دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد آناتومی و بافت‌شناسی کلیه 17 ص (بافرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آناتومی و بافت‌شناسی کلیه

جایگاه کلیه و ساختمان آن:

کلیه‌ها دو عضو لوبیایی شکل، مجموعا به وزن 300 گرم هستند که در خلف صفاق و در مجاورت جدار خلفی شکم قرار گرفته‌اند و توسط مهره‌ها از هم فاصله دارند. انتهای فوقانی کلیه‌ها، در محاذات کنار فوقانی دوازدهمین دنده و انتهای تحتانی آنها، در حدود سومین مهرة کمری است. کلیه راست کمی پائین‌تر از کلیة چپ باریک‌تر ولی درازتر از کلیة راست می‌باشد. کنار داخلی هر کلیه در قسمت میانی به صورت یک شکاف فرو رفته است که ناف کلیه نام دارد. ناف کلیه محل عبور عروق، اعصاب کلیه و میزراه است.

ناف کلیه به یک حفره نسبتا عمیق به نام سینوس منتهی می‌گردد که توسط ادامة کپسول کلیه مفروش شده است، عروق و لگنچه کلیوی کاملا آن را پر می‌کند. در درون سینوس‌ها برآمدگی‌هایی شبیه به نوک پستان به نام پاپی کلیوی (Renal papilla) دیده می‌شود.

سینوس کلیه در خارج از ناف توسط اوروتر یا میزراه امتداد می‌یابد. در داخل دو یا سه شاخه تقسیم می‌شود که کالیس‌های بزرگ می‌نامند. هر یک از کالیس‌های بزرگ به چندین کالیس کوچک (پیالة کوچک) تقسیم می‌گردند. تعداد کالیس‌های کوچک در مجموع 7 تا 13 عدد است.

هر یک از کالیس‌های کوچک، دندانه، دندانه بوده یک تا سه پاپیلارنال را در بر می‌گیرد. در انتهای پاپیلاها تعدادی سوراخهای ریز وجود دارد که از آنها ادرار وارد کالیس‌های کوچک می‌گردد.

ساختمان کلیه از خارج به داخل عبارت است از:

1- کپسول لیفی که سطح خارجی کلیه و کف سینوس را می‌پوشاند.

2- پارانشیم یا بافت اصلی کلیه، که شالم یک قسمت محیطی کمرنگ به نام کورتکس یا قشر کلیه و یک قسمت مرکزی تیره‌تر به نام مدولا یا قسمت مرکزی کلیه می‌باشد. قشر کلیه دانه دانه است و ضخامت آن تقریبا 18 میلیمتر است. در داخل قسمت مرکزی تعداد 8 تا 12 هرم دیده می‌شود که قاعده آنها متوجه خارج و راس آنها متوجه سینوس کلیه است که ایجاد پاپی کلیوی را می‌نماید. در راس هر یک از آنها تعدادی سوراخهای ریز ذره‌بینی Area Cribrosa دیده می‌شود. بافت دانه دانه قشر کلیه در فاصله هرمها نفوذ می‌کند و تشکیل ستونهای کلیوی (Bertin Collumn) را می‌دهد/

بافت‌شناسی کلیه:

کلیه در زیر میکروسکوپ از تعداد زیادی واحدهای لوله‌ای به نام نفرون (Nephron) تشکیل شده است. جدار این لوله‌ها فقط از یک طبقه سلول ساخته شده است و در مجاورت مستقیم مویرگهای خونی قرار دارد.

هر نفزون شامل قسمتهای زیر است:

1- گلومرول (Glomerullus)

2- کپسول گلومرولی ( کپسول بومن)

3- اولین لولة پیچیده (Frist Convoluted Tubule) یا لوله پیچیده نزدیک (Proximal Convoluted Tubule)

4- قوس هنله (Loop of Henle)

5- دومین لولة پیچیده یا لولة پیچیدة دور (Distal Convoluted Tubule)

6- لوله های جمع‌آوری کنندة ادرار (Collecting Tubule)

تقریبا 3/1 میلیون نفرون در هر کلیة انسان وجود دارد. تعداد نفرون‌ها از یک تا چهار میلیون می‌باشد. گلومرول که حدود 200 میکرون قطر دارد از فرو رفتن کلافه‌ای از مویرگها به داخل انتهای فنجانی شکل (cupping) کپسول بومن تشکیل می‌شود. مویرگها از طریق یک شریانچة آوران (Afferent Arteriole) خون دریافت کرده و از طریق یک شریانچه وابران با قطر کوچک خون را تخلیه می‌کند. جدار کپسول بومن از یک لایة بی‌شکل به نام غشاء پایه (Basement Membrane) تشکیل شده که سطح درونی آن از یک لایة سلولی به نام سلولهای درون پوش (Endothelial) تشکیل شده است.

فیزیولوژی کلیه و آزمایشهای مربوط به آن

کار کلیه:

کار کلیه را میتوان در سه قسمت دفع، تنظیم یا هموستاز و آندوکرینی خلاصه کرد. عمل دفعی کلیه، بدن را در مقابل مواد زائد حاصل از متابولیسم همچنین مواد مضرری که همراه غذا خورده می‌شود محافظت می‌کند. مواد زائد حاصل از متابولیسم شامل ترکیبات ازتی غیرپروتئینی اوره، کراتینین، اسیداوریک و تعداد دیگری از اسیدهای آلی و مقادیر جزئی آمینواسیدها می‌باشد. نقش اصلی کلیه در تنظیم و هموستاز بدن است. تنظیم و هموستاز بدن توسط دو مکانیسم بازجذب و ترشح اعمال می‌شود. لوله‌های پیچیدة نزدیک حدود 75% از سدیم، کلر و بالطبع آب نیز باز جذب می‌گردد و همچنین بیشترین بخش بیکربنات، فسفات، کلسیم و پتاسیم باز جذب می‌گردند. مقدار باز جذب بیکربنات وابسته به میزان پالایش گلومرولی و میزان ترشح یون هیدروژن است. مقدار بازجذب فسفات به وسیلة غلظت کلسیم پلاسما و اثر هورمون پاراتیروئید بر سلولهای لوله‌های ادراری تنظیم می‌شود. به طور طبیعی مواد با آستانة دفعی بالا، گلوکز و به مقدار زیاد آمینواسیدها به وسیلة سیستم‌های انتقال فعال اختصاصی داخل سلولی بازجذب می‌شوند. اسیداوریک ممکن است بازجذب و یا ترشح شود.

در قسمت بالا رونده هنله 20% الی 25% سدیم پالایس شده از گلومرول‌ها بدون بازجذب آب، بازجذب می‌شوند. این امر سبب تولید ادرار رقیق با اسمولالیته 150-100 میلی اسمول بر کیلوگرم آب می‌شود که به شیب اسمزی کورتیکومدولاری (قشر مرکزی) کلیه کمک می‌کند. افزایش تونسیته بافت بینابینی در اثر این شیب در پاتوژنز عفونتهای کلیه مهم است زیرا محیط هیپرتونیک عمل لوکوسیتها را کاهش می‌دهد.

لوله دور عملا منطقة فعالی از نفرون است که برای تنظیم الکترولیت‌های پلاسم و سطح اسید و باز پلاسما اهمیت دارد. در این قسمت یون پتاسیم ترشح می‌شود و یون‌های سدیم با ئیدروژن تعویض می‌گردد. آلدوسترون تنظیم کنندة قوی بازجذب سدیم است. تولید آلدوسترون از قشر فوق کلیه به وسیلة سیستم رنین- آنژیوتانسین و غلظت زیاد پتاسیم پلاسما تحریک می‌شود.

سدیم و آب

ترکیب مایعات بدن. آب فراوانترین ماده موجود در بدن است که تقریبا 60 درصد وزن بدن در آقایان و 50 درصد وزن بدن خانمها را تشکیل می‌دهد. این تفاوت را به اختلاف در نسبت بافت چربی در مردان و زنان نسبت می‌دهند. کل آب بدن به دو بخش عمده تقسیم می‌شود 55 تا 75 درصد داخل سلولی است ]مایع داخل سلولی (ICF)[ EFC نیز خود به دو بخش داخل رگی (آب پلاسما، و خارج رگی (بینابینی) به نسبت 1 به 3 تقسیم می‌شود.

غلظت ذره یا ماده محلول در یک مایع به عنوان اسمولالیتة آن شناخته می‌شود و به صورت تعداد میلی اسمول در هر کیلوگرم از آب (mosm/kg) بیان می‌شود. آب آنقدر از غشاهای سلولی عبور می‌کند تا تعادل اسموتیک (اسمولالیته ECF= اسمولالیته ICF) ایجاد شود. با توجه به تفاوتهایی که در قابلیت نفوذپذیری و وجود ناقلها و پمپهای فعال وجود دارد، مواد محلول یا اسمولهای داخل سلولی و خارج سلولی به وضوح متفاوت‌اند. عمده‌ترین ذرات ECF عبارت‌اند از و آنیونهای همراه با آن یعنی و در حالی که و استرهای آلی فسفات (ATP، کراتین فسفات، فسفولیپدها) اسمولهای عمده ICF می‌باشند. مواد محلولی که محدود به ECF یا ICF هستند، اسمولالیتة مؤثر (یا تونیسیته) آن بخش را تعیین می‌کنند. از آنجا که به میزان زیادی محدود به بخش خارج سلولی است سدیم تام بدن منعکس‌کننده حجم ECF می‌باشد. به همین صورت و آنیونهای همراه آن که عمدتا محدود به ICF هستند. برای عملکرد طبیعی سلول ضروری می‌باشند. بنابراین تعداد ذرات داخل سلولی نسبتا ثابت است و تغییر در اسمولالیتة ICF معمولا ناشی از تغییر در محتوای آب آن می‌باشد. البته در شرایط خاصی سلولیهای مغزی می‌توانند برای دفاع در مقابل جابجایی‌های حجم زیادی از آب، تعداد مواد محلول داخل سلولی را تغییر دهند. این فرایند سازگاری اسموتیک در دفاع از حجم سلول حائز اهمیت است و در هیپوناترمی و هیپرناترمی مزمن رخ می‌دهد.

دریافت آب. محرک اصلی برای نوشیدن آب تشنگی است که با افزایش اسمولالیته مؤثر یا کاهش در حجم ECF یا فشار خون ایجاد می‌شود. گیرنده‌های اسمزی واقع در بخش قدامی- خارجی هیپوتالاموس در اثر افزایش تونیسیته تحریک می‌شوند. اسمولهای غیرمؤثر نظیر اوره و گلوکزع در تحریک تشنگی نقشی ندارند. استانة متوسط اسمزی برای تشنگی تقریبا 295 میلی اسمول در کیلوگرم است که در افراد مختلف، متفاوت است. در شرایط طبیعی، دریافت روزانه آب بیش از نیاز فیزیولوژیک بدن است.

دفع آب. بر خلاف نوشیدن آب، دفع آن دقیقا توسط عوامل فیزیولوژیک تنظیم می‌شود. عامل تعیین‌کنندة اصلی دفع کلیوی آب آرژینین وازوپرسین (AVP، قبلا هورمون ضد ادراری نامیده می‌شد) می‌باشد. این پلی پپتید در هسته‌های سوپرااپتیک و پاراونتریکولار هیپوتالاموس ساخته می‌شود و از طریق غده هیپوفیز خلفی ترشح می‌گردد. اتصال AVP به گیرنده‌های که روی غشای قاعده‌ای- جانبی سلولهای اصلی در مجرای جمع‌کننده قرار دارند، موجب فعال شدن آدنیلیل سیکلاز می‌شود و سلسله‌ای از وقایع را آغاز می‌کند که به



خرید و دانلود تحقیق در مورد آناتومی و بافت‌شناسی کلیه 17 ص (بافرمت word)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.