لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
شیوه رسم الخط فارسی
برای املاء نوشتن کلمات زبان فارسی دشواریهای زیادی وجود دارد، یکی از این دشواری ها مربوط است به این که خط فارسی قاعده وقانون ثابت و یک نواختی برای نوشتن کلمات ندارد به طوری که میتوان یک کلمه را به صورت های مختلف نوشت. در این مختصر نمی توان به علتهای اساسی و اصلی آن پرداخت اما بطور کلی رعایت موارد ذیل جهت سهولت در نوشتار خط فارسی پیشنهاد می گردد و پرواضح است که اگر بتوانیم خطی یک دست و متحد الشکل داشته باشیم، در انتقال بار معانی کلمات وجملات دچار مشکل نخواهیم شد، زیرا همانطور که می دانیم خط نقاشی زبان است و اصولاً خط و کتابت برای این پیدا شده است که انسان بتواند گفتار وسخنانش را ماندگار کند و بدینوسیله به دیگران منتقل نماید. بدیهی است که موارد پیشنهادی زیر باعث می شود که – حتی المقدور- خط فارسی شیوه واحد و یک نواختی داشته باشد و تمام افراد کشور ایران – به فارسی زبانان- در همه جا و در هر مقام و منصبی از آن پیروی می کنند و از آشفتگی و هرج و مرج جلوگیری شود.
هنگام سخن گفتن برای القای بهتر معانی از تکیه ، آهنگ و تاکید استفاده می کنیم . رعایت این موارد به سخنوز کمک می کند به راحتی بتواند با شنونده اش ارتباط برقرار کند. رعایت شیوه ی خط فارسی نیز در یک نوشته موجب گویایی، سادگی و سهولت خواندن و نوشتن می شود. به کمک شیوه ای یک دست از دو گانگی پرهیز می شود.
در شیوه ی خط فارسی که می آید اصل بر چند مطلب است:
1- رعایت موازین دستور زبان فارسی
2- رعایت استقلال کلمات
3- همخوانی نوشتار یا گفتار
4- تبعیت واژگان بیگانه از شیوهی خط فارسی
5- سهولت در خواندن ونوشتن
6- گزینش بهترین شکل نوشتاری
7- انعطاف پذیری
8- چشم نوازی و زیبایی خط
آن چه که گفته می شود جنبه ی پیشنهادی دارد و تنها قصد یک دست کردن شیوه ی خط فارسی است. پس دو شکل پیشنهادی هر دو از نظر ما درست است و غلط محسوب نمی گردد. مثلاً هر دو شکل «نمی گردد» و یا «هم فکر» و «همفکر» درست است.
1- رعایت استقلال کلمات
هر کلمه دارای معنی مستقلی است و در جمله نقش دستوری دارد. پس استقلال آن هنگام نوشتن باید حفظ شود در موارد زیر بهتر است دو بخش ترکیب جدا نوشته شود:
کلمات مرکب:
شواریعالی شورای عالی دلداده دل داده
چشمپوشی چشم پوشی سخندان سخن دان
جستجو جست و جو نگاهداشت نگاه داشت
برونگرا برون گرا زبانشناسی زبان شناسی
تصنیفخوان تصنیف خوان دانشپژوه دانش پژوه
رواننویس روان نویس پنجپایه پنج پایه
خرمنکوب خرمن کوب تکمحصولی تک محصولی
غولاسا غول آسا
توجه 1 : کلماتی که شکل ترکیبی آن ها کاملاً پذیرفته شده است، به همان شکل پیوسته نوشته می شوند: کتابخانه، آبرو، آبجوش
توجه 2: هرگاه جزء دوم کلمه ی مرکب با «آ» آغاز شود کلمه پیوسته نوشته می شود و مد از الف حذف می گردد.
پیش آهنگ پیشاهنگ
هم آیش همایش شب آهنگ شباهنگ
ترکیب های عربی پرکاربرد در فارسی:
عنقریب عن قریب معهذا مع هذا
انشاءالله ان شاءا لله منجمله من جمله
علیحده علی حده معذلک مع ذلک
«را» نشانه ی مفعول:
آنرا آن را کتابرا کتاب را
کرا که را ترا تو را
توجه : «چرا» و «زیرا» به صورت پیوسته نوشته می شوند.
«ها» نشانه جمع:
کتابها کتاب ها آن ها آن ها
کرا که را ایرانیها ایرانی ها
که :
آنکه آن که چنانکه چنان که
همینکه همین که اینستکه این است که
توجه : «بلکه »همیشه نوشته می شود.
«می» نشانهی استمرار یا نشانهی اخباری بودن فعل:
میبرد می برد میروم می روم
میشنود می شنود میگذردمی گذرد
تر و ترین:
آسانتر آسان تر مهربانتر مهربان تر
کوچکتر کوچک تر خوبتر خوب تر
این و آن:
آنگاه آن گاه آنسو آن سو
اینگونه این گونه اینطور این طور
از اینرو از این رو اینجانب این جانب
هم:
همکلاسهم کلاس همشاگردی هم شاگردی
همسال هم سال همبازی هم بازی
توجه: چون «هم» در کلمات همسر، همسایه، همشیره و… با جزء دوم خودآمیختگی معنایی پیدا کرده است پیوسته نوشته می شود.
چه:
آنچه آن چه چقدر چه قدر
چطور چه طور چکاره چه کاره
بی:
بیحال بی حال بیچون و چرا بی چون و چرا
بیکسبی کس بیازار بی آزار
بیکار بی کار
«ای »
ایخدا ای خدا ایکاش ای کاش
یک:
یکطرفه یک طرفه یکجا یک جا
«ب» صفت ساز وقید ساز:
بنام به نام بویژه به ویژه
براحتی به راحتی بسزا به سزا
«ب» حرف اضافه
بعکس به عکس لابلا لابه لا
باو به او دربدر در به در
توجه 1: «ب» در آغاز بعضی ترکیب های عربی جزء کلمهی عربی است و پیوسته نوشته می شود :
به غیر بغیر به لاتکلیف بلاتکلیف به لافصل بلافصل
توجه 2: «ب» پیشوندی همواره به فعل می پیوندد:
به بینم ببینم به رقت برقت به ساز و به فروش بساز و بفروش
«بـ» «نـ» «می» وقتی بر سر فعلی می آید که با «آ» آغاز می شود، مد «» از الف حذف می شود و به جای آن «ی » می آید:
آید بآید باید آسا مآسا میاسا آمد نآمد نیامد
2- «ها» ی بیان حرکت
«ه» بیان حرکت ( «ها»ی غیرملفوظ) به جزء بعد نمی پیوندد:
علاقمند علاقه مند گلمند گله مند
جامهاجامه ها گلدار گله دار
سایدار سایه دار یونجزار یونجه زار
بهرمند بهره مند لالگون لاله گون
کلماتی که به «ـه» بیان حرکت ختم می شوند، در صورتی که با «ان» جمع بسته شوند یا «ی» مصدری بگیرند «ـه» را از دست می دهند و با «گان»جمع بسته می شوند و با «گی» حالت مصدری یا نسبت پیدا می کنند و پیوسته نوشته می شوند:
تشنهگی تشنگی شرکت کنندهگان شرکت کنندگان
طلبه گی طلبگی طلایه گان طلایگان
نخبه گان نخبگان دیده گان دیدگان
شنونده گان شنوندگان
توجه : این قاعده شامل «ه» ملفوظ نمی شود. کلمه هایی که به «هـ» ملفوظ ختم می شوند، به جزء دوم خودمی پیوندند:
مه و ش مهوش ده گان دهگان مه شید مهشید
به داشت بهداشت زه تاب زهتاب به تاب بهتاب
که ربا کهربا مه سامهسا مه تاب مهتاب
«ی» نکره یا وحدت پس از «ها» ی بیان حرکت به «ای » بدل می شود:
دستهیی دسته ای خانهیی خانه ای
آزادهیی آزده ای روزنامهیی روزنامه ای
3- «ة»
«ة» منقوط که در پایان برخی کلمات عربی وجود دارد، در فارسی به «ت» بدل می شود:
رحمة رحمت زکاة زکات
نعمة نعمت صلاة صلات
نصرة نصرت حشمة حشمت
توجه : «ة» درآخر برخی کلمات به همان شکل باقی می ماند:
دایرة المعارف ،عاقبة الامر و …
گاه به صورت «ـه و ه» نوشته می شود: علاقه، معاوضه، خیمه، معاینه،اشاره و…
4- پسوندها
پسوندهای فارسی پیوسته نوشته می شوند:
گل زار گلزار تنگ نا تنگنا
نمک دان نمکدان ستم کار ستمکار
گرم سیر گرمسیر سوگ وار سوگوار
5-ضمایر ملکی ( ـَ م،ـَ ت، ـَ ش، ـِ مان، ـِ تان، ـِ شان)
این ضمایر پیوسته نوشته می شوند :
صدای مان صدایمان دست تان دستتان
عموی ام عمویم صندلی مان صندلیمان
توجه: این ضمایر اگر پس از کلماتی درآیندکه به «ه» ی بیان حرکت (= جامه)، مصوت (=تابلو)، مصوت ی ( = بارانی) ختم می شوند، به صورت ام، ات،اش،مان،تان،شان به کار می روند:
جامهم جامه ام تابلوت تابلوات بارانیش بارانی اش