دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

اصول بنیادی طراحی باغ 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

فهرست مطالب

اصول بنیادی طراحی باغ 1

1. خط یا محور: 1

2. فرم: 2

3. بافت: 2

4. رنگ: 3

کاربرد رنگ در باغ 4

چرخه رنگین 4

5. مقیاس: 6

6. تنوع: 7

7. توالی: 7

8. تعادل: 7

مراحل باغسازی 8

از انتخاب زمین تا احداث باغ 8

1. انتخاب مکان مناسب 9

2. بازدید از زمین و نقشه‌برداری 9

3. تجزیه و تحلیل مکان 10

4. تجزیه و تحلیل نیازهای افرادی که بیشتر از آن مکان استفاده می‌نماید 11

5. انتخاب بخش‌های مختلف مجموعه باغ 12

6. مربوط ساختن بخش‌های انتخاب شده 12

7. انتخاب گیاه: 14

8. زیباسازی: 16

گیاه در طراحی باغ 16

ارزش‌های کاربردی گیاهان در طراحی فضای سبز 16

کاربرد گیاهان در معماری 18

کاربرد مهندسی گیاهان 18

کاربردی گیاهان برای کنترل شرایط اقلیمی 18

کاربرد زیبایی گیاهان 18

حفاظت فضای سبز 19

1. تهیه برنامه نگاهداری باغ و فضای سبز 19

چگونگی تنظیم برنامه: 19

اصول بنیادی طراحی باغ

در تمام رشته‌های طراحی (طراحی منزل، طراحی باغ، طراحی ساختمان و ....) هم‌آهنگ بودن اجزاء طرح اهمیت بسیار دارد. برای هم‌آهنگ کردن طرح‌ها، طراحان روش‌ها و اصولی خاص برای استفاده از خط، فرم، بافت، رنگ، مقیاس، تکرار، تنوع و تعادل وضع نمودند. رعایت این اصول در طرح تمام آثار هنری ضروری است. طراحی منظره و باغ‌سازی خاصیتی منحصر به فرد دارد و آن چند بعدی بودن فضای طراحی شده است.

یک تابلوی نقاشی را بر سطح صاف یک بوم خلق می‌کنند و یک مجسمه را بر پایه‌ای قرار داده و از دور نظاره می‌کنند. برای دیدن اغلب آثار هنری، تماشاگر باید تمام حواس خود را در زیبایی‌هایی که در فضایی محدود و کوچک خلق شده، جمع و نظاره کند. حال آنکه طراح باغ فضایی سه بعدی را می‌آراید و نتیجه کار او از جهات مختلف و از داخل و زیر و رو قابل دید و لمس کردن است. در ضمن مقیاس اجسام شناخته شده با مقیاس خود نظاره کننده همگام است. به علاوه در ساعات مختلف روز و در فصل‌های مختلف سال، ترکیب طرح منظره تغییر می‌کند. مثلاً تغییر مکان سایه روشن‌ها در طول روز و حرکت ابرها، مناظر مختلف قابل دید از زوایای مختلف‌، تاثیر تغییر فصول در گیاهان در هر زمان حالتی خاص دارند. این خاصیت منحصر به فرد، کار پردیس‌سازان را مشکل‌تر می‌سازد.

حال به طور اختصار، خواص و معنی خط و فرم و بافت، مقیاس، رنگ، توالی و تنوع و تعادل بیان می‌گردد.

1. خط یا محور:

محور خط و الگویی برای کنترل طرح است. طراح برای کنترل حرکت بصری و کنترل فیزیکی از خطوط استفاده می‌کند. به این معنی که طراح توسط خط می‌تواند دید ناظر را به جسم یا مکانی خاص هدایت نماید. به علاوه مسیر و سرعت حرکت بازدیدکنندگان از باغ نیز به کمک خطوط یا محور مشخص می‌شود. مثلاً پیاده‌روهای وسیع و مستقیم و بلامانع برای حرکت سریع بکار می‌رود و بر پیاده‌روهای مارپیچ و خطوط منحنی حرکت آهسته‌تر است. اغلب در پارک‌های جنگلی و پارک‌هایی که به سبک انگلیسی ساخته می‌شود، خطوط منحنی استفاده می‌شود. پرچین‌ها، دیوارها، لبه و حاشیه پیاده‌روها و حاشیه خود گیاهان خطوط و محورهای بارز طرح به شمار می‌آیند.

2. فرم:

شکل نهایی توده هر جسم را فرم آن جسم می‌نامند. مثلاً فرم گیاهان از مجموع شکل و فرم تنه و شاخه‌ها و برگ‌ها بوجود می‌آیند. فرم اجسام بلند و باریک را فرم عمودی می‌نامند و شکل توده نهایی اجسام کوتاه و پهن را فرم افقی نامیده و فرم اجسام مثلثی را فرم مخروطی می‌دانند.

برخی از گیاهان (درختان و درختچه‌هایی) را که شاخ و برگ انبوه دارند؛ می‌توان به کمک هرس کردن به شکل‌ها و فرم‌های مختلف درآورد. در قرن هفدهم در هلند و انگلستان، توجه خاصی به درختان و درختچه‌های هرس شده به فرم‌های گوناگون می‌شد. خلق و نگاه‌دار این فرم‌های گیاهی به دقت و وقت و هزینه‌ای گزاف نیاز دارد. امروزه ایجاد و نگاهداری گیاهان هرس شده مقرون به صرفه نیست.

3. بافت:

رابطه و هم‌بستگی بین مجموعه بخش‌های مختلف هر جسم، بافت آن جسم نامیده می‌شود. در طراحی باغ کاربرد بافت‌های مختلف گیاهان و سایر اجسام مانند سطح پیاده‌روها، دیوارها و غیره تنوع به طرح می‌بخشند.

به طور کلی، گیاهان را به سه دسته گیاهان ظریف، متوسط و خشن تقسیم می‌کنند. می‌توان گفت که بافت یک گیاه بستگی به طول دمبرگ، درخشندگی و روشنی برگ‌ها، اندازه برگ‌ها، شکل برگ‌ها و فاصله مابین برگ‌ها دارد. در گونه‌ای که دم برگ‌ها بلند و سطح رویی یا زیرین برگ‌ها روشن و یا سفید و برگ‌ها جدا از همدیگر و فاصله‌دار می‌باشند، بافت آن ظریف کم‌پشت و نرم جلوه می‌کند و برعکس، اگر برگ‌ها تیره‌ دم‌برگ‌ها کوتاه و برگ‌ها به هم چسبیده باشند، بافت خشن، سنگین و یا پرپشت است. بنابراین می‌توانیم بگوییم که سونی‌برگان تیره مثل کاج‌هایی که به صورت توده انبوهی بر روی زمین رشد و نمو می‌کنند، دارای بافت بسیار خشن می‌باشد. برعکس، یک درخت ابریشم با شاخه‌های باز و برگ‌های مرکب و دم برگ‌های بلند دارای بافت ظریف می‌باشد.

بکار بردن گیاهانی با بافت مشابه، باعث یک نواختی طرح می‌شود، حال آنکه استفاده صحیح از سه ترکیب ذکر شده به فضای سبز تنوع بخشیده و ناظر را زود خسته نمی‌کند.

4. رنگ:

افراد مختلف نسبت به رنگ‌های گوناگون واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. عده‌ای از مردم «کوررنگ» هستند، یعنی قدرت تشخیص بعضی از رنگ‌ها را ندارند (مثلاً رنگ‌های سبز را آبی می‌بینند و عده‌ای صورتی را قرمز تشخیص می‌دهند).

به طور کلی رنگ‌های قرمز، نارنجی و زرد جزو رنگ‌های گرم محسوب می‌شوند. طراح باغ برای شاد جلوه دادن محیط و ایجاد تنوع در فصول مختلف سال، بیشتر از رنگ‌های ذکر شده استفاده می‌کند. حال آنکه رنگ‌های سبز و آبی از رنگ‌های سرد به شمار می‌روند. از این رنگ‌ها برای بزرگتر نمایاندن باغ استفاده می‌شود. بعضی از درختانی که برگ‌های دودی و سبز روشن و آبی دارند، در حدود باغ (نزدیک دیوارها) استفاده می‌شود تا عمق بیشتری به باغ بخشد.

هر جسمی در پارک رنگ دارد. این رنگ‌ها، اغلب یکنواخت نیستند. مثلاً‌ تنوع رنگ‌های سبز بی‌شمار است، حتی در یک گونه گیاهی رنگ سبز برگ تغییرات فراوانی می‌کند (در بهار



خرید و دانلود  اصول بنیادی طراحی باغ 21 ص


سبک سازی ساختمان ها 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

سبک سازی ساختمان هامهندسین و معماران سازنده ساختمان در دنیا با استفاده از بتن سبک در قسمت های مختلف بنا با سبک کردن وزن ساختمان به طور مستقیم ( به لحاظ سبکی ویژه این نوع بتن ) و صرفه جویی در مصرف انرژی بطور غیر مستقیم ( به لحاظ عایق بودن این نوع بتن در مقابل سرما و گرما و در نتیجه کاهش میزان مواد سوختی ) , از لحاظ اقتصادی امروزه گام های بلند و مهمی برداشته اند .فوم بتن مصالحی است جدید که برای مصارف مختلف در ساختمان بکار می رود.باید اشاره کرد خواص فیزیکی منحصر به فرد این محصول ، آن را بتنی سبک و عایق با مقاومت لازم و کیفیت مطلوب می نماید . این محصول از ترکیب سیمان , ماسه بادی (ماسه نرم ) , آب و فوم ( ماده شیمیائی تولید کننده کف ) تشکیل می شود . ماده کف زا در ضمن اختلاط با آب در دستگاه مخصوص , با سرعت زیادی , حباب های هوا را تولید و تثبیت نموده و کف حاصل که کاملا پایدار می باشد در ضمن اختلاط با ملات سیمان و ماسه بادی در دستگاه مخلوط کن ویژه , خمیری روان تشگیل می دهد که به صورت درجا با در قالب های فلزی یا پلاستیکی قابل استفاده می باشد .لازم به ذکر است این خمیر پس از خشک شدن با توجه به درصد سیمان و ماسه بادی دارای وزن فضایی از 300 الی 1600 کیلو گرم در متر مربع خواهد بود .گفتنی است ویژگی های عمده فوم بتن را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد::۱-عامل اقتصادی : سبکی وزن با مقاومت مطلوب فوم بتن یا توجه به نوع کاربرد آن , بطور کلی به لحاظ اقتصادی مخارج ساختمان را میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد ۲- سهولت در حمل و نقل و نصب قطعات پیش ساخته : حمل و نقل قطعات پیش ساخته : حمل و نقل قطعات پیش ساخته با فوم بتن هزینه کمتری را نسبت به قطعات بتنی دربرداشته و نصب قطعات بعلت سبکی آنها . بسیار آسان می باشد۳- خواص فوق العاده عایق بودن در مقابل گرما , سرما و صدا : فوم بتن به علت پائین بودن وزن مخصوص آن یک عایق موثر در مقابل گرما , سرما و صداست . ضریب انتقال حرارتی فوم بتن بین65 0/0 تا (435/0 k cal / m2 hc می باشد ( ضریب هدایت حرارتی یتن معمولی بین 3/1 تا 7/1 واحد ۴- خصوصیات عالی در مقابل یخ زدگی و فرسایش ناشی از آن و مقاومت در برابر نفوذ رطوبت و آب : نظر به اینکه فوم بتن در قشرهای سطحی دارای تخلخل فراوان می باشد در نتیجه شکاف های موئین و و درزهای کمتری در سطح ایجاد می شود و اگر پوشش فوم بتن با ضخامت کافی مورد استفاده قرار گیرد در مقابل خطر نفوذ باران و رطوبت مقاومت مطلوبی خواهد داشت .۵- مقاومت فوق العاده در مقابل آتش : مقاومت فوم بتن در مقابل آتش فوق العاده می باشد .۶- قابل برش بودن : به دلیل قابل برش بودن با اره نجاری و میخ پذیر بودن آن . کارهای سیم کشی و نصب لوازمبرقی و تاسیسات خیلی سریع و به راحتی قابل عمل خواهد بود .شایان ذکر است از کاربرد فوم بتن در ساختمان می توا د به موارئد زیر اشاره کرد:۱- شیب بندی پشت بام۲- کف بندی طبقات۳- بلوک های غیر بار بر سبک۴- پانل های جدا کننده یکپارچه و نرده های حصاری جهت محوطه و کاربری در موارد خاص



خرید و دانلود  سبک سازی ساختمان ها 21 ص


زن و سیاست در قرآن 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

چکیده:

نوشتار حاضر از ضرورت زندگى اجتماعى و طرح مساله ساماندهى و سازماندهى مناسب، که وجود نهادهاى اجتماعى و سیاسى را مى‏طلبد، آغاز مى‏گردد و پس از آن به تعریف تحلیلى سیاست پرداخته، به نوعى چشم انداز سیاست دینى نزدیک مى‏شود . سپس نقش زنان و مردان را در هرم سه وجهى قدرت سیاسى مورد بحث قرار داده، آنگاه به دیدگاههاى مختلف تاریخى، علمى و فرهنگى در مورد زنان و روبرداشتى سیاسى از آن و به حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن مى‏پردازد . پس از آن خود را به آیات مربوط به زنان، در ارتباط با فعالیت‏سیاسى نزدیک کرده، بعد از تفاسیر و نظریات، مساله راس هرم قدرت و قاعده آن را در آیات باز شناخته و شواهدى تاریخى را ارائه مى‏کند; همچون اشاره قرآن به داستان ملکه سبا، بیعت زنان با پیامبر و هجرت و جهاد زنان . در پایان پس از بررسى نهایى نتیجه‏گیرى را به بخش نخست‏بحث کشانده و تردید خود را در مورد ابهام تاریخى - فرهنگى مربوط به زنان، تصریح مى‏کند .

کلیدواژه‏ها:

قرآن، سیاست، زن، حقوق زنان

نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است‏به معنویت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است; هم در بقاى شخص و هم در بقاى نوع . . . و چون وجود نوع، بى معاونت صورت نمى‏بندد و معاونت‏بى اجتماع محال است، پس

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع .

زندگى، پویش هماره در فرآیند تاثیرگذارى و تاثیرپذیرى بر جهان پیرامون، و عمل مدام بر آنها و در یک عبارت حساسیت‏به رویدادهاى دنیاى پیرامونى، چه خاص و چه عام، مى‏باشد . این امر در جهان حیوانى تحت تاثیر "پیش ساختگى‏" است و برنامه‏ریزى کنونى کمتر در آن مداخله دارد و در دنیاى انسانى، نسبت‏به دنیاى حیوانى، برنامه‏ریزى از پیش تعیین شده، محدودتر یا جزیى‏تر است . اجتماعى بودن انسان علاوه بر اینکه اساس زیستى دارد، نیازى آگاهانه است . حقیقت این است که آدمى براى رفع نیازهاى خود - حتى نیازهاى جسمى - نیازمند نوعى برنامه‏ریزى است . گرچه قصد آن نداریم که به کوچکترین واحد اجتماعى یعنى خانواده از دیدگاه جامعه‏شناسى بپردازیم، ولى تاملى کوتاه در آن نمایانگر نیاز به برنامه‏ریزى و کوشش سازمان یافته براى بقا، تحول و امنیت‏خانواده است . انسان براى رفع نیازهاى خود، ایجاد امنیت و مقابله با پرخاشگرى طبیعت غیرحیوانى و حیوانى، و پرخاشگرى انسانى، نیازمند ابزارهایى است . اگرچه این ابزارها توانست انسانهاى اولیه را از برخى پرخاشگریها در حد بسیار محدود، محافظت نماید، اما ناکارامدى آن و نیاز به پناه جستن در یک شرایط خاص، اجتماع انسانى را بوجود آورده است .

اسپریگنز (1370) معتقد است که هیچ یک از نیازهاى انسانى، به صرف آرزو برآورده نمى‏شوند . بشر در بهشت عدن زندگى نمى‏کند که طبیعت تمام خواسته‏هایش را برآورده کند [ بلکه حتى با پرخاشگرى همیشگى او نیز روبروست] ; بقا و پیشرفت‏بشر به کار و کوشش او بستگى دارد [ . این است ] که انسانها باید به یارى مغزها و دستهاى خویش نهادهایى بنا کنند که در رفع نیازهاى متعدد فیزیولوژیک و روان‏شناختى، به آنها یارى رسانند .

بنابراین نهادهاى اجتماعى و نظام اجتماعى بوجود آمد; نهادهایى که در واقع، بنیان یک "جامعه سیاسى‏" را رقم زده‏اند . یک جامعه سیاسى چارچوبى است‏براى روابط نظام یافته که در آن افراد با هم روزگار مى‏گذارنند و خواسته‏ها و نیازهاى اجتماعى‏شان را برآورده مى‏کنند . بطور خلاصه جامعه سیاسى یک تکاپوى انسانى پرمعناست و تنها یک رویداد نیست . جامعه سیاسى مخلوق تعمدى بشر است که به منظور به انجام رساندن اهداف مهم و عملى، تشکیل شده، و اداره مى‏شود .

بشر براى سامان دادن به زندگى به نهادهاى پیچیده سیاسى نیاز دارد . در واقع در یک نظام اجتماعى از افراد محافظت و امنیت آنها تامین مى‏شود و فرد ثمره تلاش خود را بدست مى‏آورد .

از طرفى وجود نهادهاى اقتصادى، آموزشى و . . . نیز در جامعه‏ها ضرورت یافته است . تشکیل و تنظیم چنین نهادهایى از وظایف سیاسى است .

با تکیه بر گستره عمومى سخنانى که ذکر شد، درمى‏یابیم که حیوانات نیز نیازمند نوعى سیاست هستند; گرچه این امر از پیش تعیین شده باشد . هرچه از سطح زندگى ساده‏تر به زندگى پیچیده‏تر در حیوانات متکامل‏تر قدم مى‏گذاریم، به نوعى زندگى سیاسى، یا نیمه سیاسى نزدیک مى‏شویم .

سیاست‏بخش مهمى از زندگى انسان را تشکیل مى‏دهد . و از طرفى آدمى، نه به شکل از پیش تعیین شده، که بر اساس آگاهى، با محیط خود رابطه برقرار ساخته است و این امر مى‏رساند که تا چه حد نیاز به ساختارهاى عمدى در نظام اجتماعى انسان ملحوظ است . این ساختار معلول اندیشه و ضرورت زندگى اجتماعى است .

سیاست چیست؟

در واژه‏شناسى، سیاست، معناى حکم‏راندن بر رعیت و اداره کشور، حکومت و ریاست کردن، داورى، جزاء و تنبیه، صیانت‏حدود و ملک، اداره امور داخلى و خارجى کشور است .

اما براى شناخت دقیق‏تر سیاست‏بجاست‏به علمى که بررسى سیاست موضوع آنست، رجوع نماییم . بخش عمده مطالعه علم سیاست مساله قدرت و نفوذ است . دوورژه (1358) نیز در مورد جامعه‏شناسى سیاسى معتقد است که از میان دو مفهوم دولت و قدرت، مفهوم دوم از اولى مشهورتر و اجرایى‏تر است .گرچه نمى‏توان گفت که سیاست تنها در مبارزه براى کسب قدرت خلاصه مى‏شود و به نوعى تصمیم‏گیرى سیاسى در اجتماع نیز باز مى‏گردد .

عده‏اى معتقدند که محور بررسى علم سیاست، دولت‏یا حکومت و یا ترکیبى از این دو است . اما امروزه این تعریف را سنتى مى‏دانند . به عنوان نمونه هارولد لاسول در عین تاکید بر پویایى سیاست، معتقد است که قدرت، مفهوم اساسى سیاست است . به‏نظر عالم (1373)، سیاست، رهبرى صلح‏آمیز یا غیر صلح‏آمیز روابط میان افراد، گروهها و احزاب (نیروهاى اجتماعى) و کارهاى حکومتى در داخل یک کشور، و روابط میان یک دولت‏با دولت‏هاى دیگر در عرصه جهانى است .

بطور کلى سیاست‏به هر نوع‏تدبیر، فعالیت، تعمق، تفکر و اقدام فردى و جمعى در جهت کسب قدرت، و به عهده گرفتن اداره امور کشور به نحوى که جامعه و افراد آن در مسیر تحقق آمال و خواسته‏هاى خویش قرار گیرند، اطلاق مى‏شود . این تعریف، عناصر متعددى را مشخص مى‏سازد:

1- تلاش، تعمق وتعقل در سیاست

بیانگر یک نوع فعال بودن همراه با اندیشه و دور نگرى است . اما آیا براستى همیشه سیاست چنین ویژگیهایى دارد؟ یعنى یا باید بپذیریم که هیچ سیاستى که با تدبیر، تعمق و تفکر همراه نباشد وجود ندارد یا اینکه اگر باشد نمى‏توان نام سیاست‏بر آن نهاد; پس این بعد تعریف تا حدى مى‏باید با دقت و تردید نگریسته شود .

2- لزوم اجتماع:

زیرا بدون اجتماع، فعالیت‏سیاسى بى معناست و سیاست نیازمند قلمرو است .

3- در جهت احراز حاکمیت:

فعالیت‏سیاسى در جهت‏بدست گرفتن حاکمیت و قدرت اداره امور کشور مى‏باشد .

به عبارت دیگر سیاست توام با راه‏یابى به زمامدارى است . هیچ جامعه‏اى بدون قدرت برتر قابلیت عنوان کشور را ندارد; بنابراین هر تدبیر و اندیشه‏اى و عملى سیاسى نیست، مگر وقتى که در جهت دست‏یابى به قدرت برتر باشد . تعلیم و تعلم بدون هدف دستیابى به قدرت، فعالیتى صرفا آموزشى است; اما همین فعالیت آموزشى اگر با قصد دست‏یابى به قدرت و مشارکت در حاکمیت انجام بگیرد فعالیت‏سیاسى است; بنابراین در مشخصات سیاست انگیزه دست‏یابى به قدرت نهفته است . به‏عقیده مورگانتا انگیزه داشتن براى قدرت در سه جهت و عنوان یا در سه نمونه و الگو خلاصه مى‏شود:

الف) حفظ قدرت

ب) افزایش قدرت

ج) نمایش قدرت

بر حسب این سه نوع جهت‏براى قدرت یکى از سه نوع سیاست‏بروز مى‏نماید: سیاست‏حفظ وضع موجود، سیاست امپریالیستى، سیاست کسب اعتبار .

4- بهره‏گیرى از قدرت:

علم سیاست تنها کسب قدرت در اجتماع و حفظ آن نیست . بلکه بهره‏گیرى از قدرت هم جزء اصلى تعریف این علم است حاکمان وزمامداران قدرت را بدست مى‏گیرند تا جامعه را در خیر و صلاح رهبرى کنند.اما آیا براستى همواره رهبران، قدرت را در جهت‏خیر و صلاح جامعه بدست مى‏گیرند؟



خرید و دانلود  زن و سیاست در قرآن 21 ص


درخت چنار 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه

چنار اساسا درختی زیبا و نسبتا بلند است. ساقه آن پوست صاف دارد و هر ساله پوست قدیمی آن به صورت قطعاتی بزرگ و کوچک از تنه جدا می‌شود و جای آن به صورت لکه‌های سفید تا مدتها بر سطح پوست تازه باقی می‌ماند. گیاهان تیره چنار (platanaceae) درختانی با برگهای منفرد ، گوشوارک‌دار ، با گل آذینهای کپه‌ای کروی شکل و تک‌جنس هستند. گل در این درختان دارای چرخه‌های متغیر و برچه‌های مستقل محتوی 1 یا تخمک راست است. میوه به صورت فندقه‌هایی محتوی دانه‌های آلبومن‌دار است.

 

گیاهان تیره چنار

تیره چنار منحصر به جنس چنار (platanus) با 4 تا 7 گونه است که یک گونه آن به صورت خودرو در جنوب اروپا و سواحل مدیترانه می‌روید و در برخی از کشورهای اروپایی ، مانند فرانسه ، فراوان کاشته می‌شود و به چنار معمولی (پلاتانوس ولگاریس) موسوم است. گونه‌ای از آن که در بیشتر کشورهای اروپایی کاشته می‌شود دارای خاستگاه غرب آمریکای شمالی است و به چنار غربی (پلاتانوس اوکسیدانتالیس) معروف است. از گونه‌های بسیار مشهور این تیره چنار شرقی (پلاتانوس اوریانتالیس) است که خاستگاه اصلی آن آسیای صغیر است و در ایران نیز از پایه‌های خودروی آن در نواحی غربی نامبرده‌اند. به هر حال ، تیره چنار در نیمکره شمالی انتشاردارد.

مشخصات رویشی و زایشی

برگها دارای پهنک بزرگ پنجه‌ای ، دمبرگ نسبتا بلند و گوشوارک بزرگ ولی بی‌دوام و زود افت هستند. درختی است یک‌پایه ، دارای گلهای تک‌جنس ، با گلپوش بسیار تحلیل رفته ، سه پر یا پنج پر ، واقع در 2 چرخه ، به صورت پولکهای پوشیده از کرک ، مجتمع در گل آذینهای کروی فشرده و نامشخص بودن گلپوش ، باعث شده است که برخی از مولفان و گیاه شناسان این تیره را در ردیف بی‌گلبرگان قرار دهند. گلهای نر دارای 3 تا 6 پرچم‌اند که هر یک در کنار یک پولک ، که شاید همان کاسبرگ باشد ، قرار دارند. گاهی نیز هر یک از پرچمها خود یک مستقل به شمار می‌آید.

 

بساکها بوسیله سرپوش جانبی باز می‌شوند و دانه‌های گرده فراوانی از درون آن بیرون می‌ریزند. گلهای ماده دارای گل‌پوش تحلیل رفته با 3 تا 6 برچه مستقل‌اند که هر یک منتهی به یک خامه دراز و محتوی یک تخمک راست و آویخته است. میوه مجموعه‌ای از فندقه‌هایی است که هر منتهی به خامه‌ای بلند در بالا و انبوهی از کرکهای بلند و تار مانند در قاعده است و مجموع آنها به صورت گویچه‌هایی کوچک و آویخته از شاخه‌های چنار دیده می‌شوند. دانه دارای جنین راست با آلبومن روغنی و تحلیل رفته است.

موقعیت این تیره در سیستماتیک

سیر قهقرایی این گیاهان به صورت تحلیل رفتن گلپوش ، استقلال برچه‌ها ، راست بودن تخمک و تک‌جنس بودن گل که همگی از صفات ابتدایی و بسیار کهن‌اند از نظر تکاملی ارزشهای نابرابری هستند که موقعیت و جایگاه تیره چنار را در رده بندی نامطمئن و مشکوک می‌سازند. موقعیت فعلی این تیره در رده‌بندی که آنرا در مجاورت ساکسیفراگاسه قرار می‌دهد با موقعیت قبلی آن که در کنار تیره گزنه جای داشته کاملا مغایر است.

 

تیره چنار در ایران

این تیره ، گونه‌ای به نام پلاتانوس اوریانتالیس دارد که در سراسر ایران به نام چنار مشهور است و تقریبا در همه جا کاشته می‌شود. از پایه‌های خودروی چنار در کوههای بختیاری ، لرسان ، آذربایجان ، خراسان و بلوچستان نام برده‌اند. پهنک برگ چنار ، که در پایین تقریبا قلبی و در حاشیه پنجه‌ای و دارای 3 تا 5 بخش نیزه‌ای و دندانه‌دار است، در آغاز رشد از کرکهای انبوه پوشیده شده است که به تدریج همه کرکها می‌ریزند و برگ فاقد کرک می‌شود. دمبرگ کم وبیش دراز است و پایین برگ ، به علت وجود نیام مخروطی شکل پوشاننده جوانه کناری ، متورم به نظر می‌رسد.گیاهان این تیره چوبی دارای برگهای سبز تیره ، چرمی و پایا ، گلهایی تک جنس هستند، گلها دارای کاسه ای آزاد با پر آذین پره ای ، فاقد دیسک و جام اند. در گلهای نر ، پرچم ها در وسط گل قرار دارند و در گلهای ماده تخمدان آزاد دارای 2 یا سه خانه و در هر خانه محتوی 1 یا 2 تخمک واژگون است. میوه سته مانند یا کپسول و در حالت اخیر میوه رسیده میان برچه گشاست (لوکولیسید) . دانه آلبومن دارای دارای جنین راست و ریشه چه زیرین است. گیاهان این تیره از لحاظ دارا بودن تخمک واژگون و آویخته و همچنین رافه بیرونی (تخمک اپوتروپ) با تیره فرفیون که رافه تخمک آنها درونی است و در زیر تخمک واژگون و آویخته قرار میگیرد (تخمک اپی تروپ) تفاوت دارند و از نظر خویشاوندی از آنها دور می شوند. گیاهان تیره شمشاد درختچه هایی واجد برگهای کامل، پایا چند ساله با گلهایی تک جنس هستند گرچه به علت داشتن گلهای تک جنس و بدون جام و مادگی سه برچه ای در راسته سه قا به ها (دارای غوره سه تابه) قرار می گیرند ولی به نحوی آشکار با تیره فرفیون بویژه از لحاظ میوه که معمولاً کپسول لوکولیسید است و بر اثر شکافتن وسط برچه ها باز می شود (میان برچه گشا) و همچنین از نظر قرار گرفتن تخمکها بین رافه و جدار تخمدان تفاوت دارند. جنسهای مهم این تیره عبارتند از : Notobuxus ) گونه2( Sarcococca )گونه4( Styloceras ) گونه4( Buxus ) گونه40( در ایران buxus فقط یک گونه بنام Buxus sempervirens در برخی نواحی بویژه در نواحی شمال ایران و کناره دریای خزر دارد که به نامهای محلی شمشاد ، کیش، شهر شمشاد اناری موسوم است. شمشاد دارای شاخه های فراوان و برگهای تخم مرغی شکل پهن دراز است. گلها بدون دمگل اند و به طور دسته ای طوری مجتمع می شوند که در هر دسته گلهای نر (که متراکم ترند) در طرفین گلهای ماده در وسط و انتها قرار می گیرند از چوب سخت این درخت در شمال ایران برای صنایع دستی و زینتی استفاده می شود.

شمشاد ایرانی Euonymus



خرید و دانلود  درخت چنار 21 ص


حسد و جنبه های اخلاقی آن 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

دانشگاه آزاد واحدبجنورد

عنوان تحقیق :

حسد و جنبه های اخلاقی آن

استاد ارجمند :

سرکارخانم موسوی طلب

دانشجو :

زهرا ربانی

پائیز 85

حسد

حسد، آرزوى زوال نعمت از برادر مسلمان است از نعمتهائى که صلاح او باشد.اما اگر زوال نعمت را از او نخواهد بلکه مثل آن را براى خود بخواهد «غبطه و منافسه‏» است.و اگر زوال چیزى را از کسى بخواهد که صلاح او نیست آن را «غیرت‏» خوانند.

بیان تفصیلى آن این است که اگر انگیزه حسد صرفا حرص بر این باشد که آن نعمت‏به تو برسد، این از پستى و زبونى قوه شهویه است، و اگر انگیزه آن تنها رسیدن مکروهى به محسود باشد از رذائل قوه غضب است، و از نتایج کینه - توزى است که آن هم از نتایج‏خشم است، و اگر باعث آن ترکیبى است از هر دو، این از پستى و زبونى هر دو قوه است.و ضد حسد، نصیحت و خیرخواهى است‏یعنى خواستن دوام نعمت‏خداوند بر برادر مسلمانت، که صلاح او در آن است.

و شکى نیست که حکم قطعى به اینکه این نعمت صلاح است‏یا فساد ممکن نیست.چه بسا که چیزى در آغاز و در نظر اول عمت‏شمرده شود و سرانجام بر صاحب خود و بال و فساد باشد.پس ملاک و مناط در این امر ظن و گمان غالب است، و بنابراین اگر ظن غالب این است که به صلاح اوست، خواستن زوال آن حسد است و خواستن دوام و بقاء آن خیرخواهى است، و آنچه گمان رود که موجب فساد باشد، خواستن زوال آن غیرت است.اما آنچه صلاح و فساد آن بر تو مشتبه است زوال و بقاء نعمت را براى برادرت مخواه مگر اینکه آن را به شرط صلاح مقید کنى تا از حکم حسد رهایى یابى و حکم خیرخواهى برایت‏حاصل شود.و معیار در نصیحت و خیرخواهى این است که آنچه را براى خود مى‏خواهى براى برادر خود نیز بخواهى و آنچه را براى خود نمى‏خواهى و نمى‏پسندى براى او نیز نخواهى و نپسندى.و معیار در حسد این است که آنچه را براى خود نمى‏خواهى براى او بخواهى، و آنچه را براى خود مى‏خواهى براى او نخواهى.

فصل 1: مذمت‏حسد

حسد سخت‏ترین و دشوارترین بیماریهاى روانى و بدترین و پلیدترین رذایل است، و صاحب خود را به عقوبت دنیا و عذاب آخرت گرفتار مى‏سازد.زیرا در دنیا لحظه‏اى از حزن و الم خالى نیست و به هر نعمتى که در دست دیگران مى‏بیند رنج مى‏برد، و نعمت‏هاى خداى تعالى نامتناهى است و هرگز از بندگان بریده و منقطع نمى‏شود، پس حسود پیوسته در اندوه و رنج است.و وبال و سرانجام بد آن گریبانگیر خود او خواهد شد و اصلا به محسود ضررى نمى‏رساند، بلکه موجب ازدیاد حسنات و بالا رفتن درجات او مى‏شود از این رو که حسود بر او عیب مى‏گیرد، و آنچه در شرع جایز نیست درباره او مى‏گوید، پس نسبت‏به او ظالم است و قستى از وزر و وبال محسود را بر دوش خود مى‏گیرد، و اعمال شایسته خود را به دفتر اعمال او منتقل مى‏سازد، بنابراین حسد وى براى محسود جز خیر و نفع اثرى ندارد.و با وجود این در مقام عناد و ضدیت‏با آفریدگار و پروردگار بندگان است، زیرا اوست که نعمت‏ها و خیرات را بر بندگان چنانکه اراده فرموده به مقتضاى حکمت و مصلحت‏خود ارزانى داشته است، پس حکمت‏حق و کامل او چنین اقتضا کرده که آن نعمت‏بر آن بنده حاصل و باقى باشد، و حسود بیچاره زوال آن را مى‏خواهد.و آیا این چیزى جز ناخشنودى از قضاء الهى در برترى دادن بعضى بندگان بر بعضى دیگر است؟ و این نیست مگر آرزوى قطع فیوضات الهى که بر حسب حکمت‏بالغه مقدر و صادر شده و خواستن خلاف آنچه خداوند به مقتضاى مصلحت اراده فرموده است! بلکه حسود طالب نقص بر خداى سبحان است و نمى‏خواهد خدا را متصف به صفات کمالیه بداند.زیرا افاضه نعمت‏ها از سوى خداوند در وقت‏شایسته و در جاى مستعد از صفات کمالیه خداى تعالى است که عدم آنها نقص است‏بر او، و گرنه از او صادر نمى‏شد، و حسود ثبوت این نقص را مى‏خواهد.از سوى دیگر حسود چون زوال نعمت‏هاى الهى را که وجوداتند مى‏خواهد و بازگشت‏شرور و بدیها به عدم است پس وى طالب شر و دوستدار آن است.و حکما تصریح کرده‏اند که هر که به شر، اگر چه براى دشمن، راضى و خشنود باشد در واقع شریر است.پس حسد بدترین رذائل و حسود شریرترین مردم است.و چه خباثت و معصیتى بالاتر از این که کسى از راحت مسلمانى بدون آنکه براى وى ضررى داشته باشد ناراحت و متالم شود؟ و از این رو در آیات و اخبار از این صفت مذمت‏شدید شده است. خداى سبحان در ناشایسته شمردن آن مى‏فرماید:

«ام یحسدون الناس على ما آتاهم الله من فضله‏» (نساء 53) .

«یا به مردم نسبت‏به آنچه خدا از فضل و کرم خویش به آنان داده حسد مى‏برند؟» .و مى‏فرماید:

«ود کثیر من اهل الکتاب ان یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم‏» (بقره 109) .

«بسیارى از اهل کتاب از حسدى که در دلشان است دوست دارند که شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر باز گردانند» .

و مى‏فرماید:

«ان تمسسکم حسنة تسؤهم و ان تصبکم سیئة یفرحوا بها» .

(آل عمران 120)

«اگر نیکیى به شما رسد بد حال و ناراحت مى‏شوند و اگر بدیى به شما رسد از آن شادمان مى‏گردند» .

و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب‏» .

«حسد کارهاى نیک را مى‏خورد همچنانکه آتش هیزم را مى‏خورد» .

و نیز فرمود: «قال الله عز و جل لموسى بن عمران: یابن عمران لا تحسدن الناس على ما آتیتهم من فضلى و لا تمدن عینیک الى ذلک و لا تتبعه نفسک، فان الحاسد ساخط لنعمى، صاد لقسمى الذى قسمت‏بین عبادى.و من یک کذلک فلست منه و لیس منى‏» .

«خداى عز و جل به موسى بن عمران وحى فرمود که به مردم بر آنچه از فضل خود به آنها داده‏ام حسد مبر، و چشمهاى خود را بر آن مدوز، و دلت را دنبال آن مکن، که حسود نسبت‏به نعمت‏هاى من خشمگین است، و از تقسیمى که میان بندگان خود کرده‏ام جلوگیر است.و هر که چنین باشد من از او نیستم و او از من نیست‏» .

و فرمود: «لا تحاسدوا و لا تقاطعوا و لا تدابروا و لا تباغضوا، و کونوا عباد الله اخوانا» .

«حسد مورزید و از هم مگسلید و به یکدیگر پشت مکنید (راه مخالفت مپوئید) و دشمنى منمائید، بندگان خدا! با هم برادر باشید» .

و فرمود: «دب الیکم داء الامم قبلکم: الحسد و البغضاء هى الحالقة، لا اقول حالقة الشعر، و لکن حالقة الدین.و الذى نفس محمد بیده! لا تدخلون الجنة حتى تؤمنوا، و لن تؤمنوا حتى تحابوا.

الا انبئکم بما یثبت ذلک لکم؟ افشوا السلام بینکم‏» «بیمارى امتهاى پیش در شما راه یافته: حسد و دشمنى که سترنده است، نه سترنده موى بلکه سترنده دین.به خدائى که جان محمد به دست اوست، به بهشت نمى‏روید تا ایمان آورید، و ایمان نخواهید آورد تا یکدیگر را دوست‏بدارید.

آیا مى‏خواهید شما را به چیزى خبر دهم که مهربانى و دوستى را میان شما برقرار کند؟ به همدیگر سلام کنید!» .

و فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا، و کاد الحسد ان یغلب القدر» . «فقر نزدیک است که به کفر انجامد، و حسد نزدیک است که بر قدر غلبه کند (1) » .

و فرمود: «به زودى به امت من بیمارى امتها خواهد رسید.پرسیدند:

بیمارى امتها چیست؟ فرمود: «خود پسندى و ستیزندگى، و سرکشى، و زیاده جوئى، و همچشمى در دنیا، و دورى نمودن و حسد ورزیدن، تا آنکه ستم و تعدى و سپس آشوب و فتنه پدید آید» .

و فرمود: «ترسناکتر چیزى که بر امتم مى‏ترسم این است که مالشان زیاد شود پس با یکدیگر حسد ورزند و یکدیگر را به قتل رسانند» .

و فرمود: «براى نعمت‏هاى خدا دشمنانى هست.پرسیدند: آنها کیانند؟

فرمود: کسانى که به مردم بر آنچه خدا از فضل خود به ایشان داده حسد مى‏برند» .

و در یکى از احادیث قدسى وارد شده است که: «خداوند فرمود: حسود دشمن نعمت من است و از قضاء من خشمگین است و به قسمتى که در میان بندگانم کرده‏ام راضى و خشنود نیست‏» .

امام باقر علیه السلام فرمود: «ان الرجل لیاتى باى بادرة فیکفر.و ان الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب‏» .

«گاهى مرد شتابزدگى و تندى مى‏کند و کافر مى‏شود.و حسد ایمان را مى‏خورد همچنانکه آتش هیزم را مى‏خورد» .

و حضرت صادق علیه السلام فرمود: «آفة الدین: الحسد و العجب و الفخر» «آفت دین حسد و خودبینى و فخر فروشى است‏» .

و فرمود: «ان المؤمن یغبط و لا یحسد، و المنافق یحسد و لا یغبط (2) » .

«مؤمن غبطه مى‏برد و حسد نمى‏ورزد، ولى منافق حسد مى‏ورزد و غبطه نمى‏برد» .

و فرمود: «حسود پیش از آنکه ضررى به محسود برساند به خود زیان مى‏زند، چنانکه ابلیس به سبب حسد براى خود لعنت‏به ارث برد، و براى آدم برگزیدگى و هدایت و بالا رفتن به مقام حقایق عهد و اصطفاء الهى را حاصل کرد.

پس محسود باش و حسود مباش، که ترازوى حسود همیشه سبک است‏به واسطه سنگینى ترازوى محسود (3) ، و روزى قسمت‏شده است، پس حسد چه نفعى به حسود و چه ضررى به محسود مى‏رساند.و ریشه حسد از کورى دل و انکار فضل و کرم خداى تعالى است، و اینها دو بالند براى کفر.و به واسطه حسد فرزند آدم در حسرت جاوید افتاد، و به دره هلاکتى سقوط کرد که هرگز نجاتى براى او نیست.و حسود را توبه نیست، زیرا بر آن مصر و به آن معتقد است و حسد سرشت اوست که بدون معارض و بى‏سبب ظاهر مى‏شود، و سرشت از ریشه تغییر نمى‏پذیرد، هر چند که معالجه شود (4) » .

یکى از حکما گفته است: «حسد زخمى است‏بهبود ناپذیر» .

و یکى از خردمندان گفته است: «ظالمى شبیه‏تر به مظلوم از حسود ندیدم، که نعمت ترا نقمت‏خود مى‏داند» .

و یکى از بزرگان گوید: «حسود از مجالس و مجامع جز مذمت و ذلت‏بهره‏اى نمى‏برد، و از ملائکه جز لعنت و دشمنى به او نمى‏رسد، و از خلق جز غم و اندوه عایدش نمى‏شود، و در وقت مردن جز سختى و هراس نصیبى ندارد، و در قیامت جز رسوائى و عذاب به او نمى‏رسد» .

اخبار و روایات در نکوهش حسد بیرون از حد شمار است، و آنچه یاد شد براى حق جو کافى است.و نیز باید دانست که ناپسند داشتن نعمت و حب زوال آن نسبت‏به کافر و فاجر که دستاویز فتنه و آزار خلق و افساد بین مردم مى‏شود مانعى ندارد، از این رو که وسیله فساد است نه از آن جهت که نعمت است.

فصل 2: منافسه (5) و غبطه (6)

منافسه یعنى آرزو نمودن نعمتى که براى دیگرى هست‏بى‏آنکه زوال آن را از او بخواهد، و این مذموم نیست، بلکه در واجب واجب است و در مستحب مستحب و در مباح مباح.



خرید و دانلود  حسد و جنبه های اخلاقی آن 21 ص