دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره فیلمنامه آسمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

نام فیلمنامه: آسمان

نویسنده: وحیدرضا وحدتی

تلفن: 77529099-09124971695

این داستان به صورت طنز و در رابطه با شجاعت افراد مومن و همچنین ترس افراد غیر مومن در جنگ می‌باشد.

حمید یک آدم کوتوله است که به علت کوتوله بودن اجازه به جنگ رفتن را ندارد که یک پیرمردی هم به علت سن بالا شرایط مشابه او را دارد و این دو به علت عشق به جبهه رفتن با ترفند موفق می‌شوند به جبهه بروند همچنین بیژن که یک آدم لاتی بوده با یک دختر پولدار رابطه برقرار کرده که وقتی پدر دختر که سرهنگ ارتش بوده متوجه این رابطه می‌شود بیژن مجبور می‌شود از ترس پدر دختر و همچنین چشم داشتن به پول آنها خود را خواستگار دختر معرفی کند و چون پدر دختر شرط کارت پایان خدمت می‌گذارد ناخواسته به سربازی می‌رود.

خلاصه فشرده داستان

حمید و پیرمرد به بسیج منطقه می‌روند. پیرمرد چون آنها اجازه به جبهه رفتن را به او نمی‌دهند با آنها دعوایش می‌شود و به حمید هم به علت کوتوله بودن اجازه به جنگ رفتن را نمی‌دهند. حمید به مغازة لباس سربازی فروشی می‌رود و اجباراً به علت هیکل کوچکش یک لباس رسمی با درجه سرهنگ دومی می‌خرد و از درب پادگان داخل می‌رود که دژبان در حال استعمال مواد مخدر بوده است دیر متوجه می‌شود و سرهنگ هم او را می‌بیند و دنبال او می‌کنند که در همین هنگام هواپیماهای دشمن می‌آیند و بیژن که پشت توپ و توپچی بوده از ترس از پشت توپ فرار می‌کند و حمید و سرهنگ می‌روند پشت توپ و هواپیمای دشمن را می‌زنند و فراری می‌دهند. حمید با کمک سرهنگ به جبهه می‌رود و بیژن هم به علت خشم سرهنگ تنبیه شده و به خط مقدم می‌رود پیرمرد هم با کلک زدن به راننده ای که قرار بود حمید را به خط ببرد پشت ماشین مخفیانه سوار شده و به خط می‌روند. ستون پنجم دشمن در غذای نیروهای ایرانی پودر لباسشویی می‌ریزد و حمید و پیرمرد با جانفشانی و زدن تانکهای دشمن اجازه عقب نشینی به نیروهای ایرانی را می‌دهند ولی خود اسیر می‌شوند و بیژن هم که با هماهنگی فرمانده جبهه و خواهش منتظر ماشین بود که به عقب برگردد به صورت تصادفی اسیر می‌شود. حمید با قد کوتاهش موفق به فرار و آزادی بیژن و پیرمرد می‌گردد. حمید و پیرمرد باعث به هم خوردگی در جبهة دشمن می‌شوند و بیژن هم به سمت جبهة خودی و خانه فرار می‌کند که بر سر سانحه رانندگی در شهر کشته می‌شود. حمید سر نجات دادن جان یک نوزاد شهید می‌شود و پیرمرد هم باعث پیروزی نیروهای ایرانی و همچنین به دام انداختن ستون پنجم دشمن می‌شود.

خلاصه داستان

حمید یک کوتوله و یک شاگرد مکانیک ولی بسیار وارد و از اوسای خود هم واردتر است. مشغول تعمیر یک مرسدس بنز است که اوسا با حیرت ایستاده و تعمیر حمید را تماشا می‌کند چون خودش بلد نبوده تعمیر کند. اخبار تلویزیون شروع می‌شود اخبار از جنگ می‌گوید و حمید ماشین را رها کرده و سمت تلویزیون می‌دود و مات اخبار جنگ می‌شود. زن حمید که او هم مانند پدر و مادر حمید کوتوله است باردار است ولی او و پدر و مادر حمید که علاقه حمید را به جبهه رفتن می‌بینند به او می‌گویند که به جبهه برود. حمید و پیرمرد در صف کسانی که جلوی بسیج منطقه برای ثبت نام و رفتن به جبهه ایستاده‌اند، بدون اینکه همدیگر را بشناسند در کنار هم هستند. پیرمرد با مسئول ثبت نام به علت اینکه سنش بالاست و او را ثبت نام نمی‌کنند دعوایش می‌شود و آنها اعصابشان خرد می‌شود و وقتی حمید داخل می‌رود و می‌فهمند که او هم که یک کوتوله است می‌خواهد ثبت نام کند سر او داد می‌زنند و او به بیرون می‌آید.

بیژن که در محل خود گنده لات است قاپ سارا –دختر سرهنگ ارتش- که یک خانوادة پولدار هستند را می‌دزدد و دارد تلفنی با سارا صحبت می‌کند که سرهنگ گوشی را بر می‌دارد و سرهنگ غیرتی می‌شود و آدرس بیژن را از سارا می‌گرد و به درب منزل بیژن می‌رود. بیژن که از او می‌ترسد با مادرش صحبت می‌کند. و مادرش هم هنگامی که متوجه می‌شود آنها پولدار هستند می‌رود دم در و می‌گوید که ما آخر هفته به خواستگاری دخترتان می‌آییم. سرهنگ هم می‌گوید پسرتان باید کارت پایان خدمتش را در جلسه خواستگاری بیاورد. در جلسه خواستگاری معلوم می‌شود که بیژن هنوز خدمت نرفته و بیژن از ترس پدر سارا می‌گوید همین فردا می‌رود دفترچه خدمت می‌گیرم و به خدمت می‌روم.

حمید که موفق نشده بود به جبهه برود در پیشگاه خدا گریه می‌کند و از خدا می‌خواهد که به جبهه برود، جلوی درب مغازه‌ای که حمید کار می‌کرده پادگان ارتش است و حمید متوجه می‌شود که پس فردا نوبت اعزام بعدی سربازان به جبهه است. حمید به مغازة لباس نظامی فروشی می‌رود که فقط یک لباس رسمی که مغازه دار برای بچه یکی از مشتری‌های خود دوخته بود هم سایز او پیدا می‌شود و فقط یک درجه سرهنگ دومی هم در مغازه بوده است، که آن را می‌خرد و از مغازه بیرون می‌آید.

حمید لباس ارتشی با درجه را پوشیده و دارد کشیک نگهبان روی برجک را می‌کشد که نگهبان روی برجک می‌گیرد ومی‌خوابد و حمید از دیوار پادگان به داخل پادگان می‌پرد و داخل پادگان سگ داشته که حمید با حملة سگها مجبور می‌شود به خارج پادگان از دیوار دومرتبه بپرد و بگوید به جای نگهبان سگ گذاشتند. حمید لباس نظامی با درجه سرهنگ دومی را پوشیده و از درب دژبانی داخل می‌رود دژبان که سرباز بوده و دارد طریاک می‌کشد دیر متوجه حمید می‌شود و حمید به او احترام گذاشته بود دژبان جا می‌خورد و می‌گوید: آزاد وقتی چشمش به درجة حمید می‌افتد می‌ترسد و می‌گوید: جناب سرهنگ غلط کردم، همه رو معرفی می‌کنم. حمید: کافیه، کاریت ندارم. فقط دفعه آخرت باشه. ببینم گفتی سرهنگ. دژبان : جناب سرهنگ ما باید احترام می‌ذاشتیم. این کار اصلاً جرم داره. حمید به داخل پادگان می‌رود تا سرهنگ را می‌بیند می‌گوید (با خشونت) چرا احترام نمی‌گذاری دژبان که فهمیده بود حمید سرهنگ قلابی است دنبال او می‌کند و حمید فرار می‌کند در همین هنگام هواپیمای دشمن حمله می‌کنند و بیژن که کمک توپچی بوده می‌ترسد و فرار می‌کند و سرهنگ می‌بیند. حمید به کمک توپچی می‌رود و توپچی زخمی می‌شود و سرهنگ پشت توپ می‌نشیند و موفق می‌شوند هواپیما را بزنند و فراری دهند. سرهنگ که به نیت حمید پی برده بود از حمید خوشش می‌آید و حمید را آموزش می‌دهد. روز اعزام سربازان به جنگ است که بیژن پهلوی سرهنگ می‌آید و می‌خواهد همان جا بماند که سرهنگ نمی‌گذارد. وقتی اتوبوس در حال حرکت است پیرمرد می‌خواهد سوار اتوبوس شود که راننده نمی‌گذارد و پیرمرد با راننده دعوایش می‌شود و به درب اتوبوس در حال حرکت می‌چسبد که راننده ترمز می‌کند و پیرمرد به زمین می‌خورد. و ماشین به راه خود ادامه می‌دهد. روز اعزام حمید می‌شود رانندة چاق با یک جیپ دم پادگان می‌ایستد، پیرمرد کشیک می‌داده و به سمت راننده می‌آید و وقتی می‌فهمد ماشین به خط می‌رود با ترفند سوار ماشین می‌شود و با حمید به خط می‌رود. دو نفر از ستون پنجم دشمن در داخل غذای ایرانی‌ها پودر لباسشویی می‌ریزند. بسیجی‌ها دارند غذا را می‌خورند و بیژن چون ترسیده بود اشتها نداشته و نمی‌خورد و پیش فرمانده جنگ می‌رود و خود را به عَق زدن می‌زند که فرمانده هم به او اجازه می‌دهد که برگردد عقب و او می‌رود قاطی بچه و پیرمردها و پیرزنانی که منتظر ماشین بودند تا به



خرید و دانلود تحقیق درباره فیلمنامه آسمان


تحقیق درباره آسمان صور فلکی نظریه خلاء

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تاریخچه مختصری از آسمان

صدها واقعه مهم در طول تاریخ ستاره شناسی رخ داده است . در زیر به چند اتفاق و فعالیت برجسته در زمینه نجوم و فضا می پردازم.

140 بعد از میلاد تا 2100 میلادی

بخش 1

140 بعد از میلاد : بطلمیوس اهل اسکندریه هیئت بطلمیوسی را نوشت. وی تمام دانش مربوط به نجوم دنیای قدیم را در آن رساله نوشت. او دقیق ترین فهرست ستاره های زمان خویش را ارائه داد.

1054 بعد از میلاد : ستاره شناسان چینی انفجار ابر نو اختری را در پیکر فلکی گاو ثبت کردند.سحابی خر چنگ از بقایای آن رویداد است.

1543 میلادی : کوپر نیک با اثبات این که زمین و سیارات دیگر به دور خورشید می گردند ، پایه های ستاره شناسی نوین را بنیاد نهاد.

1608 میلادی : مرد هلندی به نام هانس لیپرشی از قابلیت بزرگنمایی عدسی عینک برای ساختن اولین تلسکوپ استفاده کرد.

سال بعد گالیله برای دیدن لکه های خورشید ، ماه های مشتری و ستارگان راه شیری تلسکوپ ساخت خود را به کار گرفت.

1671 میلادی : تلسکوپ های ابتدایی ، از نوع تلسکوپ های شکستی بود . در سال 1671 نیوتن تلسکوپ بازتابی را اختراع کرد. اگرچه این تلسکوپ فقط 16 سانتی متر درازا داشت ولی قدرت آن به اندازه یک تلسکوپ شکستی 200 سنتی متری بود.

1937 میلادی : رادیو تلسکوپ واقعی توسط گروت ربر ساخته شد. وی برای مطالعه صداهایی که از آسمان می آمد یک دیش (صفحه مدور بازتابی )به قطر 9 متر در حیاط خانه خود کار گذاشت.

1960 میلادی : ستاره شناسان رادیویی کوازار ها (اختر نما، اختروش ، ستاره وش) را کشف کردند . این اجرام شگفت آور در فاصله های بسیار دور (15000 میلیون سال نوری) از ما قرار دارند . وسعت آنها به اندازه بخشی از کهکشان راه شیری(برای نمونه ، به اندازه منظومه شمسی) است و صدها بار روشن تر از کهکشان ما است.

1967 میلادی : علامت هایی دور از انتظار و باور نکردنی در فضا توسط ستاره شناسان کمبریج انگلستان کشف شد . این علایم نا شناخته از ستاره های نوترونی که با سرعت زیاد بسیار در گردش بودند به زمین می رسید. آنها را تپ اختر نامیدند. یکی از آنها در وسط سحابی خرچنگ درست در میان ابر نواختری که در سال 1054 منفجر شد قرار دارد.

بخش 2

عمر سفر های فرا زمینی و فضایی چیزی در حدود 50 سال است . پس ما در دوره نو نهالی اکتشافات و سفر های فضایی به سر می بریم.

اما در همین دوران محدود و اندک پیشرفت های قابل توجه ای رخ داده است. انسان ها به ماه سفر کردند ، و به زودی به مرز های نوینی در فضا و محیط فرا زمینی خواهند رسید.

در این جا با هم مروری گذرا در مورد مهمترین فعالیت های فضایی میکنیم.

1957 : ماهواره اسپوتنیک -1 در روز چهارم اکتبر از پایگاه فضایی بایکونور در قزاقستان به فضا پرتاب شد. این نخستین ماهواره مصنوعی جهان بود.

1957 : سگی به نام لالیکا در سفینه روسی اسپوتنیک -2 به فضا پر تاب شد.

1958 : نخستین ماهواره آمریکایی موسوم به اکسپلورر-1 به فضا پرتاب شد.موشک حمل کننده 4 مرحله ای موسوم به جونو-1 آن را به فضا برد.

1960 : نخستین ماهواره ویژه هواشناسی موسوم به تریوس -1 به فضا پرتاب شد.

1960 : نخستین ماهواره ویژه مسیر یابی کشتی و هواپیما موسوم به ترانزیت – 1 بی به فضا پرتاب شد.

1960 : نخستین ماهواره جاسوسی به فضا پرتاب شد. این ماهواره موسوم میداس-2 چنان طراحی شده بود که گرمای خروجی از موتور موشک های شلیک شده را تشخیص داده و اعلام کند.

1961 : فضانورد روسی به نام یوری گاگارین ، نخستین بشری بود که در مدار زمین قرار گرفت.

1962 : جان گلن نخستین فضانورد آمریکایی بود که در مدار زمین قرار گرفت. او با یک سفینه تک سر نشین موسوم به مر کوری به فضا پرتاب شد.

1962 : ماهواره تلویزیونی تله استار به فضا پرتاب شد. این ماهواره برای پخش مستقیم



خرید و دانلود تحقیق درباره آسمان   صور فلکی   نظریه خلاء