لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نخل گردانی در یزد
نخلگردانی از ویژگیهای منحصربهفرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب میشود و در بیشتر نقاط استان یزد در روز دهم محرم بعد از بجاآوردن نماز ظهر عاشورا هیاتهای مختلف به زیر نخل رفته و با صدای یاحسین یاحسین، سه بار نخل را به دور کلک حسینیه میگردانند.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیه آن تحلیلها و تفسیرهای مختلفی وجود دارد:1ـ نخل، برگرفته از خیمه مجمع حضرت موسی(ع) با اقتباس از تابوت عهد است. (صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) فرستاد تا او را در آن قرار دهد، بعدها این تابوت بهدست قوم او افتاد. از آن نگهداری کرده و از آن تبرک میجستند.) 2ـ نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و میخواهد خاطره خیمههای حرم آن امام را در کربلا مجسم کند. 3ـ نخل یادآور گهواره دو گوشواره عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. 4ـ چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همه ساله به جبران، این رسم را تکرار میکنند و حجیم بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت است. بهطور کلی بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی چنان است که چند صدنفر مرد قوی باید آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند. در روزهای قبل از عاشورا اعضای هیاتها به تزئین نخل میپردازند. به این صورت که یک طرف از بدنه آنرا با آینههایی کوچک و بزرگ آذین میبندند که نمایانگر نور افشانی پیکر حضرت امام حسین(ع) در آن است. طرف دیگر نخل روکش پارچه سیاهی دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاه پوش نصب شده است. در سراسر آن سر تیز دشنهها یا شمشیرهایی فرو رفته که نمادی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرو مانند اما حسین وارد شد.در دو طرف دیگر بهصورت قرینه، پرده سیاهی آویخته میشود که روی آن شکل شیر و بدن بیسرِ آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است. درحالیکه شیر بادهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیمانده نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند. هنگام نخل گردانی یکی از سادات بر بلندای نخل قرار میگیرد و با صدای ضربات سنج و یاحسین نخل گردانان را هدایت میکند. گفتنی است در بیشتر محلههای شهر یزد (شاه ابوالقاسم، بعثت، خیرآباد و...) نخلها را آذین میبندند و در عصر عاشورا بعضی از آنان را در مسافت طولانی به حرکت در میآورند.
حسینیه تاریخی شاه ولی مراسم سنتی ویژه خود را در ماه محرم آغاز می کند. سال هاست که مراسم نخل برداری، از ویژگی های منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب می شود و در اکثر نقاط استان یزد در روز دهم محرم، بعد از به جا آوردن نماز ظهر عاشورا هیات های مختلف به زیر نخل رفته و با صدای حسین حسین سه بار نخل را به دور کلک حسینیه می گردانند دو نخل قدیمی واقع در میدان امیر چخماق و بعثت یزد و دو نخل در محله گرمسیری و شاه ولی شهرستان تفت قرار دارند که این 4 نخل در ظهر عاشورا آذین بندی می شوندنخل حسینیه شاه ولی شهرستان تفت قدیمی ترین نخل شناخته شده استان است که جزیی از مجموعه شاه ولی شامل مسجد، بقعه، بازار، آب انبار، مدرسه و نخل است. این مجموعه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و متعلق به قرن نهم هجری است. در منابع تاریخی نیز به پارچه سیاه پوشی اشاره شده که توسط علی اصغر گرجی در سال 1229 هجری قمری وقف شده است. وزن این نخل تقریبا 2500 کیلوگرم و بلندی آن 9 متر است که اخیرا توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد مورد مرمت قرار گرفته است. برخی معتقدند نخل اقتباس از خیمه حضرت موسی (ع) است یا به تابوت عهد ، صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) نازل کرد تا حضرت موسی (ع) را در آن قرار دهد، انتساب دارد. بعدها این تابوت به دست قوم وی افتاد که از آن نگهداری و بدان تبرک می جستند. برخی دیگر عقیده دارند نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و می خواهد خاطره خیمه های حرم آن امام را در کربلا مجسم کند با تشکر از آقای اردوان روزبه این مطلب از وبلاگ ایشان اخذ شده است.
به دلیل مناسبت محرم مجددا مطلب مربوط به حسینیه شاه ولی روی وبلاگ قرار میگیرد.
مباحث تاریخى و فرهنگى عاشورا
● منبع: خبرگزاری - فارس
نمایشهاى غمانگیز
فردریک ریچاردز در شمار سیاحانى است که با داشتن مهارت فراوان در فن نقاشى و ذوق نویسندگى و شاعرى مشاهدات خود را با بیانى لطیف و دقیق در کتابى تحت عنوان یک مسافر ایرانى شرح مىدهد، او مىنویسد در ماه محرم، عزادارى در یزد با چنان شور و حرارتى برگزار مىشود که بعضى اوقات به یک اضطراب و التهاب مذهبى مبدّل مىگردد، در میدان یزد که مقابل مدخل اصلى بازار واقع شده، چوب بست بزرگى تعبیه گردیده که نماینده یک نوع تابوتى است به نام نخل که هر سال آن را با شال و آینه مىپوشانند، این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد، دور میدان حمل مىشود، این مردان در زیر نخل اجتماع مىکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود. در طى مراسم محرم در ایران، سلسلهاى از نمایشهاى غمانگیز در کوچه و خیابان به اجرا در مىآید که همه آنها با خاطره مصیبت بزرگى که در دهم محرم یا عاشورا اتفاق افتاده، پایان مىپذیرد. در روز عاشورا صحنههاى زیادى به معرض نمایش گذاشته مىشود حرکت کاروان کوچک از مکّه و ورود آنها به کربلاو جنگیدن آنها و سرانجام شهادت و اسارت زنها و کودکان امام حسین(ع) توسط هنرپیشگان در نهایت اخلاص نشان داده مىشود، قبل از این مراسم نوحه مىخوانند و عدّهاى به زنجیر زدن و سینه زنى مشغولند. البته در شهر یزد کمتر تعزیه برگزار مىشود اما احساسات مذهبى مردمان این دیار جدىتر از اغلب شهرهاى ایران است. مجالس وعظ و روضه خوانى احساسات مذهبى مردم را تحریک مىکند و موجب مىشود که آنها در حالت هیجان و از خودبیخود شدن زنجیر بزنند.(1)
اوژن اوبن که در در سال 1285 هجرى به ایران آمده است در سفر نامهاش مىنویسد: عاشورا بزرگترین روز ماتم و عزادارى است، از صبح زود دستهها در چهارگوشه شهر تشکیل شده و به سوى بازار سرازیر مىشوند پیش از تجمع در سبزه میدان، ابتدا همه آنها طبق سنت مرسوم به امامزاده زید تهران سرى مىزنند، انبوه جمعیت، سراسر میدان، پشت بامها و بالاى دیوارهاى خانههاى مجاور را از سپیده صبح اشغال کردهاند، دستهها از راستهها و راهروهاى مختلف بازار به این میدان روى مىآورند هر دسته با علامت مخصوص در حرکت است. پنجه حضرت عباس، پرچمهاى سبز و سیاهى که به هم گره خوردهاند یا علمها و کتلهایى که بر بالاى آنها پرهها و تیغههاى فلزى نصب کردهاند احتمالاً نهادهاى تشیع به شمار مىروند، اسبان سیاه پوش نشانهاى از اسبان حسین، فرزندان و برادرانش و اسبى خون آلود با کبوترى بر پشت آن که یادآور صحنهاى از شهادت امام سوم است، سینه زنها با آهنگى موزون بر سینه مىزنند به طورى که جاى ضربان سرخ مىشود، عدهاى زنجیر مىزنند و گروهى بر سرهاى خود گل مالیدهاند. شعارها همراه با نوحه خوان تکرار مىگردد. شیعیان تنها به شنیدن مرثیه قانع نیستند و علاقه شدیدى دارند تا با اجراى نمایشهاى صحنه هایى از مصائب رهبران مذهبى را مجسّم و خوب درک و لمس کنند.(2)
نوحههاى سوزناک
دکتر ویلز که در زمان ناصرالدین شاه قاجار در شیراز بسر مىبرده خاطرنشان مىنماید: در سراسر محرم اغلب شیعیان به احترام امام حسین(ع) در تمامى برنامههاى عزادارى و سینه زنى شرکت مىکردند و لباس اکثریت آنان سیاه بود، غالب مردم حتى چند روز از آغاز محرم ملبس به این جامه مىگردند و تا هفتهها بعد از خاتمه محرم همچنان سیاهپوش هستند، قبل از شروع تعزیه فردى روحانى بالاى منبرى که در کنار صحنه رو به جمعیت قرار داده شده بود رفت و شروع به موعظه و شرح مصیبت حسینى و دلیل مقاومت امام مسلمین و قیام او بر علیه ستمگر زمان نمود. صدایش کاملاً رسا و جملاتش مؤثر، قاطع و گرم و اثر گذار بود، به محض ذکر نام حسین، ناگهان فریاد حاضران بلند شد و سینه زنان، ماتم سرایى مىکردند. صداى «حسین جان حسین جان» صادقانه و توأم با ناله و اشک آنان ولوله شگفتى ایجاد کرد. در این میان نوحهخوانى با تجربه که صداى گیرایى داشت به بالاى چهارپایهاى رفت و شروع به مرثیه سرایى نمود، سینه زنان عاشق حسین(ع) هم ضمن حلقه زدن به دورش، هم آهنگ و همراه با تکان دادن دست راست او، شروع به نواختن ضربه هایى محکم بر سینه هاى عریان خود کردند، با وجود سرخ شدن سینهها ذوق زده همچنان مشغول عزادارى بودند.صحنه آن چنان منقلب کننده و هیجانانگیز گشت که حتى اروپائیان حاضر در مجلس هم عنان اختیار از دست دادند و تحت تأثیر این همه خلوص و آشفتگى، افسرده خاطر شدند پس از آن تعزیه آغاز شد، همه صحنهها مهیّج و منعکس کننده ظلمى بىنظیر از سوى ظالم و مقاومتى تحسین برانگیز از طرف امام مظلوم بود.(3)
صحنههاى سوگوارى چنان در این ایام تأثیر دارد که وقتى سون هدین هلندى براى تحقیق در کویرهاى مرکزى ایران، به این سرزمین مىآید و متوجه مىشود در طبس عزادارى است، مشتاق مشاهده آن مىگردد، و گزارشى از این مراسم در کتاب خود، کویرهاى ایران، مىآورد:
دو روز جلوتر از بزرگترین روز مذهبى شیعیان یعنى ماه محرم وارد طبس شدم، دهه اول این ماه به امام حسین اختصاص دارد، هیچ روزى از سال همچو عاشورا احساسات شیعیان را به این اندازه تحریک نمىکند. یاد حسین در تمام شهرهاى ایران با نوحهها و نالههاى بلند و اشکهاى گرم زنده مىشود و مردم به خاطر مرگ شهید بزرگ و شکست ظاهرى خاندان على گریه مىکنند. دلاورىهاى حسین مورد تقدیر قرار مىگیرد و از دشمنش یزید به نفرت و به بدى یاد مىشود. تمام ماجراى این بخش از تاریخ شیعیان با شبیه خوانى، روى صحنه مىآید.(4)
عزادارى چنان با حیات معنوى و اجتماعى مردم آمیخته است که هرگونه حادثهاى نمىتواند مانع برگزارى آن شود، در سال 1310 ه.ق که مرض وبا در ایران و تهران تعداد زیادى از مردم را تلف نمود به رغم بروز این بیمارى مهلک مردم تهران که در شهر مانده و به شمیرانات رفته بودند، و حتى کسانى که به مناطق خارج از تهران گریخته بودند با وجود از دست دادن عزیزان و بستگان خود و بیم ابتلاء به وبا، در ایام محرم به سوگوارى پرداختند. عین السلطنه مىنویسد: همه چیز گران است، هیچ چیز پیدا نمىشود و اگر هم پیدا شود خیلى گران مىباشد، روضه خوانى و خیرات به حدى در تهران و شمیرانات زیاد شده که چه نویسم، آش زین العابدین در تمام کوچهها و گذرها طبخ مىشود دستجات سینه زن متصل درگردشند این در حالى است که در تبریز 8000 نفر و در تهران 20000 نفر بر اثر بیمارى وبا جان باخته بودند و در آن زمان جمعیت تهران زیاد نبود و این میزان درصد مهمى از سکنه آن را تشکیل مىداد. در سال بعد با وجود خطر وبا، مجالس عزادارى با شکوه هرچه تمامتر برگزار گردید و به علاوه فرنگى مآبى بیمارى دیگرى بود که موریانه وار مىخواست در ایمان و باورهاى مردم رسوخ کند و آنها را از سنتهاى مذهبى جدا کند.(5) اعتماد السلطنه ذیل وقایع محرم 1312 ه.ق به رواج فرنگى بازى و تأثیر سوء آن بر عزادارى محرم اشاره مىکند: مجالس روضه خوانى را کم دیدم، تکایایى بسته بودند بى رونق و بى اسباب و جمعیت در کوچهها کم دیده مىشدند. روى هم رفته فرنگى بازى عقاید را سست کرده و نمىدانم این از براى ملت و دولت ایران خوب است یا بد. با وجود تلاش غرب گرایان در محرم 1312 ه.ق نیز مراسم محرم با شکوه و توأم با هیجان مردم برگزار شد. جمعه دوم محرم 1312ه.ق مسجد شیخ عبدالحسین که چند سال تجار ترک آنجا مفصلاً روضه خوانى مىکنند باز به همان تفصیل برپا بود. امسال با این گرما روضه خوانى از سال گذشته بیشتر است.(6) در دوران حکومت مظفرالدین شاه نیز عزادارى محرم با همان هیجان قبلى برگزار مىگردید و در سال 1316 ه. ق مجالس روضه خوانى بیشتر شده بود: از هر کوچه بگذرى اقلاً چهار پنج چادر زدهاند در گذرها و سقاخانهها و مسجد که الى ماشاءاللّه، دسته امسال زیاد است امّا حکم شده از محله خود به جاى دیگر نروند، تمام دستههاى سینه زن امسال در حال حرکت بود.(7) در این سال افرادى روشنفکرنما و متمایل به غرب و نیز فرقههاى ضاله به شدت مشغول فعالیتهاى تبلیغى بودند تا مردم را از شعائر مذهبى و خصوص عزادارى عاشورا جدا کنند امّا در صفر سال 1320 ه.ق با آن که نان در خراسان و تهران کمیاب شد و تهیه آن بسیار گران بود، عزادارى برپا شد، محرم سال 1321 ه.ق نیز به همین منوال گذشت. محرم سال 1323 ه.ق مصادف با نوروز بود. در این سال مردم عید نگرفتند ومراسم عزادارى باشکوه ویژهاى برگزار شد.(8)
نفرت عزاداران از ستمگران معاصر خود
این گونه نبود که تظاهرات عزادارى در فعالیتهاى سیاسى و قیامهاى مردم بر علیه استبداد کارآیى نداشته باشد، در ماجراى قیام تنباکو وقتى تصمیم مىگیرند میرزاى آشتیانى را تبعید کنند، در منزل این فقیه مبارز عدهاى از مردم اجتماع نمودند، بامداد روز دوشنبه 14 دى 1270 ه.ش بود، در بیت مزبور مراسم روضهخوانى و سوگوارى برپا بود، جمعیت بیشترى به سوى خانه میرزاى آشتیانى در حال حرکت بودند در حالى که عدهاى از آنان پارچه سفیدى را از وسط پاره کرده و به عنوان کفن به گردن انداخته و نگرانى خود را از تصمیم ناصرالدین شاه مبنى بر تبعید مجتهدى مسلّم اعلام مىکردند.
حوالى ظهر وقتى جمعیت رو به کثرت رفت، زنها جلو و مردان دنبال آنان به سوى قصر سلطنتى چون سیلى خروشان روان شدند، بانوان با روبنده سفید و پیچه و چاقچور اغلب روى سر خود لجن مالیده و شیون مىکردند و ذکر یا حسین را با صداى بلند فریاد مىکردند، مردان نیز در فواصل در حالى که زنان سکوت مىنمودند فریاد مىکشیدند یا على یا حسین و بى اختیار اشک مىریختند و گریه مىکردند فریاد اعتراضآمیز مردم که با ذکر یا حسین معطر مىگردید به همراه ناله و شیون تظاهر کنندگان، کامران میرزا نایب السلطنه را در موجى از هراس و نگرانى فرو برد، چهرهاش به زردى گرائید و با صداى گرفته و لرزان خطاب به معترضین گفت: هیچ یک از علما را اجازه نمىدهیم بیرون بروند، خاطرتان جمع باشد، این همه فریاد و فغان نکنید ولى چون مشاهده کرد کسى به گفتارش ترتیب اثر نمىدهد و بیم ضرب و شتم مىرود به داخل ارک سلطنتى گریخت، جمعیت به راهپیمایى خود ادامه داده و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده مىگردید و بدون استثناء همگى از زن و مرد فریاد مىزدند «یا على»، «یا حسین»، «واشریعتا وااسلاما» خروش و خشم مردم که ذکر یا حسین بر آن قداست مىبخشید کاخ سلطنتى را به تزلزل درآورد، برخى از افراد وابسته به دربار از شدت خوف غش نموده و بیهوش شدند کامران میرزا دستور داد توپهاى ته پر کروپ را بیرون آورده، در اطراف عمارات سلطنتى نصب نمایند، در کاخ گلستان شاه بدون آن که سخنى بگوید، آشفته و عصبانى به نظر مىرسید. اگرچه در این ماجرا، دستور شلیک اسلحه به سوى مردم داده شده و عدّهاى را به خاک و خون کشیدند ولى مقاومت مردم با تأثیرپذیرى از فرهنگ عاشورا به رهبرى علماء به پیروزى رسید و امتیاز تنباکو لغو گردید.(9)
سوگوارى و قیام مشروطه
نهضت مشروطیت نیز متأثر از عزادارىهاى محرم مىباشد، قیام مزبور، به رهبرى علماى دینى و به منظور مبارزه با استبداد و اجراى قوانین اسلام، صورت گرفت. البته به دلیل نفوذ عناصر بیگانه و برخى شیفتگان فرهنگ غربى این حرکت از مسیر اصلى خود جدا گشت امّا نمىتوان این واقعیت را انکار کرد که اوج قیام مشروطه از مساجد، مجالس روضه خوانى، و هیأتهاى عزادارى آغاز گردید. در روز سوم محرم سال 1323 ه.ق در منزل آیة اللّه بهبهانى روضه خوانى برپا بود، در عاشوراى همین سال عوامل حکومتى راه اندازى دستههاى سوگوارى را منع کردند امّا مؤثر واقع نشد و مردم ترتیب اثر ندادند. در محرم سال 1324 ه.ق علما در صحن بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنى تحصن کردند و از شاه خواستار برقرارى حکومت قانون گشتند که با موافقت وى روبرو گردید. در هفدهم محرم در تکیه خونگاه، در مجلس روضه سید محمد طباطبایى، شریف الواعظین قمى از غربت اسلام و تلاش علما براى نصرت دین سخن گفت، سال بعد نیز در حالى آغاز گردید که مردم مشغول عزادارى بودند و مسایل مشروطه هم به نحوى جدّىتر مطرح گشت، عدّهاى از خطباى معروف در مجالس روضه خوانى درباره ترغیب مردم به اجراى عدالت و حفظ قانون سخنرانى کردند، در آغاز محرم همین سال (1325 ه.ق) در تبریز در دستههاى سینه زنى هیجانى بوجود آمد و طى آن بر اثر تیراندازى کارگزاران حکومتى پنج نفر کشته شدند شدت تأثیرگذارى روضهها بر قیام مردم بدان حد رسید که در پنجم محرم این سال اعضاى انجمن مخفى مأمور گردیدند به مجالس روضه خوانى بروند و سخنان مخالفین را گوش کرده، گزارش آن را به انجمن مزبور ارائه کنند. روز هشتم محرم ادارات به دلیل انجام مراسم عزادارى تعطیل گردید. در سال 1326 ه.ق حرکت دستههاى عزادارى قابل توجه بود، عینالسلطنه گزارش نموده است. پنج شنبه ده محرم 1326 ه.ق در مسجد شیخ عبدالحسین جا نبود، تمام بازار انبوه از زن و مرد بود، دستههاى سینه زن متصل مىآمدند. در 27 جمادى الثانى 1327 ه.ق تهران به دست مشروطه خواهان تسخیر شد و محرم سال 1328 ه.ق موقعى فرا رسید که این شهر در اختیار مشروطه خواهان بود، بنا به گزارش مورخان، در این ایام برخى افراد به ظاهر ملّى گرا در صدد بودند از ابهت و شکوه مجالس عزادارى بکاهند اما موفق نشدند و در شنبه دهم محرم 1328 ه.ق در مجلس شوراى ملى روضه خوانى برقرار شد، دستجات سینه زن و عزادار نیز در حال ح
رکت بودند، عزیزالسلطان درباره روز بعد، نوشته است: عصرى یک ساعت به غروب مانده پیاده به مجلس رفتم، روضه بود امّا جمعیت موج مىزد، راه بند بود، دسته سینه زن هم مىآمد و مىرفت و توى عمارت و گالرى از جمعیت مملو گشته بود و در بالاخانه در اغلب اتاقها روضه مىخوانند، در محرم سال 1329 ه.ق در منزل سید احمد و سید محمد طباطبایى و مجلس شوراى ملى مراسم ماتم دارى برپا بود، در سال 1330 ه.ق نیز این مراسم با شکوه خاصى منعقد مىشد اما در عاشوراى این سال در تبریز قواى متجاوز روس ثقةالاسلام تبریزى و چند نفر دیگر از مبارزان را به شهادت رسانیدند.(10) گزارشهاى متعددى از رونق مراسم عزادارى در سالهاى 1331 تا 1338 ه.ق
حکایت دارند، احمد کسروى با وجود نفرت از آداب و رسوم شیعیان از مراسم روضه خوانى تبریز سخن گفته است: ذیحجه سال 1337 ه.ق به دلیل انعقاد قرار داد وثوق الدوله نخست وزیر وقت با انگلستان علما از مردم خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را علیه این حرکت استعمارى ترغیب کنند.
جمعى از وعاظ نیز در مجالس روضه خوانى علیه قرارداد ننگین مزبور سخنرانى کردند، بنابراین عزادارىهاى محرم در روند انقلاب مشروطه، پیروزى مردم بر استبداد و تداوم این نهضت نقش اساسى و محورى داشته است.(11)
مبارزه علما با خرافات و آفات عزادارى
رسوخ فرهنگ پادشاهان به عزادارىها و متون نوحهها و نمایشهاى مذهبى تعزیه و نیز آمیخته شدن خرافات و برخى مطالب وهن آلود موجب گردید تا علماى شیعه ضمن حمایت از سوگوارى سنتى و نقش آن در استحکام ارزشهاى شیعه در قلوب مؤمنان، به انتقاد از برخى از آداب و رسوم عزادارى بپردازند میرزا حسین نورى معروف به محدث نورى(1320 - 1254 ه.ق) براى مبارزه با برخى از این عوام زدگىها و آفتهاى ناگوار کتاب پر ارج لؤلؤ و مرجان را
در سال 1319 ه.ق تألیف کرد و چون رودى با صفا و اخلاص خروشید و فریاد زد و برآشفت و در برابر تحریفگران ایستاد و خاطرنشان ساخت نباید براى گریانیدن مردم به دایره عصیان و امور ناروا پاگذارد و در روضهها و نوحهها مطالبى غیر واقع و کذب مطرح کرد، اخلاص و صدق شرط اصلى کسى است که مىخواهد مردم را از مصایب اباعبداللّه و سایر ائمه باخبر سازد و اشک آنان را جارى نماید.(12)
شخصیت دیگرى که در این عصر از وجود خرافات و مطالب وهن آلود در عزادارى ناراحت بود، مرحوم میرزا محمد حسین نائینى (1350 - 1277 ه.ش) مىباشد. او که مبارزه با استبداد را در مکتب امام حسین(ع) آموخته بود، در کنار آخوند خراسانى براى برپایى و اجراى قوانین الهى، پاسدارى از سنتهاى الهى و رعایت حرمت مردم به حمایت از مشروطه برخاست و هنگامى که اشغالگران بخش وسیعى از خاک عراق را تصرف کرده بودند، وارد صحنه گردید و علیه استعمارگران حکم جهاد داد و حتى دولت دست نشانده انگلیس در عراق را نپذیرفت.(13)
آیة اللّه نائینى در پاسخ استفتایى راجع به عزادارى، چنین نوشته است: بدیهى است که بیرون آوردن هیأت عزا و سوگوارى براى اباعبداللّه الحسین(ع) در دهه عاشورا و غیر آن در راهها و خیابانها به نحوى که معمول است از آشکارترین مصادیق عزاى سالار شهیدان مظلوم کربلاست که رجحان آن بر هر مسلمانى روشن است و آسانترین راه براى تبلیغ هدف بزرگ امام حسین(ع) (ترویج قرآن و دین مبین اسلام) براى هر دور و نزدیکى است لکن باید این شعائر بزرگ از هرگونه محرمات مانند آوازه خوانى و استعمال آلات لهو و لعب و نزاع براى جلو و عقب رفتن بین دو هیأت عزا یا دو محله، خالى باشد. باید در هیآت عزا محرمات شرعى رعایت گردد.(14) بنابراین دلیل مخالفت علماء با عزادارى این بوده است که مبادا در این مراسم، از فرهنگ عاشورا فاصله گرفته شود و سوگوارىها با امور خلاف شرع و عقل مخلوط نگردد تا درسى از مبارزه و فداکارى و نمونهاى درست براى امر به معروف و نهى از منکر باشد.
رضاخان و ماتم دارىهاى محرم
هنگامى که رضاخان به قدرت سیاسى نرسیده بود، خود را مسلمان متعصب معرفى مىکرد چون مىدانست مذهب در فرهنگ ایرانیان، ریشهاى عمیق و گسترده دارد و اگر برخلاف آن گام بردارد موفق نخواهد بود بنابراین براى جلب توجه مردم و روحانیون به زیارت عتبات مىرفت و در دستههاى عزادارى محرم شرکت مىکرد و مجالس روضه خوانى ترتیب مىداد. او طى سالهاى 1299 تا 1304 ه.ش که دوران انتقال قدرت بود، چهرهاى مذهبى به خود گرفت و حتى در محل استقرار نیروهاى قزاق مراسم عزادارى به راه مىانداخت.(15) سلیمان بهبودى که سالیان متمادى در دربار پهلوى خدمت کرده و از چاکران مورد اعتماد رضاخان بوده است مىنویسد: دسته که راه مىافتاد معمولاً افراد رسته پیاده در جلو به طور دسته جمعى در حرکت بودند حضرت اشرف (رضاخان) و سایر درجهداران جلوى دسته قزاقان بودند. و شخص معینى که در دامن خود کاه داشت به طور پراکنده بر سر دیگران مىپاشید و موزیک عزا هم بود در یکى از روزها سینه زنهاى قزاق این نوحه را مىخواندند.
اگر در کربلا قزاق بودى
حسین بىیاور و تنها نبودى
در بین تماشاچیان گروهى از اهالى رشت بودند که در زمان قیام کوچک خان در زد و خورد قزاقها با قواى وى، مورد چپاول و غارت قرار گرفتند که در جواب نوحه خوانى قزاقها این نوحه را ساختند و گفتند:
اگر در کربلا قزاق بودى
چادر از سر زینب مىربودى(16)
حسن اعظام قدسى که خود شاهد شرکت رضاخان در مراسم سوگوارى بوده است، مىنویسد: سردار سپه روز دهم محرم، عاشورا را به همراه دسته قزاق با یک هیأت از صاحب منصبان در جلو و افراد با بیرق و کتل با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاقخانه حرکت مىداد، این دسته از میدان توپخانه و خیابان ناصریه به بازار مىآمد. صاحب منصبان در جلو و در جلوى آنها سردار سپه با یقه باز و روى سرش کاه بود و حرکت مىکرد، غالب آنها بر سر خود گل مالیده بودند.(17)
عین السلطنه سالور مىنویسد: یک دسته نظامى با صاحب منصب زیاد که جلو آنها سردار سپه حرکت مىکرد، سرو پاى برهنه در بازار دیده مىشد.(18)
امام خمینى مىفرماید: «من از همان زمان از کودتاى رضاخان تا امروز شاهد همه مسایل بودهام، رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسى و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه به پا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرم مردم را اغفال کرد.»(19) امام در جاى دیگر متذکر مىگردند «...از باب این که قضیه سیدالشهدا سلام اللّه علیه خیلى اهمیت دارد روى آن نقطه خیلى پافشارى کرد، خودش روضه مىگرفت و در تکایایى که روضهها بودند پاى برهنه مىگفتند مىرود آنجاها، تکایا مىرود و مردم را گول مىزد به همین حربه که مردم به آن توجه داشتند که این را مىخواستند لکن او بر ضد مردم مىخواست درست کند.»(20) و در دیدار با دانشجویان مىفرمایند: «رضاخان بعد از این که کودتا کرد و آمد تهران را گرفت، به صورت یک آدم مقدّس اسلامى خدمتگزار ملت درآمد. حتى در جلسه هایى که در محرم انجام مىگرفت در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
نخل گردانی در یزد
نخلگردانی از ویژگیهای منحصربهفرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب میشود و در بیشتر نقاط استان یزد در روز دهم محرم بعد از بجاآوردن نماز ظهر عاشورا هیاتهای مختلف به زیر نخل رفته و با صدای یاحسین یاحسین، سه بار نخل را به دور کلک حسینیه میگردانند.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیه آن تحلیلها و تفسیرهای مختلفی وجود دارد:1ـ نخل، برگرفته از خیمه مجمع حضرت موسی(ع) با اقتباس از تابوت عهد است. (صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) فرستاد تا او را در آن قرار دهد، بعدها این تابوت بهدست قوم او افتاد. از آن نگهداری کرده و از آن تبرک میجستند.) 2ـ نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و میخواهد خاطره خیمههای حرم آن امام را در کربلا مجسم کند. 3ـ نخل یادآور گهواره دو گوشواره عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. 4ـ چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همه ساله به جبران، این رسم را تکرار میکنند و حجیم بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت است. بهطور کلی بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی چنان است که چند صدنفر مرد قوی باید آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند. در روزهای قبل از عاشورا اعضای هیاتها به تزئین نخل میپردازند. به این صورت که یک طرف از بدنه آنرا با آینههایی کوچک و بزرگ آذین میبندند که نمایانگر نور افشانی پیکر حضرت امام حسین(ع) در آن است. طرف دیگر نخل روکش پارچه سیاهی دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاه پوش نصب شده است. در سراسر آن سر تیز دشنهها یا شمشیرهایی فرو رفته که نمادی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرو مانند اما حسین وارد شد.در دو طرف دیگر بهصورت قرینه، پرده سیاهی آویخته میشود که روی آن شکل شیر و بدن بیسرِ آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است. درحالیکه شیر بادهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیمانده نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند. هنگام نخل گردانی یکی از سادات بر بلندای نخل قرار میگیرد و با صدای ضربات سنج و یاحسین نخل گردانان را هدایت میکند. گفتنی است در بیشتر محلههای شهر یزد (شاه ابوالقاسم، بعثت، خیرآباد و...) نخلها را آذین میبندند و در عصر عاشورا بعضی از آنان را در مسافت طولانی به حرکت در میآورند.
حسینیه تاریخی شاه ولی مراسم سنتی ویژه خود را در ماه محرم آغاز می کند. سال هاست که مراسم نخل برداری، از ویژگی های منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب می شود و در اکثر نقاط استان یزد در روز دهم محرم، بعد از به جا آوردن نماز ظهر عاشورا هیات های مختلف به زیر نخل رفته و با صدای حسین حسین سه بار نخل را به دور کلک حسینیه می گردانند دو نخل قدیمی واقع در میدان امیر چخماق و بعثت یزد و دو نخل در محله گرمسیری و شاه ولی شهرستان تفت قرار دارند که این 4 نخل در ظهر عاشورا آذین بندی می شوندنخل حسینیه شاه ولی شهرستان تفت قدیمی ترین نخل شناخته شده استان است که جزیی از مجموعه شاه ولی شامل مسجد، بقعه، بازار، آب انبار، مدرسه و نخل است. این مجموعه در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و متعلق به قرن نهم هجری است. در منابع تاریخی نیز به پارچه سیاه پوشی اشاره شده که توسط علی اصغر گرجی در سال 1229 هجری قمری وقف شده است. وزن این نخل تقریبا 2500 کیلوگرم و بلندی آن 9 متر است که اخیرا توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد مورد مرمت قرار گرفته است. برخی معتقدند نخل اقتباس از خیمه حضرت موسی (ع) است یا به تابوت عهد ، صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) نازل کرد تا حضرت موسی (ع) را در آن قرار دهد، انتساب دارد. بعدها این تابوت به دست قوم وی افتاد که از آن نگهداری و بدان تبرک می جستند. برخی دیگر عقیده دارند نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و می خواهد خاطره خیمه های حرم آن امام را در کربلا مجسم کند با تشکر از آقای اردوان روزبه این مطلب از وبلاگ ایشان اخذ شده است.
به دلیل مناسبت محرم مجددا مطلب مربوط به حسینیه شاه ولی روی وبلاگ قرار میگیرد.
مباحث تاریخى و فرهنگى عاشورا
● منبع: خبرگزاری - فارس
نمایشهاى غمانگیز
فردریک ریچاردز در شمار سیاحانى است که با داشتن مهارت فراوان در فن نقاشى و ذوق نویسندگى و شاعرى مشاهدات خود را با بیانى لطیف و دقیق در کتابى تحت عنوان یک مسافر ایرانى شرح مىدهد، او مىنویسد در ماه محرم، عزادارى در یزد با چنان شور و حرارتى برگزار مىشود که بعضى اوقات به یک اضطراب و التهاب مذهبى مبدّل مىگردد، در میدان یزد که مقابل مدخل اصلى بازار واقع شده، چوب بست بزرگى تعبیه گردیده که نماینده یک نوع تابوتى است به نام نخل که هر سال آن را با شال و آینه مىپوشانند، این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد، دور میدان حمل مىشود، این مردان در زیر نخل اجتماع مىکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود. در طى مراسم محرم در ایران، سلسلهاى از نمایشهاى غمانگیز در کوچه و خیابان به اجرا در مىآید که همه آنها با خاطره مصیبت بزرگى که در دهم محرم یا عاشورا اتفاق افتاده، پایان مىپذیرد. در روز عاشورا صحنههاى زیادى به معرض نمایش گذاشته مىشود حرکت کاروان کوچک از مکّه و ورود آنها به کربلاو جنگیدن آنها و سرانجام شهادت و اسارت زنها و کودکان امام حسین(ع) توسط هنرپیشگان در نهایت اخلاص نشان داده مىشود، قبل از این مراسم نوحه مىخوانند و عدّهاى به زنجیر زدن و سینه زنى مشغولند. البته در شهر یزد کمتر تعزیه برگزار مىشود اما احساسات مذهبى مردمان این دیار جدىتر از اغلب شهرهاى ایران است. مجالس وعظ و روضه خوانى احساسات مذهبى مردم را تحریک مىکند و موجب مىشود که آنها در حالت هیجان و از خودبیخود شدن زنجیر بزنند.(1)
اوژن اوبن که در در سال 1285 هجرى به ایران آمده است در سفر نامهاش مىنویسد: عاشورا بزرگترین روز ماتم و عزادارى است، از صبح زود دستهها در چهارگوشه شهر تشکیل شده و به سوى بازار سرازیر مىشوند پیش از تجمع در سبزه میدان، ابتدا همه آنها طبق سنت مرسوم به امامزاده زید تهران سرى مىزنند، انبوه جمعیت، سراسر میدان، پشت بامها و بالاى دیوارهاى خانههاى مجاور را از سپیده صبح اشغال کردهاند، دستهها از راستهها و راهروهاى مختلف بازار به این میدان روى مىآورند هر دسته با علامت مخصوص در حرکت است. پنجه حضرت عباس، پرچمهاى سبز و سیاهى که به هم گره خوردهاند یا علمها و کتلهایى که بر بالاى آنها پرهها و تیغههاى فلزى نصب کردهاند احتمالاً نهادهاى تشیع به شمار مىروند، اسبان سیاه پوش نشانهاى از اسبان حسین، فرزندان و برادرانش و اسبى خون آلود با کبوترى بر پشت آن که یادآور صحنهاى از شهادت امام سوم است، سینه زنها با آهنگى موزون بر سینه مىزنند به طورى که جاى ضربان سرخ مىشود، عدهاى زنجیر مىزنند و گروهى بر سرهاى خود گل مالیدهاند. شعارها همراه با نوحه خوان تکرار مىگردد. شیعیان تنها به شنیدن مرثیه قانع نیستند و علاقه شدیدى دارند تا با اجراى نمایشهاى صحنه هایى از مصائب رهبران مذهبى را مجسّم و خوب درک و لمس کنند.(2)
نوحههاى سوزناک
دکتر ویلز که در زمان ناصرالدین شاه قاجار در شیراز بسر مىبرده خاطرنشان مىنماید: در سراسر محرم اغلب شیعیان به احترام امام حسین(ع) در تمامى برنامههاى عزادارى و سینه زنى شرکت مىکردند و لباس اکثریت آنان سیاه بود، غالب مردم حتى چند روز از آغاز محرم ملبس به این جامه مىگردند و تا هفتهها بعد از خاتمه محرم همچنان سیاهپوش هستند، قبل از شروع تعزیه فردى روحانى بالاى منبرى که در کنار صحنه رو به جمعیت قرار داده شده بود رفت و شروع به موعظه و شرح مصیبت حسینى و دلیل مقاومت امام مسلمین و قیام او بر علیه ستمگر زمان نمود. صدایش کاملاً رسا و جملاتش مؤثر، قاطع و گرم و اثر گذار بود، به محض ذکر نام حسین، ناگهان فریاد حاضران بلند شد و سینه زنان، ماتم سرایى مىکردند. صداى «حسین جان حسین جان» صادقانه و توأم با ناله و اشک آنان ولوله شگفتى ایجاد کرد. در این میان نوحهخوانى با تجربه که صداى گیرایى داشت به بالاى چهارپایهاى رفت و شروع به مرثیه سرایى نمود، سینه زنان عاشق حسین(ع) هم ضمن حلقه زدن به دورش، هم آهنگ و همراه با تکان دادن دست راست او، شروع به نواختن ضربه هایى محکم بر سینه هاى عریان خود کردند، با وجود سرخ شدن سینهها ذوق زده همچنان مشغول عزادارى بودند.صحنه آن چنان منقلب کننده و هیجانانگیز گشت که حتى اروپائیان حاضر در مجلس هم عنان اختیار از دست دادند و تحت تأثیر این همه خلوص و آشفتگى، افسرده خاطر شدند پس از آن تعزیه آغاز شد، همه صحنهها مهیّج و منعکس کننده ظلمى بىنظیر از سوى ظالم و مقاومتى تحسین برانگیز از طرف امام مظلوم بود.(3)
صحنههاى سوگوارى چنان در این ایام تأثیر دارد که وقتى سون هدین هلندى براى تحقیق در کویرهاى مرکزى ایران، به این سرزمین مىآید و متوجه مىشود در طبس عزادارى است، مشتاق مشاهده آن مىگردد، و گزارشى از این مراسم در کتاب خود، کویرهاى ایران، مىآورد:
دو روز جلوتر از بزرگترین روز مذهبى شیعیان یعنى ماه محرم وارد طبس شدم، دهه اول این ماه به امام حسین اختصاص دارد، هیچ روزى از سال همچو عاشورا احساسات شیعیان را به این اندازه تحریک نمىکند. یاد حسین در تمام شهرهاى ایران با نوحهها و نالههاى بلند و اشکهاى گرم زنده مىشود و مردم به خاطر مرگ شهید بزرگ و شکست ظاهرى خاندان على گریه مىکنند. دلاورىهاى حسین مورد تقدیر قرار مىگیرد و از دشمنش یزید به نفرت و به بدى یاد مىشود. تمام ماجراى این بخش از تاریخ شیعیان با شبیه خوانى، روى صحنه مىآید.(4)
عزادارى چنان با حیات معنوى و اجتماعى مردم آمیخته است که هرگونه حادثهاى نمىتواند مانع برگزارى آن شود، در سال 1310 ه.ق که مرض وبا در ایران و تهران تعداد زیادى از مردم را تلف نمود به رغم بروز این بیمارى مهلک مردم تهران که در شهر مانده و به شمیرانات رفته بودند، و حتى کسانى که به مناطق خارج از تهران گریخته بودند با وجود از دست دادن عزیزان و بستگان خود و بیم ابتلاء به وبا، در ایام محرم به سوگوارى پرداختند. عین السلطنه مىنویسد: همه چیز گران است، هیچ چیز پیدا نمىشود و اگر هم پیدا شود خیلى گران مىباشد، روضه خوانى و خیرات به حدى در تهران و شمیرانات زیاد شده که چه نویسم، آش زین العابدین در تمام کوچهها و گذرها طبخ مىشود دستجات سینه زن متصل درگردشند این در حالى است که در تبریز 8000 نفر و در تهران 20000 نفر بر اثر بیمارى وبا جان باخته بودند و در آن زمان جمعیت تهران زیاد نبود و این میزان درصد مهمى از سکنه آن را تشکیل مىداد. در سال بعد با وجود خطر وبا، مجالس عزادارى با شکوه هرچه تمامتر برگزار گردید و به علاوه فرنگى مآبى بیمارى دیگرى بود که موریانه وار مىخواست در ایمان و باورهاى مردم رسوخ کند و آنها را از سنتهاى مذهبى جدا کند.(5) اعتماد السلطنه ذیل وقایع محرم 1312 ه.ق به رواج فرنگى بازى و تأثیر سوء آن بر عزادارى محرم اشاره مىکند: مجالس روضه خوانى را کم دیدم، تکایایى بسته بودند بى رونق و بى اسباب و جمعیت در کوچهها کم دیده مىشدند. روى هم رفته فرنگى بازى عقاید را سست کرده و نمىدانم این از براى ملت و دولت ایران خوب است یا بد. با وجود تلاش غرب گرایان در محرم 1312 ه.ق نیز مراسم محرم با شکوه و توأم با هیجان مردم برگزار شد. جمعه دوم محرم 1312ه.ق مسجد شیخ عبدالحسین که چند سال تجار ترک آنجا مفصلاً روضه خوانى مىکنند باز به همان تفصیل برپا بود. امسال با این گرما روضه خوانى از سال گذشته بیشتر است.(6) در دوران حکومت مظفرالدین شاه نیز عزادارى محرم با همان هیجان قبلى برگزار مىگردید و در سال 1316 ه. ق مجالس روضه خوانى بیشتر شده بود: از هر کوچه بگذرى اقلاً چهار پنج چادر زدهاند در گذرها و سقاخانهها و مسجد که الى ماشاءاللّه، دسته امسال زیاد است امّا حکم شده از محله خود به جاى دیگر نروند، تمام دستههاى سینه زن امسال در حال حرکت بود.(7) در این سال افرادى روشنفکرنما و متمایل به غرب و نیز فرقههاى ضاله به شدت مشغول فعالیتهاى تبلیغى بودند تا مردم را از شعائر مذهبى و خصوص عزادارى عاشورا جدا کنند امّا در صفر سال 1320 ه.ق با آن که نان در خراسان و تهران کمیاب شد و تهیه آن بسیار گران بود، عزادارى برپا شد، محرم سال 1321 ه.ق نیز به همین منوال گذشت. محرم سال 1323 ه.ق مصادف با نوروز بود. در این سال مردم عید نگرفتند ومراسم عزادارى باشکوه ویژهاى برگزار شد.(8)
نفرت عزاداران از ستمگران معاصر خود
این گونه نبود که تظاهرات عزادارى در فعالیتهاى سیاسى و قیامهاى مردم بر علیه استبداد کارآیى نداشته باشد، در ماجراى قیام تنباکو وقتى تصمیم مىگیرند میرزاى آشتیانى را تبعید کنند، در منزل این فقیه مبارز عدهاى از مردم اجتماع نمودند، بامداد روز دوشنبه 14 دى 1270 ه.ش بود، در بیت مزبور مراسم روضهخوانى و سوگوارى برپا بود، جمعیت بیشترى به سوى خانه میرزاى آشتیانى در حال حرکت بودند در حالى که عدهاى از آنان پارچه سفیدى را از وسط پاره کرده و به عنوان کفن به گردن انداخته و نگرانى خود را از تصمیم ناصرالدین شاه مبنى بر تبعید مجتهدى مسلّم اعلام مىکردند.
حوالى ظهر وقتى جمعیت رو به کثرت رفت، زنها جلو و مردان دنبال آنان به سوى قصر سلطنتى چون سیلى خروشان روان شدند، بانوان با روبنده سفید و پیچه و چاقچور اغلب روى سر خود لجن مالیده و شیون مىکردند و ذکر یا حسین را با صداى بلند فریاد مىکردند، مردان نیز در فواصل در حالى که زنان سکوت مىنمودند فریاد مىکشیدند یا على یا حسین و بى اختیار اشک مىریختند و گریه مىکردند فریاد اعتراضآمیز مردم که با ذکر یا حسین معطر مىگردید به همراه ناله و شیون تظاهر کنندگان، کامران میرزا نایب السلطنه را در موجى از هراس و نگرانى فرو برد، چهرهاش به زردى گرائید و با صداى گرفته و لرزان خطاب به معترضین گفت: هیچ یک از علما را اجازه نمىدهیم بیرون بروند، خاطرتان جمع باشد، این همه فریاد و فغان نکنید ولى چون مشاهده کرد کسى به گفتارش ترتیب اثر نمىدهد و بیم ضرب و شتم مىرود به داخل ارک سلطنتى گریخت، جمعیت به راهپیمایى خود ادامه داده و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده مىگردید و بدون استثناء همگى از زن و مرد فریاد مىزدند «یا على»، «یا حسین»، «واشریعتا وااسلاما» خروش و خشم مردم که ذکر یا حسین بر آن قداست مىبخشید کاخ سلطنتى را به تزلزل درآورد، برخى از افراد وابسته به دربار از شدت خوف غش نموده و بیهوش شدند کامران میرزا دستور داد توپهاى ته پر کروپ را بیرون آورده، در اطراف عمارات سلطنتى نصب نمایند، در کاخ گلستان شاه بدون آن که سخنى بگوید، آشفته و عصبانى به نظر مىرسید. اگرچه در این ماجرا، دستور شلیک اسلحه به سوى مردم داده شده و عدّهاى را به خاک و خون کشیدند ولى مقاومت مردم با تأثیرپذیرى از فرهنگ عاشورا به رهبرى علماء به پیروزى رسید و امتیاز تنباکو لغو گردید.(9)
سوگوارى و قیام مشروطه
نهضت مشروطیت نیز متأثر از عزادارىهاى محرم مىباشد، قیام مزبور، به رهبرى علماى دینى و به منظور مبارزه با استبداد و اجراى قوانین اسلام، صورت گرفت. البته به دلیل نفوذ عناصر بیگانه و برخى شیفتگان فرهنگ غربى این حرکت از مسیر اصلى خود جدا گشت امّا نمىتوان این واقعیت را انکار کرد که اوج قیام مشروطه از مساجد، مجالس روضه خوانى، و هیأتهاى عزادارى آغاز گردید. در روز سوم محرم سال 1323 ه.ق در منزل آیة اللّه بهبهانى روضه خوانى برپا بود، در عاشوراى همین سال عوامل حکومتى راه اندازى دستههاى سوگوارى را منع کردند امّا مؤثر واقع نشد و مردم ترتیب اثر ندادند. در محرم سال 1324 ه.ق علما در صحن بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنى تحصن کردند و از شاه خواستار برقرارى حکومت قانون گشتند که با موافقت وى روبرو گردید. در هفدهم محرم در تکیه خونگاه، در مجلس روضه سید محمد طباطبایى، شریف الواعظین قمى از غربت اسلام و تلاش علما براى نصرت دین سخن گفت، سال بعد نیز در حالى آغاز گردید که مردم مشغول عزادارى بودند و مسایل مشروطه هم به نحوى جدّىتر مطرح گشت، عدّهاى از خطباى معروف در مجالس روضه خوانى درباره ترغیب مردم به اجراى عدالت و حفظ قانون سخنرانى کردند، در آغاز محرم همین سال (1325 ه.ق) در تبریز در دستههاى سینه زنى هیجانى بوجود آمد و طى آن بر اثر تیراندازى کارگزاران حکومتى پنج نفر کشته شدند شدت تأثیرگذارى روضهها بر قیام مردم بدان حد رسید که در پنجم محرم این سال اعضاى انجمن مخفى مأمور گردیدند به مجالس روضه خوانى بروند و سخنان مخالفین را گوش کرده، گزارش آن را به انجمن مزبور ارائه کنند. روز هشتم محرم ادارات به دلیل انجام مراسم عزادارى تعطیل گردید. در سال 1326 ه.ق حرکت دستههاى عزادارى قابل توجه بود، عینالسلطنه گزارش نموده است. پنج شنبه ده محرم 1326 ه.ق در مسجد شیخ عبدالحسین جا نبود، تمام بازار انبوه از زن و مرد بود، دستههاى سینه زن متصل مىآمدند. در 27 جمادى الثانى 1327 ه.ق تهران به دست مشروطه خواهان تسخیر شد و محرم سال 1328 ه.ق موقعى فرا رسید که این شهر در اختیار مشروطه خواهان بود، بنا به گزارش مورخان، در این ایام برخى افراد به ظاهر ملّى گرا در صدد بودند از ابهت و شکوه مجالس عزادارى بکاهند اما موفق نشدند و در شنبه دهم محرم 1328 ه.ق در مجلس شوراى ملى روضه خوانى برقرار شد، دستجات سینه زن و عزادار نیز در حال ح
رکت بودند، عزیزالسلطان درباره روز بعد، نوشته است: عصرى یک ساعت به غروب مانده پیاده به مجلس رفتم، روضه بود امّا جمعیت موج مىزد، راه بند بود، دسته سینه زن هم مىآمد و مىرفت و توى عمارت و گالرى از جمعیت مملو گشته بود و در بالاخانه در اغلب اتاقها روضه مىخوانند، در محرم سال 1329 ه.ق در منزل سید احمد و سید محمد طباطبایى و مجلس شوراى ملى مراسم ماتم دارى برپا بود، در سال 1330 ه.ق نیز این مراسم با شکوه خاصى منعقد مىشد اما در عاشوراى این سال در تبریز قواى متجاوز روس ثقةالاسلام تبریزى و چند نفر دیگر از مبارزان را به شهادت رسانیدند.(10) گزارشهاى متعددى از رونق مراسم عزادارى در سالهاى 1331 تا 1338 ه.ق
حکایت دارند، احمد کسروى با وجود نفرت از آداب و رسوم شیعیان از مراسم روضه خوانى تبریز سخن گفته است: ذیحجه سال 1337 ه.ق به دلیل انعقاد قرار داد وثوق الدوله نخست وزیر وقت با انگلستان علما از مردم خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را علیه این حرکت استعمارى ترغیب کنند.
جمعى از وعاظ نیز در مجالس روضه خوانى علیه قرارداد ننگین مزبور سخنرانى کردند، بنابراین عزادارىهاى محرم در روند انقلاب مشروطه، پیروزى مردم بر استبداد و تداوم این نهضت نقش اساسى و محورى داشته است.(11)
مبارزه علما با خرافات و آفات عزادارى
رسوخ فرهنگ پادشاهان به عزادارىها و متون نوحهها و نمایشهاى مذهبى تعزیه و نیز آمیخته شدن خرافات و برخى مطالب وهن آلود موجب گردید تا علماى شیعه ضمن حمایت از سوگوارى سنتى و نقش آن در استحکام ارزشهاى شیعه در قلوب مؤمنان، به انتقاد از برخى از آداب و رسوم عزادارى بپردازند میرزا حسین نورى معروف به محدث نورى(1320 - 1254 ه.ق) براى مبارزه با برخى از این عوام زدگىها و آفتهاى ناگوار کتاب پر ارج لؤلؤ و مرجان را
در سال 1319 ه.ق تألیف کرد و چون رودى با صفا و اخلاص خروشید و فریاد زد و برآشفت و در برابر تحریفگران ایستاد و خاطرنشان ساخت نباید براى گریانیدن مردم به دایره عصیان و امور ناروا پاگذارد و در روضهها و نوحهها مطالبى غیر واقع و کذب مطرح کرد، اخلاص و صدق شرط اصلى کسى است که مىخواهد مردم را از مصایب اباعبداللّه و سایر ائمه باخبر سازد و اشک آنان را جارى نماید.(12)
شخصیت دیگرى که در این عصر از وجود خرافات و مطالب وهن آلود در عزادارى ناراحت بود، مرحوم میرزا محمد حسین نائینى (1350 - 1277 ه.ش) مىباشد. او که مبارزه با استبداد را در مکتب امام حسین(ع) آموخته بود، در کنار آخوند خراسانى براى برپایى و اجراى قوانین الهى، پاسدارى از سنتهاى الهى و رعایت حرمت مردم به حمایت از مشروطه برخاست و هنگامى که اشغالگران بخش وسیعى از خاک عراق را تصرف کرده بودند، وارد صحنه گردید و علیه استعمارگران حکم جهاد داد و حتى دولت دست نشانده انگلیس در عراق را نپذیرفت.(13)
آیة اللّه نائینى در پاسخ استفتایى راجع به عزادارى، چنین نوشته است: بدیهى است که بیرون آوردن هیأت عزا و سوگوارى براى اباعبداللّه الحسین(ع) در دهه عاشورا و غیر آن در راهها و خیابانها به نحوى که معمول است از آشکارترین مصادیق عزاى سالار شهیدان مظلوم کربلاست که رجحان آن بر هر مسلمانى روشن است و آسانترین راه براى تبلیغ هدف بزرگ امام حسین(ع) (ترویج قرآن و دین مبین اسلام) براى هر دور و نزدیکى است لکن باید این شعائر بزرگ از هرگونه محرمات مانند آوازه خوانى و استعمال آلات لهو و لعب و نزاع براى جلو و عقب رفتن بین دو هیأت عزا یا دو محله، خالى باشد. باید در هیآت عزا محرمات شرعى رعایت گردد.(14) بنابراین دلیل مخالفت علماء با عزادارى این بوده است که مبادا در این مراسم، از فرهنگ عاشورا فاصله گرفته شود و سوگوارىها با امور خلاف شرع و عقل مخلوط نگردد تا درسى از مبارزه و فداکارى و نمونهاى درست براى امر به معروف و نهى از منکر باشد.
رضاخان و ماتم دارىهاى محرم
هنگامى که رضاخان به قدرت سیاسى نرسیده بود، خود را مسلمان متعصب معرفى مىکرد چون مىدانست مذهب در فرهنگ ایرانیان، ریشهاى عمیق و گسترده دارد و اگر برخلاف آن گام بردارد موفق نخواهد بود بنابراین براى جلب توجه مردم و روحانیون به زیارت عتبات مىرفت و در دستههاى عزادارى محرم شرکت مىکرد و مجالس روضه خوانى ترتیب مىداد. او طى سالهاى 1299 تا 1304 ه.ش که دوران انتقال قدرت بود، چهرهاى مذهبى به خود گرفت و حتى در محل استقرار نیروهاى قزاق مراسم عزادارى به راه مىانداخت.(15) سلیمان بهبودى که سالیان متمادى در دربار پهلوى خدمت کرده و از چاکران مورد اعتماد رضاخان بوده است مىنویسد: دسته که راه مىافتاد معمولاً افراد رسته پیاده در جلو به طور دسته جمعى در حرکت بودند حضرت اشرف (رضاخان) و سایر درجهداران جلوى دسته قزاقان بودند. و شخص معینى که در دامن خود کاه داشت به طور پراکنده بر سر دیگران مىپاشید و موزیک عزا هم بود در یکى از روزها سینه زنهاى قزاق این نوحه را مىخواندند.
اگر در کربلا قزاق بودى
حسین بىیاور و تنها نبودى
در بین تماشاچیان گروهى از اهالى رشت بودند که در زمان قیام کوچک خان در زد و خورد قزاقها با قواى وى، مورد چپاول و غارت قرار گرفتند که در جواب نوحه خوانى قزاقها این نوحه را ساختند و گفتند:
اگر در کربلا قزاق بودى
چادر از سر زینب مىربودى(16)
حسن اعظام قدسى که خود شاهد شرکت رضاخان در مراسم سوگوارى بوده است، مىنویسد: سردار سپه روز دهم محرم، عاشورا را به همراه دسته قزاق با یک هیأت از صاحب منصبان در جلو و افراد با بیرق و کتل با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاقخانه حرکت مىداد، این دسته از میدان توپخانه و خیابان ناصریه به بازار مىآمد. صاحب منصبان در جلو و در جلوى آنها سردار سپه با یقه باز و روى سرش کاه بود و حرکت مىکرد، غالب آنها بر سر خود گل مالیده بودند.(17)
عین السلطنه سالور مىنویسد: یک دسته نظامى با صاحب منصب زیاد که جلو آنها سردار سپه حرکت مىکرد، سرو پاى برهنه در بازار دیده مىشد.(18)
امام خمینى مىفرماید: «من از همان زمان از کودتاى رضاخان تا امروز شاهد همه مسایل بودهام، رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسى و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه به پا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرم مردم را اغفال کرد.»(19) امام در جاى دیگر متذکر مىگردند «...از باب این که قضیه سیدالشهدا سلام اللّه علیه خیلى اهمیت دارد روى آن نقطه خیلى پافشارى کرد، خودش روضه مىگرفت و در تکایایى که روضهها بودند پاى برهنه مىگفتند مىرود آنجاها، تکایا مىرود و مردم را گول مىزد به همین حربه که مردم به آن توجه داشتند که این را مىخواستند لکن او بر ضد مردم مىخواست درست کند.»(20) و در دیدار با دانشجویان مىفرمایند: «رضاخان بعد از این که کودتا کرد و آمد تهران را گرفت، به صورت یک آدم مقدّس اسلامى خدمتگزار ملت درآمد. حتى در جلسه هایى که در محرم انجام مىگرفت در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خداوندجان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
گزارشی از یزد
فهرست مطالب
شمهای از شهر یزد
هنر ومعماری سنتی یزد
مساجد یزد
آسیابهای یزد
باغها
آب انبار
بادگیرها
بازارها
اقلیتها
یخچالها
کاروانسراها ی یزد
خانقاهها
خداوند متعال توفیقی داد که من با دیگر دوستانمان بعنوان کار آموز سفری به نگین کویر یعنی شهر خشت و خاطره یزد داشته باشیم .شهر بادگیرها ، مساحت آن 000/130 کیلومتر مربع میباشد .
یزد از کلمهی یزدان گرفته شده یزد شهر هنر است . از رس خشت ،کوزه ا ز پشم فرش ،از نخ ایکات ، از ابریشم ترمه ، از نخل پوریا میآفریند.یزد شهر ،همزیستی با کویر است شهر خشک و گرم یزد شهری است که مردمش سینه کویر را شکافتند از دل سوختهی آن آب زلال جاری ساختند یزد شهر خشت خام وخاطره است یزد شهر بادگیرهاست .
بیشتر آثار تاریخی یزد مربوط به دوران اسلامی میباشد ،آثار بیش از اسلام این منطقه میتوان از نقوش برجای مانده بر کوه ارنان درجنوب یزد نام برد.بر این کوه تصاویری از انسان نیز به دست و بزهای وحشی با شاخهای بلند نقش بسته که نتیجهی بررسیهای یکی از نشانههای دیرینه بودن این شهر سرو پنج برابر رساله این کوه میباشد.باستان شناسی آن هنوز منتشر شده است .تاریخ میبد را به سلیمان نبی ابر کوه را به ابراهیم پیامبر نسبت دادند.نارین قلعه ی میبد ، نیز نشانه هایی از معماری بیش از اسلام و دوران اسلامی را در خود نهفته دارد.در این گزارش گوشه هایی ازویژگیهای معماری و شهر سازی یزد به اختصار برای مدرس بزرگوار مینویسم .
هنر و معماری سنتی یزد
بزرگترین هنر یزدی را میتوان ( هنر زیستن) و تلاش او در خطهای دانست که مجموعه ی شرایط برای تداوم بقاء ناگوار است ( هنر ) تبدیل محدودیت ها به امکان استخدام طبیعتی خشن و تبدیل آن به محیطی با صفا ، برای زندگی و زنده ماندن هنری که با علم و فن عجین میشود از گل ارزانترین و فقیر ترین مصالح، غنیترین آثار معماری را میآفریند که درنوع خود ، بینظیر است .اول زمین را میکاوند و با احداث قنات شالودهی شهر و آبادیهایی که پی میافکند.به همین دلیل اصلیترین بنیان شهر و اثر تاریخی آن پدیده است .
که از دیدههایشان پنهان است و آن شبکه آبرسانی زیر زمینی ( قنات) آن است .بسیاری از خانهها،مدارس علمیه ،بازارها و مساجد از طریق ( جوب ) و پا کنته ، بریده ، پایاب گودال باغچه به قنات مربوط میشوند قناتها پس ازتغذیه محلات مسکونی برای سیراب کردن در اراضی کشاورزی در شمال ادامه مییابد.
از مناطقی که دیدن کردیم و جزوء هنر و معماریهای یزد بحساب میآید میتوانم اینها را نام ببرم .
محلهی فهادان ازجملهی محلههای قدیمی شهر میباشد خیابان 12 متری فهادان روی خندق قدیمی شهر بنا شده است محلههای قدیمی شهر دارای طاقی و ساباط بودند بدلیل گرمای بیش از حد تابستان دیگری اینکه سوار با اسب نتواند از آنجا عبور کند و داخل محله شود ساختن سرداب که درتابستان در آنجا استراحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
جهاد دانشگاهی استان یزد
واحد اشکذر
مربوط به درس :
مالیه عمومی
موضوع تحقیق:
بررسی مالیات بر ارزش افزوده
نام استاد:
جناب آقای محمدصادق دهقانی
دانشجو:
مرجان احسانی نسب
بهار88
مقدمه
مالیات بر ارزش افزوده درمقایسه با سایر مالیاتهای مرسوم نوعی از یک مالیات جدید است.گسترش این سیستم ، یکی ازمهمترین توسعه های مالیاتی و بی شک یکی از جدال برانگیزترین مباحث اواخر قرن بیستم است. این سیستم مالیاتی باتلاش اقتصاددانان برای رفع یا کاهش اختلال و نارسایی های مالیاتی سنتی و همچنین افزایش درآمد دولت شکل گرفته است.
این مالیات یک نوع مالیات بر فروش چند مرحله ای است که خرید کالاها و خدمات واسطه ای را از پرداخت مالیات معاف می کند. در واقع یک اعتبار مالیاتی برای خریدهای واسطه ای بنگاههای اقتصادی در نظر گرفته می شود که باعث از بین رفتن پدیده مالیات بندی مضاعف می شود بنابراین عوامل اقتصادی برای هر ارزش ایجادشده فقط یک بار مالیات می پردازند.
پیش از این مالیات بر ارزش افزوده به صورت غیرمستقیم اجرا می شد و تعداد کمی از تولیدات مانند حامل های انرژی و... را پوشش می داد. با استقرار سیستم مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای غربی و پس از آن کشورهای آفریقای جنوبی، اجرای آن در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفت تا اهداف اقتصادی تحقق یابد.
پرداخت مالیات در برخی کشورها یک تکلیف قانونی بزرگ محسوب می شود و عدم پرداخت آن برخوردهای قانونی برای متخلفین از قانون را در پی دارد.
مالیات در کشورهای مختلف دنیا، بخش عمده ای از هزینه های عمومی را تشکیل می دهد به نحوی که در برخی از کشورها 90 تا 95 درصد از هزینه های عمومی مورد نیاز دولت از طریق مالیات تامین می شود، اما این رقم در ایران حتی با تلاش های بسیار زیاد دولت بسیار کم است و با رقم های مرسوم در دنیا بسیار فاصله دارد. به علاوه، حدود 32 درصد از تولید ناخالص داخلی برخی از کشورها از درآمد مالیاتی تامین می شود، درحالی که این رقم در ایران بسیار اندک است. لازمه ی دستیابی به وضعیت مطلوب درآمدهای مالیاتی در کشور ارتقاء فرهنگ مالیاتی است که اجرای طرح خود اظهاری مالیاتی در تیرماه هر سال نیز بدین منظور صورت می گیرد.
مالیات بر ارزش افزوده در قرن حاضر مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است؛ به طوری که در حال حاضر بیش از 150 کشور جهان به اجرای این مالیات پرداخته اند و از مزایای این مالیات مدرن بهره می برند. این مالیات، از ارزش افزوده بنگاه ها در مراحل مختلف فرایند تولید : توزیع اخذ می شود و از مزایای زیادی همجون توان درآمد زایی بالا برای دولت، پایه ی گسترده ی مالیاتی، سهولت اجرا، کاهش انگیزه ی فرار مالیاتی، مشارکت مستقیم مؤدی در فرایند مالیات گیری، تکیه به روش خود اظهاری، اعتماد به مؤدیان، ساز و کار خود کنترلی، پایین بودن هزینه اخذ مالیات به سبب خود اجرایی، اجتناب از پدیده مالیات مضاعف و غیره برخوردار است.
فصل اول :
ضرورت اجرای مالیات بر ارزش افزوده
یکی از منابع اصلی درآمد دولتها مالیات است که تحت عناوین مختلف وصول میشود. درآمد حاصل از مالیات، بخش قابل ملاحظه ای از بودجه دولتها را تشکیل میدهد و درکشورهایی که مالیات از نظام قانونی و مردمی برخوردار است، بیش از 60% بودجه عمومی را تشکیل میدهد.
دراقتصاد ایران، متناسب با رهنمودهای کلی سند برنامه سوم توسعه، به منظور کاهش اتکای بودجه دولت به درآمد نفت مقرر شد تا سهم درآمدهای مالیاتی در ترکیب منابع درآمدی دولت با گسترش پایه های مالیاتی از طریق وضع مالیات بر ارزش افزوده افزایش یابد.
از اینرو، متناسب با مفاد ماده 59 قانون برنامه سوم توسعه، سازمان امور مالیاتی کشور زیر نظر وزارت امور اقتصادی و دارایی تاسیس شد. از جمله وظایف این سازمان در راستای اصلاح و تحول نظام مالیاتی و مکانیزه نمودن سیستم مالیاتی کشور، اجرای مالیات بر ارزش افزوده میباشد. دلایل انتخاب مالیات بر ارزش افزوده در بین کشورهای مختلف متفاوت بوده است، لیکن تجربه کشورهای استفاده کننده این مالیات حاکی از موارد عدیده ذیل به عنوان مزایا و ضرورت اجرای این نوع مالیات میباشد:
1. مالیات بر ارزش افزوده متدولوژی و تفکری است که چندین دهه از تجربه مثبت آن در سایر کشورها گذشته و مورد تاکید اکثر صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی و مالیاتی بانک جهانی و صندوق بین الملی پول میباشد.
2. این مالیات در بسیاری از کشورها ضمن تامین بیشتر عدالت اجتماعی نسبت به سایرمالیاتها، و بدون از بین بردن انگیزه سرمایه گذاری و تولید، به عنوان منبع درآمد جدیدی درجهت افزایش درآمدهای دولت بکار برده شده است.
3. از آنجایی که سیستم مالیات بر ارزش افزوده یک سیستم خود اجراست و همه مودیان نقش مامور مالیاتی را ایفا مینمایند، هزینه وصول آن پائین است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
پیشگفتار
فصل اول: تاریخچه و معماری مسجد جامع کبیر یزد
فصل دوم: نقش مایه های نوشتاری مسجد جامع یزد
فصل سوم: کاربرد خط در معماری اسلامی
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل نقش مایه های نوشتاری در معماری اسلامی
فصل پنجم: شکل انتزاعی حروف در انتقال یک مفهوم در مسجد جامع یزد
فهرست منابع و مآخذ
فهرست تصاویر
تصاویر
پیشگفتار
مسجد جامع یزد بسان نگین درخشندهای در دل کویر است. شیوة معماری ، قوسهای دلنشین ، گلدسته های باوقار و زیبا، نقوش ناب و مجرد، این مسجد را به یکی از چند مسجد ممتاز و نمونه ایران تبدیل کرده است.
معماری منحصر به فرد ، نقش مایه های ممتاز خلق شده در بستر کاشی و آجر از نظر طرح و نقش ،ترکیب و نحوه اجرا در سطح عالی و هنرمندانه است . زیبایی و سادگی نقوش، نحوه نقش اندازی و… از موارد مهم در بررسی مسجد جامع یزد است.
مسجد جامع یزد با توجه به این که یکی از مساجد نادری است که آثار هنری چند سده را از دوره های مختلف ، ایلخانی ، تیموری، صفوی، قاجاریه و حتی دوره های بعدی در خود جای داده است ،از نظر مقایسه ارزشهای هنری دوره های مختلف باهمدیگر بسیار مورد اهمیت است.
در این تحقیق که به صورت کتابخانه ای انجام شده سعی بر این است تا اطلاعات کاملی از نحوه معماری،آثار کتیبه ای و نقش مایه ای در این مسجد مورد بررسی قرار بگیرد.
فصل اول :
تاریخچه و معماری مسجد جامع کبیر یزد
این بنا در میانه شهر یزد واقع گردیده و یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد ایران است که در دورةایلخانی بنا گردیده و در دوره های بعد گسترش یافته و تعمیر،تزئین و تجدید گردیده است ؛ به صورتی که امروزه می توان بخش های مختلف ایلخانی، تیموری،صفوی، قاجاریه و تعمیرات دورةاخیر را باز شناخت.
پاره ای عقیده دارند که در دوران پیش از اسلام، این مکان آتشکده از دورة ساسانی برپا بوده که تا دوران بعد از اسلام نیز دوام داشته است. اما دلایل کافی برای اثبات این مدعا در دست نیست. اما این مطلب مسلم است که مکان مسجد جامع، در مقابل دروازة شهرستان یا دروازة شهر دوران پیش از اسلام است،و اولین مسجد جامع در این مکان ساخته شده است و از آنجایی که مسجد جامع در هر شهر بیش از یکی نمی تواند باشد، تمام ساخت و سازها در جهت گسترش فضای مسجد جامع شهر در طول تاریخ در همین مکان اتفاق افتاده است.
بنای کنونی مسجد با وسعتی حدود 10000 متر مربع مشتمل بر سر در ورودی و جلوخان ،صحن وسیع رواقهای جانبی صحن، ایوان،گنبد خانه و شبستانهای طرفین آن،شبستان بزرگ ستوندار، کتابخانه، تزئینات غنی و زیبا و کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی و غیر تاریخی است.
مسجد دارای 7مدخل ورودی از جهات مختلف است. ورودی اصلی ، در میانه ضلع شرقی واقع گردیده و متشکل از فضای جلوخان ، سردری زیبا و رفیع با مناره های مرتفع و زیبا و کتیبه های تاریخی است. سردر مزبور به جهت آسیب های وارده، خاصه بر پوششهای تزئینی آن، بازسازی شده است. بنای سردر مربوط به دورة اول ساختمانی ،همزمان با ایوان و گنبدخانه است که در دورة تیموری کاشیکاری و کتیبه هایی بر روی آن نصب شده و در دوره صفوی، دو منارة رفیع بر بالای آن ساخته شده و در دورةاخیر نیز مناره ها و پوشش تزیینی آن تجدید یافته است . سر در مزبور از ارتفاع زیاد و پنهای نسبتا کمی برخوردار است (نسبت 1 به 3)
کتیبه های تاریخی مذکور، در زیر مقرنس کاری طاق سردر و بر اطراف درگاه نگاشته شده است. کتیبه ی اول،در شش شمسه از کاشی معرق به خط نسخ و مورخ 891 ه.ق نوشته شده و متضمن ابیاتی است . کتیبه های دیگری با مضامین دینی و کتیبه هایی از دوران اخیر بر این سر در نگاشته شده است. در چوبی دو لنگه و منبت مسجد قدیمی است.
بر جنوبی سردر، دو ستون مرمرین به بلندی 125 و محیط حدود 155 سانتی متر با فاصله ای از هم نشانده و بر سطوح آنها نقوش و ابیاتی کنده کاری کردهاند. با توجه به منابع تاریخی و روایت های پیرامون محل، احتمالاً این ستونهای کوچک