک اتحاد واقعی را داشته باشد.
و آن نکته نیست مگر کلمه «توحید» و عبودیت خداوند یکتا.
خداوند تعالی خود نخستین منادی توحید بوده و هم او بندگان را به عبودیت خویش فرا خوانده است. آنجا که می فرماید:
«یا ایها الناس اعبدوا ربّکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون » (بقره/۲۱)
ای انسان ها پروردگار خود را پرستش کنید، همان کسی که شما و پیشینیانتان را آفرید شاید که پارسا و متقی گردید.
خداوند بندگان را به اخلاص در عبودیت خود و دوری از مظاهر شرک و کفر و بت پرستی دعوت نموده است، این دعوت نخستین بار در فطرت و سرشت آدمیان، نقش گرفته و سپس انبیاء و فرستادگان خداوند، این ندا را در میان اقوام بشری تکرار کرده اند.
انسان ها در فطرت خود می یابند که: به میل خود پای به این جهان ننهاده اند و پدید آورنده ای آنان را پدید آورده. سراپا نیازند و صاحب اختیاری از برون، این نیاز و احتیاج را برآورده می سازد. گرسنه می شوند، غذایشان می دهد. خسته می شوند، به خوابشان می برد ، غمگین اند، شادشان می کند. شادند، در اندوهی ناشناخته فرو می برد. از جوانی به پیری و از قدرت به ضعف می گرایند.
بر بسیاری از احوالات خود تسلط و اختیاری ندارند، گویی گرداننده ای از بیرون آنها را اداره کرده و می گرداند.
او باید راه و رسم صحیح پرستش و عبودیت را می آموخت و در مسیر رسیدن به رضا و خرسندی پروردگارش حرکت کرده و از آنچه موجبات ناخرسندی وی را فراهم می آورد پرهیز نماید.
پس عقل حکم می کند که به جستجوی مرجعی برود، که ایشان را به راه و روشی که رضایت پروردگار را بدنبال داشته و از خشم و غضب او دور می دارد باخبر نماید. اینگونه عقل سلیم او را به فرستادگان خداوند می رساند و اطاعت و سر سپردگی از ایشان را بر خود لازم می شمرد.
قرآن کریم در آیه ۲۵ سوره « هود » از نوح این منادی برجسته توحید چنین یاد کرده است:
«همانا ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او ایشان را مورد خطاب قرار داد که یقینا من برای شما بیم دهنده ای آشکار هستم و شما را بر این می خوانم که جز الله را عبودیت نکنید زیرا من از عذاب دردناک روز قیامت بر شما بیمناکم.»
دعوت نوح نهصد سال به طول انجامید و او طی این مدت صبورانه به تبیین فرمان خدا و تعلیم و تصحیح اندیشه های مردم پرداخت و برای اجرای دو هدف بزرگ مجاهده نمود :
نخست اینکه زنگارهای شرک و بت پرستی را از فطرت ها زدوده و ساحت ربویی خداوند را از مثل و مثال ها و شریک و مانند ها پاک و منزه نماید.
و دیگر اینکه دافع اختلافات مردم بود و عوامل اختلاف و تشتت و تفرقه و ضدیّت را از میان برداشته و انسجام و استحکام را جایگزین سازند. تا عبودیت در سیری آرام و فضایی مناسب و عاری از عوامل بازدارنده انجام پذیرد.
در طی این سال ها نوح با مردم خود تعاملات بسیاری داشته و این جدال و کشمکش سال ها به طول انجامید تا آنکه این مردم خود به تنگ آمده و اخطار دادند که :
«ای نوح تو این جدال را بی سبب پیش گرفته ای، اگر راست می گویی آن عذابی را که وعده کرده ای نشانمان داده و تکلیفمان را روشن نما.»
به نظر نمی رسید که از آن قوم دیگر کسی ایمان آورده و یا از کافران جز نسل کافر به دنیا بیاید.
پس ای نوح! در مقابل ما کشتی بساز و ما عذاب را نازل خواهیم کرد ؛ و اینگونه آن قائله را پایان بخشید .
و باز در آیه ۵۰ در همین سوره، سخن از قوم عاد به میان آمده و اینکه پیامبرشان «هود» آنان را مورد خطاب قرار داده :
«ای قوم! «الله» را عبودیت نمایید که برای شما معبودی جز او نیست.»
در واقع او نیز دعوت خود را بر محور توحید و پرستش خداوند و ترک بت پرستی و شرک ادامه داد. و این بار نیز عذاب الهی صف کافران را از مؤمنین جدا نمود و به مؤمنین فرصتی داد که به دور از اختلاف و تشتت، در محیطی امن و آسوده به پرستش پروردگارشان پردازند.
این بار در آیه ۶۱ از «صالح» سخن به میان می آید که بر قوم «ثمود» مبعوث گشته بود و او فرمود :
«ای قوم! « الله » را عبودیت نمایید که برای شما معبودی جز او نیست، اوست که شما را بر زمین آفرید و سر و سامان داد پس او را استغفار گفته و به سویش توبه کنید که پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است.»
به روایت قرآن کریم، قوم صالح از او بینه و معجزه طلب نمودند و خداوند از کوه برایشان شتری بیرون آورد و آنان با کشتن آن حیوان، استحقاق خود را برای دریافت عذاب الهی به اثبات رسانیدند و قرآن می فرماید :
«پس چون آن فرمان قهر آمیز ما رسید، ما صالح و مؤمنان همراه او را به رحمت خویش نجات بخشیدیم و یقینا خداوند قدرتمند و صاحب عزت است و آنگاه ستمکاران را شبانگاه صیحه عذابی در گرفت و صبحگاهان در دیار خود خاموش گشته بودند.» (۶۷ هود)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اتحاد ملی انسجام اسلامی
انسان ها به اقتضای زندگی اجتماعی همواره در پی اتحاد و همبستگی با هم نوعان خود بوده اند که این اتحاد و همبستگی و پیوند خود بر دو نوع قابل تقسیم و دسته بندی می باشد.
نوع اول : اتحاد و پیوندی تصنعی و غیر واقعی است. به این صورت که دولت ها و حکومت ها و اقوام و حتی اشخاص بر اساس مصلحت اندیشی و جلب منافع، در مقطعی از زمان با یکدیگر پیوند تفاهم بسته و متحد می شوند. لکن این اتحاد مشروط به حفظ منافع طرفین است لذا با نقض آن شرط، لاجرم این پیوند نیز می گسلد.
نوع دوم : اتحاد حقیقی و پیوندی قلبی است که ابتدا درون و باطن انسان ها را تحت تاثیر قرار داده، پس از آن در برون و اعمال و افعال ایشان بروز و ظهور می یابد.
این اتحاد حقیقی از محتوا و طرز تفکری خاص تبعیت نموده و دیدگاه های ویژه ای را نیز ارائه می کند از جمله اینکه:الف- حقّ، تنها محور اتحاد حقیقی در عالم می باشد.
ب – حقّ، ماهیتا در بین تابعین خود ایجاد اتفاق، اتحاد و همبستگی نموده و باطل، ذاتا تفرقه افکن و وحدت شکن می باشد.
پ – خداوند، مردم را به تبعیت از حقّ دعوت نموده و پیامبران و رهبران الهی خود را به عنوان پرچم دار حقّ و برپا دارنده آن به میان مردم روانه نموده تا تفرقه و نفاق را برطرف ساخته و ایشان را حول محور حقّ متحد نماید.
ت – انبیاء و پیام آوران الهی، ذره ای اختلاف نظر با یکدیگر نداشته و خود الگوی کامل و نمونه عینی اتحاد می باشند.
د – در مقابل حزب خداوند که با تبعیت و دعوت به حقّ، ایجاد اتحاد می نماید، جبهه شیطان قرار دارد که با ترویج باطل، میان مردم تفرقه می افکند.
ج – پیامبر اسلام(ص)، ائمه معصومین(ع) و بویژه در این برهه از زمان حضرت مهدی(عج) وارث رسالت و احیاگر مکتب انبیاء بوده و پرچم اتحاد را بر دوش دارند.
آری همان بزرگواری که درباره اش فرموده اند:
«خداوند بوسیله او امتها را به اتفاق آورده و پراکنگی ها را برطرف می نماید»(۱)
و خداوند کریم وظیفه سنگین استیلای حق و ظهور دین خویش را به عهده اش سپرده تا سرانجام روزی با نصرت الهی، ریشه های تفرقه یعنی شرک، کفر و نفاق را ذایل نموده و در دولت کریمه خود، جهان هستی را حول کلمه توحید یکپارچه و متحد و یکدست سازد.
قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی، سه گروه از مردم را مورد خطاب قرار داده و به اتحاد فرا می خواند:
اولین خطاب خداوند دعوت جامع و فراگیر تمامی انسان ها، در همه زمان ها به پیروی از حقّ می باشد:
«یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون»(۲)
(ای مردم پروردگارتان را پرستش کنید، همورا که شما و پیشینیانتان را آفرید. باشد که تقوا پیشه کنید.)
در دومین خطاب، اهل کتاب من جمله مسیحیان و یهودیان مورد ندا و دعوت الهی قرار می گیرند:
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا»(۳)
(ای اهل کتاب بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم و آن اینکه جز خدای یکتا را نپرستیم)
در سومین خطاب دامنه دعوت به مراتب محدودتر گشته و تنها گروهی خاص را شامل می گردد:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»(۴)
(همگی به ریسمان محکم خداوند چنگ زده و پراکنده نشوید)
در همه این خطاب ها اعم از اینکه نوع انسان مخاطب باشد یا گروهی خاص، خداوند بندگان خود را به سوی حقّ می خواند و به راه تبعیت از حقّ فرمان می دهد.
اکنون که به این نقطه از بحث رسیدیم، پاسخ به چند سوال ضروری به نظر می رسد:
اول اینکه: حقّ که محور اتحاد حقیقی می باشد، خود چیست و چه تعریفی دارد؟
دوم اینکه: چه کسانی صلاحیت تشریح و تبیین حقّ را دارا می باشند؟
قرآن کریم کلام خداوند است و تفسیر و توضیح آن بر عهده کسانی خواهد بود که خداوند علم آنرا بدیشان آموخته و نیز تعلیم بندگان را بر گردنشان نهاده باشد.
خداوند تبارک و تعالی خود در قرآن چنین می فرماید:
«و ما یعلم تأویله الاّ الله و الراسخون فی العلم»(۵)
از امام صادق(ع) روایت است که فرمودند:
ما «راسخون فی العلم» هستیم و ما تاویل قرآن را می دانیم.(۶)
همچنین در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) و ائمه بعد از او هستند.(۷)
و در جای دیگر امام صادق(ع) فرمودند:
«الراسخون فی العلم» آل محمد(ص) هستند.(۸)
پس ترجمان و آموزگاران کلام خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت(ع) بوده و صلاحیت تبیین حقّ را تنها آنها دارند و انسان ها موظفند برای فهم و فراگیری حقایق کتاب خدا به سراغ این خاندان رفته و از آنها بپرسند و به دستورشان عمل نمایند.
پس ما نیز برای یافتن حقیقت و باطن حقّ به محضر ائمه معصومین(ع) رجوع نموده و زانوی ادب می زنیم و از آنان می آموزیم.
پیش از این گفتیم که خداوند در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران چنین می فرماید:
«واعتصموا بحل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبیّن الله لکم آیاته لعلّکم تهتدون»
در کتاب شریف تفسیر جامع ج۱ به نقل از خصائص سید رضی چنین آمده است:
امام باقر(ع) فرموده اند:
«پیامبر(ص) در آخرین روزهای حیات خویش در حال بیماری، عمویش عباس و امیرالمومنین(ع) را صدا زده و به آنها تکیه نموده و به مسجد تشریف بردند و نماز را با مردم نشسته بجا آورده سپس بر فراز منبر قرار گرفتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
"اتحاد ملی و انسجام اسلامی"، راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی
تاریخ اسلام از زمان پیامبر گرامی تا امروز، کلمه " وحدت و اتحاد" را بارها شنیده است و در همه ادوار تاریخ، همه مصلحین اسلامی ضرورت حفظ وحدت و اتحاد را به پیروان خود توصیه کردهاند.
پس از انقلاب اسلامی نیز معمار کبیر انقلاب بر وحدت کلمه تاکید فراوان داشتند و بارها ملت را به وحدت و اتحاد فراخواندند و آن را رمز بقا و پیروزی ملت در مقابل دشمنان برشمردند.
تکرار تاکید بنیانگذارجمهوری اسلامی از زبان شیوا و آرام بخش مقام معظم رهبری و نامگذاری سال ۸۶به عنوان سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نشان از اهمیت سخن معمار کبیر انقلاب اسلامی در برهه کنونی کشور دارد.
رهبر معظم انقلاب در حالی سال ۸۶را سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی " نامگذاری کردند که دشمنان انقلاب، آشکارا شمشیر عناد با انقلاب اسلامی را از نیام بیرون کشیده و با طرح ادعایی جدایی ملت از مسوولان سعی در ایجاد شکاف میان ملت - حکومت دارند تا بهاین وسیله به اهداف شوم خود در انحراف انقلاب اسلامی از آرمانهای به حق بنیانگذار جمهوری اسلامی دست یابند.
سال ۸۶در حالی مزین به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" شد که سال پیش از آن به سال "پیامبر اعظم (ص)" معروف شد ، پیامبری که او نیز به اتحاد و انسجام اسلامی اعتقاد فراوان داشت و آن را رمز بقای امت خود میدانست.
در حقیقت سال گذشته سالی بود کههمه ملت تلاش داشتند سیرهو اخلاق پیامبر گرامی اسلام (ص) را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند ، سیرهای که سنگ بنای آن "اتحاد و همدلی اسلامی" بود.
اما آنچه سبب شد سال ۸۶نام نماد صریحتری از اخلاق نبوی را به خود اختصاص دهد، نقش دشمنان انقلاب اسلامی در مواجهه با انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری در تبیین سال ۸۶فرمودند: دشمنان با تبلیغات، با جنگ روانی و با تلاشهای موذیانه گوناگون خود سعی میکنند بین صفوف ملت ایران اختلاف بیندازند، به بهانه قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی، وحدت کلمه ملت را از بین ببرند.
پیام مقام معظم رهبری درآغاز سال نو شمسی، انگیزهای شد تا اهمیت این پیام را از زبان نمایندگان ملت بشنویم.
"سعید ابوطالب " عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت وگو باایرنا نامگذاری سال ۸۶را تحت عنوان وحدت ملی و انسجام اسلامی یک ضرورت اجتنابناپذیر دانست و گفت: دلیل این نامگذاری حرکتی است که دشمنان در طول سالهای گذشته و چند سال اخیر آغاز کردهاند .
وی تصریح کرد: دشمنان اسلام وایران دراین چند سال حرکتی را آغاز کردهاند کهبه مانند رسم انگلیسها در دوران صفویه که سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: مبنای این فعالیت دشمنان درگیریهای قومی، مذهبی و اختلافات شدید طایفهای است که در حقیقت فروپاشی از درون را را ایجاد میکند، این جریان به گونهای است که در هر کشور اسلامی به یک شکل خاص در حال شکل گرفتن است.
وی با اشاره به دلیل نامگذاری سال جدید توسط مقام معظم رهبری به نام اتحادملی وانسجام اسلامی، گفت: ایشان در حقیقت برای متوجهکردن مردمو جامعه مسلمانان این سال را به این نام خوانده تامبادااختلافات ساختگی و جعلی بین مسلمانان به وجود آید.
ابوطالب با تاکید بر این که ما باید هوشیارانه و با دقت سعی کنیم تا درداخل کشور به درگیریها و اختلافات دامن نزنیم، گفت: نباید به برخی مسایل کهمبنای درستی ندارد، مثل دامن زدن بین اختلافات شیعه و سنی و اقوام نزدیک شد،همچنین یکیازعواملی کهمیتواند همگرایی را در کشور تقویت کند، خمیرمایه جامعه تحت عنوان دین است که میتواند تمامی قومیتها و اقوام را بههم نزدیک کند.
" حسین سبحانی نیا " عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به لزوم اتحاد ملی در داخل و خارج از کشور، گفت: افزایش حوصله، تحمل فکر مخالف، ایجاد تعامل، استفاده و تبادل تجربیات از راهکارهای جلوگیری از ایجاد تفرقه بین مسلمانان است.
وی به فلسفه نامگذاری سال جاری به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" از سوی مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت : این نامگذاری قطعا با توجه به حساسیتها، آسیبها، تهدیدها، فرصتها وبایدها و نبایدهایی است که برای کشور وجود دارد ، اتخاذ شده است.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: مقطع کنونی چه در داخل و چه در خارج از کشور مقطع حساسی به شمار میآید که برای مقابله با تهدیدها باید به نسل سوم و جوان کشور اهمیت اتحاد ملی را تاکید کرد.
وی تاکید کرد: موفقیتهای انقلاب اسلامی منافع استکبار را در معرض تهدید قرارداده، بنابراین درصددند با تفرقه بین احزاب داخلی و همچنین اختلاف بین ایران با سایر کشورها، ایران و اسلام رااز بین ببرند.
سبحانی نیا افزود: استکبار با تمام تجهیزات و امکانات اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی با ما مقابله میکند و به دنبال مهار تولید علم ، پیشرفت علمی در حوزههای استراتژیک هستهای و دانش بنیادی در کشورهای اسلامی هستند و تلاش میکنند کشورهای اسلامی به تولید علم ، استراتژی هستهای و بنیادی دست پیدا نکنند تا اسلام و انقلاب را در تامین نیاز بشر امروز به چالش بکشند.
وی باتاکید بر اینکه استکبار در تلاش است که اسلام رادرایجاد جامعه مرفه ناتوان جلوهدهد، گفت: چنانچه ظرفیت جهان اسلام با هم یکی شود و بین نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام تعامل ایجادشود میتواند تهدید بزرگی برای استکبار جهانی محسوب شود، بنابراین آن هابرای جلوگیری از اتحاد اسلامی و تعامل بین کشورهای اسلامی تلاش جدی را آغاز کرده و با توجه به این محورها از راههای اختلاف انداختن در درون کشورها از طریق دمیدن در تفاوتهای قبیلهای ، قومی و سلیقهایی استفاده میکنند .
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت برهمین اساس رهبر انقلاب با اشراف بر حرکات انقلاب، تجربه، فرصتهای جهانی وداخلی انقلاب اسلامی، امسال را اینگونه نامگذاری کردند.
وی گفت: البتهاگراین نامگذاری بهطور صحیح برراهبردها،رفتارهای اجتماعی، سیاسی، دیپلماسی و حرکات جهان اسلام سایه بیافکند، خواهیم توانست از این مقطع حساس عبور کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .
کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه منتشر کرده است . این کتاب هشت فصل دارد وعناوین موجود در فهرست مطالب آن به شرح زیر می باشد :
شبنم یک صبح خندان وحدت کلمه درکلام قدسی علی (ع ) و اتحاد اسلامی علی (ع ) فدایی وحدت اسلامی پیشگامان وحدت اسلامی اسلام فرامرزی و وحدت اسلامی حج همایش اتحاد حج و وحدت اجتماعی حج و اتحاد دل ها تقویت پیوند مسلمانان جلوه های اتحاد غوغای تفرقه و عناوین متعدد دیگر. به دلیل اهمیت مطالبی که شهید مطهری پیرامون وحدت اسلامی نوشته و یا بیان کرده اند گزیده هایی از کتاب مذکور را برای استفاده خوانندگان درج می کنیم .
● علی علیه السلام فدایی وحدت
الان کار تبلیغات استعماری به آنجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عده ای از نظر مذهبی او را تکفیر می کنند که تو می گویی وحدت اسلامی ! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است !
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود این دیگران بودند که می بریدند و این علی بود که وصل می کرد. یک آقایی روی منبر می گفت : الحمدلله یادم هست که از اول عمرم با وحدت اسلامی مخالف بودم !(خدا مثل تو را زیاد نکند در این جامعه !) قرآن می فرماید : واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروانعمه الله علیکم اذکنتم اعدا فالف بین قلوبکم آیه دیگر : و لاتکونوا کالذین تفرقو واختلفوا من بعد ما جا هم البینات . آیه دیگر : ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم . مسلمین ! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که فشل و سست می شوید نیروی شما گرفته می شود بعد بو و خاصیت از شما گرفته می شود یک جمعیتی که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشدسست است دیگر آن بو و رایحه خوشی که از یک جامعه واقعی اسلامی بلند می شود از آن جامعه بلند نمی شود. علی علیه السلام در آن لحظات آخر عمرشان وصیتی کرده اند که مجموعا بیست ماده است یکی از آنها در باره وحدت و اتفاق است . حال این که در این زمینه هم دشمنان چه کرده اند از ده دوازده قرن پیش تا قرن خودمان چه شده است . خود مسلمین چقدر مسئول این کارند(که واقعا هم مسئول اند) و عوامل خارجی بالاخص یهودی ها چقدر نقش موثر داشته اند این هم داستان مفصلی است .
● تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب . حتی گوستاولویون وقتی کتاب می نویسد می گوید تمدن عرب گو این که مترجم فارسی اش گفته تمدن اسلام و عرب ولی او می گوید تمدن عرب برای این که عرب بگوید این تمدن مال من بود. ولی وقتی که به ایران می آمدند نقیض و ضد آن را به ایران تلقین می کردند که این تمدنی که در گذشته بوده تمدن ایرانی بوده بوعلی سینا وابسته به تمدن ایرانی است و از بقایای تمدن ۲۵۰۰ ساله پیش تر است ! در جشن ۲۵۰۰ ساله چقدر کوشش می کردند روی مسئله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در ۲۵۰۰ سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته است ادامه داشته تا به زمان ما رسیده است . بوعلی سینا ابوریحان بیرونی حافظ مولوی و خواجه نصیرالدین طوسی زاده آن فرهنگ اند همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده در صورتی که این یک دروغ محض است . تمدنی که در دوره اسلام شروع شد با یک روح مخصوص شروع شد. این تمدن مثل هر تمدن دیگری از تمدنهای دیگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذیه نه به صورت التقاط مثل هر جاندار جوانی که پیدا می شود و از محیط خودش تغذیه می کند ولی معنی تغذیه این است که او را هضم می برد و به شکل خودش در می آورد و روح خودش را به او می دهد. اما کاری کردند که ملت ما از تاریخ خودش بی خبر و به آن بی اعتقاد وبی اعتماد باشد.
جزوه کوچکی اخیرا نوشتم به نام کتابسوزی ایران و مصر. من در موضوع کتابسوزی ایران و مصر سالهاست که مطالعه کرده ام .
در سالهایی که در حسینیه ارشاد سخنرانی می کردم در میان همه سخنرانی هایی که چه من غیر من در حسینیه ارشاد کردیم هیچ وقت اتفاق نیفتاد که ما اعلان به روزنامه ها بدهیم و روزنامه ها حاضر به چاپ کردن آن نشوند و بااین که سخنرانی بود جلو اعلان را بگیرند جز دو هفته ای که من در باره کتابسوزی مصر و ایران می خواستم سخنرانی کنم و بگویم داستان کتابسوزی مصر و داستان کتابسوزی ایران مجعول است . دیدم نه اطلاعات چاپ کرده نه کیهان هفته بعدش هم نه اطلاعات چاپ کرد نه کیهان رفتیم سراغشان گفتند از بالا دستور دادند این اعلان را نباید چاپ کنید. درآن زمان من صلاح ندیدم مطالب کتابسوزی را درکتاب خدمات متقابل اسلام و ایران قرار دهم چون می دانستم اگراین مطالب باشد اجازه نشرنمی دهند. یادداشتهایش را کنار گذاشتم یکی دوماه پیش هم در چاپ هشتم آن کتاب گنجاندم و هم به طور مستقل آن را چاپ کردم .
سالهاست که در میان ما تبلیغ می کنند. یک تبلیغ دروغ که اسلام نه تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد تمدنهای گذشته راهم نابود کرد تمدن مصر و تمدن ایران رااز بین برد.اینها کارهای حساب شده است می خواهند ملت مسلمان به تاریخ اسلامی خودش بدبین شود.
● تفرقه بینداز و حکومت کن
در جنگهای صلیبی دویست سال مسلمین با مسیحی ها جنگیدند و آخرش مسیحی ها شکست خوردندو بعد شروع کردند به نیرنگ زدن از داخل تفرقه ایجاد کردن که محققین امروز به این مطلب پی برده اند که بسیاری از حوادثی که در دنیای اسلام بعداز جنگهای صلیبی رخ داده به تحریک همان صلیبی ها بوده که وقتی از مواجهه رو در رو مایوس شدند بااختلاف ایجاد کردن ها و با شعارهای (محرک نژادی در پی اهداف خود بودند.)
از همه روشنتر جریانی است که در حدود پنجاه سال پیش رخ داد قصه دولت عثمانی و جنگی که عثمانی ها با اروپایی ها داشتند. دولت عثمانی خودش یک نیرویی بود. درست است که این دولت از درون خودش فاسد بود ولی بالاخره یک مرکزی بود. دشمن چه کرد بر اساس فرق تسد(تفرقه بینداز و حکومت کن ) بعضی از عربها را تحریک کردند که شما ملت عرب هستید سیادت مال شماست چرا باید ترکها بر شما سیادت کنند چرا باید منطقه های عربی زیر حکم و نفوذ ترکها باشد بیایید امپراطوری عربی بسازید. به طمع امپراطوری عربی اینها را تحریک کردند. در حالی که عثمانی ها به هر حال داشتند با دشمن اسلام و مسلمین می جنگیدند و احتیاج به تقویت داشتند در چنین شرایطی از پشت خنجر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .
کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه منتشر کرده است . این کتاب هشت فصل دارد وعناوین موجود در فهرست مطالب آن به شرح زیر می باشد :
شبنم یک صبح خندان وحدت کلمه درکلام قدسی علی (ع ) و اتحاد اسلامی علی (ع ) فدایی وحدت اسلامی پیشگامان وحدت اسلامی اسلام فرامرزی و وحدت اسلامی حج همایش اتحاد حج و وحدت اجتماعی حج و اتحاد دل ها تقویت پیوند مسلمانان جلوه های اتحاد غوغای تفرقه و عناوین متعدد دیگر. به دلیل اهمیت مطالبی که شهید مطهری پیرامون وحدت اسلامی نوشته و یا بیان کرده اند گزیده هایی از کتاب مذکور را برای استفاده خوانندگان درج می کنیم .
● علی علیه السلام فدایی وحدت
الان کار تبلیغات استعماری به آنجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عده ای از نظر مذهبی او را تکفیر می کنند که تو می گویی وحدت اسلامی ! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است !
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود این دیگران بودند که می بریدند و این علی بود که وصل می کرد. یک آقایی روی منبر می گفت : الحمدلله یادم هست که از اول عمرم با وحدت اسلامی مخالف بودم !(خدا مثل تو را زیاد نکند در این جامعه !) قرآن می فرماید : واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروانعمه الله علیکم اذکنتم اعدا فالف بین قلوبکم آیه دیگر : و لاتکونوا کالذین تفرقو واختلفوا من بعد ما جا هم البینات . آیه دیگر : ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم . مسلمین ! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که فشل و سست می شوید نیروی شما گرفته می شود بعد بو و خاصیت از شما گرفته می شود یک جمعیتی که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشدسست است دیگر آن بو و رایحه خوشی که از یک جامعه واقعی اسلامی بلند می شود از آن جامعه بلند نمی شود. علی علیه السلام در آن لحظات آخر عمرشان وصیتی کرده اند که مجموعا بیست ماده است یکی از آنها در باره وحدت و اتفاق است . حال این که در این زمینه هم دشمنان چه کرده اند از ده دوازده قرن پیش تا قرن خودمان چه شده است . خود مسلمین چقدر مسئول این کارند(که واقعا هم مسئول اند) و عوامل خارجی بالاخص یهودی ها چقدر نقش موثر داشته اند این هم داستان مفصلی است .
● تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب . حتی گوستاولویون وقتی کتاب می نویسد می گوید تمدن عرب گو این که مترجم فارسی اش گفته تمدن اسلام و عرب ولی او می گوید تمدن عرب برای این که عرب بگوید این تمدن مال من بود. ولی وقتی که به ایران می آمدند نقیض و ضد آن را به ایران تلقین می کردند که این تمدنی که در گذشته بوده تمدن ایرانی بوده بوعلی سینا وابسته به تمدن ایرانی است و از بقایای تمدن ۲۵۰۰ ساله پیش تر است ! در جشن ۲۵۰۰ ساله چقدر کوشش می کردند روی مسئله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در ۲۵۰۰ سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته است ادامه داشته تا به زمان ما رسیده است . بوعلی سینا ابوریحان بیرونی حافظ مولوی و خواجه نصیرالدین طوسی زاده آن فرهنگ اند همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده در صورتی که این یک دروغ محض است . تمدنی که در دوره اسلام شروع شد با یک روح مخصوص شروع شد. این تمدن مثل هر تمدن دیگری از تمدنهای دیگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذیه نه به صورت التقاط مثل هر جاندار جوانی که پیدا می شود و از محیط خودش تغذیه می کند ولی معنی تغذیه این است که او را هضم می برد و به شکل خودش در می آورد و روح خودش را به او می دهد. اما کاری کردند که ملت ما از تاریخ خودش بی خبر و به آن بی اعتقاد وبی اعتماد باشد.
جزوه کوچکی اخیرا نوشتم به نام کتابسوزی ایران و مصر. من در موضوع کتابسوزی ایران و مصر سالهاست که مطالعه کرده ام .
در سالهایی که در حسینیه ارشاد سخنرانی می کردم در میان همه سخنرانی هایی که چه من غیر من در حسینیه ارشاد کردیم هیچ وقت اتفاق نیفتاد که ما اعلان به روزنامه ها بدهیم و روزنامه ها حاضر به چاپ کردن آن نشوند و بااین که سخنرانی بود جلو اعلان را بگیرند جز دو هفته ای که من در باره کتابسوزی مصر و ایران می خواستم سخنرانی کنم و بگویم داستان کتابسوزی مصر و داستان کتابسوزی ایران مجعول است . دیدم نه اطلاعات چاپ کرده نه کیهان هفته بعدش هم نه اطلاعات چاپ کرد نه کیهان رفتیم سراغشان گفتند از بالا دستور دادند این اعلان را نباید چاپ کنید. درآن زمان من صلاح ندیدم مطالب کتابسوزی را درکتاب خدمات متقابل اسلام و ایران قرار دهم چون می دانستم اگراین مطالب باشد اجازه نشرنمی دهند. یادداشتهایش را کنار گذاشتم یکی دوماه پیش هم در چاپ هشتم آن کتاب گنجاندم و هم به طور مستقل آن را چاپ کردم .
سالهاست که در میان ما تبلیغ می کنند. یک تبلیغ دروغ که اسلام نه تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد تمدنهای گذشته راهم نابود کرد تمدن مصر و تمدن ایران رااز بین برد.اینها کارهای حساب شده است می خواهند ملت مسلمان به تاریخ اسلامی خودش بدبین شود.
● تفرقه بینداز و حکومت کن
در جنگهای صلیبی دویست سال مسلمین با مسیحی ها جنگیدند و آخرش مسیحی ها شکست خوردندو بعد شروع کردند به نیرنگ زدن از داخل تفرقه ایجاد کردن که محققین امروز به این مطلب پی برده اند که بسیاری از حوادثی که در دنیای اسلام بعداز جنگهای صلیبی رخ داده به تحریک همان صلیبی ها بوده که وقتی از مواجهه رو در رو مایوس شدند بااختلاف ایجاد کردن ها و با شعارهای (محرک نژادی در پی اهداف خود بودند.)
از همه روشنتر جریانی است که در حدود پنجاه سال پیش رخ داد قصه دولت عثمانی و جنگی که عثمانی ها با اروپایی ها داشتند. دولت عثمانی خودش یک نیرویی بود. درست است که این دولت از درون خودش فاسد بود ولی بالاخره یک مرکزی بود. دشمن چه کرد بر اساس فرق تسد(تفرقه بینداز و حکومت کن ) بعضی از عربها را تحریک کردند که شما ملت عرب هستید سیادت مال شماست چرا باید ترکها بر شما سیادت کنند چرا باید منطقه های عربی زیر حکم و نفوذ ترکها باشد بیایید امپراطوری عربی بسازید. به طمع امپراطوری عربی اینها را تحریک کردند. در حالی که عثمانی ها به هر حال داشتند با دشمن اسلام و مسلمین می جنگیدند و احتیاج به تقویت داشتند در چنین شرایطی از پشت خنجر