لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
MCL- Poly (3HA)
پلی هیدروکسی آلکانوئات های با طول متوسط (Medium chain leught pcgy (3hA) گروه بزرگی از پلی استرهای طبیعی هستند که توسط باکتری ها تولید می شوند و تنوع ساختاری بالقوه و بالفعل بالای این پلیمرها باعث افزایش توجه نسبت به تولید اقتصادی آن ها شده است . کنترل مونورهای تشکیل دهنده و استراتژی های مختلف تخمیر که امکان طراحی و ساخت پلیمرهای با ساختار ویژه را فراهم می سازد . علاوه بر آن پلی (3HA) های فعال شده برای تغییرات شیمیایی بیشتر نیز تولید شده اند .
تولید MCLPHA در طبیعت به اعضای از جنس Pseudemenas که متعلق به همولوژی rRNA نوع I هستند محدود می شود . درمیان این جنس گونه های P .flueresceus , .aeruginesa P ، P.oleovorans ،P.lemonnieri ، P . testeroni ، P . puteda ، قرار دارند .
MCL –poly3HA تنها یک نوع پلیمر نیست بلکه خانواده های بزرگی از انواع پلی استرها است که ترکیب و ویژگی های آن با توجه به ترکیب مونورهای در دسترس متفاوت است تاکنون بیش از 100 نوع MCL –poly3HA شناسایی شده اند که دارای مونورهای بین 6 تا 16 کربن و زنجیره های متنوع اشباع ، غیر اشباع ، بدون شاخه ، دارای شاخهی آلیفاتیک ، یا آروماتیک هستند . علاوه بر این ها مونومرهای با انواع گروههای جانبی فعال نظیر اتم های هالوژن ، هیدروکسی ، اپوکسی ، سیانو ، کربوکسیل ، فنوکسیل ، سیانوفنوکسی ، نیتروفنوکسی و همچنین کربوکسیل استری شده قابل پلیمریزه شدن به MCL –poly3HA هستند . تمامی پیوندها به علت خاصیت فضا ویژگی آنزیم های پلیمر از به صورت R می باشند . وزن مولکولی پلیمرها بسته به نوع میکروارگانیسم ، نوع پلیمر و شرایط رشد بین 105 ×2 تا 106 ×3 است .
نقش زیستی
MCL –poly3HA ها به عنوان منابع ذخیرهی کربن ، انرژی در باکتری ها عمل می کنند و هنگامی که کربن مازاد بر نیاز در محیط موجود است تولید می شوند . از آنجا که این ترکیبات به صورت پلیمر ذخیره می شوند بنابراین تغییر محسوسی در فشار اسمزی سلول نمی دهند . هنگامی که منبع کربن خارج سلولی کاهش یابد این پلیمرها توسط آنزیم های دپلیمراز درون سلولی تجزیه شده و مورد استفاده قرار می گیرند . تبدیل منابع غذایی اضافه به مواد ذخیره ای دارای ارزش بقا است چون دسترسی میکروارگانیسم های رقیب را به آنها کاهش می دهد .
کارکرد احتمالی دیگری که MCL –poly3HA میتواند داشته باشد در سم زدایی است . ترکیباتی مثل آلکان ها ، آلکانول ها و اسیدهای چرب در غلظت های پایین برای میکروارگانیسم ها سمی محسوب می شوند و حذف سریع آنها از طریق تبدیلشان MCL –poly3HAزیستایی میکروارگانیسم ها را افزایش می دهد .
MCL در مقابل SCL
در طبیعت انواع مختلف poly3HA دیده می شود و هر ناظری کارکردهای متنوع را برای آنها انتظار دارد . هنگامی که منبع غذایی باکتری ترکیبات آلیفاتیک باشند MCL –poly3HA ها فرم مناسبی برای ذخیره سازی هستند . در مقابل SCL – Pcly (3HA) ها در حضور کربوهیدرات بهتر و بهینه تر به نظر می رسند . اگر فرض کنیم که مونورهای poly3HA پس از دپلیمریزه شدن توسط ATP فعال می شوند . دراین صورت به عنوان مثال تبدیل کانوئیک اسید به MCL –poly3HA و سپس تبدیل آن به استیل کوآ نسبت به تبدیل مستقیم آن به استیل کوآ تنها مصرف یک ATP اضافی را می طلبد . در صورتی که اگر پلیمر SCL –poly3HA {poly3HA} باشد 5/2 مولکول ATP باید مصرف شود ( شکل - ) . درکنار صرفه جویی در انرژی توانایی MCL –poly3HA در حفظ قدرت احیا (Reducing power) ی مولکول نیز بیشتر است . تبدیل کانوئیک اسید به 3- هیدروکسی کانوئیک اسید تنها منجر به تولید یک FADH می شود و باقی قدرت احیا در مولکول محفوظ می ماند . در مقابل تبدیل آن به 3- هیدورکسی – بوتیریک اسید معادل NADH 5/1 و FADH 4 تولید می کند و قدرت احیای کمتری را در مولکول باقی می گذارد .
در مقابل SCL –poly3HA ها در صورت استفاده از کربوهیدرات ها منابع ذخیره ی بهتری هستند . این امر بدین خاطر است که تولید MCL –poly3HA از طریق سنتز اسید چرب نیازمند مصرف ATP و قدرت احیای بیشتری است با تجزیه ی آن توسط مسیر بتا – اکسید اسیون .
بنابراین به طور خلاصه در صورت استفاده از سوبستراهای آلیفاتیک MCL –poly3HA یک ترکیب ذخیره ای مناسب و در صورت استفاده از سوبسترا های کربوهیدراتی SCL –poly3HA یک ترکیب ذخیره ای مناسب است .
بیوسنتز و متابولیسم :
همانطور که پیشتر اشاره شد ، نوع مونومرهای تشکیل دهنده ی MCL –poly3HA بستگی به نوع منبع کربن حاضر در محیط دارد . مثلا در P.olecvorans بسته به نوع –n آلکانی که به باکتری داده شود نوع پلیمر محصول متفاوت است . در طی این آزمایشها دیده شده که این آلکان طی از دست دادن گروههای دو کربنه تجزینه شده اند . بنابراین احتمال اینکه مسیر بتا – اکسید اسیون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ترجمه سمینار bioceramic
Hydroxyapatite /
in vitro bioactivity and biocompatbility
چکیده:
مواد بدست آمده بوسیله عملیات حرارتی و مخلوط کردن HA( هیدروکسی آپاتیت) و شیشه های پایه سیلیکاتی از نوع در این تحقیق بوده است.
تاثیر مقدار شیشه روی تخلخل ،ریز ساختار و روی جزء اصلی سازنده ماده نهایی بررسی شده است.
تاثیر این فاکتورها روی رفتار زیستی در محیط invitro) مواد بدست آمده هم تحقیق شده است.
یک آزمایش زیست سازگاری در invitro با سلول های شبیه سلول های استخوان ساز انجام شده است.
افزایش شیشه به HA تغییراتی را در واکنش های حالت جامد ایجاد میکند که محصول از HA به فاز تغییر شکل می یابد وساختمان سیلیکون شامل فازهای (pseudowollastonite silicocarnotite) میباشد.
در این مخلوط افزایش میزان خلل و فرج و روزنه های ریز وریز ساختار ناهمگن با ماده اولیه مقایسه شده است. مقدار شیشه های sol-gel افزایش یافت و اثرات قبلی بزرگتر بودند.
این مواد وقتی در مایعات بدن خیس می خورند روی سطح آنها ساختار آپانیت لایه ای ایجادمیشود که این عمل در نمونه ای که مقدار شیشه بیشتری دارد با سرعت بیشتر انجام میشود.
ساختمان این لایه جدید در مناطقی که اولویت دارند در هردو نمونه آغاز میشود و به واکنش های متفاوت فازهای کریستالی تغییر شکل یافته بستگی دارد.
یک اثر متقابل بین HA و شیشه مشاهده شده است که نشان می دهد که در مخلوط رفتار زیستی سریع تر از حالتی است که به تنهایی HA و یا شیشه داشته باشیم.
مواد بدست آمده باعث میشوند که سلول های شبیه سلول های استخوان ساز چسبندگی خوب وتوسعه وتکثیر زیاد داشته باشد وهیچ اثر سمی در این رابطه مشاهده نشده است.
مقدمه:
مواد کلسیم فسفاتی و هیدروکسی آپاتیت به خاطر تشابه شان از نظر ترکیب شیمیایی با بافت استخوانی و زیست سازگاری آنها و ایجاد نکردن تورم و واکنش التهاب زا واستعدادشان در تولید سلول های استخوانی به طور ویژه ای برای قرار گرفتن به صورت کاشتی در استخوان ایده آل به نظر می رسند.
هیدروکسی آپاتیت اجازه ایجاد یک واکنش بیولوژیکی ویژه را د رفصل مشترک بافت وکاشتنی می دهد که باعث هدایت تغییر و دگرگونی پیوند بین استخوان وموادزیستی میشود.
مواد دیگر مانند شیشه های پایه سیلیکاتی رفتار زیستی بهتری را نسبت به کلسیم فسفات ها نشان می دهد. به عنوان مثال واکنش های زیستی در شیشه های پایه سیلیکاتی در چند دقیقه رخ می دهد در حالیکه همین واکنش ها در HA چندین روز طول می کشد.
یک مشخصه خیلی مهم از شیشه های پایه سیلیکاتی این است که که یک کنترل ژنتیکی روی واکنش سلول های استخوان ساز از خود نشان می دهند.
سرعت رفتارهای زیستی شیشه های پایه سیلیکاتی وابسته به نقش Sio2 یا سیلیکون در واکنش های سطح آنها و از این رو روی رفتار in viro , in vitro آنها است.
واکنش های سطحی که در شیشه های زیستی رخ می دهد اجازه می دهد که کریستالیزشین های بعدی از کریستال های آپاتیت چسبندگی سلولی و دگرگونی کلاژن ایجاد میشود.
سیلیلکون نقش ضروری در توسعه اسکلت دارد.نخستین نشانه از نقش فیزیولوژیکی توسط carlisle گزارش شده است که نشان می دهد که سیلیکون در مراحل اول استخوان سازی درگیر بوده است.
Milne , schwarz مطالعات مشابهی انجام دادند که کمبود سیلیکون در موش ها باعث تغییر شکل جمجمه آنها میشود.
بعضی از کلسیم فسفات ها مانند بر خلاف HA معمولا جز مواد قابل جذب طبقه بندی میشوند. و آنها طوری طراحی شده اند که بعد از مدتی به تدریج محو میشوند. و به وسیله بافت میزبان جایگزین میشوند.
چندین تن از مولفین نشان داده اند که ترکیب شکل گرفته بوسیله زینترینگ از HA با مقدار کمی از شیشه که به آن اضافه شده (که یا فسفات و یا پایه سیلیکاهست) باعث میشود که محصول نهایی تغییر شکل بدهد و از HA به تبدیل میشود که این فرایند به ترکیب شیشه وعملیات حرارتی بستگی دارد. به علاوه ترکیبات پایه فسفاتی ممکن است پیشرفت زیادی از خواص مکانیکی ورفتار زیستی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
ترجمه سمینار bioceramic
Hydroxyapatite /
in vitro bioactivity and biocompatbility
چکیده:
مواد بدست آمده بوسیله عملیات حرارتی و مخلوط کردن HA( هیدروکسی آپاتیت) و شیشه های پایه سیلیکاتی از نوع در این تحقیق بوده است.
تاثیر مقدار شیشه روی تخلخل ،ریز ساختار و روی جزء اصلی سازنده ماده نهایی بررسی شده است.
تاثیر این فاکتورها روی رفتار زیستی در محیط invitro) مواد بدست آمده هم تحقیق شده است.
یک آزمایش زیست سازگاری در invitro با سلول های شبیه سلول های استخوان ساز انجام شده است.
افزایش شیشه به HA تغییراتی را در واکنش های حالت جامد ایجاد میکند که محصول از HA به فاز تغییر شکل می یابد وساختمان سیلیکون شامل فازهای (pseudowollastonite silicocarnotite) میباشد.
در این مخلوط افزایش میزان خلل و فرج و روزنه های ریز وریز ساختار ناهمگن با ماده اولیه مقایسه شده است. مقدار شیشه های sol-gel افزایش یافت و اثرات قبلی بزرگتر بودند.
این مواد وقتی در مایعات بدن خیس می خورند روی سطح آنها ساختار آپانیت لایه ای ایجادمیشود که این عمل در نمونه ای که مقدار شیشه بیشتری دارد با سرعت بیشتر انجام میشود.
ساختمان این لایه جدید در مناطقی که اولویت دارند در هردو نمونه آغاز میشود و به واکنش های متفاوت فازهای کریستالی تغییر شکل یافته بستگی دارد.
یک اثر متقابل بین HA و شیشه مشاهده شده است که نشان می دهد که در مخلوط رفتار زیستی سریع تر از حالتی است که به تنهایی HA و یا شیشه داشته باشیم.
مواد بدست آمده باعث میشوند که سلول های شبیه سلول های استخوان ساز چسبندگی خوب وتوسعه وتکثیر زیاد داشته باشد وهیچ اثر سمی در این رابطه مشاهده نشده است.
مقدمه:
مواد کلسیم فسفاتی و هیدروکسی آپاتیت به خاطر تشابه شان از نظر ترکیب شیمیایی با بافت استخوانی و زیست سازگاری آنها و ایجاد نکردن تورم و واکنش التهاب زا واستعدادشان در تولید سلول های استخوانی به طور ویژه ای برای قرار گرفتن به صورت کاشتی در استخوان ایده آل به نظر می رسند.
هیدروکسی آپاتیت اجازه ایجاد یک واکنش بیولوژیکی ویژه را د رفصل مشترک بافت وکاشتنی می دهد که باعث هدایت تغییر و دگرگونی پیوند بین استخوان وموادزیستی میشود.
مواد دیگر مانند شیشه های پایه سیلیکاتی رفتار زیستی بهتری را نسبت به کلسیم فسفات ها نشان می دهد. به عنوان مثال واکنش های زیستی در شیشه های پایه سیلیکاتی در چند دقیقه رخ می دهد در حالیکه همین واکنش ها در HA چندین روز طول می کشد.
یک مشخصه خیلی مهم از شیشه های پایه سیلیکاتی این است که که یک کنترل ژنتیکی روی واکنش سلول های استخوان ساز از خود نشان می دهند.
سرعت رفتارهای زیستی شیشه های پایه سیلیکاتی وابسته به نقش Sio2 یا سیلیکون در واکنش های سطح آنها و از این رو روی رفتار in viro , in vitro آنها است.
واکنش های سطحی که در شیشه های زیستی رخ می دهد اجازه می دهد که کریستالیزشین های بعدی از کریستال های آپاتیت چسبندگی سلولی و دگرگونی کلاژن ایجاد میشود.
سیلیلکون نقش ضروری در توسعه اسکلت دارد.نخستین نشانه از نقش فیزیولوژیکی توسط carlisle گزارش شده است که نشان می دهد که سیلیکون در مراحل اول استخوان سازی درگیر بوده است.
Milne , schwarz مطالعات مشابهی انجام دادند که کمبود سیلیکون در موش ها باعث تغییر شکل جمجمه آنها میشود.
بعضی از کلسیم فسفات ها مانند بر خلاف HA معمولا جز مواد قابل جذب طبقه بندی میشوند. و آنها طوری طراحی شده اند که بعد از مدتی به تدریج محو میشوند. و به وسیله بافت میزبان جایگزین میشوند.
چندین تن از مولفین نشان داده اند که ترکیب شکل گرفته بوسیله زینترینگ از HA با مقدار کمی از شیشه که به آن اضافه شده (که یا فسفات و یا پایه سیلیکاهست) باعث میشود که محصول نهایی تغییر شکل بدهد و از HA به تبدیل میشود که این فرایند به ترکیب شیشه وعملیات