لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 89
در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصرالدین سبکتگین غزنوی
برآمد پیلگون ابری زروی نیلگون دریا چو رای عاشقان گردان چوطبع بیدلان شیدا
تشبیه
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا
تشبیه
تو گفتی گرد زنگارست بر آیینة چینی توگفتی موی سنجابست بر پیروزه گون دیبا
مجاز
بسان مرغزار سبزرنگ اندر شده گردش به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا
کنایه
تو گفتی آسمان دریاست از سبزی و بر رویش به پرواز اندر آورده ست ناگه بچگان عنقا
تشبیه
بسان چندن سوهان زده بر لوح پیروزه بکردار عبیر بیخته بر صفحة مینا
تشبیه مرکب
هوای روشن ازرنگش مغبر گشت و شد تیره چو جان کافر کشته زتیغ خسرو والا
حُسن تخلص
یمین دولت و دولت بدو آراسته گیتی امین ملت و ملت بدو پیراسته دنیا
سجع متوازی
شهنشاهی که شاهان را زدیده خواب برباید زبیم نُه منی گرزش به جابلقا و جابلسا
کنایه
گر اسکندر چنو بودی به ملک و لشکر و بازو نگشتی عاصی اندر امر او دارای بن دارا
تلمیح
چومدحش خواند نتوانی چه گویا و چه ناگویا چو رویش دید نتوانی چه بینا و چه نابینا
تضاد
نه آتش را بود گرمی، نه آهن را بود قوت نه دریا را بود رادی، نه گردون را بود بالا
اغراق
زخشمش تلخ تر چیزی نباشد در جهان هرگز زتلخی خشم او نشگفت اگر الوا شد حلوا
سجع متوازی
همی تا در شب تاری ستاره تابد از گردون چو بر دیبای فیروزه فشانده لؤلؤ لالا
شروع ابیات تأیید و شریعه قصیده
گهی چون آینة چینی نماید ماه دو هفته گهی چون مهرة سیمین نماید زهرة زهرا
شروع ابیات تأیید و شریعه قصیده
عدیل شادکامی باش و جفت ملکت باقی قرین کامگاری باش و یار دولت برنا
تأیید
دیوان، صص 1و 2و 3
*******
مدح خواجه عمید ابومنصور سیداسعد گوید
نیلگون پرده برکشید هوا باغ بنوشت مفرش دیبا
استعاره
آبدان گشت نیلگون رخسار وآسمان گشت سیمگون سیما
استعاره
چون بلور شکسته، بسته شود گر براندازی آب را بهوا
تفسیر ظاهر
بینوا گشت باغ مینا رنگ تا درو زاغ برگرفت نوا
تضاد- جناس تام- ردوالعجز علی الصدر
مطرب بینوا نوا نزند اندر آن مجلسی که نیست نوا
تضاد- جناس تام
گرنه عاشق شدست برگ درخت از چه رخ زرد گشت و پشت دوتا
تشخیص- جان بخشی
باد را کیمیای سوده که داد که ازو زر ساوگشت گیا
تشبیه- حُسن تعلیل
گرگیا زردگشت باک مدار بس بود سرخ روی خواجة ما
تخلص
تا بدریا رسید باد سخاش درشکستست زایش دریا
تشبیه تفضیل
هر که خالی شد از عنایت او عالم او را دهد عنان عنا
جناس زائد
زایرانرا سرای او حرمست مسند او منا و صدر صفا
تناسب
او کند فرق نیک را از بد او شناسد صواب را زخطا
تضاد
او سزاوار تر بمدح و ثناست جهد کن تا رسد سزا بسزا
جناس زائد
ای ستوده خوی ستوده سخن ای بلند اختر بلند عطا
تنسیق صفات