لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 96
مقدمه :
با توجه به اینکه خانواده رکن اصلی هر جامعه ای را تشکیل میدهد و مشکلات مربوط به خانواده میتواند تأثیرات اساسی در آن جامعه ایجاد کند. هرگونه تحقیق در این زمینه میتواند نتایج با ارزشی را برای مسئولین و دست اندرکاران جامعه در راستای پیشگیری و حل مسایل جامعه از جمله فساد – بزهکاری داشته باشد.
در این پژوهش در بحث در مورد علل طلاق روی مسایل شخصیتی تمرکز کرده تا شاید بتوان قبل از ازدواج این ویژگیها را شناسایی و در مشاوره های مربوط به ازدواج در پیشگیری از طلاق و مشکلات و اختلافات زناشویی و یا حتی در مشاوره های زناشوئی با تاکید بر تغییر این خصلت ها به تداوم زندگی خانوادگی کمک بسزایی کرده باشیم .
مفاهیم اساسی :
1- خانواده : خانواده اولین و کوچکترین هسته جامعه است سه ویژگی اصلی برای خانواده درنظر گرفته شده است .
1- اول اینکه خانواده یک نظام نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می کند .
2- خانواده یک طبیعت نهادی دارد. یعنی اینکه بعنوان یک واحد تشکیل دهنده جامعه است .
3- محتوی خانواده برحسب وضعیتهای گوناگون زندگی گروهی در طول زمان تغییرپذیر است .
در واقع خانواده در عین سادگی و کوچکی یک واحد مهم و پیچیده در جامعه محسوب می شود و در آن افرادی بوجود می آیند که میتوانند سازنده و یا شکوفا کننده جامعه باشند لازمه این امر داشتن خانواده متداول و سازنده است(1).
2- ازدواج : ازدواج نخستین پیمان عاطفی – قانونی در زندگی ما بشمار می رود. (3)
اساسی ترین شکل خانواده آن است که از ازدواج حاصل می شود. ازدواج پیوند جسمی و زیستی و عاطفی میان زن و مرد است که با توجه به موازین کیشی قانونی و یا عرفی به منظور شرکت همیشگی و یا گذرا در زندگی خانوادگی برقرار می شود(2).
گزینش همسر بی گمان یکی از مهمترین تصمیم هایی است که ما در زندگی خود می گیریم در واقع آینده ی ما بدلیل چالشها، هیجانها، پرورش فرزندان ، تنظیم خانواده ، درآمد و مسئولیتهای ما درخطر است . مایه ی شگفتی آن است که 50% کلیة ازدواجها در آمریکا به طلاق می انجامد. با توجه به این یافتة شگفت انگیز ، بحث خود را با بررسی فرآیند همسر گزینی در عصر کنونی آغاز می کنیم .
شواهد موجود گویای آن است که پیش از 90% آمریکائیان دست کم یکبار در زندگیشان ازدواج می کنند(12) (گلیک ، 1984)، نکته قابل توجه آنست دلیل اصلی ازدواج اکنون به شدت دستخوش دگرگونی شده است گرچه ازدواج هنوز بخشی از ساختار جامعه شمرده می شود ولی پدر و مادر و افراد درگیر ازدواج (میانجیان ) دیگر نقش تحمیلی در همسر گزینی ندارد. در عوض همسرگزینی آزاد معمول شده است یا دست کم چنین بنظر میرسد(12) (هاتفیلد و والستر ، 1978). ازدواج هنوز نهادی همگانی است ولی بنظر می رسد هدفهای اصلی آن با گذر زمان دگرگون شده است . به گونه سنتی ازدواج وسیله ای بوده است که جامعه آنرا برای مهار رفتار جنسی ، پرورش فرزندان و حفاظت اقتصادی واحد خانواده به کار می برده است .
زمانه واقعاً عوض شده است ! امروزه جوانان بدون بستن پیمان زناشویی ارتباط برقرار می کنند. همچنین ، بسیاری به خیال ازدواج بدون فرزند تن به ازدواج می دهند سرانجام ، با افزایش شمار زنانی که وارد بازار کار می شوند توجیه اقتصادی ازدواج و زندگی خانوادگی نیز رو به کاهش می گذارد.