لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
Motor Neurophysiology
نوروفیزیولوژی حرکت
زیر نظر :
سرکار خانم آیدا راوریان
گردآورنده :
حکیم قندالی
بهار 1386
سیستم حرکتی :
سیستم حرکتی و تشکیلات مربوط به آن اساس برقراری تعادل لحظه ای ، ایجاد حرکات موزون و کلاً کنترل وضعیت بدن در موجود زنده می باشد . به طور ویژه در مهره داران ، ایجاد حرکات ریتمیک و موزون نظیر تنفس (Respiration) و حرکت (Locomotion) ، چگونگی ارتباطات گروه های نورونی خاص را در یک هماهنگی پیچیده بین سلولی ، در مکان های آناتومیکی خاص مثل قشر مغز ، B.G میخچه ، مغز میانی و نخاع مطرح می سازد .
تشکیلات نامبرده فوق بطور پیوسته در تنظیم و تعادل وضعیت بدن و حرکت موجود زنده فعالیت می نمایند . از ساده ترین اعمال حرکتی ، رفلکس ها را می توان نام برد ، مثلاً در یک رفلکس مونوسیناپسی مثل رفلکس زانو ، یک قوس عصبی بین نخاع و فیبرهای عضلانی مربوطه برقرار می شود و حال آنکه در رفلکس پلی سیناپسی مثلاً در رفلکس عقب کشیدن (W ithdrawal R.) که توسط محرک دردناک رخ می دهد ، نیاز به قوس رفلکسی پیچیده تری است . نورون های حرکتی (موتور نورونها) در نخاع دارای یک سازمان بندی نقشه ای یا توپوگرافی هستند . مثلاً موتور نورونهای میانی ، از عضلات محوری تنه و اندام های انتهایی پروگزیمال تصویر دارند و یا آنهایی که به طور جانبی در نخاع قرار گرفته اند تصویری از اندام های انتهایی ریستال (اعضاء دور از تنه ) دارند . مسیر های موتور نورونها به طر پایین معمولاً از قشر مغز و تنه مغزی منشأ دارد و مسیر های پایین رو توسط دو بخش مخچه و عقده های قاعده ای تعدیل می شوند .
B.G، از تعدادی هسته تشکیل شده که در زیر و عمق قشر مغز قرار دارد و توسط هسته های خود با قشر مغز و تالاموس تماس برقرار می نماید .
به طور کلی می توان گفت : سیستم حرکتی دارای دو فرآیند عملی است .
آفرینش و تظاهرات حرکتی
کنترل حرکات ایجاد شده که در این روند به نظر می رسد ، قشر مغز و هسته مغز با حرکت گروههای عضلانی مجزا در اندام های انتهایی بدن (دست ها و پاها) و بخش تنه مغزی به ویژه هسته های مشبکی و دهلیزی با میزان کردم خودکار یا اتوماتیک وضعیت بدن ، در حفلظ تعادل کمک می نمایند . نقش میخچه ، ایجاد و توازن در الگوهای فعال عضلانی است که در ارتباط با حرکات و وضعیت تعادلی بدن موجودات صورت می گیرد .
کنترل حرکتی محیطی
اعمال حرکتی نخاع و رفلکس های نخاعی
اطلاعات حسی در تمام سطوح سیستم عصبی جامعیت یافته و موجب جواب های حرکتی مناسب در موجود می شود . این امر با رفلکس های نسبتاً ساده نخاع تا پاسخ های پیچیده تر در تنه مغزی و بالاخره کنترل پاسخ ها که در مغز صورت می گیرد همراه است .
نخاع بخش آناتومیکی از سیستم اعصاب مرکزی است که نباید فقط به عنوان یک معبر به آن نگاه کرد ، اگرچه هدایت سیگنال های حسی ، حرکتی در این بخش انجام می شود ولی باید توجه داشت که بدون مدارهای نورونی پیچیده و خاص در نخاع مغز قادر به کنترل حرکات پیچیده نخواهد بود برای مثال هیچگونه مدار نورونی در مغز وجود ندارد که حرکت خاص جلو به عقب را در موقع راه رفتن موجب شود ، بلکه مدارهای نورونی آن در نخاع است و کار مغز دادن فرامین متوالی برای کنترل فعالیت های نخاعی است .
سازمان بندی نخاع شوکی
ماده خاکستری نخاع ناحیه جامعیت دهنده برای رفلکس های نخاعی و سایر اعمال حرکتی است .
یکپارچگی موتور نورون های نخاعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سایتهای دیگر
فیلم
ثبت نام
خبر
ارتباط با ما
درباره ما
صفحه اصلی
:::
روایت راهیان سرزمین نور
زنده بمان مجنون
سوم خرداد شصت و یک، خرمشهر آزاد شد؛ بعد از نزدیک نوزده ماه اشغال، وضع جنگ ایران وعراق عوض شده بود، عراق زمینهایی که اشغال کرده بود، از دست داده بود و ایران روی مرز بود. آنهایی که مخفیانه از عراق حمایت می کردند، حالا آشکارا از عراق حمایت می کردتد، عراق برای خرید سلاح، بیش تر سراغ شوروی می رفت و امریکا هم نمی خواست از سود فروش سلاح بی نصیب باشد. چراغ سبزش را به عراق نشان داد؛ اول از همه نام عراق را از لیست کشورهای حامی تروریست خط زد، بعد شروع کرد به تحویل سلاح و کمک مالی به عراق، بالاخره هم دفتر سازمان سیا را در بغداد باز کرد تا بتواند بهتر اطلاعات به عراق بدهد، این در حالی بود که هنوز سفارت خانه نداشت. مشاور کمیتهی روابط خارجی سنای امریکا گفت«این عمل امریکا به منظور تنبیه ایران و باز کردن راهی برای عراق، جهت خروج از بن بست موجود است. ایران در جنگ با عراق از برتری محسوسی برخوردار است و این واقعهی ناخوشایند برای امریکاست.»
امریکایی ها سیصد میلیون دلار به عراق دادند تا گندم وبرنج بخرد، بعدها این رقم تا یک میلیارد هم رسید، دولت ریگان به شرکتی که این کمک ها راکرده بود تعهد داد اگر عراق تا سه سال پولشان را ندهد، دولت امریکا پول را پرداخت می کند.
با این همه کمک، صدام حال و روز خوبی نداشت، از یک طرف آمادگی کشورش را برای برقراری آتش بس اعلام کرده بود و از طرف دیگر مسئولیت شکست راپذیرفت، بعد هم استعفا داد، هرچند در انتخابات مجددحزب بعث دوباره دبیرکل شد. انتخاباتی که معمولا تنها یک کاندیدا داشت؛ صدام.
اروپایی ها هم بی کارنبودند، فرانسه هواپیماهای میراژی که قولش رابه عراق داده بود تحویل داد. سیزده موشک انداز متحرک هم داد، کلودشسون، وزیر خارجهی آن روزهای فرانسه، به عراق قول داد کارشناسان کشورش راکتوراتمی ازیراک را که اسرائیل قبلا منهدم کرده بود، بازسازی کنند. شوروی هم هزار و دویست نفر از مستشارش را به عراق فرستاد، هم راهشان هم چهارصد تا تانک تی ـ پنجاه وپنج و دویست و پنجاه تانک تی ـ هفتاد وهفت؛ تانکی که در حال حرکت هم می توانست گلوله شلیک کند و آر پی جی هم روی بدنه اش اثر نمی کرد، چند تایی هم میگ بیست وپنج شناسایی .
انگلیس برای سربازان عراقی پناهگاه ساخت؛ پناهگاه برای چهل و هشت هزار نفر، پناهگاههایی که همه چیز درش بود؛ از بیمارستان و اتاق عمل گرفته تا اتاقهای مقابله با حمله شیمیایی و استراحتگاه و آشپزخانه. خود عراق هم از نیروهای داوطلب، تیپ هایی ساخت که معروف شدند به تیپ های سه رقمی، عراقی ها می خواستند جنگ طولانی باشد، نیرو و امکاناتش را هم داشتند، اگر هم چیزی کم و کسر بود ، فقط کافی بود به بعضی کشورها بگویند تا برایشان دست وپا کنند. برعکس، امریکایی ها دوست داشتند جنگ در محدودهی مشخصی ادامه پیداکند، یعنی نه شکست و نه پیروزی، ریگان آن روزها طرحی داد که اگر صدام در جنگ شکست خورد و حکومتش سقوط کرد، امریکاییها به سرعت جای او را بگیرند.
اما ایران اصلا دلش نمی خواست جنگ ادامه پیدا کند،ایران دوست داشت هر چه سریعتر جنگ تمام شود. از همان روزهای اول جنگ که مناطق اشغالی پس گرفته شد، بازسازی شروع شد، تنها چیزی که ایرانی ها را مجبور می کرد بجنگند، این بود که کسی حرف ایران را جدی نمی گرفت. ایران می خواست حقوقش به رسمیت شناخته شود؛ عراق رسما به عنوان متجاوز معرفی شود، این همه خساراتی که دیده بود پرداخت شود.
برای همه ی این خواسته ها سازمان ملل باید حداقل قطعنامه ای صادر می کرد، ایران دست روی چیزهایی گذاشته بود که دنیا خوشش نمی آمد، برای همین مجبور بود بجنگد تا در موقعیت برتر قرار بگیرد. موقعیت برتر هم یعنی در اختیار داشتن چیزی از عراق که عراق مجبور باشد به خواسته های ایران تن بدهد. این استراتژی، یعنی این که ایران باید وارد خاک عراق می شد. بعضی ها از سر دلسوزی، خیر وصلاح ایران را در تمام شدن جنگ می دانستند، ولی تنها دو حزب توده و نهضت آزادی بیانیه هایی برای مخالفت با ورود به خاک عراق دادند، آنها بعدها دیدند که عراق چه بر سر کویت آورد؛ عراقی که به مراتب ضعیف تر از عراقی بود که با ایران می جنگید.
از اواخر سال شصت ویک، عملیاتهایی که ایران طراحی واجرا کرد، همه در خاک عراق بود؛ اولیش هم رمضان. ایران می دانست با این همه سلاحی که عراق دارد نمی تواند طبق قواعد عادی جنگ، با عراق بجنگد، ایران باید طوری ضعف امکاناتش را جبران می کرد.
تا اواسط سال شصت و دو تمام عملیاتهای ایران جزء عملیاتهای محدود بود، مسئولین جنگ می خواستند ایران با اجرای عملیاتهای محدود، فرصت را از عراق بگیرد. از طرفی خودشان را برای یک عملیات بزرگ آماده کنند. نقاط غرب کشور جاهای خوبی برای اجرای این ایده بود، با این که بیش تر عملیاتهایی که در این نقطه اتفاق افتاد موفق بود، اما هیچ کدام، آن طور نبود که عراق را مجبور به پذیرش حرفهای ایران کند.
عراقی ها خوب یاد گرفته بودند چگونه باید روی زمین جنگید، آنها موانعی روی زمین درست میکردند که گذشتن ازآنها گاهی غیر ممکن بود؛ کانالهای طولانی آب، خاکریزهای بلند و میدانهای مین بزرگ ، همه نشان می داد عراق در بخش مهندسی ـ رزمی چه قدر قدر ت دارد.
از اواسط سال شصت و دو، ایده ها ی جدیدی به فکر طراحان و فرمانده هان جنگ رسید، سپاه طرحی برای عملیات در هور تهیه کرد، منطقشان هم این بود که نیروی رزمی مجهز عراق قادر به مقابله در هور نیست ،از طرفی عملیات در هور، کمبود نیرو، امکانات و پشتیبانی در جبههی خودی را هم می توانست جبران کند. انتخاب این منطقه برای عملیات با عقل کلاسیک اصلا سازگاری نداشت، اما ایران هم چاره ای نداشت جز انجام عملیات گسترده در این منطقه .
فرمانده های سپاه عامل اعتقاد و خود باوری نیروهایشان را بسیار قوی می دانستند و بسیار به عملیات در این شرایط خوش بین بودند.
طرحهای عملیات تهیه شد و اوایل اسفند شصت ودو، زمان برگزاری عملیات انتخاب شد. قرار بود عملیات در هور الهویزه با هدف تصرف جزایر مجنون شمالی و جنوبی و در اختیار گرفتن چاه های نفت عراق انجام شود. ساعت بیست و سی دقیقنهی روز سوم اسفند ماه شصت ودو، عملیات بارمز « یا رسول الله » اغاز شد، عملیات در دو محور اصلی و چند محور فرعی اغاز شد. منطقهی اصلی عملیات در هور وجزایر مجنون با شرکت نه لشکر پیاده و شش تیپ زرهی از سپاه به همراه دو لشکر پیاده و دو لشکر زرهی ویک تیپ هوابرد از ارتش بود. هم زمان در سه نقطه از غرب کشور، یعنی سد در بندیخان ، چنگوله و چیلات، نیز عملیاتهایی برای فریب عراقی ها شروع شد تا حواس عراقی ها از منطقه اصلی عملیات پرت شود.
عراقی ها که اصلا فکر نمی کردند ایران بخواهد و بتواند در هور عملیات کند، خیلی زود غافل گیر شدند. پیش روی در بیش تر جبهه ها با سرعت انجام می گرفت. قرار بر این بود هوانیروز حمل ونقل نیروها و تجهیزات را در طول عملیات انجام دهد. حوالی ساعت دو بامداد، اولین هلی کوپتر، فرمانده هان سپاه وهوانیروز را وارد منطقه کرد. اتش دشمن در محور طلائیه خیلی شدید بود، طوری که حجت الاسلام میثمی، مسئول نمایندگی امام در قرارگاه خاتم النبیا که خودش در منطقه بود و بعدها شهید شد، گفت «هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می ایستاد.» ماموریت حفظ طلائیه به عهدهی لشکر امام حسین (ع) بود.
همان شب فرمانده لشکر امام حسین (ع) حاج حسین خرازی، داستان شب عاشورا را برای نیروهایش گفت و از شان خواست اگر می خواهند، شبانه بروند،چند ساعت بعد دست خودش قطع شد؛ با ترکش خمپاره.
در قسمت شمالی منطقهی عملیات، نیروها از رودخانه رد شدند و جاده ی بصره به بغداد رامصدود کردند، روز چهارم عملیات هم نیروها به شهر القرنه رسیدند. مردم در آن شهر هم به استقبال بچه های ایرانی آمدند و برایشان گوسفند قربانی کردند . عراق که تقریبا همه چیز را از دست داده بود، در شهر العماره که نزدیکی منطقه عملیات بود، وضع فوق العاده اعلام کرد و مردم شهر را چه می خواستند، چه نمی خواستند با هلی کوپتر به منطقه جنگی آورد؛ مدل عراقی نیروهای مردمی.
عراقی ها هفتادو ساعت با توپ و خمپاره و انواع واقسام سلاح های روی جزیره های شمالی وجنوبی ریختند. محاسبات نشان می داد حدود یک میلیون گلوله و خمپاره در این دو جزیره فرود آمد.خبر پیروزیها به امام رسید، امام پیام داد «باید حسین وار بجنگید.» پیام امام به جبهه ها رسید و تاثیر خودش را گذاشت. توی همان روزها چند نفر از بهترین فرمانده هان سپاه به شهادت رسیدند؛ حاج ابراهیم همت، فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله و اکبر زجاجی معاونش، حمید باکری، قائم مقام لشکر عاشورا و رسول یاغچیان، معاون دوم لشکر.
هر چند در عملیات خیبر پیروزی های بسیاری به دست امد، اما نتیجهی نهایی ان گونه نبود که انتظار می رفت. با این همه، دنیا فهمیده بود که ایرانی ها اگر بخواهند کاری بکنند، آنرا انجام می دهند؛ آن هم با تاکتیکی جالب توجه، عراق با وضعیتی مواجه شده بود که مجبور بود برای اولین بار از سلاح شیمیایی استفاده کند، عراقی ها داشتند از گاز خردل تولیدی کارخانهی سامره شان استفاده می کردند، تاول های شدید در پوست و صورت و ایجاد اختلال در دستگاه تنفسی منظره ای بود که آنروزها زیاد می شد نمونه اش را دید.
دهم فروردین شصت و سه، سازمان ملل برای اولین بار قطعنامه ای دربارهی منع استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ ایران وعراق صادر کرد؛ قطع نامه ای که در آن اسمی از کشور استفاده کننده نبود.
عراق فهمیده بود ایرانی ها از هر جا حتی هور حمله می کنند، برای مقابله در هور هم سپاه درست کرد؛ سپاه ششم . همان روزها مقر امریکایی ها در بیروت منفجر شد و وضع منطقه تغییر کرد، کاسپر واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا، در کنگره گفت« دخالت ایران در این انفجار تایید کنندهی این امر است که امریکا باید به عراق کمک کند.» نتیجهی این حرفها هم ارائهی طرح« اصل امید» توسط بنیاد« هریتیج» به ریگان بود. در این طرح امریکا باید چهار کار می کرد؛ وضع اقتصادی عراق را محدود می کرد، در منابع ارزی ایران محدودیت ایجاد می کرد،عملیات « استانچ» با هدف جلوگیری ازفروش سلاح به ایران را اجرا می کرد که در آن امریکا با شناسایی عوامل فروش سلاح به ایران، آنها را متقاعد ویا تهدید می کرد تا از فروش سلاح منصرف شوند و نتیجه اش همه این بود که ایران باید سلاحهای مورد نیازش را را چند برابر قیمت خریداری می کرد؛ سلاحهایی که بعضی هایشان اصلا به درد به خور نبودند، و بالاخره باید در استخراج وفروش نفت ایران محدودیت ایجاد می کرد.
عراق می دانست نفت ایران عامل خوبی برای تهیهی پول سلاح و جنگیدن است. برای همین تصمیم گرفت وضع صادرات نفت ایران را خراب کند، حمله به جزیره خارک، مناطق نفتی و نفت کش های خلیج فارس نتیجهی این تصمیم بود. سال شصت وسه سالی بود که جبهه های جنگ تغییر کرد.
خلیج فارس، مناطق نقتی، شهرها و مراکز حساس، جبهه های جدید عراق بود.عراق به هر کجا که می توانست حمله می کرد، صدام می گفت « ما دو راه بیشتر نداریم: یا مصالحه کنیم یا شهرهای ایران را بزنیم.»
البته در بیست وپنجم مهر شصت وسه، عملیات عاشورا در منطقهی میمک انجام شد، اما این عملیات هم نتوانست ایران را به هدفی که می خواست برساند، عراقی ها روز به روز بر تعداد سلاح هایشان اضافه می کردند ، طوری که بیش از نیمی از تولید ناخالص ملیشان را (چیزی حدود چهارده میلیارد دلار) به خرید سلاح اختصاص دادند. آنها با شصت درصد پول حاصل از نفتشان هم اسلحه می خریدند، با این اوضاع ایران باید کاری می کر، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که ان زمان فرمانده عالی جنگ بود، در صحبتی گفته بود«باید عملیات کنیم، حتی اگر سی تا چهل درصد موفق باشد.» اما نکته اینجا بود که کجا و کی باید عملیات کرد، این گونه بود که توجه ها دوباره به هور جلب شد، نقطه ای که ایران یک بار درش عملیات نیمه موفقی کرده بود و کلی تجربه داشت و درعوض، عراق در آن بسیار آسیب پذیر نشان داده بود.
قبل از عملیات جدید، ایران در تدارک تهیهی تعداد زیادی قایق بود، اگر می خواست قایق ها را از یک کشور دیگر وارد کند، همه می فهمیدند که عملیات ایران آبی است؛ برای همین مجبور شد از قایق های فرسوده و مستعمل سپاه و ارتش که سالها توی انبارهایشان خاک خورده بودند استفاده کند. جابه جایی نیروهای ایران به هور هم تقریبا برای عراق معلوم بود؛ امریکا خبر چین خوبی بود، برای همین عملیات، اصل غافلگیری نداشت.
نام عملیات جدید را «بدر» گذاشتند، برای روز نوزدهم اسفند شصت وسه در منطقهی هور الهویزه عملیاتی با هدف تسلط بر جادهی بصره به العماره و راه یابی به مرکز اطلی هورهای غرب دجله که مسلط بر استان های بصره ، ناصریه و العمارهی عراق بود، قرار بود عملیات بدر به نوعی تکمیل شد ه عملیات خیبر باشد. عراق یک بار از منطقهی هور ضربهای سختی خورده بود و خودش را آماده کرده بود تا تجربهی تلخ گذشته تکرار نشود.
تجربه نشان داده بود عراق از اتفاقات گذشته به شدت درس می گیرد و آن را کاملا جدی تلقی می کند، به همین خاطر آنها تعداد زیادی دیده بانی در هور ساختند تابه منطقه مسلط باشند، برای فرود هواپیما دو باند ساختند، چند باند هلی کوپتر هم همان جا ساختند، مسیر آبراه ها را هم با سیم خاردار، شبکه های فوگاز که حاوی ناپالم بود و کافی بود که منفجر شود تا هر چه سر راهش است بسوزاند و هزار و یک جور مانع دیگر تله گذاری کرده بودند، تا جایی هم که توانسته اند نی ها را کوتاه کردند.
ایرانی ها هم بی کار نبودند، آنان پد هلی کوپتر و جاده ای بنام صاحب زمان(عچ) ساختند و پشتیبانیشان را هم با هلی کوپتر و هاور کرافت انجام می دادند. قبل از عملیات هم به خاطر تجربیات عملیات خیبر کلی اموزش سکانی نصب پل خط شکنی علامت گذاری مسیر هلی برد و... دیده بودند، سرانجام در ساعت بیست و سه روز نوزدهم اسفند ، ودرست یک سال بعد از عملیات خیبر، عملیات بدر با رمز« یا الله یا الله یا الله و قاتلو هم حتا لا تکون فتنه یا فاطمه الزهرا » اغاز شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
انقلاب ما انفجار نور بود.
امام خمینی (قدس سره)
در دوران معاصر، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حادثه مهم و حیرت انگیزی برای جهانیان بود. این حادثه ی بزرگ قرن، از یکسو معادلات سیاسی استکبار را در ادامه ی سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بر هم زد و از سوی دیگر، یکی از استوارترین رژیم های وابسته را که از حمایت قدرت های بزرگ برخوردار بود، ریشه کن ساخت، و در کشوری چون ایران، با اهمیتی که از نظر استراتژیکی و اقتصادی برای قدرت های بزرگ جهان دارد، تحولی سیاسی – مردمی و عظیم به وجود آورد و این جریان سیاسی، یک بار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعیین کننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت جهان اسلام، حرکت عظیم بازیابی خویشتن خویش، گریز از سلطه، ایستادگی در برابر استعمار کهنه و نو، ایجاد قطب سیاسی جدید در جهان و فروریزی رژیم های وابسته و تحمیلی را در سرزمین های پر نعمت اسلامی، در برابر دیدگان مشتاق، بیش از یک میلیارد مسلمان گشود و موجی از وحشت و اضطراب در دل های جهان خواران پدید آورد.
معنای انقلابانقلاب در لغت، برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن، رجعت، تغییر، تحول و ... است و در اصطلاح رایج جهان، شورش عدّه ای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو به منظور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات، ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمانی نوین و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمان های خاص می باشد.
در قرآن واژه ی انقلاب به کار نرفته ولی ده مورد مشتقات آن آمده است. در تمام این آیات، تناسب موضوع و منظور آیات، مفهوم لغوی آن، یعنی تغییر و دگرگونی و برگشتن مورد توجه بوده است، که گاهی انقلاب به سوی تعالی و کمال است (اعراف 119) و گاهی بازگشت به عقب و انحطاط (آل عمران 144) و گاهی نه این و نه آن.
مشروطیت در ایران (1324 ق) که دستاورد تلاش مجموعه ای از اقشار مختلف جامعه و غرب گرایان و روشنفکران برای اصلاح بنیادین در نظام دینی و اجتماعی ایران بود، سرانجام توانست با وضع قانون اساسی و متمم آن، تأسیس مجلس شورا و برخی نهادهای سیاسی و اجتماعی دیگر، گام هایی برای تحقق آرمان های خود بردارد. اما به دلایل فراوان، اهداف نظام مشروطه و مردم، برآورده نشد. استقرار دیکتاتوری رضاشاه (1299 تا 1320 ش) انحطاط عمیقی در ابعاد مختلف پدید آورد. او با نهادهای ملی و مذهبی در افتاد و شعائر دینی مورد دشمنی قرار گرفت. وی آداب مذهبی را خلاف تجدد می دانست حوزه های علمی دینی را تعطیل کرد، لباس روحانیت را خلاف رویه مملکت اعلام نمود و سرانجام در بازگشت از سفر به ترکیه اقدام به کشف حجاب کرد. مشروطیت نیز به طور کلی به فراموشی سپرده شد. در جریان جنگ جهانی دوم، در سال 1320 شمسی، دیکتاتوری بیست ساله فرو پاشید و آزادی های سیاسی و اجتماعی قابل توجهی پدید آمد.
در فضای پس از شهریور 20، به طور کلی سه جریان عمده ی فکری – سیاسی پدید آمدند که عبارت بودند از:مارکسیستی، ملی، اسلامی،حزب توده ی ایران مظهر جریان مارکسیستی بود که در برابر این جریان قدرتمند، انجمن های ملی و اسلامی تشکیل گردید. این دوران با کودتای 28 مرداد 1332، پایان گرفت. از سال 1332 تا 1342، اندیشه و سمت گیری افکار دینی به سوی یک تحول انقلابی و عمومی در جامعه و در میان روشنفکران و جوانان اوج بیشتری گرفت.
انقلاب سفیددر سال 1960، جان.اف. کندی، رییس جمهور امریکا به منظور جلوگیری از تعمیق اندیشه های انقلاب و مبارزات ضدِاستعماری و در نهایت حفظ منافع امریکا، برنامه های اصلاحی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی چندی را به حکومت های وابسته توصیه کرد. محمدرضا شاه در سال 1339، در جهت اجرای سیاست «کندی» ، لایحه ی اصلاحات ارضی را به مجلس برد، اما لایحه متوقف شد و کاری از پیش نرفت.
به توصیه امریکا، دکتر علی امینی در اردیبهشت 1340، به نخست وزیری منصوب شد. وی دست به انجام اصلاحاتی، از جمله اصلاحات ارضی زد، حکومت ایران و مطبوعات خارجی و به خصوص امریکایی، نام این اقدامات را انقلاب نهادند که رفته رفته نام «انقلاب سفید» بر آن اطلاق شد. به خاطر رقابتی که بین شاه و امینی به وجود آمد، شاه امینی را عزل کرد و در تاریخ 27 تیر 1341، اسد الله علم به نخست وزیری منصوب شد. در تاریخ 16 مهر 1341، مطبوعات نوشتند که در دولت لایحه ای با سه نکته تازه به تصویب رسید(1)
1- به زنان حق رأی داده شد.
2- قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته شد.
3- به جای سوگند به قرآن «کتاب آسمانی» آورده شد.
پس از انتشار این خبر، نخستین موج مخالفت از سوی روحانیت و مراجع دینی پدید آمد و در میان بازاریان و دیگر اقشار جامعه، گسترش یافت و رژیم ناچار به عقب نشینی شد واسد الله عَلَم طی تلگرافی به علمای قم نوشت:
1- نظریه دولت در مسأله « اسلامیت» همان نظریه علمای اسلام است.
2- سوگند با قرآن مجید است.
3- در مسأله مسکوت بودن عدم شرکت بانوان در انجمن های ایالتی و ولایتی ...
دولت نظرات آقایان را به مجلس تسلیم و منتظر تصمیم مجلسین خواهد بود.
امام خمینی (قدس سره) که در آن دوران یکی از مراجع بزرگ تقلید بودند آن را کافی ندانسته و خواستار ادامه ی مبارزه تا لغو رسمی تصویب نامه شدند. سرانجام، پس از پنجاه روز مبارزه، در 7 آذر 1341، در مطبوعات نوشته شد:
«در هیأت دولت تصویب شد که تصویب نامه مورخه 14/7/1341، قابل اجرا نخواهد بود.»
پس از پایان این ماجرا، تبلیغات دامنه داری علیه روحانیت، که هماورد غیر منتظره ای برای رژیم تلقی می شد، آشکارا و پنهان آغاز شد. در 19 دی 1341، شاه اصول پیشنهادی خود را که بعدها «لوایح شش گانه» نام گرفت و تا سال 1356، تا 19 اصل گسترش یافت، اعلام کرد و از مردم خواست که با شرکت در همه پرسی، به آن ها رأی دهند.
این لوایح عبارت بودند از:
1- الغای رژیم ارباب و رعیتی.
2- تصویب لایحه قانونی ملی کردن جنگل ها در سراسر کشور.
3- تصویب لایحه فروش کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی.
4- تصویب لایحه ی قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی.
5- لایحه ی اصلاحی قانون انتخابات.
6- لایحه ی ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.
مراجع تقلید قم و تهران طی اعلامیه ای رفراندم را خلاف شرع و قانون اعلام و شرکت در آن را تحریم کردند.
دانشگاه ها، بازاریان و اصناف با اجتماعات، تظاهرات، اعتصابات و بیانیه ها در تهران، قم و برخی شهرهای بزرگ به حمایت از روحانیون برخاستند.
در روز ششم بهمن 1341، همه پرسی انجام گرفت و اعلام شد که پنج میلیون و ششصد هزار رأی موافق و چهارصد هزار و صد و پنجاه رأی مخالف به صندوق ریخته شده است. کندی و دیگر رهبران جهان به شاه تبریک گفتند، در حالی که موج مخالفت روحانیت ایران به خارج از کشور نیز سرایت کرد و علمای عراق در سطح گسترده ای به حمایت از علمای ایران برخاستند.
شروع نهضتنوروز سال 1342 شمسی بر اساس پیشنهاد امام خمینی (قدس سره) و تصویب مراجع قم، عزای عمومی اعلام شد. بعد از ظهر روز دوم فروردین به مناسبت سالروز شهادت امام صادق علیه السلام مجلس سوگواری در مدرسه ی فیضیه قم برگزار گردید. جمعیت انبوهی در آن شرکت کردند، مأموران رژیم، جلسه را به هم ریختند و شرکت کنندگان بخصوص طلاب و روحانیون را مجروح و مضروب ساختند و تنی چند نیز به شهادت رسیدند. پس از این حادثه اعلامیه هایی از علمای قم، تهران، نجف و دیگر شهرها صادر شد که رژیم شاه به دلیل بی حرمتی به دین و اصل دیانت و علما و طلاب محکوم است. رژیم شاه کارت تحصیلی طلاب را لغو و روحانیون جوان را دستگیر و به سربازخانه ها اعزام کرد.
با آغاز محرم سال 1342 شمسی اغلب سخنرانی ها و عزاداری ها به صورت سیاسی برگزار شد. عصر روز عاشورا امام (قدس سره) در مدرسه ی فیضیه ی قم، در حضور انبوه مردم، سخنرانی کرد و در آن از اعمال رژیم شاه و کشتار مردم و قانون شکنی و خطر اسراییل و خطری که اسلام و کشور را تهدید می کند، یاد نمود و آشکارا شاه را مخاطب قرار داده و گفتند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
خدا نورآسمانها وزمین است. مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد. آن چراغ درون آبگینه ای و آن آبگینه چون ستاره ای درخشنده از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری افروخته باشد. روغنش روشنی بخشد هرچند که آتش بدان نرسیده باشد. نوری افزون بر نور دیگر خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه می نماید و برای مردن مثلها می آورد زیرا بر هر چیزی آگاه است.
سوره نور آیه 35
I - مقدمه
گیاه شناسی
منشاء
رشد، مرفولوژی و فنولوزی( گل و میوه)
اهیمت تغذیه ای
ارقام
آب وهوا
آبیاری
خاک
تغذیه
10- برداشت
11- هر س و تربیت و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
12-تکثیر( پیوند) و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
13- ریزش و علل عمده آن
14- روغن زیتون و سه فاکتور اساسی در تولید ماکزیمم آن
II - شرایط محیطی و اثرات فیزیولوزیک آن
1- نور
الف- شدت نور
ب- کیفیت نور
2- دما
الف- دمای بالا
ب- دمای پائین
3- آب
الف- میزان آب مورد نیاز
ب- استرس خشکی و تأثیر آن بر فتوسنتز، مانیتول و پتانسیل اسمزی
ج- استرس غرقابی
4- مواد غذایی
الف- نیازغذایی
ب- استرس غذایی
5- نمک
6- آلودگی های زیست محیطی
الف- ازن
ب- UV-B
7- نتیجه گیری
I - مقدمه
1-گیاه شناسی:
دانه داران Phyllum division :Spermatophta : شاخه
نهاندانگان: sub division: Anigosprems : زیرشاخه
دولپه ها: Dicotyledon Class: زده
پیوسته گلبرگان Gamopetales : sub class : زیرکلاس
پیوسته گلبرگان تخمدان فوقانی : Seri
گل منظم: Group
Geutinales : راسته
Oleaceae : تیره
Oleodieae : زیر تیره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
دانشگاه پیام نور
واحد شهر جدید پریس
دانشکده کشاورزی
موضوع تحقیق:
گیاه خشخاش
نام درس:
زراعت عمومی
استاد مربوطه:
جناب آقای محمود پور
محقق:
آرزو ترسان
اردیبهشت:88
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 2
نام علمی و مختصری در مورد تیره ی خشخاش........................................ 3
طول عمر و ارتفاع، ریشه، ساقه، برگ، گل، میوه دانه ی خشخاش......... 5
شرایط اقلیمی مناسب برای رشد خشخاش 7
مناطقی که امروزه خشخاش در آنجا کشت می شود 11
منشأ تریاک 12
موارد مصرف خشخاش 13
خواص دارویی خشخاش 14
مقدمه:
خشخاش گیاهی است که بومی که اروپای جنوب شرقی و آسیا (خاورمیانه) است.
کشت خشخاش نخستین بار 3400 سال پیش از میالد در جنوب میان رودان صورت گرفت. در برخی از مقالات هم زکر شده که، این گیاه حدود 2500 سال قبل در منطقه ی مدیترانه کشت می شده است و سابقه ی گیاه را تا 5000 سال قبل ذکر می کنند.
به طور کلی بیشتر مواد مخدر از تریاک به دست می آید و آن نیز محصول نوعی خشخاش است. از آثاری که از سومری ها باقی مانده است چنین برمی آدی که آنها قدیمی ترین و مشهورترین ماده ی مخدر یعنی تریاک را استعمال می کردند و به خشخاش گیاه شادی بخش هم می گفتند. سوری ها خشخاش را گیاه لذت می نامیدند. پس می توان عمر کشت خشخاش را با عمر شناسایی تریاک و مواد مخدر توسط انسان برابر دانست.
هنر کشت خشخاش بعدها از سوری ها به آشوریان و سپس به بابلیها منتقل شد و از آن جا به مصر راه یافت. در دهه ی 13 پیش از میلاد دوران طلایی تریاک با کشت گسترده ی خشخاش در تبس پایتخت مصر آغاز شد. بازرگانان، تریاک و همراه آن کشت خشخاش را از مصر به کارتاژ، یونان و اروپا می بردند، پس از آن« کشت خشخاش در قبرس پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت و تریاک در قرن چهارم به چین هم رسید و به این ترتیب، کشت خشخاش در سراسر کره ی زمین گسترش یافت.