لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پلیس اداری
مقدمه
جرم یک پدیده اجتماعی است و بروز آن نیز تاحدی ناشی از نابسامانیهای
اجتماعی می باشد و باید در قالب اجتماعی بررسی و با توجه به شرایط ،
امکانات و فرهنگ جامعه به آن پرداخته شود. مسائلی از نوع فقر، گرسنگی،
دسترسی نداشتن به امکانات آموزشی ، بیکاری و نظایر آن و نیز افزایش بیش
از حد جمعیت و در نتیجه آن حجم بالای جمعیت جوان امروزه بسیاری از مسائل
و چالشهای بالقوه را به گونه ای پیوسته و چرخه ای در جوامع زمینه سازی
کرده است. در این میان برخورد فرهنگها ، بی سازمانی اجتماعی، مشکلات
رفتاری و نابهنجاری های اجتماعی خود شرایط بروز جرایم و انحرافات و
کجرویهای اجتماعی را فراهم کرده است. امیل دورکهیم جامعه شناس معروف
نیز می گوید جرم پدیده طبیعی اجتماعی است و از نظام فرهنگ و تمدن هر
اجتماع ناشی می گردد تا اجتماع و نظام آن باقی است جرم نیز دارای
خصوصیات دائمی خواهد بود. اوضاع و احوال محیط اجتماعی که بزهکار در آن
زندگی می کند مانند چگونگی زیربنای خانوادگی ، شغل ، افکار عمومی ،
اعتقادات مذهبی ، مسکن ، تراکم جمعیت ، وضع اقتصادی تولیدات صنعتی و
سیاسی ، اداری ، قضایی ، طرز کار پلیس و حتی روش تدوین قوانین کیفری در
وقوع جرایم مؤثرند .
کلمه پلیس به دو معنا به کار میرود:
1- پلیس به معنای خاص؛ که به مجموعه مأموران، مقامات و سازمانهایی
اطلاق میشود که در جامعه عهدهدار حفظ نظم عمومیاند؛
2- پلیس به معنای عام؛ که به مجموع وظائف و اختیاراتی اطلاق میشود که از
طرف مقامات عمومی به منظور حفظ نظم عمومی، بر افراد تحمیل میشود و
آزادی آنها را محدود میکند.
مداخله دولت در کارها و فعالیتهای اجتماعی
گاه به صورت مستقیم است و دولت خودش فعالیت اجتماعی را بر عهده
میگیرد که به این نوع از فعالیتها خدمات عمومی یا امور عمومی میگویند و
گاه به صورت غیرمستقیم بوده و دولت فقط نظاماتی را وضع میکند تا افراد در
چارچوب آن نظامات به فعالیت خود ادامه دهند، این نوع مداخله دولت را پلیس
اداری میگویند.
پلیس اداری
یکی از وظائف اصلی و مهم دولت است و مبتنی بر مکتب اقتصاد
آزاد میباشد بدین معنا که فعالیتهای خصوصی، قادر به تأمین نیازها و منافع
عمومی میباشد و دولت نباید در امور اجتماع مداخله کند مگر در مواردی که
فعالیتهای مزبور از مسیر صحیح خود خارج شوند، در این صورت است که دولت
با وضع نظاماتی آن را کنترل خواهد کرد. اصل 44 قانن اساسی که اقتصاد
کشورمان را مبتنی بر سه پایۀ دولتی، تعاونی و خصوصی میکند، در راستای
تحقّق هدف فوق میباشد.
فرق پلیس اداری با پلیس قضائی:
1- پلیس اداری به منظور حفظ نظم عمومی، سعی در جلوگیری از وقوع جرائم
دارد در حالی که پلیس قضائی عهدهدار کشف، تعقیب و تسلیم مجرمین به دادگاه
صلاحیتدار است.
2- ادارۀ پلیس اداری بر عهدۀ مقامات اداری است در حالی که پلیس قضائی در
صلاحیت مقامات قضائی بوده و زیر نظر مقامات قضائی انجام وظیفه میکند.
اهداف پلیس اداری:
1- امنیت عمومی؛ اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد امنیت مادی جامعه؛ مثل حفظ
امنیت در فروشگاهها، هتلها و...؛ نصب چراغ و گماردن پلیس از وظائف پلیس
اداری است و مقامات اداری موظفند تا حد امکان، با تدابیری که اتخاذ میکنند،
امنیت عمومی را برقرار سازند.
2- آسایش عمومی؛ برنامهریزی برای فقدان هر گونه عاملی که موجب آزار و
ناراحتی مردم میشود؛ مثل سر و صدای زیاد به ویژه در شب و آلودگی محیط و...
که مخلّ آسایش باشند.
3- بهداشت عمومی؛ برنامهریزی در جهت فقدان هر گونه عاملی که موجب
امراض و ناراحتی مردم میشود؛ مثل حیوانات، منازل خصوصی، معابر، آب و...
4- اخلاق حسنه؛ مثل جلوگیری از پخش سیدیهای مستهجن یا فیلتر کردن
بعضی از سایتهای غیر اخلاقی یا جلوگیری از پخش عقاید انحرافی.
مقامات پلیس اداری:
1- استانداران، فرمانداران و بخشداران که زیر نظر وزیر کشور فعالیت میکنند و
نیروی انتظامی، تابع وزارت کشور و مکلف به اجرای دستورهای وزیر کشور،
استاندار، فرماندار و بخشدار میباشد.
2- شوراهای استان، شهرستان، شهر و بخش.
غیر از مقامات مذکور دیگران حق دخالت در نظامات عمومی ندارند مگر به
اجارۀ صریح قانون، البته رئیس جمهور و وزیر کشور، به عنوان مافوق مقامات
مذکور، حق تصمیمگیری در امور نظامات عمومی را دارند.
همکاری مقامات پلیس اداری با یکدیگر:
وظایف پلیس اداری در کشور ما مانند بیشتر کشورها در دست مقامات اداری
مختلف قرار دارد بنابراین مسئله ای که دانستن آن حائز اهمیت است چگونگی
هماهنگی و همکاری مقامات مذبور است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پلیس اداری
مقدمه
جرم یک پدیده اجتماعی است و بروز آن نیز تاحدی ناشی از نابسامانیهای
اجتماعی می باشد و باید در قالب اجتماعی بررسی و با توجه به شرایط ،
امکانات و فرهنگ جامعه به آن پرداخته شود. مسائلی از نوع فقر، گرسنگی،
دسترسی نداشتن به امکانات آموزشی ، بیکاری و نظایر آن و نیز افزایش بیش
از حد جمعیت و در نتیجه آن حجم بالای جمعیت جوان امروزه بسیاری از مسائل
و چالشهای بالقوه را به گونه ای پیوسته و چرخه ای در جوامع زمینه سازی
کرده است. در این میان برخورد فرهنگها ، بی سازمانی اجتماعی، مشکلات
رفتاری و نابهنجاری های اجتماعی خود شرایط بروز جرایم و انحرافات و
کجرویهای اجتماعی را فراهم کرده است. امیل دورکهیم جامعه شناس معروف
نیز می گوید جرم پدیده طبیعی اجتماعی است و از نظام فرهنگ و تمدن هر
اجتماع ناشی می گردد تا اجتماع و نظام آن باقی است جرم نیز دارای
خصوصیات دائمی خواهد بود. اوضاع و احوال محیط اجتماعی که بزهکار در آن
زندگی می کند مانند چگونگی زیربنای خانوادگی ، شغل ، افکار عمومی ،
اعتقادات مذهبی ، مسکن ، تراکم جمعیت ، وضع اقتصادی تولیدات صنعتی و
سیاسی ، اداری ، قضایی ، طرز کار پلیس و حتی روش تدوین قوانین کیفری در
وقوع جرایم مؤثرند .
کلمه پلیس به دو معنا به کار میرود:
1- پلیس به معنای خاص؛ که به مجموعه مأموران، مقامات و سازمانهایی
اطلاق میشود که در جامعه عهدهدار حفظ نظم عمومیاند؛
2- پلیس به معنای عام؛ که به مجموع وظائف و اختیاراتی اطلاق میشود که از
طرف مقامات عمومی به منظور حفظ نظم عمومی، بر افراد تحمیل میشود و
آزادی آنها را محدود میکند.
مداخله دولت در کارها و فعالیتهای اجتماعی
گاه به صورت مستقیم است و دولت خودش فعالیت اجتماعی را بر عهده
میگیرد که به این نوع از فعالیتها خدمات عمومی یا امور عمومی میگویند و
گاه به صورت غیرمستقیم بوده و دولت فقط نظاماتی را وضع میکند تا افراد در
چارچوب آن نظامات به فعالیت خود ادامه دهند، این نوع مداخله دولت را پلیس
اداری میگویند.
پلیس اداری
یکی از وظائف اصلی و مهم دولت است و مبتنی بر مکتب اقتصاد
آزاد میباشد بدین معنا که فعالیتهای خصوصی، قادر به تأمین نیازها و منافع
عمومی میباشد و دولت نباید در امور اجتماع مداخله کند مگر در مواردی که
فعالیتهای مزبور از مسیر صحیح خود خارج شوند، در این صورت است که دولت
با وضع نظاماتی آن را کنترل خواهد کرد. اصل 44 قانن اساسی که اقتصاد
کشورمان را مبتنی بر سه پایۀ دولتی، تعاونی و خصوصی میکند، در راستای
تحقّق هدف فوق میباشد.
فرق پلیس اداری با پلیس قضائی:
1- پلیس اداری به منظور حفظ نظم عمومی، سعی در جلوگیری از وقوع جرائم
دارد در حالی که پلیس قضائی عهدهدار کشف، تعقیب و تسلیم مجرمین به دادگاه
صلاحیتدار است.
2- ادارۀ پلیس اداری بر عهدۀ مقامات اداری است در حالی که پلیس قضائی در
صلاحیت مقامات قضائی بوده و زیر نظر مقامات قضائی انجام وظیفه میکند.
اهداف پلیس اداری:
1- امنیت عمومی؛ اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد امنیت مادی جامعه؛ مثل حفظ
امنیت در فروشگاهها، هتلها و...؛ نصب چراغ و گماردن پلیس از وظائف پلیس
اداری است و مقامات اداری موظفند تا حد امکان، با تدابیری که اتخاذ میکنند،
امنیت عمومی را برقرار سازند.
2- آسایش عمومی؛ برنامهریزی برای فقدان هر گونه عاملی که موجب آزار و
ناراحتی مردم میشود؛ مثل سر و صدای زیاد به ویژه در شب و آلودگی محیط و...
که مخلّ آسایش باشند.
3- بهداشت عمومی؛ برنامهریزی در جهت فقدان هر گونه عاملی که موجب
امراض و ناراحتی مردم میشود؛ مثل حیوانات، منازل خصوصی، معابر، آب و...
4- اخلاق حسنه؛ مثل جلوگیری از پخش سیدیهای مستهجن یا فیلتر کردن
بعضی از سایتهای غیر اخلاقی یا جلوگیری از پخش عقاید انحرافی.
مقامات پلیس اداری:
1- استانداران، فرمانداران و بخشداران که زیر نظر وزیر کشور فعالیت میکنند و
نیروی انتظامی، تابع وزارت کشور و مکلف به اجرای دستورهای وزیر کشور،
استاندار، فرماندار و بخشدار میباشد.
2- شوراهای استان، شهرستان، شهر و بخش.
غیر از مقامات مذکور دیگران حق دخالت در نظامات عمومی ندارند مگر به
اجارۀ صریح قانون، البته رئیس جمهور و وزیر کشور، به عنوان مافوق مقامات
مذکور، حق تصمیمگیری در امور نظامات عمومی را دارند.
همکاری مقامات پلیس اداری با یکدیگر:
وظایف پلیس اداری در کشور ما مانند بیشتر کشورها در دست مقامات اداری
مختلف قرار دارد بنابراین مسئله ای که دانستن آن حائز اهمیت است چگونگی
هماهنگی و همکاری مقامات مذبور است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پلیس اداری
مقدمه
جرم یک پدیده اجتماعی است و بروز آن نیز تاحدی ناشی از نابسامانیهای
اجتماعی می باشد و باید در قالب اجتماعی بررسی و با توجه به شرایط ،
امکانات و فرهنگ جامعه به آن پرداخته شود. مسائلی از نوع فقر، گرسنگی،
دسترسی نداشتن به امکانات آموزشی ، بیکاری و نظایر آن و نیز افزایش بیش
از حد جمعیت و در نتیجه آن حجم بالای جمعیت جوان امروزه بسیاری از مسائل
و چالشهای بالقوه را به گونه ای پیوسته و چرخه ای در جوامع زمینه سازی
کرده است. در این میان برخورد فرهنگها ، بی سازمانی اجتماعی، مشکلات
رفتاری و نابهنجاری های اجتماعی خود شرایط بروز جرایم و انحرافات و
کجرویهای اجتماعی را فراهم کرده است. امیل دورکهیم جامعه شناس معروف
نیز می گوید جرم پدیده طبیعی اجتماعی است و از نظام فرهنگ و تمدن هر
اجتماع ناشی می گردد تا اجتماع و نظام آن باقی است جرم نیز دارای
خصوصیات دائمی خواهد بود. اوضاع و احوال محیط اجتماعی که بزهکار در آن
زندگی می کند مانند چگونگی زیربنای خانوادگی ، شغل ، افکار عمومی ،
اعتقادات مذهبی ، مسکن ، تراکم جمعیت ، وضع اقتصادی تولیدات صنعتی و
سیاسی ، اداری ، قضایی ، طرز کار پلیس و حتی روش تدوین قوانین کیفری در
وقوع جرایم مؤثرند .
کلمه پلیس به دو معنا به کار میرود:
1- پلیس به معنای خاص؛ که به مجموعه مأموران، مقامات و سازمانهایی
اطلاق میشود که در جامعه عهدهدار حفظ نظم عمومیاند؛
2- پلیس به معنای عام؛ که به مجموع وظائف و اختیاراتی اطلاق میشود که از
طرف مقامات عمومی به منظور حفظ نظم عمومی، بر افراد تحمیل میشود و
آزادی آنها را محدود میکند.
مداخله دولت در کارها و فعالیتهای اجتماعی
گاه به صورت مستقیم است و دولت خودش فعالیت اجتماعی را بر عهده
میگیرد که به این نوع از فعالیتها خدمات عمومی یا امور عمومی میگویند و
گاه به صورت غیرمستقیم بوده و دولت فقط نظاماتی را وضع میکند تا افراد در
چارچوب آن نظامات به فعالیت خود ادامه دهند، این نوع مداخله دولت را پلیس
اداری میگویند.
پلیس اداری
یکی از وظائف اصلی و مهم دولت است و مبتنی بر مکتب اقتصاد
آزاد میباشد بدین معنا که فعالیتهای خصوصی، قادر به تأمین نیازها و منافع
عمومی میباشد و دولت نباید در امور اجتماع مداخله کند مگر در مواردی که
فعالیتهای مزبور از مسیر صحیح خود خارج شوند، در این صورت است که دولت
با وضع نظاماتی آن را کنترل خواهد کرد. اصل 44 قانن اساسی که اقتصاد
کشورمان را مبتنی بر سه پایۀ دولتی، تعاونی و خصوصی میکند، در راستای
تحقّق هدف فوق میباشد.
فرق پلیس اداری با پلیس قضائی:
1- پلیس اداری به منظور حفظ نظم عمومی، سعی در جلوگیری از وقوع جرائم
دارد در حالی که پلیس قضائی عهدهدار کشف، تعقیب و تسلیم مجرمین به دادگاه
صلاحیتدار است.
2- ادارۀ پلیس اداری بر عهدۀ مقامات اداری است در حالی که پلیس قضائی در
صلاحیت مقامات قضائی بوده و زیر نظر مقامات قضائی انجام وظیفه میکند.
اهداف پلیس اداری:
1- امنیت عمومی؛ اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد امنیت مادی جامعه؛ مثل حفظ
امنیت در فروشگاهها، هتلها و...؛ نصب چراغ و گماردن پلیس از وظائف پلیس
اداری است و مقامات اداری موظفند تا حد امکان، با تدابیری که اتخاذ میکنند،
امنیت عمومی را برقرار سازند.
2- آسایش عمومی؛ برنامهریزی برای فقدان هر گونه عاملی که موجب آزار و
ناراحتی مردم میشود؛ مثل سر و صدای زیاد به ویژه در شب و آلودگی محیط و...
که مخلّ آسایش باشند.
3- بهداشت عمومی؛ برنامهریزی در جهت فقدان هر گونه عاملی که موجب
امراض و ناراحتی مردم میشود؛ مثل حیوانات، منازل خصوصی، معابر، آب و...
4- اخلاق حسنه؛ مثل جلوگیری از پخش سیدیهای مستهجن یا فیلتر کردن
بعضی از سایتهای غیر اخلاقی یا جلوگیری از پخش عقاید انحرافی.
مقامات پلیس اداری:
1- استانداران، فرمانداران و بخشداران که زیر نظر وزیر کشور فعالیت میکنند و
نیروی انتظامی، تابع وزارت کشور و مکلف به اجرای دستورهای وزیر کشور،
استاندار، فرماندار و بخشدار میباشد.
2- شوراهای استان، شهرستان، شهر و بخش.
غیر از مقامات مذکور دیگران حق دخالت در نظامات عمومی ندارند مگر به
اجارۀ صریح قانون، البته رئیس جمهور و وزیر کشور، به عنوان مافوق مقامات
مذکور، حق تصمیمگیری در امور نظامات عمومی را دارند.
همکاری مقامات پلیس اداری با یکدیگر:
وظایف پلیس اداری در کشور ما مانند بیشتر کشورها در دست مقامات اداری
مختلف قرار دارد بنابراین مسئله ای که دانستن آن حائز اهمیت است چگونگی
هماهنگی و همکاری مقامات مذبور است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پلیس اداری
مقدمه
جرم یک پدیده اجتماعی است و بروز آن نیز تاحدی ناشی از نابسامانیهای
اجتماعی می باشد و باید در قالب اجتماعی بررسی و با توجه به شرایط ،
امکانات و فرهنگ جامعه به آن پرداخته شود. مسائلی از نوع فقر، گرسنگی،
دسترسی نداشتن به امکانات آموزشی ، بیکاری و نظایر آن و نیز افزایش بیش
از حد جمعیت و در نتیجه آن حجم بالای جمعیت جوان امروزه بسیاری از مسائل
و چالشهای بالقوه را به گونه ای پیوسته و چرخه ای در جوامع زمینه سازی
کرده است. در این میان برخورد فرهنگها ، بی سازمانی اجتماعی، مشکلات
رفتاری و نابهنجاری های اجتماعی خود شرایط بروز جرایم و انحرافات و
کجرویهای اجتماعی را فراهم کرده است. امیل دورکهیم جامعه شناس معروف
نیز می گوید جرم پدیده طبیعی اجتماعی است و از نظام فرهنگ و تمدن هر
اجتماع ناشی می گردد تا اجتماع و نظام آن باقی است جرم نیز دارای
خصوصیات دائمی خواهد بود. اوضاع و احوال محیط اجتماعی که بزهکار در آن
زندگی می کند مانند چگونگی زیربنای خانوادگی ، شغل ، افکار عمومی ،
اعتقادات مذهبی ، مسکن ، تراکم جمعیت ، وضع اقتصادی تولیدات صنعتی و
سیاسی ، اداری ، قضایی ، طرز کار پلیس و حتی روش تدوین قوانین کیفری در
وقوع جرایم مؤثرند .
کلمه پلیس به دو معنا به کار میرود:
1- پلیس به معنای خاص؛ که به مجموعه مأموران، مقامات و سازمانهایی
اطلاق میشود که در جامعه عهدهدار حفظ نظم عمومیاند؛
2- پلیس به معنای عام؛ که به مجموع وظائف و اختیاراتی اطلاق میشود که از
طرف مقامات عمومی به منظور حفظ نظم عمومی، بر افراد تحمیل میشود و
آزادی آنها را محدود میکند.
مداخله دولت در کارها و فعالیتهای اجتماعی
گاه به صورت مستقیم است و دولت خودش فعالیت اجتماعی را بر عهده
میگیرد که به این نوع از فعالیتها خدمات عمومی یا امور عمومی میگویند و
گاه به صورت غیرمستقیم بوده و دولت فقط نظاماتی را وضع میکند تا افراد در
چارچوب آن نظامات به فعالیت خود ادامه دهند، این نوع مداخله دولت را پلیس
اداری میگویند.
پلیس اداری
یکی از وظائف اصلی و مهم دولت است و مبتنی بر مکتب اقتصاد
آزاد میباشد بدین معنا که فعالیتهای خصوصی، قادر به تأمین نیازها و منافع
عمومی میباشد و دولت نباید در امور اجتماع مداخله کند مگر در مواردی که
فعالیتهای مزبور از مسیر صحیح خود خارج شوند، در این صورت است که دولت
با وضع نظاماتی آن را کنترل خواهد کرد. اصل 44 قانن اساسی که اقتصاد
کشورمان را مبتنی بر سه پایۀ دولتی، تعاونی و خصوصی میکند، در راستای
تحقّق هدف فوق میباشد.
فرق پلیس اداری با پلیس قضائی:
1- پلیس اداری به منظور حفظ نظم عمومی، سعی در جلوگیری از وقوع جرائم
دارد در حالی که پلیس قضائی عهدهدار کشف، تعقیب و تسلیم مجرمین به دادگاه
صلاحیتدار است.
2- ادارۀ پلیس اداری بر عهدۀ مقامات اداری است در حالی که پلیس قضائی در
صلاحیت مقامات قضائی بوده و زیر نظر مقامات قضائی انجام وظیفه میکند.
اهداف پلیس اداری:
1- امنیت عمومی؛ اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد امنیت مادی جامعه؛ مثل حفظ
امنیت در فروشگاهها، هتلها و...؛ نصب چراغ و گماردن پلیس از وظائف پلیس
اداری است و مقامات اداری موظفند تا حد امکان، با تدابیری که اتخاذ میکنند،
امنیت عمومی را برقرار سازند.
2- آسایش عمومی؛ برنامهریزی برای فقدان هر گونه عاملی که موجب آزار و
ناراحتی مردم میشود؛ مثل سر و صدای زیاد به ویژه در شب و آلودگی محیط و...
که مخلّ آسایش باشند.
3- بهداشت عمومی؛ برنامهریزی در جهت فقدان هر گونه عاملی که موجب
امراض و ناراحتی مردم میشود؛ مثل حیوانات، منازل خصوصی، معابر، آب و...
4- اخلاق حسنه؛ مثل جلوگیری از پخش سیدیهای مستهجن یا فیلتر کردن
بعضی از سایتهای غیر اخلاقی یا جلوگیری از پخش عقاید انحرافی.
مقامات پلیس اداری:
1- استانداران، فرمانداران و بخشداران که زیر نظر وزیر کشور فعالیت میکنند و
نیروی انتظامی، تابع وزارت کشور و مکلف به اجرای دستورهای وزیر کشور،
استاندار، فرماندار و بخشدار میباشد.
2- شوراهای استان، شهرستان، شهر و بخش.
غیر از مقامات مذکور دیگران حق دخالت در نظامات عمومی ندارند مگر به
اجارۀ صریح قانون، البته رئیس جمهور و وزیر کشور، به عنوان مافوق مقامات
مذکور، حق تصمیمگیری در امور نظامات عمومی را دارند.
همکاری مقامات پلیس اداری با یکدیگر:
وظایف پلیس اداری در کشور ما مانند بیشتر کشورها در دست مقامات اداری
مختلف قرار دارد بنابراین مسئله ای که دانستن آن حائز اهمیت است چگونگی
هماهنگی و همکاری مقامات مذبور است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
تاریخچه پلیس در ایران :
این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مىباشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است.
اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مىباشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است.پلیس ایران براى مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پلیس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و روستایى ) تشکیل شده بوده، کمیته انقلاب اسلامى نیز به عنوان یکى از ارکان مهم حفظ نظم و امنیت داخلى و دفاع از ارزشهاى انقلاب در داخل کشور در بعد از پیروزى انقلاب به این مجموعه افزوده شد. کثرت نیروهاى پلیس در بعد از انقلاب و ضرورتهاى ادغام این نیروها باعث شد تا در سال 1370 با تصمیم مجلس شوراى اسلامى این سه نیرو در یکدیگر ادغام و سیستم پلیس واحد به وجود آید. براساس قانون جدید، پلیس ایران جزیى از ستاد نیروهاى مسلح و وابسته به وزارت کشور و در تبعیت از رهبرى معظم انقلاب قرار دارد.پلیس جدید ایران در سه بخش تقریباً مستقل فرماندهی، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقیدتى سیاسى تشکیل شده است. حوزه فرماندهى و حفاظت و اطلاعات تقریباً در ساختار سیستم پلیس کلیه کشورهاى جهان مشترک مى باشد. اما وجود سازمان عقیدتى سیاسى از ویژگیهاى سیستم پلیس ایران محسوب مىگردد. این سازمان موظف است تا در بعد اعتقادی، سیاسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزشهاى انقلاب و ایجاد روحیه دیندارى و اخلاق متناسب با تعلیم دین اسلام که حفظ حرمت انسانها از جمله اصول اساسى است اقدام نماید.
پلیس در مقاطع مختلف :
دوره آریایىها: شهریار ریش سفیدان و پیران
دوره مادها: واسطه
دوره هخامنشیان: خشترپاون، شهربان، نگهبان، کاراون، ارک پات، ارکبند، بازرسان شاهی، استخبارات
دوره سلوکىها: به سبک دوره هخامنشیان
دوره اشکانیان: سازمان پولیس
دوره ساسانیان: شهریک، دیهیک، کوئپان، دیوان حراس، نیزهداران
دوره اسلام: محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متوالیالشرطه، صاحبالجسر، امرالجسر(امرالجسرین)، درابون، عامله الشرطه، والى الحرب، عسس، عسشباشی، حاکم، حافظ، صاحبالمدینه، صاحباللیل، طوافاللیل، احداث
دوره افشاریه: داروغه، کدخدا، سرهنگ، خلیفه، نواب، پاسبان
دوره زندیه: داروغه،کلانتر، محتسب، نقیب، میرشب، گزمه
دوره صفوی: دیوان بیگى داروغه، میرشب گزمه، شبگرد، پاکار، کشیکچیان دربندها، محتسبالممالک، کلانتر، ادارهاحداث
دوره قاجاریه: نسقچی، فراشباشی، دهباشی، پنجاهباشی، یوزباشی، میرغضب (ماموراعدام)، گزمه، میرشب شبگرد، داروغه، کلانتر
تاریخچه پلیس اگاهی وکارکرد ان
به دنبال ایجاد و تاسیس نظمیه در سال1253 شمسی با کمک افسر اتریشی و پیش بینی دفتر ثبت مسروقات در این تشکیلات می توان ادعا نمود که اولین سنگ بنای آگاهی در آن زمان گذاشته شد.
زمان ریاست مختارالسلطنه در سال 1288 شمسی با ایجاد گسترش و تغییرات در سازمان نظمیه دایره ای به نام دایره تحقیق تاسیس که رسیدگی به اعمال بزهکاران جنایی ،سارقین و ...در این دایره انجام می شد .
در سال 1292 با آمدن چند نفر از افسران سوئدی یکی از آنان مسئول بررسی در مورد گسترش دایره تحقیق شد که ضمن گسترش این دایره سازمان آن را به 7 شعبه افزایش و نام آن را به تامینات تغییردادند که بعضی ادارات فعلی از جمله اداره کل تشخیص هویت جزئی از آن محسوب می شد .
اولین زنی که در پلیس ایران مشغول به کار شد خانمی بود که در همین دوره توسط افسر سوئدی موسس تامینات به سمت ر یاست حسابداری نظمیه گمارده شد.
اداره تشخیص هویت که شعبه هفتم تامینات محسوب می شد دارای 2 قسمت انگشت نگاری و تن پیمایی بود ، بنابراین اولین مستند قانونی تشکیل تشخیص هویت در زمان سوئدی ها بین سال 92-1291 می باشد .
اداره تامینات که دارای 7 شعبه بود به جرایمی از قبیل قتل , سرقت , جرح , حمل اسلحه , سکه تقلبی , هتک ناموس , منافیات عفت , فریب اطفال , جیب بری , امور قمارخانه ها و مهمانخانه ها , کاروانسراها رسیدگی و تشخیص هویت مجرمان نیز بوسیله انگشت نگاری و تن پیمایی انجام می شد .
سازمان و تشکیلات تامینات تا سال 1311 تغییری نیافت . لیکن بعد از رفتن سوئدیها و تصدی افسران ایرانی بر اداره تامینات شعبه هفتم تامینات (تشخیص هویت) از تشکیلات نظمیه جدا شده و به اداره محبس پیوست این