لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
پاتوفیزیولوژی
از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص میباشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری، فوندوس (fudus) یا طاق معده، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا بابالمعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر میباشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش مییابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک میکند.
هنگامی که غذا بلعیده میشود، از راه مری داخل معده میشود و برای مدتی در آنجا باقی میماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کنندههای معده از جمله حرکات معده و اسید و آنزیمها قرار میگیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارددوازدهه میشود.
دیواره معده
مشخصات بافت شناسی لایههای چهارگانه دیواره معده به شرح زیر میباشد.
طبقه مخاطی
سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر، چالههای معدی را بوجود میآورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چالهها تخلیه و سپس به سطح معده میرسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح میکند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت میکند.
آستر مخاط
بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر، سلولهای لنفاوی و رشتههای عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لولهای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی، عمقیترین لایه مخاط میباشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شدهاند.
طبقه زیر مخاط
در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی میشود.
طبقه عضلانی
در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود میآورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.
غدد معدی
غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چالهها میریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده میشود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده مینامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سهگانه غدد معدی یافت میشوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام میدهند.
انواع سلولهای موجود در غدههای معده
سلولهای موکوس گردن
سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شدهاند و با رنگآمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی میباشد، متفاوت است.
سلولهای متمایز نشده
این سلولها به عنوان سلولهای ریشهای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی، جداری، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین میکنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک میکند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدیدمیگردند.
سلولهای اصلی
این سلولها در تنه و قاعده غدد یافت میشوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم بازوفیل بوده و دارای شبکه آندوپلاسمی خشن هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها، آنزیمهای پپسین (برای تجزیه پروتئینها) لیپاز ( برای تجزیه چربیها و (رنین (برای انعقاد شیر) را سنتز و ترشح میکنند.
سلولهای کناری یا مرز نشین
سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت میشوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند. میزان ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک میگردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح میکنند که باعث جذب ویتامین B12 میشود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمیگیرد و یک نوع کم خونی بوجود میآید.
سلولهای انترو اندوکرین
ترشحات این سلولها از سطح قاعدهای به رگهای خونی منتقل میشود. این سلولها در فوندوس معده، سروتونین را برای تحریک عضلات جدار معده و روده و در پیلور، گاسترین را برای تحریک ترشح سلولهای کناری ترشح میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
پاتوفیزیولوژی
از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص میباشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری، فوندوس (fudus) یا طاق معده، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا بابالمعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر میباشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش مییابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک میکند.
هنگامی که غذا بلعیده میشود، از راه مری داخل معده میشود و برای مدتی در آنجا باقی میماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کنندههای معده از جمله حرکات معده و اسید و آنزیمها قرار میگیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارددوازدهه میشود.
دیواره معده
مشخصات بافت شناسی لایههای چهارگانه دیواره معده به شرح زیر میباشد.
طبقه مخاطی
سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر، چالههای معدی را بوجود میآورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چالهها تخلیه و سپس به سطح معده میرسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح میکند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت میکند.
آستر مخاط
بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر، سلولهای لنفاوی و رشتههای عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لولهای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی، عمقیترین لایه مخاط میباشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شدهاند.
طبقه زیر مخاط
در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی میشود.
طبقه عضلانی
در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود میآورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.
غدد معدی
غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چالهها میریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده میشود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده مینامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سهگانه غدد معدی یافت میشوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام میدهند.
انواع سلولهای موجود در غدههای معده
سلولهای موکوس گردن
سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شدهاند و با رنگآمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی میباشد، متفاوت است.
سلولهای متمایز نشده
این سلولها به عنوان سلولهای ریشهای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی، جداری، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین میکنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک میکند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدیدمیگردند.
سلولهای اصلی
این سلولها در تنه و قاعده غدد یافت میشوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم بازوفیل بوده و دارای شبکه آندوپلاسمی خشن هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها، آنزیمهای پپسین (برای تجزیه پروتئینها) لیپاز ( برای تجزیه چربیها و (رنین (برای انعقاد شیر) را سنتز و ترشح میکنند.
سلولهای کناری یا مرز نشین
سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت میشوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند. میزان ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک میگردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح میکنند که باعث جذب ویتامین B12 میشود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمیگیرد و یک نوع کم خونی بوجود میآید.
سلولهای انترو اندوکرین
ترشحات این سلولها از سطح قاعدهای به رگهای خونی منتقل میشود. این سلولها در فوندوس معده، سروتونین را برای تحریک عضلات جدار معده و روده و در پیلور، گاسترین را برای تحریک ترشح سلولهای کناری ترشح میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
پاتوفیزیولوژی
از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص میباشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری، فوندوس (fudus) یا طاق معده، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا بابالمعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر میباشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش مییابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک میکند.
هنگامی که غذا بلعیده میشود، از راه مری داخل معده میشود و برای مدتی در آنجا باقی میماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کنندههای معده از جمله حرکات معده و اسید و آنزیمها قرار میگیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارددوازدهه میشود.
دیواره معده
مشخصات بافت شناسی لایههای چهارگانه دیواره معده به شرح زیر میباشد.
طبقه مخاطی
سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر، چالههای معدی را بوجود میآورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چالهها تخلیه و سپس به سطح معده میرسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح میکند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت میکند.
آستر مخاط
بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر، سلولهای لنفاوی و رشتههای عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لولهای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی، عمقیترین لایه مخاط میباشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شدهاند.
طبقه زیر مخاط
در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی میشود.
طبقه عضلانی
در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود میآورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.
غدد معدی
غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چالهها میریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده میشود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده مینامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سهگانه غدد معدی یافت میشوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام میدهند.
انواع سلولهای موجود در غدههای معده
سلولهای موکوس گردن
سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شدهاند و با رنگآمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی میباشد، متفاوت است.
سلولهای متمایز نشده
این سلولها به عنوان سلولهای ریشهای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی، جداری، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین میکنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک میکند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدیدمیگردند.
سلولهای اصلی
این سلولها در تنه و قاعده غدد یافت میشوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم بازوفیل بوده و دارای شبکه آندوپلاسمی خشن هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها، آنزیمهای پپسین (برای تجزیه پروتئینها) لیپاز ( برای تجزیه چربیها و (رنین (برای انعقاد شیر) را سنتز و ترشح میکنند.
سلولهای کناری یا مرز نشین
سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت میشوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند. میزان ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک میگردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح میکنند که باعث جذب ویتامین B12 میشود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمیگیرد و یک نوع کم خونی بوجود میآید.
سلولهای انترو اندوکرین
ترشحات این سلولها از سطح قاعدهای به رگهای خونی منتقل میشود. این سلولها در فوندوس معده، سروتونین را برای تحریک عضلات جدار معده و روده و در پیلور، گاسترین را برای تحریک ترشح سلولهای کناری ترشح میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
پاتوبیولوژی و پاتوفیزیولوژی روتاویروس
1-1 لزیون های پاتولوژیک ایجاد شده توسط عفونت روتاویروسی
به طور کلی روتاویروس تمایل بافتی (tissue tropism) بسیار محدودی دارد و در بیشتر موارد فقط بافت اپیتلیوم پرز (villus) روده کوچک را عفونی میکند. به علاوه به نظر می رسد که عفونت روتاویروسی به طور کلی گونه های جوان محدود شود تغییرات هیستو پاتولوژیک روده کوچک لزیون های پاتولوژیک توسط عفونت های روتاویروسی القا می شود.
در اغلب موارد مطالعات بر روی حیوانات عفونی شده به صورت آزمایشی و طبیعی صورت گرفته و بر روی لزیون های روده ای ایجاد شده بر اثر روتاویروس در انسان محدود می شود.
اما به طور کلی تغییرات ایجاد شده در انسان با شبیه به گونه های حیوانی است که همه شامل از دست دادن میکروویلی ها (microvilli) و متورم شدن (swelling) ER می باشد. بیشتر نمونه های انسانی از قسمت ابتدایی (proximal) روده کوچک بدست می آید.
2-1 تغییرات ایجاد شده در روده به دنبال عفونت روتاویروسی
به طور کلی در ابتدا رشد ویلی ها متوقف شده و به صورت کوتاه درمی آیند به علاوه انترولیت های (Entrocytes) در نوک بافت اپیتلیوم پرز (پیلوس) به صورت نامنظم شده و واکوئول دار می شوند و برخی از این سلولها جدا می شوند.
لایه بافت همبندی غشاء مخاطی (Lamina propria) در سلولهای شبه رتیکولوم (reticulum-Like cells) افزایش پیدا می کند.
تغییرات در ظرف 24 ساعت از عفونت در زمانیکه سلول آغاز می شود ایجاد شده و اینگونه به نظر می رسد که عفونت از قسمت ابتدایی (proximal) روده کوچک شروع شده و به سرعت به قسمت انتهایی (distal) پیشرفت می کند.
در سال 1981 Carpio گزارش کرد که عفونت تغییرات مشخص تری را در قسمت Jejunum نسبت به ileum القا می کند. این تغییرات شامل آتروفی ویلوس (villus atrophy) و کاهش نسبت ویلوس به کریپت (reduced villus/ crypt ratios) و پهن شدن مرکزی سلولهای اپیتلیال (focal flattening of epithelial cells) می باشد. سویه های ایجاد کننده بیماری با شدت کم تغییرات هیستولوژیک کمی را نشان می دهد. به علاوه در بررسی های انجام شده در سال 1984 توسط Torres Media نشان داده شده که عفونت منجر به از دست دادن Mcell میکروویلی می شود. در صورتیکه رپیلیکاز درون این سلولها انجام نمی شود. محل همانند سازی ویروس با استفاده از میکروسکوپ الکترونی ایمونوفلورسانس و آزمایشات کشت سلول در نوک اپیتلیوم ویروس شناسایی شد که درست با محل ایجاد تغییرات غیرطبیعی (abnormality) هیستولوژیک منطبق می باشد. در یک مطالعه انجام شده در سال 1979 توسط Mebus که با روشهای تشخیصی کشت بافت انجام شد ویروس عفونی در یک تیتر پایین از ندول های لنف در قسمت مرانتریک (mesentric lymph nodes) و شش (lung) جدا شد.
2- پاتوفیزیولوژی عفونت روتاویروسی
1-2 مکانیسم اسهال
طی بررسی های انجام شده در سال 1977 توسط Davidson و همکارانش مشخص شد که جریان های یونی شبکه ای (net ion fluxe) در نمونه های آزمایشی تغییر نمی یابد اما جذب سدیم به واسطه گلوکز (glucose mediated sodium absorption) کم می باشد. به علاوه اپیتلیوم عفونی شده با روتاویروس ترشح Cl- تغییر در پاسخ به تئوفیلین (theophylline) ندارد و سطوح AMP حلقوی (cyclic AMP levels) تغییر نمی کند. فعالیت تیمیدین کنیاز (thymidine kinase) افزایش یافته در حایکه فعالیت سوکراز لاکتاز و آلکالین فسفاتاز کاهش می یابد.
جذب Na+ آب 3 ارتومتیل گلوکز (3-O-Methylglucose) در بیماری کاهش می یابد. و طی بررسی های انجام شده در سال 1981
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
انفارکتوس میوکارد (MI) پاتوفیزیولوژی
انفارکتوس میوکارد فرایندی است که در آن ناحیهای از سلولهای میوکارد بطور دایمی تخریب میشود. MI معمولا نه همیشه در اثر کاهش جریان خون شریان کرونر متعاقب آترواسکلروز و انسداد کامل شریان توسط آمبولی یا ترومبوز نیز ایجاد میگردد.
بدلیل وجود شباهت در فرایند آنژین ناپایدار و MI حاد و نکات متفاوت در راستای تداوم واژه سندرم حاد کرونر (ACS) ممکن است برای این تشخیصها به کار رود. دیگر علل ایجاد کننده MI شامل اسپاسم عروق (یک انقباض یا تنگی ناگهانی (شریان کرونر) کاهش تأمین اکسیژن (به دنبال فقدان حاد خون، کم خونی، یا کاهش فشار خون) و افزایش تقاضای اکسیژن (متعاقب سرعت بالای ضربان قلب، تیروتوکسیکوز، خوردن کوکائین) میباشند از طرف دیگر عدم تعادل عمیق بین تقاضای میوکارد به اکسیژن و تأمین اکسیژن وجود دارد. اصطلاحات انسداد کرونر، حمله قلبی و MI بطور مترادف بکار میروند اما واژه MI بیشتر متداول است. ناحیه انفارکته بتدریج در گسترش است به طور اولیه سلولها از اکسیژن محروم میشوند ایسکمی متعاقب آن رخ داده و سپس در صورت فقدان اکسیژن منطقه دچار انفارکتوس یا مرگ سلول میگردد.
منبع : اینترنت
علل و شیوع و عوامل خطر
بیشتر حملات قلبی توسط یک لخته که یکی از رگهای کرونر را مسدود میکند (رگهای خونی که خون و اکسیژن را به عضله قلب میرسانند) ایجاد میشوند. لخته معمولا در یک رگ کرونر که قبلا بعلت تغییرات آترواسکلروز باریک شده، تشکیل میوشد. پلاک آترواسکلروزی داخل دیواره رگ گاهی ترک برمیدارد و این امر تشکیل لخته را که ترومبوز نیز نامیده میشود، شروع میکند.
لخته درون رگ کرونری، جریان خون و اکسیژنرسانی به عضله قلبی را مختل میکند که سبب مرگ سلولهای قلبی در آن ناحیه میشود. ماهیچه قلبی آسیب دیده، توانایی خود برای انقباض را از دست میدهد، و عضله قلبی باقی مانده برای جبران منطقه آسیب دیده وارد عمل خواهد شد. گاهی استرس شدید، ناگهانی میتواند یک حمله قلبی را شروع کند. تخمین دقیق شیوع حملات قلبی دشوار است زیرا حدود 000/200 تا 000/300 بیمار هر ساله در امریکا قبل از رسیدن به خدمات پزشکی میمیرند. تخمین زده میشود که تقریبا 1 میلیون بیمار هر ساله با حمله قلبی به بیمارستان مراجعه میکنند.
عوامل خطر برای بیماری عروق کرونر و حمله قلبی شامل:
سیگار فشار خون بالا چربی زیاد رژیم غذایی
کنترل نامناسب کلسترول خون، بویژه LDL (کلسترول بر) بالا و HDL (کلسترول خوب) پایین
بیماری قند قون جنس مذکر سن وراثت
بسیاری از فاکتورهای خطر نامبرده به اضافه وزن مربوط است.
عوامل خطر جدیدتری برای بیماری عروق کرونر در چند سال گذشته مشخص شدهاند. این عوامل شامل هموسیتئین بالا، CRP (C-reactive protein) و سطح فیبرینوژن است. هموسیستئین یک اسید آمینه است. CRP با واکنشهای التهابی مرتبط است و فیبرینوژن یک جزء سیستم انعقادی خون است. هموسیستئین بالا با مشتقات اسیدفولیک قابل درمان است. تحقیقات همچنان در مورد ارزش عملی این فاکتورهای جدید ادامه دارد. حملات قلبی مسئول 1 از هر 5 مرگ میباشد این بیماری یک علت عمده مرگ ناگهانی در بالغین است.
منبع: اینترنت سایت ویکپدیا
علائم بالینی انفارکتوس میوکارد
علائم اصلی انفارکتوس میوکارد عبارتند از:
1- قلبی عروقی: درد قفسهی سینه که یک درد فشارنده، سنگین و له کننده است که به طور ناگهانی بروز میکند. محل دقیق و اختصاصی این درد در ناحیه پشت استرنوم بوده، به ناحیه اپی گاستر، فک تحتانی، بازوی چپ و پشت انتشار مییابد. این درد ممکن است در بسیاری از افراد بخصوص در افراد مسن و بیماران دیابتی ناچیز یا حتی وجود نداشته باشد (به نام حمله قلبی خاموش)
(ص 126 از کتاب Icu.ccu دیالیز، حسین شیری، ملاحت نیکروان مفرد. انتشارات نور دانش، چاپ دوم.
این درد بیش از 30 دقیقه طول میکشد و ممکن است اصلا ساکت نشود. حالت پیشرونده دارد، یعنی اول کم است و به تدریج افزایش مییابد بنابراین یکنواخت نیست گاهی فقط انتشار درد رخ میدهد. مثلا بازوی چپ دچار درد میشود و در ناحیه پشت استرنوم دردی وجود ندارد (کتاب ICU.CCU دیالیز) (حسین شیری، ملاحت نیکروان مفرد، انتشارات نور دانش، چاپ دوم)
درد ممکن است شدید و زیاد و یا خفیف و نامشخص باشد و به صورت زیر احساس میشود: حالت فشاری یا چیز سنگین. نوار محکم دور سینه. یک فیل روی سینه شما نشسته است. منبع: اینترنت
2- تپش قلب، 3- صداهای قلبی ممکن است شامل ، و وقوع مورد جدید باشد 4- افزایش اشباع ورید گردن ممکن است در صورتی که MI باعث نارسایی قلب شود مشاهده گردد 5- افزایش فشار خون ممکن است به دلیل تحریک سمپاتیک یا کاهش فشار خون ناشی از کم شدن قدرت انقباضپذیری، شوک، کاردیوژنیک یا داروها ایجاد شود. 6- اختلالات نبض ممکن است نشان دهنده فیبریلاسیون دهلیزی باشد. 7- بعلاوه تغییرات قطعه ST و موج T، ECG ممکن است تاکیکاردی، برادیکاری و دیس رتیمی را نشان دهد.
(ص 144 برونر و سولارت ویرایش صدیقه سالمی، ویرایش یازدهم (2008). نشر سالمی، چاپ دوم 1387)
2- تنفس: 1- تنگی نفس همراه با درد ایجاد میشود و علت آن اختلال در جریان خون و افزایش فشار خون مویرگهای ریوی و احتقان ریوی است.
(ص 126 کتاب ICU.CCU. دیالیز مؤلفین: حسین شیری- ملاحت نیکرن مفرد. انتشارات نور دانش چاپ دوم 1386)
2- تنفس کوتاه 3- افزایش سرعت تنفس 4- ادم ریوی نیز ممکن است وجود داشته باشد. (ص 144 برونر و سودارث . ویرایش صدیقه سالمی. ویرایش نشر سالمی. چاپ دوم 1387)
3- ادراری تناسلی: کاهش برون ده ادراری ممکن است نشان دهنده شوک کاردیوژنیک باشد. (ص 144. برونر سودارث، ویرایش صدیقه سالمی. ویرایش نشر سالمی، چاپ دوم 1387.
4- پوست: تعریق همراه با درد اولیه است. 2- پوست سرد و مرطوب بوده 3- عرق سرد بر پیشانی مینشیند که میتواند به دلیل تحریک سمپاتیک باشد. (ص 126: کتاب Icu.ccu دیالیز. حسین شیری، ملاحت نیکروان مفرد، انتشارات نور دانش چاپ دوم 1386 4-