لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
عاطفه از ماده عطف به معنای گرایش و انعطافی است که از رهگذر ارتباط فرد با موجود مورد توجه خاص از وی برقرار می گردد و از آن به احساس نیز تعبیر می شود. عامل چنین گرایشی از یک سو اتمدادهای روانی و حالت انفعالی فرد است. و از سوی دیگر شرایط و خصوصیات و جاذبه ای است که در طرف مقابل وجود دارد. عاطفه و احساس در حیات بشر قبل از عقل و ادراک ظاهر می شود و به نخستین روزهای زندگی باز می گردد. از این سو تأثیر عاطفه در عمل نیز از سایر عوامل و انگیزه ها نیرومندتر است و باید همواره تحت کنترل و پرورش ویژه قرار گیرد.
پرورش عاطفی همواره از نظر روانشناسان و مربیان امری مهم تلقی شده است همچنان که آیات و روایات و مباحث تربیتی اسلام نیز آن را مورد توجه کامل و دقیق قرار می دهد. و رهنمودهای ارزشمندی را ارائه می کند. آیاتی که از مؤدت، محبت و عدادت انعطاف و متفاوت، طمأنینه، اضطراب و حب جمال و زیبایی و مانند آن سخن می گوید می تواند به بعد عاطفی (با مفهوم عام آن) ناظر باشد، هرچند به مواردی چون عداوت و قساوت عنوان عاطفه دادن از باب لازم لاینفک بودنآنها با صفات متضادشان چون محبت و عطوفت است.
تربیت عاطفی به معنای هدایت و کنترل عواطف و احساسات و شکوفا سازی و بهره گیری به موقع از آن ها در جهت مطلوب یعنی خیر و سعادت انسان است.
پیشگفتار
در نظام تربیتی اسلام برای هر یک از مقاطع در زندگی انسان، از کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی گرفته تا آخرین لحظات زندگی، نوعی پرورش کنترل عاطفه با هدف انسان سازی وجود دارد مثلاً پیامبر اکرم (ص) در مورد محبت و عطوفت با کودکان فرمود «اَحِبُّوا الصِبیانَ وَ اَرحَموُهُم فَاِذا وَ عَدتُموهُم فَقُوا لَهُم» .
و نیز می فرماید کسی که فرزند خود را ببوسد خداوند برای او حسنه ای ثبت کند. پرورش عاطفه در نوجوانی و جوانی که مرحله شکوفایی بیشتر احساس و شکل گیری شخصیت است از حساسیت و ظرافت بیشتری برخوردار است و توجه و دقت و مهارت افزونتری را می طلبد.
در اسلام توجه به عواطف از دوره کودکی و نوجوانی و جوانی فراتر می رود و شامل تمام سنین عمر می شود. زیرا هر انسانی عواطفی دارد که در طول عمر با اوملازم است و نباید از دید مربیان و ... پوشیده بماند.
عواطف در کودکان (رشد عاطفی)
عواطف نقش مهمی در زندگی کودک بازی می کنند و فعالیت های روزانه کودک را لذت بخش می سازند و او را به فعالیت های گوناگون می کشاند. تأثیر عواطف بر زندگی و فعالیتهای کودک همیشه مفید و نیرو بخش نیست. گاهی اثر منفی می گذارند. خصوصاً برخی از تحریکهای عاطفی را به خصوص اگر شدید و مداوم باشد رشد جسمانی کودک را دچار اختلال می کند، آسیب هایی که عواطف بر رشد جسمانی کودک وارد می آورند ناشی از اختلال ها و بی نظمی های حاصله در دستگاه گوارش و خواب کودک است. در چنین حالتی کودک، قدرت تمرکز حواس را از دست داده در فعالیت های درسی عقب می افتد. موفقیت و شکست انسان در زندگی، تا اندازه زیادی تابع حالت عاطفی در دوره کودکی است.
عواطف نا مطلوبی مانند ترس، خشم، حسادت اثرات منفی در رشد کودک دارند و عواطف مطلوبی مانند، محبت، شادی، لذت و کنجکاوی برای رشد طبیعی کودک ضروری هستند. شادی و لذت متعادل در تکامل شخصیت کودک مؤثر و نبوده آنها موجب کاستی در رشد ذهنی کودک می گردد.
و حتی موجب تأخیر در تکامل دستگاه گفتاری و اختلال های شخصیتی در این گونه کودکان می گردد کودکی که در محیطی بی محبت پرورش یافته باشد. خموش و بی علاقه است و کوچکترین واکنشی به لبخند و تمایلی که متوجه اوست از خود نشان نمی دهد. هرگاه نوزادی برای مدتی از درک محبت محروم بماند، حالتی شبیه به افسردگی دروی نمایان می شود در چنین وضعی نشانه هایی از رنج روحی و حالت های هیجانی که بیشتر ترس های واهی هستند در وی دیده می شود.
اگر جدایی از اشخاص مورد علاقه و عدم برخورداری از محیط محبت آمیز، بیش از سه ماه طول نکشد و کودک دوباره از محیط محبت آمیز برخوردار شود سرعت رشد وی به حالت طبیعی باز می گردد اما اگر این جدایی و محرومیت پنج ماه یا بیش از آن باشد.گرچه تماس مجدد کودک با اشخاص مورد علاقه و برخورداری از محبت می تواند سیر منفی فرآیند رشد را کاهش دهد نواقص رشدی وی را نمی توان جبران سازد.
چگونگی پیشرفت رشد عاطفی
هنگام تولد و کمی پس از آن نخستین حالت عاطفی نوزاد هیجانی کلی است. که در برابر محرک ها پدیدار می شود. باید دانست که حرکت های کودک هنگام تولد موضعی نیست بلکه مانند کرمی که به خود می پیچد، تمامی بدنش به حرکت در می آید.
این گونه حرکت ها را فعالیت های توده ای نامیده اند.
در دوره نوزادی حالت های عاطفی مشخص دیده نمی شود.
معمولاً پیش از پایان دوره نوزادی، هیجان های کلی به واکنش های ساده ای مبدل می شوند که نشانه خوشایندی یا ناخوشایندی نوزاد می باشند. انگیزه هایی مانند چسباندن نوزادش یا ضربه های ملایم دست گرم کردن نگهداشتن به وضعی که موجب راحتی او باشد باعث بروز واکنش هایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان مقاله :
اثرات طلاق بر روی کودکان
تهیه و تنظیم :
علیرضا بردبار
کارشناس راهنمایی و مشاوره
چکیده :
طلاق ، از مهم ترین پدیده های حیات انسانی محسوب می شود . این پدیده دارای اضلاعی است ، به تعداد جامعة انسانی. طلاق ، در ادبیات فارسی به معنای انفصال و جدایی بین دو نفر ، جدا شدن زن وشوهر از یکدیگر ، رها شدن از قید و بند نکاح و زناشویی آمده است .
طلاق ، یک پدیده روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... است که در کل بر فرآیند خانواده تأثیر به سزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری بر روی فرد و جامعه به دنبال دارد . در اسلام از آن به عنوان « ابغض الحلال » یاد می شود .
کلید واژه : طلاق – کودکان .
مقدمه :
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی – عاطفی افراد خانواده ، موجب بروز آسیبهای اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه ، سرقت ، قتل ، جنایت و... می شود . با توجه به آسیبهای اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که به سلامت روانی – عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد ، بایستی تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد . در حال حاضر جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است .
آمار جهانی در ارتباط با طلاق مؤید این واقعیت است که در آمریکا 20 درصد کودکان در خانه هایی زندگی می کنند که فقط یکی از والدین ( به طور معمول مادر ) عهده دار خانواده است . ( کاپلان و سادوک ، 1991 م )
طلاق ، به هر دلیلی درست یا نادرست ، پیامهایی برای فرد و جامعه دارد . تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است ، به طوری که آنها بطور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن را .
روند سیر طلاق بدین صورت است ، که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی ، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود .
مرحلة بعدی پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوجین است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز، در این جاست که خانواده ، شادابی خود را از دست می دهد ، آنگاه جدایی و طلاق صورت می گیرد .
عوامل مؤثر بر طلاق :
الف ) عوامل زیستی : شامل عدم تناسب سن ، ازدواج در سنین پایین ، بیماری های مسری ، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و ...
ب ) عوامل روانی و اخلاقی : شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی ، بدبینی ، سخت گیری ها و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر ، دروغگویی و ...
ج ) عوامل اجتماعی : شامل ناهماهنگی طبقاتی ، دخالتهای بی مورد دیگران ، ازدواج های اجباری ، تعدد زوجین و ...
اثرات طلاق بر روی کودکان :
اکثر والدین مطلقه ، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق ، خیلی نگران هستند . آنها می خواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهدکرد ؟
جامعه شناسان و روان شناسان ، اطلاعات قابل قبولی دربارة اثرات طلاق بر روی کودکان ، در دسترس قرار داده اند . تحقیقات ، نشان می دهد ، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد . همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی مثل جنسیت ، شخصیت ، میزان ناسازگاری ، و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد .
سن کودک :
دربارةاثرات طلاق بر روی کودک کوچکتر از 2 تا 3 سال ، اطلاعات بسیار کم است . بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند ، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک ، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند ، ممکن است مشکل به وجود آید .
والدین ، بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند ، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند ، به رشد و نمو خود ادامه دهد .
نوزادی :
نوزادان ، نمی توانند تعارض را درک کنند ، اما ممکن است ، نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند . آنها ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند .
کودکان پیش دبستانی :
کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که باعث طلاق و جدایی والدین شان شده اند . به طور مثال ، ممکن است ، فکرکنند ، که اگر آنها شامشان را خورده بودند ، پدر از آنها دور نمی شد . کودکان پیش دبستانی ، از تنها ماندن یا ترک کامل ، هراس دارند . آنها به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند . همچنین ، ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند ، اگر چه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند .
کودکان سن مدرسه ای :
بسیاری از روان شناسان معتقدند ، سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان مدرسه ابتدایی از کودکان کودکستانی یا بزرگتر مشکل تر است . کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است ، تا درد و رنج و ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج ، خیلی کم سن و سال است . او ممکن است غم ، خجالت ، رنجش ، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند . توانایی کودک در بازی ، فعالیت وتعامل با کودکان دیگر ، ممکن است ، کمک کند تا از عهدة وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید .
کودکان در این سن امید دارند ، والدین شان نزد یکدیگر باز گردند . کودک ، ممکن است ، احساس طرد شدگی از سوی والدی که او را ترک کرده است ، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.
نوجوانی :
نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم ، ترس ، تنهایی ، افسردگی و گناه را تجربه می کنند . برخی از آنها احساس می کنند ، اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند . روبه بزرگسالی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ورزش کودکان
ورزش برای کودکان، فوق العاده ضروری و لازم است. کودکان به طور طبیعی و فطری به ورزش، بازی و تحرّک علاقه نشان می دهند و این بازی و تحرک برای رشد و نموّ نسوج بدنشان لازم بوده و شرط زنده ماندنشان می باشد. نیاز به تحرک و بازی- که چیزی جز ورزش نیست- اختصاصی به بچه انسان ها نداشته، بلکه در سایر حیوانات نیز محسوس است. شهید دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر به همین نکته اشاره کرده و می نویسد:
" بچه گربه، بازی می کند، بزغاله، جست و خیز دارد، بچه شیر به سروکول مادرش می پرد، کره الاغ به مادرش لگد می زند و ... و اخیراً کشف شده، نشخوار کردن نشخوار کنندگان و خواب دیدن حیوانات مغزدار، مخصوصاً در گوشت خواران، از گربه گرفته تا جنین انسان، همه برای تکامل مغزشان بوده و لازم است."
حال که ورزش، بازی و تحرّک برای کودکان لازم و ضروری است، وظیفه والدین و مربیان این است که سعی کنند کودکان را به سوی ورزش ها و بازی هایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آن ها را ساخته و آن ها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازد. دکتر رجبعلی مظلومی در کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی می نویسد:
"ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشند که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آن ها منتهی گردد؛ بدین معنان که تکوین اخلاق کنند، ایجاد منش نمایند، عادت های مطلوب را (نظیر نظم و انضباط و اطاعت از قانون و جوان مردی و همکاری) مایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و بپرورند.
این ها همه را ضمن بازی ها بهتر از هر گونه درس می توان یاد داد، زیرا اثر این چنین آموزش ضمن بازی ها، تا پایان عمر، باقی می ماند."
از ورزش ها و بازی های کودکان، استفاده های دیگری نیز می توان نمود مربیان دلسوز و زیرک، با توجه به نوع بازی ها و ورزش های مورد علاقه کودکان، می توانند شخصیت واقعی و حقیقی و نیز استعدادهای نهفته کودکان و حساسیت های روحی آنان را کشف نموده و در برنامه ریزی های تربیتی، مورد توجه و استفاده قرار دهند. دکتر مظلومی در این مورد می نویسد:
"بازی های مورد علاقه کودک نیز می توانند تا حد زیادی معرّف جهت عاطفی و نظری او باشند و قابل توجه برای کار مربی قرار گیرند. آری بازی، واقعاً بازی نیست، درس زندگی کودک است، و نمایشی از سیر درونی و نفسانی او؛ پس باید که آن را نیکو ساخت و نیکو نظارت کرد."
آیة الله ابراهیم امینی نیز در کتاب بانوی نمونه اسلام چنین می نگارد:
"دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا بر طبق دل خواه بازی کنند، بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده و در کودکستان ها و دبستان ها و دبیرستان ها انواع وسایل بازی و تفریج سالم را مطابق سن کودکان و نوجوانان برایشان فراهم می سازند، و آنان را به بازی های دسته جمعی تشویق می کنند و به اثبات می رسانند که بازی چنان که برای رشد بدنی اطفال لازم است، برای تربیت روحی آنان نیز تاثیر به سزایی دارد.
بعضی مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگ سالان زندگی کنند و بر خودشان لازم می دانند که اطفال را از بازی و حرکات بچه گانه باز دارند؛ و این عمل را تربیت می شمارند. اگر کودک بازیگر بود، می گویند: کودک بی ادبی است، ولی اگر خمود و سر به زیر بود و از بازی کناره گیری کرد و در گوشه ای نشست، می گویند: آفرین، چه کودک با ادبی است! اما دانشمندان روان شناس این عقیده را خطا و غلط می دانند و عقیده دارند که بچه باید بازی کند؛ اگر بازی نمی کند، علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی اوست. البته پدر و مادر باید این جهت را مراعات کنند که بازی کردن کودک به حال خودش زیان بخش نباشد و اسباب مزاحمت دیگران را نیز فراهم نسازد.
پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بی کاری با آنان بازی کنند، زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال، بسی لذت بخش است و آن را از علایم محبت می شمارند."
از طریق ورزش می توان کودک را تربیت نمود و بسیاری از یاد گرفتنی ها را به او آموخت. در کتاب کودک و ورزش چنین آمده:
"قدرت آموختن در تمام کودکان وجود دارد. کودک می تواند از دیگران و با دیگران، بر اثر نگاه کردن، مقایسه کردن و تقلید کردن بیاموزد. مقایسه قدرت کودک با دیگران، نشانه اعتماد به قدرت خود می باشد و رقابت نیز می تواند در آموزش موثر باشد. هم سالان کودک در آموزش تربیت و آموختن کودک موثرند.
بزرگان نیز می توانند سرمشق آموزش برای خردسالان باشند... (جهت آموزش نظم و تربیت در ضمن بازی) می توانند به کودکان بیاموزند که:
1- به نوبت از اسباب بازی استفاده نمایند.
2- ممانعت برای کودکان دیگر فراهم نکنند.
3- پس از استفاده از اسباب بازی، آن را به کودکان دیگر واگذار نمایند.
4- اسباب بازی را خراب نکنند.
کودک می تواند قواعد اجتماعی و زندگی را فقط در جمع کودکان بیاموزد، برای این منظور سعی کنید که فرزند شما با دیگران آمیزش و رفت و آمد داشته باشد و تمرینات مثبت و منفی را بیاموزد.
هدف از تربیت کودکان استقلال آن هاست."
تنها دانشمندان و اندیشمندان معاصر نیستند که ورزش، بازی و تحرک را برای کودکان لازم می دانند، بلکه بسیاری از فلاسفه و صاحب نظران گذشته نیز این ضرورت را دریافته و بدان پرداخته اند؛ به عنوان نمونه، غزّالی می گوید:
"و هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارند تا فرهیخته شود [یعنی تربیت گردد و ادب آموزد] و تنگ دلی نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل."
ارسطو نیز ورزش و بازی را برای کودکان لازم می دانسته، ولی آن ها را از پرداختن به ورزش های سنگین منع نموده و معتقد بوده:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مطالعات دانشگاهی
ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک کشورهای دیگر حتی کشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشکاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات کودک خبری نیست و در اغلب دانشگاه های کشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات کودک وجود ندارد و اگر از یک استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، میتوانیم ادعا کنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک وجود ندارد. قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید که چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات کودک و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانهای ندارد و متقدند که ادبیات کودک امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان کوشید و چه بسا دانشگاه ها به کیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های کشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاکیید می کنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد که چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک شکل نگرفتهاست وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد .شماره آینده پژوهشنامه ادبیات کودک ونوجوان اختصاص دادهایم. دوستان گرامی و پژوهشگران و مؤلفان محترم میتوانند مقالههای خود را تا تاریخ پایان تابستان با موضوع پیشنهادی موضوعهای دیگر مرتبط، به پژوهشنامه ارسال کنند
ضرورت پژوهش در حوزه ادبیات کودکان چیست؟
ادبیات کودکان به عنوان یک نهاد، که ساختار و سازوکارهای خود را دارد، در تعامل با جامعه، آموزش و پرورش و دانشگاه همواره باید خود را در جهتی معنا دار که در آن هسته و هدف پیشرفت نیز منظور شده باشد، بازتولید کند. هدف از پژوهش در هر حوزه ای از علم و دانش نیز باز تولید آن نهاد علمی یا اجتماعی با هدف شناسایی سازوکارها و ساختارهای آن در جهت گسترش معنادار آن پدیده است. بنابراین هیچ نهادی نیست که بی نیاز از پژوهش باشد. نهاد بدون پژوهش مانند، ماندابهایی است که به مرور زمان به گنداب تبدیل میشوند. اما پژوهش در این عرصه روندهای گوناگونی دارد. . .
شعر نو برای کودکان و نوجوانان
با ظهورنیما در عرصه ادبیات و ارایه روشی تازه برای سرایش شعر ، نه تنها درشعر، که درتمام هنرهای ایرانی به شکلی مستقیم و غیرمستقیم تغییر ایجاد شد. بدون شک یکی از دلایل این تاثیر پذیری از حرکت نیما، به خاطر سابقه و جایگاه شعر در میان ایرانیان بود. دراین میان استفاده از " قالب نیمایی" و درادامه قالب آزاد و سپید در شعر برای کودکان و نوجوانان نیز مورد توجه شاعران شعر کودک قرار گرفت .
اما توانایی کودکان ونوجوانان برای پذیرش این قالب که وزن عروضی رایج را نداشت و از زنگ قافیه نیز بی بهره می نمود تا چه اندازه بود. وزن و قافیه سنتی یکی از دلایلی است که باعث می شود نوجوانان و مخصوصاً کودکان بتوانند اشعار را به راحتی حفظ کنند ؛ و از طرفی نباید فراموش کرد که بعضی از اشعارمورد استفاده کودکان به واقع شعر یاترانه نیستند، بلکه بیشترترکیبی از چند واژه هستند که تنها داری وزن و موسیقی و قافیه اند! چندین سال است که استفاده از قالب نیمایی، آزاد و سپید در شعر کودک رایج شده است و شاعران متعددی آثار خود را با این قالب ها برای کودکان منتشر کرده اند.اینکه تا چه اندازه این قالب ها موفق بوده و استفاده از آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است یا خیر مصطفی رحماندوست ، علی کاشفی خوانساری و جعفر ابراهیمی نصر در این مورد اظهار نظر می کنند .
رابطه بینا فرهنگی و ادبیات کودکان
ضرورت رابطه بینافرهنگی، از کجا سرچشمه میگیرد و چرا باید فرهنگهای مختلف با هم رابطه داشته باشند؟ رابطه بینافرهنگی، چه نسبتی با ادبیات و کتاب کودک دارد و شکلگیری چنین رابطهای، مستلزم عبور از چه موانعی است؟ در جهان امروز، اگر ادبیات کودک ما وارد چنین رابطهای نشود، چه آسیبی میبیند و این رابطه چه جهتی میتواند داشته باشد؟ اینها پرسشهایی است که در میزگردی با حضور رامین جهانبگلو (روشنفکر برجسته ایرانی و استاد فلسفه در دانشگاههای معتبر دنیا)، محسن سلیمانی (مترجم و مدرس ادبیات داستانی) و شهرام اقبالزاده (مترجم و منتقد)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
گرد آورندگان:
فرزانه نوروزی
سمانه وثیق
دوم تجربی A
دبیرستان فرزانگان 1 بهار 86
فهرست:................................................
اهمیت ادبیات کـــــودکان و نــــوجوانان...............
سبب فقر پژوهش در حوزه ادبیات کودکان در چیست؟
مطالعات دانشگاهی........................................
4 .انــــواع ادبیات کــــودک و نـــــوجوان
5 . پیشینة ادبیات کــــودک و نــــوجوان در جهـــان.......
6 . پیشینه ادبیات کـــودک و نــــوجوان در ایــــران............
7 . نگرش همزمانیSynchronic و نگرش در زمانى Diachronic در تحلیل تاریخى ادبیات کودکان با نگاه ویژه به نقش عباس یمینى شریف در تاریخ ادبیات کودکان ایران.....
9. تشدید ممیزی در ادبیات کودک، مشی حاکم دولت کنونی است
اهمیت ادبیات کـــــودکان و نــــوجوانان
بر خلاف آنچه تصوّر میشود، روزگار ما دوران کودکسالاری نیست و درواقع، تمدّن امروز به کودک فرصت کودکی نمیدهد تا آنجا که دوران جدید را دورة زوال کودکی نام نهادهاند. سرعت فزایندة سوداگری و تولیدْ بزرگترها را بر آن داشته است که کودک را هر چه زودتر وارد چرخة تولید کنند. همچنین بیم آنان از طغیان نسل نو باعث میشود که آزادی و رشد خلاّقانة دورة کودکی را برنتابند (اقلیدی، ص 5ـ13). در چنین حالتی اهمّیّت ادبیّات کودک و نوجوان، همچون عاملی برای رشد فرهنگ و استقلال، در شخصیّت کودکان آشکارتر میشود. اهمّیّت ادبیّات کودک، با توجّه به این محورها، روشنتر خواهد شد: الف. بچّهها آسیبپذیرند. اغلب به مقتضیّات سنّی خود، احساساتی، ظاهربین و سادهاند. اصولاً ذهن نقّادی ندارند و قضاوتهایشان بیشتر حسّی است. از اینرو میزان آسیبپذیری آنان در برابر فراوردههای فرهنگی بالاست.ب. بچّهها تأثیرپذیرند. و این تأثیرپذیری هم عمیقتر و ماندگارتر و هم پردامنهتر از تأثیرپذیری بزرگترهاست؛ چنانکه در حدیث نبوی نیز آمده است: اَلْعِلْمُ فیالصِّغَر کالنَّقْشِ فیالحَجَر.ج. جمعیّت کودکان بیشتر است و آنان اوقات فراغت بیشتری دارند، به خصوص در کشور ما که ادبیّات کودک و نوجوان بیشترین مخاطب بالقوّه یا بالفعل را دارد.
سبب فقر پژوهش در حوزه ادبیات کودکان در چیست؟
اصولا نظام آموزش دانشگاهی درایران صورت گرا یا ظاهر بین است تا معنا گرا و درون بین. به همین دلیل است که پژوهش در نظام دانشگاهی ایران جای شایسته خود را ندارد. اصل گرفتن مدرک است و رسیدن به عنوان یا تیترهای دانشگاهی. در حالی که فلسفه دانشگاه در کشورهای پیشرفته، پرورش پژوهشگر است، نه پیشکش کردن تیترهای دانشگاهی. از همین نقطه روشن میشود که جامعه و دولت و حتی مردم ما به این دلخوش هستند که نزدیک دو میلیون دانشجو دارند، اما نتیجه آن چیست؟
کمتر دیده میشود که پژوهشگری از میان آنها به جامعه معرفی شود. در ظاهر همه هم با روحی منفعل به این پدیده نگاه میکنند و در بسیاری موارد هم رضایت دارند. در چنین احوالی در شاخههایی مانند رشته ادبیات که بسیاری از دانشگاههای ما بیش از نیم سده است که از آن بهرهمند هستند، کارهای پژوهشی رنگ و بویی ندارد، صد البته که ادبیات کودکان که در ایران رشتهای جوان است و هنوز هم هیچ دانشگاهی چنین رشتهای را ندارد یا به رسمیت نمیشناسد، طبیعی است که فقر پژوهشی از سرتا پای ادبیات کودکان میبارد. موسسههای فرهنگی هم مانند وزارت ارشاد که باید متولی بخشی از کارهای پژوهشی باشند، بهتر است که واقعا این کار را انجام ندهند.