لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
برگرفته شده از مجموعه سخنرانیهای استاد مطهری رحمت الله علیهلغت تقوا این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است ، در قرآن کریم به صورت اسمی و یا به صورت فعلی زیاد آمده است . تقریبا به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده و یا نماز و زکات آمده ، و بیش از آن مقدار که مثلا نام روزه ذکر شده ، از تقوا اسم برده شده است . در نهجالبلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه تقوا است . در نهجالبلاغه خطبهای هست طولانی به نام خطبه متقین . این خطبه را امیرالمؤمنین در جواب تقاضای کسی ایراد کرد که از او خواسته بود توصیف مجسم کنندهای از متقیان بکند . امام ابتدا استنکاف کرد و به ذکر سه چهار جمله اکتفا فرمود ولی آن شخص که نامش همام بن شریح بود و مردی مستعد و برافروخته بود قانع نشد و در تقاضای خود اصرار و سماجت کرد . امیرالمؤمنین ( ع ) شروع به سخن کرد و با بیان بیش از صد صفت و ترسیم بیش از صد رسم از خصوصیات معنوی و مشخصات فکری و اخلاقی و عملی متقیان سخن را به پایان رسانید . مورخین نوشتهاند که پایان یافتن سخن علی همان بود و قالب تهی کردن همام بعد از یک فریاد همان . مقصود اینست که این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است . در میان عامه مردم هم این کلمه زیاد استعمال میشود . این کلمه از ماده " وقی " است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است . معنای " اتقاء " احتفاظ است . ولی تاکنون دیده نشده که در ترجمههای فارسی ، این کلمه را به صورت حفظ و نگهداری ترجمه کنند . در ترجمههای فارسی اگر این کلمه را به صورت اسمی استعمال شود مثل خود کلمه " تقوا " و یا کلمه " متقین " ، به پرهیزکاری ترجمه میشود . مثلا در ترجمه " « هدی للمتقین »" گفته میشود : هدایت است برای پرهیزکاران . و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد و متعلقش ذکر شود ، به معنای خوف و ترس ترجمه میشود . مثلا در ترجمه " « اتقوا الله " یا " « اتقوا النار »" گفته میشود : از خدا بترسید . البته کسی مدعی نشده که معنای " تقوا " ترس یا پرهیز و اجتناب است بلکه چون دیده شده لازمه صیانت خود از چیزی ترک و پرهیز است و همچنین غالبا صیانت و حفظ نفس از اموری ، ملازم است با ترس از آن امور ، چنین تصور شده که این ماده مجازا در بعضی موارد به معنای پرهیز و در بعضی موارد دیگر به معنای خوف و ترس استعمال شده است . و البته هیچ مانعی هم در کار نیست که این کلمه مجازا به معنای پرهیز و یا به معنای خوف استعمال بشود ، اما از طرف دیگر موجب و دلیلی هم نیست که تأیید کند که از این کلمه یک معنای مجازی مثلا ترس یا پرهیز قصد شده . چه موجبی هست که بگوئیم معنای " اتقوا الله " اینست که از خدا بترسید و معنای " اتقوا النار " اینست که از آتش بترسید ؟ ! بلکه معنای اینگونه جملهها این است که خود را از گزند آتش حفظ کنید و یا خود را از گزند کیفر الهی محفوظ بدارید . بنابراین ترجمه صحیح کلمه تقوا " خود نگهداری " است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی " خود نگهداران " . " راغب " در کتاب " مفردات القرآن " میگوید : " الوقایة حفظ الشیء مما یؤذیه ، و التقوی جعل النفس فی وقایة مما یخاف ، هذا تحقیقه ، ثم یسمی الخوف تاره تقوی و التقوی خوفا ، حسب تسمیة مقتضی الشیء بمقتضیه و المقتضی بمقتضاه ، و صار التقوی فی عرف الشرع حفظ النفس مما یوثم و ذلک بترک المحظور " . یعنی " وقایه عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه به او زیان میرساند . و تقوا یعنی نفس را در وقایه قرار دادن از آنچه بیم میرود . تحقیق مطلب این است ، اما گاهی به قاعده استعمال لفظ مسبب در مورد سبب و استعمال لفظ سبب در مورد مسبب ، خوف بجای تقوا و تقوا بجای خوف استعمال میگردد . تقوا در عرف شرع یعنی نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه میکشاند به اینکه ممنوعات و محرمات را ترک کند " . " راغب " صریحا میگوید تقوا یعنی خود را محفوظ نگاهداشتن ، و میگوید استعمال کلمه تقوا به معنای خوف ، مجاز است ، و البته تصریح نمیکند که در مثل " « اتقو الله »" معنای مجازی قصد شده ، و چنانکه گفتیم دلیلی نیست که تأیید کند در مثل آن جملهها مجازی به کار رفته است .چیزی که نسبة عجیب به نظر میرسد ترجمه فارسی این کلمه به " پرهیزگاری " است . دیده نشده تاکنون احدی از اهل لغت مدعی شده باشد که این کلمه به این معنا هم استعمال شده ، چنانکه دیدیم " راغب " از استعمال این کلمه به معنای خوف اسم برد ولی از استعمال این کلمه به معنای پرهیز نام نبرد . معلوم نیست از کجا و چه وقت و به چه جهت در ترجمههای فارسی ، این کلمه به معنای پرهیزکاری ترجمه شده است ؟ ! گمان میکنم که تنها فارسی زبانان هستند که از این کلمه مفهوم پرهیز و اجتناب درک میکنند . هیچ عربی زبانی در قدیم یا جدید این مفهوم را از این کلمه درک نمیکند . شک نیست که در عمل لازمه تقوا و صیانت نفس نسبت به چیزی ، ترک و اجتناب از آن چیز است اما نه این است که معنای تقوا همان ترک و پرهیز و اجتناب باشد .
سینا 555
10 Jun 2004, 02:16AM
ترس از خداضمنا به مناسبت اینکه از خوف خدا ذکری به میان آمد این نکته را یادآوری کنم : ممکن است این سؤال برای بعضی مطرح شود که ترس از خدا یعنی چه ؟ مگر خداوند یک چیز موحش و ترسآوری است ؟ خداوند کمال مطلق و شایستهترین موضوعی است که انسان به او محبت بورزد و او را دوست داشته باشد . پس چرا انسان از خدا بترسد ؟ در جواب این سؤال میگوئیم مطلب همینطور است . ذات خداوند موجب ترس و وحشت نیست ، اما اینکه میگویند از خدا باید ترسید یعنی از قانون عدل الهی باید ترسید . در دعا وارد است : « یا من لا یرجی الا فضله ، و لا یخاف الا عدله » . ای کسی که امیدواری به او امیدواری به فضل و احسان او است و ترس از او ترس از عدالت او است. ایضا در دعا است: « جللت ان یخاف منک الا العدل ، و ان یرجی منک الا الاحسان و الفضل » . یعنی تو منزهی از اینکه از تو ترسی باشد جز از ناحیه عدالتت و از اینکه از تو جز امید نیکی و بخشندگی توان داشت . عدالت هم به نوبه خود امر موحش و ترسآوری نیست . انسان که از عدالت میترسد در حقیقت از خودش میترسد که در گذشته خطا کاری کرده و یا میترسد که در آینده از حدود خود به حقوق دیگران تجاوز کند . لهذا در مسئله خوف و رجاء که مؤمن باید همیشه ، هم امیدوار باشد و هم خائف ، هم خوشبین باشد و هم نگران ، مقصود اینست که مؤمن همواره باید نسبت به طغیان نفس اماره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام را از کف عقل و ایمان نگیرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
برگرفته شده از مجموعه سخنرانیهای استاد مطهری رحمت الله علیهلغت تقوا این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است ، در قرآن کریم به صورت اسمی و یا به صورت فعلی زیاد آمده است . تقریبا به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده و یا نماز و زکات آمده ، و بیش از آن مقدار که مثلا نام روزه ذکر شده ، از تقوا اسم برده شده است . در نهجالبلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه تقوا است . در نهجالبلاغه خطبهای هست طولانی به نام خطبه متقین . این خطبه را امیرالمؤمنین در جواب تقاضای کسی ایراد کرد که از او خواسته بود توصیف مجسم کنندهای از متقیان بکند . امام ابتدا استنکاف کرد و به ذکر سه چهار جمله اکتفا فرمود ولی آن شخص که نامش همام بن شریح بود و مردی مستعد و برافروخته بود قانع نشد و در تقاضای خود اصرار و سماجت کرد . امیرالمؤمنین ( ع ) شروع به سخن کرد و با بیان بیش از صد صفت و ترسیم بیش از صد رسم از خصوصیات معنوی و مشخصات فکری و اخلاقی و عملی متقیان سخن را به پایان رسانید . مورخین نوشتهاند که پایان یافتن سخن علی همان بود و قالب تهی کردن همام بعد از یک فریاد همان . مقصود اینست که این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است . در میان عامه مردم هم این کلمه زیاد استعمال میشود . این کلمه از ماده " وقی " است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است . معنای " اتقاء " احتفاظ است . ولی تاکنون دیده نشده که در ترجمههای فارسی ، این کلمه را به صورت حفظ و نگهداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انسانها برای سلامتی خود احتیاج به آشامیدن آب سالم دارند. آب سالم آبی است که نه بو داشته باشد و نه مزه و باید زلال هم باشد
آب سالم از حیاتی ترین نیازها می باشد
بعد از اکسیژن جهت ادامه ی زندگی، آب از جمله اساسی ترین و اجتناب ناپذیرترین ملزومات زندگی تلقی می گردد. ولی متاسفانه دسترسی به آب سالم و گوارا و دور از آلودگی، در مسیر حرکت و حتی در محل اقامت، همواره امکان پذیر نیست.
آب ناسالم ممکن است بیماری های ویروسی مثل هپاتیت A و E، فلجاطفال، اسهالهای ناشی از روتاویروسها یا ویروس های روده ای( که بهخصوص در نوزادان و کودکان امکان انتقال بیماریهای مختلف از طریق آب آلوده بسیار بالا می باشد)، یا بیماری های باکتریایی مثل تب تیفوئید ، اسهال خونی باسیلی، اسهال ناشی از ECOLI و حتی وبا ، و یا تک یاختههایی مثل آمیب، ژیاردیا و انگلهایی مثل کرم قلابدار، کیست هیداتیک، کرم کدو و کرم نواری را به مصرف کنندگان بی احتیاط و ناآگاه منتقل سازد.
علاوه بر آلودگیهای فوق الذکر، اغلب آبهای قابل دسترس در مسیر حرکت، ممکن است حاوی مواد سمی و شیمیایی ناشی از زبالههای صنعتی و کشاورزی باشند. موادی مانند سیانیدها، انواع فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیوم، جیوه، عوامل نیتروژنی، مواد بی رنگ کننده ی سولفیدها، آمونیاک، زیستکشهای آلی و دهها موارد دیگر نیز هستند که برای مصرف کنندگان بسیار زیانبار و بیماری زا می باشند.
طلاعات مختصری پیرامون آب آشامیدنی و دستگاه نوظهور
تکنیک نوظهور تصفیه آب آشامیدنی بدون استفاده از مواد شیمیائی و فیلتر
به موازات شناخت اهمیت آب برای سلامتی، مصرف آب آشامیدنی در سال های اخیر بیشتر شده. همزمان با آن مصرف کنندگان بطور روز افزون آب آشامیدنی در بسته بندی خریداری می کنند که در مقایسه بسیار گران تمام می شود.
اینکه چرا افراد آب آشامیدنی بسته بندی شده خریداری می کنند چند دلیل دارد. از یک سو آب برخی از مناطق ناسالم است، از سوی دیگر نا آگاهی افراد پیرامون آب آشامیدنی و خواص آن در کنار رقع عطش است. و دلیل آخر خواصی است که برای آب های آشامیدنی معدنی وغیرو بر می شمارند که تا کنون بودن کیفیت
روش های موجود تصفیه آب آشامیدنی در منزل و در مقیاس کم عموما نه تنها از عملکرد لازم برخوردار نبوده بلکه در مواردی مضر نیز هستند.
این روش ها یا از فیلتر ساد ه سرامیک و غیرو و یا از فیلترهای حاوی ذغال اکتیو و رزین های تعویض یون(Ion exchange) در بسته های پلاستیکی و یا از اسموز معکوس(Revers osmos) استفاده می کنند.
یکی از رایج ترین این دستگاه ها ظرف پلاستیکی ای است که در آن یک فیلتر حاوی مخلوطی از ذغال اکتیو و رزین تعویض یون قرار گرفته و آب با گذر از آن، از قرار تصفیه می شود؛ این فیلتر هرچند یکبار می بایست تعویض شود. مهم ترین اشکال این فیلترها بر اساس آزمایشات مؤسسه بررسی محصولات در آلمان (Stiftung Warentest) این است که همواره درست عمل نمی کنند و برخلاف ادعای تولید کننده صرفا مقداری از سختی آب را (حدود 20%) گرفته و قادر به تصفیه مواد مضر دیگر آب نیستند. دیگر آنکه آب را اسیدی می کنند. این امر باعث حل شدن قلزات مضر همچون کرم و نیکل در ظروف فلزی می شود. سوم اینکه زمان اشباع شدن این فیلترها معلوم نیست و زمان تعویض آنها نه بر اساس آزمایش های جدی، بلکه بر اساس تخمین پیشنهاد می شود. به این جهت چنانچه این فیلترها در زمان مشخص تعویض نشوند بعد از اشباع شدن، مواد اضافی و مضر نیز وارد آب می کند.
از جانب دیگر منافذ جذب مواد این نوع فیلتر و فیلترهای دیگر ومنجمله فیلترها با ذغال اکتیوهرچه ذرات معلق در آب بیشتر باشد سریع تر بسته شده و دیگر هیچ تصفیه ای با آن ها صورت نمی پذیرد. از این رو این فیلترها در بهترین شرایط قادر به بهبود کیفیت آب لوله کشی تصفیه شده زلال ( که در هر حال میزان کدر بودن آن کم است)، هستند. این مضرات البته در صورتی به این نکات محدود می شود که از این فیلترها صحیح استفاده شود.
به طور کل در تمامی دستگاه هائی که دارای فیلتر هستند، از سوئی به علت وجود رطوبت در آنها و فقدان اکسیژن و نور از سوی دیگر در آنها باکتری های خطرناک سریعا رشد کرده و به محض استفاده مجدد، آنها وارد آب شده و می توانند باعث بیماری شوند. از این رو تولید کنندگان این دستگاه ها توصیه می کنند آب را جهت ضد عفونی کردن پس از تصفیه بجوشانید. در مجموع مؤسسه فوق الذکر پس از آزمایش این فیلترها استفاده از آنها را توصیه نمی کند.
بر اساس آزمایش های انجام شده توسط مؤسسه فوق الذکر و اداره پیشگیری از سوانح آلمان از بین تمامی دستگاه های موجود برای تصفیه آب در منزل تنها دستگاه هائی که بر اساس روش اسموز معکوس عمل می کنند، قابل اطمینان هستند. اما از سوئی قیمت خرید این دستگاه ها و هزینه تصفیه آب با آن گران است ( حدود850 هزار تومان در آلمان ) و از سوی دیگر بسیار حساس بوده و تمامی املاح آب را گرفته و آب مقطر تولید می کنند. در زمینه سالم بودن استفاده آب مقطر غالب متخصصان نظر مثبتی ندارند.
دستگاه نوظهور تصفیه آب
این دستگاه جدید که طی سال ها تحقیق در آلمان توسط یک ایرانی اختراع و به َثبت رسیده تنها بر اساس روش حرارتی و بدون استفاده از مواد شیمیائی و فیلتر و غیره عمل کرده و برای اولین بار به بازار عرضه می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
«امید در تابلو طبیعت»
سعی می کنیم سرسبزی و طراوت را از بهار (کودکی)، گرمی و حرارت را از تابستان (جوانی)، ایثار و بخشندگی را از پاییز (میانسالی)، مقاومت و ایستادگی را از زمستان بیاموزیم (کهولت).
عشقها پیغمبر زیباییند روح خاق در وجود هستی اند.
حقوق بازرگانی:
حقوق کلمة عربی است و جمع می باشد و مفرد آن حق است. حق به معنای برابری ، واقعیت درستی، عدل و امتیاز بیان شده است. در معنای اصطلاحی حقوقدانان نسبت به کلمة حق تعابیر و معانی مختلفی را ارئه و بیان کرده اند که از جملة آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
حق به معنای امتیاز
اکثر حقوقدانان حق را به معنای امتیاز دانسته اند یعنی آنکه حق وجود عینی و ملموس ندارد بلکه امتیاز است که قانونگذار به افراد داده است تا با تکیه بر آن بتوانند مطالبة حق خود را از دیگری بنماید. در این وضعیت قانون حق را ایجاد می کند و دارندة حق را مشخص نموده و متعهد به ادای حق را مکلف به انجام تعهد می کند. چنانچه ملاحظه می کنید حق در بیرون وجود خارجی ندارد و اگر قانونگذار سایة حمایت خود را از آن بردارد چیزی به عنوان حق شناخته نخواهد شد. برخی دیگر از حقوقدانان نظر دارند که حق دارای وجود خارجی است و قانونگذار ضخامت اجرای حق را عهده دار گردیده است یعنی آنکه حق برای کسی شناخته می شود و قانون از حق مذکور حمایت کرده و متعهد را مکلف به انجام حق می کند چنانچه ملاحظه می کنید در این وضعیت قانون وسیلة اجرای حق می باشد. بدون آنکه موجد حق به شمار آید.
گروه سومی از حقوقدانان هستند که نظر دارند حق گرفتنی است در این معنا هم برای حق موجودیت قائل شده اند و همان که حق مذکور را به وسیلة دارندة آن قابل مطالبه و وصول می دانند مثالی که می توان در این مورد بیان کرد حق کارگر در مقابل کارفرماست. اعم از آن که کار مذکور جسمی یا فکری باشد. کارگر در مقابل دستور کارفرما نیروی جسمی صرف نموده و یا آنکه نیروی فکری خود را به کار برده است که نتیجة آن نصیب کارفرما شده است. بنابر این کرفرما باید معادل و ما به ازای نیروی صرف شده را پرداخت نماید و این حق برای کارگر وجود دارد که آن را مورد مطالبه قرار دهد که از این جهت مطالبة حق مذکور به رسمیت شناخته شده است . بنابر این قانون گذار برای آنکه جامعه دچار اختلال نشود تحت ضوابط معین از حقوق مذکور حمایت می کند، با توجه به نظرات سه گانة مذکور مشخص شد که گروه اول ایجاد حق را زاییدة قانون دانسته و برای آن موجودیتت خارجی قائل نیستند و آن را اعتباری می دانند . به اعتبار آنکه قانون حق مذکور را در عالم اعتباری ایجاد نموده است. گروه دوم معتقد بودند که حق وجود دارد ولی ضمانت اجرای قانونی از آن سلب شود چنین حقی قابل مطالبه وصول نخواهد بود و از این جهت قانون ضمانت اجرای حق را به عنوان ابزار و وسیلة وصول حق معرفی کرده و شناخته است. گروه سوم نظر بر آن داشته اند که حق مذکور در مرحلة ایجاد و مطالبه موجودیت دارد لاکن قانون گذار به نام مصلحت و برای آن که نظم جامعه دچار اختلال نشود . در صورتیکه حق مذکور در مرحلة ایجاد مانع قانونی و شرعی نداشته باشد از طرف قانون گذار مطالبة آن مورد حمایت واقع می شود.
تقسیم بندی حقوق : حقوق از نظر کلی به دو دسته حقوق بین المللی با حقوق خارجی و حقوق داخلی یا مللی تقسیم ی شود . در حقوق داخلی تقیمات دیگر انجام می شود که عبارتند از : حقوق خاصه و حقوق عمومی و هر یک از این دو دسته نیز به تقسیم بندی های کوچکتری منشعب می شوند که مجموعاً حقوق داخلی را تشکیل می دهند از نظر حقوق خصوصی که یکی از رشته های حقوق داخلیست باید دانست که این حقوق اموال و سرمایه سروکار دارد و امور مالی مردم را اداره می کند و قسمتی از آن نیز مربوط به احوال شخصیه می شود. حقوقی که در طول زندگی به آدم طعلق می گیرد که در اوضاع و احوال مختلف تفاوت می کند زیرا آدمی از بدو تولد تا زمان مرگ دارای ااموال گوناگونی است که برای هر یک از اینم اموال حقوق و تکالیفی شناخته می شود مثلاً فرضاً یکی متولد می شود حق دارد که دارای مالکیت گردد. مثلاً جنینی که در بطن مساله است از پدر متنوی خود ارث می برد به شرط آن که زنده متولد شود و بدیهی است طفل مذکور حق اقدام نسبت به مالکیت خود را ندارد یعنی نمی تواند دارائی خود را منتقل کند و یا ببخشد و یا عقود دیگر نسبت به آن قرار دادی منعقد نماید اقدامات وی در خصوص موضوع مذکور موکل به آن است که پیکیر شده و دارای رشد از نظر قانونی و شرعی شناخته شود که می تواند معاملات خود را انجام دهد تغییرات وی در طول زندگی ادامه پیدا می کند تا اینکه ازدواج کند در این وضعیت نیز بر عقد ازدواج آثاری مترقع می شود که اگر مرد است باید نفقه زن و فرزندا خود را پرداخت کند و چنانچه مادری نباشد باید از شوهر در قباه دریافت نفقه تعمین کند که هر یک از این حالت دارای آثار حقوقی خاصی است و نیز چنانچه طلاق واقع شود حقوق هر یک از طرفین تحت تأثیر نوع طلاقی که واقع شده است صورت می گیرد و سرانجام آنکه در زمان مرگ نیز بر مرگ او آثاری باز می شود و ورثه معینی ارث بر او می باشند و نیز می تواند وصیت کند که نسبت به قسمتی از اموال او اقدامات مخصوصی صورت گیرد که همه موارد مذکور در حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن تعیین تکلیف می شود چنانچه ملاحظه می کنید حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن عیین تکلیف حاکم است.
از جمله رشته های حقوق خصوصی می توان حقوق مدنی، حقوق تجارت و حقوق بیمه اشاره کرد. در حقوق مدنی از انواع قرار دادها صحبت می شود که مردمم در زندگی روزمرة خود آن را انجام می دهند مثلاً اگر امروز صبح شما با تاکسی از منزل تا دانشگاه را آمده اید یک عمل حقوقی تحت تأثیر قانونی انجام داده اید شما با پرداخت کرایه ااین استحقاق را پیدا کرده اید که رانندة تاکسی شما را به محل دانشگاه برساند این قرارداد تحت عنوان اجاره در قانون مدنی مورد بحث قرار می گیرد. به شما عنوان مستأجر داده می شود و به راننده عنوان اجیر نامیده می شود که اجیر در مقابل اجرتی که دریافت می کند تعهد می کند که شما را به محل دانشگاه برساند و وجهی که از شما دریافت می کند همان اجرت است که ضوابط معین یا عرف مرسوم مقدار آن مشخص شده است. همین طور در قانون مدنی معاملاتی مانند بیع یا خرید و فروش و نیز رهن صاح معارفه و غیره مورد بحث و بررسی قرار می گیرد حق ازدواج نیز در قانون مدنی مورد بحث و صحبت واقع شده است. عقودی که ذکر شد عقود معین می باشد یعنی عقودی است که دارای نام خاص است و برخی از عقود نامعین هستند یعنی آنکه نام مشخص و معلومی ندارند بلکه بر حسب توافق طرفین قراردادی تنظیم می شود و معمولاً سازش و صلح در این عقود حکومت می کند . قانون گذار سعی دارد تا جایی که ممکن است کمتر وارد حریم خصوصی توافقها گردیده و بنابر این به اراده و اختیار انسانها در قبول تعهد احترام گذاشته است و اساساً این امر بهتر است به جهت آنکه وقتی افراد از روی قضا و رغبت و اختیار تعهدی را قبول می کنند بیشتر خود را ملزم و پایبند به اجرای آن می دانند ولی وقتی قانون قهراً آنها را مجبور به اجرای تکلیفی بنماید آدمی اگر چه مجبور است آن را انجام بدهد ولی ممکن است رضا و رغبتی به انجام آن نداشته باشد و بنابر این اگر فشار قانون از روی آن برداشته شود تعهد مذکور بدون پشتوانة اجرایی باقی خواهد ماند.
قانون مرزهایی که برای اراده های شخصی و آزاد تعیین کرده است متعلق به هنگامی است که این اراده ها بخواهد به مرز اخلاق همه یا نظم عممی و یا موازین شرعی تجاوز کند همان طوری که می دانید موازین شرعیی و اخلاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 69
«امید در تابلو طبیعت»
سعی می کنیم سرسبزی و طراوت را از بهار (کودکی)، گرمی و حرارت را از تابستان (جوانی)، ایثار و بخشندگی را از پاییز (میانسالی)، مقاومت و ایستادگی را از زمستان بیاموزیم (کهولت).
عشقها پیغمبر زیباییند روح خاق در وجود هستی اند.
حقوق بازرگانی:
حقوق کلمة عربی است و جمع می باشد و مفرد آن حق است. حق به معنای برابری ، واقعیت درستی، عدل و امتیاز بیان شده است. در معنای اصطلاحی حقوقدانان نسبت به کلمة حق تعابیر و معانی مختلفی را ارئه و بیان کرده اند که از جملة آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
حق به معنای امتیاز
اکثر حقوقدانان حق را به معنای امتیاز دانسته اند یعنی آنکه حق وجود عینی و ملموس ندارد بلکه امتیاز است که قانونگذار به افراد داده است تا با تکیه بر آن بتوانند مطالبة حق خود را از دیگری بنماید. در این وضعیت قانون حق را ایجاد می کند و دارندة حق را مشخص نموده و متعهد به ادای حق را مکلف به انجام تعهد می کند. چنانچه ملاحظه می کنید حق در بیرون وجود خارجی ندارد و اگر قانونگذار سایة حمایت خود را از آن بردارد چیزی به عنوان حق شناخته نخواهد شد. برخی دیگر از حقوقدانان نظر دارند که حق دارای وجود خارجی است و قانونگذار ضخامت اجرای حق را عهده دار گردیده است یعنی آنکه حق برای کسی شناخته می شود و قانون از حق مذکور حمایت کرده و متعهد را مکلف به انجام حق می کند چنانچه ملاحظه می کنید در این وضعیت قانون وسیلة اجرای حق می باشد. بدون آنکه موجد حق به شمار آید.
گروه سومی از حقوقدانان هستند که نظر دارند حق گرفتنی است در این معنا هم برای حق موجودیت قائل شده اند و همان که حق مذکور را به وسیلة دارندة آن قابل مطالبه و وصول می دانند مثالی که می توان در این مورد بیان کرد حق کارگر در مقابل کارفرماست. اعم از آن که کار مذکور جسمی یا فکری باشد. کارگر در مقابل دستور کارفرما نیروی جسمی صرف نموده و یا آنکه نیروی فکری خود را به کار برده است که نتیجة آن نصیب کارفرما شده است. بنابر این کرفرما باید معادل و ما به ازای نیروی صرف شده را پرداخت نماید و این حق برای کارگر وجود دارد که آن را مورد مطالبه قرار دهد که از این جهت مطالبة حق مذکور به رسمیت شناخته شده است . بنابر این قانون گذار برای آنکه جامعه دچار اختلال نشود تحت ضوابط معین از حقوق مذکور حمایت می کند، با توجه به نظرات سه گانة مذکور مشخص شد که گروه اول ایجاد حق را زاییدة قانون دانسته و برای آن موجودیتت خارجی قائل نیستند و آن را اعتباری می دانند . به اعتبار آنکه قانون حق مذکور را در عالم اعتباری ایجاد نموده است. گروه دوم معتقد بودند که حق وجود دارد ولی ضمانت اجرای قانونی از آن سلب شود چنین حقی قابل مطالبه وصول نخواهد بود و از این جهت قانون ضمانت اجرای حق را به عنوان ابزار و وسیلة وصول حق معرفی کرده و شناخته است. گروه سوم نظر بر آن داشته اند که حق مذکور در مرحلة ایجاد و مطالبه موجودیت دارد لاکن قانون گذار به نام مصلحت و برای آن که نظم جامعه دچار اختلال نشود . در صورتیکه حق مذکور در مرحلة ایجاد مانع قانونی و شرعی نداشته باشد از طرف قانون گذار مطالبة آن مورد حمایت واقع می شود.
تقسیم بندی حقوق : حقوق از نظر کلی به دو دسته حقوق بین المللی با حقوق خارجی و حقوق داخلی یا مللی تقسیم ی شود . در حقوق داخلی تقیمات دیگر انجام می شود که عبارتند از : حقوق خاصه و حقوق عمومی و هر یک از این دو دسته نیز به تقسیم بندی های کوچکتری منشعب می شوند که مجموعاً حقوق داخلی را تشکیل می دهند از نظر حقوق خصوصی که یکی از رشته های حقوق داخلیست باید دانست که این حقوق اموال و سرمایه سروکار دارد و امور مالی مردم را اداره می کند و قسمتی از آن نیز مربوط به احوال شخصیه می شود. حقوقی که در طول زندگی به آدم طعلق می گیرد که در اوضاع و احوال مختلف تفاوت می کند زیرا آدمی از بدو تولد تا زمان مرگ دارای ااموال گوناگونی است که برای هر یک از اینم اموال حقوق و تکالیفی شناخته می شود مثلاً فرضاً یکی متولد می شود حق دارد که دارای مالکیت گردد. مثلاً جنینی که در بطن مساله است از پدر متنوی خود ارث می برد به شرط آن که زنده متولد شود و بدیهی است طفل مذکور حق اقدام نسبت به مالکیت خود را ندارد یعنی نمی تواند دارائی خود را منتقل کند و یا ببخشد و یا عقود دیگر نسبت به آن قرار دادی منعقد نماید اقدامات وی در خصوص موضوع مذکور موکل به آن است که پیکیر شده و دارای رشد از نظر قانونی و شرعی شناخته شود که می تواند معاملات خود را انجام دهد تغییرات وی در طول زندگی ادامه پیدا می کند تا اینکه ازدواج کند در این وضعیت نیز بر عقد ازدواج آثاری مترقع می شود که اگر مرد است باید نفقه زن و فرزندا خود را پرداخت کند و چنانچه مادری نباشد باید از شوهر در قباه دریافت نفقه تعمین کند که هر یک از این حالت دارای آثار حقوقی خاصی است و نیز چنانچه طلاق واقع شود حقوق هر یک از طرفین تحت تأثیر نوع طلاقی که واقع شده است صورت می گیرد و سرانجام آنکه در زمان مرگ نیز بر مرگ او آثاری باز می شود و ورثه معینی ارث بر او می باشند و نیز می تواند وصیت کند که نسبت به قسمتی از اموال او اقدامات مخصوصی صورت گیرد که همه موارد مذکور در حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن تعیین تکلیف می شود