دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تخقیق در مورد رمان سووشون 10 ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

(( به نام آنکه ادب عشق را در زبانمان جاری ساخت ))

تهیه کننده :

محسن شمس باغبادرانی

استاد مربوطه:

جناب آقای اسدیان

آموزشکده فنی شهید بهشتی اردکان

اردیبهشت 1386

فهرست مطالب

موضوعات صفحات

مقدمه

چکیده ای از داستان

سووشون

قهرمان رمان

فصول رمان در چه محوری می باشد

 نخستین فصل رمان

زری........

سه فصل آغازین

فصل چهارم

فصل پنجم

فصل دهم

فصل یازدهم

فصل‌های چهاردهم و پانزدهم

فصل شانزدهم

آخرین فصل رمان

چرا سووشون رمانی سیاسی........

کمی در مورد دکتر سیمین دانشور

دیدگاه سیمین دانشور زبان و ادبیات خارجی چه می گوید

منابع

مقدمه

سووشون را رمانی رمزی سیاسی دانسته‌اند که از دو لایه تشکیل شده است. «در لایه ظاهری، حوادث رفته بر زری و خانواده اوست در محدوده نیمه اول سال 1322... زری می‌خواهد در درون کشور ایران کشور خاص خود را از آشوب و مرض و قحطی و مرگ حفظ کند [اما] سرانجام جنگ و دیگر بلاهای آن سال‌ها به خانه او راه می‌یابند. از همین شرح کوتاه می‌توان لایه درونی یا رمزی سووشون را دید، مثلاً مابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ازای خانه همه ایران است و مابه‌ازای زری، زن به طور کلی... و یوسف نماینده یک قشر روشنفکر این مملکت است... و خلاصه آنکه آنچه بر این خانه و خانواده می‌رود بر همه کشور ما رفته است.

چکیده ای از داستان

زری را همراه یوسف در مجلس عقدکنان دختر حاکم می‌بینیم. در حین توصیف ماهرانه عروسی، فضای اجتماعی سال‌های 1320 ساخته می‌شود؛ سال‌هایی که انگلیس در فارس نیرو پیاده کرده و جنگ ناخواسته با خود قحطی و بیماری آورده است. حاکم ایرانی منطقه، دست‌نشانده‌‌ى اشغالگران است و خان‌ها وتاجران با فروش آذوقه‌ى مردم به ارتش بیگانه، قحطی ایجاد کرده‌اند.

سووشون

سووشون نوشته‌ی سیمین دانشور در سال 1348 آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان‌نویسی ایران به شمار می‌آید. دانشور در این داستان پرحرکت و ماجرا، با نثری شاعرانه، دقیق و محکم، تصویری درونی و هنرمندانه از تحولات منطقه فارس در سال‌های جنگ دوم جهانی به دست می‌دهد. شخصیت‌های رمان با قدرت مشاهده درخشانی ترسیم شده‌اند؛ آنقدر مشخص که هریک روحیه و عملکرد گروه اجتماعی معینی را مجسم می‌کنند. البته هیچ‌یک از آنان در حد تیپ نمی‌ماند، همه‌شان فردیتی خاص دارند و به آسانی از یکدیگر تمیز داده می‌شوند. فکر اصلی رمان، پرداختن به انسان مبارز است. به همین دلیل، در سراسر داستان شاهد درگیری یوسف –قهرمان رمان- با آدم‌های خودفروخته‌ایم. ستیز پرتلاش خانواده او با ریزه‌کاری‌های روانی و عاطفی، بر زمینه‌ای از زندگی مردم یک منطقه در یک دوره خاص تاریخی، گسترده می‌شود. هرچند یوسف درکشاکش بین واقعیت موجود و آرمانْ به شهادت می‌رسد، اما عامل بیداری دیگران و به خصوص همسرش زری می‌شود.

قهرمان رمان

داستان در نظرگاه زری روایت می‌شود و شیوه گسترش طرح آن کلاً تابع مسأله نظرگاهی است که نویسنده برای روایت داستان برگزیده است. زری، ملموس‌ترین قهرمان رمان، در همه درگیری‌ها حضور دارد و وقایع را به ترتیب توالی زمان واقعی نقل می‌کند. ماجراها با ساخت و پرداختی دقیق و هماهنگ پیش می‌روند. وقایع فرعی با مهارت چشمگیری به طرح اصلی می‌پیوندند، جزئی از آن می‌شوند و درخدمت پیشبرد آن قرار می‌گیرند تا تصویری کامل و انباشته از سایه روشن‌هایی به دست دهند که جلو ساده شدن واقعیت را می‌گیرند.

فصول رمان در چه محوری می باشد

فصول رمان، به تناوب، در نقاط مختلف جامعه و خانه می‌گذراند. زری همه‌چیز را می‌بیند و می‌شنود، تأثیر می‌یابد و شخصیتش دگرگون می‌شود. به گفته منتقدی، دانشور « رشته صحنه‌های شلوغ را به کوچکترین بارقه و نجواهای آهسته و پچ‌پچ‌های فروخورده متصل می‌کند، آن هم با بیانی، هم وصفی و هم حسی».

منتقدی دیگر می‌نویسد: «این اثر... تقابل ذهن زری است با بیرون. تقابل قلمرو محدود به گذشته و تعلقات شخصی محدود به حصار خانه که اندک اندک به حصارهای خانه و محدوده متعلقات زری نفوذ می‌کند.» تجاوز به حریم خانه زری؛ از به عاریت گرفته شدن گوشواره‌های او و اسب پسرش شروع می‌شود و به کشته شدن یوسف می‌انجامد.

 

در حین گذر جسمی- روحی زری از جامعه به خانه و به عکس، تک‌گویی‌های شخصیت‌های دیگر رمان گنجانده شده است. آوردن تک‌گویی‌های دیگران از ضعف‌های داستان‌گویی به شیوه اول شخص مفرد است. زیرا در این شیوه‌ى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نقل داستان، راوی فقط می‌تواند از احساسات درونی خود بگوید و در جریان خصوصیات درونی دیگر شخصیت‌ها قرار نمی‌گیرد. محدودیت دانشور در رعایت زاویه دید اول شخص –برای حفظ پیوستگی ساختمان رمان- او را وا می‌دارد تا برای گسترش میدان دید رمان و در برگرفتن صحنه‌های جامع از زندگی اجتماعی، از تک‌گویی‌های شخصیت‌های دیگر استفاده کند و حوادثی را که به سیر رمان وابسته‌اند و زری در آنها حضور ندارد، به رمان داخل کند.

منتقدی این کار را عامل آشفته شدن بستر رمان و فرعی شدن واقعه و دور شدن خواننده از متن اصلی رمان می‌داند و می‌گوید: «اگر رمان به شیوه سوم شخص بیان می‌شد، وجود تک‌گویی‌ها طبیعی بود.»

 هرچند تک‌گویی‌ها توجه خواننده را از مسیر داستان اصلی به داستان فرعی منحرف می‌کنند، اما برای پیشبرد درونمایه داستان لازم‌اند.

مثلاً تک‌گویی عمه‌خانم برای آشنایی با زمینه‌های شکل‌گیری شخصیت یوسف مؤثر است هرچند جدا از ماجراهای رمان نیز؛ داستانی خواندنی، از تزلزل روحی زاهدی است که شیفته رقاصه‌ای هندی می‌شود. تک‌گویی افسر زخمی از چگونگی برخورد نیروهای ارتشی با عشایر، روشنگر بخشی از وقایع تاریخی رویدادهای رمان است. اما تک‌گویی مک‌ماهون ، نشان‌دهنده علاقه دانشور به لحن افسانه‌های کودکان است و پیشرفت دقیق داستان را مخدوش می‌کند.

 نخستین فصل رمان



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد رمان سووشون 10 ص (2) (با فرمت word)


تحقیق در مورد قید در نگارش 10 ص (ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

مبهمات و ادوات استفها می : در بعضی ضمائر استفهامی علامت جمع وجود دارد مانند : کدامها ؟ ـ (چه؟ـ کو؟) برای غیر معدود است . (چند) برای اشیاء معدود که دارای افراد باشند بکار می رود . کلمات (چه؟ ـ چند؟) صورت جمع هم دارند به صورت : (چه ها؟ ـ چندان ـ چند ها ) .

قیدها: قید مقدار ـ مؤلف ساختمان واژة زبان فارسی امروز مینویسد :« از نظرملاک قاموسی، واژة بسیطی که تنها قید مقدار باشد در زبان فارسی نداریم ، لذا باید با ملاکهای قاموسی ، انواع قید مقدار را بررسی کنیم . واژة«هیچ» می تواند قید مقدار منفی باشد که در این صورت در زیر ساخت آن « مقدار هیچ بود» وجود دارد . از این جهت است که آن را قید مقدار نامیده اند … » از نظر ملاک معنائی مؤلف مزبور می نویسد : «قید مقدار ، اندازة انجام فعل را می رساند ودر جواب (چه اندازه؟ ـ چقدر؟ ـ چه مقدار ) و ترکیبات دیگری که این معنا را برساند میآید. ولی چون این ملاک کافی نیست،می باید از ملاک نحوی هم استفاده نمود » .

از نظر ملاک نحوی : «قید مقدار می تواند صفت یا فعل یا قید دیگری را مقید سازد . چون تنها بشکل واژه نمی توان مقولة آنرا تعیین کرد بلکه باید محلی راهم که در ساختمان جمله اشغال می کند در نظر گرفت . بالطبع ملاک نحوی تعیین هویت قید مقدار مؤثرتر از ملاک معنائی آن است …» .

دستة دیگری از قید های مقدار از «اسم مقدار + یاء نکره» درست شده است . مانند : «ذره ای احسان ندارد ـ انگشتانه ای آب نداد ـ خردلی ارزش قائل نشد» یا اینکه از «صفت مشترک با قید + یاء نکره » درست شده باشد . مانند : «کمی مراقب باش ـ اندکی درس بخوان » یا اینکه از« قیدهای مقدار اشاره ای » یعنی با کلماتی از قبیل « این ـ آن ـ چنین ـ چنان ـ همین ـ همان + اسم اندازه (اندازه ـ حد ـ مقدار ـ قدر)» درست شده باشد مانند : «این اندازه تنبلی می کند که … ـ آن حد آزار می رساند که …» یا اینکه از« صفت مبهم چند + ضمیر اشاره ای درست شده باشد » مانند : « چندان بخور که بدن احتیاج دارد » یعنی آنچنان مقدار بخور که …

قید تدریج : دسته ای از قید مقدار را قید تدریج نام نهاده اند . قید تدریج از دو قید مقدار مکرر درست شده است . مانند: «اندک اندک بخورـکم کم بنوش ـ گام گام جلو برو ـ تکه تکه تمیز کن » . یا اینکه از « حرف اضافة (به) + تدریج » درست شده است . مانند: « بتدریج این کاررا تمام کن» .

پسوند : در زبان فارسی پسوند اشتقاقی (ـُ م) در آخر کلمه های شمار می چسبد و شمارهای ترتیبی را تشکیل می دهد . مانند : یکم ـ دوم ـ سوم . این پسوند دو الو مورف دارد یکی (اُم) ودیگری (وُم) . اولی با کلمه هایی می آید که به (کنسن) ختم شده باشند.مانند : چهارم ـ پنجم ـ ششم . اما دومی با کلمه هایی می آید که با (ویل) ختم شده باشند . مانند :

دوم ـ سوم .

شناسایی کلی دستگاه عدد در زبان فارسی : و اینک برای شناسائی دستگاه عدد از نظر زبانشناسی ، مقالة جامع آقای دکتر هرمز میلانیان را دربارة « دستگاه عدد در زبان فارسی» با اندک اختصاری عیناً نقل می کنیم:

«انسان مفهوم (عدد) را به دو گونه بیان میکند : الف ـ به گونة نوشتاری که در این صورت با (رقم نویسی) سرو کار داریم . ب ـ به گونة گفتاری در زبان که در آن صورت با (عدد گویی) سروکار داریم . دستگاههای «رقم نویسی» محدود، و امروزه جهانی هستند . مهمترین آنها دستگاه «رقم نویسی عربی» که در حقیقت از هندیان گرفته شده و دستگاه دیگر که توانائی و کاربرد بسیار محدود تری دارد ، دستگاه «رقم نویسی رومی» است . مثلا عدد بیست و چهار :

در دستگاه رقم نویسی عربی (هندی) ـ 24یا24 .

در دستگاه رقم نویسی رومی ـ XXIV .

… اما به تعداد زبانهای جهان ، دستگاه عدد گوئی متفاوتی وجود دارد . به عبارت دیگر هر زبانی دستگاه عدد گوئی ویژة خود را داراست و گویندگان زبانهای متفاوت که امروزه از دستگاه رقم نویسی یکسانی استفاده می کنند هنگام بیان ، آن را به طور خودکار ، به دستگاه عدد گویی زبان خود انتقال می دهند . برای مقایسة عدد گویی فارسی با نظام رقم نویسی عربی بطور مثال اگر برای نمونه به (رقم مرکب 3 2 1) برخورد کنیم در فارسی آن را به صورت «صدو بیست و سه» خواهیم خواند ولی اگر می خواستیم عیناً این نظام را در « عدد گویی» فارسی تقلید کنیم به جای «صد و بیست و سه» باید می گفتیم ( سه ـ دو ـ یک یا یک ـ دو ـ سه) ولی در حقیقت این نیز کافی نیست . زیرا در دستگاه رقم نویسی عربی ، یکی از مهمترین اصول ، ارزش مکانی یا مرتبة هر رقم بسیط درون رقم مرکب است . یعنی بیان دقیق 123به شیوة نظام رقم نویسی مورد بحث در زبان فارسی باید به صورت زیر درآید : « سه در مرتبة یکان ، و دو در مرتبة دهگان ، یک در مرتبة صدگان… » .

دستگاه رقم نویسی عربی ( هندی) نیز مانند هر دستگاهی ( واز آن میان زبانهای بشری) دارای یک محور جانشینی است و یک محور همنشینی . محور جانشینی آن فهرست ارقام بسیطی است که در هر« مرتبه» باید یکی از آنها را به جای دیگران انتخاب کرد . این محور یا فهرست عبارت است از : 0ـ 1ـ 2 ـ 3 ـ 4 ـ 5 ـ 6 ـ 7 ـ 8 ـ 9 . هریک از ارقام بسیط بالا برحسب مکان یا مرتبة خود در رقم مرکب ارزش متفاوتی می یابد . برای نمونه اگر رقم (1) را در نظر بگیریم در صورتی که اولین رقم از سمت راست باشد معادل « یک» و اگر دومین رقم باشد معادل « ده» واگر سومین رقم باشد معادل « صد» … الی آخر خواهد بود . جای خالی رقمها را با « صفر» پر می کنند . ترکیب ارقام بسیط با یکدیگر محور همنشینی رقم نویسی عربی را بوجود می آورد ومفهوم کلی ریاضی یک رقم مرکب حاصل جمع مفهوم ارقام آن درهر «مرتبه» است :

123 – 3 + 20 + 100

بدینسان این دستگاه ، دستگاهی است ده عضوی که با وارد کردن ارزش مکانی (مرتبه) در ترکیب ارقام با یکدیگر (روی محور همنشینی) و استفاده از عمل جمع به بیان مفاهیم نامحدود عددی نایل می شود . زبانهای بشری به سبب ماهیت آوائی خود نمی توانند از ارزش مکانی اعداد بسیط در صورتهای مرکب استفاده کنند . درحالی که صورت مکتوب ارقام ، جای کمی را می گیرد وبا یک نگاه دستگیر می شود .

عدم استفاده از ارزش مکانی در زبان به عدم وجود « صفر» در دستگاههای عدد گوئی منجر می شود . البته « صفر» به عنوان « اسم عدد» در هر زبانی وجود دارد ودر بیان عملیات ریاضی از آن استفاده می شود ولی به عنوان عضو دستگاه عددهای زبانی ـ با جایی در محور جانشینی یا همنشینان ـ عدد اصلی یا ترتیبی وجود ندارد ودر ساختمان اعداد مرکب زبان به کار نمی رود . برای نمونه در فارسی می شود گفت : « دو کتاب خریدم » یا « کتاب دوم را خواندم » ولی نمی شود گفت : « صفر کتاب خریدم» یا « کتاب صفرم را خواندم » . در محور جانشینی اعداد فارسی ودر نتیجه در ترکیبات آنها روی محور همنشینی نیز واژة « صفر» بکار نمی رود.

تفاوت دیگر دستگاه رقم نویسی با دستگاه عددگوئی این است که در دستگاه نخست بیش از یکبار تجزیه نمی شود و تک تک ارقام مرکب تجزیه ناپذیر است. مثلاً عدد 3 2 1 را فقط می توان به (3 و 2 و1) تجزیه کرد در صورتی که درز بانهای

بشری دارای تجزیة دوگانه هستند یعنی بار اول واحد های معنی دار آنها را می توان بدست آورد ولی صورت آوائی این واحد ها بار دیگر به واحد های آوائی (واجهای) کوچکتر تقسیم می شود . و اینکه چگونه می توان عدم استفاده از ارزش مکانی و نیز تجزیه پذیری صورت اعداد را در زبان جبران کرد ؟

با استفاده از محور جانشینی پر عضو تری .

نتیجه آنکه باداشتن اعداد بسیط بیشتر، زبانهادرحقیقت ارزش مکانی ارقام رادریک صورت بسیط متفاوت ادغام می کنند …

از این روست که فارسی در برابر فهرست ده عضوی ارقام عربی (هندی) دارای محور جانشینی (فهرست) سی و هشت عضوی است . از سوی دیگر برخلاف رقم نویسی مورد بحث که در ارقام مرکب فقط از عمل جمع استفاده می کند ، در اعداد مرکب زبانها، می توان ازهر چهارعمل اصلی بهره برد، گواینکه بیشتر زبانها ازدو عمل جمع وضرب استفاده می کنند ولی هیچ مانع نظری وجود ندارد که زبانی از عمل تفریق یا تقسیم نیز در بیان اعداد بهره نبرد .

بدینسان زبان با توسل به محور جانشینی بسیار پر بارتری و نیز بهره جویی از عملیات بیشتری در ترکیب اعداد و نیز آمیزش این عملیات باهم چنانکه مفهوم هر عدد مرکب حاصل این عملیات شود قادر است مانند رقم نویسی ولی به شیوه و نظامی دیگر که از زبانی به زبان دیگر نیز فرق تواند کرد، از تعدادی اعداد بسیط محدود به بیان نامحدود و مفاهیم ریاضی عددی نایل شود .

محور جانشینی اعداد سادة زبان فارسی دارای سی و هشت عضو است ولی این فهرست ، خود به چهار گروه چند عضوی و دو عضو منفرد تقسیم می شود که مشخصة هر گروه امکانات ترکیبی ویژة اعضای آن است که با امکانات اعضای گروههای دیگر یا دو عضو منفرد تفاوت دارد .

اینک در زیر فهرست « محور جانشینی» اعداد بسیط زبان فارسی و نیز گروهها و اعضای منفرد آن می آید :

گروه الف

گروه ب

گروه ج

گروه د

اعداد منفرد

یک

ده

بیست

صد

هزار

دو

یازده

سی

دویست

میلیون

سه

دوازده

چهل

سیصد

ـ

چهار

سیزده

پنجاه

چهارصد

ـ

پنج

چهارده

شصت

پانصد

ـ

شش

پانزده

هفتاد

ششصد

ـ

هفت

شانزده

هشتاد

هفتصد

ـ

هشت

هفده

نود

هشتصد

ـ

نه

هجده

ـ

نهصد

ـ

ـ

نوزده

ـ

ـ

ـ

تمام اعداد دیگر زبان فارسی از راه ترکیب اعداد سادة بالا با استفاده از دو روش ترکیبی ساخته می شوند . این دو روش (دو عمل حساب) عبارتند از :

1ـ روش جمع : در این روش عدد کوچکتر پس از عدد بزرگتر می آید وواژه بند (ـ و) که به عدد بزرگتر می پیوندد میان آنهارابطه برقرار می کند . مثلا عدد 23در فارسی به صورت (بیست ـ اُ ـ سه) بیان می شود که حاصل جمع مفهوم بیست و سه است .

2ـ روش ضرب : در این روش عدد کوچکتر پیش از عدد بزرگتر می آید و در آن ضرب می شود : عدد 4000در فارسی به صورت چهار هزار بیان می شود که در آن مفهوم عدد مرکب معادل حاصلضرب چهار در هزار است .

از ادغام دو روش بالا ، امکانات اعداد ترکیبی فارسی بیشتر می شود : ادغام چهار هزار (روش ضرب) و بیست و سه (روش جمع) عدد مرکب چهار هزار و بیست و سه را که عدد تازه ای بدست می دهد .

اینکه ما درفهرست اعداد بسیط فارسی، به چهارگروه و دو عدد منفرد (هزار و میلیون) قائل شدیم به سبب امکانات ترکیبی (جمعی و ضربی) متفاوت آنهاست که در زیر بررسی می شود :

1ـ امکانات ترکیبی اعداد گروه الف (یک ـ دو ـ سه … نه) :

ترکیب جمعی :

الف + ب ـ وجود ندارد . « مثلاً عددی به نام (دو و دوازده) نداریم».

الف + ج ـ وجود ندارد .

الف + دـ وجود ندارد .

الف + هزار ـ وجود ندارد .

الف + میلیون ـ وجود ندارد .

ترکیب ضربی :

الف * ب ـ وجود ندارد . « مثلاً عددی به نام (دو و دوازده) نداریم» .

الف * ج ـ وجود ندارد .

الف * دـ وجود ندارد . ولی :

الف * هزار ـ وجود دارد . مانند چهار هزار .

الف * میلیون ـ وجود دارد . مانند : چهار میلیون .

2ـ امکانات ترکیبی اعداد گروه ب ( ده ـ یازده… تا نوزده) :

ترکیب جمعی :

ب+ الف ـ وجود ندارد . « مثلاً عددی به نام ( دوازده و دو) نداریم» .

ب + ج ـ وجود ندارد .

ب+ دـ وجود ندارد .

ب +هزار ـ وجود ندارد

ب + میلیون ـ وجود ندارد .



خرید و دانلود تحقیق در مورد قید در نگارش 10 ص (ورد)


تخقیق در مورد قید در نگارش 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

مبهمات و ادوات استفها می : در بعضی ضمائر استفهامی علامت جمع وجود دارد مانند : کدامها ؟ ـ (چه؟ـ کو؟) برای غیر معدود است . (چند) برای اشیاء معدود که دارای افراد باشند بکار می رود . کلمات (چه؟ ـ چند؟) صورت جمع هم دارند به صورت : (چه ها؟ ـ چندان ـ چند ها ) .

قیدها: قید مقدار ـ مؤلف ساختمان واژة زبان فارسی امروز مینویسد :« از نظرملاک قاموسی، واژة بسیطی که تنها قید مقدار باشد در زبان فارسی نداریم ، لذا باید با ملاکهای قاموسی ، انواع قید مقدار را بررسی کنیم . واژة«هیچ» می تواند قید مقدار منفی باشد که در این صورت در زیر ساخت آن « مقدار هیچ بود» وجود دارد . از این جهت است که آن را قید مقدار نامیده اند … » از نظر ملاک معنائی مؤلف مزبور می نویسد : «قید مقدار ، اندازة انجام فعل را می رساند ودر جواب (چه اندازه؟ ـ چقدر؟ ـ چه مقدار ) و ترکیبات دیگری که این معنا را برساند میآید. ولی چون این ملاک کافی نیست،می باید از ملاک نحوی هم استفاده نمود » .

از نظر ملاک نحوی : «قید مقدار می تواند صفت یا فعل یا قید دیگری را مقید سازد . چون تنها بشکل واژه نمی توان مقولة آنرا تعیین کرد بلکه باید محلی راهم که در ساختمان جمله اشغال می کند در نظر گرفت . بالطبع ملاک نحوی تعیین هویت قید مقدار مؤثرتر از ملاک معنائی آن است …» .

دستة دیگری از قید های مقدار از «اسم مقدار + یاء نکره» درست شده است . مانند : «ذره ای احسان ندارد ـ انگشتانه ای آب نداد ـ خردلی ارزش قائل نشد» یا اینکه از «صفت مشترک با قید + یاء نکره » درست شده باشد . مانند : «کمی مراقب باش ـ اندکی درس بخوان » یا اینکه از« قیدهای مقدار اشاره ای » یعنی با کلماتی از قبیل « این ـ آن ـ چنین ـ چنان ـ همین ـ همان + اسم اندازه (اندازه ـ حد ـ مقدار ـ قدر)» درست شده باشد مانند : «این اندازه تنبلی می کند که … ـ آن حد آزار می رساند که …» یا اینکه از« صفت مبهم چند + ضمیر اشاره ای درست شده باشد » مانند : « چندان بخور که بدن احتیاج دارد » یعنی آنچنان مقدار بخور که …

قید تدریج : دسته ای از قید مقدار را قید تدریج نام نهاده اند . قید تدریج از دو قید مقدار مکرر درست شده است . مانند: «اندک اندک بخورـکم کم بنوش ـ گام گام جلو برو ـ تکه تکه تمیز کن » . یا اینکه از « حرف اضافة (به) + تدریج » درست شده است . مانند: « بتدریج این کاررا تمام کن» .

پسوند : در زبان فارسی پسوند اشتقاقی (ـُ م) در آخر کلمه های شمار می چسبد و شمارهای ترتیبی را تشکیل می دهد . مانند : یکم ـ دوم ـ سوم . این پسوند دو الو مورف دارد یکی (اُم) ودیگری (وُم) . اولی با کلمه هایی می آید که به (کنسن) ختم شده باشند.مانند : چهارم ـ پنجم ـ ششم . اما دومی با کلمه هایی می آید که با (ویل) ختم شده باشند . مانند :

دوم ـ سوم .

شناسایی کلی دستگاه عدد در زبان فارسی : و اینک برای شناسائی دستگاه عدد از نظر زبانشناسی ، مقالة جامع آقای دکتر هرمز میلانیان را دربارة « دستگاه عدد در زبان فارسی» با اندک اختصاری عیناً نقل می کنیم:

«انسان مفهوم (عدد) را به دو گونه بیان میکند : الف ـ به گونة نوشتاری که در این صورت با (رقم نویسی) سرو کار داریم . ب ـ به گونة گفتاری در زبان که در آن صورت با (عدد گویی) سروکار داریم . دستگاههای «رقم نویسی» محدود، و امروزه جهانی هستند . مهمترین آنها دستگاه «رقم نویسی عربی» که در حقیقت از هندیان گرفته شده و دستگاه دیگر که توانائی و کاربرد بسیار محدود تری دارد ، دستگاه «رقم نویسی رومی» است . مثلا عدد بیست و چهار :

در دستگاه رقم نویسی عربی (هندی) ـ 24یا24 .

در دستگاه رقم نویسی رومی ـ XXIV .

… اما به تعداد زبانهای جهان ، دستگاه عدد گوئی متفاوتی وجود دارد . به عبارت دیگر هر زبانی دستگاه عدد گوئی ویژة خود را داراست و گویندگان زبانهای متفاوت که امروزه از دستگاه رقم نویسی یکسانی استفاده می کنند هنگام بیان ، آن را به طور خودکار ، به دستگاه عدد گویی زبان خود انتقال می دهند . برای مقایسة عدد گویی فارسی با نظام رقم نویسی عربی بطور مثال اگر برای نمونه به (رقم مرکب 3 2 1) برخورد کنیم در فارسی آن را به صورت «صدو بیست و سه» خواهیم خواند ولی اگر می خواستیم عیناً این نظام را در « عدد گویی» فارسی تقلید کنیم به جای «صد و بیست و سه» باید می گفتیم ( سه ـ دو ـ یک یا یک ـ دو ـ سه) ولی در حقیقت این نیز کافی نیست . زیرا در دستگاه رقم نویسی عربی ، یکی از مهمترین اصول ، ارزش مکانی یا مرتبة هر رقم بسیط درون رقم مرکب است . یعنی بیان دقیق 123به شیوة نظام رقم نویسی مورد بحث در زبان فارسی باید به صورت زیر درآید : « سه در مرتبة یکان ، و دو در مرتبة دهگان ، یک در مرتبة صدگان… » .

دستگاه رقم نویسی عربی ( هندی) نیز مانند هر دستگاهی ( واز آن میان زبانهای بشری) دارای یک محور جانشینی است و یک محور همنشینی . محور جانشینی آن فهرست ارقام بسیطی است که در هر« مرتبه» باید یکی از آنها را به جای دیگران انتخاب کرد . این محور یا فهرست عبارت است از : 0ـ 1ـ 2 ـ 3 ـ 4 ـ 5 ـ 6 ـ 7 ـ 8 ـ 9 . هریک از ارقام بسیط بالا برحسب مکان یا مرتبة خود در رقم مرکب ارزش متفاوتی می یابد . برای نمونه اگر رقم (1) را در نظر بگیریم در صورتی که اولین رقم از سمت راست باشد معادل « یک» و اگر دومین رقم باشد معادل « ده» واگر سومین رقم باشد معادل « صد» … الی آخر خواهد بود . جای خالی رقمها را با « صفر» پر می کنند . ترکیب ارقام بسیط با یکدیگر محور همنشینی رقم نویسی عربی را بوجود می آورد ومفهوم کلی ریاضی یک رقم مرکب حاصل جمع مفهوم ارقام آن درهر «مرتبه» است :

123 – 3 + 20 + 100

بدینسان این دستگاه ، دستگاهی است ده عضوی که با وارد کردن ارزش مکانی (مرتبه) در ترکیب ارقام با یکدیگر (روی محور همنشینی) و استفاده از عمل جمع به بیان مفاهیم نامحدود عددی نایل می شود . زبانهای بشری به سبب ماهیت آوائی خود نمی توانند از ارزش مکانی اعداد بسیط در صورتهای مرکب استفاده کنند . درحالی که صورت مکتوب ارقام ، جای کمی را می گیرد وبا یک نگاه دستگیر می شود .

عدم استفاده از ارزش مکانی در زبان به عدم وجود « صفر» در دستگاههای عدد گوئی منجر می شود . البته « صفر» به عنوان « اسم عدد» در هر زبانی وجود دارد ودر بیان عملیات ریاضی از آن استفاده می شود ولی به عنوان عضو دستگاه عددهای زبانی ـ با جایی در محور جانشینی یا همنشینان ـ عدد اصلی یا ترتیبی وجود ندارد ودر ساختمان اعداد مرکب زبان به کار نمی رود . برای نمونه در فارسی می شود گفت : « دو کتاب خریدم » یا « کتاب دوم را خواندم » ولی نمی شود گفت : « صفر کتاب خریدم» یا « کتاب صفرم را خواندم » . در محور جانشینی اعداد فارسی ودر نتیجه در ترکیبات آنها روی محور همنشینی نیز واژة « صفر» بکار نمی رود.

تفاوت دیگر دستگاه رقم نویسی با دستگاه عددگوئی این است که در دستگاه نخست بیش از یکبار تجزیه نمی شود و تک تک ارقام مرکب تجزیه ناپذیر است. مثلاً عدد 3 2 1 را فقط می توان به (3 و 2 و1) تجزیه کرد در صورتی که درز بانهای

بشری دارای تجزیة دوگانه هستند یعنی بار اول واحد های معنی دار آنها را می توان بدست آورد ولی صورت آوائی این واحد ها بار دیگر به واحد های آوائی (واجهای) کوچکتر تقسیم می شود . و اینکه چگونه می توان عدم استفاده از ارزش مکانی و نیز تجزیه پذیری صورت اعداد را در زبان جبران کرد ؟

با استفاده از محور جانشینی پر عضو تری .

نتیجه آنکه باداشتن اعداد بسیط بیشتر، زبانهادرحقیقت ارزش مکانی ارقام رادریک صورت بسیط متفاوت ادغام می کنند …

از این روست که فارسی در برابر فهرست ده عضوی ارقام عربی (هندی) دارای محور جانشینی (فهرست) سی و هشت عضوی است . از سوی دیگر برخلاف رقم نویسی مورد بحث که در ارقام مرکب فقط از عمل جمع استفاده می کند ، در اعداد مرکب زبانها، می توان ازهر چهارعمل اصلی بهره برد، گواینکه بیشتر زبانها ازدو عمل جمع وضرب استفاده می کنند ولی هیچ مانع نظری وجود ندارد که زبانی از عمل تفریق یا تقسیم نیز در بیان اعداد بهره نبرد .

بدینسان زبان با توسل به محور جانشینی بسیار پر بارتری و نیز بهره جویی از عملیات بیشتری در ترکیب اعداد و نیز آمیزش این عملیات باهم چنانکه مفهوم هر عدد مرکب حاصل این عملیات شود قادر است مانند رقم نویسی ولی به شیوه و نظامی دیگر که از زبانی به زبان دیگر نیز فرق تواند کرد، از تعدادی اعداد بسیط محدود به بیان نامحدود و مفاهیم ریاضی عددی نایل شود .

محور جانشینی اعداد سادة زبان فارسی دارای سی و هشت عضو است ولی این فهرست ، خود به چهار گروه چند عضوی و دو عضو منفرد تقسیم می شود که مشخصة هر گروه امکانات ترکیبی ویژة اعضای آن است که با امکانات اعضای گروههای دیگر یا دو عضو منفرد تفاوت دارد .

اینک در زیر فهرست « محور جانشینی» اعداد بسیط زبان فارسی و نیز گروهها و اعضای منفرد آن می آید :

گروه الف

گروه ب

گروه ج

گروه د

اعداد منفرد

یک

ده

بیست

صد

هزار

دو

یازده

سی

دویست

میلیون

سه

دوازده

چهل

سیصد

ـ

چهار

سیزده

پنجاه

چهارصد

ـ

پنج

چهارده

شصت

پانصد

ـ

شش

پانزده

هفتاد

ششصد

ـ

هفت

شانزده

هشتاد

هفتصد

ـ

هشت

هفده

نود

هشتصد

ـ

نه

هجده

ـ

نهصد

ـ

ـ

نوزده

ـ

ـ

ـ

تمام اعداد دیگر زبان فارسی از راه ترکیب اعداد سادة بالا با استفاده از دو روش ترکیبی ساخته می شوند . این دو روش (دو عمل حساب) عبارتند از :

1ـ روش جمع : در این روش عدد کوچکتر پس از عدد بزرگتر می آید وواژه بند (ـ و) که به عدد بزرگتر می پیوندد میان آنهارابطه برقرار می کند . مثلا عدد 23در فارسی به صورت (بیست ـ اُ ـ سه) بیان می شود که حاصل جمع مفهوم بیست و سه است .

2ـ روش ضرب : در این روش عدد کوچکتر پیش از عدد بزرگتر می آید و در آن ضرب می شود : عدد 4000در فارسی به صورت چهار هزار بیان می شود که در آن مفهوم عدد مرکب معادل حاصلضرب چهار در هزار است .

از ادغام دو روش بالا ، امکانات اعداد ترکیبی فارسی بیشتر می شود : ادغام چهار هزار (روش ضرب) و بیست و سه (روش جمع) عدد مرکب چهار هزار و بیست و سه را که عدد تازه ای بدست می دهد .

اینکه ما درفهرست اعداد بسیط فارسی، به چهارگروه و دو عدد منفرد (هزار و میلیون) قائل شدیم به سبب امکانات ترکیبی (جمعی و ضربی) متفاوت آنهاست که در زیر بررسی می شود :

1ـ امکانات ترکیبی اعداد گروه الف (یک ـ دو ـ سه … نه) :

ترکیب جمعی :

الف + ب ـ وجود ندارد . « مثلاً عددی به نام (دو و دوازده) نداریم».

الف + ج ـ وجود ندارد .

الف + دـ وجود ندارد .

الف + هزار ـ وجود ندارد .

الف + میلیون ـ وجود ندارد .

ترکیب ضربی :

الف * ب ـ وجود ندارد . « مثلاً عددی به نام (دو و دوازده) نداریم» .

الف * ج ـ وجود ندارد .

الف * دـ وجود ندارد . ولی :

الف * هزار ـ وجود دارد . مانند چهار هزار .

الف * میلیون ـ وجود دارد . مانند : چهار میلیون .

2ـ امکانات ترکیبی اعداد گروه ب ( ده ـ یازده… تا نوزده) :

ترکیب جمعی :



خرید و دانلود تخقیق در مورد قید در نگارش 10 ص


تحقیق درباره ریاضیات و صنعت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

به نام آنکه با او بوده و تنها نبوده است

وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری

شورای ریاضیات شهرستان خمین

جشنواره دانش آموزی ریاضی

موضوع تحقیق:

ریاضیات و صنعت

گردآورنده:

عاطفه فرجی

آدرس: بلوار قدس- کوچه سنت

تلفن: 09188666303

مقدمه:

ابتدا درباره ی نقش ریاضی در دنیا چند سطری می نویسیم.

ریاضیات نقشی بسیار مهم در دنیا دارد برای اینکه ما اگر بخواهیم هر کاری را که انجام دهیم باید حساب کنیم که آن کار درست است یا غلط. مثال: اگر یک فضانورد هنگامی که می خواهد به فضا برود باید ابتدا(قد، وزن، ضربان قلب و تمام این ها را اندازه گیری و سپس با استفاده از معاملات ریاضی حساب کند که آیا او توانایی به فضا رفتن را دارد یا اینکه نه یا میزان سوختی را که سفینه ی او تا فضا مصرف می کند، با استفاده از معاملات ریاضی محاسبه می کند. خوب حال می خواهیم ببینیم ریاضی چه نقشی در صنعت دارد.

ریاضیات و صنعت قطعات سازی:

به نام و یاد خداوند باری تعالی آغاز می کنیم.

ریاضیات در هر چیزی که در دنیا است دخالت فراوانی دارد چرا که هر چیزی را که بخواهیم بسازیم یا اینکه حمل کنیم باید حساب کنیم که ببینیم آیا می شود یا اینکه نه.

نقش ریاضی در صنعت خودرو سازی این است که اگر بخواهیم یک قطعه از خودرو را بسازیم باید از محاسبات ریاضی استفاده کنیم برای مثال:

برای ساختار سر سیلندر ماشین باید چه کار کنیم و چه محاسباتی را انجام دهیم.

برای ساخت یک سر سیلندر ماشین باید ابتدا فلزاتی را با هم ترکیب کنیم باید حساب کنیم که آلیاژهای مربوط را به چه نسبتی با هم ترکیب کنیم. که فلزی که به دست می آید و قالب ریزی می شود آیا مقاومت فشارهایی ناشی از قدرت موتور را دارد.

به مرحله ی قالب ریزی می رسیم: در این مرحله برای قالب ریزی باید حساب کنیم که چه مقدار از فلز مذابی را که به دست آمده است در قالب بریزیم که قطعه با محاسباتی که ما کرده ایم درست از کار درآید.

بعد از ساخت قطعه به مرحله ی تراشکاری می رسیم که قطعه باید تراشکاری برود و در تراشکاری جای لوازم سرسیلندر تراشیده شود.

در تراشکاری، تراشکار سرسیلندر خام را با استفاده از محاسباتی که انجام داده است رویش نقشه و طرح را کشیده و زیر دستگاه می گذارد. تا جای قطعات که روی سرسیلندر بسته می شود تراشیده شود اندازه محاسبات به کامپیوتر داده می شود و دستگاه تراش مشغول تراش می شود.

تراشکاری تمام شده است و سر سیلندر خودرو آماده آن است که به خودروسازی ارسال شود و آماده استفاده است.

یک سرسیلندر کامل متشکل از:

1) میل سوپاپ

2) استکال تایپیت

3) کاسه نمد

4) شیم سوپاپ

5) سوپاپ

6) گیت و فنر

لازم به ذکر است که هر کدام از این نیاز به مراحل ساخت و آماده شدن هستند و باید برای ساخت آن ها از محاسبات ریاضی استفاده شود تا هر کدام به اندازه های متعادل، استاندارد درآید.

مرحله ی جمع کردن سر سیلندر با استفاده از لوازمی که نام برده شد:

در این مرحله مکانیک باید با استفاده از اندازه گیری و محاسباتی که انجام می دهد(وسایل اندازه گیری کلیس) سرسیلندر را طوری جمع کند که بتواند کارایی لازم را در موتور اتومبیل داشته باشد. مرحله آخر سرسیلندر، را روی موتور بسته و آماده ی بازدهی است.

خوش بختانه وطن عزیزمان ایران با یاری خدا و با اتکای مهندسان جوانی که با علم ریاضی آشنایی کاملی دارند توانسته ایم در صنعت خودروسازی خرف های فراوانی زده و توانایی وطن عزیزمان ایران را به رخ جهانیان بکشیم.



خرید و دانلود تحقیق درباره ریاضیات و صنعت


تحقیق درباره: نحوه نگارش پروپوزال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

با توجه به آنکه پروپزال یکی از دغدغه های دوره تحصیل دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا می باشد لذا جهت اطلاعات بیشتر دانشجویان عزیز نحوه نگارش آن را به استحضار می رساند:

نحوه نگارش پروپوزال

پروپوزال یا طرح تحقیق ، پیش نویس پ‍ژوهشی است که شما می بایست برای اخذ مدرک تحصیلی خود انجام دهید. در پروپوزال ، شما به معرفی موضوعی که برای پایان نامه خود انتخاب کرده اید ، توضیح اهمیت آن موضوع ، ذکر پ‍‍ژوهش هایی که در گذشته در این باره صورت گرفته ، و نتایجی که فکر می کنید از تحقیق خواهید گرفت می پردازید. هم چنین روش یا روش هایی که در پژوهش از آن ها بهره خواهید گرفت را ذکر می کنید.

شکل پروپوزال بنا بر هدفی که از آن دارید و یا به مقتضای رشته تحصیلی شما می تواند قدری متغیر باشد. اما شکل بندی بنیادین آن ، همواره باید شامل عنوان بندی ها و بخش های زیر باشد :

1- موضوع تحقیق ( Project Title )

ذیل این عنوان می بایست عنوان دقیق تحقیق خود را ذکر کنید. برای مثال :

Project Title: Women Role in Southeast Thailand

2- توضیح موضوع و اهمیت آن ( Importance and Statement of Topic )

در این بخش می بایست جوانب موضوع ، چگونگی ارتباط آن با رشته تحصیلی مورد نظر ، و اهمیت موضوع به لحاظ علمی و کاربردی را توضیح دهید.

3- ادبیات تحقیق و پژوهش های مرتبط ( Review of Literature and Relevant Topics)

زیر این عنوان ، باید توضیح مختصری درباره پژوهش هایی که پیش از شما روی این موضوع و موضوعات نزدیک به آن انجام شده بدهید. در این بخش در واقع باید به ذکر پژوهش هایی بپردازید که شما قصد دارید یافته های آن ها را تکمیل کنید ، اشتباهات آن ها را رفع نمایید و یا نتایج آن ها را رد کنید.

4- اهداف و فرضیه ها ( Aims and Hypothesizes )

در این بخش باید به ذکر نتایجی بپردازید که فکر می کنید از تحقیق خواهید گرفت. توضیح دهید که از انجام تحقیق چه هدفی دارید؟ به کدام سمت حرکت می کنید؟ و فکر می کنید به کجا خواهید رسید؟

5- روش ها و ابزار های تحقیق ( Methodology )

در این قسمت توضیح دهید که در انجام پروژه از چه روش های علمی سود خواهید برد و چه ابزارهایی را برای رسیدن به اهداف تحقیق به خدمت خواهید گرفت.

6- منابع( References )

فهرستی از منابعی که فکر می کنید از آن ها استفاده خواهید کرد و به کار شما مرتبط هستند را الفبایی و منظم کنید و در این بخش بیاورید.

*نکات مهم

1- پروپوزال را با موضوع شروع نکنید، بلکه عنوانی مانند مثال زیر را در روی جلد بیاورید و بعد متن پروپوزال را بنویسید :

A PhD / Master Dissertation Proposal Presented to

The Department of Gerontology

Faculty of Gerontology

University Putra Malaysia

By : Maryam Mobini

2- این نکات را در مورد انتخاب و نگارش تیتر پروژه رعایت کنید :

الف ) سعی کنید موضوع روشن و ساده باشد. از خوشگل کردن عنوان تحقیق خودداری کنید !

ب ) عنوان پروژه را به صورت خلاصه ای فشرده از آن چه در ذهن دارید در نظر بگیرید. سعی کنید با همان یک جمله عنوان پروژه بتوانید چارچوب کلی تحقیق و هدف هایتان را به خواننده منتقل کنید. عنوان کار شما باید کاملاً مشخص کند که شما می خواهید چه چیز را و در چه شرایطی مطالعه کنید.

پ ) در جمله بندی عنوان پروژه دقت کنید تا چیدمان آن طوری باشد که آن چه اصل موضوع تحقیق شماست از فرع آن قابل تشخیص باشد. به این دو مثال دقت کنید:

1- Red-haired Musicians and Their Preferences for Music Style

2- Music Style Preferences of Red-haired Musicians

در این جا هر دو جمله ظاهراً یک مفهوم را منتقل می کنند:"سلیقه موزیسین های مو قرمز در انتخاب سبک موسیقی" . اما عملاً تفاوتی بین این دو وجود دارد و آن هم این است که در جمله اول ، تعبیر خواننده این است که توجه بیشتر ما به موزیسین های مو قرمز است و ما اول موزیسین های مو قرمز را بررسی می کنیم و بعد به سلیقه موسیقیایی آن ها می پردازیم. اما در جمله دوم بر عکس ، اولویت به سبک های موسیقی و سلیقه موسیقیایی داده شده و موزیسین های مو قرمز در درجه دوم قرار دارند.

ت ) سعی کنید کلمات اضافی را از عنوان پروژه حذف کنید . دو مثال زیر در واقع یکی هستند ، اما شماره 2 مقبولیت بیشتری دارد :

1- The Systematic Development which has occurred during last 50 years and has Changed the face of Southeast Asia

2- Changes and Development in Southeast Asia

3- در مورد (1)هدف هایی که از تحقیق دارید و (2) ابژه ای که برای مطالعه انتخاب کرده اید (Objectives) حتماً دقت کنید که در رابطه کامل با هم باشند و در نگارش پروپوزال سعی کنید که این رابطه را به خوبی نمایش دهید. منظور این است که مثلاً اگر هدفی که می خواهید به آن برسید ، نامناسب بودن عروسک های باربی برای تربیت دختران هست ، انتخاب ابژه ای مانند جامعه دختران 15 ساله ساکن منطقه 20 تهران ، نا مناسب و نامربوط به نظر می رسد. توجه داشته باشید که بهترین ابژه را برای رسیدن به هدفتان انتخاب کنید.

4- در زمینه چگونگی انتخاب روش تحقیق نیز ، وضع به همین ترتیب است. سعی کنید مناسب ترین ، عملی ترین ، علمی ترین و هم خوان ترین روش را برای پژوهش مورد نظرتان انتخاب کنید. 

5- پروپوزال را تمیز و با بخش بندی مناسب تحویل دهید. سعی کنید مرز بین عنوان ها مشخص باشد و مطالب را بر روی 1 روی کاغذ A4 تایپ کنید.

6- حجم پروپوزال میبایست برای دوره های کارشناسی ارشد حداقل 5 صفحه و برای دکتری حداقل 8 صفحه باشد. در این میان حداقل یک صفحه به ادبیات تحقیق و حداقل یک صفحه به منابع تحقیق اختصاص دهید. سعی کنید از منابع جدید و به روز استفاده نمایید و همه ی منابع پروژه فارسی زبان نباشند. هم چنین توجه بفرمایید فونت استاندارد برای پروپوزالTimes and New Romans با سایز 12 است.

7- از نوشتن موارد اضافه در پروپوزال ، مثل عریضه نویسی برای استاد راهنما و غیره ، جداً خود داری کنید. از توضیح اضافه هم پرهیز کنید.

8- در مورد نگارش انگلیسی ، حتماً درباره متن پروپوزال با یک مترجم و یا کسی که انگلیسی ادبی را به خوبی می داند مشورت کنید. متن پروپوزال می بایست به لحاظ علمی و ادبی هیچ غلطی نداشته باشد.

9- پروپوزال را جدی بگیرید! سنجش علمی شما در واقع فقط از طریق پروپوزال میسر است . پس تمام تلاش و دانش خود را برای تنظیم آن به کار بگیرید.



خرید و دانلود تحقیق درباره: نحوه نگارش پروپوزال