لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
مقدمه
در بررسی آثار معماری در ادوار مختلف تاریخ میتوان به رابطهی مستقیم و عمیق بین نحوهی نگرش و ایدئولوژی بشر نسبت به هستی و اعتقادات او و به طور کلی آن چه را فرهنگ مینامیم و آنچه که به عنوان اثر معماری عرضه مینماید پی برد.
به این معنی که نحوه ی تفکر و تفسیرانسان از هستی در شکلگیری معماری او به شدت تأثیرگذار بوده است. به عبارت دیگر آن چه به عنوان کالبد معماری شکل میگیرد، متأثر از کیفیات روحی است، که خالق آن اثر مدنظر داشته است درست به مثابهی نقاشی کودکی که از روی آن میتوان به نحوه تفکر و حالات روانی کودک در هنگام خلق نقاشیاش پی برد.
مقارن با تحولات عظیمی که در چند قرن اخیر در حوزهی تفکر صورت گرفته است، معماری نیز دستخوش دگرگونیهایی گردیده که باز خورد آن را میتوان در تعدد سبکها مشاهده کرد. به این معنی که، این معماری است که آن تفکرات را توصیف میکند.
هر تفکر جدید و یا نظریه ی علمی تازه باعث ایجاد سبکی نو در معماری شده است.
مطالعه حاضر، که به عنوان تحقیق درس «آشنایی با معماری معاصر» صورت گرفته است در نهایت چنین نتیجهی کلی را استنباط نموده است.
در این مطالعه، ابتدا مقدمات فلسفی مرتبط با موضوع بررسی شده، آنگاه در بخش دوم و سوم به تعریف سبکهای دیکانستراکشن و فولدینگ در معماری پرداخته شده و بخش چهارم به مقایسهی این دو سبک اختصاص یافته است.
در بخش پنجم نیز نتیجهگیری و جمعبندی موضوعات مورد بحث درج گردیده و نهایت آن که فهرست منابع مورد استفاده در پایان آورده شده است.
باید توجه کرد که در جای جای این تحقیق به ویژه در بخشهای مقایسه و نتیجهگیری از برداشتهای فردی استفاده شده است.
به این معنا که پس از مطالعه منابع، آنچه به عنوان برداشت فهمیده شده درج گردیده است.
«هرچند که در بعضی از موارد از نقل قولهای مستقیم نیز استفاده شده است»
بخش اول – مقدمات فلسفی
قبل از بررسی ویژگیهای معماری دیکانستراکشن (Deconstruction) و فولدینگ (folding) ابتدا باید به فلسفهای که این دو نوع معماری از آن ملهم گردیده اشاره کنیم.
فلسفه ی هر دو نوع سبک شباهتهای بسیار زیادی دارد و اندک تفاوت بین فلسفه ی آنها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبک) آورده شده است.
مکتب ساختارگرایی (ساختگرایی – structuralism) که در نقطهی مقابل با دیکانستراکشن قرار دارد، به عنوان یک روش تجزیه و تحلیل، در ابتدا توسط فردیناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسی وارد و گسترش پیدا کرد.
ساخت گرایی ریشههای خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک دارد.
هرمنوتیک که در آن به بررسی شناخت و فهم و تفسیر متن میپردازد، ابتدا در زبان شناسی مطرح بود، اما در فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی نیز گسترش یافت. در اینجا متن دیگر متن موردنظر زبان شناسان نیست بلکه متن به مثابهی هستی و پدیدههای عالم است.
ساختگرایان در هر پدیده، عناصری مرتبط با یکدیگر مشاهده میکنند و در پی بررسی قوانین حاکم بر این روابط هستند.
پیدا کردن ساختها در مواردی مانند قواعد خویشاوندی، اساطیر، مناسک اجتماعی، هنرها، تغذیه و... هدف اصلی ساختگرایان است.
از دیدگاه ساختگرایان پدیدههای انسانی در حکم مجموعه عناصری هستند که تحت تأثیر قوانین حاکم بر آن پدیدهها، با یکدیگر در رابطه هستند.
به عبارت دیگر وقوع پدیدهها (پدیدههای انسانی) از ساحت ناخودآگاه انسان( رویدادهایی که به ظاهر فراموش شدهاند اما ناخودآگاه در ذهن باقی میمانند و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهند، علتهایی که وجود دارند، اما آشکار نیستند.) نشئت میگیرد و چون انسان در انجام این امور آگاهانه عمل نمی کند با بررسی این پدیدهها (و حالت تکراری حاکم بر آنها) میتوان قوانینی استخراج کرد که در موارد مشابه هم صادق باشند. (استدلال استقرایی) به طور خلاصه ساختگرایی یک نظریهی روش شناختی است که در آن میتوان هر مسألهای را مورد بررسی قرار داد و قوانین حاکم بر آن مسائل را استخراج و از آن قوانین در جهت پیشبینی مسائل بهره جست.ساختار گرایان معتقدند ، بخش بزرگی از آگاهی های ذهن بشر به صورت نا خوداگاه است ، به دیگر سخن مفاهیمی در زندگی اقوام گذشته وجود داشته ، که در زندگی انسان معاصرهم وجود دارد وما از این مفاهیم بعنوان ((کهن الگوها )) یاد می کنیم .
ساختگرایی، نقدی بر فلسفه و اندیشه مدرن بود که در آن تمامی پدیدههای انسانی از دیدگاه عقل بشر مورد بررسی قرار میگرفت و نقش عوامل ناخودآگاه (مانند تأثیرات فرهنگ، قومیت و..) در بررسی آن پدیدهها نادیده گرفته میشد.
از سوسور زبان شناس سویسی و استراوس (claude levistrauss – 1908- ) مردم شناس فرانسوی میتوان به عنوان نظریه پردازان این مکتب نام برد.
در نیمهی اول قرن بیستم، از سوی ژان پل سارتر (1980 – 1905) فیلسوف فرانسوی فلسفهی( اصالت وجود) (اگزیستانسیالیسم) مطرح گردید.
سارتر معتقد بود هر فرد ماهیت خویش را شکل میدهد، هیچ دو فرد یا پدیدهی مشابهی وجود ندارد و بنابراین تجزیه و تحلیل ساختی که مبتنی به روش استدلال استقرایی (کشف قوانین و نظم موجود در پدیده از طریق مشاهده و بررسی تکرار آنها) است مردود است.
به این ترتیب فلسفه اصالت وجود (به مثابهی پایه مکتب دیکانستراکشن) نیز ریشه در هرمنوتیک و نحوهی تفسیر پدیدهها دارد با این تفاوت که پیروان ساختارگرایی معمولاً متن مداراند، یعنی به متن توجه میکنند تا مؤلف آن ولی پیروان مکتب دیکانستراکشن مفسرمداراند، به این مفهوم که بیان میدارند هر فردی (مفسری) میتواند تفسیری متفاوت از یک متن واحد داشته باشد. یعنی به تعداد افراد (مفسران) از یک متن، تفسیر وجود دارد (کثرت معانی).
مکتب فکری دیکانستراکشن که اساس خود را از فلسفهی اصالت وجود دارد توسط ژاک دریدا ( -(Jaceques Derrida -1930 فیلسوف معاصر فرانسوی پایهگذاری شد .
دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است چون فرهنگ و شیوههای قومی هر لحظه تغییر میکنند، پس روش ساختارگراها که مبتنی بر مطالعه ی تکرارها است صحیح نیست.
به عقیده دریدا یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمیکند و هر خواننده و یا هرکس آن را قرائت میکند (در اینجا مفسر)، میتواند دریافت متفاوتی از قصد و هدف مؤلف آن داشته باشد. به عبارت دیگر یک متن معنی واحدی ندارد و کثرت معانی (به تعداد مفسران) در مورد آن درست است پس چون تکرار و مشابهت در کلیه متون وجود ندارد روش استقرایی ساختارگرایان مورد سوال است، به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ما در یک دنیای چند معنایی زندگی میکنیم.
از نظر دریدا در تقابلهای دوتایی چون روز و شب، زن و مرد، تقارن و عدم تقارن و... یکی بر دیگری ارجحیت ندارد. چون هر فرد میتواند برداشتی متفاوت از معنای این تقابلها داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
سبک معماری باروک از ویکیپدیا ، دایره المعارف رایگان
برای سبک باروک در مفهومی کلی تر به باروک مراجعه شود.
معماری باروک، دراوایل قرن هفهم در ایتایلا شروع شد، لغت روم انسان گرایی (humanist Roman) معماری رنسانس رابه خود گرفت و آن را و آن رابه سبک جدید بیانی ، تئاتری ، مجسمه سازی مورد استفاده قرار داد.
که بیانگر پیروزی کلیسای ودولت معتقد به قوای نامحدود الهی بود. اهتمامات معماری جدید برای رنگ، نور و سایه ارزش های مجسمه سازی سبک معماری باروک را مشصخه گذاری می کند. اما وقتی که رنسانس روی ثروت و قدرت محکمه های ایتالیا حاکم شد و ترکیب از نیروهای سکولار و مذهبی گردید، معماری باروک حداقل به طور مستقیم به حرکت ضد اصطلاحات ،حرکت که در کلیسای کاتولیک برای اصلاح کردن خودش درپاسخ به اصلاحات پروتستان بود مرتبط می شد.معمولاًشورای ترنت(trent )( 1563-1545) بعنوان آغازگر ضد اصلاحات مطرح شد.
باروک به یک نیاز برای معماری تبدیل شد که از یک طرف در احساسات عواطف قابل دسترس تربود و از طرف دیگرنمود هویدای ثروت و قدرت کلیسا بود. سبک جدیدخود رابه طورخاص در بافت ترکیبات مذهبی جدید مانند تیتنیز ( Teatines) و سیوعیون (sesuits) نشان داد که هدف آن بهبود دادن پارسایی و پرهیز کاری مردم بود.تا اواسط قرن هفدهم سبک معماری باروک تجلی سکولار خود را به صورت کاخ های بزرگ بدست آورد که اولین آنها در فراسنه به نام ( Chateau de maisons) (سال 1647) نزدیک پاریس از فرانیس من استار بود و پس در سراسر اروپا گسترش داشت.
فهرست
1- پیشگامان و شخصیت های معماری باروک
1-1. باروک و استعمارگری
2- روم و جنوب ایتالیا
3- ایتالیای شمالی
4- فرانسه
5- جزیزه مالت
6- هند
7- بلژیک
8- انگلستان
9- اسکاندیناوی
10- امپراطور مقدس مریم
11- بازار مشترک لهستان - لیتوانی
12- مجارستان ورومان
13- روسیه
14- پرتغال و برزیل
15- اسپانیا و بلژیک
16- اسپانیا آمرکیا
17- ترکیه
18- منابع دیگر
19- نکات قابل توجه
پیشگامان و شخصیت های معماری باروک
ساختمان های رومی قدیمی میشل انجلو بطورخاص کلیسای دارای سالن بزرگ ست پتیر را می توانپیشگام معماری باروک درنظرگرفت به گونه ای که طراحی آن شامل مجموعه بسیار بزرگ می باشدکه قبلاً ناشناخته بوده است .
دانش آموز اوجیاکومودُلاپور تا (Glacomo della porta) این کار را در روم به
طور خاص درسر در کلیسای سیوعیون حضرت مسیح ادامه دادکه بطور مستقیم
به مهمترین سردر کلیسا سبک معماری اولیه باروک ........ شـود که سانتاسـوز انا
توسط کارلو مادرنو می باشد. در قرن هفدهـم سبـک باروک در سـراسـر اروپا و
آمریکا ی لاتین گسترش یافت در آنجا به طور خاص توسط طرفداران سیوعیون
ارتقاء داده شد .
مشخصه های مهم معماری باروک شامل موارد ذیل می شود:
*سالن های طولانی و باریک که توسط شکل های گسترده تر و گاهی اوقات
دایره ای جایگزین می شوند.
* ........ نمایش و مهیج از نور، خوا از کنتراست های قوی نور- و – سایه ، اثرات
مربوط به نقاشی سیاه قلم (یعنی کلیسای صومعه و ستن برگ) یا نور پردازی
هماهنگ بوسیله چندین پنجره ( یعنی کلیسای صومعه وین گارتن)
*استفاده وافر و زیاد از تزئینات( puttos ساخته شده ازچوب که غالباً طلا کاری
شده می باشد) گچ بری یا گچ و سیمان ، سنگ مرمر با نمای صیقلی ).
* نقاشی های آبرنگی خیلی بزرگ روی سقف
*سردر خارجی غالباً دارای مشخصه برآمدگی مرکزی مهیج و نمایش می یابد.
*قسمت داخلی غالباً بیش از یک پوسته نقاشی و مجسمه سازی ندارد ( به طور
خاص در معماری کهن باروک )
*اثرات فریبنده مانند " Trompe l oeil: و ترکیب نقاشی و معماری
* ترکیب معماری باروک Bavarian چک ، لهستان و اکراین سبدهای
طلایی و فور زیادی دارد.
*ستون های تثلیث مقدس و ( Marian) درکشورهای دارای مذهب کاتوکلیک
برپا می شوند که غابلاً بخاطر ............ برای پایان یافتن لوح منقوش می باشد.
معماری باروک و استعار
گرچه تمایل به این صورت بوده استکه معماری باروک بعنوان پدیده ای اروپایی درنظر گرفته شود، شخص نبایدفراموش کند که آن با شروع استعمار اروپایی همراه و در درون آن قرار دارد. مستعمره ها به توسعه دولت های متمرکز و قوی با اسپانیا و فرانسه نیاز داشتندپس اولین حرکت در این سمت قرار گرفت. استعمار باعث پیدایش مقادیر بسیار بزرگی از ثروت نه فقط به صورت نقره که ا زمعادن بوسیوی ، مکزیک و جاههای دیگر استخراج می شد بلکه همینطور به صورت تجارت حاصل شده در کالا هایی مانند شکر، تبناکو و غیره بود. نیاز برای کنترل مسیرهای تجاری ، انحصارهای تجاری و برده داری بطور خاص توسط فرانسه در ................. قرن هفدهم کنترل می شد و چرخه تقریباً بی پایانی از جنگ ها رابین قدرت های مستعمر اتی : جنگ های مذهبی فرانسه، جنگ سی ساله(1678و1648) جنگ فرانسه ، اسپانیا ( 1653) جنگ هلند ( 1678-1672) و غیره کنترل می شد.
سوء تدبیراولیه ثروت مستعمراتی توسط اسپانیولی ها باعث شد که آنها در قرن شانزدهم ( 1557و 1560) دچار ورشکستگی شدند و فقط صورت محدود در قرن بعدی خودرا ترمیم سازند.
این نشان می دهد که چرا سبک باروک گرچه باشدت در اسپانیا توسعه یافت در حیطه ی بسیار گسترده ای بود. در اسپانیا معماری سطوح وسردرها برخلاف فرانسه و اتریش است که در آنجا شاهد ساخت قصرها و صومعه های بسیار بزرگی هستیم .
برخلاف اسپانیا ، فرانسه در دوران جانباستیک کلبرت ( 1683-1619) وزیر مالی صنعتی کردن اقتصاد خودرا آغاز کرده بود و بنابراین می توانست حداقل در ابتدا اولین بانی های جریان سرمایه باشد. درحالی که این برای صنعت ساختمانی دهند، خوب بود، سرمایه جدید باعث تورم شد که مانند آن هرگز قبلاً ترجبه نشد بود . اساساً پولداران پولدارتر شدند و فقیران فقیر تر شدند . روم به تعداد خانه به دوشان از کلیسای های مجلل جدید برخوردار شده بود.
روم و ایتالیای جنوبی
معماری مقدس در دوره ی باروک آغاز شروع خودرا در نمونه والگوی ایتالیایی از کلیسای دارای سالن دراز با گنبد صلیبی و با تالار مرکزی کلیسا بود. یکی از اولین ساختارهای روسی که با معاهده های روش گرایی شکسته شد در رُسو ( Gesu) نمونه گذاری میشد که کلیسای سانترسوزایا بود و توسط کارلومادرنو طراحی و ساخته شد. سبک ................. ستونها ، نیم ستونها ، ابنارهای مرکزی و پیشامدگی و دکوراسیون تراکم مرکزی پیچیدگی رابه ساختار اضافه می کرد. یک سرزنده ی ابتدایی با قوانین طرح کلاسیک وجود داشت که هنوزدقت خودرا حفظ میکرد .آنها از سقف ها گنبدی برخوردار بودند.
همان تأکید روی انعطاف ، تداوم و تأثیرات نمایشی در کار پیترورا کورتوبا توسط سانلاکا ، سانتا ، مارتینا ( 1635) وسانتاماریا، دولاپاس (1656) نشان داده شد کاملا بدیهی بود. ساختمان دوم با پره های مقعر طراحی شده بود تا نمای تئاتری را شبیه ساز می کنند ، به سمت جلو آورده شده بود تا یک میدان و بازار کوچک در جلوی آن را پرکند . دیگر اثرات رومی در آن دروه نیز به سبک تئاتری فر اگیرشده بودند و نمای شهر اطراف رابه صورت نمایی از محیط تئاتری برجسته ی ساختند.
شایدبهترین مثال شناخته شده از این رروش میدان ذوزنقه ای سنت پیترز می باشدکه به عنوان شاهکار تئاتر باروک مورد توجه قرار گرفته است. میدان بادو ردیف ستون می باشد و توسط جیان روانزو برمبنی روی یک مقیاس بسیار بزرگ بی مانند طراحی شده است تا متناسب با فضا باشد و احساسات هیبت را در برداشته باشد.طرح دلخواه بر.............کلیسای بیضی شکل رنگارنگ سنت آندری ال گرین آل( 1658) بوده است که محراب رفیع و گنبد بلندش نمونه ی متمرکزی از معماری جدید را فراهم می سازد. ایده ی او در ارتباط با خانه ی شهری باروک توسط بالازوبار برنسی ( 1629) و بالازوچیگی - اروش کالچی( 1664) که هردو در روم می باشند نمونه گذاری می شود.
رقیب اصلی برینی در پایتخت پاپی، فرانسسکو برمینی بود که طرح های او از سـاختـارهـای
منظم جهان تیم در رنسانس حتی به صورت نمایشی تر تفاوت داشت با توجه به اینـکه توسـط
نسل های بعدی به عنوان یک انقلاب در معماری مورد تحسین قرار گرفتـه اسـت برومیـن روش
( دارای شکل انسان 1 ) قرن شانزدهم را محکوم می کرد در پی این بود که طرح معماری خود
رابرپایه اشکال هندسی پیچیده قرار دهد. به نظر رسید فضای معماری بر......... وقتی که لازم شود
انبساط یا انقباض داشته باشد، و این قرابت و همریشگی را باسبک گذشته میشل انجلو نشان میداد.
شاهکار مجسمه ای و شمایلی او یک کلیسای کوچک سان کارلواله کوداتروهانتین می باشدکه با طرح
بیضی شکل موج دار سبک های پیچیده ی مقعر ومحدب متمایز می باشند اثر بعدتر«سانت ایووآلا اس
پین زا» همان ناسازگاری از سطح صاف و حالت های سرزنده رانشان میدهد که توسط گنبد نانوسی در
بارکنی شکل خلاصه می شود.
بعداز مرگ برمین در سال 1680 ، کارلو فانتانا به عنوان پرنفوذ ترین معمار مطرح شد که در روم کار می کرد سبک اولیه او با مشخصه ی سردر کمی مقعر سان مارسلو آن کورسو را داشت . روش آکادمیکی فانتانا گرچه از قوه ی هوش خیره کنندگان قبلی او در روم برخوردار نبود تأثیر قابل توجهی روی معماری باروک هم از طریق دست نوشته های فراوان و هم از طریق تعدادی از معماران بود که آموزش داده بود و کسانی بود که ایده های باروک را در سراسر اروپای قرن هیجدهم منتشر ساختند.
قرن هیجدهم پایتخت جهان معماری اروپا بود که از روم به پاریس منتقل شد. روکوکوی ایتالیایی که از دهه ی 1720 به بعد در روم شکوفاشد عیناً با ایده های .................. تأثیر گرفته بود. با استعدا ترین معماران فعال در روم - فرانسسکو سنگ تیس ( استپ هار اسپانیایی،1723) وفیلیپور اگازینی(پیزاسانت ایگنازیو، 1727) تأثیر کمی خارج ازکشوربومی خود داشته اند همان طور که تعداد زیادی از فعالان معماری باروک سیسیل شامل جیووانی با تیس تا واکارینی، آندری آلما وجیوست و نانزیو مار وگ لیا این کار را انجام دادند.
آخرین مرحله از معماری که درایتالیا با کاخ کسرتای سویی جی وان ویت سی
مشخصه گذاری می شود که بزرگترین ساختمان بنا شده در اروپا در قرن
هیجدهم می باشد. مدیون مدلهای معاصر فرانسوی و اسپانیایی می باشد کاخ
بامهارت به چشم اندازو منظره مربوط می شود در ناپلزوکسـرتا، و ان ویک لی
سبک آکادمیکی کلاسیکی فوقی با توجه به یسکان به زیبایی شناسی و
مهندسی انجام داد. سبکی است که انتقال ساده ای به مکتب نوع کلاسیک
را دربردارد.
شمال ایتالیا
در شمال ایتالیا پادشاهان از خاندان سوومی به طور خاص سبک جدیدی را
گرفته اند،انها یک تسلیس برلیانی از معماران کانیو کارینی ، فیلیپو جا وارار
وبرنالدو ویتونی– رابه کار گرفتند تاجاه طلبی سیاسی زیاد خودرا نشان دهند
وجایگاه پادشاهی ازسلطنت دودمان خود را به دست آورند.
کارینی یک راهبه ی پیرو ارسطو بود که تعداد زیادی از سنت هاشامل معماری گوتیک را ترکیب ساخت تا ساختار معماری غیر منطقی را پدیدآورد که به خاطر ستونهای بیضی شکل وسردرهای غیر متعارفشان قابل توجه بودند .برپایه ی یافته های از هندسه و استرو تومی (sterotomy) معاصر ، گراینی مفهوم معماری کج (architectura oblique) را ساخت که به سبک برومینی هم از لحاظ تئوریکی و هم از لحاظ جسارت ساختاری نزدیک بود. بازالاکاری نانوی مربوط به گراین (1679) رزرق وبرق دارترین کاربرد مربوط به سبک باروک برای خانه ی خصوصی در قرن هفدهم بوده است.
اشکال مایع، جزئیات بدون وزن و جبنه های هوایی معماری ........ رااز هنر ر.کوکو بینی گرفته ست گرچه اقدام او کاملاً درحیطه ای فراتر از تورین می باشد. جالب ترین طرح های ........... برای ویکتور آمادونیس دوم از ساردنیا خلق شده است. تأثیر بعدی باسیبیکاری سوپرگای او( 1717) از خط بالارونده آن و مکان قرار گرفتن ماهرانه ای ان رومی تپه بالای تورین می باشد. تزئینات و نقوس اطراف آن بیان آزادتری را از شکل معماری در شکارگاه پادشاهی پالازنیادی استاپی نی ای ( 1729) را مورد تأکید قرار می دهد جا وارار این شغل کوتاه اماپرحادثه را در مادریدتمام کرد در آنجا او روی کاخ های پادشاهی در له گرانجا و آارن جوز کارکرد.
درمیان افراد زیادی که عمیقاً با شکوه و تنوع جادار و گارینی تحت تأثیر قرار گرفته بودند هیچ کدام مهم تراز برنالدو .................. نبودند . این معمار ..............به خاطر ظهور کلیساهای پر زرق و برق روکوکو به یاد اورده می شود، طرح های پیشرفته ی او غالباً دارای طاق های چند تایی ، ساختار در ساختار و گنبد در گنبد می باشند.
فرانسه
مقاله اصلی : معماری باروک فرانسه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.
خانه قبل از هر چیز فضا و مکانی درونی است و البته در رابطه با بیرون، کوچه و خیابان و زمین و آسمان و طبیعت و همه هستی، اما آنچه که به آن معنا می دهد«سکونت» و پناه گرفتن در مامنی است که پیوند خاطره و خیال است و القاء کننده آرامشی که در آن خیالاتمان را مرور می کنیم. خیالاتی بر پایه ارزشهایی تاثیر گذار بر آدمی، که پویش را در آدمی بر می انگیزد و او را به ادامه و استمرار توصیه می کند. هر چه خانه تو در تو تر باشد و با گوشه های رنج، ماجاء و مامن مناسب تری برای سکونت خاطره است.
مجموعه حاضر مطالعات مربوطه به مجموعه مسکونی واقع در میدان فردوسی مشهد می باشد. که در آن ابتدا با بررسی تعریف خانه و مفهوم سکونت سعی شده تا نکات مهم در این زمینه که گاه مورد توجه قرار می گیرد مشخص می شود و مبانی نظری کاربر براساس آن شکل گیرد و در ادامه با توجه به رابطه تعامل مسکن و افراد خانواده بر هم به بررسی و شناخت سنا پیدایش و سیر تحول و ویژگی های مسکن پرداخته شده است و از آن چه پروژه مورد نظر نیازها و دیدگاههای آنان با هم مقایسه شود.
در انتها با توجه به مفاهیم به دست آمده و بررسی های انجام شده بر روی سایت مورد نظر طرحهای پیشنهادی شکل گرفته است و مطالعات سازه ای و راه کارهای موجود در این خصوص ارائه شده است.
در میان فضاهای معماری، مسکن اولین نیازی بود که در ذهن انسان جای گرفت. توجه انسان اولیه به مسکن تنها به دلیل رفع نیاز به سرپناه و ایجاد فضای امن بوده است ولی به تدریج کسب آسایش بیشتر از نظر فیزیکی و روانی در راستای پیشرفت انسان در طول تاریخ به عنوان اولویتهای بعدی مطرح شدند بدین ترتیب می توان گفت مسکن با اهمیت ترین فضای معماری در میان فضاهای مختلف هم از نظر پیشینه تاریخی و هم از نظر مدت حضور در آن برای بشر بوده است.
خانه ها در کنار هم هسته اولیه شهرها را تشکیل می دهند و دیگر عناصر شهری به عنوان فضای هدماتی وابسته به آن مطرح می شوند.
بنابراین مسکن در معنای فضای زندگی باید به تمام ابعاد فیزیکی و روانی انسان پاسخ دهد چرا که الگوهای رفتاری اعضای جامعه از روحیه حاکم بر فضای زندگیشان نشات می گیرند.
آنچه موجب شاخص شدن یک فضای معمار از می شود توجه به همین تعریف موضوع است که خانه را از طراحی براساس روشهای ساخت و استانداردها خارج کرده و مفاهیم جدیدتر و عمیق تری را ارائه می دهد. به طوری که مفهوم مسکن در هر زمان و مکان، با توجه به نیاز و روحیات مخاطبان خود تغییر و تحول یافته است.
کنترل کیفیت بتن و مصالح خام
نحوه کنترل کیفیت پیمانکار از مصالح تولیدی خام بتن و بتن ساخته شده
نحوه کنترل کیفیت پیمانکار از مصالح تولیدی خام بتن و بتن ساخته شده
در مشخصات فنی خصوصی و نقشههای اجرایی نوع و طبقه بتن، کیفیت مصالح با توجه به منابع موردنظر، توصیههای لازم برای مراحل مختلف ساخت و اجرای بتن مطابق مندرجات آییننامه بتن ایران درج میشود. پیمانکار موظف به تهیه مصالح با استاندارد موردنظر، ساخت و اجرای صحیح بتنریزی با توجه به روشها و مندرجات آن میباشد. رعایت مراحل زیر قبل از اجرای کارهای بتنی الزامی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
معماری فلسفی شرق دور
چین:از میان تمدنهای بزرگ غیرغربی، تمدن چین نخستین تمدنی بود که اروپائیان با آن آشنا شدند و آن را ارزیابی کردند. ولی فقط در پنجاه و اندی سال گذشتة اخیر است که دستآوردهای هنر و ادبیات چینی بتدریج بر جهان خارج آشکار شده و منظماً مورد بررسی قرار گرفتهاند؛ با وجود این، بسیاری از کسانی که امروزه به دامنه و پیوستگی تمدن چین پی بردهاند و بر زیبائی چشمگیر هنر این سرزمین صحه میگذارند، هنوز از پیچیدگی این دو شاخه فعالیت معنوی چینیان اطلاع کافی به دست نیاوردهاند.چین، کشوری پهناور با اوضاع گوناگون جغرافیائی و مساحتی معادل مساحت ایالات متحده است. با آنکه دامنة تفاوتهای زبانی مردم چین بسیار زیاد است و در بسیاری از نقاط، زبان مردم نقاط دیگر برای مردم دیگر نقاط مفهوم نیست، زبان مکتوب این ملت در سراسر چین یکشکل برای همگان قابل فهم بوده است. این عامل،انسانهائی هزاران کیلومتر دور از همدیگر را قادر ساخت که سنتهای ادبی، فلسفی، و مذهبی مشترک خود را زنده نگهدارند و تقویت کنند، همین وجه اشتراک و یکنواختی را میتوان در شیوههای بیان هنری نیز مشاهده کرد، زیرا تغییرات در شکلهای هنر چین، در همة دورهها، بجز دوران پیش از تاریخ، بسیار اندک است.درک اولیة نقاشی چین در بیان موضوعات، تدریجاً در اثر تحولات اخیر هنرهای غربی، طی هزاران سال گذشته، برای ذهن غربی آسانتر شده است. دامنة آگاهی غربیان از تفاوتهای بنیادی بین هنر غیردینی چین با هنر سنتی و هنر دوران پیش از هنر نوین در غرب که زائیدة تفاوتهای موجود میان فلسفههای طبیعت و انسان در دو فرهنگ مزبور است نیز بسی گسترش یافته است.جایگاه انسان در جهانبینی چینی:در نظر چینیها انسان بر طبیعت مسلط نیست، بلکه بخشی از آن است و مانند همة موجودات دیگر به فعل و انفعالات آن واکنش نشان میدهد، معنی شادمان و سعادتمند زیستن، همآهنگ بودن با طبیعت است؛ معنی نقاش بودن، تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت با استفاده از آن خود را بر انسان مینمایاند. کار نقاش، بیان پیوستگیاش به موج زندگی و همآهنگیاش با همة آن چیزهائی است که در رشد و تغییرند؛ به گفتة دیگر، بیان خصلتی شخصی است که در اثر نظارة طبیعت پالایش یافته است. گذشته از این، چون طبیعت با معیارهای زمان و مکان اندازهگیری و طبقهبندی نمیشود، نقاشی چینی هم آن را به قابهای پرسپکتیو یا رنگهای سیر و روشن محدود نمیسازد، او نمیکوشد تا با استفاده از چنین وسیلهای شکلهای طبیعی را تکثیر و تثبیت کند. تقارن موجود در موجودات رشد یابنده، حرکات بیپایان و درهم طبیعت، بیپایانی حوادث آسمانی، همگی با محدود شدن به یک قاب چهارگوشه، خطوط راست و خشک، آغاز و پایان، مانعهالجمعند. شکل ظاهر، همیشه با گذر هنرمند از درون آن تغییر شکل مییابد؛ همچنان که هنر او بیان کلی تجربهاش از طبیعت است خود او نیز بخشی از بیان کلی هنرش میشود.معماری:دربارة معماری چین کمتر سخنی گفته شده یا مطلبی نوشته شده است و علتش شاید این باشد که ساختمانهای اندکی از روزگاران گذشته بر جا ماندهاند یا سبک معماری چین طی سدههای گذشته دچار تحولات چشمگیر نشده است. ساختمان در چین امروز، دقیقاً شبیه نمونة اولیة آن در هزاران سال پیش است. به بیان دقیقتر، نیمرخ مسلط بر سقف ـ که بخش بزرگی از خصوصیات معماری چینی از آن سرچشمه میگیرد ـ احتمالاً به دورة «چو» یا «شانگ» مربوط میشود.معماری بودائی، شکل خاصی از ساختمانسازی را به نام «پاگودا» به معماری جهان عرضه کرد که در نظر بعضیها به نماد کشور چین تبدیل شده است.
ژاپن:هنرهای ژاپنی و نقش انکارناپذیر سنت در آن:هنرهای ژاپنی بهطور کلی با هنرهای هندی و چینی تفاوت دارند (اگر بتوان چین و هند را بهعنوان دو قطب بزرگ و مهم هنری در آسیا معرفی کرد)؛ به این صورت که نه پیوستگی و استمرار سبکهای هندی را دارند، نه تنوع گسترده هنرهای چینی را. مسیر تکامل هنری ژاپن تحت تأثیر یک سلسله عوامل پراکندة خارجی بوده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
مسجد جامع اصفهان
مقدمه
نام شهر اصفهان از اوائل دوران اسلامی معمول گشته است و قبل از اسلام شهری به این نام وجود نداشته است. تاریخ گسترش شهر بطور خلاصه متعاقبا معرفی خواهد شد.
استان اصفهان در مرکز فلات ایران واقع شده است و به علت گستردگی آن دارای بخشهای متعدد جلگه ای و کوهستانی میباشد. در مغرب و جنوب غربی استان اصفهان رشته کوههای زاگرس قرار گرفته است ولی شهر اصفهان در جلگه سر سبز زاینده رود واقع شده است. این رودخانه که از داخل شهر اصفهان عبور میکند مهمترین رودخانه مرکزی فلات ایران است. سرچشمه آن از زردکوه بختیاری بوده و جریان آن از غرب به شرق است و پس از طی چهارصد کیلومتر در مسیر پر پیچ و خم به باتلاق گاوخونی منتهی میشود. در جنوب شهر اصفهان چهارده توده کوهستانی وجود دارد که نزدیک ترین آنها به شهر کوه صفه نام دارد. ارتفاع آن در حدود 2250 متر است.
اراضی شهر اصفهان از خاک رس تشکیل شده است که لایه ای سخت و غیرقابل نفوذ است.
شالوده های بناها و ساختمانهای معمولی برروی قشر رس بنا شده است. از همین خاک رس در گذشته آجرهای خام و پخته جهت بنای ساختمانها خصوصا منازل تهیه مینمودند که قدمت بعضی از این بناها به چندین قرن می رسد.
آب و هوای اصفهان معتدل و فصول چهارگانه آن منظم است. میزان بارندگی قلیل بوده و به ندرت از 120 میلیمتر در سال تجاوز مینماید. آسمان اصفهان اکثرا صاف و آفتابی است و در اکثر ماهها نسیم ملایمی در آن میوزد. حداکثر درجه حرارت 42 درجه سانتیگراد در ماههای تابستان است و حداقل آن تا ده درجه زیر صفر در زمستان نزول میکند.
در گذشته برای آبیاری مزارع و باغهای داخل شهر نهرهائی از رئدخانه به نام ( مادی) منشعب میگردید و در داخل شهر جریان داشت ولی فعلا تنها تعداد قلیلی ار آنها باقیمانده است چون اکثر مزارع و باغها به محله ها و ساختمانهای مسکونی تبدیل شده است.
موقعیت مسجد جامع در شهر اصفهان
مسجد جامع اصفهان در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفته است. بافت تاریخی از مجموعه محلات و بناهای متعدد عمومی و خصوصی تشکیل یافته است. این مجموعه تحت عنوان محدوده بافتهای با ارزش تاریخی شهر اصفهان به تایید شورای عالی شهر سازی ایران رسیده و هر نوع اقدامی در داخل آن باید منطبق بر ضوابط و قوانین مصوب سازمان میراث فرهنگی کشور باشد. در اینجا لازم است برای آشنا شدن بهتر با شهر اصفهان بطور خلاصه به معرفی آن بپردازیم.
خلاصه معرفی اصفهان
اصفهان امروز به شهری اطلاق می شود که در تاریخ شهر سازی از زمره شهرهای اسلامی محسوب میگردد. اصولا در دوران قبل از اسلام شهری به وسعت امروزی اصفهان در منطقه وجود نداشته است. بنا به شواهد و اسناد تاریخی " سپاهان" مجموعه ای از روستاهای کوچک و بزرگ بوده که بدلیل آب پر برکت زاینده رود و زمینهای حاصلخیز اطراف آن مردمانش به کاشت و زرع می پرداخته اند . در منابع از نامهائی مانند سنیلان ، لنبان، اشکهان، یوان، خشینان، بهودیه، جی و غیره یاد شده است.
از دوره قبل از اسلام آثار چندانی باقی نمانده ، حضور بقایای بنای عظیم خشتی بر فراز تپه سنگی در غرب اصفهان به نام آتشگاه دلیل بر آنستکه از دیرباز این منطقه مورد توجه اقوام مختلف بوده است.
زندگی شهر اصفهان وابسته به وجود زاینده رود است. نام اصفهان همواره با زاینده رود همراه بوده است. زاینده رود بمعنای رودخانه ای است که خود زایش میکند و در جریان آن مرتبا آبش رو بتزاید است. مراکز اولیه اسکان شهر اصفهان در جبهه شمالی رودخانه دردشت سپاهان شکل میگیرد ولی پس از ایجاد شهر و توسعه مداوم آن امروزه رودخانه از میان آن میگذرد و یکی از عناصر مهم طبیعی شهر محسوب میشود.
شاخص تولد شهر اصفهان با ظهور دین اسلام در ایران همراه بوده است . فرهنگ اسلامی الهام بخش هنر ایران گردیده و اصفهان نیزبه تاسی آن مهد ایجاد آثار هنری گرانبهائی شده است.
هنر یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشر است و رسیدن به درجات عالی در رشته های هنری کار کوچکی نیست و بهمین دلیل ایجاد آثار گرانبها و کامیابی در این زمینه یکی از معیارهای تعیین درجه و مقام معنوی ملتها است. تاریخ اذعان دارد اگر ملتی به عالم دانش و هنر خدمت نماید قطعا نامش جاودان بوده و مورد ستایش نوع بشر است. ما هم از هنر اصفهان میگوئیم تا به جاودانگی آن پی بریم.
در اواسط قرن دوم هجری ( قرن هشتم میلادی) مسجدی در اصفهان احداث میگردد که مورخین ار آن یاد نموده اند. این بنای قدیمی در زیر سطح مسجد جامع فعلی قرار داشته و در نوسازیهای بعدی قسمتهائی ار آن در زیر خاک مدفون شده است. در کاوشهای باستانشناسی که در محل مسجد انجام گرفته قسمتهائی از تزئینات