دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد عمر خیام نیشابوری 13 ص (ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

عمر خیام نیشابوری

حکیم عمر خیام نیشابوری، متولد 29 اردیبهشت 427 هجری شمسی (18 می 1048 میلادی) در نیشابور، متوفی 13 آذر ماه 510 هجری شمسی (4 دسامبر 1131 میلادی). خیام را به عنوان یک شاعر، ستاره شناس، و ریاضی دان مشهور می شناسند؛ ولی شهرت بیشتر او برای رباعـیاتش می باشد.نام خیام (خیمه دوز) ممکن است که از شغل و حرفه پدرش مشتق شده باشد. خیام تحصیلات خود را در عـلوم و فلسفه در نیشابور و بلخ به خوبی گذرانید و به سمرقند رفت؛ جایی که رساله مهم خودش را در رابطه با جبر کامل کرد. نام او چنان پرآوازه شد که سلطان سلجوقی، ملکشاه، از او درخواست کرد که جای ستاره شناس او را گرفته و نظارت ضروری را در رابطه با بازسازی سالنامه بیان کند. او همچنین ماموریت یافت که رصد خانه ای در شهر اصفهان بنا کند و با دیگر ستاره شناسان همکاری نماید. امروزه صدها رباعی را به او نـسبت می دهند؛ که بسیاری از آن ها جعـلی و ساختگی است؛ اما هفتاد و دو رباعی از رباعـیات به طور قطع درست و معتبر هستند، که در کتاب شعر شراب نیشابور به قلم خود خیام است.

آرامگاه این شاعر بزرگ و ریاضی دان مشهور ایرانی، در باغـی در نـیشابور بنا شده است. این آرامگاه در سال 1341 هجری شمسی برابر با 1962 میلادی ساخته شد.

ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیام یا خیامی نیشابوری مشهور به حکیم عمر خیام، فیلسوف، ریاضی دان، ستاره شناس و شاعر قرن پنجم هجری قمری/ قرن دوازدهم میلادی است. شهرت او گرچه بیشتر به شاعری است اما در واقع خیام فیلسوف و ریاضی دانی بود که به آثار ابوعلی سینا پرداخت و یکی از خطبه های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. اولین اشاره ای که به شعر خیام شده، صدسال پس از مرگ اوست.

نوشته اند، که خیام را به تدریس و نوشتن کتاب رغبت چندانی نبود. شاید به دلیل آنکه شاگردان هوشمند برگزیده ای پیرامون خود نمی یافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را، که مقارن حکومت سلجوقیان و مخالفت شدید با فلسفه و زمان رونق بازار بحث ها و جدل های فقیهان و ظاهربینان بود، شایسته ابراز اندیشه های آزاد و بلند نمی دید. با این همه، از او نوشته های بسیار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتین ترجمه شد و مورد توجه اروپائیان قرار گرفت. رساله وی در جبر و مقابله و رساله ای دیگر، که در آن به طرح و پاسخگویی به مشکلات هندسه اقلیدس پرداخته، از جمله مشهورترین آثار ریاضی اوست.

خیام منجم بود و تقویم امروز ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده ای از دانشمندانی دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقی انجام دادند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می شود. خیام در باب چگونگی محاسبات نجومی خود رساله ای نیز نوشته است. وی علاوه بر ریاضی و نجوم، متبحر در فلسفه، تاریخ جهان، زبان شناسی و فقه نیز بود. علوم و فلسفه یونان را تدریس می کرد و دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق می کرد. از همین رو، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان او را به خود نزدیک می یافته اند.

خیام سفرهای طولانی به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حیرت و سرگشتگی فلسفی خویش سخن می گفت و معتقدات دینی را مورد تردید قرار می داد. رساله ای در کیفیت معراج، رساله دیگر درباره علوم طبیعی و کتاب های بسیار به زبان های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتا طولانی اوست.

از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو نموده. او در این رساله با شیفتگی تمام درباره آیین جهانداری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشه ها و دانش هایی که مورد توجه آنان بوده سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاریخی ایران را شناسانده است.

شعر خیام، در قالب رباعی، شعری کوتاه، ساده و بدون هنرنمایی های فضل فروشانه و در عین حال حاوی معانی عمیق فلسفی و حاصل اندیشه آگاهانه متفکری بزرگ در مقابل اسرار عظیم آفرینش است. تعداد واقعی رباعیات خیام را حدود هفتاد دانسته اند، حال آن که بیش از چند هزار رباعی به او نسبت داده می شود. در دنیای ادب و هنر بیرون از مرزها، خاصه در جهان انگلیسی زبان، خیام معروف ترین شاعر ایرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی بسیار فراتر رفته است. این شهرت مرهون ترجمه رباعیات او به وسیله ادوارد فیتز جرالد شاعر انگلیسی است. اوست، که در قرن نوزدهم میلادی، افکار بزرگ فیلسوف و شاعر را به جهانیان شناساند و موجب توجه همگان به این اعجوبه علم و هنر گردید. از خیام است:

ابوحفض یا ابوالفتح الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری مشهور به خیام از برجسته ترین حکما و ریاضی دانان جهان در سال 329 ه.ق در نیشابور به دنیا آمد. وی همچنین شاعر معروف ایرانی در قرنهای پنج و شش است. خیام در نیشابور به دنیا آمد. بعدها به دلیل آنکه پدرش خیمه دوز بود به خیام معروف شد. کمتر می نوشت و شاگرد می پذیرفت، وی برای کسب دانش به خراسان و عراق نیز سفر کرد. به واسطه تبحر و دانش عظیمی که در ریاضیات و نجوم داشت از سوی ملکشاه سلجوقی فراخوانده شد، ملکشاه به او احترام می گذاشت و خیام نزد او قرب و منزلت ویژه ای داشت. او بنا به خواست ملکشاه در ساخت رصدخانه ملکشاهی و اصلاح تقویم با سایر دانشمندان همکاری داشت. حاصل کارش در این زمینه تقویم جلالی آن است که هنوز اعتبار و رواج دارد و تقویم او از تقویم گریگور یابی دقیق تر است.

در حدود دوازده اثر از خیام در علم و فلسفه به جای مانده است، اما همین آثار اندک، وی را در سراسر جهان به شهرت رسانده است. از مهمترین آنها کتاب جبر اوست که بهترین اثر در نوع خود در ریاضیات است. از دیگر آثار او می توان به رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس، رساله فی ابراهین علی المسائل الجبر و المقابله (جبر خیام)، میزان الحکم رساله الکون و التکلیف، الجواب عم ثلاث مسائل اضیاء العقلی، رساله فی الوجود، رساله فی کلیه الوجود، نوروزنامه و کتاب الزیج المکشاهی  که به رومی نیز ترجمه شده است.

اشعار خیام بیشتر به زبان پارسی و تازی هستند مضمون عمده رباعیات خیام شک و حیرت، توجه به مرگ و فنا و تذکر در مورد مغتنم شمردن عمر آدمی است.

خیام در سال 517 ه.ق چشم از جهان فرو بست. وی را در زادگاهش نیشابور به خاک سپردند. آرامگاه این شاعـر بزرگ و ریاضی دان مشهور ایرانی، حکیم عمر خیام در باغـی در نـیشابور است. 

 

موزه خیام

در 28 اردیبهست ماه  1379 به مناسبت برگزاری کنگره جهانی خیام و با عنایت به شأن و مرتبه علمی حکیم عمر خیام و



خرید و دانلود تحقیق در مورد عمر خیام نیشابوری 13 ص (ورد)


تحقیق در مورد عطار نیشابوری1 (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

عطار نیشابوری

 

فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری (۵۴۰ قمری - ۶۱۸ قمری) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیّات فارسی‌ در اواخر سدهٔ ششم و اوایل سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری مطابق با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابورزاده‌شد.

نام او «محمّد»، لقبش «فرید الدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده‌است. نام پدر عطّار ابراهیم (با کنیهٔ ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود.

او که داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی فرا گرفته‌بود به شغل عطاری و درمان بیماران می‌پرداخت. او را از اهل سنت دانسته اند اما در دوران معاصر شیعیان با استناد به برخی اشعارش معتقدند که وی پس از چندی به تشیع گرویده یا محب اهل بیت بوده است.

سنگ قبر شیخ عطار

درباره به پشت پازدن عطار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشه گیری و تقوی را پیش گرفتن وی حکایات زیادی گفته شده‌است. مشهور ترین این روایات، آنست که عطار در محل کسب خود مشغول به کار خود بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش حاجت خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود می‌پرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این اتفاق چرکین شد و خطاب به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابسته‌ای چگونه می‌خواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت : مگر تو چگونه جان خواهی داد ؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. این اتفاق اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد شغل خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت. چیزی که معلوم است این است که عطار پس از این قضیه مرید شیخ رکن الدین اکاف نیشابوری می‌گردد و تا پایان عمر (حدود ۷۰ سال) با بسیاری از عارفان زمان خویش هم‌صحبت گشته و به گردآوری حکایات صوفیه و اهل سلوک پرداخته‌است. و بنا بر روایتی وی بیش از ۱۸۰ اثر مختلف به جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آنان به شعر و مابقی نثر است. عطار در سال ۶۱۸ یا ۶۱۹ و یا ۶۲۶ در حملهٔ مغولان، به شهادت رسید.

عطار در نگاه دیگران

وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است؛ چنانکه مولوی درباره او می‌فرماید:

هفت شهر عشق راعطار گشت

ماهنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

ماجرای شهادت عطار ار غم انگیز ترین حوادث روزگار است که در روح خواننده اثری دردناک باقی میگذارد. صاحبان تذکره در این خصوص نگاشته اند که. پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان شیخ عطار نیز بدست لشگر مغول اسیر گشت . گویند مغولی میخواست او را بکشد شخصی گفت: این پیر را مکش که به خون بهای او هزار درم بدهم. عطار گفت : مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید. پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خون بهای اویک کیسه کاه ترا خواهم داد. شیخ فرمود:به فروش که بیش از این نمی ارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را هلاک کرد.

آثار

تندیس پروفسور هلموت ریتر، شرق‌شناس و عطارشناسِ آلمانی در کنار آرامگاه عطار نیشابوری که به سفارش انجمن دوستداران گوته و حافظ ساخته‌شده است.

نام برخی از آثار به جا مانده از عطار بدین شرح است:

سروده‌های مثنوی:

اسرارنامه

اشترنامه

الهی‌نامه

بلبل‌نامه

بیان ارشاد (مفتاح‌الاراده)

بی‌سرنامه

پندنامه

جواهرنامه

جوهرالذات

حیدرنامه

خسرونامه

دیوان قصاید و غزلیات

سی‌فصل

شرح‌القلب

گل و هرمز

لسان‌الغیب

مختارنامه

مصیبت‌نامه

مظهرالعجایب

منطق‌الطیر

نزهت‌الاحباب

هیلاج‌نامه

وصلت‌نامه

ولدنامه



خرید و دانلود تحقیق در مورد عطار نیشابوری1 (با فرمت word)


تحقیق در مورد عطار نیشابوری10 (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

عطار نیشابوری

 

زندگی نامه

فریدالدین ابو حامد محمد بن ابو بکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است . بنابر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق ، می دانند . او در قریه کدکن یا شادیاخ که در ان زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد . از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست جز اینکه پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطاری که همان دارو فروشی بود مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات پدر فریدالدین کار پدر را ادامه می دهد و به شغل عطاری مشغول می شود . او در این هنگام نیز طبابت می کرده و اطلاعی در دست نمی باشد که نزد چه کسی طبابت را فرا گرفته ، او به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده تا زمانی که آن انقلاب روحی در وی به وجود آمد و در این مورد داستان های مختلفی بیان شده که معروف ترین آن این است که روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد . درویش به او گفت : ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی ؟ عطار گفت : همانگونه که تو از دنیا می روی . درویش گفت :تو مانند من می توانی بمیری ؟ عطار گفت : بله ، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت . عطار چون این را دید شدیدا" متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد . او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکن الدین اکاف رفت که در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود . عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماورالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی رسید . گفته شده در هنگامی که شیخ به سن پیری رسیده بود بهاءالدین محمد پدر جلال الدین بلخی با پسر خود به عراق سفر می کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود ، شیخ نسخه ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین که در آن زمان کودکی خردسال بود داد . عطار مردی پر کار و فعال بوده چه در آن زمان که به شغل عطاری و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیری خود که به گوشه گیری از خلق زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است . در مورد وفات او نیز گفته های مختلفی بیان شده و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را 627 هجری .ق ،دانسته اند و برخی دیگر سال وفات او را 632 و 616 دانسته اند ولی بنابر تحقیقاتی که انجام گرفته بیشتر محققان سال وفات او را 627 هجری .ق دانسته اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یک سرباز مغول به شهادت رسیده که شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود کشکول این واقعه را چنین تعریف می کند که وقتی لشکر تاتار به نیشابور رسید اهالی نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده اند که چون خون از زخمش جاری شد شیخ بزرگ دانست که مرگش نزدیک است . با خون خود بر دیوار این رباعی را نوشت :

در کوی تو رسم سرفرازی این است مستان تو را کمینه بازی این است

با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت شاید که تو را بنده نوازی این است

مقبره شیخ عطار در نزدیکی شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان مقبره او خراب شده بود به فرمان امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا مرمت و تعمیر شد .

ویژگی سخن

عطار یکی از شاعران بزرگ متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است . سخن او ساده و گیراست . او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است انتخاب کرده او اگر چه در ظاهر کلام و سخن خود آن وسعت اطلاع و استحکام سخن استادانی هم چون سنایی را ندارد ولی آن گفتار ساده که از سوختگی دلی هم چون او باعث شده که خواننده را مجذوب نماید و همچنین کمک گرفتن او از تمثیلات و بیان داستان ها و حکایات مختلف یکی دیگر از جاذبه های آثار او می باشد و او سرمشق عرفای نامی بعد از خود همچون مولوی و جامی قرار گرفته و آن دو نیز به مدح و ثنای این مرشد بزرگ پرداخته اند چنانکه مولوی گفته است :

عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم

معرفی آثار

آثار شیخ به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می شود . آثار منظوم او عبارت است از : 1- دیوان اشعار که شامل غزلیات و قصاید و رباعیات است 2- مثنویات او عبارت است از : الهی نامه ، اسرار نامه ، مصیبت نامه ، وصلت نامه ، بلبل نامه ، بی سر نامه ، منطق الطیر ، جواهر الذات ، حیدر نامه ، مختار نامه ، خسرو نامه ، اشتر نامه و مظهر العجایب . از میان این مثنوی های عرفانی بهترین و شیواترین آنها که به نام تاج مثنوی های او به شمار می آید منطق الطیر است که مموضوع آن بحث پرندگان از یک پرنده داستانی به نام سیمرغ است که منظور از پرندگان سالکان راه حق و مراد از سیمرغ وجود حق است که عطار در این منظومه با نیروی تخیل خود و به کار بردن رمزهای عرفانی به زیباترین وجه سخن می گوید که این منظومه یکی از شاهکارهای زبان فارسی است و منظومه مظهر العجایب و لسان الغیب است که برخی از ادبا آنها را به عطار نسبت داده اند و برخی دیگرمعتقدند که این دو کتاب منسوب به عطار نیست .

2- آثار منثور : یکی از معروف ترین اثر منثور عطار تذکره الاولیاء است که در این کتاب عطار به معرفی 96 تن از اولیاء و مشایخ و عرفای صوفیه پرداخته است .

گزیده ای از اشعار

ای هجر تو وصل جاودانی اندوه تو عیش و شادمانی

در عشق تو نیم ذره حسرت خوشتر ز وصال جاودانی

بی یاد حضور تو زمانی کفرست حدیث زندگانی

صد جان و هزار دل نثارت آن لحظه که از درم برانی

کار دو جهان من برآید گر یک نفسم بخویش خوانی

با خواندن و راندم چه کار است؟ خواه این کن خواه آن ، تو دانی

گر قهر کنی سزای آنم ور لطف کنی سزای آنی

صد دل باید بهر زمانم تا تو ببری بدلستانی

گر بر فکنی نقاب از روی جبریل شود به جان فشانی

کس نتواند جمال تو دید زیرا که ز دیده بس نهانی

نه نه ، که به جز تو کس نبیند چون جمله تویی بدین عیانی

در عشق تو گر بمرد عطار شد زنده دایم از معانی

* * *

گم شدم در خود چنان کز خویش نا پیدا شدم شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

سایه ای بودم زاول بر زمین افتاده خوار راست کان خورشید پیدا گشت نا پیدا شدم

ز آمدن بس بی نشان وزشدن بی خبر گو بیا یک دم برآمد کامدم من یا شدم

نه ، مپرس از من سخن زیرا که چون پروانه ای در فروغ شمع روی دوست نا پروا شدم

در ره عشقش قدم در نه ، اگر با دانشی لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم

چون همه تن می بایست بود و کور گشت این عجایب بین که چون بینای نابینا شدم

خاک بر فرقم اگر یک ذره دارم آگهی تا کجاست انجا که من سرگشته دل آنجا شدم

چون دل عطار بیرون دیدم از هر دو جهان من ز تاثیر دل او بیدل و شیدا شدم



خرید و دانلود تحقیق در مورد عطار نیشابوری10 (با فرمت word)


تحقیق در مورد عطار نیشابوری (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عطار نیشابوری

فریدالدین محمد- فرزند ابوبکر متخلص به عطار شاعر و عارف نام آورد سدة ششم و آغاز سدة هفتم هجری است. عطار به سال537 هجری در کدکن نیشابور زاده شد روزگار زندگی او آکنده از فتنه و آشوب بود. ده ساله بود که غزان به خراسان تاختند و نیشابور در این فتنه ویران شد و در پایان راه عمر نیز چراغ زندگیش در حملة مغولان خاموش شد از آغاز کارش آگاهی چندانی در دست نیست اما گفته اند که در شهر خویش دارو فروش بوده است و به گفته خود او، شمار بسیاری از مردم درمان درد خویش را از او می خواسته اند و در این روزهای کسب و کار بوده است که درویشی را بر وی گذارده افتاده است و طی ماجرایی عبرت آموز، فریدالدین به عالم عرفان روی آورده است.

این مایه از تنبه که عطار را دگرگون کرده است در سالهای پایانی روزگار شر و شور جوانی به سراغ بسیاری دیگر از فرهیختگان رفته است و دیده ایم که ناصر خسرو و سنایی نیز بدین بیدار باش، به عالم «آگاهی» راه یافته اند و مولوی نیز از این قبیله بود اما عطار پیش از آن نیز از حقایق عرفانی بی بهره نبوده است، لیکن آن رویداد او را هرچه بیشتر به این وادی سوق داده است و در راه «طلب» چنان شده است که مولوی در اشعار خود، او را تکریم می کند به ابیاتی از این دست

عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم

از فریدالدین عطار، آثار منظوم و منثور بسیار بازمانده است. دیوان او مجموعه ای از قصیده و غزل است. قصیده هایی حکمت آمیز و غزال هایی پر شور. اثر دیگر او «منطق الطیر» است که جهانی از لطف و زیبایی که بهره ای از آن سرگذشت پرشور «شیخ صنعان» است. فریدالدین عطار پرکارترین شاعر پیش از امیر خسرو دهلوی است که مثنوی های با نام های اسرارنامه، الهی نامه، مصیبت نامه، جواهرالذات، وصیت نامه، بلبل نامه، حیدرنامه، اشترنامه، مختارنامه و شاهنامه را به گنجینة ادبیات زبان فارسی افزوده است.

اصولاً آنان که در هر دو زمینة نظم و نثر تلاش می کنند در یکی از این دو زمینه چالاک ترند، یا نظم و یا نثر. اما عطار از آن برگزیدگانست که در هر دو میدان درخشیده است و کسیکه منطق الطیر را بدان زیبایی عرصه داشته است تذکره الالی را رقم زده است. نثر عطار در تذکره الاولیاء است دلکش و پرشور که آمیزه ای است از واژه و آهنگ. سرآغاز هر زندگی نامه، جمله هایی است پرشور و آهنگین، اما نه از آن گونه نثر که واژه ها را در آنها به تنگنا گذاشته باشند در شعر نیز سخن عطار ساده و گیراست و این گیرایی با اشتیاقی پر شور در آمیخته است. شیوه ای که آثار روی را از گفته های شاعران پیشین، امتیاز تمام بخشیده است.

آثار عطار از آغاز پیدایش صنعت چاپ در ایران بارها و بارها به چاپ رسیده است اما در روز و روزگار ما، دیوانش به کوشش زنده یاد سعید نفیسی به سال 1339 از سوی کتابخانة سنایی منتشر شده است و دقیق ترین نسخه از مثنوی منطق الطیر او نسخه‌ای است که به کوشش استاد روانشاد دکتر محمد جواد مشکور عرضه شده است و تذکره الاولیا به تحقیق و کوشش دکتر محمد استعلامی از سوی کتابفروشی زوار به چاپ رسیده است. برخی دیگر از آثار عطار با پژوهش آقای دکتر اشرف زاده منتشر شده است- مرگ عطار در یکی از سالهای 617 یا 618 در حملة مغولان روی داده است و اینک نمونه هایی از اشعار او: از داستان شیخ صنعان- در وصف دختر ترسا

از قضا، دیدند عالی منظری بر سر منظر نشسته دختری

دختر ترسای روحانی صفت در ره روح اللهش صد مغفرت

در بهشت حسن و از پرج جمال آفتاب بود، اما بی زوال

آفتاب از رشک عکس روی او زردتر از عاشقان در کوی او

هرکه دل در زلف آن دلدار بست از خیال زلف او زنار بست

آن که جهان بر لعل آن دلبر نهاد پای در ره نانهاده، سر نهاد

چون صبا از زلف او مشکین شدی روم از او آرزم هندوچین شدی

هر دو چشمش فتنة عشاق بود هر دو ابرویش به خوبی طاق بود

چون نظر بر جان عشاق اوفکند جان به دست غمزه بر طاق او فکند

ابرویش بر ماه، طاقی بسته بود مردمی بر طاق او بنشسته بود

مردم چشمش چو کردی مردمی صید کردی جان صدصد آدمی

روی او، زیر زلف تابدار بود آتشپاره یی بس آبدار… الخ



خرید و دانلود تحقیق در مورد عطار نیشابوری (با فرمت word)


تحقیق در مورد عطار نیشابوری (3) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عطار نیشابوری

زندگینامه

فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست جز اینکه پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطاری که همان دارو فروشی بود مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فریدالدین کار پدر را ادامه می دهد و به شغل عطاری مشغول می شود. او در این هنگام نیز طبابت می کرده و اطلاعی در دست نمی باشد که نزد چه کسی طبابت را فرا گرفته، او به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده تا زمانی که آن انقلاب روحی در وی به وجود آمد و در این مورد داستانهای مختلفی بیان شده که معروفترین آن این است که:

"روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی؟ عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی. درویش گفت: تو مانند من می توانی بمیری؟ عطار گفت: بله، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید شدیداً متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد."

او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکن الدین اکاف رفت که در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود. عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی رسید. گفته شده در هنگامی که شیخ به سن پیری رسیده بود بهاءالدین محمد پدر جلال الدین بلخی با پسر خود به عراق سفر می کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود، شیخ نسخه ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین که در آن زمان کودکی خردسال بود داد. عطار مردی پر کار و فعال بوده چه در آن زمان که به شغل عطاری و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیری خود که به گوشه گیری از خلق زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است. در مورد وفات او نیز گفته های مختلفی بیان شده و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را 627 هجری .ق، دانسته اند و برخی دیگر سال وفات او را 632 و 616 دانسته اند ولی بنا بر تحقیقاتی که انجام گرفته بیشتر محققان سال وفات او را 627 هجری .ق دانسته اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یک سرباز مغول به شهادت رسیده که شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود کشکول این واقعه را چنین تعریف می کند که وقتی لشکر تاتار به نیشابور رسید اهالی نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده اند که چون خون از زخمش جاری شد شیخ بزرگ دانست که مرگش نزدیک است. با خون خود بر دیوار این رباعی را نوشت:

در کوی تو رسم سرفرازی این است        مستان تو را کمینه بازی این است

با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت            شاید که تو را بنده نوازی این است

مقبره شیخ عطار در نزدیکی شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان مقبره او خراب شده بود به فرمان امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا مرمت و تعمیر شد.

 

ویژگی سخن

عطار، یکی از شاعران بزرگ متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است. سخن او ساده و گیراست. او برای بیان مقاصد عرفانی خود بهترین راه را که همان آوردن کلام ساده و بی پیرایه و خالی از هرگونه آرایش است انتخاب کرده است. او اگر چه در ظاهر کلام و سخن خود آن وسعت اطلاع و استحکام سخن استادانی همچون سنایی را ندارد ولی آن گفتار ساده که از سوختگی دلی هم چون او باعث شده که خواننده را مجذوب نماید و همچنین کمک گرفتن او از تمثیلات و بیان داستانها و حکایات مختلف یکی دیگر از جاذبه های آثار او می باشد و او سرمشق عرفای نامی بعد از خود همچون مولوی و جامی قرار گرفته و آن دو نیز به مدح و ثنای این مرشد بزرگ پرداخته اند چنانکه مولوی گفته است:

عطار روح بود و سنایی دو چشم او         ما از پی سنایی و عطار آمدیم

معرفی آثار  

آثار شیخ به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می شود. آثار منظوم او عبارت است از: 1- دیوان اشعار که شامل غزلیات و قصاید و



خرید و دانلود تحقیق در مورد عطار نیشابوری (3) (با فرمت word)