لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
رودکی، ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و چیرگی او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد. رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی چنگ نواز بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند. از همروزگاران رودکی مانند منجیک ترمذی (نیمه دوم سده چهارم) و یا پس از او مانند فرخی (429 ق) استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصیده هایشان را با ساز و در یکی از پرده های موسیقی می خواندند. هرکس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی دانست، از راوی می خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی، شعرش را با ساز می خواند و در آن روزگار به خنیاگری برجسته آوازه داشت.
رفته رفته آوازه رودکی به دربار سامانیان رسید و نصربن احمد سامانی (301 ـ 331 ق) او را به دربار خواند. برخی بر این گمانند که او پیش از نصربن احمد به دربار سامانیان رفته بود، در آنجا برآمد و بزرگترین شاعر دربار سامانی شد. در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آن چنان تحولی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رسانس) ایرانی می نامند. دربار سامانی با نام نژاد ایرانی و از خاندان ساسانیان، به تحکیم موقعیت سیاسی خود پرداختند. جوش و خروش ملی آغاز شده در آن دیار به گسترش و پیشرفت زبان و فرهنگ ایرانی انجامید. سمرقند و بخارا که در کشاورزی، داد و ستد و صنعت رونق یافته بودند، از مراکز مهم آن روزگار بودند. صنعت کاغذ سازی سمرقند آوازه ای جهانی یافت و فراوانی برنج، گندم و برخی فرآورده های کشاورزی زبانزد بود.
صنعت پارچه های پنبه ای، پشمی، گلیم بافی، ساختن ابزار چرمی، پرورش کرم ابریشم در بخارا به پیشرفتی چشمگیر رسیده بود. بر بستر چنین زمینه مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی، همچنین با تلاش و خردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی (330 ق) و ابوعلی محمد جیهانی (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد. دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههای دور و نزدیک بدانجا روی می آوردند. بهترین آثار علمی، ادبی و تاریخی مانند شاهنامه منصوری، شاهنامه ابوالمؤید بلخی (سده چهارم هجری)، عجایب البلدان، حدود العالم من المشرق الی المغرب در جغرافیا، ترجمه تفسیر طبری که چند تن از دانشمندان فرارود فراهم کرده اند، ترجمه تاریخ طبری از ابوعلی بلعمی، آثار ابوریحان بیرونی (440 ق) و ابوعلی سینا (428 ق) در روزگار سامانیان پدید آمدند. دانشمندان برجسته ای مانند محمد زکریای رازی (313 ق) ابونصر فارابی (339)، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و بسیاری از شاعران بزرگ مانند فردوسی (410/416 ق) در این روزگار یا متأثر از آن برآمده اند.
بزرگترین کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلی سینا آن را دید و گفت که نظیر آن را هرگز ندیده است. تأثیر این تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نیز پیدا است. رودکی فرزند چنین روزگاری است. وی در دربار سامانی نفوذی فراوان یافت و به ثروتی افزون دست یافت. نفوذ شعر و موسیقی او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
رودکی، ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و چیرگی او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد. رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی چنگ نواز بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند. از همروزگاران رودکی مانند منجیک ترمذی (نیمه دوم سده چهارم) و یا پس از او مانند فرخی (429 ق) استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصیده هایشان را با ساز و در یکی از پرده های موسیقی می خواندند. هرکس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی دانست، از راوی می خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی، شعرش را با ساز می خواند و در آن روزگار به خنیاگری برجسته آوازه داشت.
رفته رفته آوازه رودکی به دربار سامانیان رسید و نصربن احمد سامانی (301 ـ 331 ق) او را به دربار خواند. برخی بر این گمانند که او پیش از نصربن احمد به دربار سامانیان رفته بود، در آنجا برآمد و بزرگترین شاعر دربار سامانی شد. در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آن چنان تحولی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رسانس) ایرانی می نامند. دربار سامانی با نام نژاد ایرانی و از خاندان ساسانیان، به تحکیم موقعیت سیاسی خود پرداختند. جوش و خروش ملی آغاز شده در آن دیار به گسترش و پیشرفت زبان و فرهنگ ایرانی انجامید. سمرقند و بخارا که در کشاورزی، داد و ستد و صنعت رونق یافته بودند، از مراکز مهم آن روزگار بودند. صنعت کاغذ سازی سمرقند آوازه ای جهانی یافت و فراوانی برنج، گندم و برخی فرآورده های کشاورزی زبانزد بود.
صنعت پارچه های پنبه ای، پشمی، گلیم بافی، ساختن ابزار چرمی، پرورش کرم ابریشم در بخارا به پیشرفتی چشمگیر رسیده بود. بر بستر چنین زمینه مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی، همچنین با تلاش و خردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی (330 ق) و ابوعلی محمد جیهانی (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد. دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههای دور و نزدیک بدانجا روی می آوردند. بهترین آثار علمی، ادبی و تاریخی مانند شاهنامه منصوری، شاهنامه ابوالمؤید بلخی (سده چهارم هجری)، عجایب البلدان، حدود العالم من المشرق الی المغرب در جغرافیا، ترجمه تفسیر طبری که چند تن از دانشمندان فرارود فراهم کرده اند، ترجمه تاریخ طبری از ابوعلی بلعمی، آثار ابوریحان بیرونی (440 ق) و ابوعلی سینا (428 ق) در روزگار سامانیان پدید آمدند. دانشمندان برجسته ای مانند محمد زکریای رازی (313 ق) ابونصر فارابی (339)، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و بسیاری از شاعران بزرگ مانند فردوسی (410/416 ق) در این روزگار یا متأثر از آن برآمده اند.
بزرگترین کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلی سینا آن را دید و گفت که نظیر آن را هرگز ندیده است. تأثیر این تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نیز پیدا است. رودکی فرزند چنین روزگاری است. وی در دربار سامانی نفوذی فراوان یافت و به ثروتی افزون دست یافت. نفوذ شعر و موسیقی او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
فهرست مطالب :
پسته 3
●تاریخچه : 3
● طبقه بندی گیاهی 4
● پراکنش جغرافیایی 4
● مهمترین ارقام پسته 5
● سطح زیر کشت پسته درجهان 5
▪ سطح زیر کشت پسته در ایران 5
● تولید پسته در جهان 6
▪ تولید پسته در ایران 7
● عملکرد پسته در جهان 7
▪ عملکرد پسته در ایران 8
شرایط اقلیمی 8
ارزش غذائی : 9
کاشت پسته 9
● احداث باغ 10
▪ خصوصیات خاک: 10
▪ کیفیت آب: 10
▪ نمونه برداری از خاک و آب: 11
▪ تهیه نمونه خاک: 11
▪ تهیه نمونه آب: 11
● روشهای کاشت و تولید نهال 16
آفات و بیماریهای مهم پسته 29
منابع 33
پسته
●تاریخچه :
پسته گیاهی است که از دیرباز در نقاط مختلف ایران مورد کشت و پرورش قرار میگرفته است. جنگلهای وحشی و خودروی پسته در ناحیه شمال شرقی ایران و نواحی هم مرز با ترکمنستان و افغانستان پیشینه ای باستانی دارد و تصور می رود که درخت پسته حدود ۴-۳ هزار سال قبل درایران اهلی شده و مورد کشت وکار قرارگرفته است.
اولین ارقام پسته در ایران حاصل پرورش و اهلی کردن درختان پسته وحشی بوده است که تعداد این ارقام بسیار محدود و شکل ظاهری آن با محصول پسته خودرو شباهت داشته است.کم کم بر اثر پیوند و جابجائی این ارقام و توجه باغداران از نظر درشتی دانه های پسته تا حدودی تحول ایجاد شده و ارقام جدیدی بوجود آمده است.
پسته گیاهی نیمه گرمسیری از خانواده Anacardiacaeوجنس Pistacia است که در سال ۱۷۳۷میلادی توسط لینه نامگذاری شده است .
مسعودی مورخ وجهانگرد قرن چهارم هجری قمری در کتاب مروٌج الذٌهب ومعادن الجوهر نوشته است :"چون آدم ازبهشت بیرون شد مشتی گندم وسی شاخه از درختان بهشت همراه داشت که از آن جمله ده میوه پوست دار بود :بادام،فندق،پسته ".
محمد ابن جریر طبری (قرن سوم هجری قمری )پیدایش پسته رابا استقرارحضرت آدم درکره زمین هم زمان دانسته و نوشته است :"گویند میوهایی که خداوند هنگام هبوط به آدم داد سی جور بود ده نوع میوه پوست دار،ده نوع میوه هسته دار وده نوع میوه بی پوست وبی هسته .میوه های پوست دار شامل :گردو،بادام،وپسته و...".
درتورات نیز از پسته سخن به میان آمده است.در باب ۴۳از سفر پیدایش گفته شده است که "یعقوب هنگام فرستادن فرزندانش به دربار یوسف حاکم مصر توصیه می کند که از محصولات سرزمین خود به عنوان ارمغان برایش ببرند".درزمره ی این پیشکش ها از عسل،کتیرا وپسته نام برده شده است .
در باره ی محل پیدایش پسته،منابع مختلف نظرهای گوناگون بیان می کنند:یک نویسنده فرانسوی آن را بومی ایران ، عربستان و سوریه دانسته است.دانشنامه بریتانیکا پسته را بومی ایران می داند دانشنامه آمریکانا پسته را از آسیای غربی می داند. لاروس آن را به آسیای صغیر نسبت می دهد،در کتاب دانشنامه فارسی خاورمیانه ونواحی مدیترانه ودر کتاب المنجد از ترکستان به عنوان زادگاه پسته یاد کرده اند.
● طبقه بندی گیاهی
پسته گیاهی نیمه گرمسیری از خانواده Anacardiacaeوجنس Pistacia است که در سال ۱۷۳۷میلادی توسط لینه نامگذاری شده است .
▪ پس دارای یازده گونه است که عبارتند از:
پسته خوراکی P.vera بنه P.mutica چاتلانقوش،P.mexicano ، P.lentiscus، P.integerrima، P.chinesis .palaesting، P.kinjuk ،P.atlantica ،P.texano، P.terbinthus که در ایران تا کنون سه گونه نخست شناخته شده است .
ازاین گونه ها P.vera اهلی است وارزش اقتصادی دارد واز بقیه گونه ها به عنوان پایه یا به عنوان گیاه زینتی استفاده می شود .در بیش از ۹۹درصد از باغ های پسته ایران ،از گونه p.vera به عنوان پایه استفاده شده است .پسته درختی دو پایه و خزان کننده است .گل های نر اواسط تا اواخر فروردین و گل های ماده چند روز بعد بصورت خوشه ظاهر می شوند که براساس شرایط آب وهوایی هر منطقه وزمان ظاهر شدن متفاوت می باشد.
درخت پسته از۷تا۹سالگی به بار می نشیند،این درخت دمای ۴۵درجه بالای صفر و۲۵درجه زیر صفر را تحمل می کند.پسته گیاهی مقاوم به خشکی وکم آبی است وبعد از خرما مقاوم ترین درخت در برابر شوری است .
● پراکنش جغرافیایی
پیدایش پسته را در ایران به۴تا۵هزار سال پیش نسبت می دهند ومی گویند از ایران به دیگر مناطق جهان برده شده است.برتولدلوفر ایران شناس آمریکایی می گوید :نام درخت پسته در زبان های یونانی ،لاتین ،زبانهای اروپایی ،عربی،ترکی،روسی ، ژاپنی و دیگر زبانها از نام ایرانی این این درخت گرفته شده است .درپارسی قدیم نام این درخت پیستاکو ،درپارسی میانه (پهلوی) پیستاک بوده وبعدها به پسته تبدیل شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
تاریخچه نوغانداری
کرم ابریشم از زمانهای قدیم در مشرق ، مغرب و شرقی آسیا در روی درختان توت بطور وحشی زندگی میکرد ه و از برگهای درخت توت تغذیه می نمود . در مورد اهلی شدن کرم ابریشم در زمانهای قدیم داستانهائی نقل شده است و آنچه مسلم است این حشره اولین بار در چین اهلی شد و میگویند در حدود 4600 سال پیش یکی از ملکههای چینی بنام سی لین شی ضمن گردش در جنگل بروی شاخه ها و برگهای درختان توت متوجه تارهای نازکی شدکه کرم ابریشم تندیده بود ملکه با جمع آوری این تارها و بافتن آنها پارچهای نازک و لطیفی تهیه کرد که تا 3000 سال فقط در انحصار دربار چین قرار داشت بطور کلی پرورش کرم ابریشم مختص اعیان و اشراف و شاهزادگان چین بود و افتخاری برای آنان محسوب می شد و اسرار پرورش کرم ابریشم به هیچ وجه افشاء نمی گردید . تا اینکه در سال 416 میلادی شاهزاده خانم چینی که با امیر ختن ازدواج کرده بود شیوه پرورش کرم ابریشم را به مردم ختن آموخت و این شیوه در این کشور متداول گردیده .
در بعضی از کتابهای قدیمی نیز ذکر شده که در مناطق ساحلی در یای خزر پرورش کرم ابریشم معمول بوده است منجمله ماسون محقق روسی معتقد است که پرورش کرم ابریشم قبل از قرن شیشم در ناحیه مرو معمول گشت و از آنجا به گرگان و سواحل جنوبی در یای خزر ( مازندران و گیلان ) نفوذ کرد .
بیشتر محققان معتقدند که در فاصله قرن ششم و دهم میلادی نوغان داری رفته رفته از مرو به گرگان و از آنجا به طبرستان و دیلم و گیلان و دیگر نواحی مجاور کرانه جنوبی در یای خزر رخنه کرد . برخی تصور می کنند پرورش کرم ابریشم در قرن یازدهم میلادی در گیلان متداول شده باشد در سال 1638 میلادی بنا به گفته آدم اولیاریوس در گیلان 8000 عدل ابریشم بدست می آمد و در سال 1671 میلادی به گفته شادرن 10000 عدل حاصل می شده ( و کفته اولیا ریوس هر عدل 216 فونت و 6 فونت یک من تبریز ) از آغاز قرن هیجدم میلادی صنعت نوغانداری گیلان رفته رفته به سستی گرائیده و مقدار محصول ابریشم به 32330 من تبریز تنزل کرد و در اوایل همین قرن بود که در فرانسه بیماری نا معلومی در کرم ابریشم پدیدار شد و محصول پیله رو به کاهش گذاشت و البته این بیماری به ایران نیز کشیده شد و بعدها بر اثر مجاهدت دانشمند معروف فرانسه لویی پاستور ریشه این بیماری کشف گردید . بنابراین پاستور نه تنها با کشف علمی خود خدمت بزرگی به عالم بشریت کرد بلکه با کشف علمی پبرین به عنوان ناجی نوغان نیز شناخته شد . به هر حال در زمان صفویه کار نوغان و تهیه ابریشم در ایران رونق فراوانی داشته و ابریشم خام از ایران به ممالک اروپایی صادر میشده و بعد در قرن نوزدهم اندکی نوغانداری در گیلان ترقی نمود و پس از نشیب فرازها در سال 91/1890 مقدار ابریشم خام گیلان به حدود 70000 من تبریز رسید و سپس بر اثر شیوع بیماری پبرین در ایران مجدداً دوران سقوط را پیمود از آن پس وارد کردن تخم نوغان موسون از بیماری از اروپا و ترکیه عثمانی و ژاپن آغاز و بار دیگر پیشرفتی در صنعت نوغان حاصل گردید .
تخم نوغان های وارداتی از طریق بازرگانان ایرانی و تجار خارجی مقیم ایران وارد و در واحدهای پرورش کرم ابریشم می رسید و سپس محصولات فراوردهای تخم نوغان مجدداً از طریق همان تجار به کشورهای خارجی صادر میگردید .
این روش سالیان متمادی ادامه یافت تا آنکه انحصار تولید و تجارت تخم نوغان در زمان قاجاریه برای یک دوره طولانی 50 ساله که محتشم السلطنه واگذار گردید واین شخص برای اداره امور اقدام به تاسیس موسسه نوغان نمود از این زمان به بعد تهیه تخم نوغان در داخل و واردات آن تحت نظر مستقیم موسسه مزبور بوده است موسسه نوغان دراین زمان با وجود استفاده از تجارت و مهارتهای متخصصین در امور اجرائی به نتایج ثمر بخش نرسید از این زمان تا سال 1300از تهیه تخم نوغان طرفنظر شد و موسسه نوغان فعالیتهای خود را تنها به بازرسی تخم نوغان های وارداتی که فاقد بیماری مسری باشند منحصر نمود.
بارها اقداماتی برای تهیه نوغان در ایران صورت گرفته که در مراحل اولیه با نا کامی روبرو میشد در صورتیکه دراین زمان میزان تخم نوغان به 100هزار جعبه میرسید که تا اینکه در حدود سال 1315کار تهیه تخم نوغان در ایران به موفقیت هائی نائل شد ودر همین زمان هم کار خانه حریربافی چالوس ایجاد گردید هدف از تاسیس این کارخانه توسعه پرورش تخم نوغان و کرم ابریشم در سطح کشور تولید انواع منسوجات ابریشمی برای مصرف داخل و صدور مازاد آن بخارج بود ایجاد این کارخانه و بهره گیری از آن مصادف با شروع جنگ جهانی دوم و ساخت الیاف مصنوعی بود و از آنجائیکه قیمت منسوجات تهیه شده از الیاف مصنوعی حدود 5برابر کمتر از قیمت پارچه های بافته شده از ابریشم طبیعی بود کارخانه مزبور نا گزیربه متوقف ساختن فعالیت های خود شد . در همین زمان برای اینکه کیفیت پیله بهبود پیدا کند موسسه نوغان موفق شد کلیه تخم نوغان های وارده به کشور تحت کنترل درآورده و از ورود تخم نوغان مریض به کشور جلوگیری کند لیکن با وجود کمک های متخصصان فرانسوی و یونانی و همچنین کار شناسان ایرانی نتوانست تخم نوغان های مرغوب و مطابق با استانداردهای خارجی تولید کرده و اصولا پرورش در این زمان به نوغانداران آموزش داده شد .
این موسسه (موسسه نوغان ) تا سال 1352به عناوین گوناگون نام گذاری و تحت نظر وزارت خانه های مختلف بکار خود ادامه داد تا سال 1352اداره نوغان تحت عنوان شرکت پیله ور به سازمان گسترش و نو سازی صنایع ایران ملحق گردید وشرکت مزبور فعالیت تولید و واردات تخم نوغان و پیله ابریشم و توزیع آن و همچنین سرپرستی کارخانه ابریشم کشی رشت را نیز بعهده داشت تا زمانیکه بعد از انقلاب در سال 1359به تصویب شورای انقلاب اسلامی ،قسمت کشاورزی پیله ور با دو شرکت جدیدی که در سال 1352 به نام های شرکت ابریشم گیلان و مجتمع ابریشم تاسیس گردیده بود ادغام که هرکدام امکانات فنی چندی که در اختیار داشتند تشکیل شرکتی بنام شرکت ابریشم ایران دادند که شرکت جدید تنها شرکتی است دولتی که کلیه فعالیتهای مربوط به ابریشم را زیر نظر دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
جامعه شناسی آموزش وپرورش
جایگاه درس
درس جامعه شناسی آموزش و پرورش یکی از دروس اصلی رشته علوم تربیتی است که در هر دو گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دبستانی و پیش دبستانی معادل 3واحد درسی است.
در نظام آموزش و پرورش ایران،درس جامعه شناسی آموزش و پرورش از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
دلایل چندی مثل شمار اندک واحدهای این درس و ... براین واقعیت گواهی دارند.
اهداف درس
هدف کلی
هدف کلی درس آشنایی دانشجویان رشته علوم تربیتی با ضرورت و اهمیت جامعه شناسی در آموزش وپرورش ونقش و اهمیت آن در نظام آموزشی است .
اهداف رفتاری درس
دانشجو بعد از مطالعه درس باید بتواند سوالات زیر را پاسخ گوید:
ضرورت آموزش جامعه شناسی آموزش و پرورش راتوضیح دهد؟
رابطه آموزش و پرورش وتغییر اجتماعی را شرح دهد؟
رویکردهای جامعه شناختی به آموزش و پرورش را نام برده و توضیح دهد؟
چگونگی پیدایی و تحول رشته جامعه شناسی آموزش و پرورش را توضیح دهد؟
رویکردهای نوین در جامعه شناسی آموزش و پرورش رابیان کند؟رویکرد سیستمی به جامعه شناسی آموزش و پرورش را تحلیل کند ؟
فصل یکماهداف رفتاری فصل اول
دانشجو بعد از مطالعه فصل باید به سوالات زیر پاسخ گوید:
محتوا و روش جامعه شناسی را توضیح دهد؟
جامعه شناسی آموزش و پرورش را توضیح دهد؟ اصول جامعه شناسی آموزش و پرورش را نام برده و مختصر توضیح دهد؟
پیشگفتار:
در برنامه ریزی آموزشی دانشگاه های ایران درس جامعه شناسی آموزش و پرورش اهمیت و اعتبار چندانی ندارد .
این درس به عنوان 3 واحد در رشته علوم تربیتی تدریس می شود.
بیش از یک قرن است که امیل دورکیم ضرورت مطالعه جامعه شناسی آموزش و پرورش رامطرح ساخته است.امروزه جامعه شناسی آموزش و پرورش یک شاخه تخصصی در رشته جامعه شناسی محسوب می شود.
نیاز به مطالعات جامعه شناسی در آموزش وپرورش کشور ما به شدت محسوس است.در این راستا همکاری مشترک جامعه شناسان ومتخصصان آموزش وپرورش می تواند راه را برای پژوهشگران هموار سازد.
پیشگامان جامعه شناسی آموزش و پرورش درایران
استاد دکتر غلامحسین صدیقی
دکتر عیسی مهدوی
دکتر غلام عباس توسلی
دکتر شاپور راسخ
استاد دکتر امیرحسین آریانپور دکتر منوچهر افضل دکتر علی محمد کاردان دکتر احسان نراقی
فصل اول
مقدمه
آموزش و پرورش فراگردی از گهواره تا گور است.
آموزش و پروش یک پدیده ی اجتماعی است.
آموزش و پرورش مورد مطالعه جامعه شناسی است.
جامعه شناسی به زبان ساده ،مطالعه پدیده های اجتماعی است
علاوه بر جامعه شناسی،رشته های دیگر علوم اجتماعی و رفتاری نیز با زندگی گروهی و اجتماعی انسان سروکار دارند
فهم درست تر و سنجیده تر رفتار انسان در موقعیت های اجتماعی مستلزم استفاده از رویکردهای میان رشته ای یا چند رشته ای است
Interdisciplinary= میان رشته ای
Multi-disciplinary= چند رشته ای
محتوا و روش جامعه شناسی