دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق؛ جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء، از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعی‌ترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفته‌اند که کار نیمه‌تمام و ناتمام انبیاء (ع) و ادیان، به دست این مرد بزرگ، کامل خواهد شد. گفته‌اند که بزرگ‌ترین تکلیف تاریخ، کار بزرگ‌ترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیت‌‌زدایی و الهیت‌زدایی شده‌اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده‌اند، و گرچه نام ایشان را نبرده‌اند، اما همه بشارت ایشان را داده‌اند و حتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانسته‌اند به مسئله آخر‌الزمان، بی‌تفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفته‌اند، در این خصوص، اعلام‌ کرده‌اند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت، منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیاء، همه مذاهب و ادیان و فرق، منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کرد که حتی امروز مکتبی که چند دهه برای نفی پایان تاریخ و نفی غایت از تاریخ، دست و پا زد و مدعی شد که اصلاحیات و تاریخ بشر، مبدأ و منتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی بر آن حاکم نیست، یعنی لیبرالیزم که در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته و ندارد، آخرین نظریه‌پردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن می‌گویند، منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت و تبلیغ نظام لیبرال سرمایه‌داری است.

در روایات از حضرت مهدی (عج) تعبیر به بهار روزگاران شده است و جزء سلام‌هایی که به محضر حضرت می‌شود آورده‌اند: السلام علی ربیع‌الانام و نضره الایام درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.

کسانی که ایشان را دیده‌اند، توصیفاتی از شمایل ظاهری او کرده‌اند و توصیفاتی را نیز پیامبر اکرم (ص) یا ائمه دیگر از این بزرگوار کرده‌اند و در آثار محققان، چنین منعکس شده‌ است: چهر‌ه‌اش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و نافذ، شانه‌اش پهن، دندان‌هایش براق، بینی کشیده و زیبا، پیشانی بلند و تابنده، استخوان‌بندی او صخره‌سان، گونه‌هایش کم‌گوشت و از فرط بیداری شبها، اندکی متمایل به زردی، بر گونه راستش خالی سیاه، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش‌ها ریخته و نزدیک به شانه‌ها، اندامش متناسب و زیبا، قیافه‌اش خوش‌منظر و رخسارش در هاله‌ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند پنهان، هیئتش سرشار از حشمت و شکوه رهبری، نگاهش دگرگون کننده و فریادش همه‌گیر و دریاسان است.

انتظار را گفته‌اند که سنتز تضاد بین واقعیت و حقیقت است. واقعیت یعنی آنچه هست و حقیقت یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفته‌اند که انتظار، سنتزی ناشی از تضاد بین واقعیت و حقیقت است، کوبیدن جاده آنچه هست تا آنچه باید باشد. پس نکته نخست این است که دو زاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجود دارد: نخست، آنچه از آن،‌ تعبیر به اصل مسیانیزم یعنی مسیحی‌گرایی و موعودگرایی کرده‌اند و در اینجا، مسیح به معنی موعود است و مسیانیزم، دعوت به انتظار است. انتظار برای ظهور موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توأم است با وعده پیروزی قاطع حق و عدل در پایان تاریخ و از آن نیز به اصل فتوریزم تعبیر کرده‌اند. فتوریزم، آینده‌گرایی و نگاه به آینده است؛ ایدئولوژی‌ای معطوف به فردا که می‌گوید همه خبرها در آینده است،‌ جهان هنوز تمام نشده، محرومان مأیوس نباشند، مبارزان و مجاهدان راه آزادی و عدالت و آگاهی، از مبارزاتشان پشیمان نشوند. آنها که دوباره، چهاربار، در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خورده‌اند نگویند که همه چیز تمام شد. به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید. شهید دادید، صدمات خوردید، ضایعاتی دادید، در بعضی از جبهه‌ها عقب نشستید، اما سرتان را بالا بگیرید. فتونیزم یعنی چشم‌هایتان را قاطعانه و امیدوارانه به آینده بدوزید و از پس غروب امروز، طلوع فردا را تصور کنید و با تصور آن، مبتهج بشوید. این ایده‌ای برای اغوای افکار عمومی نیست.

همچنین برخلاف آنچه بعضی‌ جناح‌های پراگماتیست گفته‌اند که امام زمان (عج) اگر هم وجود نداشته باشد اعتقاد به او مفید است، باید گفت: نه، امام زمان (عج)، هم حقیقت است و هم اعتقاد به او مفید است. هم حقیقت دارد و هم فایده.

آنها که می‌توانند حقیقت مهدویت را بفهمند و باور کنند و درگیر دگماتیزم تجربه‌گرایی و جزمیات عالم حس هستند و حاضر نشدند از پنجره‌ای که به دست انیباء (ع) به فراسوی عالم ماده و ماورای طبیعت، باز شده به بیرون نگاه کنند، ممکن است پدیده امام زمان‌(عج) را فاقد حقیقت و حداکثر، مفید فایده بدانند. در حالیکه واقعیت امر، این است که قصه امام زمان (عج)، اسطوره‌ نیست و نباید متهم به نگاه اساطیری مذهبی شود. قصه امام زمان (عج)، حقیقت و فایده هر دو توأم با یکدیگرند.

پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است که در غرب، از آن تعبیر به مسیانیزم و فتوریزم کردند و آن را با همین کوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یک موجود ذی‌شعور، هدایت می‌شود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوش‌‌بین و معتقد است که از پس همه ستم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و دروغ‌هایی که به بشرگفته‌اند و می‌گویند، خورشید حقیقت و عدالت،‌ طلوع خواهد کرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد که از طرف تفکر لیبرال و سرمایه‌داری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آکادمی‌ها و دانشگاه‌ها پمپاژ می‌شود و در سطح افکار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا می‌شود و نفی ایده غایت تاریخ است.

وقتی می‌گوییم غرب، مردم مغرب‌زمین، مراد نیستند. مردم مغرب‌زمین، آنها که مذهبی و مسیحی‌اند به موعود، معتقدند و علی‌رغم همه بمباران‌هایی که علیه فطرت آنان اعمال شده‌ - ولو یک قشر اقلیت در غرب، در آمریکا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ کرده‌اند. من به یادم می‌آورم که با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از کلیسایی که بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت کلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن کلیسا یک دختر دانشجوی آمریکایی را دیدم ایستاده، نی می‌زند و اشک می‌‌ریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد که برگشتیم این دختر را دیدم که همچنان ایستاده و نی‌ می‌نوازد. صبح یکشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم که تو را چه می‌شود؟ گفت: نذر کرده که در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یکشنبه، تا زنده است، بر در کلیسا، نی‌ بزند. این جامعه‌ای است که معنویت،‌ انسانیت و عدالت را در آن، شبانه‌روز بمباران می‌کنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمی‌آیند. پس وقتی از غرب، سخن می‌گویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغرب‌زمین، به خصوص محرومین که حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد هژمونی سرمایه‌داری لیبرال و حاکمیت هسته‌های سرمایه‌داری یهود است که امروزه بر آمریکا و از طریق آمریکا بر دنیا حکومت می‌کنند، همان‌ها که در انتخابات اخیر که مملو از تقلب بود برای انتخاب یکی از این دو نفر، که هر دو هم حافظ منافع آن هسته سرمایه‌داری هستند، خرج مغزشویی افکار عمومی کردند و همه این میلیارها دلار از پول همین شرکت‌ها در واقع، سرمایه‌گذاری و ارباب واقعی غرب و دنیای امروز است و سیستم برده‌داری مدرن را همینان رهبری می‌کنند و محافظه‌کارترین هسته قدرت در طول تاریخ بشر، همین هسته تفکر لیبرال است که آمریکا و غرب را رهبری می‌کند. حال چرا محافظه‌کار هستند؟ زیرا وضع موجود در دنیا باید به نفع آنان حفظ بشود. این وضع چگونه حفظ شود؟ ابتدا باید بباورانند که



خرید و دانلود تحقیق؛ جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت


تحقیق درباره؛ جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء، از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعی‌ترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفته‌اند که کار نیمه‌تمام و ناتمام انبیاء (ع) و ادیان، به دست این مرد بزرگ، کامل خواهد شد. گفته‌اند که بزرگ‌ترین تکلیف تاریخ، کار بزرگ‌ترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیت‌‌زدایی و الهیت‌زدایی شده‌اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده‌اند، و گرچه نام ایشان را نبرده‌اند، اما همه بشارت ایشان را داده‌اند و حتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانسته‌اند به مسئله آخر‌الزمان، بی‌تفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفته‌اند، در این خصوص، اعلام‌ کرده‌اند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت، منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیاء، همه مذاهب و ادیان و فرق، منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کرد که حتی امروز مکتبی که چند دهه برای نفی پایان تاریخ و نفی غایت از تاریخ، دست و پا زد و مدعی شد که اصلاحیات و تاریخ بشر، مبدأ و منتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی بر آن حاکم نیست، یعنی لیبرالیزم که در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته و ندارد، آخرین نظریه‌پردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن می‌گویند، منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت و تبلیغ نظام لیبرال سرمایه‌داری است.

در روایات از حضرت مهدی (عج) تعبیر به بهار روزگاران شده است و جزء سلام‌هایی که به محضر حضرت می‌شود آورده‌اند: السلام علی ربیع‌الانام و نضره الایام درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.

کسانی که ایشان را دیده‌اند، توصیفاتی از شمایل ظاهری او کرده‌اند و توصیفاتی را نیز پیامبر اکرم (ص) یا ائمه دیگر از این بزرگوار کرده‌اند و در آثار محققان، چنین منعکس شده‌ است: چهر‌ه‌اش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و نافذ، شانه‌اش پهن، دندان‌هایش براق، بینی کشیده و زیبا، پیشانی بلند و تابنده، استخوان‌بندی او صخره‌سان، گونه‌هایش کم‌گوشت و از فرط بیداری شبها، اندکی متمایل به زردی، بر گونه راستش خالی سیاه، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش‌ها ریخته و نزدیک به شانه‌ها، اندامش متناسب و زیبا، قیافه‌اش خوش‌منظر و رخسارش در هاله‌ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند پنهان، هیئتش سرشار از حشمت و شکوه رهبری، نگاهش دگرگون کننده و فریادش همه‌گیر و دریاسان است.

انتظار را گفته‌اند که سنتز تضاد بین واقعیت و حقیقت است. واقعیت یعنی آنچه هست و حقیقت یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفته‌اند که انتظار، سنتزی ناشی از تضاد بین واقعیت و حقیقت است، کوبیدن جاده آنچه هست تا آنچه باید باشد. پس نکته نخست این است که دو زاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجود دارد: نخست، آنچه از آن،‌ تعبیر به اصل مسیانیزم یعنی مسیحی‌گرایی و موعودگرایی کرده‌اند و در اینجا، مسیح به معنی موعود است و مسیانیزم، دعوت به انتظار است. انتظار برای ظهور موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توأم است با وعده پیروزی قاطع حق و عدل در پایان تاریخ و از آن نیز به اصل فتوریزم تعبیر کرده‌اند. فتوریزم، آینده‌گرایی و نگاه به آینده است؛ ایدئولوژی‌ای معطوف به فردا که می‌گوید همه خبرها در آینده است،‌ جهان هنوز تمام نشده، محرومان مأیوس نباشند، مبارزان و مجاهدان راه آزادی و عدالت و آگاهی، از مبارزاتشان پشیمان نشوند. آنها که دوباره، چهاربار، در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خورده‌اند نگویند که همه چیز تمام شد. به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید. شهید دادید، صدمات خوردید، ضایعاتی دادید، در بعضی از جبهه‌ها عقب نشستید، اما سرتان را بالا بگیرید. فتونیزم یعنی چشم‌هایتان را قاطعانه و امیدوارانه به آینده بدوزید و از پس غروب امروز، طلوع فردا را تصور کنید و با تصور آن، مبتهج بشوید. این ایده‌ای برای اغوای افکار عمومی نیست.

همچنین برخلاف آنچه بعضی‌ جناح‌های پراگماتیست گفته‌اند که امام زمان (عج) اگر هم وجود نداشته باشد اعتقاد به او مفید است، باید گفت: نه، امام زمان (عج)، هم حقیقت است و هم اعتقاد به او مفید است. هم حقیقت دارد و هم فایده.

آنها که می‌توانند حقیقت مهدویت را بفهمند و باور کنند و درگیر دگماتیزم تجربه‌گرایی و جزمیات عالم حس هستند و حاضر نشدند از پنجره‌ای که به دست انیباء (ع) به فراسوی عالم ماده و ماورای طبیعت، باز شده به بیرون نگاه کنند، ممکن است پدیده امام زمان‌(عج) را فاقد حقیقت و حداکثر، مفید فایده بدانند. در حالیکه واقعیت امر، این است که قصه امام زمان (عج)، اسطوره‌ نیست و نباید متهم به نگاه اساطیری مذهبی شود. قصه امام زمان (عج)، حقیقت و فایده هر دو توأم با یکدیگرند.

پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است که در غرب، از آن تعبیر به مسیانیزم و فتوریزم کردند و آن را با همین کوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یک موجود ذی‌شعور، هدایت می‌شود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوش‌‌بین و معتقد است که از پس همه ستم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و دروغ‌هایی که به بشرگفته‌اند و می‌گویند، خورشید حقیقت و عدالت،‌ طلوع خواهد کرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد که از طرف تفکر لیبرال و سرمایه‌داری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آکادمی‌ها و دانشگاه‌ها پمپاژ می‌شود و در سطح افکار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا می‌شود و نفی ایده غایت تاریخ است.

وقتی می‌گوییم غرب، مردم مغرب‌زمین، مراد نیستند. مردم مغرب‌زمین، آنها که مذهبی و مسیحی‌اند به موعود، معتقدند و علی‌رغم همه بمباران‌هایی که علیه فطرت آنان اعمال شده‌ - ولو یک قشر اقلیت در غرب، در آمریکا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ کرده‌اند. من به یادم می‌آورم که با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از کلیسایی که بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت کلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن کلیسا یک دختر دانشجوی آمریکایی را دیدم ایستاده، نی می‌زند و اشک می‌‌ریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد که برگشتیم این دختر را دیدم که همچنان ایستاده و نی‌ می‌نوازد. صبح یکشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم که تو را چه می‌شود؟ گفت: نذر کرده که در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یکشنبه، تا زنده است، بر در کلیسا، نی‌ بزند. این جامعه‌ای است که معنویت،‌ انسانیت و عدالت را در آن، شبانه‌روز بمباران می‌کنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمی‌آیند. پس وقتی از غرب، سخن می‌گویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغرب‌زمین، به خصوص محرومین که حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد هژمونی سرمایه‌داری لیبرال و حاکمیت هسته‌های سرمایه‌داری یهود است که امروزه بر آمریکا و از طریق آمریکا بر دنیا حکومت می‌کنند، همان‌ها که در انتخابات اخیر که مملو از تقلب بود برای انتخاب یکی از این دو نفر، که هر دو هم حافظ منافع آن هسته سرمایه‌داری هستند، خرج مغزشویی افکار عمومی کردند و همه این میلیارها دلار از پول همین شرکت‌ها در واقع، سرمایه‌گذاری و ارباب واقعی غرب و دنیای امروز است و سیستم برده‌داری مدرن را همینان رهبری می‌کنند و محافظه‌کارترین هسته قدرت در طول تاریخ بشر، همین هسته تفکر لیبرال است که آمریکا و غرب را رهبری می‌کند. حال چرا محافظه‌کار هستند؟ زیرا وضع موجود در دنیا باید به نفع آنان حفظ بشود. این وضع چگونه حفظ شود؟ ابتدا باید بباورانند که



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت


دانلود تاریخ و مورخان اسلامى تا پایان دوران عباسى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تاریخ و مورخان اسلامى تا پایان دوران عباسى (1)

در تاریخ بشرى، تمدن‏هایى که تاریخ مکتوب ندارند روایت‏خود را به آیندگان اختصاص داده و تمایل چندانى به حفظ اعمال اجداد خود نشان نمى‏دهند. خلاف آن در مورد تمدن‏هاى سامى و غیر سامى صادق است که از قدیم الایام در سواحل مدیترانه و آسیاى غربى جانشین یکدیگر شده‏اند. همان طور که پیدایش خط، تسهیلاتى را براى ثبت رفتار و مراسم انسان‏ها به وجود آورد، ویرانه‏هاى آثار باستانى نیز یادآور گذشت زمان و توالى انسان‏ها است. قرآن نیز اشاراتى به گذشته بشر دارد و نظر تاریخى خود را در چارچوب یک طرح الهى بیان مى‏کند، هم‏چنین شعر عرب به توصیف اعمال قبایل کوچک پرداخته و به آن‏ها ارج مى‏نهد. با وجود این، اعراب مسلمان در آغاز درک تاریخى خود را نشان نداده‏اند، زیرا آن‏ها فاقد آثار مکتوبى بودند که بتوان آن را [اثرى] تاریخى نامید.

به دلیل یکدست نبودن اطلاعات ما از مناطق و دوران‏هاى مختلف، نمى‏توان فهرست کاملى از متون تاریخ‏نگارى ارائه داد. در آغاز بحث تاکید بر این نکته ضرورى است که در گزینش آثار تاریخى براى بحث‏یا چاپ، همانند آثار ادبى معیار واحدى وجود ندارد. هر چند که ارزش عقلانى یا هنرى یک اثر مى‏تواند در گزینش آن مؤثر باشد و نوشته‏هایى نیز از جهت‏سندى اهمیت‏خاص دارند، اما بدیهى است که تدوین دوباره گذشته مهم‏ترین فایده یک اثر تاریخى است; به عبارتى حتى نوشته‏اى که از ارزش حد متوسط برخوردار است، مى‏تواند مورد توجه باشد. باید به یادداشت که در تدوین مجدد تاریخ، نوشته‏هایى که متضمن شاهد مستقیم‏اند نسبت‏به تالیفات متاخرتر از اولویت‏برخوردارند. (البته این امر که نوشته‏هاى متاخر ممکن است‏حاوى شواهد بنیادى باشند، از این مورد مستثنا است).

«تاریخ‏» بهترین کلمه عربى است که براى ترجمه [ history ] به کار برده شده است. هر چند که از نظر ریشه لغوى ابهاماتى وجود دارد اما آن در مورد روایت‏هاى تاریخى و فرهنگ‏هاى زندگى‏نامه‏اى به کار برده مى‏شود. اما در هر دو مقوله نوشته‏هایى وجود دارد که نمى‏توان آن‏ها را تاریخ نامید. لغات دیگرى مانند «اخبار»، «سیره‏» و «طبقات‏» در مقابل تاریخ قرار دارند که براى نوشته‏هایى مشابه با آثار تاریخى به کار برده مى‏شوند. به نظر نمى‏رسد تا قرن سوم هجرى که تاریخ به صورت علم مدون درآمد، خود کلمه تاریخ در نوشته‏ها استفاده شده باشد. چند نسخه خطى قدیمى نیز با عنوان تاریخ آغاز مى‏شوند که احتمالا این وجه تسمیه را نسخه برداران متاخر به آن‏ها افزوده‏اند.

از آغاز تا زمان طبرى

در حقیقت تعیین زمان پیدایش خاستگاه‏هاى تاریخ نگارى اسمى - عربى آسان نیست، با این حال بدیهى است که منابع تاریخ‏نگارى از دیگر شاخه‏هاى ادبى و فرهنگى دو قرن نخستین اسلامى تفکیک ناپذیرند. اگر چه ممکن است‏برحسب تصادف، حدیث مواد کار تاریخ نویسى را فراهم کند، اما کار برد آن با حدیث‏بسیار متفاوت است. «مغازى‏» و «سیره‏» دیگر مواد تاریخ مى‏باشند. سزگین (2) معتقد است مغازى ادامه و شکل اسلامى شده «ایام العرب‏» مى‏باشد که بیشتر به انتقال خاطره‏اى با شکوه یا حادثه‏اى مهم به نسل‏هاى بعد پرداخته است. اما این انتقال مستلزم آگاهى از انساب خاندانى و قبیله‏اى یا تدوین دوباره آن‏هااست ; انسابى که از زمان ظهور اسلام در میزان پرداخت عطایا و یا دیگر منافع مالى مؤثر بود. هر چند مغازى و سیره به زندگى و زمان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم مربوط بودند، اما به سهولت مى‏توان دید که در عصر بعد گرایشى به ثبت‏حوادث مشابه به وجود آمد که تقریبا داراى پى‏آمدهاى یکسانى بود و سطح درک امت تازه تاسیس را از مشکلاتى که بعدها با آن روبه‏رو شدند، بالا برد. باید یادآور شد رساله‏هاى کوچکى که اخیرا محققان بدان‏ها دست‏یافته‏اند با باز سازى پیشرفت‏بنیادى باورهاى اسلامى ارتباط دارند. (3) درگیرى‏هاى نخستین میان مسلمانان - مانند درگیرى [امام] على‏علیه السلام با معاویه - سیاسى و مذهبى بود و طبعا نخستین نوشته‏ها درباره این درگیرى‏ها، ملاحظات مکرر تاریخى را در برداشت. در حقیقت، تاریخ‏نگارى به‏تدریج‏به‏سوى استقلال بیشتر پیش رفت، اما نمى‏توان انکار کرد که زمانى طولانى با این نوع مسائل درگیر بود.

در آغاز، هنگامى که هنوز خط عربى در مرحله مقدماتى بود، احادیث معتبر به طور شفاهى یا در نهایت‏به وسیله چند یادداشت مختصر انتقال مى‏یافتند. خلافت عبدالملک (حک 65-88ق) دوران اوج رشد تاریخ و حدیث‏بود. براى مدتى حدیث و مغازى تنها ابزار انتقال خبر بودند، به این ترتیب که: اغلب روایات پراکنده و متفرق یا از شاهدان حوادث و یا از واسطه‏هایى که با چنین شاهدانى ارتباط یافته و از آنان کسب اطلاع مى‏کردند، جمع‏آورى مى‏شد. روش محدثان تا مدت‏ها در حوزه‏هایى از تاریخ مورد استفاده قرار مى‏گرفت.

به هر روى مى‏توان تصور کرد که نویسنده حادثه‏اى به دلیل سهولت و یا نظر خاص خود، دنبال منابع متعلق به گروه سیاسى - اجتماعى خویش باشد و از این‏جا برخى اختلافات میان روایات پدید آمد که در محیطهاى متفاوت مدینه، دمشق (مرکز امویان) ، بصره و کوفه (شهرهاى پادگانى عراق) مکتوب شده‏اند. در عراق نیز ، هم گروه‏هاى متعدد قبیله‏اى دور از مرکز قدرت و هم نویسندگانى که خود را به این گروه‏ها منتسب مى‏ساختند، حضور داشتند، بنابراین آنان حوادث را با تفاسیر خود باز مى‏آفریدند و سعى داشتند در شرح حوادث، تفسیر«ازد»، «تمیم‏» یا دیگران نمایان و متمایز باشد. (4) با این همه، نباید در چنین مواردى اغراق کرد، زیرا قبایل در تماس نزدیک با یکدیگر بودند و گاه با هم یکى مى‏شدند; از سوى دیگر نخستین راوى یا حداقل واسطه‏هاى بلافصل او، به سختى مى‏توانستند به روایت مطلبى نیفزایند، یا حتى در مواردى شرح گروه خود را با تفاسیر دیگر گروه‏ها ترکیب نکنند.

رساله‏هایى کوچک و بسیار محدود را که در چنین شرایطى نوشته‏اند مى‏توان به دو دسته که تفاوت چندانى نیز با هم ندارند، تقسیم کرد: دسته‏اى از آن‏ها به حوادث ویژه (اخبار) و گروه دیگر به روایات مربوط به حوادث مى‏پرداختند. به جز موارد استثنایى، هیچ کوششى براى یکى ساختن چنین روایاتى در قالب وقایع شمارى انجام نشده‏است. تدوین دوباره این نوشته‏هاى کوچک قدیمى - که اغلب به دوران امویان و دوران آغازین عباسیان محدود است - چندان ساده نیست، زیرا رساله‏هاى کوچک که استنساخ نشده‏اند در نوشته‏هاى بزرگ‏تر و بهتر تحلیل رفته و فقط آثار مکتوب متاخر رونویسى شده‏اند، بنابراین نوشته‏هاى نخستین فراموش شده و به تدریج از بین رفته‏اند. بسیارى از این نوشته‏ها براساس الگویى واحد و براى استفاده امیر یا کسانى که به تاریخ توجه داشتند، بر روى اوراقى پراکنده تحریر شده‏اند. مشکل مضاعف را مؤلفانى به وجود مى‏آوردند که به رساله مختصر خود عنوانى دقیق نمى‏دادند، یا نسخه بردارانى که رساله‏ها را جرح و تعدیل مى‏کردند و یا همان عنوان را هم به نوشته‏اى کامل و هم به فصلى از کتاب اختصاص مى‏دادند. با این همه، بى‏مبالاتى‏هاى دیگرى نیز در اطلاعات ماخلاهایى ایجاد کرده است. در پایان قرون وسطى در مصر تمایلاتى به استفاده از منابع اصلى پیدا شد که براى مستندسازى پژوهش‏ها مطلوب بود; به ویژه در مورد ابن حجر عسقلانى مؤلف «الاصابه فى تمییز الصحابه‏». این امر نشان داد که هنوز احتمال پیدا شدن آثار کهن وجود دارد. به نظر مى‏رسد در قرون وسطى تاریخ‏نگارى صورى نیز، در مورد روایات به استفاده از منابع گرایش داشت. اطلاعات ما براساس نقل‏هاى مورخان و در راس همه نویسندگان همان قرن است که مطالب خود را از نوشته‏هاى دیگر تدوین مى‏کردند. البته منظور نویسندگانى است که نقل قول‏هاى مستند و از نظر لفظى درست را به کار مى‏بردند، نه نویسندگانى که روایت‏خلاصه شده‏اى را بدون هیچ استنادى نقل مى‏کردند. بنابراین مشکل عمده، موثق بودن نقل قول‏ها و خلاصه‏هاى گزینش شده‏است. البته با مقایسه روایات نقل شده نویسندگان منابع اصلى با یکدیگر و در موارد استثنایى مقایسه آن‏ها با متن اصلى که ممکن است‏به طور اتفاقى باقى مانده باشد، مى‏توان به میزان اعتبار آن‏ها پى‏برد. (5)

ویژگى آثار نخستین این است که از طریق راویان محلى یا راویان دیگر، بروز خارجى پیدا کرده‏اند. هر چند نبایستى آثار تاریخى از دیگر نوشته‏ها جدا شود، اما مورخان استقلال کسب کردند و ایده خاص نویسنده از مطلب اصلى جدا شد. در اسلام و مسیحیت‏با گرایش بسیارى از محققان به اصول متعدد علمى، این وضعیت تقویت‏شد، هر چند نسل‏هاى بعدى پاى‏بند تمام اصول نبودند و زمانى که در حوزه علوم، تقسیم کار به وجود آمده بود، فردى مانند طبرى هم مى‏توانست مؤلف تاریخ باشد و هم مفسر قرآن. با وجود این، علوم نسبت‏به امروز انشعاب کمترى داشت اما شیوه‏هاى کار از اصول متفاوتى برخوردار بود.

در نیمه قرن دوم هجرى، نخستین آثار بزرگ فقهى تکامل یافتند. در کنار نویسندگانى که به‏طور منظم[مطالبى را] به شیوه پرسش و پاسخ نگاشتند، افرادى مانند ابویوسف که شغل ادارى معینى داشتند، در کتاب «الخراج‏» گاه ضمن سخنان خود، روایات مربوط به رفتار خلیفه یا حاکمى به‏ویژه عمربن‏خطاب (حک 13-23ق) را مى‏گنجاندند. بنابراین از همان زمان احادیثى با عنوان حدیث نبوى انتشار یافت. نویسندگان دیگر با روشى نه چندان متفاوت با روش‏هاى فقهى، به کمک احادیث مستند، درباره حادثه یا موضوعى واحد مجموعه‏هاى مختصرى را تالیف کردند. «کتاب الرده‏» تالیف «وثیمه‏» (که لباس تجار ایرانى به تن داشت و احتمالا ایرانى و متولد فسا بود) و «وقعة الصفین‏» نوشته «نصربن مزاحم منقرى‏» نخستین آثار به دست آمده از این نوع مى‏باشند. ممکن است‏به علت ضدیت‏با عباسیان و طرفدارى از امویان، چندین خلیفه اموى مورد توجه مؤلفان قرار گرفته باشند، همانند «ابن عبدالحکم‏» که توجه بیشترى به عمربن عبدالعزیز داشت. چنین تمایلاتى دخالت علایق سیاسى - مذهبى را در نوشتن تاریخ ممکن مى‏سازد. با این حال جاى تعجب نیست که در تقریرات شیعى، آثارى درباره [امام] حسین‏علیه السلام و شهادت غم‏انگیز او (6) و هم‏چنین روایات مختصرى درباره قیام مختار ابوعبید ثقفى تالیف شده باشد. نویسندگانى نیز داستان‏هاى فتنه‏هاى دوران آغازین اسلامى را تدوین کرده‏اند. این احتمال (کاملا حدسى) وجود دارد که این آثار با التهاب ناشى از روى کار آمدن عباسیان ارتباط داشته‏باشند.

متون مربوط به «فتوح‏» تقریبا همان زمان تکمیل شدند. مهم‏ترین فرد در زمینه فتوح، واقدى است که مجموعه‏اى از مغازى را گردآورد و در ادامه آن فتوح را نگاشت. امروزه فتوح واقدى به طور کامل در دست نیست و تنها بخش‏هاى پراکنده کوچکى از آن در دیگر کتاب‏هاى فتوح باقى مانده‏است. تمام شواهد نشان مى‏دهند که روایات او بسیار تخیلى بوده و مستند نمى‏باشند تا تاییدى بر اصل مستند سازى در نظر واقدى باشد. تنها محرک مطالعه تاریخ فتوحات، علاقه‏مندى به حکایات نادر و یا تفاخر طلبى امت و یا گروهى از آن نبود، بلکه هدف، استنباط اصول دقیق علمى و شیوه‏هاى فقهى براى تدوین قانون حکومتى بود. وجود احادیث زیاد در آثار تاریخى و رساله‏هاى فقهى به وضوح این امر را ثابت مى‏کند. «فتوح ابن عبدالحکم‏» به فتح مصر و مغرب و اندلس اختصاص یافته است. (7) رساله مشهور «بلاذرى‏» درباره فتوح، مشابه فتوح ابن عبدالحکم، اما متاخرتر و گسترده‏تر از آن است. بلاذرى در پایان به نهادهایى مى‏پردازد که پس از فتوح گسترش یافته‏اند، از جمله فصل مشهور آن به خاستگاه‏هاى ضرب سکه اسلامى اختصاص دارد که تنها خبر معتبر از این موضوع است و باید از قرنى به قرن دیگر تا زمان حاضر از آن استفاده شده‏باشد.

اندکى پیش از نیمه قرن دوم هجرى چندین نوشته مهم به‏دست آمده‏است; زمانى که سیره (شرح حال پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم) و نخستین مجموعه‏هاى متنوع فقهى تکمیل شدند که رابطه آن‏ها با تاریخ بررسى خواهد شد. «زهرى‏» (8) - محدثى که به تاریخ گرایش داشت - اندکى پیش از سقوط امویان و «عوانه‏» و «ابومخنف‏» تقریبا همزمان با به قدرت رسیدن عباسیان به نوشتن پرداختند. همزمان مؤلفانى حوادث متعدد را در یک روایت ممتد به هم پیوند دادند که در این نوع تالیف، توجه بیشتر به ترتیب زمانى ضرورى بود. با وجود این، آنان چگونگى احیاى منابع تاریخ خود را در سیر تحول تاریخ بشر ذکر نکرده‏اند. آنان شرح حال پیامبرانى را که نامشان در قرآن آمده بود پشت‏سر هم ذکر مى‏کردند که سرانجام به محمدصلى الله علیه وآله وسلم مى‏رسید. با توجه به چند روایت معتبر به نظر مى‏رسد ابن اسحاق نیز به این شیوه کار کرده باشد.

قرآن نقطه آغاز روایت تاریخ پیش از اسلام بود، اما اطلاعات بیشترى درباره آن دوران ارائه نمى‏داد. پس ضرورى بود تا اطلاعات لازم از روایات و نوشته‏هاى غیر مسلمانانى کسب شود که قبلا با وحى در ارتباط بودند. البته نمى‏توان احتمال داد که حتى یک نویسنده مسلمان عرب، تورات و انجیل را به زمان اصلى خوانده باشد یا تاریخ‏هاى عمومى مسیحیان را که در قرون پیش از اسلام تکمیل شده بودند، شناخته باشد. اما تازه مسلمانان بومى مى‏توانستند ترجمه‏هایى - حتى از متون فلسفى و علمى - انجام دهند. در تاریخ عمومى، نویسندگان به دلیل عدم دسترسى مستقیم به کتاب‏هاى مقدس، مجبور بودند به روایات شفاهى تازه مسلمانان هم‏نژاد خود اکتفا کنند و به‏ندرت مى‏توانستند میان آن‏ها و نوشته‏هاى جعلى که همان زمان در شرق منتشر مى‏شد، تفاوت گذارند. بنابراین تمام متون «اسرائیلیات‏» (9) و «قصص الانبیاء» (10) شکل گرفتند.



خرید و دانلود دانلود تاریخ و مورخان اسلامى تا پایان دوران عباسى


تحقیق درباره روشهای تجربی در این پایان نامه ، مواد و وسایل مورد استفاده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روشهای تجربی در این پایان نامه ، مواد و وسایل مورد استفاده

مقدمه

در این فصل ویژگیهای مواد مصرفی ، دستگاهها و روشهای مورد استفاده برای کارآزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است.

3-1 شرح مواد مصرفی

3-1-1 سدیم فلوئورید NaF

برخی مشخصات مهم این نمک در جدول 3-1 جمع آوری شده است]43[.

جدول 3-1. مقادیر ثابت های فیزیکی نمک سدیم فلوئورید

NaF

وزن مولکولی

دانسیته

نقطه ذوب

نقطه جوش

حلالیت

آب سرد

آب گرم

سایر حلالها

99/41

47 558/2

993

1695

18 22/4

.......

در HF محلول بوده و در الکل خیلی کم حل می شود.

سدیم فلوئورید مصرف شده در این آزمایش ساخت شرکت مرک بوده و دارای خصوصیات زیر می باشد.

Suprapur M=41/99gr/mol

Garantieschin

Barium(Ba)

Max.

Kupfer(cu)

Max.

Blei(pb)

Max.

Lithium(Li)

Max.

Calcium(Ca)

Max.

Magnsium(Mg)

Max.

Eisen(Fe)

Max.

Mangan(Mn)

Max.

Kalium(k)

Max.

Nicikel(Ni)

Max.

Kobalt(Co)

Max.

Strontium(Sr)

Max.

Zink(Zn)

Max.

3-1-2- پتاسیم نیترات KNO3

برخی مشخصات مهم این نمک در جدول 3-2 جمع آوری شده است]43[.

جدول 3-2. مقادیر ثابت های فیزیکی نمک پتاسیم نیترات

NaF

وزن مولکولی

دانسیته

نقطه ذوب

نقطه جوش

حلالیت

آب سرد

آب گرم

سایر حلالها

10/101

16 109/2

334

400

30/13

247100

در الکل و اتر نامحلول و در آمونیاک و گلیسیرین محلول است.



خرید و دانلود تحقیق درباره روشهای تجربی در این پایان نامه ، مواد و وسایل مورد استفاده


تحقیق درباره روش تحقیق جغرافیای شهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 255

 

چکیده پایان نامه

یکی از اصول اساسی در شهرسازی نوین و برنامه ریزی شهری و مسائل منطقه ای و ناحیه ای، مطالعه و بررسی دقیق و عوامل سازنده یک شهر یا ناحیه می باشد. و به لحاظ اینکه جغرافیا از جمله علومی است که از مجموعه تخصص های مختلف بهره می گیرد، لذا بایستی در برنامه ریزی شهری روستایی از آن استفاده شود. یکی از معضلات مهم شهری که ریشه در تاریخ شهرنشینی داشته و در ابعاد اجتماعی – اقتصادی در سطح جهان مطرح بوده است و نیز پیامدهای آن مشکلاتی را برای دولتمردان بوجود آورده است، پدیده زاغه نشینی و حاشیه نشینی شهرهاست که متناسب با وضعیت اقتصادی، سطح توسعه یافتگی و شرایط جغرافیایی کشورها از ویژگیها و شدت و ضعف گوناگونی برخوردار می باشد. شهر کرج بعنوان یکی از کلان شهرهای ایران با ابعاد گسترده خود از عدم تعادل برخوردار گردیده است و پیدایش و گسترش حاشیه نشینی در آن یکی از نتایج این عدم توازن بشمار می آید.

پیدایش کلانشهرها و گسترش فضایی شهرها در قرن بیستم دارای دلایل متعددی بوده است که عمده آن صرفه های اقتصادی و الزامات سیاسی بوده است. که سبب سرازیر شدن جمعیت شهرهای کوچک و روستاهای اطراف به شهرهای بزرگ شده است.

جمعیت مهاجر روستایی پس از مهاجرت به شهرهای بزرگ به دلیل نداشتن وضعیت اقتصادی و اشتغال مناسب در حاشیه شهرها قرار گرفته و بافت جدایی را در اطراف شهرها تشکیل می دهند. بطور کلی عمده مهاجرت از سال 1365 –1260 بوده که در 3 دوره طبقه بندی می شود. بیشترین مهاجرین شهر کرج را روستائیان و مهاجرین از شهرهای دوردست (لرستان – آذربایجان – کردستان و … ) تشکیل می دهند، و محل اصلی سکونت مهاجرین در قسمت شمال و کمربندی شرقی کرج می باشد و حاشیه فقر را تشکل داده اند. بطور کلی زمینه اصلی پیدایش حاشیه نشینی در ایران وابسته به عوامل خارجی حدی می باشد که عمده آن نفت و برنامه های هفت ساله، اصلاحات ارضی، می باشد. که در میان شهر کرج نیز از وقایع تاریخی مذکور مصون نمانده و اقتصادش به عنوان جزئی از سیستم سرمایه داری از عدم تعادل برخوردار بوده و ضربات سنگینی را بر پیکر خویش تحمل کرده است. عمده مناطق حاشیه نشین شهر کرج در حاشیه و کمربندی شرقی که جزء منطقه یک می باشد، قرار گرفته. که دارای مشکلات بسیار از نظر اقتصادی- اجتماعی- بهداشتی و فرهنگی می باشد . در این میان نقش دولت در سیاستهای مهاجرتی بسیار تعیین کننده است. دولت می تواند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و زمانی و مکانی و با در نظرگرفتن رشد جمعیت هر منطقه و امکانات آن، حجم جمعیت مازاد را تعیین کند و در جهت سیاستهای توسعه، آنان را در مسیرهایی از پیش تعیین شده هدایت نماید تا از تضعیف روستایی و تخلیه نیروی کار از روستا و تجمع جمعیت در شهرها و رشد سرطانی آنها از سوی دیگر جلوگیری کند.

فصل اول

طرح تحقیق

مقدمه :

حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی – اجتماعی مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرتهای روستایی لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار گردیده است.این مشکل شهری صرفاً مساله ای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطح ملی و منطقه ای ناشی می شود رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمانهای دولتی وغیر دولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسکن و سرپناه اقشار کم درآمد در فضای رسمی و برنامه ریزی شده شهر، حاشیه نشینی واسکان غیررسمی را گونه ای بی سابقه گسترش داده است. آمارهای ارائه شده از جانب سازمانهای بین المللی نشان می دهد حدود یک – ششم از جمعیت جهان در مناطق زاغه ای وحاشیه ای زندگی می کنند و فاقد تسهیلات کافی شهری هستند. قشر فقیر شهری،در چرخه ای از فقر، کمبود امکانات بهداشتی ، شرایط نامطلوب زندگی و بی سوادی گرفتار شده اند که در این چرخه دلایل این نابسامانی ها کاملاً مشخص نیست. بهبود بخشیدن به شرایط فیزیکی و کالبدی این مناطق مانند بهسازی شرایط زیست محیطی و بهداشتی، به تنهایی نمی تواند این چرخه باطل را از بین ببرد؛ بنابراین توجه به توسعه اقتصادی واجتماعی این مناطق درسطح کلان بسیار ضروری به



خرید و دانلود تحقیق درباره روش تحقیق   جغرافیای شهری