لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
تاریخچه گندم
منشاء گندم به درستی روشن نیست. هرودوت مورخ معروف یونانی که یادداشتهایی از یک پیشوای مذهبی (......) را جمعآوری کرده، از مطالعه آنها به این نتیجه رسیده که گندم در زمان حکومت کلده و آشور و پیش از آن در بینالنهرین به طور وحشی میروییده است، اون در پنج قرن پیش از میلاد در نوشتههای خود روش خرد کردن گندم و تهیه نان در مصر را شرح داده است.
کاوشهای باستانی شناسی اخیر نشان داده است که گونههای گندم وحشی از حدود 1500 سال پیش از ویلائ در مصر و بینالنهرین میروییده است.
دانههای گندم همراه با مومیاییهای فراعنه مصر از اهرام این کشور به دست آمده است. استرابون مورخ معروف معتقد است که نوعی گندم وحشی از سواحل رود سند به دست آمده، لینه گندم را منتعلق به کوههای اورال میداند و ادیسه آن را از سیسیل میداند، به هز حال بیشتز پژوهشگران منشاء گندم را جنوب غربی آسیا دانستهنا دو تا آنجا که به کشورعزیزمان مربوط میشود نمونههای گندم در کاوشهای باستانشناسی دامغان کشف شده که نشانه قدمت این گیاه در آن منطقه است.
همچنین در غارهای نزدیک دریاچه خزر و همدان دانههای گندم به دست آمده است و باستانشناسان عقیده دارند که گندم از حدود پنج تا شش هزار سال پیش از میلائ در این منطقه کشت میشده است، در حال حاضر هم در بیشتر کوههای کشورماننمونههای گندم وحشی دیده میشود. و یکی از گونههای گندم با پسوند اسم باستانی کشورمان Persia نامگذاری شده است.
گیاهشناسی گندم
گندم ممکن است Agropyron یا Aegilops باشد. چزء گیاهان گلدار زیر شاخه نهان دانهگان، در روده گیاهان تک لپهای، در راسته گلومی فلورا در تیره یا فامیل Grammineae یا Poaceae و جنس Triticum است.
تعداد گونههای شناخته شده گندم متجاوز از 3000 است اما از بین این تعداد حدود 10 گونه به طور کامل شناساسس شده و از بین این تعداد سه گونه در تجارت بینالمللی دارای اهمیت بیشتری میباشند که هر سه از جنس تریتیکوم هستند . هبارتند از:
Triticum Vulgar (common wheat) _ T.Durum و T_Compactum ( club_wheat)
تریتیکوم و لگار مهمترین گندم مورد استفاده آسیابداران برای تولید آرد مناسب جهت تولید نان است، به علاوه بیشتر آرد مصرفی برای تولید بیسکویت و کیک هم از همین گونه تولید میشود، تریتیکوم و ولگار در محدودهای از شرایط اقلیمی قادر به رشد است و بنابراین عمومیت کمتری دارد.
تریتیکوم دیوروم مناسبترین گوهنه گندم برای تولید ماکارونی است.
تریتیکوم کمپکتوم دارای مقدار پروتئین کمتری است و برای تولید فرآوردههای قنادی و بیسکویت مناسب است.
مشخصات فیزیکی دانه گندم
متوسط طول دانه گندم 6 میلیمتر، عرض 8/2 میلیمتر، ضخامت 3/2 میلیمتر و بیضوی شکل است که یک طرف آن صاف و دارای برآمدگی است و طرف دیگر ان دارای شکافی در تمام طول دانه است، دانه گندم به طور مشخص از سه قسمت اندوسپرم، پوسته و جوانه تشکیل شده است.
آندوسپرم
آندوسپرم از سلولهایی به اندازه و اشکال مختلف تشکیل شده که دیواره آنها از مواد پروتئینی تشکیل شده و داخل آن گرانولهای نشاسته قرار دارد.
83% وزن دانه را تشکیل میدهد و قسمت عمده ترکیب آن نشاسته است، به علاوه حدود 75% از پروتئین دانه هم در همین قسمت قرار گرفته، مقدار مواد معدنی آن کم و حدود 3/0 تا 4/0% است.
آندوسپرم دارای ساختمان یکنواختی نیست و هرچه به مرکز دانهن نزدیک میشویم میزان پروتئین کمتر میشود و در قسمت مرکزی دانه مقدار پروتئین حدود 5/7% است در حالی که مقدار پروتئین در قسمتهای نزدیک پوسته خارجی به حدود 5/15% میرسد، این امر موجب میشود که به سادگی بتوان اجزای دانه را تفکیک نمود و آردهای با درصدهای مختلف پروتئین و نشایته و املاح از گندم واحدی تولید نمود. لازم به یادآوری است که گرچه قسمتهای مرکزی دانه گندم دارای مقدار پروتئین کمتری است، اما کیفیت پروتئین و گلوتن آرد حاصل از این قسمت بیشتر است و در مواردی که آزرد قسمتهای مرکزی دانه تحت عنوان آرد قنادی یا نول جدا شود، کیفیت آرد باقیمانده کم میشود.
پوسته خارجی
پوشته خارجی گندم جمعاً حدود 5/14% از وزن دانه را تشکیل داده و از چند لایه نازک و متمایز به شرح زیر تشکیل شده است.
سه لایه جدا به اساسمی: پریکارپ، مندوکارپ، آندوکارپ که جمعاً 3% وزنت دانه را تشکیل داده و محتوای مواد معدنی زیاد است و پورتئین ان بدون گلوتن است.
Tasta
پوسته ثانویه و نازکی که رنگدانهها در ان قرار دارد و 2-1% وزن دانه گندم را تشکیل میدهد. لایه روی آنروسپرم که نسبتاً غیر قابل نفوذ رطوبت است و اندوسپرم که در برابر رطوبت حفظ مینماید، مقدار این لایه نیز حدود 2-1 وزن دانه است.
لایه آلرون که سطح خارجی آندوسپرم که مانند غلافی در بر میکیرد و از سلولهایی با دیواره ضخیم و دارای پروتئین اما بدون گلوتن، چربی ، موا ازته تشکیل شده، وجود این لایه در آرد از کیفیت نانوایی و ارزش غذایی محصول حاصل از آرد میکاهد و بنابراین لازم است هنگام آردسازی انرا حذف نمود، مقدار تقریبی ان 7-6% وزن دانه است. لایه آلرون دارای مقداری اسید فیتیک است که با ریز مغذیهایی مانند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
جلوههای رازپردازی
پیشگامان هنر نوین در آزمایشگریهای پیگیر و شادمانة خویش از قلمرو یافتههای مرئی و طبیعی فراتر رفتند. نقاشی نوین در روند استحالة واقعیت به انتزاع جهان اشیاء را پشت سرنهاد. د رسالهای پیش از جنگ همهچیز نویدبخش می نمود؛ ولی در جنگ و پیامدهای آن وضع را دگرگون کرد. شماری از پشتازان هنر در جنگ کشته شدند؛ بسیاری به ورطة یأس فرو غلتدیدند؛ برخی علم طغیان برافراشتند؛ و بسیاری دیگر خود را از مسایل اجتماعی یکسره کنار کشیدند. دیدیدم که از این میان تنها تنی چند از هنرمندان نوین هدفهای پیشین را پی گرفتند.
پس از آن که هنر از تقلید جهان مرئی سرباز زد شیء بیجان یکسره از قلمرو کاوش روانشناختی و بصری حذف نشد بلکه در سطحی دیگر مورد تجربه قرار گرفت. مواجهة مجدد با واقعیت در ژرفای ذهن صورت پذیرفت؛ یعنی در جائیکه گاه خاطره شیء به سطح میآید تا بعنوان تصویر ناب دریافت شود. این تجربه هنگامی به اوج خود رسید که هنرمند توجهش را بیشتر به شیء منفرد معطوف کرد تا به مجموعة طبیعت و جو پیرامونش؛ و از این طریق او به مفهومی تازه از این جهان اشیاء ره برد. اکنون، هالهای از غرابت و راز، زندگانی خاموش شیء را پوشانید و احساس از ترس یا طنز و یا همبستگی جادویی با جهان اشیاء در هنرمند برانگیخت این دبد وهمآمیز- که بویژه در سالهای بین دو جنگ گسترش یافت- نتیجة آشفتگی روحی هنرمند بود. او خود را در برابر جهانی از همگسیخته، غیرمعقول و یگانه میدیدید که اجزاء پراکندهاش مبهم و مرموز مینمودند. او ناگزیر به مقابله با این جهان اضطرابانگیز مینمودند. او ناگزیر به مقابله با این جهان اضطرابانگیز میبود و تبیین این مقابله شکلی از رازپردازی را میطلبید. در اینجا هنرمند دیگر به تجربههای« بیان» و
« ساختمان» واقعیت هنری نمیپرداخت، بلکه صرفاً واکنش روانی خویش را در برابر واقعیت برونی به تصویر میکشید او در توصیف واقعیت درونی به روشها و اسلوبهای گذشته بازمیگشت؛ و درواقع از دستآوردهای استادان هنر نوین چشم میپوشید. از اینرو، ما گرایشهایی از ایندست را فقط بعنوان حاشیهای بر متن کاوشگری در زبان هنری نوین تلقی میکنیم. و از این دیدگاه به بررسی آنها میپردازیم.
سرچشمة این گرایشها را میتوان در شیفتگی به هنر جادویی کهن یافت. از 1890 به بعد حساسیت به هنر ساده و خامدستانه پیوسته فزونی گرفت. پس از شناخت ماهیت هنر بدوی توسط گوگن، توجه هنرمندن مختلف به مظاهر گونهگون این هنر افزایش یافت. واقعگرایی بیپیرایة الواحنذری و بازنمای قدیسان، پیروان گوگن را واداشت تا نظیرهمان سادگی و خامدستی را در طرحهای خود نشان دهند. نقشپردازی انتزاعی و رنگآمیزی جسورانة هنر عامیانة باواریایی و روسی، کاندینسکی را در راه رسیدن به نقاشی انتزاعی مطمئنتر کرد. موج اشتیاق به بیان هنری اعصار آغازین رفتهرفته بالا گرفت. در دهة آخر سدة نوزدهم نقاشی کودکان« کشف» شد. چندی بعد بالکله ویژگیهای صوری طراحی و نقاشی کودکان را اساس کار خود قرار داد. قومشناسان برارزش هنری« مدارک» تجسمی اقوام بدوی تأکید کردند؛ و پیکاسو و کرنشر بیش از سایرین در آزمایشگریهای خود از این آثار بهره جستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف دولت
سیاستمداران ، جامعه شناسان و اقتصاددانان در مورد تعریف واژه دولت اتفاق نظر ندارند و نتوانسته اند تعریف واحدی را برای واژه دولت عرضه کنند و علت آن این است که هر یک از ایشان واژه دولت را بر طبق طرز تفکر خاص خود تعریف کرده اند و به جهات و جنبه های دیگر آن توجهی نداشته اند. تا آنجا که بعضی از پژوهشگران 145 تعریف برای واژه دولت شمرده اند که همه آنها با هم اختلاف دارند و ما بعضی از آنها را ذکر می کنیم:
الف – “هولاند” در تعریف واژه دولت می گوید: دولت، مجموعه افرادی است که در سرزمینی معین زندگی می کنند و از حکومت اکثریت و یا گروهی از خودشان اطاعت می کنند.
ب – ” فوش ” می گوید: دولت مجموعه ای دایمی و مستقل ، متشکل از افرادی است که در سرزمینی مشخص زندگی می کنند و یک حکومت منظم، آنها را رهبری می کند با ین هدف که تمامی افراد و نیز هر یک از آنها را از زندگی و حقوق ملی برخوردار سازد.
ج – دکتر ” احمد رافت” در این باره می گوید: دولت جماعتی بزرگ از انسانهاست که در سرزمین معینی به طور ثابت سکونت دارند و در مقابل حکومتی مشخص سر تسلیم فرود می آورند و آن حکومت موظف است کیان جامعه را حفظ کند و اداره را بر عهده گیرد.
اینها بعضی از تعریفهایی بود که درباره دولت شده است و ذکر دیگر تعاریف لزومی ندارد آنچه مهم است این است که لفظ دولت، با همه این تعاریفی که برایش ذکر شده در لغت عرب به این معانی نیامده است بلکه در معانی دیگر مانند ”غلبه” و نیز به معنای ”مال” هم آمده است.
اهمیت دولت :
بسیاری از فلاسفه قدیم و جدید به ضرورت وجودی دولت معتقدند و می گویند: وجود دولت امری طبیعی است که انسان به مقتضای فطرت خود به آن گرایش دارد. جامعه شناسان یونانی نیز بر این عقیده تاکید داشته اند و دلایلی هم بر آن اقامه کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
الف – معلم اول (ارسطو) رئیس فلاسفه و بنیانگذار مکتب سیاسی معتقد است که وجود دولت ضروری است وی می گوید: وجود دولت یک امر طبیعی است و انسان طبعا” موجودی اجتماعی است و آن کسی که طبعا” و نه از روی تصادف ، خارج از دولت و نظام دولتی زیست می کند یا انسان وحشی است و یا مافوق انسان می باشد .
ب – افلاطون معتقد است که زندگی شایسته فردی، جز با وجود دولت حاصل نمی شود، زیرا طبیعت انسان نیازمند به زندگی اجتماعی و سیاسی است. پس وجود دولت ازبدیهیات است که مردم ناگزیر از پذیرش آن هستند.
ج- هگل معتقد است که دولت پدیده ای اجتماعی و متحرک است و مظهر برترین مرحله پیشرفت تاریخ جهان به شمار می آید.
نظریه اسلام
اسلام با دیدی ژرف و جامع به دولت و حاکمیت نگریسته و در امور اقتصادی و اجتماعی، راه حلهای قطعی را در جهت اصلاح و پیشرفت همه جانبه جامعه اسلامی، وضع کرده است. به نظر اسلام دولت فقط نگهبان ملت است و نمی تواند هر طور که خواست بدون هیچ اساسی، در شئون جامعه دخالت کند زیرا اسلام به دولت اختیارات عمومی تفویض کرده است تا مصالح و شئون مردم را تامین و پاسداری کند، همانطور که به فرد نیز اهمیت داد و حفظ حقوق و آزادیهای فردی را محترم شمرده است و در همین حال فعالیتهای دولت را بر طبق آنچه خود صلاح دانسته ، محدود کرده است و به مردم توصیه کرده است که مراقب و ناظر بر اعمال دولت باشند، تا از انجام واجبات و وظایف خود سرباز نزند و منحرف نشود.
بنابراین اسلام با هیچ یک از نظریات دیگر مکاتب سیاسی سازگاری ندارد، بلکه خود دارای اندیشه و قوانین بخصوصی، در این زمینه است که توضیح آن در ذیل می آید :
الف – ضرورت وجود دولت:
اسلام ، وجود دولت را برای سلامت و استواری شوون جامعه لازم و ضروری میداند، زیرا زندگی اجتماعی بدون وجود سلطه حاکم و یا دولت، موجب می شود که هرج و مرج در جامعه حکومت کند و کرمت انسانی از بین برود و به جای استقرار امنیت، ترس و وحشت تمام جامعه را فرا گیرد. بنابراین، تشکیل دولت امری است که اسلام آن را ضروری می داند و عقل نیز وجود آن را لازم می شمارد.
پیامبر اکرم (ص) پس از تحمل مشقتهای زیاد و رنجهای طاقت فرسا که از ناحیه سرکشان و ستمگران قریش و دیگر عربها به ایشان وارد شد، دولت اسلامی را برپا داشت و رهبری آن را به عهده گرفت.
تا ارزشهای والای انسانی را در زمین حاکم سازد و حق و عدالت را در میان مردم اجرا کند بدین ترتیب دیگر قوی به ضعیف زور نگوید وهیچ غریبی درغربت مورد اذیت قرا رنگیرد و مردم پس از سالها تحمل رنج و تهیدستی و محرومیت در سایه اسلام با راحتی و آسایش و گشایش و رفاه زندگی کنند اسلام دولت را تا زمانی تایید می کند که اهداف و اصول اسلامی را رعایت وبه قوانین آن عمل کند اما حکومتی که به این اهداف توجه نکند اسلام آن را تایید نمی کند و وجود آن را در صحنه زندگی اجتماعی موجب استمرار و تایید ظلم وانحراف از منصبهای عادلانه نمی داند.
اسلام دولتی را تایید می کند که آرمانهای اصیل و ارزشهای والای زندگی را در محدوده نفوذ خودش حاکم گرداند واگر چنین اهدافی رادنبال نکند از نظر اسلام هیچ ارزشی ندارد.امیر مومنان علی (ع) بزرگ پرچمدار عدالت اجتماعی در حالی که خود کفشش را مرمت می فرمود به این عباس فرمود ای ابن عباس ! ارزش این کفش چقدر است ؟ عرض کرد ارزشی ندارد حضرت فرمود به خدا سوگند که این کفش برای من ارزشمندتر است از حکومت کردن بر شما مردم مگر این که درایام زمامداری خود حقی را بر پادارم و باطلی را دفع کنم . آری کفش حضرت علی ع که از لیف خرما بود برای وی باارزشتر از حکومتی بود که در آن حقی بر پا نشود و باطلی دفع نگردد چه رسد به حکومت ستمگری که عدالت را نابود و ستم را بر پا سازد . آن حضرت در بعضی از سخنانش راز خودداری از بیعت کردن یا ابی بکر در سقیفه را چنین بیان می کند خداوندا ! تو خود می دانی که آنچه از ما سرزد برای به دست آوردن حکومت واموال پست دنیا نبود بلکه برای این بود که دین تو را بار دیگر در جامعه حاکم گردانیم و خیر و صلاح را در سرزمینهای تو برقرار سازیم تا بندگان مظلوم تو در آسایش به سر برند و حدود تعطیل شده تو اجرا شود . اسلام برخلاف مکتب قایل به ضرورت دولت که هر دولتی را اگرچه از عدالت در قانونگذاری بدور باشد تایید می کند مطلقا وجود هر دولتی را برای جامعه تایید نمی کند بلکه دولتی را تایید می کند که در سایه آن اهداف ارزشمند و والای اسلام دنبال شود.
ب – اختیارات گسترده :
اسلام اختیارات زیادی را به دولت بخشیده است وظیفه دولت را منحصر در برقراری امنیت و جلوگیری از تجاوز خارجی ندانسته است بلکه اسلام مسئولیتهای زیادی را از قبیل دلجویی از مسلمانان توجه به امور ایشان و توجه به تنگدستی و بدبختی مردم وناراحتیها و بحرانهای اجتماعی متوجه دولت کرده است .
پس دولت اسلامی نسبت به همهءامور مسلمانان و حوادثی که بر جامعه اسلامی وارد می شود مسئول است . بنابراین بزرگ پرچمدار عدالت اسلامی علی (ع) علاوه بر این که درهمه احوال متوجه امور مسلمانان بود واز آنها اطلاع داشت خانه ای را برای رسیدگی به مظالم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
سیاستهای آموزشی
از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی مراکز آموزش استثنایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- آموزش کودکان استثنایی از سنین آغازین کودکی
2- ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره به خانواده های برخوردار از کودک معلول
3- ارائه تمرینات منسجم جسمی و ذهنی به کودکان استثنایی
4- طراحی و اجرای برنامه های آموزش استثنایی فردی
5- ارائه آموزش اجباری پیش دبستانی به کودکان استثنایی
اصول و اهداف آموزشی
هدف از آموزش استثنایی تعلیم و تربیت کودکان 4 تا 18 ساله ای است که به دلیل شرایط خاص جسمی ، روحی ، روانی ، اجتماعی و بهداشتی شان نمی توانند از نظام آموزش عادی بهره برند. یکی از اصول اساسی آموزش استثنایی این است که افرادی که نیاز به آموزش استثنایی دارند تا حد امکان از محیط اجتماعی و طبیعی شان جدا نگردند .از این رو ، اقداماتی انجام شده تا این کودکان در مدارس عادی تعلیم ببینند یا به عکس در مدارس عادی امکانات آموزش استثنایی برای چنین کودکانی فراهم آید تا این کودکان بتوانند در کنار همسالان خود از فرصتهای آموزشی و اجتماعی فراهم شده بهره گیرند.
مؤسسات آموزش استثنایی
این کلاس ها در کنار مدارس ابتدایی عادی برای دانش آموزان ناشنوا ، نابینا و عقب افتاده ذهنی ایجاد می شوند .طبق آمار بدست آمده در سال تحصیلی 92-1991، 159849 دانش آموز در 873 مدرسه ویژه با 8574 معلم تعلیم دیدند .در همین مدت 1813 دوره خاص و 813 درس آموزش خاص نیز وجود داشت . در این دوره های بالغ بر 227789 دانش آموز حضور داشتند.
این مدارس ، با هدف آموزش معلولان جسمی و روحی و نیز افراد داری استعداد بالا برای قادر ساختن آنها در تبدیل شدن به اعضای مفید جامعه و دست یافتن به یک شغل ، تأسیس شده اند .
در این مدارس که کلاسهای روزانه و مسکن و غذا را برای دانش آموزان فراهم می کند ، تحصیل به صورت رایگان است . طبق آمار بدست آمده در سال تحصیلی 92-1991، بالغ بر 952382 دانش آموز در گروه سی تا 18 سال که آموزش خاصی نیاز داشتند ، 17574 نفر در مدارس خاص و 5084 نفر در مدارس عادی جای گرفتند که در اینصورت آنها توانستند با سایر کودکان ادغام شوند .
این مدارس نیز خود به گروه های اصلی ذیل تقسیم می شوند :
ـ مدارس نابینایان
این مدارس فرصت های آموزش را برای کودکانی که درجه بینایی آنها کمتر از10/1 در هر دو چشم است و نیز برای کسانیکه درجه بینایی آنها به صورتی جدی معیوب است ( ببین 30/1 و 10 /1 )فراهم می آورد.مدت تحصیل در مدارس ابتدایی 6 سال است .بعضی از این مؤسسات مدارس متوسطه نیز دارند .
ـ مدارس ناشنوایان
این مدارس فرصت های آموزشی مناسب را برای کودکانی که علی رغم همه اقدامات انجام شده کاهش بیشتر از70 دسی بل در میزان شنوایی خود داشته اند و بعنوان بسیار ناشنوا طبقه بندی می شوند و نیز برای کودکانی که کاهش حد شنوایی آنها بین 25 الی70 دسی بل بوده و به صورت افراد سنگین گوش طبقه بندی می شوند، فراهم می آورد .مدت تحصیل در مدارس بخش ابتدایی6 سال می باشد. بعضی از این مراکز ، مدارس دوره متوسطه و کودکستان نیز دارند .
ـ مدارس معلولان اورتوپدیکال
این مدارس فرصت های آموزشی را برای کودکانی که با وجود اقدامات انجام شده ، به دلیل نقص عضو قادر به دنبال کردن یک دوره عادی نیستند، فراهم می آورد .مدارس مذکور در آنکارا مستقر می باشند که شامل یک مدرسه ابتدایی ، یک مدرسه متوسطه صنایع دستی و یک دبیرستان حرفه ای می باشد .
ـ مدرسه کودکان عقب افتاده ذهنی
این مدرسه برای بچه هایی با I . Q بین 25 الی 44 و نیز برای آنهایی است که قادرند نیازهای شخصی خود را جستجو کنند، در نظر گرفته شده است.
ـ مدرسه کودکان عقب افتاده ذهنی با قابلیت آموزش نسبی
این مدرسه برای کودکانی با I . Q مابین 45-75 در نظر گرفته شده است
انواع اختلالات
۱- اختلالهایی که نخستین بار در دوره های شیر خوارگی کودکی ونوجوانی بروز می کنند:
شامل بیش کاری عقب ماندگی ذهنی اظطراب های دوره ی کودکی اختلال های مربوط به خوردن وسایر انحراف از رشد طبیعی.
۲-اختلالهای روانی عضوی:
شامل اختلال هایی است که در آنها نشانه ها مستقیما مربوط به آسیب مغزی یا وجود یک وضع غیر عادی در محیط زیست شیمیایی مغز است ممکن است در نتیجه ی بیماری های تباه کننده دستگاه عصبی یا پیری یافرو بری مواد سمی ایجاد شوند.
۳-اختلالهای ناشی از مصرف مواد:
شامل استفاده افراطی از الکل باربیتورات ها آمفتامین ها کوکایین وداروهای دیگر که تغییرات رفتاری ایجاد می کنندماری جوانا وتوتون نیز در این طبقه قرار گرفته اند واین خود مجادله های زیادی را دامن زده است.
۴- اختلالهای اسکیزوفرنیایی:
گروهی از اختلالها با ویژگی های فقدان تماس با واقعیت پریشانی های بارز اندیشه و ادراک و رفتار عجیب وغریب.
۵-اختلالهای پارانویایی:
اختلال هایی با ویژگی های بد گمانی وخصومت شدید همراه با احساس توطئه از سوی دیگران تماس با واقعیت در حیطه های دیگر رضایت بخش است.
۶-اختلاهای عاطفی ـ خلقی:
پریشانی حالت خلقی شخص ممکن است به شدت افسرده یا به طور غیر عادی سرخوش باشد ویا بین دوره هایی از سرخوشی و افسردگی نوسان کند.
۷-اختلالهای اظطرابی:
شامل اختلال هایی است که در آنهایا اظطراب نشانه ی اصلی اختلال است یا اظطراب وقتی تجربه می شودکه شخص نتوانداز موقعیت های ترس آورمعینی دوری کندیا آنکه شخص سعی کنددر برابرمیل به انجام دادن شعائرمعین ویا فکر کردن به اندیشه های سمج مقاومت کند.
۸-اختلالهای جسمانی شکل:
نشانه های اختلال جسمانی است ولی هیچ گونه مبنای عضوی برای آنها نمی توان یافت وبه نظر می رسد که نقش اصلی با عوامل روانی است اختلال های تبدیلی (خانمی که از پرستاری مادرش ناتوان شده ناگهان دست چپش فلج می شود)وبیماری خیالی(ترس از بیماری).
۹- اختلالهای گسستی:
تغییرات موقت در کارکردهای هوشیاری حافظه یا هویت شخصی به علت مشکلات هیجانی از جمله این اختلالها:یاد زدودگی ،چند گانگی شخصیت است.
۱۰-اختلالهای روانی ـ جنسی:
شامل مشکلات هویت جنسی اختلال عملکرد جنسی و هدف گیری جنسی. همجنس خواهی فقط زمانی به عنوان اختلال تلقی میشود که فرد از گرایش جنسی خود خوشحال نیست و میخواهد آن را تغییر دهد.
۱۱-عارضه هایی که اختلال روانی محسوب نمی شود:
این مقوله شامل بسیاری از مشکلاتی است که مردم را به کمک خواهی وامیداردمانند مشکلات زناشویی مشکلات پدر یا مادر با کودک بهره کشی از کودک.
۱۲-اختلالهای شخصیت:
الگوهای دیرپایی از رفتارغیر انطباقی شامل شیوه های نارس ونامناسب برای کنار آمدن با فشار روانی یا حل مشکلات دو نمونه از آنهااختلا شخصیتی جامعه ستیزی و اختلال شخصیتی خود شیفتگی.
علائم آسیب های روانی در اطفال کمتر از ۲ سال در کودکان کمتر از ۲ سال که در حوادث ، والدین و عزیزان خود را از دست داده اند ، رفتارهای روحی ذیل بروز می نماید: گریه و بی قراری( بی علاقگی به آنچه که در اطرافش( اتفاق می افتد یا ترس از محیط اطراف اختلال در خواب و اشتها( وقفه یا( تأخیر در سیر رشد رفتاری آنان مانند زمان شروع خندیدن ، زمان شروع نشستن ، راه رفتن و تکلم و... فقدان عکس العمل نسبت به محرک های طبیعی( پس رفت تکاملی ،( مانند توقف در راه رفتن و تکلم اختلالات روانی در اطفال ۲ تا ۴ سال استرس و اختلالات روحی کودکان سنین ۲ تا ۴ سال ، در مواجهه با( حوادثی که منجر به از دست دادن والدین و دیگر اعضاء خانواده آنها شده باشد ، با علائم زیر بروز می نماید. بازگشت به مراحل اولیه رشد ، مثلاً تکلم به شیوه( ابتدایی ( کودکانه) مکیدن شست دست( شب ادراری( بی اختیاری دفع( مدفوع کابوس های شبانه( ترس از اشیاء خیالی( پرخاشگری نسبت به( دیگران ترس و بی اعتمادی نسبت به دیگران( عدم تمرکز حواس و اختلال در( یادگیری عدم عکس العمل مناسب به محرک های محیطی(
علائم آسیب های روحی در اطفال سنین مدرسه عموماً علائم روانی در این سنین به اشکال ذیل می باشد. گریستن و بی قراری( اختلالات خواب (( بی خوابی - پرخوابی - کابوس های شبانه ) شب ادراری( شکایات جسمی( متعدد پرخاشگری و تهاجم( عدم تمرکز حواس و مشکلات تحصیلی( ترس از( اتفاقات قریب الوقوع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟
بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسانها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.
با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هموطنان اندوه خورد وقتی میگویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیانگزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.
این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامهء تلویزیونی که از امریکا پخش میشد و شامل مناظرهای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمیداند زیرا بنیانگزارانش از آیین اسلام بودهاند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.
من این برنامه را ندیدم و نمیدانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامههایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید میدانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیانگزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟
بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیدهاند، میتوان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمیدانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پایبندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی میخوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده است.
به دیگر اقلیتهای قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پایبند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمیپردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و همفکرانشان وامیگذاریم.
زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟
ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری میپردازند پرسشی پیش میآورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر میخیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.
فارسی امروز دارای انبوهی از لغات عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامهای فرق خواهد داشت. و واژههای عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را میطلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژههای عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژههای تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.
فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان میآید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از شاخهء زبانهای سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشهاند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.
حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبانهای ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک میکردند. امروز جز نیایشهای زردشتی که در آتشکدهها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده میشود تصور نمیرود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهرهگیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گاتها (سرودههای منتسب به خود زردشت) به زبانهای گوناگون برگردانده شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمیتوانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست دادهاند. سوای افتادگیهای فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از واژهها شناخته نیست (به ویژه در گاتها، که لهجهای کهنتر از اوستائی است)، و نمیتوان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمههای فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمههای آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.
حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم ایران هستند که به هیچ وجه به معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درسهای زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبانهای هندواروپایی سخن گفته است.
هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هممیهنانی که با این دستاویزها (یا بهانهها) با دیانت بهائی مخالفت میکنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی میخواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.
اما آثاری که از قلم بنیانگزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهرهمند است.
از صدها اثر بهائی به زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتابخوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرنها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمیکرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریهالصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر میفرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعلهدار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:
"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1
نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته میشد از سندیّت و ارزش میافتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان میدانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف مینمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.
اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو بشمار میآید آنست که بنیانگزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشههای خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای تودههای مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرمودهاند.
در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی میبینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحتتر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی نزدیک به فارسی سره، و یا با واژههای اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بودهاند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد. حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند: