لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
/
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
/
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
/
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
/
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
/
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
/
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شبیهسازی فرایند انجماد ریختهگری ثقلی در قالب فلزی به وسیله کامپیوتر و بررسی نقش انتقال حرارت در فصل مشترک فلز و قالب از طریق محاسبه فاصله هوایی به روش الکتریکی خازنی
h t t p : / / d a t a b a s e . i r a n d o c . a c . i r
درکارپژوهشی گذشته ، شبیهسازی انجماد یوتکتیک آلومینیم - سیلیسیم با استفاده از مدل ریاضی پیشنهادی و در نظر گرفته شرایط مرزی خاص در قالب ماسهای به طور اطمینان بخشی صورت گرفت . (1) در جریان پژوهش حاضر روش تازهای جهت اندازهگیری فاصله هوایی بین فلز و قالب فلزی به همراه مدل جدید ریاضی براساس معیارهای الکتریکی با استفاده از روش ریاضی تفاضل محدود مورد استفاده قرار گرفتهاست . همچنین فرایند تشکیل فاصله هوایی در فصل مشترک قطعه و قالب و مکانیزم انتقال حرارت از طریق این فاصله در قالب فلزی مورد مطالعه قرار گرفته و فاصله هوایی به دو روش مکانیکی و الکتریکی اندازهگیری شدهاست . هدف اصلی از اندازهگیری فاصله هوایی به دو روش فوق ، مطابقت دادن نتایج حاصله از آزمایشات تجربی با مدلهای ریاضی تهیه شده برای شبیهسازی کامپیوتری فرایند انجماد و شبیهسازی دقتهای ابعادی قطعات بوده است . برای دستیابی به اهداف فوق ، مطالعه رژیم حرارتی موجود در قطعه و قالب در حین انجماد و مراحل پس از آن نیز مدنظر قرار گرفته و منحنیهای درجه حرارت - زمان در نقاط مختلف قطعه و قالب و فصل مشترک بین آنها رسم شده است . علاوه براین به کمک این منحنیهاتوزیع حرارتی موجود در قطعه و قالب به دست آورده شده و تغییرات ضریب انتقال حرارت فصل مشترک , c` با زمان نیز محاسبه شده است . برای محاسبه فاصله هوایی از طریق مکانیکی به اندازهگیری جابجایی قطعه و قالب در صورت وجود و یا عدم وجود پوشش پرداخته شده و در روش الکتریکی با فرض نمودن سطوح قطعه و قالب به عنوان جوشنهای خازن و استفاده از یک خازن متر در یک مدارالکتریکی ، ظرفیت خازنی حاصل از فاصله هوایی محاسبه شده است . در تحقیقات حاضر روابط عمومی ریاضی برای محاسبه فاصله هوایی به کمک ظرفیت خازنی به دست آورده شده و پارامترهای ناشی از وجود پوشش بر روی قالب وارد محاسبات شده است . از طرف دیگر تاثیر تغییرات درجه حرارت و فرکانس بر ظرفیت خازنی و فرمولبندیهای مربوط به آن مدنظر قرار گرفته است . استفاده از روش خازنی اندازهگیری دقیق مقاومت تماسی , ontact resistance` را میسر نموده و تخمین مناسبی برای زمان شروع تشکیل فاصله هوایی ارائه مینماید. این روش به عنوان یک ابزار تحقیقاتی مناسب در کنار سیستم کامپیوتری مراکز صنعتی و پژوهشی قابل استفاده بوده و مقایسه سریع و آسان نتایج حاصله از شبیهسازی انجمناد و دقتهای ابعادی قطعات با آزمایشات تجربی را میسر میسازد . دراین تحقیقات مقایسه نتایج حاصل از شبیهسازی کامپیوتری با آزمایشات تجربی نشان دهنده مطابقت و نزدیکی مناسبی بودهاست .
بررسی سطوح مختلف قالب فلزی بر زمان انجماد : آلیاژ Al-12 Si, / مهرداد عضوامینیان؛ به راهنمایی: جلال حجازی.
عضوامینیان، مهرداد
198 صفحه،تصویر،جدول،نمودار،کتابنامه
پایان نامه (کارشناسیارشد) -- دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، 1374
h t t p : / / d a t a b a s e . i r a n d o c . a c . i r
با توجه به اثر فصل مشترک در سرعت انجماد و نحوه سرد شدن مذاب ، همچنین وجود مقاومتی در فصل مشترک (فاصله هوایی)، میتوان فصل مشترک قالب - فلز را یکی از مهمترین موانع در سر راه شار حرارتی و خروج حرارت از قطعه به قالب محسوب کرد. بنابراین، بررسی اثر فاصله هوایی بر نرخ انتقال حرارت و تحت تاثیر قرار گرفتن فرآیند انجماد و سرد شدن قطعه پس از آن، یکی از ضروریترین اصلها در محاسبات زمان انجماد به شمار میآید، زیرا بدون در نظر گرفتن پارامترهایی نظیر فاصله هوایی، شکل قطعه، .... محاسبات دور از واقعیت میباشند. این پژوهش ، سطوح مختلف یک قالب فلزی را از نظر سرعت انجماد و شار حرارتی بررسی کرده و اثر فاصله هوایی و پهنای آن را در سطوح مختلف بر زمان انجمادشان داده است . با تعبیه چندین ترموکوپل در نقاط مختلف قالب و قطعه و کمک گرفتن از یک پتانسیومتر و کامپیوتر (30486-DX2) پروفیلهای حرارتی نقاط مختلف قالب و قطعه بدست آمد و با توجه به این اطلاعات ، ضرایب انتقال حرارت و ضخامت فاصله هوایی در سطوح مختلف محاسبه گردید و نتیجتا" روابطی نیز برای زمان انجماد در سطحهای مختلف ارائه شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش تاکید میکند که فاصله هوایی به عنوان سدی در برابر سرعت انتقال حرارت عمل کرده و با افزایش آن، شار حرارتی نیز کاهش مییابد. همچنین سطح تحتانی به دلیل فشار ناشی از وزن مذاب فاقد فاصله هوایی میباشد. از نتایج چنین بر میآید که غیر از فاصله هوایی، فاکتور شکل نیز عامل مهمی در کنترل شار حرارتی و سرعت انتقال حرارت محسوب میشود.
روغن قالب Release Agent COM - 3
روغن قالب COM - 3 با استفاده از ترکیبى از روغنهاى مخصوص و مواد شیمیایى ساخته شده بطوریکه محلول در آب بوده و خواص برترى نسبت به روغنهاى قالب معمولى دارد.
این روغن در واکنش با مواد شیمیایى موجود در بتن یک لایه نازک دافع آب در سطح قالب تشکیل داده و ضمن آنکه جدا ساختن قالب را از بتن آسان مى نماید از قالبهاى چوبى و فلزى محافظت نیز به عمل مى آورد.
موارد مصرف :
علاوه بر جلوگیرى از چسبیدن بتن به قالب ، روغن قالب COM - 3 امکان خروج هواى بتن را در هنگام ویبره کردن به وجود آورده و به این خاطر ازتشکیل حفره هاى حبابى شکل (پدیده bubbling ) بر روى سطح بتن جلوگیرى بعمل مى آورد.
مـــــزایا:
سطح کار تمام شده کاملا صاف و بدون حفره، قابل استفاده با هر نوع قالب فلزى، چوبى، پلاستیکى، کاهش هزینه تمیز کارى مجدد قالبها، بجا نگذاشتن اثر بر روى بتن ، سطح پوشش بسیار بیشتر از روغنهاى قالب معمولى ، حفاظت از قالبهاى چوبى و جلوگیرى از زنگ زدگى قالبهاى فلزى .
روش و میزان مصرف:
نسبت به غلظت مورد نیاز دو الى پنج لیتر آب به هر لیتر روغن قالب COM - 3 اضافه نموده و خوب هم بزنید تا مخلوط یکنواختى بدست آید. سپس این مخلوط را به وسیله برس یا پیستوله بر روى قالب بکشید. فقط یک لایه نازک کافى بوده و استفاده بیشتر غیر اقتصادى و غیر ضروى مى باشد.
هر لیتر روغن قالب COM - 3 حداقل 20 الى 40 متر مربع قالب را بسته به نوع آن با روش پا ششى پوشش مى دهد. براى قالبهاى استفاده شده قبلا سطح آن را کاملا تمیز نمائید.
توجه: اگر از قالبهاى چوبى براى اولین بار استفاده مى نمائید دو لایه روغن توصیه مى شود.
مشخصات فنى :
حالت فیزیکى : مایع
رنگ : قهوه اى
وزن مخصوص : 0/9gr/cm³
یون کلر : ندارد
زمان مصرف و نحوه نگهدارى : حداقل یک سال در محل سر پوشیده
بسته بندى : در گالنهاى پلاستیکى 20 لیترى و بشکه هاى 220 لیترى
سازه از لحاظ مهندسی :
علمی که مربوط به طراحی و ساختمان ساختارهای مقاوم در برابر نیروها یا جابجاییهای طبیعی بدون خطر ریزش، از دست دادن کارائی و کارکرد می باشد.
- دسته بندی سازه ها:
سازه ها از لحاظ سیستم و کارکرد به دسته های مختلفی تقسیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
نمایش جریان آب در آوندهای چوبی – مشاهده تارهای کشنده – انتقال مواد در گیا هان
آوندهای چوبی و آبکش
بافت آوند چوبی
بافت آوند چوبی یا گزیلم علاوه بر عناصر هدایت کننده دارای عناصر ضمیمه مثل پارانشیم و فیبر میباشد. عناصر هدایت کننده بافت گزیلم عبارتند از تراکئیدها و وسلها. تراکئیدها عامل هدایت کننده شیره خام در همه گیاهان است در حالی که وسلها فقط در گزیلم گیاهان نهاندانه تشکیل میشود.
دید کلی
در اکثر گیاهان آوند چوبی طولانیترین بخش مسیر انتقال آب محسوب میشود. در یک گیاه یک متری بیشتر از 99 درصد مسیر انتقال آب از درون گیاه در داخل آوند چوبی میباشد. سلولهای هدایت کننده در آوند چوبی از ویژگی خاصی برخوردارند که باعث میشود بتوانند مقادیر زیادی آب را بطور کارآمد از خود انتقال دهند. دو نوع از عناصر تراکئیدی مهم در آوندهای چوبی وجود دارند که یکی از آنها تراکئیدها و دیگری عناصر آوندی یا وسلها میباشند.هنگامی که این عناصر فعالیت میکنند به صورت بافت بوده و غشا یا اندامکی ندارند. بنابراین اینها مانند لولههای توخالی هستند که دیوارههای ثانویه چوبی به آنها استحکام میبخشد. فقدان غشای سلولی در عناصر تراکئیدی و وجود منافذ در دیواره وسلها باعث میشود که آب در واکنش به شیب مکش یا فشار به راحتی از این لولههای مویین عبور کند. تراکئیدها
سلولهایی کشیده با دو انتهای باریک هستند که در ساختمان اندامهای مختلف گیاهی به صورتهای خاصی پشت سر هم قرار میگیرند طوری که انتهای باریک آنها به صورت همپوشان واقع میشود. یاختههای تراکئیدی با این آرایش منظره خانه خانه به خود میگیرند که با نام آوند ناقص خوانده میشوند. در جریان تمایزیابی تراکئیدها سلولها به تدریج محتویاتشان را از دست میدهند و در پایان تمایزیابی میمیرند و به شکل محفظههایی توخالی درمیآیند.پدیده تمایزیابی در این بافتها با لیگنینی شدن دیواره همراه است. ماده لیگنین پیش از مرگ سلولها به صورت ناپیوسته و به اشکال مختلف روی دیواره اولیه نهاده میشود. تزئینات لیگنین که به این ترتیب تشکیل میشود. بر اساس نحوه رسوب لیگنین انواع مختلف تراکئید مثل حلقوی و مارپیچی را در نهانزادان آوندی و هالهای یا قرصی را در بازدانگان بوجود میآورد. سلولهای تراکئیدی به علت نحوه قرارگیری در اندامهای گیاهی و داشتن لیگنین نه تنها در نقش انتقال دهنده در پیکر گیاه میباشد بلکه نقش استحکام بخش را نیز بر عهده دارد. انتقال آب و املاح معدنی در تراکئیدها از طریق لانها یا پیت صورت میگیرد.
سلوسلها
فقط در نهاندانگان دیده میشود و به تعداد متغیر در ساختمان یک آوند شرکت میکنند هر کدام از این یاختهها را به عنوان یک عضو تشکیل دهنده وسل گویند. آوندهای که به اینگونه ساخته میشوند آوند کامل نامیده میشوند. تمایزیابی در هر کدام از سلولهای وسل به گونهای است که نهایتا منجر به مرگ سلولها میشود. همچنین در مراحل پایانی تمایز دیواره عرضی یاختهها هم از بین میروند.در محل دیوارههایی که در طی تمایز متلاشی میشوند در بسیاری از موارد یک حفره بزرگ ایجاد میشود. در پایان تمایز دیواره انتهایی کاملا از بین میرود. در بعضی از گیاهان دیواره انتهایی از چند سوراخ بزرگ تشکیل مییابد نه یک حفره بزرگ و ندرتا دیده میشود که حالت مشبک دارد. به دنبال از بین رفتن دیواره انتهایی ، آوندها تشکیل میشوند که تعداد سلولهای تشکیل دهنده آنها متفاوت است.
سلولهای پارانشیمی بافت گزیلم
سلولهای پارانشیمی بافت گزیلم همانند بافت فلوئم از نوع ذخیرهای اند. این سلولها دارای بافت سلولزی یا لیگنینی میباشند. خصوصا در گزیلم اولیه ، پارانشیمهای گزیلمی به گونهای هستند که در امتداد عناصر هدایت کننده این بافت قرار میگیرند. ولی در گزیلمهای ثانویه علاوه بر پارانشیمهای عمودی ، پارانشیمهای شعاعی در امتداد شعاعی مشاهده میشود.سلولهای پارانشیمی چه پارانشیم شعاعی و چه پارانشیم عمودی معمولا تا زمانی که عناصر هدایت کننده بافت گزیلم دارای فعالیت انتقالی میباشند، زنده هستند زمانی که این اعضا غیر فعال شوند، پارانشیمها نیز میمیرند. ولی مواردی ممکن است یاختههای پارانشیمی تا چند سال پس از غیر فعال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
/
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
/
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
/
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.