دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه رابیند رانات تاگور (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

 

زندگی نامه رابیند رانات تاگور 

تاگور امروزه یک شاعر، نقاش و سراینده ای بزرگ است که قدرت تخیل و بیانش اعجاز آمیز است. وی یک شخصیت ملی و مبارزه جو است که به دلیل محبت و احترام به انسانیت در قلب همه مردم جهان جا دارد.«رابیند رانات تاگور Rabidranath Tagor» شاعر، متفکر و نابغه ی هندی درششم ماه مه سال ۱۸۶۱ درشهر کلکته درخانواده مهاراجه ای که ثروتش از پارو بالا می رفت متولد گردید و درهفتم اوت ۱۹۴۱ در شهر کلکته در۸۰ سالگی درگذشت . درآغاز قرن نوزدهم مرد متفکری به نام «راجا را موهان روی » نهضت تازه ای در ادب و فلسفه بنیاد نهاد؛ نهضتی که عظمت آن را هیچ مرد متفکر اروپایی نمی تواند دریابد و همین نهضت بود که صد سال بعد توانست هندی آزاد ومستقل به وجود آورد. تاگور از پیروان شایسته این نهضت عظیم بود. او از محیط مدرسه و معلمین خصوصی تنها توانست قواعد علوم و زبان را فراگیرد و تفکرات تنهایی او وی را بر کرسی افتخار قرار داد، مادر وبرادر بزرگش نیز از استعداد فهم زبان و فلسفه ومنطق برخوردار بودند ومشوق او در دانش اندوزی بودند، و بحث های پرشور آنان پایه فهم عمیق وجهان بینی شگفت آوری شد که نام وی را جاودان ساخت . تاگور کار ادبی خود را درسال ۱۸۷۶ با سرودن اشعار «غنایی» آغاز کرد. وی در بیستم سپتامبر ۱۸۷۷میلادی برای تحصیل حقوق عازم لندن گردید اما حقوق هرگز نمی توانست روح نوجو و فیاض وی را قانع کند، از این رو پس از یک سال به زادگاه خویش بازگشت و در نهضت پر دامنه ای که در تمام زمینه های زیست ، اقتصاد ، سیاست و فرهنگ و فلسفه در این کشور و خصوصاً در ایالت بنگال به حد عصیان رسیده بود نقش حساسی به عهده گرفت و دومین اثر خود را که حاوی افکار مختلف او بود، در قالب ترانه هایی لطیف و پرشور منتشر کرد. دراین اشعار، زیبایی، عظمت و روح مبارزه جویی همه یک جا گرد آمده و نمایشگر عالی ترین عواطف بشری و تلاش مقدس انسان برای زیستن بود. آثار اولیه ی وی تقلیدی از شعرای بزرگ هندی بود که با مایه ای از فولکلور چاشنی خورده بود، لیکن درسال ۱۸۷۸ منظومه های «ترانه های آفتاب» و «سرودهای شبانه» که حاوی ایده های انسانی و بزرگی بودند انتشار یافت. انتشار آنها در سراسر هندوستان وی را به عنوان یک شاعر بزرگ معرفی کرد. او برای اندیشه های خود قالبی از رمانتیسمی داشت که از فرهنگ و دانش و سرودهای جاویدان و با عظمت هند باستانی آکنده بود. تاگور درسال ۱۸۸۴ طی یک ماجرای پرشور عاشقانه ازدواج کرد و در آرامش و تنهایی مطلق به تفکر و تحریر و سرودن ترانه های جاویدان و مطالعه برای ایجاد مکتب تربیتی نوین مبتنی بر سنن ارزنده ملت هند پرداخت. دراین زمان مدرسه نمونه ای به نام «سنگر صلح» با هزینه ی خود تأسیس کرد و اصول وعقاید تربیتی خود را درآنجا به کار بست که متضمن نتایج درخشانی برای وی بود ؛ این مدرسه بعدها به صورت یک کانون آموزش جهانی شناخته شد. او در این دوران با زندگی مردم عادی، با دردها و رنج ها، با گرسنگی و فقر و مرض آشنا شد. او ملت واقعی هند را شناخت و به ترسیم چهره آنان پرداخت: رخساره زرد و نحیف زنان، شکمهای آماس کرده ی کودکان، و دستهای پینه بسته ی مردان دهقانی که هیچ گاه شکم خود را سیر ندیده بودند. تاگور با مفهوم واقعی کار، آشنا شد و از آن پس قهرمانان او به جای روسپی های بزک کرده کاخهای اشرافی، که در قصرهای مجلل با استخرهایی از کاشی های چین و روم زندگی می کردند، به ترسیم سیمای واقعی ملت هند پرداخت. شعر او مرثیه مرگ کودکان گرسنه، و ترانه های او نمایشگر اندوه زنان رنجدیده دهقان بود. او بهترین آثار خود را در این دوران به وجود آورد ، داستانهای هیجان انگیزی به رشته تحریر کشید و نمایشنامه های کم نظیری نگاشت که از میان آنها «باغبان و سنگ های گرسنه»، «امید دهقان»، « مهتاب درخشنده » را می توان نام برد. اما وقایع دردناکی برای وی پیش آمد. درسال ۱۹۱۰ ابتدا زن محبوبش و پس از آن دخترش و سه ماه بعد پسر کوچکش یکی پس از دیگری در ظرف یک سال جان سپردند. این وقایع ضربه ی هولناکی به روح حساس تاگور وارد کرد تا جایی که کنترل اعصاب خود را تا حدی از دست داد.درسال ۱۹۱۱، مجدداً برای معالجه به انگلستان رفت و در این سال ترجمه انگلیسی اشعار او به نام « آوازهایی از قربانی»، «چیستان جالی » و «مرگ امید» مورد استقبال کم نظیری قرارگرفت و جوامع انگلیسی زبان، یک شاعر بزرگ از مشرق زمین را مورد تجلیل شایسته ای قرار دادند. اشعار تاگور به اغلب زبان های اروپایی ترجمه شده و در سال ۱۹۱۳ به عنوان اولین هنرمند از آسیا جایزه نوبل گرفت.شخصیت تاگور کاملاً در آثار او متجلی است. او به عنوان یک هنرمند رسالت خود را می شناخت و همیشه آماده ی مبارزه با بیداد و ظلم و شقاوت بود و مبارزه پی گیر و بی امانی را علیه ناسیونالیسم آلمان و رژیم نازی آغاز نمود. تاگور پس از مرگ زن و فرزندانش به مسافرت پرداخت و از کلیه ی کشورهای اروپایی ، چین وآمریکا و اتحاد جماهیر شوروی ، ایران ، آمریکای جنوبی وکانادا دیدن کرد. تاگور در ۶۸ سالگی به آموختن نقاشی پرداخت و نمایشگاه آثار نقاشی او در مونیخ ، پاریس ، برلین ، نیویورک و مسکو مورد توجه قرارگرفت. وی در آهنگسازی نیز دست داشت و برای اغلب ترانه ها ی خود آهنگ های جالبی ساخته است .متد فلسفی این نابغه ی بزرگ مبتنی بر درون بینی و اعتماد به تجلی بارقه ای از نورخداوند در وجود انسان است و اندیشه های فلسفی او در پیدایش مکاتب فلسفی جدید تاثیری عظیم بخشیده است .تاگور بیش از شصت جلد از آثار منظوم خود منتشر نمود وداستانهای بزرگ ، مقالات ، نمایشنامه های او به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است . ازآثار جاویدان او می توان «سلطان قصر سیاه »، «میوه جمع کن»، «اشعارخیبر»، «رشته های گسسته»، «نامه هایی به یک دوست»، «پیوند آدمی»،«مذهب بشر»، «شخصیت» ،«نکاتی از بنگال»، «هدیه عاشق» و «چیتر ا» را نام برد .

 

رابیندرانات تاگور

رابیندرانات تاگور (به زبان بنگالی ‎রবীন্দ্রনাথ ঠাকুর‏) (زاده ۷ مه۱۸۶۱،درگذشته ۷ اوت۱۹۴۱ (میلادی)) شاعر،فیلسوف،موسیقیدان و چهره‌پرداز هندی بود. ناماوریش بیشتر از برای شاعری اوست. وی نخستین کسی است که از آسیا توانست به جایزه نوبل دست یابد. پدرش دبندرانات(مهاریشی) و مادرش سارادادیوی نام داشت. تبار

تاگور از خاندان برهمنان هند بود. بنیادگذار خاندانش مردی به نام پَنچامَن کوشاری بود. او در آغاز در جسورJesseor در بنگال جنوبی می‌زیست ولی پس از پیدا کردن اختلاف با مرزبان آن سامان در سالهای پایانی سده هفدهم از شهر خویش به دهکده ماهیگیری کوچکی به نام گوویندپور کوچید. مردم این دهکده که از طبقه‌های پست هندوستان شمرده می‌شدند زیستن خانواده‌ای از طبقه برهمنان را در میان خویش ارج نهادند و به پنچامن لقب تهاکور Thakur دادند که معنای سرور را در زبان هندی می‌رساند.پس از چندی که این خاندان با انگلیسیان ارتباط برقرار کردند و به داد و ستد با هم پرداختند نزد انگلیسیان تاگور Tagore خوانده شدند که تغییر شکل داده همان تهاکور بود و رفته رفته به عنوان نام خانوادگی بر این خاندان به جای ماند.

پس از چندی دهکده زیستگاه آنان و دهکده‌های گرد آن به شهری دگرش یافت و نام کلکته را به خود گرفت. خاندان تاگور هم که داد و ستد گسترده‌ای با انگلیسیها داشتند به رونق و سود و دارایی بسیاری دست یافتند. اوج پیشرفت این خاندان در زمان پدربزرگ رابیندرانات تاگور که دورکنات Dwarkanath نام داشت پدید آمد. وی که در ۱۷۹۴ دیده به جهان گشوده بود به جوانمردی و بخشندگی ناماور بود،همچنین وی رهبر آیین راج رامهوم روی Raja Rammohum Roy بود.وی دو بار به انگلستان رفت که بار دوم به سال ۱۸۴۴ بود وی از این سفر باز نگشت و در سال ۱۸۴۶ در شهر لندن درگذشت. از او سه پسر به جای ماند که بزرگترین آنها دبندرانات Dbendranath ه در سال 1817 زاده شد پدر رابیندرانات تاگور است. از آنجا که وی مردی دیندار و پارسا بود از سوی هندوان لقب مهاریشی -را که لقبی است ویژه رهبران دینی - یافت.

مادر رابندرانات ،سارادادیوی Sarada-devi نام داشت که در 8 مارس1885 درگذشت.

مهاریشی چهارده فرزند داشت که رابیندرانات کوچکترین آنها بود. بزرگترین برادر رابیندرانات دویجیندرانات نام داشت که مردی دانشمند بود و دستی در فلسفه و شعر و ریاضی و موسیقی و ادب داشت. وی در سال 1926 درگذشت. دومین پسر او ساتین‌درانات نام داشت که دارای دانش سانسکریت و چیره به زبانهای بنگالی و انگلیسی بود. سومین پسر او همن‌درانات که در چهل سالگی درگذشت و از رابیندرانات بیش از دیگران پرستاری کرد و بدو بنگالی و انگلیسی آموخت. پنجمین پسرش جوی‌تیرین‌درانات نام داشت که شاعر،نویسنده،موسیقیدان و همچنین مردی میهنپرست بود. او تاثیر بسیاری بر رابیندرانات گذارد. وی در سال 1925 درگذشت. از دختران او یکی سودامینی بود که پرستار پدر پیرش و برادر خردسالش رابیندرانات بود،دیگری که پنجمین دختر مهاریشی هم بود سورناکوماری نام داشت که نویسنده و موسیقیدانی آزادیخواه بود که در بیداری زنان بنگالی کوشش بسیار نمود.

آغاز زندگی

رابیندرانات در بامداد هفتم ماه مه سال 1861 ترسایی زاده شد. او چهاردهمین و واپسین فرزند مهاریشی بود. وی را در میان خانواده رابی می‌خواندند. سیزده سال و ده ماه از



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه رابیند رانات تاگور (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه سیمین دانشور 11ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نویسنده معاصر ایران

زندگی نامه سیمین دانشور

سیمین دانشور در سال ۱۳۰۱ ش. در خانواده ای تحصیل کرده در شیراز به دنیا آمد. بعدها تحصیل در ادبیات فارسی را تا دریافت درجه دکترای آن دریافت کرد و سالها به تدریس تاریخ هنر در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت.

 

سیمین دانشور در سال ۱۳۰۱ ش. در خانواده ای تحصیل کرده در شیراز به دنیا آمد. بعدها تحصیل در ادبیات فارسی را تا دریافت درجه دکترای آن دریافت کرد و سالها به تدریس تاریخ هنر در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت.

▪ سیمین دانشور دو ویژگی عمده داشت:

۱) اول از همه اینکه، نخستین زن نویسنده ی جدی در ادبیات معاصر ماست.

۲) دیگر آنکه، اولین فارغ التحصیل دوره ی دکترای ادبیات فارسی و به جای اینکه به کاوش در آثار دیگران بپردازد خود اثر آفرید تا بیایند و در آن کاوش کنند.

در اینجا نویسنده ای ظهور می کند که زن است و از زنان می نویسد و این زمانی قابل اهمیت است که در آغاز راه او ادبیات ما به طور یک جانبه ای مردانه بود.

وی نخستین مجموعه ی داستان هایش را با نام آتش خاموش در سال ۱۳۲۷ منتشر کرد.

در داستان های این مجموعه نویسنده با کلی بافی احساسات زنانه و دخترانه را تصویر می کند. این اثر بی بهره از جنبه های هنری تنها زن بودن نویسنده اش واقعه ای است با این حال اکنون که سال ها از چاپ آن می گذرد می توان نقطه نویسنده آینده را در آن دید و در سال ۱۳۴۰ دومین مجموعه داستان هایش را با نام شهری چون بهشت گرد آورد.

گرچه این کتاب نسبت به نخستین اثر دانشور پیشرفتی را نشان می دهد و بررسی آنها را آشکار می کند که دانشور در صناعت داستان نکته ها آموخته و گام ها برداشته است، اما باید گفت که شهری چون بهشت هنوز با اثر ادبی فاصله بسیار دارد.

انتشار رمان سووشون نقطه ی عطف زندگی دانشور است. این رمان که خیلی زود شهرت در خوری پیدا کرد و به زبان های گوناگون نیز ترجمه شد، حاکی از تحولی عمیق در زندگی هنری دانشور است.

دید سطحی و احساسی داستانهای دو مجموعه ی پیش جای خود را به نگرشی پخته و آرمانی می دهد، از طرف دیگر نثر آن نیز پختگی و انسجام و یکدستی آشکاری را عرضه می کند که در رمان های فارسی تا زمان انتشار این کتاب کم سابقه است.

زری کانون این رمان زنی است که یک سر و گردن از زنهای دیگر داستان های دانشور بالاتر است و زمانی که با مرگ شوهرش یوسف روبه رو می شود به آن استوانه ای بدل می شود که باید باشد و زندگی را نگهدارد .

این رمان حالتی نمادین دارد و بیشتر حال و روز دورانی را حکایت می کند که نویسنده در آن به سر می برد و به تعبیری می توان پس سیمای یوسف شخصیت اصلی آن جلال آل احمد را دید.

مکان داستان در استان فارس و زمان آن سالهای جنگ جهانی دوم است با این حال می توان این زمان ظاهری را حذف کرد و موضوع رمان را به زمان های دیگر نیز تسری داد.

مبارزه با ابعاد و جوانب گوناگون و جناح بندی های متفاوت آن به گونه ای توصیف می شود که تنها در قالب مکان و زمان خاصی جای می گیرد و حتی می توان در سالها اواخر دهه ۴۰ نیز از آن برداشت همزمانی کرد. آنچه از ماجراهای این رمان در محدوده زمانی مطرح شد. در آن بر می آید اینکه با جنگ بزرگ جهانی دیگر زندگی سنتی گذشته متلاشی شد و شرایط پیش آمده که زندگی اجتماعی ما حتی در شکل کوچک خانوادگی آن نیز ساختار خود را از دست داده است.

دانشوردر سال ۱۳۵۸ مجموعه دیگری از داستان هایش را با نام" به کی سلام کنم " را منتشر کرد.

برخی از داستانهای این مجموعه پیش از آن در نشریات گوناگون منتشر شده بودند.

این داستانها شکل کلید است و حال و هوای یکسانی ندارند.

برخی در سطحی نازلتر از زمان سووشون بودند اما شماری دیگر به داستانی که نام کتاب از آن گرفته یا داستان" سوترا " از بهترین نمونه داستان های ماست.

دانشور پس از سال ها سکوت در زمستان ۱۳۷۲ جلد اول رمان" جزیره سرگردانی " را منتشر کرد. رمان به گونه ای است که نمی توان آن را درخور نام دانشور به عنوان نویسنده سووشون شناخت.

با این حال قضاوت نهایی را باید گذاشت برای زمانی که مجلات دیگر آن منتشر شوند.

نثر دانشور در بهترین نمونه فعالیت ادبی اش سووشون و نثری پخته و مهذب و حسی و شفاف است . حتی در آنجائیکه حالت نمادین و رمزی نیز دارد.

این پیچیدگی زبانی و نثری نیست، بلکه رمز مضمون و درونمایه ذهن خواننده را به خود مشغول می کند.

نگاهی کوتاه به جهان داستانی سیمین دانشور

سیمین دانشور و جلال آل احمد در سفری از شیراز به تهران در سال ۱۳۲۷ آشنا شدند و ازدواج کردند. دانشور دکترای ادبیات فارسی است و تخصص در زیباشناسی گرفته است. وی استاد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود.

سیمین دانشور بانوی ادب معاصر فارسی در سال ۱۳۰۰ در خانواده یی مرفه و فرهنگی در شیراز متولد شد، پدرش دکتر ایل و سیمین به همراه پدر به اطراقگاه ایل قشقایی زیاد می رفت. تصاویری که از زندگی ایلیاتی دیده بود در سووشون به تصویر کشیده شده است، زیباترین آن صحنه ها سووشون است که در زمان ییلاق - قشلاق ایل معمولاً این تعزیه را نمایش می دهند.

در سال های ۲۲-۲۱ حضور متفقین در شیراز اولین جرقه ها را در ذهن دانشور برای طرح سووشون روشن کرد. خودش می گوید؛ «در سال ۲۱ به شیراز رفته مواجه شدم با ستاد متفقین یعنی انگلیسی ها در شیراز. حزب توده هم بود. سربازان هم پلاس بودند. بعد هم مدرسه یی که می رفتیم مدیره اش انگلیسی بود و بیشتر معلم ها و اسم مدرسه مهر آیین بود و ما بیشتر درس ها را به انگلیسی می خواندیم، طرح سووشون از همان سال ۲۲ در ذهن من داشت ریخته می شد.»

سیمین دانشور و جلال آل احمد در سفری از شیراز به تهران در سال ۱۳۲۷ آشنا شدند و ازدواج کردند. دانشور دکترای ادبیات فارسی است و تخصص در زیباشناسی گرفته است. وی استاد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه سیمین دانشور 11ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه شهید امیر سپهر علی صیاد شیرازی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

زندگی نامه شهید امیر سپهر علی صیاد شیرازی

تاریخ تولد :1323 محل تولد : شهرستان در گز محلی در (شهری مشور)

تاریخ شهادت : 21/1/1378 محل و نحوه ی شهادت: تهران هنگام خروج از خانه

به دست منافقین کو در پوششی رفتگر در برابر دیدگان فرزندش

فعالیت پس از انقلاب

فرمانده ی عملیات کردستان علیه ضد انقلاب

فرمانده نیروی زمین ارتش

عضویت در شورای عالی دفاع

معاونت بازرسی فرماندهی کلاقوا

قسمتی از وصیت نامه ی شهید خداوندا این تو هستی که قبلم را مالامال از عشق به راست، اسلامت نظامت و ولایت قراردادی. خدایا تو خود می دانی که همواره آماده بودم آن چه را که تو خود به من دادی درراه عشقی که به راهت دارم نثار کنم. اگر جز این این نبودم آن هم خواست تو بود. پروردگار رفتن در دست توست من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم که تو باید بخواهم مرا در امام زمانم قرار دهی و آنقدر با دشمنان قسم خورده ی دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه شهید امیر سپهر علی صیاد شیرازی (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (2) (با فرمت word)