دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حافظ ومعشوقه خواهی

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.

در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:

فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد

او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر همه دلبران دهندت باج

دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش

به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

دهان شهد تو برده رواج آب خضر

لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج

رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:

در کعبه کوی تو هر کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:

گفتم که حسن چهره او را صفت کنم

رخساره وانمود و در گفتگو ببست

و بالاخره، هر چه از زلف درازش گفته شود، گویی چیزی گفته نشده است:

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد.

عاشق کشی

عاشق کشی از دیگر صفات مهم معشوق حافظ است. بی رحمی، خون خواری و خون ریزی از کمالات مسلم این نازنین نگار نرم رفتار و نازک طبع است:

ای نازنین نگار چه مذهب گرفته ای

کت خون ما حلال تر از شیر مادر است؟

آفرین و صد آفرین بر آن چشمان سیاهدل که در عاشق کشی جادو می کند و سحر می آفریند:

بر آن چشم سیه صد آفرین باد

که در عاشق کشی سحرآفرین است

آفرین بر آن چشم مست خون خوار که خون عشاق نه به پیمانه که قدح قدح می آشامد:

نرگس مست نوازش گر مردم دارش

خون عشاق به قدح گر بخورد نوشش باد

مژگان تیغ افکنش به کرشمه ای صدها کشته زنده دل بر هم می اندازد:

مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

صد کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد

در خم زلفش سرهای بس بی گناهان بریده افتاده و چشمان خونریزش در پناه حمایت آن بیدادگر ایمن است و به کار خون خواری گرم:

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی

جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

لب لعلش تشنه خون عاشق جانباز:

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

وز پی دیدن او دادن جان کار من است

و چون خون می ریزد و از غم عشق خلاص می کند، باید منت پذیر غمزه خنجر اندازش بود:

خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد

منت پذیر غمزه خنجرگذارمت

آه از این بخت بد حافظ که نگارش با آن کام شیرین ، او را به تلخ کامی می کشد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد

و با این همه حافظ هم چنان آرزومند اوست .آرزومند او و بیدادگری هایش:



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص


تحقیق در مورد ناتورالیسم کلاسیسم 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ناتورالیسم ( مکتب طبیعی )

"ناتورالیسم" مکتبی است که نه تنها گرایش زیادی به طبیعت و نیرو و آئین آن نشان میدهد ، بلکه بی پرده گردن به"جبر علمی" و "روشهای تجربی" می نهد.

این مکتب زمانی در پهنه هنر و اندیشه اروپا چشم به دنیا میگشاید که دانشهای تجربی و زیست شناسی به سر حد کمال رسیده و سده "داروین" آغاز گردیده است و این جنبش نیز بی اختیار زیر نفوذ همین دانشها و دانشمندان شکل میگیرد.

ــ ناتورالیسم فلسفی

ناتورالیسم در مفهوم فلسفی به آن رشته از روش های فلسفی گفته می شود که معتقد به قدرت محض طبیعت است و نیروی برتر از طبیعت نمی بیند.

این مکتب معارض با ضرورت اصلِ توجه به هدف ، جهان شناسی و مباحثات اخلاقی بوده و اعتقاد دارد که جهان احتیاج به ، سبب و موجبی فوق طبیعی و حکومت آن ندارد بلکه قائم به وجود خود ، شارح و عامل به ذات بوده و اصل توجه به هدف وجود نداشته و جبری بی هدف و غایت وجود دارد و همه پدیده ها مانند حیات انسانی چه جسمی ، چه نفسانی ، چه اخلاقی و چه معنوی همه از امور طبیعی و قابل نسبت دادن به رویدادهای طبیعی میباشند. و همچنین ارزش های اخلاقی و فعالیت های بشر را می توان بر حسب اصول طبیعت پنداشت بدون اینکه امور به اجازه و تصویب مابعدالطبیعی متوسل باشد و خیر و سعادت بشر بدون اینکه به یک تقدیر مافوق طبیعی احتیاج داشته باشد قابل حصول میباشد .

ــ ناتورالیسم ادبی

ناتورالیسم از نظر ادبی بیشتر به تقلید دقیق و موبه موی طبیعت اطلاق می شود، این نوع "ناتورالیسم" دنباله "رئالیسم" شمرده می شود.به عبارت دیگر به مکتبی اطلاق می شود که "امیل زولا" و طرفدارانش پایه و اساس آن را گذاشتند.

در این نوع ادبیات و هنر کوشیده اند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهند و به ادبیات و هنر جنبه علمی بدهند. این مکتب نزدیک به ده سال حاکم بر ادبیات اروپا بود (1880-1890) اما به زودی از صورت یک مکتب مستقل ادبی بیرون شد.

در هر حال نمی توان منکر نفوذ آن در ادبیات فعلی آمریکا و اروپا شد، چه عده ای از نویسندگان آمریکایی و اروپایی از آثار پیشوایان این مکتب ملهم شده اند.

از گفته پیشوایان این مکتب به روشنی فهمیده میشود که این دسته از نویسندگان هیچگونه ارزشی برای خیال و احساس و اندیشه نویسنده یا هنرمند قایل نیستند و انسان را موجودی بی اختیار در برابر طبیعت و جبرعلمی میدانند.

این نویسندگان در پژوهشهای افسانه مانند خود به "زیست شناسی" بیش از "جامعه شناسی" اهمیت میدهند از این رو افسانه شناسی را با آزمایشهای طبیعی و تجربی یکسان می شمارند. چنانچه "امیل زولا" میگوید : « افسانه ناتورآلیستی آزمایشی واقعی است که داستان نویس با بهره برداری از تجربه های خود روی افراد بشر انجام میدهد.»ناتورالیسم

۱- ناتورالیسم به عنوان یک مکتب ادبی چهارچوب بسیار تنگ‌تری دارد و به مکتبی اطلاق می‌گردد که امیل زولا emile zola نویسنده فرانسوی (1840- 1902) و یارانش در فرانسه بنا نهادند و قریب ده سال (1880 – 1890) بر ادبیات اروپا حاکم بود.

۲- شعار آنها آزادی است . آزادی در همه‌ی قلمروها ، به‌خصوص در قلمرو مذهبی . اغلب آنها اشخاص آزاد فکری هستند و همه اخلاق سنتی را رد می‌کنند . تحول ، بیداری ، زاد و ولد ، زبان باز کردن بچه و بارداری و … اینها کلماتی است که در نوشته های همهِ آنها دیده می‌شود.

۳- این مکتب در عین حال هم انکار است و هم بازسازی . برای ساختن دنیای آینده روی پایه‌های محکم . باید نظامی پیدا کرد که نه نظام محافظه کاری باشد ( که بر تصورات ارتجاعی استوار است ) و نه نظام انقلابیون (‌ که بر تصورات منفی تکیه دارد ).

۴- زولا ناتورالیسم را ناشی از عقاید دیدرو ‌diderot – مدیر دائره‌المعارف معروف فرانسه – می‌داند ( علم‌گرایی ) و معتقد است که دیدرو روش تجربی علوم را به ادبیات وارد کرده است … با دیدرو ، پدر پوزیتییست های امروزی ما روش مشاهده و تجربه‌ی تطبیقی در ادبیات زاده می‌شود.

۵- « کسی که از روی تجربه کار میکند ، بازپرس طبیعت است … رمان عبارت از گزارش‌نامه‌ی تجارب و آزمایش‌هاست » و معتقد بود نویسنده باید تخیل را به کلی کنار بگذارد « سابقا می‌گفتند فلان نویسنده دارای تخیلی قوی است . من می‌خواهم از این پس بگویید :‌ دارای حس واقع‌بینی خوبی است . چنین تعریفی در مورد نویسنده بزرگتر و درست‌تر خواهد بود . موهبت دیدن خیلی کم‌تر از موهبت آفریدن ،در اشخاص مختلف وجه مشترک دارد ».

۶- بدین‌سان ناتورالیست به صورت قیامی علیه پیش‌داوری‌ها و قراردادهای اخلاقی و مذهبی پا به میدان می‌گذارد و سانسوری که جامعه بر بخشی از مظاهر طبیعت و زندگی اعمال کرده است را در هم می‌شکند . از چیز‌هایی سخن می‌گوید و مناظری را تشریح می‌کند که تا آن روز در آثار ادبی راه پیدا نکرده بود و همین مشخصه ، پای‌بندان عرف و عادت و قراردادهای اخلاقی را به خشم آورد و بر ضد خود تحریک کرد .

۷- ناتورالیست ها چیز های ننگ‌آلود ، مضحک ، شرم‌آور و حقیر شدن عشق بر اثر سودجویی را بر کرسی اتهام می‌نشانند و برای نخستین بار عشق به صورت خواست جسمانی و جنسیت به عنوان یک تجربه‌ی مشروع در آثارشان مطرح می‌شود . در این آثار ماجرای اغلب داستان‌ها به صورتی جریان می‌یابد که گویی هیچ‌چیز دیگری به جز پلیدی ، پریشانی ، بی عدالتی و ننگ وجود ندارد .

۸- تصمیم به برملا کردن همه‌ی واقعیت به آنجا میکشد که فقط ابتذال روزمره تحلیل شود . تصمیم به دیدن هر آنچه در انسان هست منجر به این می‌شود که همه‌ی انسان‌ها را به صورت موجوداتی ببینیم که به قول هدایت : همه‌ی آنها یک دهن بودند که یک مشت روده به دنبال آن آویخته و منتهی به آلت تناسلی‌شان می‌شد …

۹- توجه فراوان به اینکه تسلیم خرافات نشویم ، حالت افراطی‌اش عبارت از این است که هر گونه ایمان و اعتقادی را خرافات بشماریم . آزادی تنها برای اینکه یک احساس خود به خودی درونی است انکار می‌شود .



خرید و دانلود تحقیق در مورد ناتورالیسم   کلاسیسم 8ص


تحقیق در مورد سونامی 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سونامی: دیوارهایی از آب

در ششم دی ماه ۱۳۸۳( برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴) پوسته‌ی زمین در کف اقیانوس هند به لرزه درآمد. تکان‌های قدرتمند زیر دریا ، موج های سهمگینی را به وجود آورد که بیش از پنج هزار کیلومتر را در اقیانوس هند پیمودند.

در ششم دی ماه ۱۳۸۳( برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴) پوسته‌ی زمین در کف اقیانوس هند به لرزه درآمد. تکان‌های قدرتمند زیر دریا ، موج های سهمگینی را به وجود آورد که بیش از پنج هزار کیلومتر را در اقیانوس هند پیمودند. وقتی این موج‌ها به ساحل کشورهای جنوب شرق آسیا رسیدند، دیوارهایی از آب، به نام سونامی، ساحل کشورهای اندونزی، مالزی، سریلانکا، هندوستان، مجموعه‌جزیره‌های مالدیو، تایلند و بنگلادش را جاروب کردند.

با وجودی که بین کانون زمین‌لرزه‌ی اقیانوس هند و شهرهای ساحلی ایران در کنار دریای عمان، فاصله زیادی وجود داشت، موج های سونامی در شهر چابهار خسارت های اندکی برجای گذاشتند. این با آن معنا است که اگر کانون زمین‌لرزه به ساحل ایران نزدیک تر باشد، شهرهای ساحلی ایران نیز با خطر جدی رو به رو می شوند. به گفته زمین شناسان، در بستر دریای خزر نیز گسل های عمیقی وجود دارد که می تواند باعث سونامی شود ین گسل‌ها در گذشته سبب زمین لرزه های بزرگ شدند که در پی آن سونامی بزرگ (در مقیاس خزر) ایجاد شد. در عین حال ، احتمال رویداد سونامی در آینده توسط این گسل ها نیز وجود دارد.

شناخت هر چه بهتر پدیده های طبیعی به ما کمک می کند تا اندازه ای که امکان دارد، از آسیب های آن‌ها در امان بمانیم. در این جا شما به این پدیده مهم، نشانه‌های رخ‌‌دادن آن و پیامدهایی که تا کنون داشته است آشنا می‌شویدو

● سریع‌تر از هواپیما

سونامی یک موج نیست، بلکه مجموعه ای از موج‌های بسیار طولانی است. گاهی فاصله بین دو قله موج صدها کیلومتر است. این موج‌ها با سرعتی که ممکن است به ۹۰۰ کیلومتر در ساعت برسد( یعنی سریع‌تر از بسیاری از هواپیماها)، به سوی ساحل پیش می روند. آن‌ها در ابتدا ارتفاع چندانی ندارند و در دریای باز و عمیق ممکن است احساس هم نشوند. اما وقتی عمق آب کاهش می یابد، طول موج ها، کم و ارتفاع آن‌ها زیاد می شود. در این حالت، ارتفاع آن‌ها ممکن است به ۱۵ متر هم برسد.

سونامی در ساحل به موج‌های جذر و مد می‌ماند. موج‌های جذر و مد در اثر جاذبه کره ماه بر آب‌های سطح زمین به وجود می آیند. اما موج‌های سونامی نتیجه ناآرامی هایی هستند که به طور ناگهانی سطح دریا را تغییر می دهند. زلزله‌ها یا لغزش‌های پوسته کف دریا، آتش‌فشان‌های زیر دریا و برخورد سنگ‌های آسمانی می توانند باعث این ناآرامی‌ها شوند.

● لغزیدن و سرخوردن

پوسته‌ی زمین برعکس آن‌چه که به نظر می رسد، یکدست و یکپارچه نیست، بلکه مانند یک جورچین بسیار بزرگ است. به قطعه‌های این جورچین بزرگ، صفحه‌های تکتونیک(قاره ای) می‌گویند. این صفحه‌ها پیوسته‌ در حال حرکت و جا به جایی هستند. اما چون اندازه‌ی آن‌ها بسیار بزرگ است، به طور معمول حرکت آن‌ها را حس نمی کنیم. ما زمانی حرکت آن‌ها را حس می کنیم که حر کت ناگهانی داشته باشند، مانند زمانی که زمین‌لرزه رخ می‌دهد.

کف اقیانوس هند، صفحه‌ی هند، حدود ۵/۶ سانتی متر در سال به سمت شمال جا به جا می شود. در واقع، سرعت جا به جایی این صفحه دو برابر سرعت رشد ناخن انگشت اشاره‌ی شما است. دانشمندان تخمین می زنند در ششم دی ماه، صفحه‌ی هند و صفحه‌ی مجاور آن، صفحه‌ی بورما، یکباره بیش از ۵/۱ متر حرکت کردند! این جا به جایی ناگهانی موج‌های مرگبار سونامی را به ساحل‌های اقیانوس هند فرستاد.

● سونامی چگونه به وجود می آید

پوسته‌ی زمین از قطعه‌های بزرگی به نام صفحه تشکیل شده است. این صفحه‌ها گاهی به زیر یک دیگر می لغزند. این جا به جایی باعث زمین‌لرزه می شود.

زلزله‌ها می توانند در کف اقیانوس رخ دهند. جا به جایی صفحه‌ها، آب را بالا و پایین می برد. این رویداد می تواند باعث سونامی شود.

موج‌ها در همه جهت‌ها جا به جا می شوند. آن‌ها با سرعتی بیش از ۹۰۰ کیلومتر در ساعت در اقیانوس حرکت می‌کنند.

وقتی موج‌ها به ساحل نزدیک می شوند، سرعتشان کاهش می یابد. اما ارتفاع آن‌ها بسیار زیاد می شود، گاهی به ۹ متر می رسد.

● موج های پس از سونامی

پس این که موج‌های سونامی فرونشستند، موج کمک‌های بشر دوستانه از سراسر جهان به جنوب شرق آسیا سرازیر شد. در این میان، کشورهای اسلامی، از جمله ایران، با توجه ویژه ای به کمک حادثه دیدگان شتافتند. ایران یک میلیون و پانصد هزار دلار به سونامی زده های کشور مسلمان اندونزی کمک نقدی کرد. آقای محمد حسین شریف زادگان، وزیر رفاه و امور اجتماعی، ضمن بازدید از استان آچه‌ی اندونزی و ابلاغ سپاس مردم ایران از کمک های‌ اندونزی‌ به زلزله زدگان بم، گفت : "ما نیز شرایط جاری‌ را برای‌ ارایه کمک های‌ خود به ساکنان استان آچه ، مناسب دانستیم ."

جالب این که بخش عمده ای از ۴۵۰ تن خرمایی که در اختیار سونامی زده ها قرار گرفت، محصول نخل‌های بم بود. بنابراین، سونامی با همه تلخی و ناگواری هایی که در پی داشت، یک بار دیگر نشان داد:

بنی آدم اعضای یک پیکر اند

که در آفرینش ز یک گوهر اند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار



خرید و دانلود تحقیق در مورد سونامی 8ص


تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

حافظ ومعشوقه خواهی

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

بیش از پنجصد بیت از دیوان حافظ به شوخی با معشوق مربوط است، و در آن حسن و نکویی دلدار، بی مهری و سنگ دلیش، به کمین نشستنش برای دلبری، عاشق کشی، زود رنجی ، نازک دلی و حاضر جوابیش به شیوه ای گاه نرم و لطیف و گاه همراه با گله و شکایت و انتقاد آمیز، و در هر دو حال سراسر شوخ طبعی و بذله گویی توصیف شده است.

در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر نمونه هایی از این توصیف ها در دیوان حافظ حسن و نکویی،معشوق حافظ زیباروییست مظهر حسن ونکویی و جمال بی مثالش آمیخته به کمال .خورشید در برابر حسنش از شرم روی به دیوار کرده سر به زیر می افکند و ماه رخسارش خورشید را سر افکنده می کند:

فروغ ماه می دیدم ز بام قصر او روشن

که رو از شرم آن خورشید در دیوار می آورد

او، که لب شیرینش نبات مصر را از رونق می اندازد ، تاج سر همه خوبان است و باید همه دلبران باجش دهند و خراجش پردازند :

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر همه دلبران دهندت باج

دو چشم شوخ تو بر هم زده ختا و حبش

به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

دهان شهد تو برده رواج آب خضر

لب چو قند تو برد از نبات مصر رواج

رخساره از پرده چون بیرون می آورد، آفتاب را به زیر سایه خویش می برد و حور و پری را خجالت زده و شرمگین در حجاب فرو می کند:

ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی

پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

وز حیا حور و پری را در حجاب انداختی

هر که به زیارت کعبه کویش رود باید در قبله ابرویش نماز بگذارد:

در کعبه کوی تو هر کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

حسن چهره اش بی نیاز از توصیف است و کمال حجت و برهان قاطع:

گفتم که حسن چهره او را صفت کنم

رخساره وانمود و در گفتگو ببست

و بالاخره، هر چه از زلف درازش گفته شود، گویی چیزی گفته نشده است:

این شرح بی نهایت کز زلف یار گفتند

حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد.

عاشق کشی

عاشق کشی از دیگر صفات مهم معشوق حافظ است. بی رحمی، خون خواری و خون ریزی از کمالات مسلم این نازنین نگار نرم رفتار و نازک طبع است:

ای نازنین نگار چه مذهب گرفته ای

کت خون ما حلال تر از شیر مادر است؟

آفرین و صد آفرین بر آن چشمان سیاهدل که در عاشق کشی جادو می کند و سحر می آفریند:

بر آن چشم سیه صد آفرین باد

که در عاشق کشی سحرآفرین است

آفرین بر آن چشم مست خون خوار که خون عشاق نه به پیمانه که قدح قدح می آشامد:

نرگس مست نوازش گر مردم دارش

خون عشاق به قدح گر بخورد نوشش باد

مژگان تیغ افکنش به کرشمه ای صدها کشته زنده دل بر هم می اندازد:

مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

صد کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد

در خم زلفش سرهای بس بی گناهان بریده افتاده و چشمان خونریزش در پناه حمایت آن بیدادگر ایمن است و به کار خون خواری گرم:

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی

جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

لب لعلش تشنه خون عاشق جانباز:

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

وز پی دیدن او دادن جان کار من است

و چون خون می ریزد و از غم عشق خلاص می کند، باید منت پذیر غمزه خنجر اندازش بود:

خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد

منت پذیر غمزه خنجرگذارمت

آه از این بخت بد حافظ که نگارش با آن کام شیرین ، او را به تلخ کامی می کشد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد

و با این همه حافظ هم چنان آرزومند اوست .آرزومند او و بیدادگری هایش:

آن که خون دل ما ریخت به بیداد و برفت

کاش بازآید و خون ریزد و بیداد کند

آرزومند آن دوست که می کشد و از کشته غرامت می ستاند:

درویش مکن ناله ز شمشیر احبا



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ ومعشوقه خواهی 8ص (2) (word)


تحقیق در مورد مُحَمَّد زَکَریای رازی 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مُحَمَّد زَکَریای رازی

(۲۵۱ ه.ق.، ۸۶۵ ؛ ۳۱۳ ه.ق.، ۹۲۵) پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است.

به گفته جرج سارتون، پدر تاریخ علم، رازی "بزرگ‌ترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود." این دانشمند ایرانی از آن‌جا که کتاب‌های خود را به زبان عربی می‌نوشت، نزد غربیان به جالینوس عرب[۱] نیز مشهور بوده‌است.

فهرست مندرجات

[۱ زندگی

۱.۱ در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی

۲ استادان و شاگردان

۳ اخلاق و صفات رازی

۴ پزشکی

۴.۱ آبله و سرخک

۴.۲ تشریح

۴.۳ درمان بیماری‌های داخلی

۴.۴ جراحی

۴.۵ تغذیه

۵ شیمی و داروسازی

۶ فلسفه

۷ آثار رازی

۸ یادبود

۹ دربارهٔ رازی

۱۰ گفتارهایی از رازی

زندگی

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و رازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی‌ و جوانی‌اش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به کار زرگری مشغول شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. . [۲] در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته‌است، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

رازی در ۵ شعبان ۳۱۳ ه.ق.، ۱۵ اکتبر ۹۲۵ در ری وفات یافته‌است. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.

در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی

مهم‌ترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ (قمری) ه.ق و درگذشت‌ او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شده‌است. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بطور دقیق آورده‌است.»[۳] اما در منابع مختلف تاریخ‌های متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمده‌است.

تولد:

حدود ۲۴۰ (قمری) ه.ق.[۴]

۲۵۱ (قمری) ه.ق.[۵]

۲۵۰ (قمری) ه.ق.[۶]

۲۴۹ (قمری) ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه[۷] و در لاروس بزرگ[۸] تاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شده‌است.[۹]

مرگ:

در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شده‌است:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.»[۱۰] و در لغت‌نامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمده‌است:«زرکلی از ابن‌الندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشته‌است»[۱۱]

«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلا قفطی و ابن‌صاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کرده‌اند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریبا هم‌زمان با رازی بوده‌است) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آورده‌است.»[۱۲]

استادان و شاگردان

درباره استادان و پیش‌کسوت‌های رازی میان کارشناسان و تاریخ‌نویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علی‌بن ربن طبری و ابوزید بلخی می‌دانند اما عده‌ای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد می‌کنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی به‌نام ایرانشهری بعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام می‌برد اما هیچ نشانی از این شخص به‌دست نیامده‌است. از این نام‌ها به عنوان شاگردان رازی یاد شده‌است: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف‌بن یعقوب، محمدبن یونس و ابوالحسن طبری.

اخلاق و صفات رازی

رازی مردی خوش‌خو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آن‌ها برنمی‌داشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشته‌است. ابن‌الندیم در کتاب الفهرست خود می‌گوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان می‌رفت و مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته بود.»[۱۳]. رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز می‌دارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های ویژه‌ای باشد. [۱۴]. رازی درباره جاهل عالم‌نما افشاگری‌های متعددی صورت داده‌است و با افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می‌کردند به شدت مخالفت می‌کرد و به همین سبب مخالفانی داشت.[۱۵]

پزشکی

رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالی‌قدر بود و در زمان خود شهرت به‌سزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز به‌کار می‌رود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتاب‌ها و رسالات رازی در سده‌های متمادی بهره برده‌اند. ابن‌سینا رازی را در طب بسیار عالی‌مقام می‌داند و می‌توان گفت برای تالیف قانون از حاوی رازی استفاده فراوان کرده‌است.

آبله و سرخک

رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشته‌است. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانسته‌است و ضمن معرفی آبله و سرخک به‌عنوان بیماری‌های حاد، نشانه‌هایی از بی‌خطر یا کشنده بودن آن‌ها را بیان می‌دارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماری‌ها روش‌هایی را توصیه می‌کند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبله‌ای از آن بهره می‌برده و در مراقبت از چشم‌ها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کرده‌است. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندام‌های بدن تدابیری آورده شده‌است.

تشریح

در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزه‌های دینی می‌دانستند و عموما به تشریح میمون می‌پرداختند. رازی در کتاب‌های خود از جمله کتاب الکناش المنصوری از تشریح استخوان‌های و عضلات ، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و... سخن گفته‌است و طرز قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخ‌ها و زائده‌های آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح داده‌است. رازی اولین پزشکی است که بعضی از شعب اعصاب را در سر و گردن شناخته و راجع به آن‌ها توضیحاتی داده‌است.

درمان بیماری‌های داخلی

رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می‌داند، وی معتقد بوده‌است تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر این‌صورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی می‌گوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماری‌ها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده‌است»[۱۶] وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان کرده و اثرات آن‌ها را ثبت و تشریح کرده‌است و سپس برای بیماران تجویز می‌کرده‌است.

جراحی



خرید و دانلود تحقیق در مورد مُحَمَّد زَکَریای رازی 8ص