لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد کاشمر
عنوان :
طـراحـی تخصصی صفحات وب
استاد راهنما :
جناب آقای مهندس عباسی
ارائه دهنده :
احسان حاملی
زمستان 1386
طراحی صفحات اختصاصی
وب سایت آموزشی
دوره های آموزشی
این صفحه شامل دو قسمت می باشد : مشخصات دوره ها و نکات لازم
قسمت اول مشخصات دوره ها شامل نام دوره, طول دوره, تاریخ شروع, هزینه دوره و توضیحات می باشد و با هر مرتبه کلیک دکمه Add رویه AddTextEdu فراخوانی می شود که 5 پارامتر از نوع TEdit دارد و معادل مشخصات دوره می باشند. با فراخوانی این رویه اطلاعات وارد شده برای هر قسمت به ترتیب در آرایه های Title, Name, Date, MarkMو Textکه از نوع String هستند ذخیره می شوند البته در صورتی که هر کدام از مشخصات فوق تعیین نشده باشد آن محل از آرایه با رشته تهی مقدار دهی می شود.
بعد از مقدار دهی آرایه ها اندیس آنها ) ( i افزایش می یابد و فیلدهای مربوطه برای ورود اطلاعات بعدی پاک می شود.
در قسمت دوم (نکات لازم) می توان هر چند نکته مورد نظر را درباره دوره های آموزشی وارد کرد با ورود هر نکته باید دکمه Add کلیک شود به این ترتیب هر نکته در آرایه ای به نام Point از نوع String ذخیره می شود. البته می توان از طریق دکمه تنظیم قلم مشخصات متن مورد نظر مانند سایز, رنگ, نوع و غیره را تعیین نمود.
در قسمت طراحی صفحه دوره های آموزشی با استفاده از یک رویه ابتدا با توجه به تعداد دوره ها که توسط متغیر ) ( i نگهداری می شود جدول مربوطه پر می گردد که برای این کار از یک حلقه While استفاده شده است و برای اینکه طراحی زیباتر شود برای سطرهای جدول دو رنگ در نظر گرفته شده است , به همین علت دستورات ایجاد سطرهای جدول در حلقه While دوبار تکرار شده است که هر مرتبه یک رنگ برای سطر جدول انتخاب شده است و پس از ایجاد هر سطر جدول اندیس حلقه یک واحد افزایش می یابد . البته قبل از اجرای دستورات ساخت سطرهای جدول در قسمت دوم متغیر حلقه با تعداد دوره های آموزشی مقایسه می شود که اگر متغیر حلقه برابر تعداد دوره های آموزشی یا از آن بزرگتر است کنترل از حلقه خارج شود .
بعد از اتمام ساخت جدول با توجه به تعداد نکات وارد شده یا به عبارتی تعداد اعضای آرایه Point که توسط متغیر (n) نگهداری می شود قسمت دوم صفحه دوره های آموزشی طراحی می شود که ابتدا یک سطر با عنوان (نکات) داریم و سپس نکات مورد نظر در صفحه قرار می گیرد. برای قرار دادن نکات در صفحه از رویه ReplaceText استفاده می شود در این رویه ابتدا فونت صفحه با توجه به مشخصات قلم که تعیین شده است تنظیم می شود و سپس متن درج می گردد .
مقالات
اگر این صفحه از وب سایت نوع آموزشی انتخاب شده باشد می توان با وارد کردن اطلاعات لازم آن را در وب سایت خود مشاهده کرد. در این صفحه عنوان, تاریخ و متن مقالات باید مشخص شود که هر مرتبه بعد از تعیین اطلاعات باید دکمه Add کلیک شود. به این ترتیب با فراخوانی رویه AddText که شامل 3 پارامتر است دو پارامتر از نوع TEdit و یک پارامتر از نوع TMemo, اطلاعات مشخص شده به ترتیب در آرایه های Title, Date و Text که از نوع String هستند ذخیره می شود البته در صورتی که هر کدام از مشخصات فوق تعیین نشده باشد آن محل از آرایه با رشته تهی مقدار دهی می شود
بعد از مقدار دهی آرایه ها اندیس آنها ) ( i افزایش می یابد و فیلدهای مربوطه برای ورود اطلاعات بعدی پاک می شود.
در قسمت طراحی صفحه مقالات با توجه به تعداد مقالات که توسط متغیر ) ( i نگهداری می شود ابتدا یک حلقه For عنوان و تاریخ مفالات را در قسمت بالای صفحه درج می کند که عنوان مقالات لینکی است به متن آنها . سپس سطری با عنوان (متن مقالات) خواهیم داشت و بعد از آن متن مقالات قرار دارند که این قسمت صفحه هم توسط یک حلقه For پیاده سازی می شود. با توجه به اینکه می توان برای متن مقاله قلم را به دلخواه تنظیم نمود برای قرار دادن متن ها در صفحه از رویه ReplaceText استفاده می شود در این رویه ابتدا فونت صفحه با توجه به مشخصات قلم که تعیین شده است تنظیم می شود و سپس متن درج می گردد. در انتهای متن هر مقاله لینکی به موضوع مقاله قرار دارد.
صفحه خودآزمایی/ نمونه سوالات
این صفحه, صفحه دیگری از وب سایت نوع آموزشی است که اگر انتخاب شده باشد می توان با وارد کردن اطلاعات لازم آن را در وب سایت خود مشاهده کرد. بعد از تعیین عنوان صفحه, عنوان هر خودآزمایی باید مشخص شود و سپس سوالات و جوابهای هر آزمون تعیین می شود که بعد از وارد کردن اطلاعات مربوط به هر سوال و جواب باید دکمه Add کلیک شود به این ترتیب با فراخوانی رویه AddText اطلاعات عنوان خودآزمایی, سوال و جواب در آرایه های Title, Date و Text ذخیره می شود البته با این شرط که فیلدهای مربوطه خالی نباشد در غیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
ارائه آمار و ارقام تحلیلی از تولید گیاهان زراعی تراریخته در جهان
گیاهان زراعی تراریخته (ترانسژنیک) از جمله محصولات بیوتکنولوژی نوین هستند که پیشبینی میشود انقلاب عظیمی در کشاورزی بهوجود آورند. بنابراین کشورهای مختلفی در جهان نسبت به توسعة کشت این گیاهان اقدام نمودهاند. هدف از این مقاله بررسی وضعیت کشت جهانی گیاهان زراعی تراریخته از سال شروع به توسعة آنها (۱۹۹۶) تا آخرین آمار معتبر منتشر شده (۲۰۰۳) از زوایای مختلف است. امید است که این مطلب مورد توجه مسئولان مختلفی واقع شود که در رابطه با توسعه و یا عدم توسعة این گونه گیاهان تصمیمگیری مینمایند:
مقدمه
گیاهان زراعی تراریخته، گیاهانی شبیه به همتای طبیعی خود هستند، با این تفاوت که با استفاده از دستکاری ژنتیکی، در یک یا چند صفت ویژه نسبت به نوع طبیعی خود برتری دارند. کشت این گیاهان منافعی را برای تولیدکنندگان (کشاورزان) و مصرفکنندگان در بردارد؛ بهعنوان مثال، علاوه بر اینکه محصول بیشتری عاید تولیدکننده می شود، مواد شیمیایی کمتری (آفت کش یا علف کش) نیز مصرف می شوند. مصرف کننده نیز مواد غذایی ایمن تری را در نتیجة کاهش استفاده از مواد شیمیایی در تولید محصولات کشاورزی، مصرف خواهد کرد. تاکنون محصولات تراریخته در گیاهان مختلفی در جهان تولید شدهاند که از آنجمله می توان موارد زیر را نام برد:
سویا، برنج، ذرت، جو، پنبه، سیبزمینی، کلزا، سیبزمینی شیرین، گوجهفرنگی، کدو، چغندرقند، پاپایا، سیب، انبه، موز، آناناس و نارگیل.
نقش گیاهان زراعی تراریخته در رفع نیاز غذایی بشر
گزارش برنامة جهانی غذا در سال 2003 نشان داد که به تعداد افرادی که در جهان دچار سوء تغذیه هستند، 25میلیون نفر افزوده شده و از 815میلیون نفر به 840میلیون نفر رسیده است. در چنین شرایطی، نیاز به تولید مواد غذایی بیشتر، بیش از پیش احساس میشود و بیوتکنولوژی و بهخصوص کشت گیاهان زراعی تراریخته میتواند از طرق زیر در تأمین غذای میلیونها نفر انسان مؤثر باشد:- افزایش محصول گیاهان زراعی و در نتیجه تولید غذای بیشتر در جهان؛- حفظ تنوع زیستی بهعنوان یک فاکتور مهم در تولید محصول بیشتر؛- افزایش پایداری محصول در برابر تنشهای زنده و غیرزنده؛ - ایجاد منافع اقتصادی و اجتماعی برای جوامع مختلف و در نتیجه، کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه.
سطح زیر کشت گیاهان زراعی تراریخته در جهان در سال 2003
در سال 2003، 7,67میلیون هکتار (167میلیون ایکر) از اراضی کشاورزی جهان به زیر کشت گیاهان زراعی تراریخته رفت که 3درصد نسبت به سال 2002 بیشتر شد و به حدود 15درصد از کل اراضی زیر کشت دنیا رسید. این آمار و ارقام، 3میلیون هکتار سویای تراریختهای را نیز شامل میشود که برای اولین بار در سال 2003 در کشور برزیل مجوز کشت دریافت کرد. نمودار 1 سطح زیر کشت گیاهان زراعی تراریخته را از سال 1996 تا 2003 نشان میدهد.
/نمودار 1. سطح زیر کشت گیاهان زراعی تراریخته را از سال 1996 تا 2003 (میلیون هکتار) آمارها نشان میدهد که از سال 1996 که گیاهان تراریخته برای اولینبار در مقیاس وسیع کشت شدند تا سال 2003، سطح زیر کشت این گیاهان در جهان مرتباً در حال افزایش بوده است؛ بهطوریکه سطح زیر کشت در سال 2003 تا 40 برابر نسبت به سال 1996، افزایش داشته است و از 7,1میلیون هکتار در سال 1996، به 7,67میلیون هکتار در سال 2003 رسیده است. همچنین، تعداد کشورهای کشتکنندة این گیاهان در سال 2003 نسبت به سال 1996، به بیش از دو برابر رسیده است.
وضعیت توزیع گیاهان زراعی تراریخته در کشورهای صنعتی و در حال توسعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
واحد گرگان
عنوان:
آموزش بزرگسالان
استاد:
سرکار خانم دکتر خواجه وند
دانشجو:
نفسیه شیخ نژاد
رشته آموزش ابتدایی ـ گروه ب ساعت 9:30
پاییز 88
فهرست مطالب
مقدمه 1
وضعیت آموزش در آغاز قرن بیستم 2
افزایش تقاضا برای آموزش 2
گستره برداشت ها 4
تعریف آموزش بزرگسالان 4
تعریف مورد نظر ما 4
آموزش غیر رسمی 4
تعریف آموزش غیر رسمی 5
ویژگیهای آموزش غیر رسمی 5
آموزش مداوم 6
تعریف آموزش مداوم 6
آموزش مادام العمر (Life long Education) 6
سوادآموزی یا آموزش سواد 7
برخی هدفهای ویژه آموزش بزرگسالان 8
آموزش بزرگسالان 9
مفاهیم بزرگسالی 10
ویژگیهای روان شناختی بزرگسالان 12
ظرفیت یادگیری بزرگسالان 12
نقش انگیزه در یادگیری بزرگسالان 13
انگیزه و تصور فرد از خود 13
عوامل مؤثر در تصور فرد از خود 13
تاثیر دوگانه اضطراب و هیجان در یادگیری 14
عوامل فرهنگی و یادگیری بزرگسال 14
توصیههای مهم 14
روشهای آموزش بزرگسالان 14
روش ها از دیدگاه اول 15
مفاهیم بی سوادی 15
روشهای آموزش بزرگسالان 16
عوامل مؤثر در انتخاب روش ها 17
انتخاب و به کارگیری روش 17
روشهای مؤثر از جهت عملی 17
نحوه یافتن روش مناسب یاددهی - یادگیری 19
برنامه ریزی آموزش بزرگسالان 19
برنامه ریزی آموزش بزرگسالان 20
تفاوت برنامه ریزی آموزش بزرگسالان 20
راهبردهای برنامه در آموزش بزرگسالان 21
فلسفة آموزش بزرگسالان 21
نتیجه گیری: 23
منابع و مواخذ: 24
مقدمه
مطالعه آموزش بزرگسالان مرتباً اهمیت بیشتری مییابد، زیرا آموزش حرفهای مربیان بزرگسالان در بریتانیای کبیر و دیگر کشورها جهان روندی رو به افزایش دارد؛ اما تعداد معدودی از کنتابهای موجود دانشجویان را با زمینهای گستردهتر از این موضوع آشنا میسازد.
تامین آموزش و پرورش برای بزرگسالان بدان سبب ضرورت دارد که انسانها و جامعه کنونی ما وضعیت خاصی دارد.
در جامعه ملاحظات متعددی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. از آن جمله میتوان به تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، منسوخ شدن دانش فنی بدان دلیل است که اگر افراد با این دانش کار کنند، نمیتوانند پیشرفت نمایند. افزایش اوقات فراغت و افزایش عده کسانی که به سن کهنسالی میرسند و لزوم تلاش برای رسیدن به جامعهای مردمی اشاره کرد.
افزون بر اینکه انان نیاز اساسی به یادگیری دارد، مادام العمر در حال یادگیری است و تامین آموزش و پرورش در تمام طول حیات او وسیلهای برای ارضای این نیاز اساسی است.
آموزش بزرگسالان را نباید یک آموش تجملی برای معدودی انسان استثنائی دانست. همچنین نمیتوان آن را موضوعی تلقی کرد که فقط زمان کوتاهی از اوایل جوانی انسان را شامل میشود، بلکه باید آن را یک ضرورت همیشگی ملی و یک بخش ناگسستنی از تمدن انسان دانست و به همین امری همگانی و مادام العمر است (اسمیت، 1999).
کاملاً عادی است که بگوییم آموزش و پرورش نباید در هنگام فراغت از تحصیل انسان متوقف شود. عادی بودن این نکته در آن است که هدف سازمان مدرسه، اطمینان از ادامه یادگیری با سازماندهی تواناییهایی است که انسان را تضمین میکند. تمایل به یادگیری از خود زندگی و تبدیل شرایط زندگی به گونهای که همه مردم در فرآیند زیستن یاد هم بگیرند، ظریفترین دستاورد تعلیم و تربیت است (دیوئی، 1916).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
آلمان و آموزش و پرورش در آن
نظام آموزشی در آلمان
تحصیلات پایه
آموزش ابتدایی در اکثر استانها ، باستثناء مدارس برلین و براندِنبرگ (6 سال)، 4 سال بطول میانجامد. سیستم آموزش در مدارس متوسطه (کلاس 7/5 تا 13/12) به رشته های گوناگون تقسیم میشود و به فارغ التحصیلان هردوره مدرک رسمی اعطاء میگردد. برنامه تحصیلی هنرستانها (کلاس 11/10 ببالا) به اخذ گواهینامه تحصیلات عمومی میانجامد. نظام آموزش عمومی و حرفه ای شامل دبیرستانهای عمومی، مدارس ویژه معلولین و عقب افتادگان ذهنی و هنرستانهای تمام وقت و پاره وقت (کلاس 11/10 ببالا) است. مدارس متوسطه عمومی برای تامیین خدمات آموزش اجباری به 4 گروه تقسیم شده است. حوزه فعالیت (تک دوره ای یا چند دوره ای بودن) دبیرستانها توسط مراجع استانی تعیین میشود. تحصیلات متوسطه جزو نظام آموزش اجباری بشمار میرود و برای همگان رایگان است. کتب و سایر ملزومات بطور رایگان یا بصورت امانتی در بین محصلین توزیع میشود. از کلاس 10 ببالا، محصلین کم بضاعت از انواع و اقسام مساعدتها (بورسیه) بهره مند میگردند.
تحصیلات عالی
مراکز آموزش عالی دولتی و خصوصی به 3 گروه – دانشگاه و مراکز آموزش عالی دانشگاهی (مدارس عالی فنی/ دانشگاههای فنی ، مدارس تربیت معلم )، کالج هنر و موسیقی و دانشگاههای علوم کاربردی - تقسیم میشود. از دهه 90 میلادی، ساختار برنامه های تحصیلی در مقطع آموزش عالی دستخوش اصلاحات بنیادین شده است. اصلاحات شامل تجدید نظر در مواردی چون طول مدت تحصیل و تفکیک دوره های حرفه ای از دوره های آکادمیک است. یکی از اولویتها در برنامه اصلاحات، توسعه دانشگاههای علوم کاربردی جهت پوشش دوره های پژوهشی و تکنولوژیکی است. با به اجرا درآمدن اصلاحات اخیر در قانون آموزش عالی دولت مرکزی (مصوب 1998 و 2002)، بر دامنه اختیارات مراجع استانی افزوده خواهد شد (جهت انطباق با شرایط جدید،اصلاحات در مقررات محلی از هم اکنون آغاز شده است). از طریق اعطاء اختیارات تام و دامن زدن به رقابت تنگاتنگ، امید است راندمان مراکز آموزش عالی بمیزان قابل ملاحظه ای بهبود یابد. ساختار پرسنلی و ضوابط گزینش نیرو نیز مشمول اصلاحات سال 2002 میباشد. آکادمی های حرفه ای از دیگر انواع مراکز آموزش عالی در کشور بشمار میروند. این مراکز تابع سیستم دو منظوره فنی و حرفه ای در مقطع آموزش عالی میباشند. مدرک رسمی دوره ها مشمول مقررات اتحادیه اروپا در خصوص فعالیتهای آموزش عالیست (قطعنامه کنفرانس 1995 وزراء آموزش و پرورش و امور فرهنگی استانها) و به قبول شدگان در آزمون نهایی اعطاء میشود.
مراحل تحصیلی
مرحله اول دانشگاهی: دانشگاههای علوم کاربردی (دیپلم عالی/ لیسانس): برگزار کننده دوره های دیپلم عالی در رشته های مهندسی، اقتصاد، مددکاری، مدیریت عمومی و حقوقی و بهداشت و درمان. مدرک دیپلم عالی به قبول شدگان در آزمون دیپلم عالی (بعنوان مثال، دیپلم عالی مهندسی ). مدرک رسمی دانشگاههای علوم کاربردی دارای پسوند اِف.اِچ (مخفف نام مرکز به آلمانی) است. براساس ضوابط مربوط به زمان دوره ها ، هر دوره رسمی در دانشگاههای علمی و کاربردی باید ظرف 8 نیمسال (2 نیمسال = 1 سال تحصیلی) تکمیل شود (شامل 1 یا 2 نیمسال آموزش عملی). موفقیت در آزمون نهایی جواز ورود به جامعه حرفه ای مورد نظر است. بعضی از دانشگاههای علوم کاربردی، همانند آکادمیهای حرفه ای، به دوره های حین اشتغال نیز روی آورده اند (بالاخص در رشته های مهندسی و مدیریت بازرگانی). ایندوره ها اصطلاحا دوره های تحصیلی 2 منظوره مینامند. داوطلبین به امر آموزش یا هر حرفه دیگر اشتغال دارند. دانشگاههای علوم کاربردی در مقطع کارشناسی (منتهی به لیسانس ) و کارشناسی ارشد (منهی به فوق لیسانس) نیز دانشجو میپذیرند. سیستم فارغ التحصیلی جدید (1983) مکمل سیستم کاردانی (دیپلم عالی) مرسوم در دانشگاههای علوم کاربردی است. دانشگاهها: برگزار کننده دوره های کارشناسی (عموما 2 سال) و کارشناسی ارشد. در پایان مقطع کارشناسی، فارغ التحصیلان به دریافت دیپلم کارشناسی - که جواز عبور به مقطع کارشناسی ارشد خواهد بود – نائل میگردند (مدرک رسمی صادر نمیشود). در سال 1998 (1377)، سیستم جدید تحصیلات پیوسته (لیسانس) برای نخستین بار در دانشگاه به اجرا در آمد. دوره ها حداقل 3 سال (حداکثر 4 سال) بطول میانجامد و اکثر فارغ التحصیلان جذب بازار اشتغال میشوند. مرحله دوم دانشگاهی (فوق لیسانس): در مقطع کارشناسی، آموزشها وارد مرحله تخصصی تر میشود و تمامی دوره ها به آزمون نهایی ختم میگردد. دروه کارشناسی ارشد حداقل 5 نیمسال بطول میانجامد و فارغ التحصیلان به دریافت دیپلم کارشناسی ارشد نائل میایند. مدرک لیسانس فقط توسط دانشگاه صادر میشود (عموما در رشته های هنر و انسانی) و منوط به قبولی در آزمون تخصصی است. برنامه آموزش یا حول 2 گرایش اصلی و یا ترکیبی از 1 گرایش اصلی با 2 گرایش فرعی دور میزند. فوق لیسانس نخستین مدرک رسمی دانشگاهی بشمار میرود و فقط تحت 1 عنوان (مشترکا برای تمامی رشته ها) صادر میشود. در دوره های جدید پیوسته، مقطع کارشناسی (منتهی به لیسانس) 3-4 سال و مقطع کارشناسی ارشد (منتهی به فوق لیسانس) 2-1 سال بطول میانجامد. مرحله سوم دانشگاهی (دکترا):دوره دکترا فقط در دانشگاهها برگزار میشود. پذیرش فارغ التحصیلان دوره های رسمی دانشگاههای علوم کاربردی محدود به ضوابط خاص است. مقطع دکترا – برای فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی (دارندگان دیپلم کارشناسی ارشد/ فوق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
"فارس" در لغت
چند سالی ست که واژه و مفهوم «فارس» در بازار اهل سیاست و نظریه پردازان بخشی از طیف «چپ» دگماتیک (۱) و نیزبسیاری از نژادپرستان و قبیله گرایان ایرانی رونق یافته و در کوشش های «فکر» سازی و نظریهء پردازی آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته و به نغمهء ناسازِپرطنین وهیاهویی بدل شده است. تا آنجا که بسیاری از آنان بنیاد تئوری های ایران گریزو تفرقه افکن خود را بر ِتفسیرهای مجعول و مقلوبی از این مفهوم استوار می دارند که بنا بر انگیزه های سیاسی خاص و درجهت منافع و اغراض و امیالِ قدرت های خارجی و برخی دول همسایه طی سالیان دراز ، بیرون از مرزهای ایران تدارک دیده شده و در سرزمین ما پراکنده و ترویج می شود!
مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوشتر است
جلال الدین محمد مولوی بلخی رومی
این تفسیر از واژه و مفهوم «فارس» می کوشد تا نخست زبان فراقومی ، فرانژادی وفراملی فارسی را به فارسی زبانان ایران امروزی منتسب و منحصر کند و نقش و اهمیت ، فرهنگی و هویت ساز و پیوند بخش ِِاین زبان رادر تاریخ درازدامن کشور ما ، درمیان اقوام وتیره های گوناگونِ ایرانی نادیده انگاشته و آن را هم عرض با دیگر زبان ها و گویش ها و خرده زبان های رایج درایران فرا نماید. و بدین گونه فارسی گویان ایران را «ملت» یا «قوم» ویژه ای به نام «قوم فارس» یا «ملت فارس» بنامد، تا از این طریق بتواند، تئوری های دشمن ساخته و زنگار زده ای که ایران را کشوری «کثیرالملّه» می خوانند و مدعی وجود «ستم ملی» ازسوی «ملت ستمگر فارس» برضد «ملت های ستم دیده و متعدد ساکن ایران» هستند، اعتبار بخشید ه ودر جهت تحقق اهداف آشکار و پنهان و صدساله برخی همسایگان طمعکاربه کار اندازد و برای مطالبات هذیان آلود ِبرخی خردباختگان، یا مزدبگیران سیاسی دستگاه نظری فراهم سازد وهم عنان با برنامه ها و امیال قدرتهای بدسگال جهانی و تحریکات بین الملی ، برای اقداماتِ تفرقه افکن و فتنه انگیزداخلی مشروعیت حقوقی و انسانی تدارک بیند!
از این رو توضیح و تشریح ِحقیقت این مفهوم و بسیاری ازمفاهیم ِقلب شده و تحریف گشتهء دیگر،از نظرگاه تاریخی و فرهنگی ، بیش تر ازهمیشه به ضرورتی فوری بدل شده است . خاصه در این زمانهء غوغا و در این ایام ِسیاه ، که «حکومت ابلیسی فقهای شیعه» (۲) ، ایرانیت و هویت و فرهنگ و میراثِ گذشته تاریخ درازدامن ِکشور ما را بی شرمانه درحلقهء هجوم ِانواع گرگ ها «به امانِ خدا» رها کرده است.
امیدوارم که دانشوران و محققان اهل فن، چنان که شایسته است دراین زمینه بکوشند ، باشد تا به مدد آگاهی ، خورشیدِ حقیقت از نگاه جوانان این مرز و بوم رخ نپوشد و در میان لای و لجنی که استبداد دینی حاکم در فضای ذهنی و فرهنگی ایرانیان پراکنده است مدفون نماند و دروغ و دغلی که با هزار تأسف به مذهب مختار ومسلط جامعهء ما مبدل شده است ، به برادری ها و همبستگی های هزاران سالهء اقوام ِایرانی گزند نرساند!
این اصطلاح ِ«فارس» که به مُسامحه یا به عمد به جای «فارسی زبان» به کار می رود، بسیار مورد توجه وعنایت خاص برخی نظریه پردازان بوده و ستون فقرات نظریه ایست که می کوشد تا همهء کسانی را که به فارسی سخن می گویند، زیر پرچم ِ ِ«قوم» یا «ملّتِ» ویژه ای گرد آورد و آنان را« قوم فارس » یا«ملتِ فارس» بنامد تا بر اساس ِآن بتواند گویندگان زبان ها ومتکلمین به دیگر گویش های رایج در سرزمین ایران را در برابر وی قرار داده و وجود «ملت های ستم دیده» را در این کشور به اثبات برساند! حال آنکه کلمه «فارس»، در تاریخ و در ادبیاتِ فارسیِ۱۱۰۰ سالهء ایران ، هرگز به معنای «فارسی زبانان» به کار نرفته است!
در طول قرن ها، سرزمین های ایران و هند و آسیای مرکزی و آسیایِ صغیرــ از مرزِ چین گرفته تا کرانه های شرقی اروپا ــ گاهواره و میزبان و پناهگاهِ زبان فارسی بوده و طیّ دوران های متمادی و مُستمرّمردم ِبیشماری ازاقوام و نژادهای گوناگون به زبان ِفارسی یا دری متکلّم بوده اند و رفتار و روحیات و فرهنگشان با این زبان گره خورده و در این زبان تبلور یافته است .
همواره و در همهء این سرزمین ها سخن گویان ِبه زبانِ فارسی را نه «فارس» ، بلکه «فارسی زبان» یا «پارسی گو» نامیده اند! (۳)
کلمهء «فارس» در مفهوم ِسیاسی اش وهمراه با بارتبلیغاتی خاصی که برآن تعبیه شده و رایج کرده اند ، پدیده ای ست نو ظهور که عمری کمتر از صد سال دارد و ار دستگاه های تئوری سازی و دفاترِ ایدئولوزیکِ حزب کمونیستِ شوروی یا ازسوی تاریخ سازانِ و ملت تراشانِ نژاد پرست ِترکیهء آتاتورکی و نیز پان عربیست های بعثی یا ناصری به منظور ایجادِ تفرقه درمیانِ ملتِ ایران ایجاد شده و طی چندین دههء گذشته بی وقفه بر ضدّ منافع ِملی ِمردم ایران به کار برده می شود !
این اصطلاح را خصوصاً در مقابلِ اصطلاح ِ« ترک» قرار می دهند و از «ترک» هم نه ترک زبان، بلکه «قوم ِترک» و «ملّت ِترک» مراد می کنند، حال آنکه واژهء «ترک» در ایران به معنای ترک زبان و متکلّم به زبانِ ترکی ست و نه ترک نژاد یا «ملیّت» یا «ملّتِ» ترک (۴). بنا بر این، می باید به کاربرد دقیق ِاین واژه توجه کرد و همواره در نظر داشت که کلمهء «فارس» درطول ِتاریخ ِایران ، به دو مفهوم به کار رفته است ، نخست در مفهوم ِ تاریخی اش و آن اشاره به یکی از اقوامِ ایرانِی ساکنِ جنوبِ ایران یعنی قومِ «پارس» است که معرّبِ آن می شود «فارس» و از این قوم ، دو خاندانِ بزرگ ، در ایران ِپیش از اسلام به شاهنشاهی رسیده اند ، یکی هخامنشیان و دیگری ساسانیان. (۵)
مفهوم ِمصطلح ِدوم ، کاربُردِ جغرافیائی ِاین واژه است و آن : منطقهء وسیعی ست که قسمتی ازجنوب و جنوبِ باختریِ کشورِ ایران را شامل است و تقریباً از یازده قرن پیش از میلادِ مسیح محل سکنای رشید ترین طوایفِ آریایی به نامِ «پارس» بوده و به همین مناسبت به «پارس» یا «فارس» موسوم گردیده است(۶) این واژه گاهی به سراسرِ خاکِ ایران نیزاطلاق می شده است. صورتی از این کلمه را که در زبانِ انگلیسی از اصل ِیونانی گرفته اند ، به جای لغتِ ایران به کار می برند والبته کاربرد رسمی این وازه به جای کلمهِ «ایران» از سوی کشورهای بیگانه ، به درخواستِ دولتِ ایران در زمانِ حکومت رضا شاهِ پهلوی از رواج افتاده است.
پس «فارس» یا «پارس» ، نه نام یک « ملت» یا یک « قوم» ، بلکه تنها ، نام یکی از استانهای جنوبی ایران است و نیز نام ِخلیجی است که سرزمین های جنوبی ایران را به دریای عمّان و اقیانوس ِهند پیوند می دهد. کلمهء «فارس»، هیچگاه به گویندگان و متکلمین ِبه زبان ِدری اطلاق نشده و هیچ سندِ تاریخی و ادبی ِمعتبری در جهتِ اثباتِ چنین ادعایی نمی توان یافت!
پس فارس یا پارس ، نه نام ِِقومی یا زبانی ِساکنین استان ِجنوبی ایران ، بلکه تنها «نام ِجغرافیایی ِ» این منطقه است.
هیچگاه تکلم به یک زبان ، از متکلمان به آن زبان ، «ملت» نساخته است (۷). این یک قانون کلی است و نمونهء روشن و مشهور آن زبان انگلیسی است که در ۵ قارهء جهان در کشورهای گوناگون متشکل از ملت ها و اقوام و نژاد های گوناگون به آن تکلم می شود اما هیچ کس این انگلیسی زبانان را «ملتِ انگلیس» خطاب نمی کند . هندیان ( که طی چندین قرن زبان رسمی شان فارسی بود و اکنون انگلیسی زبان شده اند) ، جزو ملت هندند و هنگامی هم