لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگی نامه
غلامعلی حداد عادل در سال 1324 هجری شمسی در تهران به دنیا آمد.وی دارای مدرک لیسانس فیزیک از دانشگاه تهران، فوقلیسانس فیزیک از دانشگاه شیراز، فوقلیسانس فلسفه از دانشگاه شهید بهشتی و دکترای فلسفه از دانشگاه تهران است.حداد عادل از سال 1347 تدریس در دانشگاه شهید بهشتی ملی را آغاز کرد و پس از آنکه یک دوره ساواک وی را به دلیل فعالیتهای سیاسی از تدریس منع کرد، از سال 1351 تا 1357 به تدریس در دانشگاه صنعتی شریف پرداخت.وی در این زمان نیز به تحصیل فلسفه نزد استاد شهید مطهری مشغول و مقارن با انقلاب اسلامی عضو کمیته همبستگی دانشگاهیان با مردم بود.حداد عادل به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط کامل دارد و از وی 17 کتاب درسی و 5 کتاب علمی و تحلیلی در موضوعات دین، فلسفه و علوم اجتماعی و بیش از 190 مقاله به چاپ رسیده است.وی همچنین نظارت علمی بر شش جلد از دانشنامه جهان اسلام را عهدهدار بوده است و در سال 1368 جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در سال 1374 نشان درجه دوم تعلیم و تربیت و در سال 1376 جایزه بهترین مقاله سال را در زمینه علوم انسانی دریافت کرد.حداد عادل عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم تهران در دوره ششم مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست و عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضویت در شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همچنین ده سال معاونت وزارت آموزش و پرورش را در سابقه خود دارد.حداد عادل در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان منتخب نخست مردم تهران برگزیده شد و از سوی نمایندگان نیز به عنوان ریاست مجلس انتخاب شد.
تحصیلات
مدارج تحصیلی
رشته تحصیلی
نام دانشگاه
دوران تحصیل
کارشناسی
فیزیک
دانشگاه تهران
1342-1345
کارشناسی ارشد
فیزیک
دانشگاه شیراز
1345-1347
کارشناسی ارشد
فلسفه
دانشگاه تهران
1349-1351
دکترا
فلسفه
دانشگاه تهران
1351-1354
دانشجوی علوم اجتماعی
علوم اجتماعی
دانشگاه تهران
1348-1349
آثار و تالیفاتکتابهاتالیف:- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش، 1359، 1363، 1368، 1370، 1372- آشنایی با جامعه شناسی آموزش و پرورش، در جامعهشناسی (سال چهارم دوره آموزش متوسطه عمومی)، تهران، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، 1360-1370- دانش اجتماعی (سال اول دبیرستان)، تهران، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، 1360-1371- دانش اجتماعی (سال دوم دبیرستان، رشته اقتصاد اجتماعی)، تهران، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، 1360-1371- تعلیمات مدنی، در تعلیمات اجتماعی (سال سوم دبستان)، تهران، سازمان پژوهش و برنامهریزی کتابهای درسی، 1361- تعلیمات مدنی، در تعلیمات اجتماعی (سال چهارم دبستان)، تهران، سازمان پژوهش و برنامهریزی کتابهای درسی، 1361- تعلیمات مدنی، در تعلیمات اجتماعی (سال پنجم دبستان)، تهران، سازمان پژوهش و برنامهریزی کتابهای درسی، 1361
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پل ها و انواع آن
تعریف پل
پل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود.پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتیها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است.
تاریخچه پل
ایجاد گذرگاهها و پلها برای عبور از دره ها و رودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا از مصالح موجود در طبیعت مثل چوب و سنگ والیاف گیاهی به صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند.پلهای معلق از کابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای با تیر حمال از تیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومیها بر می گردد که در خاور میانه و چین پلهای زیادی بدین شکل برپا شده است. در اروپا نیز اولین پلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.
اغلب پلهای ساخته شده توسط رومیها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پلهایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.
از قرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده از دستگاههای فشاری از مصالح سنگی و آجر با ملاتهای مختلف و دستگاههای خمشی از چوب متداول گردیده و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع از پلهای فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد.
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پلهای معلق، قوسی یا با تیر حمال از آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمریکا ساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی از مهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متری در انگلستان ساخته شد.
طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر در سانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سالهای اخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده، پلهای زیادی اجرا شده است.
پلها را از نقطه نظر مصالح تشکیل دهنده به شکل زیر طبقه بندی می کنند :
پلهای چوبی:
این پلها معمولا" به شکل قوسی، با تیرهای مشبک و یا تیرهای حمال ساخته شده و در حال حاضر استفاده از آنهابه صورت موقتی می باشد.
پلهای سنگی:
با توجه به مقاومت مناسب فشاری مصالح سنگی، بسیاری از پلهای طاقی از این مصالح ساخته شده اند.نظر به کمبود افراد سنگ کار و زمان نسبتا طولانی لازم برای تهیه مصالح و اجرای سازه، امروزه استفاده از این پلها محدود می باشد.
پلهای بتنی:
در بسیاری از پلهای طاقی شکل، در حال حاضر از بتن، با توجه به مقاومت فشاری مطلوب آن به جای سنگ استفاده می شود.
پلهای بتن مسلح:
با توجه به روش اجرا و نحوه بتن ریزی، پلهای بتن مصلح را می توان از مقاطع مختلف و با اشکال دلخواه ساخت. با وجود این استفاده از مقاطع ساده در جهت کاهش بهای قالب بندی همواره مورد نظر است.در بعضی از حالات استفاده از سیستم پیش ساختگی باعث حذف اجزاء نگهدارنده قالبها و در نتیجه صرفه جوئی قابل ملاحظه می شود.
پلهای بتن پیش تنیده:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مومیایی
مومیایی به جسدی گفته می شود که پوست و گوشت خشک شده آن در اثر تماس عمدی یا تصادفی با مواد شیمیایی، سرمای فوقالعاده زیاد ، رطوبت بسیار پایین یا عدم وجود هوا حفظ شده است.
معمولا تا اسم مومیایی به میان می اید یاد مصر میفتیم ولی ایا واقعا مصریها یا اهالی جزایر تبث مومیایی ها را به وجود اوردند؟
جواب این سوال خیر میباشد اولین مومیایی ها مومیایی های یخی بودن حیوانات و انسانهایی که در یخبندانهای شدید گیر می افتادند و مرگ روح انها را با خود می برد و جسمشان را میان انبوهی از یخ و برف تنها میگذاشت مومیایی های دیگر مومیایی های خشک بوده اند بله بیابان نشین ها انسانهایی که در صحرا میمردند را خاک میکردند و اجساد انها در زیر لایه های شن نابود نمیشد بلکه سالم میماند اخرین دسته مومیایی های مصری بودند که اعماو احشائ بدن مرده خالی میشد ودرون بدن با کاه پر میشد چیزی شبیه خشک کردن حیوانات امروزی و بعد لایه موم بر روی بدن کشیده میشد و بعد اجساد را زیر نور خورشید قرار میدادند تا موم خشک شود مانند مومیایی توتان خامون بقیه انسانها به روش جالبتری مومیایی میشدند مانند مومیایی مرد تولوندی در موزه زیلبورگ دانمارک این مرد ابتدا خفه شده و بعد اورا درون باتلاق انداخته اند و جسد سالم مانده است این جسد در سال 1950 توسط کارگران در نزدیکی تولوند واقع در شمال دانمارک یافت شده است و به مومیایی جنازه باتلاق نیز معروف است .
مومیایی مصری موزه واتیکان
چطور مومیایی میشوند؟
مومیایی به بدن فردی گفته میشود که سالهای سال قبل جان خود را از دست داده است اما بدنش به شکل نادری سالم مانده است. معمولا وقتی انسانی جان خود را از دست می دهد به دست طبیعت سپرده میشود و خیلی زود تنها اسکلتی از وی باقی میماند.
مومیاییها بعد از داستانهای دراکولا و فراکشتاین، موضوع اصلی بسیاری از فیلمهای ترسناک هستند.
شاید این موضوع به راحتی قابل توضیح باشد. مومیاییها بدنهایی هستند که بیش از حد معمول نگهداری شدهاند و این ماجرا باعث ترس بسیاری از ما میشود.
● مصر مرکز مومیایی
بسیاری از مومیاییهای معروف اهل مصر هستند. مصریان قدیم بسیاری از بزرگان خود را به روش مومیایی نگه داشته و دنیا را در تعجب و حتی شگفتی گذاشتهاند. در طول ۲۰۰ سال گذشته مومیاییهای بسیاری توسط دانشمندان و محققان در مصر مورد بررسی قرار گرفتهاند و تلاش برای یافتن تعداد بیشتر آنها به خصوص در مصر هنوز هم ادامه دارد.
اینکه در مورد مومیاییها اطلاعات بیشتری بدست آوریم در شناخت زندگی انسانهای قدیم کمک زیادی به ما میکند. با مطالعه روی مومیاییها دانشمندان اطلاعات زیادی بدست آوردهاند که برایشان بسیار قیمتی است.
● مومیایی چیست؟
مومیایی به بدن فردی گفته میشود که سالهای سال قبل جان خود را از دست داده است اما بدنش به شکل نادری سالم مانده است. معمولا وقتی انسانی جان خود را از دست می دهد به دست طبیعت سپرده میشود و خیلی زود تنها اسکلتی از وی باقی میماند.
تبدیل شدن بدن به چند استخوان و یا در واقع همان اسکلت مدت زمان زیادی وقت نمیخواهد. چرخه طبیعت به شکلی طراحی شده است که بدن خیلی زود به خاطر باکتریهای موجود در هوا تجریه میشود.
تنها اگر محیطی که بدن بیجان انسان در آنجا قرار گرفته خشک باشد این اتفاق دیرتر میافتد. زیرا باکتری برای زنده ماندن و تولید مثل کردن به هوا و گرما احتیاج دارد و بنابراین در هوای مرطوب بدن زودتر از هم پاشیده میشود.
حال اگر شرایط هوا سرد و یا خشک باشد و اکسیژن کافی وجود نداشته باشد باکتریها نمیتوانند به درستی زندگی کنند و آن زمان است که بدن میتواند هزاران سال تا حدی سالم بماند.
این توضیح در واقع همه آنچه است که باید در مورد چگونگی سالم ماندن بدن در مومیاییها دانست. آنها با نرسیدن اکسیژن به بدن و در نتیجه زنده نماندن باکتریها سالم ماندهاند.
نمونه بسیار مشهود این سالم بودن اجساد نمونهای است که سال ۱۹۹۱ توسط کوهنوردان ایتالیایی در آلپ پیدا شد. بدن فردی که ۵۳۰۰ سال قبل جان سپرده بود به خاطر سرمای شدید و وجود برف تا حد بسیار زیادی سالم مانده بود. این مومایی با سلامتش توانست رازهای بسیاری را برای محققان اروپایی در مورد زندگی گذشتگان فاش کند.
مومیاییهای کشف شده در بیابان "تاکلیمکان" هم توانستند رازهای زیادی را در مورد زندگی افراد کهن که در این منطقه زندگی میکردند روشن سازند. وجود خالکوبیهای مشابه در مورد مومیاییهای آسیایی و اروپایی فرضیههای بسیاری را برای محققان مهیا کرده است که برای کشف آنها هنوز تحقیقات ادامه دارد.
● مومیایی مصری
مومیایی شدن انسانها در ۳۰۰۰ سال قبل در مصر آغاز شد. مصریها در ابتدا اجساد بستگان خود را با تعداد کمی از متعلقاتشان داخل شنهای بسیار گرم قرار میدادند اما پس از سالها تصمیم گرفتند آنها را با قرار دادن در جعبه هایی به شکل تابوت بهتر نگهداری کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
خورشید ستارهای است از ستارگان رشته اصلی که 5 میلیارد سال از عمرش میگذرد. این ستاره کروی شکل بوده و عمدتا از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. وسعت این ستاره 1.4 میلیون کیلومتر (870000 مایل) است. جرم این ستاره 7 برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین 750 برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش میچرخند. در هسته خورشید ، جرم توسط واکنشهای هستهای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، میشود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید میگردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفتهاند نیز گرمایشان را از این انرژی میگیرند
مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر میشوند. اما چنین به نظر میرسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین میرسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع میشود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید ، کروموسفر یا رنگین کره و هاله خورشیدی قرار دارند که با همدیگر جو خورشید را تشکیل میدهند.
مرکز خورشید مانند کورهای هستهای است با دمای 15 میلیون درجه سانتیگراد (27 میلیون درجه فارنهایت) که چگالیاش 160 برابر آب میباشد. تحت چنین شرایطی هستههای اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و تبدیل به هستههای هلیووم میشوند. در این حین، 0.7 درصد جرم ترکیب شده ، تبدیل به انرژی میشود. از 590 میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه در مرکز خورشید ترکیب میشوند، 3.9 میلیون تن به انرژی تبدیل میشود. این سوخت هیدروژنی ، تا 5 میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت. مسیر نامنظم 2 میلیون سال طول میکشد تا انرژی تولید شده در مرکز خورشید به سطح آن رسیده و بصورت نور و گرما تابش کند، سپس بعد از فقط 8 دقیقه ، این انرژی به زمین میرسد.
هنگامی که خورشید منبسط می شود تا تبدیل به یک غول سرخ شود، قطرش حدود 150برابر بزرگتر خواهد شد. گازهای منبسط شده و داغ، رنگ زرد و حرارت خود را از دست داده و قرمز رنگ و سرد خواهند شد. اما بخاطر بزرگتر شدن سطح خورشید،درخشندگی آن 1000برابر افزایش یافته و نور بیشتری ساطع خواهد کرد
زبانهها و شعلههای خورشیدی
زبانه حلقوی در شکل پایین ، خطوط میدان مغناطیسی ، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال 1973 ، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) 000/588 کیلومتر (365.000 مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکههای خورشیدی رخ میدهند. شعلههای خورشیدی ، جرخههایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعلهها هنگامی بوجود میآیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانههای خورشیدی ، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید میتواند زبانههای حلقوی را هفتهها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد
باد خورشیدی
هاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل900 کیلومتر (560 مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود میآورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت میکنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی میکنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی ، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده میشود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین میبرد. 100000 میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیارهای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط 10 میلیارد سال است.
چرخهها و لکههای خورشیدی
حرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی میشود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث میشود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید ، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکههای خورشیدی ، شعلهها و زبانههای خورشیدی میشوند. این فعالیتها ، بخصوص لکههای خورشیدی ، چرخهای 11 ساله دارند.
مرگ خورشید
5 میلیارد سال بعد ، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان ، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار ، دمای آنرا افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هستهای در پوسته ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
تاریخ زبان فارسی
زبان ایرانی
دانشمندان زبان شناس برآنند که زبان های امروزی دنیا بر سه بخش است :
نخست - بخش یک هجایی (یک سیلابی) و این قسم زبانها را زبانهای ریشگی نامند، زیرا لغات این زبانها تنها یک ریشه است که به اول یا آخر آن هجاهایی نیفزودهاند. زبان چینی، آنامی و سیامی را از این دسته میدانند، در زبانهای ریشگی شمارهی لغتها محدود است، چنانکه گویند چینیان برای بیان فکر خود ناگریزند لغات را پس و پیش کنند یا مراد خود را با تغییر لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
دوم - بخش زبانهای ملتصق این زبانها یک هجایی نیست چه در لغات این زبان به هنگام اشتقاق هجاهایی بر ریشهی اصلی افزوده میشود ولی ریشهی اصلی از افزودن هجاها هیچگاه تغییر نمیکند و دست نمیخورد و هرچه بر او افزایند به آخر او الحاق میشود. مردمی که زبانشان را ملتصق خوانند اینانند :
1- مردم اورال و آلتایی که شاخهای از نژاد زردپوست میباشند مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و فین و ساموئید و بیشتر ساکنان سیبریا و دشت قبچاق
2- مردم ژاپن و اهالی کره
3- دراوید و باسک از مردم هند
4- بومیان آمریکا
5- مردم نوبی (جنوب مصر در آفریقا) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و سیاه پوستان آفریقا
6- مردم استرالیا
سوم - بخش زبانهای پیوندی، در این زبانها بر ریشه و مادهی لغات هجاهایی افزوده میشود ولی نه تنها به آخر ریشه، بلکه به آخر و اول ریشه هم - دیگر اینکه ریشهی لغت بر اثر افزایش تغییر میکند، گویی که ریشه با آنچه بر وی افزوده شده است جوش خورده و پیوند یافته است - به خلاف زبان ملتصق که چون ریشه تغییر نمیکند هجاهایی که بر ریشه افزوده است مثل آن است که به ریشه چسبانده باشند نه با او پیوسته باشد.
زبانهای پیوندی اینهاست :
الف - زبانهای سامی مانند عبری، عربی و آرامی که بعد سُریانی نامیده شد، و در عهد قدیم زبانهای فنیقی و بابلی و آشوری و زبان مردم «قرطاجنه» که شعبه بودهاند از فنیقیان و زبان حیمری.
ب - زبانهای مردم هند و اروپایی به معنی اعم: آریاییان هند - آریاییان ایران - یونانیان - ایتالیاییان - مردا سِلْت (بومیان اروپایی غربی) ژرمنی (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاندیناوی) - لِتْ و لیتوانی و سلاو (که روس و سلاوهای شرقی اروپا و مردم بلغار و صرب و سایر سلاوهای بالکان باشند)
علمای زبان شناسی برآنند که زبانهای بخش سوم از مراحل زبانهای بخش اول و دوم در گذشته و ترقی کرده تا بدین درجه رسیده است - یعنی این زبانها مستقلا در سیر تطور کمال یافته و به مرحلهای رسیده است که اکنون مشاهده میکنیم و ما در این پاره به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
زبان پارسی
فارسی زبانی است که امروز بیشتر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و قسمتی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن میگویند، نامه مینویسند و شعر میسرایند.
تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهیهای علمی دیگر میدانیم که در سرزمین پهناور ایران - سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارماتها (جنوبی روسیه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریه و دشت حجاز و یمن میپیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن میگفتهاند.
زرتشت پیمبر ایرانی میگوید که ایرانیان از سرزمینی که «اَیْرانَ وَیجَ» نام داشت و ویژهی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافتهاند که طایفه ی «اَیْریا» از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود برخاسته گروهی به ایران، گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافتهاند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداختهاند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخههایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخهی دیگر زده و هر شاخهبرگ و باری دیگرگون برآورده است.
در علم نژادشناسی مردم اروپایی را به هشت شعبه بخش کردهاند و زبان آنان را نیز از یک اصل دانستهاند به طریقی که گذشت.
ما را اینجا به سایر زبانها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنیهای دیگر که آن را زبان شناسی و فقه اللغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاکان ما بدین سرزمین درآمدهاند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورها و گردشهایی در آن یافته است، از این رو به قدیمترین زبانهای ایران باز میگردیم.
زبان مادی
قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است «نُسک های اَوسْتا» است که شامل سرودههای دینی، احکام مذهبی و محتوی تواریخی است که شاهنامهی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از «کیومرث» تا زمان «گشتاسب شاه» میپیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه (پیشدادیان)،کَویان (کیان) و زمانهی هفت خدایی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک (ضحاک) و فراسیاک تور (افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح میدهد.
در این روایات همه جا میرساند که رشتهی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبانهای تاریخی یا قبل از تاریخ میپیوندد و «گاثهی زردشت» نمونهی کهنترین آن زبانهاست.
اما آنچه از تواریخ ایران، روم، نوشتههای سمگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر میآید، دوران تاریخی ایران از مردم «ماد» که یونانیان آن را مدی و به زبان دری «مای» و «ماه» گویند برنمیگذرد، و پیداست که زبان مردم ماد یا ماه زبانی بوده است که با زبان دورهی بعد از خود که زبان پادشاهان هخامنشی باشد تفاوتی نداشته، زیرا هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ایرانیان و مهمترین شهرنشینان آریایی آن زمان بودهاند با زبان فارسی هخامنشی تفاوتی میداشت. هر آینه «کورش»، «داریوش» و غیره در کتیبههای خود که به سه زبان فارسی، آشوری و عیلامی است، زبان مادی را هم میافزودند تا بخشی بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشتهها ناکام نگذارند، از این رو مسلم است که زبان مادی خود، زبان فارسی باستانی یا نزدیک بدان و لهجهای از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند «فراَ اوَرْت»، «خشِثَرْیت»، «فْروَرَتْیش»، «هُووَخشَثْرَهْ»، «آستیاک – اژی دهاک»، «اَرتی سس- اَرته یس- اَرته کاس آ» به لفظ «اَرْتَ» آغاز میشود و «اِسْپادا» که سپاد و سپاه باشد نیز یکی این دو زبان معلوم میگردد.