لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 58 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کاربرد هنردرمانی به ویژه روی کودکان استثنائی ، مارا واداشت تا به جستجو و کنجکاوی در این زمینه بپردازیم .
هنر درمانی جنبه های مختلفی دارد : موسیقی درمانی ، نقاشی درمانی ، دراماتراپی ، قصه درمانی ، شعر درمانی و ...
که دراینجا ، به تمام جنبه های هنر درمانی نپرداخته ایم ، بلکه تنها روی شاخه هایی از آن که احتمال می رفت قابل فهم تر و کاربردی تر باشد ، کار نموده و مطالبی بسیار مختصر گرد آورده ایم .
هنر ، مفهوم وسیع و پر رمز و رازی دارد . جنبه ای از تعریف هنر ، آسمانی و ذهنی است مانند احساسات و افکار خوب داشتن ، عاشق بودن و ... و جنبه ای از آن نِیز عینی و قابل لمس است مانند : مهارت در ساختن چیزی ، شعر خوبی نوشتن ، صدای دلنوازی داشتن ، و ... اما مهم تر آنکه از طریق زبان هنر می توان دیگران را درک کرد .
هنر درمانی به عنوان ابزاری برای روان درمانی ، در واقع تلاشی سازمان یافته جهت کمک به افراد است تا ارتباط سازگارانه بهتری بین خود و جهان بیرون پیدا کنند .
در هنردرمانی ، کلامی ساختن چیزی که غیر کلامی است یا هوشیار سازی آنچه ناهوشیار است ، یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیتهای هنردرمانگر محسوب می شود .
کاربرد بالینی هنر درمانی دربرگیرنده کودکان و بزرگسالان بستری در بیمارستان و افراد روان نژند و روان پریشی که داوطلبانه در پی مداوای روان درمانی هستند ، افراد زندانی ، عقب ماندگان ذهنی ، کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، زوجین مشکل دار، خانواده ها و افرادی که علائمی از ناراحتیهای هیجانی ناشی از بیماریهای جسمی مانند : بیماریهای مزمن ، سرطان ، آسم ، دیابت و مشکلات عصبی دارند ، می باشد .
یکی از راه های پی بردن به مشکلات کودکان ، استفاده از ترسیم نقاشی در آنهاست . نقاشی بیان کننده احساسات و شخصیت کودکان است و باعث پرورش خلاقیت آنها می شود نقاشی زبان آزاد کودک است . کودک نیازمند گفتگو است اما چون تسلط کافی به زبان الفبائی و گفتاری ندارد ، آگاهانه و به طور غیر مستقیم از طریق هنر به ویژه نقاشی ، ویژگیهای شخصیتی و تمایلات درونی ، ناکامیها و فشارهای خود را آشکار می نماید .
اکثر قریب به اتفاق مردم از نوشتن لذت نمی برند و آنرا تکلیفی سخت و پیچیده می دانند ، در حالیکه نویسندگی یکی از مؤثرترین وسیله ها جهت بیان عقاید و مشکلات و رفع تألمات روحی می باشد .در این میان نوشتن خاطرات روزمره یکی از روشهایی است که می تواند به عنوان هنری جهت کمک به بیماران دچار افسردگی استفاده گردد .
قصه گویی برای انتقال غیر مستقیم پیامهای مهم درباره نحوه یادگیری رفتار سازگارانه در یک زمینه اجتماعی است . ادبیات کودکان منبع غنی و ابزار آموزشی مؤثر و خلاقی است که از طریق آن می توان مهارتهای مختلفی از قبیل مهارتهای اجتماعی ، مهارت حل مسأله ، مهارت خودآگاهی را به کودکان آموخت .
موسیقی به عنوان پدیده ای که به گونه ای باعث آرامش و تنش زدائی انسان می شود ، زمینه ای به قدمت خود انسان دارد .موسیقی درمانی به معنای استفاده از موسیقی برای توانبخشی تمامی بیماران جسمی و روانی است . رکن ریتمیک موسیقی می تواند برای تسهیل بهبود ریتم رفتار افراد مورد استفاده قرار گیرد ( مانند : دامنه حرکت ، سرعت تعلیم ، تنفس کردن و ...) .
تأثیر موسیقی درتعدیل رفتار کودکان کم توان ذهنی مؤثر بوده است . می توان از حرکات ریتمیک و موزیکال ، مهارت در هماهنگی های حرکتی آنها را بهبود بخشید . آگاهی از اندامهای بدن و مفاهیم مربوط به جهت یابی را می توان با رقص و انجام آوازها تقویت کرد . ضمناٌ آنها با شرکت در فعالیتهای گروهی موسیقی می توانند رفتارهای اجتماعی مناسب را آموخته و مهارتهائی را در همکاری گروهی به دست آورند .
بی شک امروزه یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع، بهره گیری از نظامهای مترقی و پیشرفته ی آموزش و پرورش است. و یکی از راههایی که جوامع برای پیشرفت و توسعه ی همه جانبه، به طور جدی و اصولی روی آن سرمایه گذاری کرده اند. دست یابی به این نظامهای پیشرفته و مترقی است.
در این بین نظام آموزش و پرورش استثنایی نیز به عنوانی بخشی مهم از نظام تعلیم و تربیت از اهمیت زیادی برخوردار است، و یکی از مهمترین بخشهای نظامهای تعلیم و تربیت دنیا به شمار می رود.
در این بین مطالعه، بررسی و پژوهش درباره ی نظامهای تعلیم و تربیت، دیگر کشورهای دنیا نیز سودمند است. البته شایان ذکر است که مقصود از این امر به هیچ وجه تقلید و الگو برداری غیرعلمی از این نظامها نیست. چون پیش از این تجربه اثبات کرده است که الگوبرداری غلط از نظامهای تعلیم و تربیت کشورهای توسعه یافته همیشه سودمند نخواهد بود. و گاه نتیجه ی معکوس داده است.
متخصصین امر برای تعیین اهداف و همچنین اصول آموزش و پرورش، منابع فراوانی را برشمرده اند، مهمترین این منابع عبارتند از:
1- یادگیرندگان و نیازهای آنان
2- تغییرات و نیازهای جامعه
3- اصحاب علم و نویسندگان کتابهای درسی
مسلم است که اهداف آموزشی، نیازها و ویژگیها یک کودک استثنایی (و حتی عادی)که در کشور جمهوری اسلامی ایران مشغول به تحصیل است با نیازهای کودکی که در اسپانیا، ایالات متحده ی آمریکا، و یا آفریقای جنوبی تحصیل می کند، تفاوتهای زیادی دارد. آموزه های سنتی،اجتماعی، دینی و فرهنگی که بین این جوامع حکمفرما است تفاوتهای فراوانی دارد.
اهداف کلی و آرمانی آموزش و پرورش نیز در کشورهای مختلف با هم متفاوت است. به عنوان مثال در کشور آمریکا رویکرد پراگماتیسم (عمل گرائی)، در کشورهای سوئد و فرانسه رویکرد لائیسم و در کشور کوبا رویکرد کمونیسم براهداف آرمانی آموزش و پرورش سایه انداخته است. اما در ایران نظام تعلیم و تربیت نیز متأثر از دین مبین اسلام است.
آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام فراهم آوردن زمینه ی رشد و تکامل همه جانبه ی انسان ( از جنبه های جسمانی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی) و هدایت سیر تکاملی او به سوی وجود مطلق «الله» است. علی شریعتمداری در کتاب جامعه، تعلیم و تربیت اهداف اموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران را در هفت گروه ذکر می کند.
1- هدفهای ایمانی و اخلاقی
2- هدفهای فرهنگی
3- هدفهای خانوادگی
4- هدفهای اجتماعی
5- هدف سیاسی
6- هدفهای دفاعی و نظامی
7- هدفهای اقتصادی
این اهداف را نیز با تغییراتی جزئی می توان برای آموزش و پرورش استثنائی به کار برد. با این تفاوت که در نظام آموزش و پرورش استثنائی روی حداکثر استقلال اجتماعی و اقتصادی کودک استثنائی تأکید می گردد. اما سایر اهداف نیز در جای خود هر یک داری اهمیت خواهند بود. بنابراین همان طور که بیان شد نمی توان یک نظام آموزش و پرورش را صرفاً به خاطر اینکه در فلان کشور توسعه یافته اثربخش بوده است، برای سایر کشورها نیز تجویز کرد.
اما با وجود تمام مسائلی که گفته شد، می توان با مطالعه ی نظامهای آموزش و پرورش در دیگر کشورها، از نکات مثبت و منفی آنها بهره گرفت، و حتی ویژگیهای مثبت آنها را بومی سازی کرد و آنها را برای تهیه و تدوین اهداف به آموزش و پرورش به کار برد. در این راستا، حقیر سعی نموده ام برای آشنایی بیشتر همکاران ارجمند و صبوراستثنائی، به معرفی نظام آموزش و پرورش استثنایی در کشور اسپانیا بپردازم. باشد تا با استفاده و به کارگیری نکات مثبت و هم راستا با آموزه های ایرانی و اسلامی، بتوان به پویایی و رشد هر چه بیشتر آموزش و پرورش استثنایی این مرز و بوم کمک کرد.
سیاستهای آموزشی
از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی مراکز آموزش استثنایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- آموزش کودکان استثنایی از سنین آغازین کودکی
2- ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره به خانواده های برخوردار از کودک معلول
3- ارائه تمرینات منسجم جسمی و ذهنی به کودکان استثنایی
4- طراحی و اجرای برنامه های آموزش استثنایی فردی
5- ارائه آموزش اجباری پیش دبستانی به کودکان استثنایی
اصول و اهداف آموزشی
هدف از آموزش استثنایی تعلیم و تربیت کودکان 4 تا 18 ساله ای است که به دلیل شرایط خاص جسمی ، روحی ، روانی ، اجتماعی و بهداشتی شان نمی توانند از نظام آموزش عادی بهره برند. یکی از اصول اساسی آموزش استثنایی این است که افرادی که نیاز به آموزش استثنایی دارند تا حد امکان از محیط اجتماعی و طبیعی شان جدا نگردند .از این رو ، اقداماتی انجام شده تا این کودکان در مدارس عادی تعلیم ببینند یا به عکس در مدارس عادی امکانات آموزش استثنایی برای چنین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
در فصل یک تعدادی از مشکلات مربوط به جامعهی پیچیدهی امروز را توضیح دادم، مشلکاتی که کودکان در سالهای اصلی رشد و نمو خود باید با آنها دست به گریبان شوند. بدیهی است که مشاوران تمام راهحلها را برای این مسائل نمیدانند اگرچه به نظر میرسد مطالب زیادی چاپ میشود و کمابیش توسط مشاوران اعمال میگردد. در این فصل روشهای پیشنهادی نویسنده برای کار با این کودکان دارای احتیاجات و مشکلات مخصوص مطرح میشود. پیشنهادات شامل مراقبت، چگونگی محیط مشاور، و مهیا نمودن بستری آماده برای احتیاجات کودک است. خواننده ممکن است بخواهد به ضمائم A وB برای طرق مخصوص حل مشکلات رفتاری که ممکن است وابسته به این مسائل اجتماعی باشند مراجعه نماید.
این مسائل شامل: بدرفتاری با کودکان، طلاق، تشکل خانواده پس از طلاق، زندگی با یکی از والکدین، مردم و فوت اعضا خانواده، الکلی، کودکان نانآور خانوداه، افراد اوباش و خشونت است.
بدرفتاری با کودکان
کنگرهی بدرفتاری با کودکان را چنین معرفی مینماید: صدمات فیزیکی یا فکری، تجاوز جنسی، بیمبالاتی و غفلت در رفتار، بدرفتاری با کودکان زیر سن 18 سال توسط شخصی که وظیفهی آسایش و فراهم آوردن رفاه کودک را در مواقع تهدید و زیان آسایش و رفاه و سلامت کودک دارد، (گروه تحقیقات و سلامت و رفاه اجتماعی ایالات متحدهی آمریکا 1975). کمیتهی ملی مشاوران مدرسه در آمریکا مقالهای در مورد بیان مطلب بدرفتاریکودکان در سال 1988 منتشر کرد که آن را این طور تعریف میکند:
زدن ضربات و تحمیل چیزی اگر تصادفی نباشد بر روی بدن کودک، خسارات روانی مداوم و انکار احتیاجات روانی و فکری او (262)
مثالهای ذکر شده در این بدرفتاری با کودک شامل: کبودی وسیع، سوختگی، پارگی، تاول یا فشار و استثمار او است، صدماتیکه نمیشود توضیح داد مانند: تجاوز جنسی، آزار و اذیت، استثمار، خسارات فکری و روحی مثل دست زدن به او و دعوا در خانه والدین داری مشکلات روانی و رفتاری ظالمانه است.
انجمن ASCA غفلت و بیتوجهی به کودک را چنین معرفی میکند: فراهم نکردن غذای لازم، مراقبت، لباس، پناهنگاه و خانه، سرپرستی در امور، مراقبت پزشکی برای کودک. ص 262 و این رفتار را به عنوان سرپرستی نکردن و بیتوجهی در امور پزشکی، غیبت غیرقانونی یا غیرعادی از مدرسه، کار بیش از حد، استثمار کودک، سوءتغذیه یا ترک او توضیح میدهد. (ASCA 1988)
علاوه بر این بدرفتاری عبارت است از: رفتار بد روانی، فیزیکی و یا جنسی با کودک. Bachman , Moeller و Moeller در سال 1993 نوشتند که: کشف بدرفتاری روانی بسیار مشکل است اگرچه خلاصهی مطالب آنها 6 دسته بدرفتاری روانی را معرفی مینماید:
1- بدنام کردن و خار کردم کودک در رابطه با تواناییهای او ظرفیتهای او و خواستههای او اظهار نظرهای فکری او.
2- کنار گذاشتن و جدا کردن او از جامعه
3- تهدید
4- توقع زیاد بدون در نظر گفتن سن او
5- اعمال روشهای سخت؛یرانه شدید و تعرضآمیز که از استفادهی زیاد مواد مخدر و الکل حاصل میشود.
6- فراهم نکردن مراتب لازم برای کودکانی که از نظر فکری به طور جدی معلول هستند.
Jonison در سال 1990 بدرفتاری فیزیکی را استفاده از وسایل بر روی بدن کودک و ضرر و زیان بافتهای آن که از سرخی یک سیلی شورع میشود و زخم ناشی از حرارت، اشیاء تیز، مواد شیمیایی، یا داروها و موادمخدر میداند. مرکز بینالمللی سوءرفتار با کودکان و غفلت از آنها در ایالات متحده تمجاوز و بدرفتاری جنسی را چنین ارزیابی مینماید: کاری که روی یک کودک صورت میگیرد توسط یک شخص بزرگتر برای تحریک جنسی کودک و برانگیختن میل جنسی او از طرف تجاوز کننده (در سال 1993 توسط Moeller, Bachmam)
به علت تعاریف مختلف از بدرفتاری با کودکان در جوامع و کشورهای مختلف و از آن جایی خیلی از وقایع مربوط به بدرفتاری با کودکان گزارش نشده است یا بد گزارش شده است، شیوع بدرفتاری با کودکان را نمیتوان راحت رد یک جا ارزیابی نمود.
به علاوه همان طور که اظهارنامه سلامت روانی هاروارد اشراه میکند (جولای 1993ص1) همهی خانوادهها یک نوع نظم و روش یکسان و قوانین یکسان در مورد کودکان و برهنگی آنها و لمس کردن و بوسیدن، ندارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 55
ابزارها و نکات کاربردی
درک کودکان دبستانی
(درک کودکان سنین مدرسه)
الیزابت کراری
موضوعات
پیشگفتار
فعالیتهای رو به رشد
درک خلق و خوی کودکان
ابزارهای والدین
رفتارهای خوب را جستجو کنید
از مشکلات دوری کنید
احساسات را بپذیرید
حدود متناسب وضع کنید
مهارتهای جدید را آموزش دهید
خلاصه ابزارها
ایدههای فرزندپروری
کج خلقیهای سرشتی
دردسر تکالیف
خواهر یا برادر را مسخره میکند
حل مشکلات
به کار بردن ابزار در عمل
به نام یگانه مهربانی که تمام هستیام از اوست
پیشگفتار
آیا شما میخواهید فرزندتان ....
اعتماد به نفس داشته باشید؟
دوست داشتن را احساس کند؟
با احساس مسئولیت رفتار کند؟
با دیگران به خوبی کنار بیاید؟
تصمیماتش را بدون وابستگی و مستقل اتخاذ کند؟
از یادگیری لذت ببرد؟
اگر چنین میخواهید، بنابراین، این کتاب برای شماست. ما اهداف مشترکی را دنبال میکنیم.
این کتاب –
فعالیتهای رو به رشد کودکان را به طور خلاصه شرح میدهد،
به شما ابزارهایی برای برخورد با کودکان پیشنهاد داده و
مراحلی برای حل مشکلاتتان به شما تقدیم میکند
اما به یک چیز از جانب شما نیاز دارد- تعهد!
ابتدا به تعهد نیاز دارد تا به ارزشهایتان دقت کنید و یک تصویرسازی بلندمدت داشته باشید. سپس تصویر مورد انتظارتان را با سن کودک و خلق و خوی او (هماهنگ) آداپته کنید.
تعهد برای مراقبت از خودتان چنانکه وقت، انرژی و آرامش برای مراقبت از فرزندتان داشته باشید.
تعهد برای آزمودن شیوههایی جدید تا زمانیکه چیزی را بیابید که برای هم شما، و هم کودکستان مؤثر باشد.
فعالیتهای رو به رشد
آنچه کودکان برای یادگیری نیاز دارند.
ماری (9 ساله) زمان زیادی را با دوستش سالی میگذراند. وقتیکه او به خانه میآیاد مدام راجع به مادر سالی حرف میزند. «او شیرینیهایش را از تو بهتر میپزد» «او سالی را برای کمک در شستن ظرفها مجبور نمیکند». «او به سالی خیاطی یاد میدهد» چرا ماری اینقدر از من انتقاد میکند؟ موضوع چیست؟ هر چند نظرات ماری ممکن است انتقادآمیز به نظر آید اما به روشهای مختلفی که خانوادهها کارها را انجام میدهند، توجه دارد. او شاید تابحال فکر میکرد که همة خانوادهها همة کارها را همانند شما انجام میدهند. وظیفه کودکان دبستانی کشف دنیای بزرگتر است. آنها این امر را با پرسیدن سؤالات فراوان، به چالش کشیدن کارهای والدین و آزمایش کردن قوانین انجام میدهند. در جدول زیر مثالهایی از رفتارهای معمول لیست شده و نقش و الدین در آن آورده شده است. چالش والدین شامل فراهم کردن اطلاعات و محدود کردن نیاز کودکان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تیزهوشى و نبوغ کودکان
تفاوتها در هوشمندی
شناخت تیزهوشان
آمار تیزهوشان
علائم و ویژگیها
شکستها در تحصیل
نیازشان به راهنمایی
ویژگی برنامهها
خطرات برای کودکان تیزهوش
آینده کودکان تیزهوش
ملاکها و معیارها
تیپ تیزهوشان
اهمیٌت تیزهوشان
علٌت تیزهوشی
در رابطه با درس و مدرسه
برنامهریزی برای کودکان تیزهوش
کار و فعالیٌت کودکان تیزهوش
مشکلات کودکان تیزهوش
از مسائل مهم و از بدایع آفرینش وجود افرادى است که از لحاظ ظاهر با دیگران تفاوت چندانى ندارند ولى از نظر درک و فهم و سرعت انتقال اعجوبهاى بحساب مىآیند. ذهن آنان بیدار و اظهارنظر و بررسى و بصیرتشان شگفتآور است. قدرت روانى و توان تفکر در این افراد بسیار بالاست و چیزهائى را در مىیابند که دیگر افراد عادى از درک آنها عاجزند. اینگونه افراد را که عده بسیارى در هر جامعه نیستند باهوش و تیزهوش مىخوانند.
یستند باهوش و تیزهوش مىخوانند.
گروهى از برگزیدههاى همین گروه که در سطح بالاترى از دیگران قرار دارند و درک و فهم بیشتر وسریعترى داشته، درخشندگى و زبدگى بیشترى از خود بروز مىدهند نابغه و یا داراى نبوغ مىخوانند. اینان کسانى هستند که نفسانیاتى فوق تصور افراد عادى دارند و کار و تلاششان ارزندهتر و چشمگیرتر است.
نبوغ عالیترین درجه هوش است، اثرش از همه شاهکارهائى که ناشى از تربیت است تجاوز مىکند. زمینهاى است سرشتى و مادرزادى که نمىتوان آن را به کسى هبه کرد. اگر مربى لایقى باشیم تنها مىتوانیم آن را در افراد بپرورانیم و رشد دهیم. اینان بسیار پراستعدادند و درخشندگى دارند ولى معلوم نیست در همه زمینهها این چنین باشند، برخى از آنان در برخى زمینهها نبوغ دارند در موارد دیگر چندان رشدى ندارند.
تفاوتها در هوشمندى
همه افراد، حتى همه کودکانى که در یک خانواده زاده مىشوند از نظر هوشى در شرایط و امکانات واحدى نیستند. برخى از آنها باهوش و برخى باهوشتر و عدٌهاى هم دچار عقبماندگى ذهنى مىباشند تا حدى که قادر به تر و خشککردن خود نمىباشند.
در طبقهبندى هوشى آنها سهگروه را مىتوان از هم تشخیص داد:
- گروهى که از نظر هوش عادى و طبیعى هستند و اکثریت افراد جامعه را تشکیل مىدهند. این عده بیش از ۶۶ درصد جمعیت هر کشور را تشکیل مىدهند.
- گروهى از نظر هوشى در سطح پائینترى قرار دارند و نمىتوانند پابهپاى افراد عادى به پیش روند و اینان را کندذهن یا عقبماندگان ذهنى مىخوانند که خود سه گروه عمده: آموزشپذیر، تربیتپذیر و عقبمانده عمیق را تشکیل مىدهند.
- گروه سوم که سطح هوش و درک آنها از دوگروه فوق بالاتر است و آنان را افراد باهوش، تیزهوش و در سطح بالاتر نابغه مىخوانیم.
- گروههاى دوم و سوم در طبقهبندى افراد باهوش را استثنائى مىخوانند.
ملاکها و معیارها
اینگونه افراد براساس ملاکها و معیارهائى از دیگران بازشناخته مىشوند. اهمٌ صفات آنها عبارتنداز:
- وسعت اطلاعات و آگاهى از همه امورى که دیده و شنیدهاند.
- زبان و بیان قوىتر و بالاتر از حدسنى خود، تاحدى که از خردسالى زبان آورند.
- استدلال و منطق نیرومند ناشى از فکر بگونهاى که بتوانند دیگران را قانع کنند.
- تمایل به مبارزه براى حل مسائل و قوىبودن در مواجهه با آنها و داراى جرأت و شجاعت بسیار.
- قضاوت بسیار قوى و صائب بگونهاى که نتیجه جریان را زود دریابند و مورد عنایت قرار دهند.
- علاقمندى به جریانات سیاسی، افکار فلسفى و اجتماعى و حل و بحث و نقد آنها.
- ابتکار و جوش وخروش در به ثمررساندن آنها و حتى ابداع سخن،داستان، افسانه و خلاقیت.
- رغبتهاى متلوٌن به گونهاى که در هر موردى اگر بایستند بدان سو گرایش پیدا مىکنند.
- مکالمه حساب شده و حتى انتخاب لغات در سخن گفتن و توانائى داستانگوئى خوب.
- درک و فهم قوى در مطالب شفاهى بگونهاى که در کلاس درس مطلب را مىفهمند و نیازى به مطالعه مجدد ندارند.
- سازش بیشتر و مخصوصاً بازى با آنها، بویژه بازىهاى عقلانى و اندیشیده و حساب شده.
- اعتماد به نفس زیادتر از دیگران بگونهاى که به دیگران کمتر وابستهاند.
- داراى ثبات عاطفى بیشترند طورى که محبت و کینه و خشم و ترسشان نسبتاً از روى حساب است.
- استقلال طلبى فوقالعادهاى دارند و حاضر نیستند سر درطاعت دیگران داشته باشند.
- داراى ظرفیت هنرى و ذوقى بالا و برجستهاى هستند اگر در آن وارد شوند توفیقى بدست مىآورند مثل داوینچی.
- داراى توان هدایت و رهبرى هستند و در کلاس و بازى مىتوانند بچهها را به دور خود جمع کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 2
ترس کودک 5
پیشگیری و درمان ترس 6
کمروئی 11
عصبانیت 12
دروغگویی 15
برداشتن بدون اجازه چیزی 16
نظریه اسلام 16
منبع 17
چکیده
شناخت کودک یکی از مقدمات بسیار مهم تعلیم وتربیت است. شناخت کودک باعث می شود تا شما رفتار طبیعی کودکان را بشناسید . بعضی از والدین به علت ناآگاهی از کودکان ، بعضی از خصوصیات و رفتارهای طبیعی کودکان را غیر طبیعی می دانند و فکر می کنند که کودک آنها دارای مشکلی می باشد . آنها به شکلهای مختلف می خواهند جلوی رفتارهای آنها را بگیرند و همین کار باعث مشکلاتی در تربیت کودک می شود. شناخت کودک باعث می شود تا از رفتارهای طبیعی کودک احساس نگرانی نکنید .
شناخت کودک باعث می شود تا نوع و شکل برخورد با کودک را به درستی مشخص کنید و از او انتظار بیش از حد نداشته باشید . سعدی می گوید:
چونکه با کودک سر و کارت افتاد پس زبان کودکی باید گشاد
برای عمل به این حرف که اشاره به حدیثی از پیامبر دارد باید زبان کودکی و دوران کودکی را شناخت . همانطور که کودکان از نظر جسمی با هم تفاوت دارند و رشد جسمی آنها با هم فرق می کند از نظر خصوصیات روانی ور شد روانی نیز با هم متفاوت می باشند . کودک شما از نظر جسمی و روانی شخصی منحصر به فرد است .
ترس به هر شکل خوب نیست . انسان باید از موقعیتهای خطرناک پرهیز کند واگر بدون اختیار با چنین موقعیتی روبرو شده به خاطر ترس کنترل خود را از دست ندهد . درمواقعی که خطر نسبی است یعنی موقعیتی است که از یک طرف سود دارد و از طرف دیگر زیان،به خاطر ترس تصمیم نگیرد بلکه عاقلانه عمل نماید .
کمرویی یعنی اینکه فرد نمی تواند و جرأت حرف زدن را ندارد و کمروئی او به وسیله اطرافیان ایجاد می شود و برای درمان کمروئی باید کودک را در مجلس حاضر کرد ، او را مسخره نکرد، به اصلاح رفتار او پرداخت ، محبت را به او آموزش داد و ورزش و بهداشت را رعایت کرد .
عصبانیت نیروی نهفته است که بر اثر عاملی بالعکس بروز می کند ، بعضی افراد آن را بروز می دهند و بعضی بروز نمی دهند . در موقع بروز ندادن باعث بیماریهای داخلی می شود، عصبانیت را باید به طریق مثبت بروز داد و برای جلوگیری از عصبانیت نیازهای کودک را برآورده کنید ، تقویت خشن در کودک نکنید ؛ کودک را تنبیه نکنید ؛ ناراحتی را کنترل کنید ، برای او راههای مقابله با عصبانیت را بیان کنید . از نشان دادن صحنه های منفی و دارای خشونت پرهیز کنید .
دروغگویی را کودک از اطراف یاد می گیرد ، او را نباید تشویق کرد به دروغ گفتن ، با کودک بازپرسانه رفتار نکنید که چرا دروغ گفته است ، به او لقب ندهیم .
کودک در برخی موارد بدون اجازه چیزی را بر می دارد که باید او را آگاه ساخت که آن چیز مال او نیست، ناراحتی از خود بروز ندهید ، او را لقب دزد ندهیم ، در صورت لزوم از مشاور استفاده کنیم .
مقدمه :
پرورش کودک جنبه های مختلفی دارد . قسمتی از پرورش مربوط به جسم کودک می باشد . علاوه بر جسم ، استعدادها ،علم ، عاطفه ، ایمان ،اخلاق و.. نیز باید پرورش پیدا کنند . والدین اولین پرورش دهندگان کودک می باشند . آنها می باید به همه جنبه هایی که باید پرورش یابد توجه نمایند .
والدین هستند که می توانند جهت پرورش بعضی از استعدادهای کودک، او را به دست مربیان بسپارند. از این نظر والدین علاوه بر اینکه خودشان پرورش دهندگان کودکند، با انتخاب سایر مربیان نقش دیگر نیز در پرورش کودک بازی می کنند .
آشنایی والدین با قوانین تعلیم وتربیت بسیار مهم است . این آشنایی باعث می شود تا آنها بتوانند روابط بهتری با فرزندان خود برقرار کنند و موجبات پرورش صحیح آنها را فراهم نمایند .
بسیاری از عادتها در سنین کودکی شکل می گیرند . تغییر این عادتها هر چند که غیر ممکن نیست ، ولی بسیار سخت می باشد . پدر و مادر می توانند عادتهای خوب را در کودکان بوجود آورند و از ایجاد عادتهای نامطلوب جلوگیری کنند . آنها با این کار خود کمک بزرگی به آینده کودک خود می نمایند .
والدین کودکان خود را دوست دارند و به آنها محبت می ورزند ولی گاهی کودکان این مساله را درک نمی کنند . بعضی از کودکان والدینشان را دشمنان خود می دانند و با آنان به خوبی رفتار نمی کنند . والدینی که با قوانین تعلیم و تربیت آشنایی داشته باشند ، محیطی را ایجاد می کنند که با کودکان خود ، دوست باشند و کودکان نیز آنها را دوست دارند . در این خانواده همه به یکدیگر احترام می گذارند و حرف هم را می فهمند .
گاهی کودکان مشکلاتی بوجود می آورند .آنها ممکن است دروغ بگویند ، شیطنت کنند ، حرفهای زشت بزنند،درس نخوانند، به حرف شما گوش ندهند ، لج بازی کنند،از چیزهای ساده بترسند ،زود