لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
عزت نفس
عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنیادی ترین بخش شخصیت یـک فرد می بـاشـد که در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نـحـوی متـظـاهــر می سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا یک ضرورت حـیـاتی و مـطـلق بـــرای هر فردی میباشد. اعتماد بنفس را میتوان چنین تعریف کرد:
عزت نفس چیست
احساسات وافکار برخی مردم در مورد خودشان بنابر تجربیات روز مره آنها دستخوش تردید ونوسان است نمره های که شما در امتحان کسب می کنیدچگونه دوستانتان با شما رفتاری کنند فراز ونشیب یک ارتباط رمانتیک همه می توانند روی سلامتی ورفاه آسایش شما تاثیر آنی داشته باشند عزت نفس شما اگر چه چیزی بیشتر از فراز و نشیب معمولی وپیش وپا افتاده مربوط به تغییرات و وضعیتی است پستی وبلندی معمولی برای سردی با عزت نفس بالا ممکن است باعث ونوسانات زود گذر در نوع احساسات آنان درباره خودشان اعمال به مقدار محدود در مقایسه فراز و نشیب معمولی زندگی برای مردمی با عزت نفس ضعیف ممکن است به منهای تمام تغییرات دنیا باشد به این اطلاعات نگاه کند تا شما را به عزت نفس بهتر راهنمایی کنند
- عزت نفس ضعیف در مقایسه با عزت نفس سالم - مسیر صورت عزت نفس پایین
- عزت نفس از چه ناشی می شود - نتایج عزت نفس پایین
- عزت نفس سالم - سه راه بهبود عزت نفس
-عزت نفس پایین - منابع بعدی برای تغییر
- صدای درونی شما چه می گوید ؟
عزت نفس ضعیف در مقایسه با عزت نفس سالم
اشخاص دارای عزت نفس ضعیف غالبا به این که چگونه در حال حاضر چگونه عمل می کنند تکیه دارند تا احساسات خود را در مورد خودشان مشخص کنند آنها به تجربه های خارجی مثبت نیازمندند تا با احساسات و افکار منفی آنها را کاملا به تنگ آورده اند مقابله کنند حتی در این صورت هم احساس خوب در اثر اکتساب یک نمره خوب موقتی و زود گذر است عزت نفس سالم در اثر توانایی مادر سنجیدن دقیق خود (شناخت خود )است واینکه ما بتوانیم خود را بپذیریم به طور نامشروط ارزیابی کنیم این یعنی توانا بودن در قدردانی قبول کردن نقاط ضعف و قوت خود به طور واقع بینانه (که از مصادق انسان بون است )هم چنین پذیرفتن خود به عنوان یک شخص قابل ولایق احترام وارزشمند بدون شرط وچون وچرا عزت نفس از چه ناشی می شود ؟عزت نفس ما در طول زندگی وزمانی که ما تصویری از خود در خلال تجاربمان با مردم وفعالیتهای مختلف می سازیم رشد و تکامل پیدا می کند تجربه های ما در زمان بچگی نقش بسیار بزرگی درشکل بخشیدن اساس وپایه عزت نفس ما بازی می کند وقتی بزرگ می شویم ورشد می کردیم موفقیت ها و شکست هایمان واینکه چگونه اعضای خانواده اولیه ما معلمان مربیان مقالات مذهبی وکسانی همانند نظیر خود ما با ما رفتار کرده اند همه سهم بسزایی اساسی ما داشته اند
عزت نفس اساسا در دوران بچگی در دوران بچگی رشد می کند تجربیات عزت نفس سالم وسازنده که به عزت نفس سالم وسازنده که به عزت نفس سالم منتهی می شوند عبارتنداز:
- موردستایش قرار گرفتن عزت نفس ضعیف و غرب
مورداستماع واقع شدن تجربه کردن موفقیت در مدرسه یا ورزش دوستان قابل اعتماد داشتن مورد صحبت احترام آمیز قرارگرفتن مورد توجه و آغوش گرم قرار گرفتن تجربیات کودکی که به عزت نفس ضعیف منتهی می شود عبارتند از:شدیدامور انتقاد قرار گرفتن-کتک خوردن یا مورد داد وفریاد قرار گرفتن د- مورد بی اعتمادی رشخند واستهزاءواذیت وآزار واقع شدن – مورد انتظار کامل بودن واقع شدن – تجربه کردن شکست در مدرسه یا ورزش مردم دارای عزت نفس ضعیف غالبا پیامد هایی دریافت میکردند که تجربیات شکست و عدم موفقیت (مثلا باختن یکبازی نمره بد گرفتن و غیره)آنان وبدون چون چراست صدای درونی شما چه می گوید؟ تجربیات گذشته ما حتی آنهایی که در مورد شان فکر نمی کنیم به صورت یک صدای درونی در تمام زندگی روز مره ما زنده و فعال هستند هر چند که بیشتر مردم این صدا رابه یک صدای صدا ی قابل ذکر وشنیدن نمی شود اما در بسیاری جهات این صدا به یک صورت عمل می کند مخصوصا آنهایی که پیام های درد ناک اولیه را برای ما می فرستد برای مردمی که عزت نفس بالا دارند پیام های صدای درونی مثبت وقوت قلب دهنده هستند برای آنهایی که عزت نفس ضعیف دارند صدای درونی تبدیل به یک منتتقد درونی سختگیروبی رحم می شوندکه کاملا وی راانتقاد وتنبیه می کند واعمال وموفقیت های اورا دست کم می گیرد وبی اهمیت جلوه می دهد سه صورت ونوع عزت نفس پایین اگر ما تصویر ی از چگونگی عزت نفس ضعیف داریم اما تشخیص دادن آن همیشه آسان نیست در اینجا سه نوع معمول معمول عزت نفس پایین نمایان است جذاب :شاد و موفق عمل می کند اما واقعا از شکست می ترسد در تمام طول مدت عمرش با این ترس زندگی می کند که شناخته وکشف نشود به موفقیت های مداوم احتیاج دارد تا نقاب عزت نفس مثبت را حفظ کند که این نیذز موجب مشکلاتی با کمال گرایی تعلل مبارزه واز کار افتادگی می شود شور شگر :اعمالی مانند نظرات خواسته های خوب دیگران (مخصوصا کسانی که هم وقدرتمند ند )اهمیتی ندارد با عصبانیت کامل در مورد نداشتن احساس به اندازه کافی خوب بودن " زندگی می کند به طور مداوم احتیاج دارد که ثابت کند انتقاد و قضاوت دیگران به او آسیبی نمی رساند که این باعث مشکلاتی از قبیل سر زنش فاحش وافراطی دیگران شکستن قوانین یا مقابله با دولت ومقالات می شود با ازنده :مانند شخصی بدون کمک ونا توان در حریف شدن با دنیا عمل می کند ومنتظر کسی است که بیاید واور ا نجات دهد از دلسوزی برای خودش یا بی اعتنایی وبی علاقگی به عنوان یک پسر و محافظ در برابر ترس از مسئو لیت پذیری برای تغییر زندگیش استفاده می کند کاملا به دنبال راهنمایی دیگران می گردد کهمی تواند مشکلاتی از قبیل عدم مهارتهای اتکا به نفس عدم موفقیت و پیشرفت کامل و اعتماد ووابستگی افراطی دیگران در ارتباطات را به وجود آورد نتایج عزت نفس ضعیف :ضعف عزت نفس می تواند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مقدمه
عزت نفس به منزله مجموعه ای از باز خوردها می باشد . که افراد در روابط خویش با دنیای بیرونی ابراز می کنند . باور نسبت به موقعیت شخصی ، بسیج خویش با توجه به هدف تغیین شده ، تاثیر پذیری کم و بینش عمیق از یک شکست ، بهبود بخشیدن به کار آوری ( efficencu ) خود با استفاده از تجربیات گذشته ، به منزله باز خورد هایی هستند که به عزت نفس وابسته اند .
مید (M-Mead ) به طور وسیعی عزت نفس را ناشی از ارزیابی های دیگران میداند ، راجرز(Ragers) به پذیرش مشروط وغیر مشروط درکودکی ، اریکسون (E.Erikson) ممانعت کودک در برابر فعالیت های خود جوش و ابتکاروی ، آدلر (A.Adler)ضعف غلبه بر احساس کمتری با عدم دستیابی بر احساس مهمتری ، فروید (S.Freud) چگونگی گذر از مراحل رشد عاطفی ، سالیوان (H.S.Sullivan) ارزیابی های مثبت و منفی والدین از شخص را مطرح می نماید .
بانگاهی اجمالی به مطالت ذکر شده جایگاه خانواده به عنوان برترین تعیین کننده و بادوام ترین عاملی که در رشد شخصیت افراد تاثیر دارد مشخص می گردد .
عوامل متعددی عزت نفس را تحت تاثیر قرار داده و می توانند آن را کاهش داده یا موجب افزایش آن شوند . انسان در مسیر رشد خود با مسائلی روبرومی شود که روشی که در مقابله با این مسائل انتخاب می نماید انعکاس فوق العاده ای به غزت نفس او دارد . ( هیلگارد1989 ) یکی از عواملی که برروی عزت نفس تاثیر می گذارد محرومین از پدر می باشد . رومان ( 1956) دریافت که عمده ترین مشکل در بین کودکان محروم از پدرفقدان عزت نفس می باشد . کودکان مزبور از حیث درونی ساختن استانداردهای اجتماعی بسیار ضعیف بودند . "رومان" معتقد است که پدر به عنوان الگویی برای کیفیات مذکور به شمار می آید . آثار محرومیت از پدر می تواند با توجه به میزان وابستگی و سن و جنس متفاوت باشد . (آدافر1984) . وابستگی به پدر نیز عوامل گوناگونی بستگی دارد ازجمله : میزان حضور پدر در خانه ، میزان انس و ارتباط ، مشارکت درامور کودک ، بهره مندی از پدرو استفاده از جحد اطمینان و اعتماد او ( امیری13630).
پس درنتیجه عزت نفس میزان احترامی است که فرد ب نفس خود می گذارد و می تواند تحت تاثیر شرایط محیطی و روانی قرار گرفته و کاهش یا افزایش یابد . افرادی که از سازگاری خوبی برخوردارند ، تا حدودی این احساس را دارند که آدمی هستند با ارزش و مورد قبلو اطرافیان خود . آنان این احساس را نمی کنند که مجبورند در برابر عقاید دیگران تسلیم شوند . احساساتی مانند بی ارزش بودن و عدم پذیرش از سوی دیگران در میان این افراد وجود ندارد. (هیلگار،1989)
بیان مسئله
دراغلب رویکردهای روان شناختی و جامعه شناختی، خانواده بعنوان اولین محیط رشد عاطفی و شناختی هر کودک از اهمیت والایی برخوردار بوده وشخصیت آتی وی را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد . دراین راستا هنر آموختن اصول اجتماعی و قواعد ادب و ارزش های اخلاقی ، نحوه ایجاد روابط همکاری با دیگران ، برانگیخته شدن روح زندگی و آرامش درونی و پی ریزی سایر رفتارهای فردی کودک اهمیت نقش خانواده را متبلور می سازد .
شخصیت (personality) بعنوان الگوهای نسبتا پایدار رفتاری است ، رفتاری که در جهت ارضاء نیازهای درونی و بیرونی انجام می شود . در این میان نیاز به احساس ارزشمندی از اهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد . دریافت احساس ارزشمندی یک عادل تعیین کننده انگیزش در قبال پیشبرد و اهداف است و ارزشیابی مثبت و منفی فرد ازخود می تواند توجیه کننده حالات روانی نسبت به انتظار موفقیت یا شکست و پذیرش پیامدهای آن گردد .
بنابراین برخورداری از احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس ، به مثابه یک سرمایه و ارزش حیاتی بوده و گستردگی و نفوذ آن بر ابعاد گوناگون زندگی قابل تعیین می باشد .
"بابی " طی تحقیقات نشان داده است که جدایی های طولانی مخصوصا درسه سال اول زندگی اثر خاص و ناگواری برروی شخصیت کودک دارد و او را به بدرفتاری و احساس کاهش عزت نفس و بی ارزش می کشاند .
"کاپلان " در 1961 در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که محرومیت از والدین خصوصا در اوان کودکی عامل موثری رد بروز بعضی از اختلالات است و به طور معنی داری با افزایش اختلالات رفتاری همبستگی دارد . "راتر" معتقد است که جز در سنین بزرگسالی عواقب بعدی از دست دادن پدر و مادر از خود حادثه مرگ خیلی مهم تر بوده و حتی عواقب بعدی آن در بزرگسالی متناوبا به چشم می خورد . (راتر،1983)
با توجه به تحقیقات انجام دشه و با توجه به اینکه آزمودنیهایی که مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند محروم از پدر هستند و محرومیت از پدر خصوصا در سنین کودکی و متعاقبا بزرگسالی عوارضی را به دنبال می آورد و نتایج تحقیقات دانشمندان نیز این موضوع را تائید می نماید و با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در ایرانبرروی مسئله عزت نفس دانشجویان محروم از پدر انجام نگرفته است و میزان تحقیقات انجام شده بسیار محدود می