دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق/ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

امام رضا (ع) و بنی عباس :

تاکنون اجمالاً با نحوه پیدایش ساسله ای بنام بنی العباس آشنا شدیم و دانستیم که اینان انسانهای جاه طلب و دنیا پرستی بودند که منافقانه قدرت را بدست گرفته و برای حفظ آن از هیچ جنایت و خیانتی خودداری نکرده و علیرغم اینکه خود را پسر عم رسول اکرمو ائمه می دانستند،اما همانند امویان دست به خون پاکترین و شریفترین انسانها همچون ائمه (ع)یا یزید و هزاران بیت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عیش و نوشهای خود و اطرافیان ضایع نمودند.حال باید وارد موضوع اصلی این نوشتار یعنی مسئله ولایتعهد حضرت رضا(ع)شویم و ببینیم چگونه از میان سلاله ی خون ریز و سفاکی ،فردی همچون مأمون حاضر می شود خلافت و یا ولایتعهد را در اختیار دشمن و رقیب سرسخت خود قرار دهد.برای تبیین بهتر و جامع تر این موضوع لازم است به روند پیشامدهائی که منجر به قدرت رسیدن مأمون شد،بپردازیم.

امام رضا (ع)در زمان هارون:

هارون فرزند مهدی و پنجمین خلیفه ی عباسی بود که در سال 170 بعد از برادرش هادی بخلافت رسید.قبلاً با رفتار او با امام کاظم (ع) آشنا شدیم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام کاظم آشکارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه ای از هارون نداشت ،بطوریکه یاران امام درباره جان ایشان نگران بودند.اما ایشان می فرمدو:هارون هر چه می خواهد تلاش کند او راهی بر من ندارد.

همینطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسیبی به امام (ع) وارد کند.حتی روزی یحیی بن خالد برمکی به هارون گفت:این فرزند موسی بن جعفر است که نشسته و به تبلیغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آیا آنچه با پدرش کردیم برای ما کافی نیست؟آیا می خواهی همه آنان را بکشم؟(1)

از جمله حوادث مهمی که امام رضا (ع)در این دوره با آن مواجه گشت ،جریان اغراض واقضیه بود.اینها عده ای از یاران امام کاظم بودند که عقیده داشتند امامت به موسی بن جعفر (ع)ختم می شود و می گفتند او نمرده بلکه زنده است و دوباره بر می گردد و قائم آل محمد است لذا امامت علی بن موسی را قبول نداشتند.

انگیزه اصلی این انحراف سردمداران اصلی این از علی بن حمزه بطائنی ،زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی .آنان مقادیر زیادی پول وجوهات از امام کاظم در اختیارشان بود اما برای اینکه اینها را نزد خود نگه دارند و تحویل علی بن موسی(ع)ندهند،امامت حضرت را مکر شدند ،امام کاظم برای جلوگیری از این انحراف تلاش زیادی انجام داده بود.بارها همین افراد را حاضر کرد و جانشین خود را مشخص نمود و از آنها برای حضرت رضا(ع) بیعت گرفت.با اینحال چنین اغراض رخ داد و امام رضا نیز سخت با آنها مقابله می کرد.

حادثه مهم دیگر حمله نیروهای هارون به مدینه است.محمد بن جعفر در مدینه بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد.هارون سپاهی بفرماندهی جلودی برای سرکوبی او به مدینه روان کرد و به او دستور داد اگر بر محمد بن جعفر دست یافت او را گردن بزند و بر خانه های علویان یورش برده و دارائی و لباس و زیور زنان را غارت کرده و حتی یک جامه برایشان باقی نگذارد .جلودی با سپاهش به خانه امام هشتم هجوم آورد.وقتی امام او را دید فرمود همه زنان در یک خانه جمع شدند و خود بر در خانه ایستاد.جلودی گفت من به دستور هارون باید وارد خانه شوم و لباس زنان را با جواهراتشان در آوردم.امام قول داد این کار را خودم می کنم و پیوسته سوگند می خورد و از او می خواست وارد خانه نشود.جلودی بالاخره آرام شد و موافقت کرد.امام بدرون خانه رفته و دارایی ،اموال و لباس و زیور زنان را جمع کرد و به او داد.

این نمونه ای از رفتار خصومت بار هارون با امام هشتم و علویان می باشد.

جریان جانشینی هارون و سرانجام او:

هارون همواره برای تعیین جانشینی خود متحیر و پریشان بود.او همانند دیگر خلفا دارای زنان و کنیزان متعدد بود و فرزندان زیادی از آنان داشت.برجسته ترین آنان ،مأمون ،امین و مؤتمن بودند.مأمون مقداری از امین بزرگتر بود و علیرغم اینکه فرد باهوش تری بود اما هارون نتوانست او را جانشین خود قرار دهد،زیرا مأمون مادرش ایرانی بود و درباریان و اطرافیان هارون میل نداشتند او بر امین که مادرش عرب بود ترجیح داده شود.بهر حال تعصبات قومی و نژادی هارون را واداشت تا امین را درسال 175

در ولایتعهد شرکت داد تا بعد از این خلیفه باشد و برای آنان در سال 186 در مراسم حج از زعما و برجستگان قوم و مردم بیعت گرفت.و بالاخره در سال 189 نیز برای فرزندش موتمن بیعت گرفت.

عاقبت هارون عازم سفری بدون حج گشت شد.همانطور که قبلاً آوردیم سرزمین خراسان در سقراط امویان و بقدرت رسیدن عباسیان نقش عمده ای داشت.لذا مورد توجه خاص بنی عباس بود و اشخاص برجسته ای بعنوان حاکم آنجا تعیین می شدند.

هارون ابتدا فضل بن یحیی برمکی را که از مقربانش بود حاکم آنجا قرار داده بود.بعد از دو سال علی بن عیسی بن ماهان را ب جای او منصوب کرد.علی خراسان ،سیستان،ماوراءالنهر ،اصفهان و تمام شرق ایران را تحت فرمان داشت.او نسبت به مردم ظلم و جور فراوانی اعمال کرد و با وضع مالیاتهای سنگین و جنایات دیگر به نارضایتی مردم از دستگاه خلافت دامن زد تا اینکه باعث شورشهایی در این مناطق شد.

منجمله طغیان رافع بن لیث بود که از طرف علی بن عیسی حاکم ماوراءالنهر بود.او خلافت هارون را رد کرد و در جنگ با علی او را مکرراً شکست داد.در سال 191 هرثمه بن اعین از طرف هارون بجای علی منصوب شد.هرثمه او را دستگیر و اموال غصبی مردم را به آنها برگرداند اما از مقابله با فتنه ی رافع بن لیث عاجز ماند و از هارون درخواست کمک کرد .آشوبهای دیگری همانند آشوب حمزه بن عبداله در سیستان و آشوب المقنع روی داد که مرتباً به مواضع حاکم منصوب از طرف هارون حمله می کردند و حاکمیت هارون را تهدید می کردند.

هارون بناچار شخصاً برای دفع این شورشها به خراسان عزیمت کرد.امین را بعنوان جانشینی در بغداد گذاشت و مأمون را بهمراه خود برد و دو سیاستمدار معروف یعنی فضل بن ربیع و فضل بن سهل نیز همراه او بودند.بعضی می گویند علت همراهی مأمون در این سفر تدبیر فضل بن سهل بود.

چون فکر می کرد اگر در این سفر هارون بمیرد ،امین قدرت را بدست می گیرد و مأمون را از ولایتعهد خلع می کند.لذا بهتر است مأمون از بغداد دور باشد تا دست امین در آن لحظه به او نرسد.

هارون در گرگان بشدت بیمار شد .او قبل از مرگش مأمون را برای انجام مأموریتی روانه مرو کرد و به فضل بن ربیع گفت :اگر من مردم لشکر خزائنی را که همراه من است به مأمون بده تا در نبرد با دشمنان در مرو موفق شود.ولی فضل بن ربیع همه آنها را با خود به بغداد باز گرداند.

سرانجام هارون الرشید بعد از 23 سال حکومت جابرانه در سال 193 در 45 یا 49 سالگی در سناباد طوس بهلاکت رسید و همانجا مدفون شد.

اختلاف امین و مأمون:



خرید و دانلود تحقیق/ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص


تحقیق درمورد؛ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

امام رضا (ع) و بنی عباس :

تاکنون اجمالاً با نحوه پیدایش ساسله ای بنام بنی العباس آشنا شدیم و دانستیم که اینان انسانهای جاه طلب و دنیا پرستی بودند که منافقانه قدرت را بدست گرفته و برای حفظ آن از هیچ جنایت و خیانتی خودداری نکرده و علیرغم اینکه خود را پسر عم رسول اکرمو ائمه می دانستند،اما همانند امویان دست به خون پاکترین و شریفترین انسانها همچون ائمه (ع)یا یزید و هزاران بیت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عیش و نوشهای خود و اطرافیان ضایع نمودند.حال باید وارد موضوع اصلی این نوشتار یعنی مسئله ولایتعهد حضرت رضا(ع)شویم و ببینیم چگونه از میان سلاله ی خون ریز و سفاکی ،فردی همچون مأمون حاضر می شود خلافت و یا ولایتعهد را در اختیار دشمن و رقیب سرسخت خود قرار دهد.برای تبیین بهتر و جامع تر این موضوع لازم است به روند پیشامدهائی که منجر به قدرت رسیدن مأمون شد،بپردازیم.

امام رضا (ع)در زمان هارون:

هارون فرزند مهدی و پنجمین خلیفه ی عباسی بود که در سال 170 بعد از برادرش هادی بخلافت رسید.قبلاً با رفتار او با امام کاظم (ع) آشنا شدیم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام کاظم آشکارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه ای از هارون نداشت ،بطوریکه یاران امام درباره جان ایشان نگران بودند.اما ایشان می فرمدو:هارون هر چه می خواهد تلاش کند او راهی بر من ندارد.

همینطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسیبی به امام (ع) وارد کند.حتی روزی یحیی بن خالد برمکی به هارون گفت:این فرزند موسی بن جعفر است که نشسته و به تبلیغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آیا آنچه با پدرش کردیم برای ما کافی نیست؟آیا می خواهی همه آنان را بکشم؟(1)

از جمله حوادث مهمی که امام رضا (ع)در این دوره با آن مواجه گشت ،جریان اغراض واقضیه بود.اینها عده ای از یاران امام کاظم بودند که عقیده داشتند امامت به موسی بن جعفر (ع)ختم می شود و می گفتند او نمرده بلکه زنده است و دوباره بر می گردد و قائم آل محمد است لذا امامت علی بن موسی را قبول نداشتند.

انگیزه اصلی این انحراف سردمداران اصلی این از علی بن حمزه بطائنی ،زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی .آنان مقادیر زیادی پول وجوهات از امام کاظم در اختیارشان بود اما برای اینکه اینها را نزد خود نگه دارند و تحویل علی بن موسی(ع)ندهند،امامت حضرت را مکر شدند ،امام کاظم برای جلوگیری از این انحراف تلاش زیادی انجام داده بود.بارها همین افراد را حاضر کرد و جانشین خود را مشخص نمود و از آنها برای حضرت رضا(ع) بیعت گرفت.با اینحال چنین اغراض رخ داد و امام رضا نیز سخت با آنها مقابله می کرد.

حادثه مهم دیگر حمله نیروهای هارون به مدینه است.محمد بن جعفر در مدینه بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد.هارون سپاهی بفرماندهی جلودی برای سرکوبی او به مدینه روان کرد و به او دستور داد اگر بر محمد بن جعفر دست یافت او را گردن بزند و بر خانه های علویان یورش برده و دارائی و لباس و زیور زنان را غارت کرده و حتی یک جامه برایشان باقی نگذارد .جلودی با سپاهش به خانه امام هشتم هجوم آورد.وقتی امام او را دید فرمود همه زنان در یک خانه جمع شدند و خود بر در خانه ایستاد.جلودی گفت من به دستور هارون باید وارد خانه شوم و لباس زنان را با جواهراتشان در آوردم.امام قول داد این کار را خودم می کنم و پیوسته سوگند می خورد و از او می خواست وارد خانه نشود.جلودی بالاخره آرام شد و موافقت کرد.امام بدرون خانه رفته و دارایی ،اموال و لباس و زیور زنان را جمع کرد و به او داد.

این نمونه ای از رفتار خصومت بار هارون با امام هشتم و علویان می باشد.

جریان جانشینی هارون و سرانجام او:

هارون همواره برای تعیین جانشینی خود متحیر و پریشان بود.او همانند دیگر خلفا دارای زنان و کنیزان متعدد بود و فرزندان زیادی از آنان داشت.برجسته ترین آنان ،مأمون ،امین و مؤتمن بودند.مأمون مقداری از امین بزرگتر بود و علیرغم اینکه فرد باهوش تری بود اما هارون نتوانست او را جانشین خود قرار دهد،زیرا مأمون مادرش ایرانی بود و درباریان و اطرافیان هارون میل نداشتند او بر امین که مادرش عرب بود ترجیح داده شود.بهر حال تعصبات قومی و نژادی هارون را واداشت تا امین را درسال 175

در ولایتعهد شرکت داد تا بعد از این خلیفه باشد و برای آنان در سال 186 در مراسم حج از زعما و برجستگان قوم و مردم بیعت گرفت.و بالاخره در سال 189 نیز برای فرزندش موتمن بیعت گرفت.

عاقبت هارون عازم سفری بدون حج گشت شد.همانطور که قبلاً آوردیم سرزمین خراسان در سقراط امویان و بقدرت رسیدن عباسیان نقش عمده ای داشت.لذا مورد توجه خاص بنی عباس بود و اشخاص برجسته ای بعنوان حاکم آنجا تعیین می شدند.

هارون ابتدا فضل بن یحیی برمکی را که از مقربانش بود حاکم آنجا قرار داده بود.بعد از دو سال علی بن عیسی بن ماهان را ب جای او منصوب کرد.علی خراسان ،سیستان،ماوراءالنهر ،اصفهان و تمام شرق ایران را تحت فرمان داشت.او نسبت به مردم ظلم و جور فراوانی اعمال کرد و با وضع مالیاتهای سنگین و جنایات دیگر به نارضایتی مردم از دستگاه خلافت دامن زد تا اینکه باعث شورشهایی در این مناطق شد.

منجمله طغیان رافع بن لیث بود که از طرف علی بن عیسی حاکم ماوراءالنهر بود.او خلافت هارون را رد کرد و در جنگ با علی او را مکرراً شکست داد.در سال 191 هرثمه بن اعین از طرف هارون بجای علی منصوب شد.هرثمه او را دستگیر و اموال غصبی مردم را به آنها برگرداند اما از مقابله با فتنه ی رافع بن لیث عاجز ماند و از هارون درخواست کمک کرد .آشوبهای دیگری همانند آشوب حمزه بن عبداله در سیستان و آشوب المقنع روی داد که مرتباً به مواضع حاکم منصوب از طرف هارون حمله می کردند و حاکمیت هارون را تهدید می کردند.

هارون بناچار شخصاً برای دفع این شورشها به خراسان عزیمت کرد.امین را بعنوان جانشینی در بغداد گذاشت و مأمون را بهمراه خود برد و دو سیاستمدار معروف یعنی فضل بن ربیع و فضل بن سهل نیز همراه او بودند.بعضی می گویند علت همراهی مأمون در این سفر تدبیر فضل بن سهل بود.

چون فکر می کرد اگر در این سفر هارون بمیرد ،امین قدرت را بدست می گیرد و مأمون را از ولایتعهد خلع می کند.لذا بهتر است مأمون از بغداد دور باشد تا دست امین در آن لحظه به او نرسد.

هارون در گرگان بشدت بیمار شد .او قبل از مرگش مأمون را برای انجام مأموریتی روانه مرو کرد و به فضل بن ربیع گفت :اگر من مردم لشکر خزائنی را که همراه من است به مأمون بده تا در نبرد با دشمنان در مرو موفق شود.ولی فضل بن ربیع همه آنها را با خود به بغداد باز گرداند.

سرانجام هارون الرشید بعد از 23 سال حکومت جابرانه در سال 193 در 45 یا 49 سالگی در سناباد طوس بهلاکت رسید و همانجا مدفون شد.

اختلاف امین و مأمون:



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص


دانلود پروژه کارآفرینی کارخانه تولید کنسانتره میوه 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

خلاصه طرح

ـ درخواست کننده تسهیلات : شرکت کشت و صنعت در سبلان (سهامی خاص)

ـ موضوع طرح : احداث و راه‌اندازی کارخانه تولید کنسانتره میوه به ظرفیت 7000 تن در سال

ـ محصول اجرای طرح : کیلومتر 5 جاده مشکین‌شهر به اهر ـ استان اردبیل

ـ سرمایه‌گذاری قبلی

(ریالی) : 620/655/2 هزار ریال

(ارزی) : -

ـ سرمایه‌گذاری جدید

(ریالی) : 047/921/24 هزار ریال (با احتساب سرمایه در گردش و سود دوران مشارکت مدنی)

047/241/19 هزار ریال (بدون احتساب سرمایه در گردش و سود دوران مشارکت مدنی)

(ارزی) : 482/887/3 یورو بدون سود دوران مشارکت

ـ تسهیلات بانک

(ریالی) : 000/000/12 هزار ریال از محل اعتبارات SME (سود دوران مشارکت مدنی: 000/680/1 هزار ریال)

(ارزی) : 000/400/3 یورو از محل اعتبارات صندوق ذخیره ارزی (سود دوران مشارکت مدنی: 000/102 یورو)

ـ سرمایه‌ در گردش : 000/000/4 هزار ریال

ـ سهم سرمایه‌گذاری جدید متقاضی

(ریالی) : 047/241/7 هزار ریال

(ارزی) : 482/487 یورو

ـ مدت تسهیلات : یکسال دوران مشارکت مدنی و 6 سال بازپرداخت با اقساط سالانه

ـ سود مورد انتظار:

(ریالی) : 14 درصد در سال

(ارزی) : با توجه به امتیازات منطقه محروم، 3 درصد در سال (2 درصد سهم بانک و 1 درصد سهم دولت)

نرخ بازده سرمایه‌گذاری : 44/24 درصد نتیجه‌گیری شده است.

1) درخواست‌کننده تسهیلات و مجری طرح:

شرکت کشت و صنعت در سبلان (سهامی خاص) که تحت شماره 227387 و تاریخ 11/5/83 نزد اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات غیرتجاری به ثبت رسیده است.

سرمایه ثبت شده شرکت برابر سه میلیارد ریال و موضوع شرکت عبارت است از تولید انواع کنستانتره و مواد اولیه برای تولید و بسته‌بندی انواع آبمیوه و توزیع آن، تولید و توزیع انواع نوشابه‌های غیر الکلی و آب و تولید انواع نکتار و پوره و صادرات و واردات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی.

ـ صاحبان سهام و درصد سهام:

1ـ آقای محمد درخشان دارنده 90% سهام

2ـ خانم زهرا صمدی امیر کندی 5% سهام

3ـ خانم نسترن درخشان 5/2% سهام

4ـ خانم نازنین درخشان 5/2% سهام

جمع: درصد 100

ـ مدیران شرکت به استناد آگهی شماره 13377/32 مورخ 20/4/85 عبارتند از:

1ـ آقای محمد درخشان به سمت مدیرعامل و رییس و عضو هیات‌مدیره

2ـ خانم زهرا صمدی امیر کندی به سمت نایب رییس هیات‌مدیره

انتخاب گردیدند و کلیه اسناد و اوراق بهادار و تعهدآور شرکت از قبیل چک، سفته، بروات، قراردادها و عقود اسلامی اوراق عادی و اداری با امضای مدیرعامل به تنهایی همراه با مهر شرکت معتبر است.

ـ دفتر مرکزی شرکت:

تهران ـ بزرگراه بعثت ـ چهارراه فرح‌آباد ـ خیابان شهید امیرحسین اسدی ـ بلوک 2 طبقه 3 پلاک 20

2ـ محل اجرای طرح:

عبارت است از یک قطعه زمین به مساحت 20500 مترمربع از اراضی قریه عالیجاه واقعه در کیلومتر 5 جاده مشکین‌شهر به اهر و در ضلع شمالی جاده که مسیر آن آسفالته می‌باشد. (به شرح کروکی صفحه بعد)

3ـ سوابق طرح:

استان اردبیل در شمال فلات ایران با مساحتی بالغ بر 4/17951 کیلومتر مربع (که 09/1 درصد مساحت کل کشور را تشکیل می‌دهد) قرار گرفته و رود ارس حدود شمالی آن را با جمهوری آذربایجان تشکیل می‌دهد. محور اردبیل ـ آستارا، از طریق گردنه حیران مهمترین خط ارتباطی این استان با مرکز کشور می‌باشد که شهرستانهای استان را از طریق رشت و قزوین با تهران مرتبط می‌سازد. براساس آخرین تقسیمات کشوری (گزارش اقتصادی ـ اجتماعی استان اردبیل 1382) این استان به مرکزیت شهر اردبیل دارای 9 شهرستان، 20 شهر، 25 بخش، 66 دهستان و 1855 آبادی می‌باشد. شهرستانهای این استان شامل اردبیل، بیله سوار، پارس آباد، خلخال، مغان، مشکین‌شهر، کوثر و نمین می‌باشند.

مشکین‌شهر نیز دارای مساحتی برابر با 2/3615 کیلومتر مربع و دارای چهار بخش، سه شهر و دوازده دهستان است. جمعیت این شهرستان نیز براساس سرشماری سال 1375 حدود 000/164 نفر می‌باشد. مقایسه گروههای عمده سنی در سال 1375 (به استناد گزارش فوق‌الاشاره) نشان می‌دهد 5/53 درصد جمعیت استان در گروه سنی بین 15 تا 64 سال قرار می‌گیرد که در مقایسه با سال 1365 که این درصد 6/48 و سال 1355 برابر 9/26 درصد بوده به خوبی اهمیت اشتغال‌زایی در این استان هویدا می‌گردد.

مشکین‌شهر با 1/14 درصد نرخ بیکاری رتبه دوم را در این استان داراست.

باغهای استان اردبیل شامل باغهای مثمر و غیرمثمر است که در سال زراعی (82-1381) مجموع سطح زیرکشت آن بالغ بر 24888 هکتار بوده و تقریبا تمامی آن به صورت آبی بهره‌برداری می‌شود.

محصولات عمده زیربخش باغبانی استان برحسب میزان تولید به ترتیب سیب، هلو، انگور، زردآلو، گیلاس، آلبالو، شلیل و گردو می‌باشند. تمام محصولات تولیدی به صورت تازه خوری به مصرف نرسیده و ضروری می‌نماید، این محصولات که از کیفیت مناسبی نیز برخوردارند در صنایع تبدیلی استفاده شده تا پس از تبدیل به آبمیوه و کنستانتره در زمان‌های لازم مورد استفاده قرار گیرند.

4ـ موضوع و تشریح طرح:

عبارت است از تولید کنستانتره انواع میوه و تولید انواع آبمیوه طبیعی به ظرفیت 7000 تن در سال این واحد تولیدی فعالیت خود را بر تولید کنستانتره و آبمیوه دو محصول عمده منطقه و استان شامل سیب و انگور متمرکز نموده است و در مراحل بعدی تولید با توجه به استعداد و توانایی ماشین‌آلات و تجهیزات و خطوط بسته‌بندی با تغییراتی اندک قادر به تولید کنستانتره و آبمیوه و میوه‌جات نظیر گلابی، هلو، آلو، زردآلو و … خواهد بود.

کنستانتره سیب

جهت تولید کنستانتره سیب که علی‌الاصول از میوه‌های درجه 2 و 3 از نظر اندازه انتخاب می‌گردند. ابتدا میوه‌های تهیه شده (مخصوص صنایع تبدیلی) جمع‌آوری گردیده و در استخرهای بزرگی به نام سیلو ذخیره می‌شود که ظرفیت این سیلوها بایستی متناسب با ظرفیت تولید باشد. سپس میوه‌ها ضمن شستشو به داخل سالن هدایت شده و پس از عبور از روی میز سورت (sorting) و جداسازی میوه‌های خراب و برگ و خاشاک و ... توسط چند نفر کارگر وارد دستگاه خردکن (crasher) می‌شود.

میوه خرد شده توسط یک دستگاه پمپ به داخل مخازن هدایت می‌شود. به منظور افزایش راندمان آبگیری به داخل مخازن آنزیم‌های مختلفی اضافه می‌گردد و میوه از این پس وارد پروسه آبگیری می‌شود. آبگیری توسط دستگاههای پرسی انجام می‌شود که این پرس‌ها دارای انواع مختلفی بوده من جمله پرس تسمه‌ای (belt press) پرس پنوماتیکی می‌باشد.

از مزایای مهم این دستگاه، بسته بودن محیط عمل و در نتیجه عدم آلودگی محصول و محیط و همچنین دارای بالاترین بازده از نظر استحصال آب موجود در مش میوه می‌باشد.

کنستانتره تولیدی در مخازن بزرگی از جنس استنلس استیل و در سردخانه ذخیره شده و به تدریج و در صورت نیاز به دو صورت معمولی و اسپتیک بسته‌بندی می‌گردد و قابلیت صدور به سایر کشورها و یا انتقال به واحدهای



خرید و دانلود دانلود پروژه کارآفرینی   کارخانه تولید کنسانتره میوه 33 ص


تحقیق در مورد تاریخچه اعتیاد 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 33 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تاریخچه اعتیاد :

اگر تعجب نکنید، اجتماع ما بر اساس عادت و مهارت، اداره می گردد: آن کودک چند ساله که می خواهد سخن بگوید، به زبان فارسی عادت کرده است، و آنقدر سخن بد و کلمات غیر صحیح و مطالب نامفهوم گفته تا به سخن گفتن فارسی صحیح عادت نموده است وقتی هم بزرگ شد و خواست به زبان دیگری سخن بگوید چون عادت ندارد مانند کودکی که تازه لب به سخن گشوده سخن می گوید و پس از رنج و زحمتهای فراوان ممکن است به زبان دوم و سوم و ... آشنا گردد و آنرا کامل نماید.

شما شغل های مختلف اجتماع را به همین مقیاس بررسی کنید و ببینید، مکانیک ماشین، گرداننده چرخهای عظیم صنعتی، حتی آن دوچرخه سوار رهگذر از نیروی عادت بهره برداری می کند و هر قدر در طریق عادت پیدا کردن خود مهارت بیشتری به خرج داده باشد، بهره برداری او بهتر است.

همانطوریکه که انسان آماده پذیرفتن عادت های خوب است، و روی عادت، به مستمندان کمک می کند، به اجتماع خدمت می نماید، در راه سعادت همنوع خود گام بر می دارد گاهی در اثر انحراف محیط تربیتی و گاهی در اثر انحراف پدر و مادر به کارهای ناشایسته ای عادت می نماید.

اینگونه افراد، چون مسیر اخلاق و عاداتشان و یا سرچشمه رسم جدیدشان صحیح نبوده با ناگواریهای مختلفی عادت جدید را می پذیرند و به آن آلوده می گردند.

اشتباه نشود، تکامل انسان در راه عادت به نیکوکاری، صنعتگری و... همراه با ناراحتی روحی و تشویق اجتماع است و انسان با انجام آن کار، در خود احساس غرور می کند، اما در مورد کارهای ناشایسته نه تنها جسم و جان انسان عکس العمل نشان می دهد و حاضر نیست، شراب را قبول کند و با سرفه و اسنفراغ و عوارض دیگر توأم است، بلکه انسان خود را در انجام آن کار شرمنده می بیند و یک سرشکستگی روحی هم عارض انسان می گردد و همین است فرق بین کلمه« عادت» و کلمه« اعتیاد».

یعنی کارهایی که انسان با آن تکامل می یابد و موافق روح و کالبد انسان است عادت است ولی عملیاتیکه با جسم و جان بشر سازش ندارد« اعتیاد».

پیدایش اعتیاد:

اعتیادهای فردی، از نقاط بسیار کوچکی شروع می گردد که انسان آنرا درک نمی کند و اگر هم درک کرد، لاابالیگیری انسان و یا محیط فاسد، انسان را نه تنها از اعتیاد باز نمی دارد، بلکه تشویق افراد و تسهیل امورشان کمک می نماید.

آنکس که به دخانیات عادت می کند، غالباً با تعارف این و آن و یا استفاده در مجالس مهمانی کم کم آلوده می گردد، و آن جوانیکه به شراب خواری عادت می کند، در مرحله اول؛ پدر و مادر نادان او و یا رفیق ناپاکش جرعه ای به او تعارف کرده و به اصطلاح، این جوان لبی تر کرده و بتدریج به شرابخواری آلوده شده است؟!

آن جوان قمار باز، یک مرتبه و دو مرتبه صحنه بازی را دیده، با افراد قمار باز رفت وآمد کرده و بتدریج قبح گناه قمار بازی از چشمش برداشته شده و میل به قمار، در نهادش به وجود آمده و بتدریج بصورت عشق به قمار بازی در آمده است.

اسلام که در فکر سعادت پیروان خود می باشد، نه تنها صریحاً اجتماع را از قمار و شراب و کرداریکه با جسم و جان انسان سازش ندارد منع کرده، بلکه دستور فرموده که با اینگونه افراد، رفت و آمد هم نشود، و حتی از انها کناره گیری شود که در عین این که انسان شخصاً آلوده نمی گردد، آنها هم تنبیه گردند و دست از کردار خود بردارند.

بازی اعتیاد از صفر شروع می گردد و بتدریج تکامل می یابد و انسان را منحرف می گرداند. خدای مهربان این حقیقت روانی را در قران کریم این چنین تشریح می کند: « پایان کار آنهاییکه کارهای بد را مرتکب می گردند این است که علامتهای خدا را منکر می شوند و آنها را مسخره می نمایند.»

روی این بیان قرآن کریم، باید در نظر داشته باشیم که قبل از این که به عمل ناشایسته ای آلوده شویم، نه تنها از نزدیک شدن به کم و یا زیاد و کوچک و یا بزرگ آن دوری کنیم، بلکه باید با افراد نابابیکه به کارهای ناشایسته آلوده شده اند، رابطه ای نداشته باشیم و با آنها دوستی ننماییم.

خواننده محترم باید در نظر داشته باشد که اسلام « تکرار گناه کوچک را گناه بزرگ می داند.» و این مطلب فقط به خاطر این است که انسان به گناه کوچک عادت نکند و خود را به گناه کوچک آلوده نسازد.

وقتی حساب گناه کوچک این چنین باشد، حساب گناه بزرگ روشن است و درک می کنیم که تا چه اندازه موظفیم از آن دوری کنیم.

چه باید کرد؟

از آنچه مورد بحث قرار گرفت به این نتیجه رسیدیم که نسل جوان، بتدریج در گرداب مفاسد، گرفتار می شود و بدنبال آن در لجنزار مفاسد غرق می گردد، و از سعادت و عظمت باز می ماند.

اکنون از خود سوال می کنیم، در مقابل این مفاسد چه کنیم؟ چگونه خود و فرزندان و بستگان و هموطنان خویش را از این بلاهای اجتماعی نجات بخشیم؟



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخچه اعتیاد 33 ص


تحقیق؛ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

امام رضا (ع) و بنی عباس :

تاکنون اجمالاً با نحوه پیدایش ساسله ای بنام بنی العباس آشنا شدیم و دانستیم که اینان انسانهای جاه طلب و دنیا پرستی بودند که منافقانه قدرت را بدست گرفته و برای حفظ آن از هیچ جنایت و خیانتی خودداری نکرده و علیرغم اینکه خود را پسر عم رسول اکرمو ائمه می دانستند،اما همانند امویان دست به خون پاکترین و شریفترین انسانها همچون ائمه (ع)یا یزید و هزاران بیت المال مسلمانان ،حقوق جامعه را در راه عیش و نوشهای خود و اطرافیان ضایع نمودند.حال باید وارد موضوع اصلی این نوشتار یعنی مسئله ولایتعهد حضرت رضا(ع)شویم و ببینیم چگونه از میان سلاله ی خون ریز و سفاکی ،فردی همچون مأمون حاضر می شود خلافت و یا ولایتعهد را در اختیار دشمن و رقیب سرسخت خود قرار دهد.برای تبیین بهتر و جامع تر این موضوع لازم است به روند پیشامدهائی که منجر به قدرت رسیدن مأمون شد،بپردازیم.

امام رضا (ع)در زمان هارون:

هارون فرزند مهدی و پنجمین خلیفه ی عباسی بود که در سال 170 بعد از برادرش هادی بخلافت رسید.قبلاً با رفتار او با امام کاظم (ع) آشنا شدیم.امام رضا (ع) بعد از شهادت امام کاظم آشکارا امامت خود را اعلام نمود و ترس و ملاحظه ای از هارون نداشت ،بطوریکه یاران امام درباره جان ایشان نگران بودند.اما ایشان می فرمدو:هارون هر چه می خواهد تلاش کند او راهی بر من ندارد.

همینطور هم شد،هارون تا آخر نتوانست آسیبی به امام (ع) وارد کند.حتی روزی یحیی بن خالد برمکی به هارون گفت:این فرزند موسی بن جعفر است که نشسته و به تبلیغ خلافت و امامت خود مشغول است .هارون گفت:آیا آنچه با پدرش کردیم برای ما کافی نیست؟آیا می خواهی همه آنان را بکشم؟(1)

از جمله حوادث مهمی که امام رضا (ع)در این دوره با آن مواجه گشت ،جریان اغراض واقضیه بود.اینها عده ای از یاران امام کاظم بودند که عقیده داشتند امامت به موسی بن جعفر (ع)ختم می شود و می گفتند او نمرده بلکه زنده است و دوباره بر می گردد و قائم آل محمد است لذا امامت علی بن موسی را قبول نداشتند.

انگیزه اصلی این انحراف سردمداران اصلی این از علی بن حمزه بطائنی ،زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی .آنان مقادیر زیادی پول وجوهات از امام کاظم در اختیارشان بود اما برای اینکه اینها را نزد خود نگه دارند و تحویل علی بن موسی(ع)ندهند،امامت حضرت را مکر شدند ،امام کاظم برای جلوگیری از این انحراف تلاش زیادی انجام داده بود.بارها همین افراد را حاضر کرد و جانشین خود را مشخص نمود و از آنها برای حضرت رضا(ع) بیعت گرفت.با اینحال چنین اغراض رخ داد و امام رضا نیز سخت با آنها مقابله می کرد.

حادثه مهم دیگر حمله نیروهای هارون به مدینه است.محمد بن جعفر در مدینه بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد.هارون سپاهی بفرماندهی جلودی برای سرکوبی او به مدینه روان کرد و به او دستور داد اگر بر محمد بن جعفر دست یافت او را گردن بزند و بر خانه های علویان یورش برده و دارائی و لباس و زیور زنان را غارت کرده و حتی یک جامه برایشان باقی نگذارد .جلودی با سپاهش به خانه امام هشتم هجوم آورد.وقتی امام او را دید فرمود همه زنان در یک خانه جمع شدند و خود بر در خانه ایستاد.جلودی گفت من به دستور هارون باید وارد خانه شوم و لباس زنان را با جواهراتشان در آوردم.امام قول داد این کار را خودم می کنم و پیوسته سوگند می خورد و از او می خواست وارد خانه نشود.جلودی بالاخره آرام شد و موافقت کرد.امام بدرون خانه رفته و دارایی ،اموال و لباس و زیور زنان را جمع کرد و به او داد.

این نمونه ای از رفتار خصومت بار هارون با امام هشتم و علویان می باشد.

جریان جانشینی هارون و سرانجام او:

هارون همواره برای تعیین جانشینی خود متحیر و پریشان بود.او همانند دیگر خلفا دارای زنان و کنیزان متعدد بود و فرزندان زیادی از آنان داشت.برجسته ترین آنان ،مأمون ،امین و مؤتمن بودند.مأمون مقداری از امین بزرگتر بود و علیرغم اینکه فرد باهوش تری بود اما هارون نتوانست او را جانشین خود قرار دهد،زیرا مأمون مادرش ایرانی بود و درباریان و اطرافیان هارون میل نداشتند او بر امین که مادرش عرب بود ترجیح داده شود.بهر حال تعصبات قومی و نژادی هارون را واداشت تا امین را درسال 175

در ولایتعهد شرکت داد تا بعد از این خلیفه باشد و برای آنان در سال 186 در مراسم حج از زعما و برجستگان قوم و مردم بیعت گرفت.و بالاخره در سال 189 نیز برای فرزندش موتمن بیعت گرفت.

عاقبت هارون عازم سفری بدون حج گشت شد.همانطور که قبلاً آوردیم سرزمین خراسان در سقراط امویان و بقدرت رسیدن عباسیان نقش عمده ای داشت.لذا مورد توجه خاص بنی عباس بود و اشخاص برجسته ای بعنوان حاکم آنجا تعیین می شدند.

هارون ابتدا فضل بن یحیی برمکی را که از مقربانش بود حاکم آنجا قرار داده بود.بعد از دو سال علی بن عیسی بن ماهان را ب جای او منصوب کرد.علی خراسان ،سیستان،ماوراءالنهر ،اصفهان و تمام شرق ایران را تحت فرمان داشت.او نسبت به مردم ظلم و جور فراوانی اعمال کرد و با وضع مالیاتهای سنگین و جنایات دیگر به نارضایتی مردم از دستگاه خلافت دامن زد تا اینکه باعث شورشهایی در این مناطق شد.

منجمله طغیان رافع بن لیث بود که از طرف علی بن عیسی حاکم ماوراءالنهر بود.او خلافت هارون را رد کرد و در جنگ با علی او را مکرراً شکست داد.در سال 191 هرثمه بن اعین از طرف هارون بجای علی منصوب شد.هرثمه او را دستگیر و اموال غصبی مردم را به آنها برگرداند اما از مقابله با فتنه ی رافع بن لیث عاجز ماند و از هارون درخواست کمک کرد .آشوبهای دیگری همانند آشوب حمزه بن عبداله در سیستان و آشوب المقنع روی داد که مرتباً به مواضع حاکم منصوب از طرف هارون حمله می کردند و حاکمیت هارون را تهدید می کردند.

هارون بناچار شخصاً برای دفع این شورشها به خراسان عزیمت کرد.امین را بعنوان جانشینی در بغداد گذاشت و مأمون را بهمراه خود برد و دو سیاستمدار معروف یعنی فضل بن ربیع و فضل بن سهل نیز همراه او بودند.بعضی می گویند علت همراهی مأمون در این سفر تدبیر فضل بن سهل بود.

چون فکر می کرد اگر در این سفر هارون بمیرد ،امین قدرت را بدست می گیرد و مأمون را از ولایتعهد خلع می کند.لذا بهتر است مأمون از بغداد دور باشد تا دست امین در آن لحظه به او نرسد.

هارون در گرگان بشدت بیمار شد .او قبل از مرگش مأمون را برای انجام مأموریتی روانه مرو کرد و به فضل بن ربیع گفت :اگر من مردم لشکر خزائنی را که همراه من است به مأمون بده تا در نبرد با دشمنان در مرو موفق شود.ولی فضل بن ربیع همه آنها را با خود به بغداد باز گرداند.

سرانجام هارون الرشید بعد از 23 سال حکومت جابرانه در سال 193 در 45 یا 49 سالگی در سناباد طوس بهلاکت رسید و همانجا مدفون شد.

اختلاف امین و مأمون:



خرید و دانلود تحقیق؛ امام رضا (ع) و بنی عباس 33 ص