دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد ناسیونالیسم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 82 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

شاه قصد داشت از ((بار ارزشی )) مثبت در ضدیت با منفی که در سیاست موازنه منفی دکتر مصدق به کار رفته بود استفاده کند و هم چنین لفظ ناسیونالیسم را انتخاب کرد تا در برابر وجهه ناسیونالیستی جبهه ملی چیزی کمتر از آنها نداشته باشد از نظر شاه ((هرکس فکر ناسیونالیسم منفی را تبلیغ می کند باید او را مظنون و مشکوک شمرد )) خلاصه آنکه از نظر محمدرضا شاه سیاست عدم تعهد دکتر مصدق عبارت بود از (( سیاستی است که بی طرفی منفی سیاستی که هم (عقیم )بود و هم (منفی ) .

ص 42 : امنیت درگیری پیوند با غرب : در سالهای اجرای سیاست ناسیونالیسم مثبت که به نوشته مارک گازیوروسکی ، سالهای استقرار دولت دست نشاندة آمریکا در ایران بود از نظر محمدرضا شاه نمیتوان آمریکا را بعنوان یک کشور امپریالیستی تلقی کرد چرا که این کشور برخلاف امپراطوریهای سابق هیچگاه در اندیشه تصرف و تسلط برملت ما نبوده است . رفتار آمریکایی ها با ما براساس تساوی و احترام متقابل بوده و از کمکهای اصل چهار نظامی آمریکا تنها از آن جهت خرسندیم که این کمکها ما را به توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران و تامین آزادی جهانی موفق می سازد شاه با اظهار این نکته که روابط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی ایران با دموکراسی های غربی چندین قرن سابقه دارد و (( مانند عشقهای افر وخته آنی نیست )) چه از بعد نظری و چه از جنبه کارکردی سیاست موازنه منفی و عدم تعهد و بی اعتبار می داند و آشکارا اعلام می کند حال که مردم و دولتهای کشورهای آزادی غربی ابراز علاقه کرده اند ما را در زمینه های مالی ، فنی و اقتصادی یاری دهند (( چرا باید از این کمک محروم بود و چرا نباید با آنها متحد شد ))

ص 53 : دموکراسی - دیکتاتوری : محمد رضا شاه از سویی بر ضرورت تحقق دموکراسی به سبک و سیاق غربی تاکید دارد و از سوی دیگر علاقمند است نقش پادشاهی سلطنتی اقتدار گر را بازی کند و در نهایت به اصول پارلمانتاریستی ناشی از قانون اساسی مشروطیت پایبندی نشان نمیدهد .

وی در توجیه نادیده گرفتن قانون و زیرپا گذاردن اصول دموکراسی می گوید : اگر قرار باشد که عقب ماندگی چند ساله را جبران کند و کشور را به پیش برد آنهم در کوتاهترین مدت به کارگیری منابع ملی ضرورت دارد . محمد رضا شاه به جای ایجاد شرایط مناسب برای مشارکت تمامی آحاد مردم در سازندگی کشور متاثر از ذهنیت خویش به تمام نیروها و سازمانها و شخصیتها به چشم دشمن می نگرد او می نویسد : برای اینکه کشوری بسیج شود باید تربیت شود به حرکت در آید ، به جلو برده شود و در زمانی که مشغول بکار است در بر ابر آنان که مخالف پیشرفتش هستند محافظت گردد 000 این عناصر عبارتند از : مرتجعین و زمین داران بزرگ و کمونیستها و محافظه کاران و دسیسه گران بین المللی .

ص 58 : محمد رضا شاه اصرار داشت که بالاخص ایالات متحد آمریکا در توسعه صنعتی و تقویت بنیه نظامی ایران را حمایت نماید از سوی دیگر صنعتی شدن ایران و تبدیل آن به سبک قدرت نظامی منطقه ای از چندین جهت برای ایالات متحده سود توسعه صنعتی و تبدیل ایران به یک قدرت منطقه ای از طریق فروش اسلحه و اعزام مستشار نظامی در درجه اول موجب گردید که از منافع آمریکا و غرب بدون آنکه مخارجش را بپردازند دفاع شود .

ص80 : سیاست غیر عقلایی رضا شاه :

با شروع جنگ جهانی در دهم شهریور ماه 1381( اول سپتامبر 1939) دولت ایران با صدور اعلامیه ای رسما بی طرفی خود را در برابر کشورهای درگیر جنگ اعلام کرد و ابزار امیدواری نمود که دولت ایران بتواند با کلیه کشورها رابطه دوستانه خود را حفظ نماید در بیانه محمود جم نخست وزیر مورخ 11/شهریور/1381 آمده است که : دولت شاهنشاهی ایران به موجب این بیانیه تصمیم خود را به اطلاع عموم می رساند که در این کارزار بی طرف مانده و بی طرفی خود را محفوظ خواهد داشت . در همان روز علی اصغر حکمت وزیر کشور با انتشار اعلامیه ای به اتباع خارجی در رابطه با ضرورت رعایت مقررات بی طرفی هشدار می دهد در این اعلامیه به خارجیانی که به هر عنوان در ایران زندگی می کنند هشدار داده یم شود از ابزار هرگونه احساساتی که منافی بی طرفی کشور ایران باشد جدا خودداری کرده و متوجه باشند که مبادا برخلاف مقررات بی طرفی حرکتی از آنها ناشی شود .

بی طرفی به سیاسیت عدم شرکت در جنگ و درگیری های مسلحانه منطقه ای و جهانی اطلاق می شود .

اعلام بی طرفی توسط یک کشور و یا چند کشور در برابر شرایط بحرانی منطقه ای و یا جهانی به هیچ وجه الزامی نیست ولی اگر کشور آزادانه اعلام بی طرفی نمود ، در این صورت مجاز نمی باشد وارد اتحادیه نظامی شود و یا از کمکهای تسلیحاتی و مالی کشورهای درگیر بصورت یکجانبه و یا چند جانبه بهره مند گردد و کشور بی طرف موظف است روابط خود را با کشورهای درگیر حداقل تا پایان مخاصمات یا کاملا قطع کند و یا اینکه روابط یکسانی در تمام زمینه های اقتصادی ، نظامی و سیاسی و مالی داشته باشد .

برطبق ماده 2 و 6 قرارداد لاهه مورخ 18 اکتبر 1907 کشورهای بی طرف ازجمله ایران نمیتوانند در سرزمین خود اسلحه و مهمات انبار کنند و به تقویت نیروهای نظامی خود اقدام ورزند و یا اینکه امکانات مالی تسلیحاتی در اختیار کشورهای ثالثی قرار دهند کشور بی طرف موظف است با خودداری از موضع گیری جانبدارانه به سود یک طرف و به ضرر طرف دیگر شرایط تسریع در اتمام درگیریها و استقرار صلح را تضمین نماید بنابراین رضا شاه می بایست اصول سیاست خارجی خودرا براساس موضعی کاملا بی طرف در تئوری و



خرید و دانلود تحقیق در مورد ناسیونالیسم


تحقیق/ ناسیونالیسم 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

ناسیونالیسم

مهم ترین گرایش سیاسی ای که شیرازه جامعه ما را تهدید میکند، ناسیونالیسم قومی است. این گرایش سیاسی از نظر فکری ضعیف و از لحاظ تشکیلاتی نامنسجم است. اما این ضعف ها نبایستی قشر آزادیخواه و سکولار جامعه را از پتانسیل مخرب  این تفکر غافل بدارد. ناسیونالیسم قومی  طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه یا ناآگاهانه، بذر کینه قومی میکارند. زمینه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هویت قومی را جایگزین هویت انسانی شهروندان بکنند.

انواع ناسیونالیسم

ناسیونالیسم بردو نوع است: ناسیونالیسم "مدنی" و ناسیونالیسم قومی.

ناسیونالیسم مدنی به سیستم سیاسی ای گفته می شود که ساختار سیاسی جامعه بعد از اضمحلال سیستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمایل به اتکا بیشتر به منطق علمی از ویژگیهای این سیستم سیاسی به شمار میرود، اما کلیدی ترین ماموریت ناسیونالیسم "مدنی"، ساختن هویت ملی یا فراقبیله ای بجای هویت عشیره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سیستمهای ملو ک الطوایفی بوده است. بعبارت دیگر، ناسیونالیسم مدنی با ساختن ملیت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمایه را در جغرافیاهای سیاسی متفاوت فراهم آورد.اما متفکرین طرفدار جامعه سرمایه داری و یا متاثر از رسانه های اصلی عقیده ندارند که ملت یک پدیده ساخته شده است. طبق این تفکر، ادعا میشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق میگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاریخ مشترک هستند.  اما،این تعریف، کامل نیست. زیرا ملتها زیادی هستند که از اقوام مختلف تشکیل و دارای ریشه های تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از این "ملت"ها هستند. از طرف دیگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاریخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکیل داده اند. کشورهای عربی نمونه این ملتها است. این واقعیات روشن نشان میدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدنی" به این نوع ناسیونالیسم اضافه شده است اما واقعیت این است که ناسیونالیسم نیروی محرکه جنگ بین انسانها، و "ملت" محصول جنگها میباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بین انگلیسی زبانها، فرانسویها و مردم بومی کانادا است. ایالات متحده آمریکا محصول جنگ بین آمریکا، انگلیسیها، مردم بومی آن سرزمین و اسپانیائی ها میباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزیها و اسکاتلندیها از انگلیسی ها، منجربه تولد انگلستان گردید. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکیه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفریقایی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اینها تازه بهترین نمونه های ناسیونالیسم مدنی هستند. پروسه تشکیل دولتهای ملی بروشنی بر این واقعیت تاکید دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سیاسی معینی تحت کنترل تشکیلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئین های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمایه، حکم داروی مسکن برای تخفیف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.

ناسیونالیسم قومی به گرایش سیاسی ای اطلاق میشود که قومیت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برایش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت این ویژگیها را به پلاتفرم سیاسی تبدیل میکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهریمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ویژگیهای فکری ناسیونالیسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسیونالیسم قومی میتوان به وقایع افغانستان ،یوگسلاوی در دهه نود میلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطین و اسرائیل و وقایع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بیشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسیونالیسم قومی را ازجایگاه زبان، قومیت و فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد .

تقدس زبان از نظر ناسیونالیسم قومی، زبان مکالمه حکم یک بخش مقدس از هویت قومی را دارد که بایستی از آن به هر قیمتی پاسداری نمود.1. برخلاف نظر ناسیونالیسم، زبان یک وسیله برای ارتباط انسان با افراد پیرامونش است. این وسیله فرهنگی هم متغیر است. مدام و هم زمان با تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه در حال تغییر و دگرگونی است، بوجود می آید و محو میشود و یا تبدیل به چیز دیگر میگردد. این نکته را هم یاد آور شوم که فراگیری زبانی غیر از زبان محلی هر کسی را با فرهنگ تر میکند. اما علت اینکه طرفداران ناسیونالیسم قومی آنرا "بی فرهنگی" قلمداد میکند در جائی دیگر بایستی جستجو کرد. 2. زبان های فارسی وپشتو به دلایل قابل توضیحی به عنوان زبانهای رسمی کشور انتخاب شده است. متعاقب گسترش سرمایه داری و ضرورت استفاده از تکنولوژی و علوم جدید و سازمان دادن جامعه مدرن و تشکیل دولتهای متمرکز وجود یک زبان سراسری که همه شهروندان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند



خرید و دانلود تحقیق/ ناسیونالیسم 27 ص


تحقیق درمورد ناسیونالیسم 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

ناسیونالیسم

مهم ترین گرایش سیاسی ای که شیرازه جامعه ما را تهدید میکند، ناسیونالیسم قومی است. این گرایش سیاسی از نظر فکری ضعیف و از لحاظ تشکیلاتی نامنسجم است. اما این ضعف ها نبایستی قشر آزادیخواه و سکولار جامعه را از پتانسیل مخرب  این تفکر غافل بدارد. ناسیونالیسم قومی  طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه یا ناآگاهانه، بذر کینه قومی میکارند. زمینه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هویت قومی را جایگزین هویت انسانی شهروندان بکنند.

انواع ناسیونالیسم

ناسیونالیسم بردو نوع است: ناسیونالیسم "مدنی" و ناسیونالیسم قومی.

ناسیونالیسم مدنی به سیستم سیاسی ای گفته می شود که ساختار سیاسی جامعه بعد از اضمحلال سیستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمایل به اتکا بیشتر به منطق علمی از ویژگیهای این سیستم سیاسی به شمار میرود، اما کلیدی ترین ماموریت ناسیونالیسم "مدنی"، ساختن هویت ملی یا فراقبیله ای بجای هویت عشیره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سیستمهای ملو ک الطوایفی بوده است. بعبارت دیگر، ناسیونالیسم مدنی با ساختن ملیت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمایه را در جغرافیاهای سیاسی متفاوت فراهم آورد.اما متفکرین طرفدار جامعه سرمایه داری و یا متاثر از رسانه های اصلی عقیده ندارند که ملت یک پدیده ساخته شده است. طبق این تفکر، ادعا میشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق میگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاریخ مشترک هستند.  اما،این تعریف، کامل نیست. زیرا ملتها زیادی هستند که از اقوام مختلف تشکیل و دارای ریشه های تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از این "ملت"ها هستند. از طرف دیگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاریخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکیل داده اند. کشورهای عربی نمونه این ملتها است. این واقعیات روشن نشان میدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدنی" به این نوع ناسیونالیسم اضافه شده است اما واقعیت این است که ناسیونالیسم نیروی محرکه جنگ بین انسانها، و "ملت" محصول جنگها میباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بین انگلیسی زبانها، فرانسویها و مردم بومی کانادا است. ایالات متحده آمریکا محصول جنگ بین آمریکا، انگلیسیها، مردم بومی آن سرزمین و اسپانیائی ها میباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزیها و اسکاتلندیها از انگلیسی ها، منجربه تولد انگلستان گردید. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکیه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفریقایی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اینها تازه بهترین نمونه های ناسیونالیسم مدنی هستند. پروسه تشکیل دولتهای ملی بروشنی بر این واقعیت تاکید دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سیاسی معینی تحت کنترل تشکیلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئین های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمایه، حکم داروی مسکن برای تخفیف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.

ناسیونالیسم قومی به گرایش سیاسی ای اطلاق میشود که قومیت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برایش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت این ویژگیها را به پلاتفرم سیاسی تبدیل میکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهریمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ویژگیهای فکری ناسیونالیسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسیونالیسم قومی میتوان به وقایع افغانستان ،یوگسلاوی در دهه نود میلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطین و اسرائیل و وقایع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بیشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسیونالیسم قومی را ازجایگاه زبان، قومیت و فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد .

تقدس زبان از نظر ناسیونالیسم قومی، زبان مکالمه حکم یک بخش مقدس از هویت قومی را دارد که بایستی از آن به هر قیمتی پاسداری نمود.1. برخلاف نظر ناسیونالیسم، زبان یک وسیله برای ارتباط انسان با افراد پیرامونش است. این وسیله فرهنگی هم متغیر است. مدام و هم زمان با تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه در حال تغییر و دگرگونی است، بوجود می آید و محو میشود و یا تبدیل به چیز دیگر میگردد. این نکته را هم یاد آور شوم که فراگیری زبانی غیر از زبان محلی هر کسی را با فرهنگ تر میکند. اما علت اینکه طرفداران ناسیونالیسم قومی آنرا "بی فرهنگی" قلمداد میکند در جائی دیگر بایستی جستجو کرد. 2. زبان های فارسی وپشتو به دلایل قابل توضیحی به عنوان زبانهای رسمی کشور انتخاب شده است. متعاقب گسترش سرمایه داری و ضرورت استفاده از تکنولوژی و علوم جدید و سازمان دادن جامعه مدرن و تشکیل دولتهای متمرکز وجود یک زبان سراسری که همه شهروندان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند



خرید و دانلود تحقیق درمورد ناسیونالیسم 27 ص


تحقیق درباره ناسیونالیسم 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

ناسیونالیسم

مهم ترین گرایش سیاسی ای که شیرازه جامعه ما را تهدید میکند، ناسیونالیسم قومی است. این گرایش سیاسی از نظر فکری ضعیف و از لحاظ تشکیلاتی نامنسجم است. اما این ضعف ها نبایستی قشر آزادیخواه و سکولار جامعه را از پتانسیل مخرب  این تفکر غافل بدارد. ناسیونالیسم قومی  طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه یا ناآگاهانه، بذر کینه قومی میکارند. زمینه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هویت قومی را جایگزین هویت انسانی شهروندان بکنند.

انواع ناسیونالیسم

ناسیونالیسم بردو نوع است: ناسیونالیسم "مدنی" و ناسیونالیسم قومی.

ناسیونالیسم مدنی به سیستم سیاسی ای گفته می شود که ساختار سیاسی جامعه بعد از اضمحلال سیستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمایل به اتکا بیشتر به منطق علمی از ویژگیهای این سیستم سیاسی به شمار میرود، اما کلیدی ترین ماموریت ناسیونالیسم "مدنی"، ساختن هویت ملی یا فراقبیله ای بجای هویت عشیره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سیستمهای ملو ک الطوایفی بوده است. بعبارت دیگر، ناسیونالیسم مدنی با ساختن ملیت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمایه را در جغرافیاهای سیاسی متفاوت فراهم آورد.اما متفکرین طرفدار جامعه سرمایه داری و یا متاثر از رسانه های اصلی عقیده ندارند که ملت یک پدیده ساخته شده است. طبق این تفکر، ادعا میشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق میگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاریخ مشترک هستند.  اما،این تعریف، کامل نیست. زیرا ملتها زیادی هستند که از اقوام مختلف تشکیل و دارای ریشه های تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از این "ملت"ها هستند. از طرف دیگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاریخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکیل داده اند. کشورهای عربی نمونه این ملتها است. این واقعیات روشن نشان میدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدنی" به این نوع ناسیونالیسم اضافه شده است اما واقعیت این است که ناسیونالیسم نیروی محرکه جنگ بین انسانها، و "ملت" محصول جنگها میباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بین انگلیسی زبانها، فرانسویها و مردم بومی کانادا است. ایالات متحده آمریکا محصول جنگ بین آمریکا، انگلیسیها، مردم بومی آن سرزمین و اسپانیائی ها میباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزیها و اسکاتلندیها از انگلیسی ها، منجربه تولد انگلستان گردید. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکیه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفریقایی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اینها تازه بهترین نمونه های ناسیونالیسم مدنی هستند. پروسه تشکیل دولتهای ملی بروشنی بر این واقعیت تاکید دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سیاسی معینی تحت کنترل تشکیلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئین های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمایه، حکم داروی مسکن برای تخفیف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.

ناسیونالیسم قومی به گرایش سیاسی ای اطلاق میشود که قومیت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برایش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت این ویژگیها را به پلاتفرم سیاسی تبدیل میکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهریمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ویژگیهای فکری ناسیونالیسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسیونالیسم قومی میتوان به وقایع افغانستان ،یوگسلاوی در دهه نود میلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطین و اسرائیل و وقایع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بیشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسیونالیسم قومی را ازجایگاه زبان، قومیت و فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد .

تقدس زبان از نظر ناسیونالیسم قومی، زبان مکالمه حکم یک بخش مقدس از هویت قومی را دارد که بایستی از آن به هر قیمتی پاسداری نمود.1. برخلاف نظر ناسیونالیسم، زبان یک وسیله برای ارتباط انسان با افراد پیرامونش است. این وسیله فرهنگی هم متغیر است. مدام و هم زمان با تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه در حال تغییر و دگرگونی است، بوجود می آید و محو میشود و یا تبدیل به چیز دیگر میگردد. این نکته را هم یاد آور شوم که فراگیری زبانی غیر از زبان محلی هر کسی را با فرهنگ تر میکند. اما علت اینکه طرفداران ناسیونالیسم قومی آنرا "بی فرهنگی" قلمداد میکند در جائی دیگر بایستی جستجو کرد. 2. زبان های فارسی وپشتو به دلایل قابل توضیحی به عنوان زبانهای رسمی کشور انتخاب شده است. متعاقب گسترش سرمایه داری و ضرورت استفاده از تکنولوژی و علوم جدید و سازمان دادن جامعه مدرن و تشکیل دولتهای متمرکز وجود یک زبان سراسری که همه شهروندان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند



خرید و دانلود تحقیق درباره ناسیونالیسم 27 ص


تحقیق درباره: ناسیونالیسم 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

ناسیونالیسم

مهم ترین گرایش سیاسی ای که شیرازه جامعه ما را تهدید میکند، ناسیونالیسم قومی است. این گرایش سیاسی از نظر فکری ضعیف و از لحاظ تشکیلاتی نامنسجم است. اما این ضعف ها نبایستی قشر آزادیخواه و سکولار جامعه را از پتانسیل مخرب  این تفکر غافل بدارد. ناسیونالیسم قومی  طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه یا ناآگاهانه، بذر کینه قومی میکارند. زمینه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هویت قومی را جایگزین هویت انسانی شهروندان بکنند.

انواع ناسیونالیسم

ناسیونالیسم بردو نوع است: ناسیونالیسم "مدنی" و ناسیونالیسم قومی.

ناسیونالیسم مدنی به سیستم سیاسی ای گفته می شود که ساختار سیاسی جامعه بعد از اضمحلال سیستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمایل به اتکا بیشتر به منطق علمی از ویژگیهای این سیستم سیاسی به شمار میرود، اما کلیدی ترین ماموریت ناسیونالیسم "مدنی"، ساختن هویت ملی یا فراقبیله ای بجای هویت عشیره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سیستمهای ملو ک الطوایفی بوده است. بعبارت دیگر، ناسیونالیسم مدنی با ساختن ملیت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمایه را در جغرافیاهای سیاسی متفاوت فراهم آورد.اما متفکرین طرفدار جامعه سرمایه داری و یا متاثر از رسانه های اصلی عقیده ندارند که ملت یک پدیده ساخته شده است. طبق این تفکر، ادعا میشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق میگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاریخ مشترک هستند.  اما،این تعریف، کامل نیست. زیرا ملتها زیادی هستند که از اقوام مختلف تشکیل و دارای ریشه های تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از این "ملت"ها هستند. از طرف دیگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاریخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکیل داده اند. کشورهای عربی نمونه این ملتها است. این واقعیات روشن نشان میدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدنی" به این نوع ناسیونالیسم اضافه شده است اما واقعیت این است که ناسیونالیسم نیروی محرکه جنگ بین انسانها، و "ملت" محصول جنگها میباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بین انگلیسی زبانها، فرانسویها و مردم بومی کانادا است. ایالات متحده آمریکا محصول جنگ بین آمریکا، انگلیسیها، مردم بومی آن سرزمین و اسپانیائی ها میباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزیها و اسکاتلندیها از انگلیسی ها، منجربه تولد انگلستان گردید. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکیه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفریقایی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اینها تازه بهترین نمونه های ناسیونالیسم مدنی هستند. پروسه تشکیل دولتهای ملی بروشنی بر این واقعیت تاکید دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سیاسی معینی تحت کنترل تشکیلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئین های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمایه، حکم داروی مسکن برای تخفیف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.

ناسیونالیسم قومی به گرایش سیاسی ای اطلاق میشود که قومیت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برایش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت این ویژگیها را به پلاتفرم سیاسی تبدیل میکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهریمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ویژگیهای فکری ناسیونالیسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسیونالیسم قومی میتوان به وقایع افغانستان ،یوگسلاوی در دهه نود میلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطین و اسرائیل و وقایع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بیشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسیونالیسم قومی را ازجایگاه زبان، قومیت و فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد .

تقدس زبان از نظر ناسیونالیسم قومی، زبان مکالمه حکم یک بخش مقدس از هویت قومی را دارد که بایستی از آن به هر قیمتی پاسداری نمود.1. برخلاف نظر ناسیونالیسم، زبان یک وسیله برای ارتباط انسان با افراد پیرامونش است. این وسیله فرهنگی هم متغیر است. مدام و هم زمان با تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه در حال تغییر و دگرگونی است، بوجود می آید و محو میشود و یا تبدیل به چیز دیگر میگردد. این نکته را هم یاد آور شوم که فراگیری زبانی غیر از زبان محلی هر کسی را با فرهنگ تر میکند. اما علت اینکه طرفداران ناسیونالیسم قومی آنرا "بی فرهنگی" قلمداد میکند در جائی دیگر بایستی جستجو کرد. 2. زبان های فارسی وپشتو به دلایل قابل توضیحی به عنوان زبانهای رسمی کشور انتخاب شده است. متعاقب گسترش سرمایه داری و ضرورت استفاده از تکنولوژی و علوم جدید و سازمان دادن جامعه مدرن و تشکیل دولتهای متمرکز وجود یک زبان سراسری که همه شهروندان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند



خرید و دانلود تحقیق درباره: ناسیونالیسم 27 ص