لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
«همانگونه که واژه های زبان، ما را از عقیده دیگران آگاه می کند: نمادهای ریاضی، یعنی نشانه های زبان ریاضی هم، وسیله ای است برای اینکه نظر خود را کامل تر، ساده تر و دقیق تر به دیگران بفهمانیم ومفهوم تازه خود را در برابر دیگران بگذاریم»
لوباچفسکی
مقدمه
هندسه هم مانند حساب، یکی از کهن ترین بخش های دانش ریاضیات است.تاریخ پیدایش آن در ژرفای سده های گذشته است.هندسه در دنیای کهن،بیشتر جنبه کاربردی داشته است و این دوران خود را، که طولانی ترین دوران تکامل آن است، در ایلام، بابل،مصر،چین و در واقع در همه سرزمین های گذرانده است و همه ملت ها در ارتباط بااندازه گیری، به ویژه اندازه گیری زمین های کشاورزی، در ساختن مفهوم های هندسی دخالت داشته اند.
مفهوم اصل،قضیه ودیدگاه اقلیدس:
«اصل» در هندسه، به حکمی گفته می شود که بدون اثبات پذیرفته شود؛ در واقع درستی آن با تجربه سده های متوالی تایید می شود.حکم هایی که به یاری اصل ها ثابت می شوند،« قضیه » نام گرفته اند. اثبات،عبارت از استدلالی است که به یاری آن و به یاری اصل ها، می توان قضیه را ثابت کرد.قضیه،ترجمه ای از واژه یونانی «ته ئورم» که به معنای «اندیشیدن» است.
اصل ها و قضیه ها را برای نخستین بار،دانشمندان یونانی وارد دانش کردند. ارشمیدس(سده سوم پیش از میلاد) در کتاب های خود،بارها از اصل وقضیه استفاده کرده است. تاسرانجام اقلیدس(سده سوم پیش از میلاد) در«مقدمات» خود در سیزده کتاب اصل هاو قضیه های هندسی را منظم کرده است.
«مقدمات اقلیدس» تنها کتابی است که در طول نزدیک دو هزار سال پس از او، هندسه را به دیگران آموخته است.حتی امروز هم، هندسه دبیرستانی بر اساس مقدمات اقلیدس است.
برخی از اصل ها را ،اقلیدس «پوستولا» (خواست)نامیده است. برای نمونه،نخستین پوسترلا در «مقدمات» اقلیدس، به این ترتیب تنظیم شده است: «دو نقطه را میتوان به وسیله خط راست به هم وصل کرد.»
به ظاهر، پوستولاهای اقلیدس،ویژه هندسه است. او اصل هایی را که عمومی ترند ودر دانش های دیگر هم به کار می روند «آکسیوم» می نامد. امروز همه اصل ها(آکسیوم ها وپوستولاها) را «آکسیوم» می نامند که در زبان فارسی، به «اصل موضوع» معروف اند.
معمای اصل پنجم اقلیدس
در طول بیش از دو هزارسال، دانشمندان گمان می کردند که هندسه ای جز هندسه اقلیدسی وجود ندارد. براساس این تصور، ریاضیدانان تلاش می کردند پوستولاهای اقلیدس را از دیگر اصل های موضوع نتیجه بگیرند. تغییر یافته پوستولای پنجم اقلیدس به وسیله «پولی فر» چنین می گوید: از یک نقطه بیرون از یک خط راست، نمی توان دو خط راست موازی با خط راست مفروض رسم کرد.ولی همه تلاش ها برای اثبات این اصل موضوع ناکام ماند.
ریاضیدانان ایرانی از جمله فضل حاتم نیریزی وعمر خیام، در این راه کوشیدند؛ ولی نتیجه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگینامه ی نیما یوشیج
یوش؛ روستای کوچکی در دامنههای سرسبز البرز. سال 1276 است و قاجارها دو دستی سلطنت را چسبیدهاند. اگر چه تکانههای شدیدی در جریان است و عنقریب است که از دور خارج شوند. انقلاب مشروطیت در راه است.
پاییز، آن قدر رنگ در طبیعت ریخته است که نخستین نگاههای «نوزاد» به جای گریه با حیرت همراه است. اسمش را علی میگذارند؛ اولین پسر مردی شجاع و عصبانی و زنی اهل شعر و ادبیات. پدر تار میزند و به شکار میرود و گاهی پسر خردش را جلوی خودش، بر اسب مینشاند و به کوه میزند:
«زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخیبانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق – قشلاق میکنند و شب بالای کوهها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع میشوند.»
خواندن و نوشتن را نزد آخوند روستا میآموزد. در سفری به تهران، به اصرار اقوام نزدیکش، در مدرسهی سن لویی نام نویسی میکند. اما درس خواندنش تعریفی ندارد. با بچهها درگیر میشود.
مدام در اندیشهی نقشهای برای فرار از مدرسه است و به جز نقاشی، نمراتش تعریفی ندارد:
«وضع رفتار و سکنات من، کنارهگیری و حجبی که مخصوص بچههای تربیت شده در بیرون شهر است، موضوعی بود که در مدرسه مسخره بر میداشت. با خوش رفتاریها و تشویقهای معلم شاعری به نام «نظام وفا» به وادی شعر کشیده میشود. شعرهایی به سبک خراسانی
میسراید. اما این قالب و نگاه نمیتواند او را راضی کند:
«همه چیز در آن یک جور و به طور کلی دور از طبیعت واقع و کمتر مربوط به خصایص شخص گوینده، وصف میشود» اما مدرسهی سن لویی برای او چیزی بیشتر از یک معلم خوب دارد. یادگیری «زبان فرانسه» از ارکان آموزشی این مدرسه است. در این ایام که مقارن با جنگ جهانی اول است، اخبار جنگ را به زبان فرانسه میخواند و اندک اندک با ادبیات فرانسه و آثار شعرای رمانتیک آشنا میشود:
«آشنایی با زبان خارجی راه تازه را در پیش چشم من گذاشت» بعد از اتمام دوران تحصیل در ادارهای مشغول به کار میشود. ولی زندگی شهری و کار اداری با طبع او سازگار نیست:
«من تمام این مدت را در شهر اقامت داشتم. مشغول انجام دادن کاری بودم که مقتضی طبیعت من نبود. با چه کسی میتوان گفت که مرتب کردن کاغذ جات یک ادارهی دولتی و سنجاق زدن به آنها برای من کار خوبی نبود.»
سرانجام جست و جوهایش به نتیجه میرسند. منظومهی بلند «افسانه» را میسراید و قسمتی از آن را در هفتهنامهی «قرن بیستم» به چاپ میرساند. این نشریه را دوست شاعرش «میرزادهی عشقی» اداره میکند.
این منظومه سرشار از تخیل و توصیفهای بدیعی است که مخالفان نوگرایی نیز نمیتوانند بیاعتنا از کنار آن بگذرند: تو دروغی، دروغی دلاویز / تو غمی، یک غم سخت زیبا. یا در جای دیگر: خس، به صد سال طوفان ننالد / گل، زیک تند باد است بیمار / تومپوشان سخنها که داری...
افسانه در 1301 سروده و منتشر میشود و از این پس نوآوریهای او که دیگر نام خودش را به «نیما یوشیج» تغییر داده بوده با شعرهایی ادامه پیدا کرد که هر کدام از بهترین نمونههای سبکی محسوب میشود که خیلی زود به «شعر نو» معروف شد و شاعران جوان زیادی را به دنبال خود کشید.
اما نادیده گرفتن قواعد جا افتادهی هزاران ساله، بدون بدخواهی و مخالفت آشکار ادبی جا افتاده و صاحب نام، امکانپذیر نشد:
«چیزهایی که قابل تحسین و توجه عموم واقع میشوند اغلب این طور اتفاق افتاده است که روز قبل بالعموم آنها را رد و تکذیب کردهاند.»
با این همه نیما راه خود را یافته بود و بدون توجه به بدفهمیها و کمفهمیهای اهل ادب به تجربههای تازهاش ادامه داد: وزن و قافیه را هر چند یک سره به کنار ننهاد، آنها را به شکل تازهای به کار گرفت. مصرعها کوتاه و بلند میشوند و کلمات با دقت و وسواس انتخاب میشوند. هر چند ظاهر بعضی از اشعار، انسجام و استحکام سبک کهن را ندارند، نظم آهنینی در کل شعر جاری است که مخصوص همان شعر است:
«شعر آزاد سرودن برای من دشوارتر از غیر آن است.»
نوآوری نیما فقط در قالب شعری نبود. نوع نگاه او نیز تازه و امروزی بود. همین نگاه تازه بود که به آن قالب نو منجر شده بود:
«مایهی اصلی اشعارمن رنج من است. به عقیدهی من گویندهی واقعی باید آن مایه را داشته باشد. من برای رنج خود شعر میگویم. فرم و کلمات و وزن و قافیه، در همه وقت برای من ابزارهایی بودهاند که مجبور به عوض کردن آنها بودهام تا با رنج من و دیگران بهتر سازگار باشد.»
«دیگران» بخش قابل توجهی از هستی نیما است. او نمیتواند چشمش را بر فقر و درد و رنج و زندگی محنت بار مردم دور و برش بربندد. تا جایی که به وادی سیاست پای می گذارد و به فکر قیام و انقلاب میافتد:
«تا چند روز دیگر از ولایت میروم. اگر موفق شدم همهمهی تازهای در این قسمت البرز به توسط من درخواهد افتاد و اصالت دلاوران کوهستان را به نمایش درخواهم آورد.»
اما به زودی منصرف میشود و فکر یاغیگری را از سرش بیرون میکند چون به این نتیجه میرسد که ممکن است بیجهت مردم را به زحمت اندازد.
پس از ازدواجش با «عالیه جهانگیر» در سال 1306، چند سالی به شمال میرود و در بازگشت در مجلهی موسیقی به کار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ساخت و تولید Manufacturing & pro
مقدمه:
رشد سریع و روز افزون جوامع و تنوع احتیاجات بشری شرایطی را به
وجود آورده که ما را به سمت و سوی کار در رشته تولید لوازم مسافرتی و تفریحی سوق داد.
از این رشته باید اینگونه شروع کنم که چون در گذشته لوازم وتجهیزات برای مسافرت، سنگین، وقت گیر، پرهزینه و پردردسر بوده، عزیزان در این حیطه شغلی برآن آمدند تا وسائلی با کمترین مشکل و هزینه را تهیه و خدمتی در راه تفریح و مسافرت مردم باشند.
به همین علت یکی از این قبیل چیزها، چادر مسافرتی فنری بوده که با هزینه ای پایین، جمع شدن راحت، جاگیری کم و حمل راحت در این حیطه قرار گرفته است و ما را بر آن داشت تا در این شغل به فعالیت بپردازیم.
کارآفرین:
کارآفرین کسی است که بتواند توانایی های خویش را ببیند و آنها را به کار گیرد و ارزیابی کند و منابع را جمع آوری کند و برای رسیدن به هدف، عملیاتی را به موفقیت پی ریزی کند.
کارآفرین باید فرد عمل باشد و با انگیزه قوی برای بدست آوردن ورسیدن به هدف خویش ریسک کند. کارآفرین باید اعتماد به نفس، نیاز به کامیابی، منفعت شناسی، توانایی ریسک، مدیریت خوب، ابتکار، انعطاف پذیر و آینده نگر باشد.
برای چه این شغل را در نظر گرفتید؟
دلایل بسیاری باعث شد تا ما در این شغل و حرفه قدم برداشته و به فعالیت بپردازیم که ذیلاً به مواردی اشاره میشود:.
یکی از این دلایل علاقه داشتن به تفریح و کار در امر ساخت وتولید وسائلی راحت برای مسافرت بوده که ما را برآن داشت، تا در تولید چادر مسافرتی نقشی داشته باشیم.
دوم اینکه چندین و چند سال اندکی که از قدمت این نوع چادر می گذرد را در تجربه داشته و اطلاعات جامعی در این مورد داریم.
سوم علاقه به تجارت و بدست آوردن پولی برای معیشت زندگانی بوده است، چون در این کار پول خوبی بوده وبا اینکه روز به روز رو به اشباع شدن میرود، ولی جا برای عملیاتهای دیگر در دوزندگی همچون تولید کیسه خواب، کوله پشتی، میز وصندلی های تاشوو... وجود دارد.
در این شغل جای ریسک بسیار است و رقبا روز به روز بیشتر میشوند و برای دردست کرفتن بازار باید با تولید کیفیت بالا و قیمت مناسب و معقولانه شروع به کار کرد.
این شغل به جای خیلی بزرگ و دور از دسترس نیاز ندارد و میتوان در محیطی نچندان بزرگ آن را انجام داده و موفق شد. این شغل در نوع خود چون هرروز رو به تنوع و پیشرفت میرود و انواع مختلف لوازم، اختراع و تولید میشود، راحتتر میتوان گرایش به آنها را پیدا کرده و عمل کرد.
اگر بخواهیم تاریخچه کوتاهی از این نوع چادر در ایران بگوییم این چنین است که ابتدا توسط تولید کنندگان مشهدی از نوع خارجی آن کپی برداری شد و به بازار عرضه شده، ولی ناآشنا بود و بعد از آن در تهران، سنندج، کرج و قزوین افرادی شروع به کار کرده و با تنوع دادن به کار، هریک قسمتی از بازار را در دست گرفته و شروع به فعالیت کردند.
دیری نگذشت که چادر های مسافرتی با احجام پایین تر و سبکتر به بازار آمده و هرآنکه توان داشت به آن گرایش پیدا کرده و به آن رو آورد و در حیطه کاری باقی مانده وگرنه از دور
خارج میشود. ولی باید گفت که اگر بخواهیم تنها در این تولید کوچک باقی بمانیم دیری نمیپاید که باید درب کارگاه را بسته و در منزل بنشینیم. چون این نوع چادر در ایران رو به اشباع شدن میرود و دیگر بازار خود را از دست می دهد، ولی با تو لیدهای دیگر که اندکی نام برده شد میتوان کار را تولید و در گرایشهای دیگر این شغل فعالیتی بی پایان داشت، چون نیاز به مسافرت و تفریح هیچگاه از بین نمی رود و مخصوصاً در ایران مردم علاقه زیادی به طبیعت دارند.
در نتیجه با کوشا بودن و فعالیت مؤثر می توانیم در این شغل ماندگار و تأثیر گذار باشیم، و از سود بالای این کار و بازار متنوعش استفاده کنیم. یکی از سودهای این کار، در شخصیت انسان این بوده که افراد و صلایق مختلف در ارتباط بوده و می توانیم استفاده بهینه از این راه را پیدا کنیم.
مراحل تهیه مجوز:
برای گرفتن جواز دو راه ابتدایی وجود دارد که یا کارآموز فنی حرفه ای بوده ویا شخص معمولی هستیم. که اگر کارآموز بوده باشیم خود را به اتحادیه معرفی و مراحل زیر را شروع می کنیم.
اگر شخص معمولی بوده باشیم و برای کسب مجوز به اتحادیه برویم، ما از اتحادیه به سازمان فنی حرفه ای معرفی و از ما امتحان به عمل می آید و در صورت تأیید، مراحل بعدی جواز را در اتحادیه پیش می گیریم، که در زیر مختصراً توضیحاتی داده شده است.
برای گرفتن مجوز ابتدا یک کپی از سند یا اجاره نامه مغازه را باید در اختیار اتحادیه قرار دهیم.
سپس به شهرداری رفته تا مشخص شود که برای مغازه ممنوعیت یا بدهی وجود نداشته باشد و در صورت وجود مشکل آن را با طی مراحل لازم رفع کنیم.
سپس با معرفی اتحادیه به بهداشت مراجعه کرده واز این سازمان برای دیدن محل وتأیید آن اقدام می کنند. بعد از آن نامه دارایی را برای ارائه به این سازمان دریافت کرده، که باید در صورت داشتن بدهی آن را تسویه و آزاد سازیم.
سپس باید به بیمه مراجعه کنیم که مشخص شود که این مکان قبلاً مغازه بوده است یا خیر و آیا اجازه کسب در این مکان موجود هست یا نه.
مرحله بعدی معرفی به آتشنشانی می باشد که از لحاظ امنیت آتش سوزی بررسی شده و همچنین دوره هایی در مورد اطفای حریق را بگذرانیم.
پس از آن فرم اماکن و نیروی انتظامی را باید پر کرده تا در مورد ممنوعیتهای شخصی کار فرما و سؤپیشینه او بررسی شود و همچنین آزمایش عدم اعتیاد را هم باید در دست داشته باشیم.
سؤپیشینه برگه ایست که باید از محل صدور شناسنامه کارفرما برای آگاهی شهر سکون او تهیه شود.
بعد از آن به مفاسد رفته تا باز تأییده ای نسبت به شخص کارفرما و محل کار او انجام گیرد، که پاکت در بسته این ارگان به اتحادیه فرستاده می شود.
حق عضویت در اتحادیه پیراهن دوزان 20000 تومان می باشد.
مبلغ 4000 تومان برای تشکیل پرونده پرداخت می شود.
مبلغ 3000 تومان برای صنف پیراهن دوزان دریافت می کنند، برای جواز یک ساله و برای جواز 5 ساله این مبلغ به 20000 تومان تغییر میکند.
اگر مغازه به صورت اجاره باشد، جواز یک ساله تهیه میشود که هزینه کلی آن حدوداً 100000 تومان است. اما اگر مغازه متعلق به شخص کارفرما باشد با درخواست خود او جواز 5 ساله در نظر می گیرند، که دارای اعتبار بیشتری بوده و با مبلغی حدود 260000 تومان در کل انجام می پذیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
خلاصة اجرائی
پروژه مربوطه یک پروژه تولیدی می باشد که مربوط به تولید و فروش گردو می باشد .
ساختار مالی پروژه
پروژه شامل 5000000 سهم هزار ریالی می باشد.
دارندگان سهام
تعداد سهام
مبلغ سرمایه
شرکت تولید و صادرات گردو
2000000
2.000.000.000 ریال
بانک رفاه کارگران
1000000
1.000.000.000 ریال
بانک کشاورزی
900000
900.000.000 ریال
سازمان تأمین اجتماعی
900000
900.000.000 ریال
صندوق وام دانشگاه جامع علمی کاربردی
200000
200.000.000 ریال
جمع سهام
5000000
5.000.000.000 ریال
میزان درآمد:
قیمت گردوی معمولی کیلویی 4000 تومان. گردو خوب 5000 تا 7000 تومان گردو اعلاء کیلویی 9000 تومان در سال اول اگر مقدار تولیدی گردو 10 تن باشد.
درآمد معادن
گردو معمولی 80.000.000 = 4000 1000 20
گردو خوب 140.000.000 = 7000 1000 20
گردو اعلاء 180.000.000 = 9000 1000 20
میزان سود ویژه:
میزان کل هزینه 1.500.000.000 می شود که دقیقاً سود حاصله 4/1 و 8/1 می باشد یعنی به ترتیب بر اساس نوع محصول 40 میلیون و 80 میلیون می شود.
تذکر: اگر محصول از نوع معمولی باشد در مرحله اول تولید سودی حاصل نمی شود وهزینه ها تقریباً سر به سر است (هزینة تولید و درآمد فروش) اما درمراحل بعدی به ترتیب به صورت صعودی افزایش می یابد.
میزان بدهی:
بدهی های پیش بینی شده به ترتیب به بانک کشاورزی بانک رفاه کارگران و سازمان تأمین اجتماعی و صندوق وام دانشگاه جامع علمی کاربردی می باشد که طبق الگوهای بازپرداختی محاسبه شده در ظرف دو سال کاملاً بازپرداخت می شود.
الگوی بازپرداختی:
میزان سود خالص شرکت 4 = مقدار پرداخت شونده به بانکها و سایر دارندگان سهام به منظور مستقل کردن شرکت
خصوصیات تیم کارآفرین:
افراد همگی دارای سابقة فروش اجناس را دارند. اعضا دارای مدرک لیسانس و فوق دیپلم هستند و پویا و خلاق هستند و محبوب هستند.
برای شروع کار یک روز هم یک روز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معلمی هنر است, عشقی است آسمانی
معلمی هنر است , معلمی عشقی است الهی و آسمانی , تا خدا بوده و هست , معلم بوده و هست و هر روز روز معلم است .
از میان روابط انسانی , آنچه والاترین است , رابطه بین معلم و شاگرد است , و بهترین نوع این رابطه را که سر شار از ادب و فروتنی است , در حکایت موسی و خضر می یابیم که در آن حکایت , موسی در مقام شاگرد و خضر در جایگاه رفیع معلم جای دارد و چه شیرین نقل میکند این حکایت را کتاب خدا , طرفه آنجا که موسی به خضر میگوید : از تو پیروی میکنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شد و مایه رشد انسان است به من بیاموزی. و خضر در جواب میگوید : تو هر گز هم پای من نمی توانی صبر کنی , چگونه شکیبایی خواهی کرد ؟ موسی بی درنگ میگوید اگر خدا بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم . و از این رو است که نقش معلم را در جامعه , همچون نقش انبیا میدانیم چرا که معلم ایمان را بر لوح جان و ضمیر های پاک حک میکند , و ندای فطرت را به گوش همگان می رساند , سیاهی جهل را از دلها می زداید , و زلال دانایی را در روان آدمی جاری می سازد , کیست که نداند دغدغه معلم , چرخش حیات بشر , بر مدار ارزش و کرامت انسانی است , آری معلمی هنر است , معلمی عشقی است الهی و آسمانی .
صفحات تقویم های چاپ شده در این آب خاک به لحاظ نامگذاری ایام به مناسبت های گوناگون , همواره یکی از شلوغ ترین تقویم های چاپ شده در دنیاست. وبه دشواری می توان صفحه ای را پیدا کرد که به یک رویداد، واقعه، یادبود، یادگار و نظایر آن اختصاص داده نشده باشد. که از جمله ارج گذاری تقویمی ,که در12 اردیبهشت ثبت گردیده روز معلم است . اما آنچه در حقایق روزمره جامعه می گذرد حکایت دیگریست که امروزه روز معلم به عنوان تربیت کننده ی نسل فردا، در حادترین شرایط اجتماعی به سر می برد خاصه در دو دهه اخیر نه تنها وضع عمومی، معیشتی، اجتماعی، روانی، علمی و نگرش های عمومی آنان به جامعه بهبود نیافته، بلکه این فرآیند روندی نزولی را طی کرده است تا بدانجا که بار ها شاهد اعتراض این قشر از جامعه به صورت گرد همایی و تظاهرات خیابانی بوده ایم .
نسل امروز 12 اردیبهشت هر سال را که از قضای روز گار سالروز شهادت روحانی فرهیخته ای چون مرتضی مطهری است , روز معلم میداند اما شاید کمتر کسی از نسل پس از انقلاب بداند که مبنای نامگذاری این روز ( روز معلم ), واقع قتل معلم ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی تهران در12 اردیبهشت سال 1340 است که در تجمع اعتراض آمیز معلمان به میزان حقوق دریافتی خود درمیدان بهارستان توسط رئیس کلانتری بهارستان به ضرب گلوله گشته شد تا حادثه ای بیاد ماندنی در تاریخ این کهنه دیار ثبت گردد . حال امروز چگونه باید التیامی بر زخم کهنه ی دل پیام آوران آگاهی بود با کدام واژه کدام سرود؟
می توان در سایه آموختنگنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیمپس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیماز معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف توچون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ماای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل استیک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترینآنکه دین آموزد و علم یقین
شعر از شهریار
روز معلم، چگونه روز معلم شد؟
روز معلم: حادثه 12 اردیبهشت ماه سال 40 و قتل دکتر ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی تهران، حادثهای به یادماندنی در تاریخ معاصر ایران است. معلمان شهر تهران به دعوت باشگاه مهرگان برای اعتراض به لایحه اشل حقوقی معلمان، روز 12 اردیبهشت در میدان بهارستان جمع شدند. در حالی که معلمان شعار صنفی میدادند و ماشینهای آتشنشانی برای متفرق کردن جمعیت بر روی معلمان آب میپاشیدند ناگهان سرگرد ناصر شهرستانی رئیس کلانتری 2 بهارستان با سلاح کمری یکی از معلمان حاضر در میدان را از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار داد. قتل ابوالحسن خانعلی که دبیر رسمی آموزش و پرورش و دانشجوی دوره دکترای رشته معقول و منقول دانشگاه تهران بود، ایران را تکان داد.
اعتصاب معلمان 11 روز ادامه یافت و آثار سیاسی مهمی برجای گذاشت که از جمله آنها سقوط کابینه شریفامامی، روی کارآمدن علی امینی به عنوان نخستوزیر با شعار «اصلاحات از بالا»، انتخاب محمد درخشش رئیس باشگاه مهرگان به عنوان وزیر فرهنگ و انحلال مجلسین شورای ملی و سنا بود. اعتصاب تأثیرگذار معلمان، تنها در چارچوب فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره قابل درک و سرشار از عبرتها و نکات آموزنده است. در زمستان سال 39 انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار شد. در این انتخابات، شاه که به طور سنتی روابط نزدیکی با رؤسای جمهور آمریکا از حزب جمهوریخواه داشت، علناً از کاندیدای حزب جمهوریخواه (ریچارد نیکسون) حمایت میکرد. اما نتیجه انتخابات برخلاف انتظار او بود. جان.اف.کندی به عنوان رئیسجمهور آمریکا از حزب دموکرات پیروز شد و شاه آرزوهای خود را برباد رفته میدید. کندی اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان سوم را که مورد تهدید شوروی بودند، تجویز میکرد و معتقد بود که این اصلاحات مانع پیشروی کمونیستها خواهد شد. نیروهای سیاسی مخالف شاه به خصوص احزاب جبهه ملی در انتظار باز شدن فضای سیاسی و شروع مجدد فعالیتهای خود بودند. تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلی فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد. شاه که بار دیگر پایههای تخت خود را لرزان میدید، دست به دامن علی امینی سیاستمدار استخواندار و قدیمی