لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
کار برد های GA
برخی از مهم تر ین کار بردهای GA در علوم مختلف عبارتند از:
زمینه
کاربرد
کنترل:
خطوط انتقال گاز – پرتاب موشک – سیستم های تعادلی – رهگیری و ...
طراحی :
طراحی هواپیما – طراحی مدارات VLSI – شبکه های ارتباطی و ...
مدیریت و برنامه ریزی :
برنامه ریزی تولید – زمان بندی – تخصیص منابع و ...
روباتیک:
مسیر حرکت روبات ...
یادگیری ماشین :
طراحی شبکه های عصبی – الگوریتم های طبقه بندی و ...
پردازش سیگنال:
طراحی فیلتر و ...
سایر موارد:
هنر و موسیقی – حل مسئله فروشنده دوره گرد – مسیر یابی در شبکه ها و ...
طراحی آنتن
سیستم های ارتباط ماهواره ای از آنتنها برای دریافت سیگنال های ارسال شده از ماهواره استفاده می کنند . هر آنتن دارای یک Main Beam و تعدادی Sidelobe است .قسمت Main beam که در جهت ماهواره قرار می گیرد دارای بهره (gain) بالایی است تا بتواند سیگنال های ضعیف را تقویت کند . اما Sidelobe ها دارای بهر ه های پایینی هستند . بر خلاف Main beamدر جهت های مختلفی قرار می گیرند . شکل زیر یک آنتن را با Sidelobe و Main beam آن نشان می دهد .
مشکل این جا است که امکان ورود سیگنال ها ی ناخواسته قوی به داخل Sidelobe ها و یا ورود سیگنال های اصلی ضعیف به داخل Main beam وجود دارد . فرض کنیم که Main beam یک آنتن ماهواره ای در راستا و جهت ماهواره قرار گرفته باشد . سیگنال ها ی ماهواره بسیار ضعیف هستند زیرا از فاصله بسیار دور و با قدرت کمی ارسال می شوند اگر یک تلفن بی سیم نیز با همان فرکانس ماهواره در نزدیکی آن کار کند ممکن است سیگنال ها ی تلفن وارد Side lobe آنتن شده و باعث تداخل با سیگنال های اصلی گردد . بنا بر این مهندسان افزایش بهره Main beam و کاهش بهره Side lobe هستند .
یک نوع از آنتن ها (Antenna array) است . ویژگی این آنتن ها توانایی آنها را در کاهش بهرة Side lobeها است . در حقیقت این نوع آنتن یک گروه از آنتن های تکی هستند که سیگنال های آنها را با هم جمع کرده و یک خروجی را تولید می کند .
سیگنال های دریافتی در هر آنتن دارای یک دامنه و فاز است که یک تابعی از فرکانس، موقعیت آنتن و زاویه ارسال سیگنال ها است .
خروجی این آنتن یک تابعی از سیگنال های در یافتی در هر آنتن است . بنا بر این با توجه به مقدار دامنه های سیگنال برای آنتن ها ممکن است باعث کاهش یا حذف Side lobe شود. در این مثال نشان می دهیم که چگونه می توان با استفاده از GAبه طراحی شبکه آنتن با Side lobe کم پرداخت .
مدل این آرایه خطی در راستای محور X و به صورت زیر است :
فرمول ریاضی در این خصوص برای حالتی که Main beamبه صورت 90 درجه باشد برابر است با :
AF ( ) = ei(n-1) (8-1)
که در این معادله :
N :تعداد آنتن ها
an: دامنه وزن دهی شده برای am =an+ 1-m که m = 1,2 ,… , N/2
: طول موج
d: فاصله بین آنتن ها
: زوایه موج میدان الکترو مغناطیس
=Kdu = Kdcos
K= 2
هدف در این مسئله پیدا کردن an به گونه ای است که حداقل سطحSide lobe در الگوی آنتن وجود داشته باشد .
یک راه برای مسئله تولید Side lobeهایی برابر- و پایین پیک Main beam است به عبارت دیگر هیچگونهSide lobe ای وجود نداشته باشد .
روش حل این مسئله را شبکه دو جمله ای و وزن های دامنه سیگنال را ضرایب دو جمله ای می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تاریخچه علم ژنتیک
به عنوان مقدمه
دانش زیست شناسی یکی از قدیمی ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است. شواهد بسیار زیادی که طی کاوشهای باستان شناسی بدست آمده حکایت از آن دارد که انسانهای پیشین به دانش زیست شناسی توجه داشته اند و در این میان اصلاح نژاد دامها و پرورش گیاهان با باردهی بیشتر از دانش گذشتگان در مورد علم ژنتیک خبر می دهد. اما از حدود یک قرن پیش دانش زیست شناسی وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده اند و این امر انقلابی در علم زیست شناسی به وجود آورد. در قرن هجدهم ، عده ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند؛ این بررسی ها به نتیجه قابل ملاحضه ای ختم نشد. دو دلیل مهم آن عبارت بودند از آگاهی نداشتن به ریاضیات و دلیل دوم انتخاب صفاتی بود که برای پژوهش های اولیه ژنتیک مناسب نبودند.
اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال 1865 این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد. این در حالی بودکه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. و به نظر می رسید ، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل ، توسط درویس ، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
در سال 1953 با کشف ساختمان جایگاه ژنها (DNA) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک ، رشته ای جدید در علم زیست شناسی به وجود آمد که زیست شناسی ملکولی نام گرفت . با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای 1971 و 1973 در رشته زیست شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می پرداخت ، ادغام شدند و رشته ای به نام مهندسی ژنتیک را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته های مختلفی اعم از پزشکی ، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد و دیدگاه های مختلف عصر حاضر را به خود اختصاص دهد.
اساس مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی انتقال یک یا تعدادی از ژنهای یک ارگانیسم به درون خزانه ژنتیکی یک ارگانیسم دیگر است. به این ترتیب ارگانیسم جدید واجد ژنهایی خواهد شد که در گذشته فاقد آن بوده و اینک وادار می شود که در شرایط محیطی مناسب اقدام به بیان آن ژن نماید که محصول آن می تواند منجر به بروز صفت خاص و یا تولید فراورده ای شود.
مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در چند سال اخیر توانسته منشأ خدمات ارزنده ای برای نوع بشر باشد. از مهمترین دستاوردهای این دانش می توان تأثیر آن را حیطه های مختلف از جمله صلاح نژادی حیوانات و گیاهان با هدف تولید فراورده های بیشتر، تهیه داروها و هورمون ها با درجه خلوص بالا و صرف هزینه های پایین ، درمان بیماری های ژنتیکی با ایجاد تغییرات در سلول تخم و موار متعدد دیگر اشاره کرد. تشخیص قبل از بارداری بیماری های ژنتیکی ، تشخیص صحت رابطه فرزند با پدر و مادر و همچنین تکنیک شناسایی مجرمان از روی بقایای باقی مانده از بدن ، مو و یا خون آنها از جمله توانایی های دیگر ژنتیک مولکولی است.
در نگاهی دیگر دورنمای دانش ژنتیک و بیوتکنولوژی بسیار زیبا جلوه می کند. تولید اعضای بدن از قلب گرفته تا چشم و دست و پا به صورت مجزا از طریق مهندسی ژنتیک و ارایه آنها به بانکهای اعضای بدن با هدف کمک به نیازمندان پیوند عضو ، یکی از این موارد است. به این ترتیب مشکل دفع پیوند حل خواهد شد و مخصوصاً در صورتی که عضو پیوندی از دارای خزانه ژنتیک همان فرد باشد هیچ آنتی ژن بیگانه ای نمیتواند عامل دفع عضو باشد. درمان بسیاری از بیماری های ژنتیکی مخصوصاً در دوره جنینی قابل درمان خواهد بود. هویت افراد از روی کارتهای شناسایی که بر پایه وراثت و ژنتیک آنها عمل می کند ممکن خواهد شد و مجرمان با گذاشتن کوچکترین اثر بیولوژیکی از خود مثل یک تار مو بسرعت شناسایی خواهند شد.
دنیای آینده در تسخیر دانش ژنتیک خواهد بود و برای این علم نمیتوان پایانی قائل شد. اگر چه به نظر می رسد مثل هر دانش دیگری، این علم هم می تواند ابزاری برای ارضاء حس قدرت طلبی بسیاری از سیاستمداران باشد و تا کنون شاهد جنجالهای بسیاری زیادی هم در این مورد بوده ایم. یکی از مهمترین موارد آن تولید گیاهان تراریخت و کلونینگ و همسانه سازی انسان بوده است.
گریگور مندل
گریگوری مندل که او را پدر ژنتیک می دانند در روستای برنو که اکنون جزوی از کشور چک است در خانواده ای تنگ دست و آلمانی زبان متولد شد. پدر مندل، یک کشاورز بود که حداقل سه روز در هفته برای مالک زمین در شرایطی بسیار سخت و طاقت فرسا کار می کرد تا بالاخره روزی مالک یک زمین زراعی شد. مندل هم به پرورش درختان میوه علاقه زیادی داشت و باغ میوه کوچک خود را با پیوندهایی بهبود می بخشید که کشیش شهر، پدر «شریبر»، در اختیارش می گذاشت. یوهان جوان که پس از راهب شدن گرگور مندل نام گرفت، در این کار به پدرش کمک می کرد. و به تدریج با باغبانی و پرورش گل آشنا شد.
پدر شریبر در مدرسه دهکده تدریس می کرد. کودکان در آن مدرسه نه تنها خواندن و نوشتن می آموختند، بلکه با تاریخ طبیعی و علوم نیز آشنا می شدند. مندل هم که شاگرد ممتازی بود ، درس را در همان مدرسه شرع کرد. پدر مندل که مرد فقیری بود ، با وجود امکانات بسیار اندک، هر آنچه در توان داشت، به کار گرفت تا پسرش آینده بهتری داشته باشد. یوهان، تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و برای رفتن به دبیرستان آماده شد. هر چند که رفتن به دبرستان برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
انگور 1
کوجه فرنگی 2
یونجه 4
ذرت 6
چغندرقند 7
مرکبات 9
گلهای زینتی 10
اصلاح نباتات : 14
مهندسی ژنتیک گیاهی: 22
منابع 23
انگور
انگور با انواع خاکها خود را تطبیق داده و عناصر غذایی مورد نیاز آن نسبت به سایر محصولات باغبانی کمتر است اما کمبود هر کدام از آنها حتی به مقدار کم نیز تاثیر زیادی بر کیفیت و کمیت محصول خواهد داشت .
تاثیر عناصر مختلف بر انگور و علایم کمبود آنها:
زت(N): باعث افزایش رشد شده و علائم کمبود آن تا زمانی که خیلی شدید نباشد به آسانی قابل تشخیص نیست . ولی در کمبودهای شدید برگها کم رنگ و مایل به زرد شده ورشد شاخه ها کاهش می یابد .
فسفر(P): در تبدیل قند به نشاسته نقش داشته ولی کمبود آن در تاکستانها شایع نیست .علائم کمبود بستگی به واریته آن دارد(شکل1و4).
پتاسیم(K): باعث بهبود کیفیت انگور شده از نرم شدگی و لهیدگی و ریزش پیش از موعد حبه ها جلوگیری نموده و مانع رسیدگی ناهماهنگ آنها می گردد .علائم کمبود آن در قسمت میانی ساقه ها دیده می شود . حاشیه برگها کلروز شده حبه ها ریز می ماند و قسمت پایین خوشه متلاشی و خشک می گردد و حبه ها کشمش مانند می شوند .(شکل2)
روی(Zn):از ریزش حبه ها چلوگیری نموده و به ساخت هورمون اکسین کمک می کند در صورت کمبود. محل اتصال دمبرگ به پهنک توسعه نیافته و باریک می ماند. گیاه دچار کمبود اکسین شده و رشد آن مختل می گردد. حبه ها نا رس باقی مانده و شروع به ریزش می کنند.
منکنز(Mn): نقش آن مشارکت در سیستم های آنزیمی و تولید کلروفیل است. علائم کمبود معمولا تا سه هفته پس از گلدهی ظاهر شده و این علائم با زرد شدن بین رگبرگها آغاز می گردد و اغلب در برگهای جوان دیده می شود.(شکل3)
بر(B): این عناصر در فعالیتهای حیاتی گیاه نقش عمده ای داشته. باعث ساخت پکتین شده و مقاومت گیاه را نسبت به سرما و بیماریها افزایش میدهد و به رشد ریشه نیز کمک می کند. در صورت کمبود اختلالاتی در رشد و نمو دانه گرده به وجود می آید که میزان محصول را به شدت کاهش می دهد. علائم کمبود بر در انگور به آسانی قابل تشخیص است. به طوری که بوته های با کمبود شدید. میوه نداشته و برخی از خوشه ها سوخته و خشک می شوند و فقط ساقه خوشه همراه با چند حبه باقی می ماند.
کوجه فرنگی
مقدار عناصر مصرفی سبزیجات به طور متوسط بیش از اکثر محصولات دیگر است و 80 درصد آن در طی 2 تا 3 ماه در اختیار گیاه باید قرار بگیرد . گوجه فرنگی از محصولاتی است که ضمن نیاز به کودهای اصلی به کود میکرو نیز احتیاج دارد .
تاثیر عناصر مختلف بر گوجه فرنگی و علائم کمبود آنها :
ازت (N) : باعث افزایش رشد رویشی شده و در نهایت در تولید گل و میوه بیشتر موثر می باشد ، کمبود این عنصر در گوجه فرنگی باعث به تأخیر افتادن رشد ، تغییر رنگ طبیعی گیاه ، کوچک و نازک باقی ماندن برگها و تغییر رنگ آنها از سبز مایل به زرد به ارغوانی ، سفت و فیبری شدن شاخه ها ، زرد شدن جوانه های گل و ریختن آنها ، کوچک ماندن میوه و کاهش شدید محصول می شود .
فسفر (p) : نقش اصلی این عنصر در تنظیم زمان رسیدگی محصول می باشد همچنین باعث افزایش مقاومت گیاه در برابر بیماری ها شده و در بهبود کیفیت و ظاهر میوه نقش مهمی دارد . اولین علامت کمبود فسفر در گوجه فرنگی ایجاد رنگ ارغوانی در سطح زیرین برگها می باشد . بعد از آن شاخه ها باریک و فیبری شده ، دمبرگها کوچک و میوه دهی به تاخیر می افتد .
پتاسیم (k) : باعث افزایش مقامت گیاه در برابر تنش های مختلف محیطی شده و در بهبود کیفیت گوجه فرنگی مؤثر است . در صورت کمبود این عنصر ، گوجه فرنگی آهسته تر رشد می کندو رنگ آن سبز مایل به آبی تیره یم شود . برگهای جوان کاملا چروکیده و قسمتهایی که تحت تذثیر کمبود قرار گرفته اند گاهی به رنگ نارجی براق درآمده و اغلب شکننده و قهوه ای شده و بالاخره می میرند . شاخه ها سخت و چوبی شده ، ریشه ها خوب رشد نکرده و اغلب باریک باقی می مانند .
بر (B) :نقش عمده ای در فعالیتهای حیاتی گیاه داشته و تقسیم سلولی بافتهای مریستمی ، تشکیل جوانه های برگ و گل ، ترمیم بافتهای آوندی و در نقل و انتقال مواد محلول در بین سلولها نقش مهمی ایفا می کند . در صورت کمبود ، میوه ها لکه لکه شده و نقاط چوب پنبه ای روی میوه ظاهر شده وباعث رسیدگی بی موقع محصول می شود .
آهن (Fe) : این عنصر در ساختن سبزینه گیاه دخالت دارد و علائم کمبود آن در بوته گوجه فرنگی به صورت زرد شدن بین رگبرگی برگها است که البته خود رگبرگها سبز باقی می ماند . زرد شدن از قاعده برگچه ها شروع و به سمت نوک گسترش می یابد . و به طور کلی کمی خشک و سوخته می شوند .
منگنز (Mn) : این عنصر فعال کننده آنزیمهای مختلف است و باعث تسریع جوانه زنی و رسیدگی میوه می شود و در صورت کمبود ، برگها به تدریج زرد شده و حالت سوختگی به خود می گیرند . گیاه به شکل باریک و دراز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
ژنتیک پایه
اطلاعات اولیه
علم ژنتیک یکی از شاخههای علوم زیستی است. بوسیله قوانین و مفاهیم موجود در این علم میتوانیم به تشابه یا عدم تشابه دو موجود نسبت به یکدیگر پی ببریم و بدانیم که چطور و چرا چنین تشابه و یا عدم تشابه در داخل یک جامعه گیاهی و یا جامعه جانوری ، بوجود آمده است. علم ژنتیک علم انتقال اطلاعات بیولوژیکی از یک سلول به سلول دیگر ، از والد به نوزاد و بنابراین از یک نسل به نسل بعد است. ژنتیک با چگونگی این انتقالات که مبنای اختلالات و تشابهات موجود در ارگانیسمهاست، سروکار دارد. علم ژنتیک در مورد سرشت فیزیکی و شیمیایی این اطلاعات نیز صحبت میکند.
منبع گوناگونی ژنتیکی چیست؟
چگونه گوناگونی در جمعیت توزیع میگردد؟ البته تمام اختلافات ظاهری موجودات زنده توارثی نیست، عوامل محیطی و رشدی موجود نیز مهم بوده و بنابراین برای دانشمندان ژنتیک اهمیت دارد. مدتها قبل از اینکه انسان در مورد مکانیزم ژنتیکی فکر کند، این مکانیزم در طبیعت به صورت موثری عمل میکرده است. جوامع گوناگونی از حیوانات و جانوران بوجود آمدند که تفاوتهای موجود در آنها ، در اثر همین مکانیزم ژنتیکی بوجود میآمد. تغییراتی که در اثر مکانیزم ژنتیکی و در طی دوران متمادی در یک جامعه موجود زنده تثبیت شده، تکامل نامیده میشود. تغییرات وسیعی نیز در اثر دخالت بشر در مکانیزم ژنها بوجود آمده که برای او مفید بوده است. جانوران و گیاهان وحشی ، اهلی شدهاند، با انتخاب مصنوعی ، موجودات اهلی بهتر از انواع وحشی در خدمت به بشر واقع شدهاند.
تاریخچه
علم ژنتیک در اواخر قرن 19 با آزمایشات مندل در نخود فرنگی ، شروع گریدید. با اینکه پیشرفت در اوایل کند بود، ولی در اوایل قرن 20 ، جایگاه مهم خود را در علوم جدید پیدا کرد. آزمایشات متعددی که در این قرن ابتدا در مگس سرکه توسط مورگان و ذرت و سپس میکروارگانیزمها انجام گرفت، طیف این دانش را به حدی وسیع نمود که امروزه در بیشتر شاخههای علوم ، از سطح مولکولی گرفته تا محاسبات پیچیده ریاضی ، مورد بررسی قرار میگیرد. با کمک مهندسی ژنتیک انتقال صفات بین گونهها و جنسها امکانپذیر شده و این شاخه جدید ژنتیک گره گشای بسیاری از مسائل پزشکی و کشاورزی گردیده است.
رشد تسلسلی مفاهیم ژنتیکی
رشد و گسترش مفاهیم موجود در هر علم ، مبتنی بر واقعیتهایی است که به مرور زمان شناسایی و روی هم انباشته میشوند و به این ترتیب رشد تسلسلی آن را بوجود میآورند. موارد فهرستوار زیر بخشی از مراحل مختلف رشد این علم جوان را تشکیل میدهد :توارث از صفات ویژه تمام موجودات زنده است، یعنی اینکه هر موجود زنده همانند خود را در یکی از مراحل زندگی خود تولید میکند.
در تولید مثل ، عامل یا عواملی از والدین به نتایج منتقل میشود. فقط در قرن اخیر بود که دانشمندان به واقعیت این امر پی بردند. پیشرفتهای حاصله در اصلاح تکنیکهای میکروسکوپی در قرن 19 روشن نمود که مادهای از والدین به فرزند انتقال مییابد و از این تاریخ به بعد اعتقادات پیشینیان مبنی بر اینکه ، تولید مثل از پدیدههای خارقالعاده منشا میگیرد، مردود شناخته شد.
در داخل یک گونه تغییرات توارثی وجود دارد. با پیدایش مفاهیم و پدیدههای تکاملی که توسط لامارک و داروین عنوان گردیدند، امکان وجود تغییرات توارثی بین گونهها توجیه شد و تائید گردید که بدون تغییرات ژنتیکی ، تکامل گونهها به این سادگی امکانپذیر نبوده است.
تغییرات ژنتیکی را میتوان از تغییرات محیطی جدا نمود. صفات موجودات زنده که کلا فنوتیپ آن را تشکیل میدهند، تابعی از ترکیب ژنتیکی آنها (ژنوتیپ) و عوامل محیطی است که این موجود در آن زندگی میکند. تظاهر فنوتیپ ، تابع ژنوتیپ و عوامل محیطی است. این عوامل ممکن است فنوتیپ را تغییر دهند، ولی ژنوتیپ را تغییر نمیدهند. به عبارت دیگر ، محیط صحنهای است که ژنوتیپ بازیگر آن میباشد و فنوتیپ نیز محصولی است که در نتیجه عمل متقابل ژنوتیپ و محیط بوجود میآید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 76
گوانین یک عامل اکسیدی و یک عامل آمینی دارد و به آن 6-اکسی 2-آمینوپورین گویند.
چون اوراسیل و تیمین در یک CH3 تفاوت دارد تیمن را 5-متیل اوراسیل نیز میگویند.
در مورد بنیان قند، قند (c5) دزوکسی ریبوز است شماره گذاری کربنهای قند را با نماد پرین نمایش می دهند تا کربن های قند از کربنهای باز قابل تفکیک باشند. اگر در کربن گرفته شده باشد. قند RNA ریبوز می شود. بنیان اسیدی، اسید فسفریک است. ترکیب قند با هریک از بازهای آلی منجر به تشکیل نوکلوئوزیدها میگردد. قند را معمولاً با S نشان می دهند و اسید را با P نوکلوئوزید وقتی با بنیان اسید(p) ترکیب شوند.(با بازهای تری فسفات ترکیب می شود)منومرهای دارای انرژی تشکیل می دهند. آدنوزین تری فسفات(ATP) و... که منورمرهای اصلی وارد شده در رشته های پلی مر است.بدین صورت که وقتی وارد رشته های پلی مر می شوند ار سه بنیان دو بنیان را آزاد کرده به صورت (2P1) و تبدیل به منرمرهای موجود در رشته پلیمر AMP تکرار می شوند هر AMP زا دزوکسی آدنیلیک اسید- GMP(دزوکسی گوانیلیک) GMP اسید دزوکسی سیتیلیک را می گویند.
نحوه انتقال این سه جزء در هر یک از چهار منومر فوق به این صورت است که بنیان فسفات همیشه به کربن قند متصل می گردد(پیوند استری) این پیوند استر(اسید و الکل) خوانده می شود. و محصول آن است و یک مولکول آب آزاد می شود. نحوه الحاق باز به قند چنین است که همیشه کربن 1 قند با از دست دادن یک مولکول آب به ازت شماره 9 کربن پورین ها و شماره یک پریمیدین ها متصل می گردد. پیوند بین باز آلی و قند نیز پیوند گلیکوزیدی گفته می شود. در محل بار آلی عوامل شیمیایی دارای پتانسیل پیوند کووالانسی دیده نمی شود. ولی از هر نوکلئوتید غیر از ناحیه فسفات ناحیه دیگری دیده می شود که می تواند پیوند کووالانسی ایجاد بکند و آن (OH) موجود در کربن قند است. چنانچه خواهیم دید نحوه پلی مریزاسیون با مشارکت نوکلوئوتیدیتری فسفات و آن هم با استفاده از یک رشته الگوانجام پذیر است. رشته نوکلئوتید را تعیین می کند. ولی نحوه وارد شدن منومر در پلی مر همیشه از انتهای پلی مر ممکن است و علت آن این است که منومرهای فسفات انرژی خود را در محل بنیان ذخیره شده بایستی در محل مصرف آزاد گردد.
محل مصرف همان ناحیه از قند آخرین نوکلئوتید موجود در رشته پلی مری است به همین عل رشد یا توسعه رشته پلی مری همیشه از قاعده رشد پلی مراز انتهای هم برای همانندسازی و هم رونوشت برداری صادق است به همین خاطر جهت پلی مریزاسیون را از به در نظر می گیرند. مسلم است که در رشته الگو به خواهد بود. هرگاه دو رشته دزوکسی ریبونوکلئوتیدی مقابل هم در مولکول DNA تولید گردد در مولکول DNA از نحوه آرایش قندها و همچنین انتهای رشته ها میتوان پی به وارونه بودن دو رشته برد(موضع گیری تنها اکسیژن به طرف پایین) (معکوس بودن)
نحوه مکمل یابی:چنین است که بعد از پیدایش مارپیچ دو رشته ای فرم DNA به شکل ناودان تابیده شده(ناودان حلقوی) دیده می شود.
عتل تابیدن یا چرخش ناودان از انحرافی است که یک جفت نوکلئوتید از جفت نوکلئوتید دیگر دارد. که با زاویه انحراف 36 درجه به همدیگر قرار گرفته اگر همین انحراف را در طول DNA تصور کنیم مولکول DNA به صورت مارپیچ دیده خواهد شد.
از نظر جهت چرخش و فشردگی نوکلئوتید نسبت به همدیگر سه نوع DNA شناسایی شده است که اصطلاحاً به نام های A-DNA، B-DNA، Z-DNA و فرم فعال فیزیولوژیکی(مدل واتسون و کریک) B-DNA است. در این نوع طول در هر