لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
METABOLIC DISORDERS IN DAIRY COWSDepartment of Animal Science - McGill Universityترجمه: دکترجاوید مرتضوی تبریزی Mor780@yahoo.com مهندس رامین سلا مت دوست نوبر Raminsalamatdoust@yahoo.com
بیماریهای متابولیکی گاو شیری
زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:1- تب شیر 2- ادم یا خیز پستانی 3- کتوزیس4- سندرم کبد چرب5- جفت ماندگی6- جابجایی شیردان 7- اسیدوزیس8- لنگش (Laminitis) تب شیر:تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.علایم عمومی بروز تب شیر:- از دست دادن اشتها- عدم فعالیت دستگاه گوارش - سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزهعلایم اختصاصی بروز تب شیر:- عدم تعادل حین راه رفتن- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:- ایستادن همراه با لرزش- افتادن روی سینه - افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطیتغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dlبروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dlبروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl علل بروز تب شیر:تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.درمان:روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید. پیشگیری:راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد. جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.- کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمتر از 5/0%جیره)- کاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (کمتر از 35/0%)تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
Using Transplants in Vegetable Production
WAYNE L. SCHRADER, UC COOPERATIVE EXTENSION Farm Advisor, San Diego country
UNIVERSITY OF CALIFORNIA
Division of Agriculture and Natural Resources
http://anrcatalog.ucdavis.edu
استفاده از نشا در تولید سبزیجات
محمد صادق بلوکی
محمد باقر لک
دانشگاه بوعلی سینا
دانشکدۀ کشاورزی
مهندسی کشاورزی_ مکانیزاسیون
سبزیجات حاصل از نشا را می توان زودتر از آنهایی که از دانه روئیده اند، برداشت نمود. پرورش دهندگانی که از نشا استفاده می کنند، می توانند از بازارهای اول فصل بهرمند شوند و زمان لازم برای تولید یک محصول را کاهش دهند که به آن ها این اجازه را می دهد تا کشت دوم و سوم را در طی یک فصل رشد تولید نمایند. نشاهایی که در گلخانه پرورش می یابند را می توان بطور موثری در مقابل تنش محیطی، عوامل بیماریزا و آفات حشره ای حفظ نمود. نشاها می توانند به پرورش دهندگان اجازه دهند تا ملاک های نزدیک به واقعیت، شکل دهی مطلوب و سن فیزیولوژیکی یکسان گیاهان را در داخل بلوک های مزرعه ایجاد نمایند.
درصورتیکه قیمت دانه بالا باشد، ممکن است استفاده از نشا، هزینۀ ایجاد یک کشت سبزی را کاهش دهد، چرا که بذر کمتری استفاده می شود و نیاز به تنک کردن و وجین زودهنگام را برطرف می کند. همچنین، نشاها اجازه می دهند تا از کود و آب آبیاری استفادۀ موثرتری در طی مراحل اولیۀ رشد شود.
نشاکاری، هم نیروی کار و هم سرمایۀ بیشتری را طلب می کند. تولید موفق نشا نیازمند ابزار پرورشی ضد عفونی شده، کنترل دما و نور، مدیریت کارآمد آفات و امراض، و اقدامات بهداشتی مناسب است.
سازگاری گیاه
موقعیکه گیاهچه ها از گلخانه به مزرعه منتقل می شوند، دچار "شک نشا" (یک رکود رشد) می شوند. اینکه، یک گیاه با چه سرعتی بر این شک غلبه کند و خود را با زمین وفق دهد، بستگی دارد به نوع گیاه، شرایط محیطی، کیفیت نشاهای تولید شده، آماده سازی زمین، و رفتاری که در طی فرآیند نشاکاری با آن می شود.
انواع گیاهان مختلف، تفاوت زیادی در وفق پذیری با نشا کاری دارند. وفق پذیری یک گیاه برای نشا کاری با توجه به سرعتی که ریشه های آسیب دیدۀ آن در طی نشا کاری، مجدداً ریشه بزنند و اینکه گیاه به رشد متعارف برسد؛ تعیین می شود. انواع سبزیجاتی که با نشا کاری بخوبی وفق می پذیرند از این قراراند: گوجه فرنگی، کاهو، کلم پیچ، کلم های دگمه ای و کلم سیاه.
کرفس، پیاز، فلفل، بادنجان و گل کلم وفق پذیری متوسطی با نشاکاری دارند. اما نشاکاری آنها موفق است. کدوئیان، لگوم ها و ذرت شیرین ریشه زایی مجدد بسیار کندی دارند اما درصورتیکه مزاحمت ریشه حداقل باشد، نشا کاری موفق است. بعنوان مثال، هندوانۀ بی دانه یکی از کدوئیانی است که سالانه در هزاران ایکر نشا می شود. محصولات نشایی راست ریشه از قبیل انواع شلغم، چغندر و هویج معمولاً منجر به تغییر شکل طبیعی ریشه و عوارض ناخوشایند گسترش ریشه می شوند.
صدمات ریشه ای نشا
درصورتیکه نشاها در پشته ها، جعبه های کاشت، ظروف تخت، یا سینی های جداگانه پرورش داده شوند، در طی برداشتن گیاهان از ظرف یا خاک، برخی از ریشه ها آسیب می بینند. نشاهایی که از طریق اقدامات ذیل تولید می شوند، شک نشا کمتری را تجربه کرده و سریعتر تثبیت می شوند:
· گیاهانی که فاصلۀ زیادی از هم دارند و عمیق کشت می شوند با رقابت کمتری مواجه باشند.
· گیاهان بطور انفرادی پرورش یابند تا از پیچیدن ریشه در گیاهان مجاور هم جلوگیری شود.
· نشاهای تولیدی باید در موقع نشا کاری با خاک ریشه، تماس داشته باشند.
· گیاهچه ها باید تا سن مطلوبشان برای نشا کاری، رشد یابند.
· از هرس نمودن یا خشک کردن اندام های هوایی یا ریشه اجتناب شود.
درصورتیکه نشا های ریشه- لخت از خاک کشیده شوند و همچنین درصورتیکه ریشه ها عمداً هرس شوند، بیشترین صدمه [به آنها] وارد می شود. سیستم های تولید نشا سینی انفرادی، بهم ریختگی تماس ریشه با خاک را به حداقل می رساند. اما برخی صدمات در صورتی رخ می دهند که گیاهان از سینی ها کشیده شوند. کمترین صدمات، با ظروف فشردۀ تورب (گلدان های توربی) رخ می دهد. چراکه ظروف گیاهچه هم همراه نشا در زمین کشت می شود.
ظروف نشا
سال ها پیش، نشاها در گلدان های سفالی، دانه های تورب یا گلدان های توربی تولید می شدند. امروزه اغلب نشاها در سینی های polystyrene یا پلاستیکی پرورش می یابند. اغلب این سینی ها دارای حجره هایی به شکل مخروط یا هرم معکوس هستند که به سمت کف باریک می شود. سینی هایی با حجره های 1.5 اینچ معمولاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
Using Transplants in Vegetable Production
WAYNE L. SCHRADER, UC COOPERATIVE EXTENSION Farm Advisor, San Diego country
UNIVERSITY OF CALIFORNIA
Division of Agriculture and Natural Resources
http://anrcatalog.ucdavis.edu
استفاده از نشا در تولید سبزیجات
محمد صادق بلوکی
محمد باقر لک
دانشگاه بوعلی سینا
دانشکدۀ کشاورزی
مهندسی کشاورزی_ مکانیزاسیون
سبزیجات حاصل از نشا را می توان زودتر از آنهایی که از دانه روئیده اند، برداشت نمود. پرورش دهندگانی که از نشا استفاده می کنند، می توانند از بازارهای اول فصل بهرمند شوند و زمان لازم برای تولید یک محصول را کاهش دهند که به آن ها این اجازه را می دهد تا کشت دوم و سوم را در طی یک فصل رشد تولید نمایند. نشاهایی که در گلخانه پرورش می یابند را می توان بطور موثری در مقابل تنش محیطی، عوامل بیماریزا و آفات حشره ای حفظ نمود. نشاها می توانند به پرورش دهندگان اجازه دهند تا ملاک های نزدیک به واقعیت، شکل دهی مطلوب و سن فیزیولوژیکی یکسان گیاهان را در داخل بلوک های مزرعه ایجاد نمایند.
درصورتیکه قیمت دانه بالا باشد، ممکن است استفاده از نشا، هزینۀ ایجاد یک کشت سبزی را کاهش دهد، چرا که بذر کمتری استفاده می شود و نیاز به تنک کردن و وجین زودهنگام را برطرف می کند. همچنین، نشاها اجازه می دهند تا از کود و آب آبیاری استفادۀ موثرتری در طی مراحل اولیۀ رشد شود.
نشاکاری، هم نیروی کار و هم سرمایۀ بیشتری را طلب می کند. تولید موفق نشا نیازمند ابزار پرورشی ضد عفونی شده، کنترل دما و نور، مدیریت کارآمد آفات و امراض، و اقدامات بهداشتی مناسب است.
سازگاری گیاه
موقعیکه گیاهچه ها از گلخانه به مزرعه منتقل می شوند، دچار "شک نشا" (یک رکود رشد) می شوند. اینکه، یک گیاه با چه سرعتی بر این شک غلبه کند و خود را با زمین وفق دهد، بستگی دارد به نوع گیاه، شرایط محیطی، کیفیت نشاهای تولید شده، آماده سازی زمین، و رفتاری که در طی فرآیند نشاکاری با آن می شود.
انواع گیاهان مختلف، تفاوت زیادی در وفق پذیری با نشا کاری دارند. وفق پذیری یک گیاه برای نشا کاری با توجه به سرعتی که ریشه های آسیب دیدۀ آن در طی نشا کاری، مجدداً ریشه بزنند و اینکه گیاه به رشد متعارف برسد؛ تعیین می شود. انواع سبزیجاتی که با نشا کاری بخوبی وفق می پذیرند از این قراراند: گوجه فرنگی، کاهو، کلم پیچ، کلم های دگمه ای و کلم سیاه.
کرفس، پیاز، فلفل، بادنجان و گل کلم وفق پذیری متوسطی با نشاکاری دارند. اما نشاکاری آنها موفق است. کدوئیان، لگوم ها و ذرت شیرین ریشه زایی مجدد بسیار کندی دارند اما درصورتیکه مزاحمت ریشه حداقل باشد، نشا کاری موفق است. بعنوان مثال، هندوانۀ بی دانه یکی از کدوئیانی است که سالانه در هزاران ایکر نشا می شود. محصولات نشایی راست ریشه از قبیل انواع شلغم، چغندر و هویج معمولاً منجر به تغییر شکل طبیعی ریشه و عوارض ناخوشایند گسترش ریشه می شوند.
صدمات ریشه ای نشا
درصورتیکه نشاها در پشته ها، جعبه های کاشت، ظروف تخت، یا سینی های جداگانه پرورش داده شوند، در طی برداشتن گیاهان از ظرف یا خاک، برخی از ریشه ها آسیب می بینند. نشاهایی که از طریق اقدامات ذیل تولید می شوند، شک نشا کمتری را تجربه کرده و سریعتر تثبیت می شوند:
· گیاهانی که فاصلۀ زیادی از هم دارند و عمیق کشت می شوند با رقابت کمتری مواجه باشند.
· گیاهان بطور انفرادی پرورش یابند تا از پیچیدن ریشه در گیاهان مجاور هم جلوگیری شود.
· نشاهای تولیدی باید در موقع نشا کاری با خاک ریشه، تماس داشته باشند.
· گیاهچه ها باید تا سن مطلوبشان برای نشا کاری، رشد یابند.
· از هرس نمودن یا خشک کردن اندام های هوایی یا ریشه اجتناب شود.
درصورتیکه نشا های ریشه- لخت از خاک کشیده شوند و همچنین درصورتیکه ریشه ها عمداً هرس شوند، بیشترین صدمه [به آنها] وارد می شود. سیستم های تولید نشا سینی انفرادی، بهم ریختگی تماس ریشه با خاک را به حداقل می رساند. اما برخی صدمات در صورتی رخ می دهند که گیاهان از سینی ها کشیده شوند. کمترین صدمات، با ظروف فشردۀ تورب (گلدان های توربی) رخ می دهد. چراکه ظروف گیاهچه هم همراه نشا در زمین کشت می شود.
ظروف نشا
سال ها پیش، نشاها در گلدان های سفالی، دانه های تورب یا گلدان های توربی تولید می شدند. امروزه اغلب نشاها در سینی های polystyrene یا پلاستیکی پرورش می یابند. اغلب این سینی ها دارای حجره هایی به شکل مخروط یا هرم معکوس هستند که به سمت کف باریک می شود. سینی هایی با حجره های 1.5 اینچ معمولاً دارای 128 حجره در هر سینی بوده و سینی هایی با حجره های 2.5 اینچ، تقریباً 72 حجره در هر سینی دارند. حجره های کوچکتر، هزینه های تولید و اندازۀ نشا را کاهش می دهند؛ اما از آنجا که نشای حاصل از حجرۀ کوچک، ترتیب ریشه ای بسیار کوچکتری دارد؛ بخش اعظمی از ارتباط ریشه- خاک در موقع کشیدن، بهم می ریزد. حجره های کوچک همچنین زود رسی و کیفیت نشا را کاهش می دهند. وفق پذیری گیاه با نشا کاری و توانایی آن برای بازگشت سریع به رشد متعارف در زمین، توجهات مهمی در موقع تعیین مطلوب ترین اندازۀ حجره هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
METABOLIC DISORDERS IN DAIRY COWSDepartment of Animal Science - McGill Universityترجمه: دکترجاوید مرتضوی تبریزی Mor780@yahoo.com مهندس رامین سلا مت دوست نوبر Raminsalamatdoust@yahoo.com
بیماریهای متابولیکی گاو شیری
زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:1- تب شیر 2- ادم یا خیز پستانی 3- کتوزیس4- سندرم کبد چرب5- جفت ماندگی6- جابجایی شیردان 7- اسیدوزیس8- لنگش (Laminitis) تب شیر:تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.علایم عمومی بروز تب شیر:- از دست دادن اشتها- عدم فعالیت دستگاه گوارش - سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزهعلایم اختصاصی بروز تب شیر:- عدم تعادل حین راه رفتن- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:- ایستادن همراه با لرزش- افتادن روی سینه - افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطیتغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dlبروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dlبروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl علل بروز تب شیر:تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.درمان:روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید. پیشگیری:راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد. جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.- کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمتر از 5/0%جیره)- کاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (کمتر از 35/0%)تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
METABOLIC DISORDERS IN DAIRY COWSDepartment of Animal Science - McGill Universityترجمه: دکترجاوید مرتضوی تبریزی Mor780@yahoo.com مهندس رامین سلا مت دوست نوبر Raminsalamatdoust@yahoo.com
بیماریهای متابولیکی گاو شیری
زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:1- تب شیر 2- ادم یا خیز پستانی 3- کتوزیس4- سندرم کبد چرب5- جفت ماندگی6- جابجایی شیردان 7- اسیدوزیس8- لنگش (Laminitis) تب شیر:تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.علایم عمومی بروز تب شیر:- از دست دادن اشتها- عدم فعالیت دستگاه گوارش - سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزهعلایم اختصاصی بروز تب شیر:- عدم تعادل حین راه رفتن- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:- ایستادن همراه با لرزش- افتادن روی سینه - افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطیتغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dlبروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dlبروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl علل بروز تب شیر:تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.درمان:روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید. پیشگیری:راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد. جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.- کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمتر از 5/0%جیره)- کاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (کمتر از 35/0%)تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.