لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
گذری بر تاریخ دانشگاه
روزی روزگاری فی ما بین دهه ی 80- 79 مکانی دانشگاه نام در مکانی چاله سرخه نام بنا گردید که در سنه های اول حاکمی عادل و دانا بر این بنا حکومتک می راند مظاهری نام .
سربازان این بنا را اهالی شهر ، دانشجو خواندنی و کمی با ایشان حضرت را ندندی که طی گذشت سنه های بعدی این خصومت رخت بر کندی و جای خود را به محبت و دوستی فی ما بین اهالی و دانشجو دادندی .
پس از سپری شدن سنه های اول ، حکومت بدون هیچ جنگ و جدالی تغییر یافت و مردی شجاع و دلیر و دانشجو دوست که کوله بار علم طبابت را بر دوش خود حمل می کرد به مسند حکومت نشست و با سعی و تلاش بی وقفه ی خود آن بنا را آباد نمودندی البته بدون دار و درخت و به روش نوین مدیریت .
حضور این حاکم جدید عادل باعث شدندی که با جنگهای نسبتا بلند رشته های فراوانی را به تسخیر این دانشگاه در آورندی و بالتبع کیسه های زر فراوانی نیز وارد خزانه ی دانشگاه شدندی که حاکم را وادار کردندی که به مکانی دیگر فکر کردندی . آری بعد از کش و قوس های زیاد در مکانی پشت رشته کوهی که اهالی آن را بوجه نامیدندی در نصفم آذر 84 تأسیس گردندی این دانشگاه شرقا به بیابان ، غربا به بیابان ، شمالا به بیابان و جنوبا نیز به بیابان های قاره ی کمره ( خمین ) منتهی می شود .
البته این مکان در رویای ماکتی طبقه ی بالاتر از سوم بسیار زیبا بودندی یا حداقل می شود گفتندی که از مکتب خانه ی قبلی که به تسخیر قوم سماء به پادشاهی مهندس بن قیصر در آمد ، زیباتر بودندی و به قول یکی از بچه های راستگوی ! رشته ی عمران صد دیناری بیشتر هزینه برای ساخت این دانشگاه نشده استندی ؟ !
و اما چند وزیر شمس بزرگ یا معاونه کردندی که مجبوریم وزیر اول را وزیر آموزش معرفی کردندی چون با حاکم رابطه ای ریاضی داشتندی او را خسروی نام خواندندی که فردیست مدبر و به دور از حاشیه .
وزیر دوم را بهتر است داروغه ی مالی بنامیم که به گفته مورخین دستور داده برای دانشجو جماعت جیب ندوزندی می گویید چرا ؟ چون خیر و صلاح دانشجو را خواستندی تا دانشجو دل به جیب خود نبندندی که او را هاشمی نام گویندی .
یکی دیگر از وزرا که بیشتر دست در کار پژوهش بردندی خلیلی استندی که فردی است که مورد علاقه ی بیشتر دانشجویان حسابداری بودندی که می گویند وی فردیست دلسوز و . . .
و اما بشنوید از وزیر فرهنگی که علاقه ی زیادی به تقسیم کار داشتندی و معمولا هم دور و بر او شلوغ بودندی و عده ی کثیری او را حل المشاکل خواندندی .
وزیر دیگری نیز هستندی که به ما توصیه شدندی خیلی به ورود ممنوع وارد نشویم فقط به این بسنده کردندی که محمدی نامی سکان آن را به عهده دارد و فردی مثل شیر او را معاونت کردندی .
حال نیم نگاهی داشته باشیم به سیر تاریخی آموزش .
آموزش را فردی ادارت هستندی حمزه لویی نام ، صاحب ارج و مقام خوش رو و خوش تیپ نزد همگان و برنز دار آزمون مقررات آموزشی فی ما بین 30 واندی واحد دانشگاهی که هم دستان وی دالایی مردی زحمت کش که یکی از دوستداران مدیر و سردبیر نشریه استندی و خانم هایی که ما را از نام آنها بر حذر باد ولی به آنها دست مریضاد گفته آرزوی پیروزی و کامروایی در امر آموزش را برای آنان داشتندی .
نوبتی هم که باشد نوبت خزانه دار دانشگاه است . خزانه داری را آقای اکبری نام حکومتک راندندی که از این خزانه خیلی خفن محافظت نمودندی و چه شب هایی که در خواب ، سکه های طلا را بر روی هم می چیدندی به خیال باطل که آنها بهر اوست و با صدای ( دیدید ساعت ) و سپس پرسش ارتفاع از خواب ، به خیال باطل خود پی برده ، ولی همچنان حافظ مال و منال دانشگاه در گرفتن هو وی جدید تار سبیل که کاغذ نیست . تاریخ خورده و مبلغ درج شده به نام چک ، بسیار بسیار سخت گیر و بدهی سردبیر به وی همیشه برقرار از خروس خوان صبح تا . . .
حال به سراغ خوشمزه ترین فرد در دانشگاه رفتندی که مسئولیت شکم دانشجویان را بر عهده گرفته و جواب سلام سردبیر را نیز به سختی دادندی او را نامیست زیبا و در خور ( شعیب نام ) که به گفته ی همکاران قبلی با ترم بالایی ها با حال و با سفر کیلومترها و به قول انسانهای آینده ( آک بندها یا . . . ) سر سنگین .
می خواهیم از جایی بگوییم که زندگاهی همه ی ما همچنان که بگویی نگویی به آن وابسته بودندی آری ( نعم ) منظورمان همان سلف استندی که از آن به جز مناظری از ظروف انباشته شده بر روی میزها و البسته ی پاکیزه ی کارکنان آن چیزی به خاطر نمی آید و در آخر جا دارد که از رئیس راهنمایی و رانندگی دانشگاه یعنی آقای شریفی و دوستان تشکر کنیم .
پس سخن کوتاه باید والسلام
مشکل ارائه واحد
خدا را شکر مشکل ارائه ی واحد هم حل شد خداییش یه معظل خیلی بزرگی شده بود که با اراده ی جوانان و دانشمندان جوان دانشگاه حل شد . البته این دانشمندان با دانشمندان هسته ای یه فرق اساسی دارن . دانشمندان هسته ای به تمام ملت خدمت می کنند ولی این دانشمندان دانشگاه آزاد به دانشجو فقط خدمت می کنن . خدا خیرشون بده به قول خودشون میگن که ما حاضریم جونمونو برای دانشجو جماعت بدیم . این کارشون واقعا در خور پاداش . مشکل ارائه ی واحدهای درسی رو می گفتم . تا ترم های قبل گزینش واحدهای ارائه شده برای مدیر گروه ها خیلی دردسر داشت چون می بایستی چه شب هایی رو تا صبح بیدار می موندند و مثل شمع در راه علم می سوختند و اونم چی صبح کی می شد واحدهای ارائه شده با هم تداخل داشت . شنیدید میگن نابرده رنج گنج میسر نمی شود این قضیه ی همین مدیر گروه هاست . وقتی که دیدند ارائه واحد هم همزمان با علم باید پیشرفت کند . جلسه ای اضطرای در پشت درهای بسته برگزار گردند در این جلسه که از حضور خبرنگاران جلوگیری شد تقریبا 5 ساعت آزگار طول کشید . سرانجام پس از 5 ساعت مدیر گروه ها از اتاق اجلاس بیرون آمدند و خبرنگاران در جلو در منتظر نتیجه ی کار مانده بودند . در این هنگام سخنگوی اجلاس سران مدیر گروه ها به سمت خبرنگاران آمد و خبر از موفقیت در کشف روشی مدرن در گزینش واحدهای درسی داد . وی در ادامه تصریح کرد که این موفقیت بزرگ به دست توانمند مدیر گروه های دانشگاه خودمون بدست اومده . البته در این راه از مدیر گروه های تمامی دانشگاه های آزاد ایران نیز کمک گرفته شده است . وی در ادامه گفت که روش کشف شده به زودی اجرا خواهد شد .
ایشان همچنین در پاسخ یکی از خبرنگاران که روش جدید چیست ؟ فرمودند که این روشی فعلا سری است و تمامی حقوق آن متعلق به دانشگاه آزاد خمین است .
البته خبرنگاران به همین سادگی بی خیال نشدند و طی تلاش های زیادی که کردند توانستند با زیرکی عکس از این رویداد بزرگ در حالی که مدیر گروه ها در کنار هم در حال انجام آن هستند بگیرند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
گذری بر تاریخ دانشگاه
روزی روزگاری فی ما بین دهه ی 80- 79 مکانی دانشگاه نام در مکانی چاله سرخه نام بنا گردید که در سنه های اول حاکمی عادل و دانا بر این بنا حکومتک می راند مظاهری نام .
سربازان این بنا را اهالی شهر ، دانشجو خواندنی و کمی با ایشان حضرت را ندندی که طی گذشت سنه های بعدی این خصومت رخت بر کندی و جای خود را به محبت و دوستی فی ما بین اهالی و دانشجو دادندی .
پس از سپری شدن سنه های اول ، حکومت بدون هیچ جنگ و جدالی تغییر یافت و مردی شجاع و دلیر و دانشجو دوست که کوله بار علم طبابت را بر دوش خود حمل می کرد به مسند حکومت نشست و با سعی و تلاش بی وقفه ی خود آن بنا را آباد نمودندی البته بدون دار و درخت و به روش نوین مدیریت .
حضور این حاکم جدید عادل باعث شدندی که با جنگهای نسبتا بلند رشته های فراوانی را به تسخیر این دانشگاه در آورندی و بالتبع کیسه های زر فراوانی نیز وارد خزانه ی دانشگاه شدندی که حاکم را وادار کردندی که به مکانی دیگر فکر کردندی . آری بعد از کش و قوس های زیاد در مکانی پشت رشته کوهی که اهالی آن را بوجه نامیدندی در نصفم آذر 84 تأسیس گردندی این دانشگاه شرقا به بیابان ، غربا به بیابان ، شمالا به بیابان و جنوبا نیز به بیابان های قاره ی کمره ( خمین ) منتهی می شود .
البته این مکان در رویای ماکتی طبقه ی بالاتر از سوم بسیار زیبا بودندی یا حداقل می شود گفتندی که از مکتب خانه ی قبلی که به تسخیر قوم سماء به پادشاهی مهندس بن قیصر در آمد ، زیباتر بودندی و به قول یکی از بچه های راستگوی ! رشته ی عمران صد دیناری بیشتر هزینه برای ساخت این دانشگاه نشده استندی ؟ !
و اما چند وزیر شمس بزرگ یا معاونه کردندی که مجبوریم وزیر اول را وزیر آموزش معرفی کردندی چون با حاکم رابطه ای ریاضی داشتندی او را خسروی نام خواندندی که فردیست مدبر و به دور از حاشیه .
وزیر دوم را بهتر است داروغه ی مالی بنامیم که به گفته مورخین دستور داده برای دانشجو جماعت جیب ندوزندی می گویید چرا ؟ چون خیر و صلاح دانشجو را خواستندی تا دانشجو دل به جیب خود نبندندی که او را هاشمی نام گویندی .
یکی دیگر از وزرا که بیشتر دست در کار پژوهش بردندی خلیلی استندی که فردی است که مورد علاقه ی بیشتر دانشجویان حسابداری بودندی که می گویند وی فردیست دلسوز و . . .
و اما بشنوید از وزیر فرهنگی که علاقه ی زیادی به تقسیم کار داشتندی و معمولا هم دور و بر او شلوغ بودندی و عده ی کثیری او را حل المشاکل خواندندی .
وزیر دیگری نیز هستندی که به ما توصیه شدندی خیلی به ورود ممنوع وارد نشویم فقط به این بسنده کردندی که محمدی نامی سکان آن را به عهده دارد و فردی مثل شیر او را معاونت کردندی .
حال نیم نگاهی داشته باشیم به سیر تاریخی آموزش .
آموزش را فردی ادارت هستندی حمزه لویی نام ، صاحب ارج و مقام خوش رو و خوش تیپ نزد همگان و برنز دار آزمون مقررات آموزشی فی ما بین 30 واندی واحد دانشگاهی که هم دستان وی دالایی مردی زحمت کش که یکی از دوستداران مدیر و سردبیر نشریه استندی و خانم هایی که ما را از نام آنها بر حذر باد ولی به آنها دست مریضاد گفته آرزوی پیروزی و کامروایی در امر آموزش را برای آنان داشتندی .
نوبتی هم که باشد نوبت خزانه دار دانشگاه است . خزانه داری را آقای اکبری نام حکومتک راندندی که از این خزانه خیلی خفن محافظت نمودندی و چه شب هایی که در خواب ، سکه های طلا را بر روی هم می چیدندی به خیال باطل که آنها بهر اوست و با صدای ( دیدید ساعت ) و سپس پرسش ارتفاع از خواب ، به خیال باطل خود پی برده ، ولی همچنان حافظ مال و منال دانشگاه در گرفتن هو وی جدید تار سبیل که کاغذ نیست . تاریخ خورده و مبلغ درج شده به نام چک ، بسیار بسیار سخت گیر و بدهی سردبیر به وی همیشه برقرار از خروس خوان صبح تا . . .
حال به سراغ خوشمزه ترین فرد در دانشگاه رفتندی که مسئولیت شکم دانشجویان را بر عهده گرفته و جواب سلام سردبیر را نیز به سختی دادندی او را نامیست زیبا و در خور ( شعیب نام ) که به گفته ی همکاران قبلی با ترم بالایی ها با حال و با سفر کیلومترها و به قول انسانهای آینده ( آک بندها یا . . . ) سر سنگین .
می خواهیم از جایی بگوییم که زندگاهی همه ی ما همچنان که بگویی نگویی به آن وابسته بودندی آری ( نعم ) منظورمان همان سلف استندی که از آن به جز مناظری از ظروف انباشته شده بر روی میزها و البسته ی پاکیزه ی کارکنان آن چیزی به خاطر نمی آید و در آخر جا دارد که از رئیس راهنمایی و رانندگی دانشگاه یعنی آقای شریفی و دوستان تشکر کنیم .
پس سخن کوتاه باید والسلام
مشکل ارائه واحد
خدا را شکر مشکل ارائه ی واحد هم حل شد خداییش یه معظل خیلی بزرگی شده بود که با اراده ی جوانان و دانشمندان جوان دانشگاه حل شد . البته این دانشمندان با دانشمندان هسته ای یه فرق اساسی دارن . دانشمندان هسته ای به تمام ملت خدمت می کنند ولی این دانشمندان دانشگاه آزاد به دانشجو فقط خدمت می کنن . خدا خیرشون بده به قول خودشون میگن که ما حاضریم جونمونو برای دانشجو جماعت بدیم . این کارشون واقعا در خور پاداش . مشکل ارائه ی واحدهای درسی رو می گفتم . تا ترم های قبل گزینش واحدهای ارائه شده برای مدیر گروه ها خیلی دردسر داشت چون می بایستی چه شب هایی رو تا صبح بیدار می موندند و مثل شمع در راه علم می سوختند و اونم چی صبح کی می شد واحدهای ارائه شده با هم تداخل داشت . شنیدید میگن نابرده رنج گنج میسر نمی شود این قضیه ی همین مدیر گروه هاست . وقتی که دیدند ارائه واحد هم همزمان با علم باید پیشرفت کند . جلسه ای اضطرای در پشت درهای بسته برگزار گردند در این جلسه که از حضور خبرنگاران جلوگیری شد تقریبا 5 ساعت آزگار طول کشید . سرانجام پس از 5 ساعت مدیر گروه ها از اتاق اجلاس بیرون آمدند و خبرنگاران در جلو در منتظر نتیجه ی کار مانده بودند . در این هنگام سخنگوی اجلاس سران مدیر گروه ها به سمت خبرنگاران آمد و خبر از موفقیت در کشف روشی مدرن در گزینش واحدهای درسی داد . وی در ادامه تصریح کرد که این موفقیت بزرگ به دست توانمند مدیر گروه های دانشگاه خودمون بدست اومده . البته در این راه از مدیر گروه های تمامی دانشگاه های آزاد ایران نیز کمک گرفته شده است . وی در ادامه گفت که روش کشف شده به زودی اجرا خواهد شد .
ایشان همچنین در پاسخ یکی از خبرنگاران که روش جدید چیست ؟ فرمودند که این روشی فعلا سری است و تمامی حقوق آن متعلق به دانشگاه آزاد خمین است .
البته خبرنگاران به همین سادگی بی خیال نشدند و طی تلاش های زیادی که کردند توانستند با زیرکی عکس از این رویداد بزرگ در حالی که مدیر گروه ها در کنار هم در حال انجام آن هستند بگیرند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
گذری بر تاریخچه خط در ایران زمین
بیش از 4000 سال خط مکتوب در ایران زمین
تاریخ خط و زبان ایران به دو دوره متمایز پیش از اسلام و بعد از اسلام تقسیم می شود.ملاک این تقسیم ، تنها تسلط اعراب و انقراض سلسله ساسانی نیست زیرا اتفاقات و حوادث سیاسی تنها عامل تمایز خط و زبان نمی تواند باشد بلکه علت این تقسیم ، آن است این دو دوره از هر جهت با هم تفاوت دارند و با آنکه ایرانیان بسیاری از سنن و خصوصیات کهن ملی خود را بعد از تسلط اعراب تازی حفظ کردند ولی به علت تغییر مذهب و تحول اوضاع سیاسی و اجتماعی ادبیات خط و تا حدودی زبان بعد از اسلام با پیش از آن تفاوت کلی را حاصل نمود .
در این مقاله به زبان و خط بعد از اسلام پرداخته نخواهد شد و هدف اصلی شناساندن زبان ، خط و ادبیات از شاهنشاهی هخامنشی تا پایان شاهنشاهی ساسانی است . با توجه به تارخچه خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است مبدا آن به حدود پنج تا هفت هزار سال پیش می رسد . برای نمونه میتوان از کتیبه های موجود در معبد سه هزار و پانصد ساله زیگورات نام برد ولی از آنجا که مدارک در این باره کامل نیست از نوشتن خط قبل از هخامنشیان خودداری نمودیم .
دوره هخامنشی
تاریخ ایران از زمان مادها روشن و مدون است خلاصه اینکه شخصی به نام دیاکو مؤسس سلسله ماد بود او هگمتان یا اکباتان (همدان)را پایتخت خود قرار داد یکی از فرمانروایان بزرگ ماد بنام هُوَخشَتَرَ حکومت آشور را منقرض ساخت و دولت متد را اقتدار و اهمیت بخشید . جانشین او که آستیاگ نام داشت مغلوب کوروش کبیر گردید و سلسله ماد منقرض شد .
از زبان مادی سند و آثار کتبی باقی نمانده است ولی شکی نیست که زبان مادی با پارسی باستان خویشاوندی نزدیک داشته است ؛ به طوری که پارسیها و مادی ها زبان یکدیگر را به خوبی می فهمیدند .
کوروش موسس سلسله هخامنشیان ، مرکز حکومت خویش را در پاسارگاد قرار داد و کشور لیدی و بابل را مسخر نمود و مهمترین دولت و سلطنت دنیای قدیم را تشکیل داد .
داریوش بزرگ بزرگترین شاهنشاه هخامنشی ، نخست یاغیان کشور را سرکوب کرد و در داخل کشور ایران را از سر حد چین تا ریگزارهای سوزان افریقا بسط داد و دولت هخامنشی را از مقتدرترین دولت های روی زمین کرد .
فرهنگ و تمدن درخشان ایران از روزگار هخامنشی آغاز می شود که سند های موجود و آثار باقیمانده ، قدرت و عظمت هخامنشیان و نیاکان ما را مسلم می دارد .
پارسی باستان
زبان ایرانیان در زمان هخامنشیان پارسی باستان یا فرس قدیم نامیده می شود که ریشه زبان فارسی کنونی است .
کتیبه های شاهان هخامنشی و لوح های زرین و سیمین که از آن روزگار باقیمانده به این زبان نوشته شده است . مجموع واژه های اصلی کتبیبه ها از چهارصد کلمه تجاوز نمی کند و مطالب آن عبارت است از نام و شرح خاندان شاهان –تفصیل فتوحات – ستایش یزدان – نکوهش دروغ و ناپاکی – سفارش به راستی و نیکو کاری.
این کتیبه ها غالبا به چند زبان است و غیر از پارسی باستان ، به زبان های آسوری ،ایلامی ، آرامی که بین ملل دست نشانده هخامنشیان معمول بوده ، نگاشته شده است .
مجموع کتیبه های هخامنشی بالغ بر چهل کتیبه است و مهمترین آنها در تخت جمشید ، همدان ، شوش ،نقش رستم ، بیستون ،الوند ، وان است که کتیبه بیستون از همه مفصل تر و مشتمل بر 420 سطر و هیجده هزار و نهصد کلمه می باشد که داریوش در این کتیبه چگونگی فرونشاندن شورش های داخلی و غلبه و تسلط به کشورهای خارجی و حدود متصرفات خود را شرح می دهد و در پایان مجد و بزرگواری کشور ایران را آرزو می کند .
خط میخی
کتیبه های هخامنشی به خط میخی است . ایرانیان این خط را از قوم کلده و آشور گرفتند و در آن تغییراتی دادند و آن را به صورت الفبایی در آوردند .
تین خط از چپ به راست نوشته می شد و دارای 36 حرف بود و در کنده کاری و نوشتن روی سنگ و اجسام سخت به کار می رفت .
اولین خط میخی که به دست آمده از زمان آریار منه و آخرین آن از روزگار پادشاهی اردشیر سوم است و به سبب دشواری نگارش ، خط میخی از دوران اشکانیان رو به زوال نهاد و به تدریج منسوخ گردید .
در خط میخی و کتیبه های پنج کلمه به صورت پندار نگاری باقی مانده است پندار نگاری : بعد از مرحله تصویر نگاری در تاریخچه خط را گویند که تصویر کم کم ساده شد و به صورت علامت و نشانه در آمد و برای اسامی معنی نیز علائمی ایجاد گردید.علائم ریاضی که به صورت خط بین المللی در آمده از نمونه های پندارنگاری است .
اورامزدا - اهورامزدا
خشایثیه - شاهنشاه
دهیو - کشور
بغا - خدا
بومی - بوم – سرزمین
گذشته از سنگ نبشته ها ، سکه های هخامنشی و خطوط روی بعضی ظروف و سنگ ترازو ها و نگین های باقی مانده از آن عهد ، همه به خط میخی و زبان پارسی باستان می باشد .
برای شناختن زبان پارسی باستان چند جمله از بند اول کتیبه نقش رستم با زبان پارسی باستان نوشته می شود .
بغ وزر که اورامزداهی ایمم بومیم اداهی اومام آسمانم اداهی مرتیم اداهی شیاتیم ادامرتیهی .
ترجمه : خدای بزرگ است اهورا مزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که شادی را برای مردم آفرید .
زبان اوستایی
قدیمی ترین اثر از آثار آریایی اوستاست . زبان اوستایی با سانسکریت ،زبان ادبی و کهن هندیان شباهت تام دارد و معلوم می شود که ایرانیان و هندیان در روزگاری با هم زندگانی کرده و زبان مشترکی داشته اند که ریشه زبان اوستایی و سانسکریت بوده است .
زردشت پیامبر ایران باستان که قرن ها پیش از مسیح زندگی می کرده است از شمال یا شمال غرب ایران برخاسته است و متوجه مشرق ایران شده است و پیروانش گشتاسب و گرشاسب در مشرق ایران بوده اند پس زبان اوستایی در قسمت های شرقی هم مفهوم بوده است .
اوستا دارای دو لهجه است قسمتی از خود زردشت که خیلی قدیمی است و بقیه جدیدتر می باشند. گاتها یا سرودهای مذهبی از خود زردشت مقدس است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم
از رم تا روم
در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.
در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.
کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.
رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.
امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.
یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)
از آن پس، روم غربی به دلیل حملات مداوم اقوام بیابانگرد رو به انحطاط نهاد و به عکس، روم شرقی به دلیل برخورداری از سرزمین های ثروتمند امپراتوری و راه های بازرگانی تا مدت ها به حیات خود ادامه داد تا آن که در 1453 م. پایتخت آن توسط ترکان مسلمان فتح شد و بدین ترتیب، یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان منقرض شد.
مورخان سقوط شهر رم، به دست اقوام مهاجم، را از مهم ترین حوادث تاریخ جهان دانسته اند. اقوام مهاجم مردمی بیابانگرد و با زندگی شهری بیگانه بودند. آنان پس از کش مکش های بسیار توانستند شهر رم را تسخیر کنند و خرابی های بسیار به بار آوردند. یکی از مورخان در این باره نوشته است:« هزار سال پیش از مسیح، متجاوزان شمالی وارد ایتالیا شده و ساکنان آن را مطیع ساخته و با آن ها مخلوط شده بودند، تمدن آنان را کسب کرده و با خود آنان، تمدن نوینی را بنا نهاده بودند. چهارصد سال پس از مسیح همان واقعه تکرار شد . . . »
مسیحیت
پیدایش مسیحیت، مهم ترین حادثه در تاریخ رم باستان است. مسیحیان در ابتدا مسئله ی مهمی برای حکومت روم به شمار نمی رفتند اما به مرور زمان به شمار و اهمیت آنان افزوده شد. تعالیم مسیحیت در جامعه أی که فساد و خشونت در آن گسترش فراوانی داشت، مردم را به پارسایی و مهربانی دعوت می کرد. به علاوه، تعالیم آن با بسیاری از سنت های شرک آمیز رومیان در تضاد بود. به همین دلیل، از طرف بسیاری از بردگان و گروه های مردم بدان گرویدند و از طرف دیگر، موجبات خشم و نگرانی روحانیون یهودی و حاکمان رومی را فراهم آورد. از این رو، سختگیری نسبت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
گذری بر تاریخ دانشگاه
روزی روزگاری فی ما بین دهه ی 80- 79 مکانی دانشگاه نام در مکانی چاله سرخه نام بنا گردید که در سنه های اول حاکمی عادل و دانا بر این بنا حکومتک می راند مظاهری نام .
سربازان این بنا را اهالی شهر ، دانشجو خواندنی و کمی با ایشان حضرت را ندندی که طی گذشت سنه های بعدی این خصومت رخت بر کندی و جای خود را به محبت و دوستی فی ما بین اهالی و دانشجو دادندی .
پس از سپری شدن سنه های اول ، حکومت بدون هیچ جنگ و جدالی تغییر یافت و مردی شجاع و دلیر و دانشجو دوست که کوله بار علم طبابت را بر دوش خود حمل می کرد به مسند حکومت نشست و با سعی و تلاش بی وقفه ی خود آن بنا را آباد نمودندی البته بدون دار و درخت و به روش نوین مدیریت .
حضور این حاکم جدید عادل باعث شدندی که با جنگهای نسبتا بلند رشته های فراوانی را به تسخیر این دانشگاه در آورندی و بالتبع کیسه های زر فراوانی نیز وارد خزانه ی دانشگاه شدندی که حاکم را وادار کردندی که به مکانی دیگر فکر کردندی . آری بعد از کش و قوس های زیاد در مکانی پشت رشته کوهی که اهالی آن را بوجه نامیدندی در نصفم آذر 84 تأسیس گردندی این دانشگاه شرقا به بیابان ، غربا به بیابان ، شمالا به بیابان و جنوبا نیز به بیابان های قاره ی کمره ( خمین ) منتهی می شود .
البته این مکان در رویای ماکتی طبقه ی بالاتر از سوم بسیار زیبا بودندی یا حداقل می شود گفتندی که از مکتب خانه ی قبلی که به تسخیر قوم سماء به پادشاهی مهندس بن قیصر در آمد ، زیباتر بودندی و به قول یکی از بچه های راستگوی ! رشته ی عمران صد دیناری بیشتر هزینه برای ساخت این دانشگاه نشده استندی ؟ !
و اما چند وزیر شمس بزرگ یا معاونه کردندی که مجبوریم وزیر اول را وزیر آموزش معرفی کردندی چون با حاکم رابطه ای ریاضی داشتندی او را خسروی نام خواندندی که فردیست مدبر و به دور از حاشیه .
وزیر دوم را بهتر است داروغه ی مالی بنامیم که به گفته مورخین دستور داده برای دانشجو جماعت جیب ندوزندی می گویید چرا ؟ چون خیر و صلاح دانشجو را خواستندی تا دانشجو دل به جیب خود نبندندی که او را هاشمی نام گویندی .
یکی دیگر از وزرا که بیشتر دست در کار پژوهش بردندی خلیلی استندی که فردی است که مورد علاقه ی بیشتر دانشجویان حسابداری بودندی که می گویند وی فردیست دلسوز و . . .
و اما بشنوید از وزیر فرهنگی که علاقه ی زیادی به تقسیم کار داشتندی و معمولا هم دور و بر او شلوغ بودندی و عده ی کثیری او را حل المشاکل خواندندی .
وزیر دیگری نیز هستندی که به ما توصیه شدندی خیلی به ورود ممنوع وارد نشویم فقط به این بسنده کردندی که محمدی نامی سکان آن را به عهده دارد و فردی مثل شیر او را معاونت کردندی .
حال نیم نگاهی داشته باشیم به سیر تاریخی آموزش .
آموزش را فردی ادارت هستندی حمزه لویی نام ، صاحب ارج و مقام خوش رو و خوش تیپ نزد همگان و برنز دار آزمون مقررات آموزشی فی ما بین 30 واندی واحد دانشگاهی که هم دستان وی دالایی مردی زحمت کش که یکی از دوستداران مدیر و سردبیر نشریه استندی و خانم هایی که ما را از نام آنها بر حذر باد ولی به آنها دست مریضاد گفته آرزوی پیروزی و کامروایی در امر آموزش را برای آنان داشتندی .
نوبتی هم که باشد نوبت خزانه دار دانشگاه است . خزانه داری را آقای اکبری نام حکومتک راندندی که از این خزانه خیلی خفن محافظت نمودندی و چه شب هایی که در خواب ، سکه های طلا را بر روی هم می چیدندی به خیال باطل که آنها بهر اوست و با صدای ( دیدید ساعت ) و سپس پرسش ارتفاع از خواب ، به خیال باطل خود پی برده ، ولی همچنان حافظ مال و منال دانشگاه در گرفتن هو وی جدید تار سبیل که کاغذ نیست . تاریخ خورده و مبلغ درج شده به نام چک ، بسیار بسیار سخت گیر و بدهی سردبیر به وی همیشه برقرار از خروس خوان صبح تا . . .
حال به سراغ خوشمزه ترین فرد در دانشگاه رفتندی که مسئولیت شکم دانشجویان را بر عهده گرفته و جواب سلام سردبیر را نیز به سختی دادندی او را نامیست زیبا و در خور ( شعیب نام ) که به گفته ی همکاران قبلی با ترم بالایی ها با حال و با سفر کیلومترها و به قول انسانهای آینده ( آک بندها یا . . . ) سر سنگین .
می خواهیم از جایی بگوییم که زندگاهی همه ی ما همچنان که بگویی نگویی به آن وابسته بودندی آری ( نعم ) منظورمان همان سلف استندی که از آن به جز مناظری از ظروف انباشته شده بر روی میزها و البسته ی پاکیزه ی کارکنان آن چیزی به خاطر نمی آید و در آخر جا دارد که از رئیس راهنمایی و رانندگی دانشگاه یعنی آقای شریفی و دوستان تشکر کنیم .
پس سخن کوتاه باید والسلام
مشکل ارائه واحد
خدا را شکر مشکل ارائه ی واحد هم حل شد خداییش یه معظل خیلی بزرگی شده بود که با اراده ی جوانان و دانشمندان جوان دانشگاه حل شد . البته این دانشمندان با دانشمندان هسته ای یه فرق اساسی دارن . دانشمندان هسته ای به تمام ملت خدمت می کنند ولی این دانشمندان دانشگاه آزاد به دانشجو فقط خدمت می کنن . خدا خیرشون بده به قول خودشون میگن که ما حاضریم جونمونو برای دانشجو جماعت بدیم . این کارشون واقعا در خور پاداش . مشکل ارائه ی واحدهای درسی رو می گفتم . تا ترم های قبل گزینش واحدهای ارائه شده برای مدیر گروه ها خیلی دردسر داشت چون می بایستی چه شب هایی رو تا صبح بیدار می موندند و مثل شمع در راه علم می سوختند و اونم چی صبح کی می شد واحدهای ارائه شده با هم تداخل داشت . شنیدید میگن نابرده رنج گنج میسر نمی شود این قضیه ی همین مدیر گروه هاست . وقتی که دیدند ارائه واحد هم همزمان با علم باید پیشرفت کند . جلسه ای اضطرای در پشت درهای بسته برگزار گردند در این جلسه که از حضور خبرنگاران جلوگیری شد تقریبا 5 ساعت آزگار طول کشید . سرانجام پس از 5 ساعت مدیر گروه ها از اتاق اجلاس بیرون آمدند و خبرنگاران در جلو در منتظر نتیجه ی کار مانده بودند . در این هنگام سخنگوی اجلاس سران مدیر گروه ها به سمت خبرنگاران آمد